پیشتازی نامزدی که رقیب جدی نبود
سیانان: در حالی که بسیاری از رسانهها پیش بینی کرده بودند «جو بایدن» جدی ترین کاندیدای جمهوری خواه است اما پیروزی قاطع «برنی سندرز» در ایالت نوادا سبب شد سایر کاندیداهای دموکرات با حداکثر توان به رقابت با وی ادامه دهند تا جلوی شتاب برنی سندرز را بگیرند. مشکل کاندیداهای دموکرات این است که تقریباً اکثر آنها سندرز را فاقد توانایی شکست دادن «ترامپ» میدانند و استمرار او را عامل تفرقه میان دموکراتها میدانند؛ اما در عین حال آنها نه توانایی شکست دادن سندرز را دارند و نه حاضرند صحنه را برای یک رقیب جدی در مقابل سندرز و ترامپ خالی کنند. برنی سندرز راهی را میرود که ترامپ در سال 2016 رفته بود. آن زمان هم برخی در حزب جمهوریخواه، ترامپ را جدی نمیگرفتند و تمایلی به اعطای کاندیداتوری نهایی حزب به وی نداشتند؛ اما ترامپ با گفتمان متفاوتش توانست خود را به عنوان کاندیدای نهایی حزب جمهوریخواه، به سایر جمهوریخواهان بقبولاند.
مانعتراشی برای بازسازی سوریه
الشرقالاوسط: آمریکا پس از سالها حمایت از تروریستها در سوریه، اواخر آذر سال جاری قانونی موسوم به «قانون سزار» را تصویب کرد تا پس از قطع امید از اشغال خاک سوریه، این بار مانع بازسازی این کشور شود. راهبرد جدید آمریکا علیه سوریه، شامل مجموعه اقدامات نظامی، سیاسی، دیپلماتیک و اقتصادی است تا دولت سوریه را به مدت چند سال، منزوی کند. این قانون، اواسط جولای (اواخر تیر)، به مدت پنج سال اجرایی خواهد شد و بر اساس آن، هر طرف، نهاد یا کشوری که در بازسازی سوریه سهیم باشد، شامل تحریمهای شدید ایالات متحده خواهد شد.
توطئه جدید در عراق!
المعلومه: محور عربی، عبری، غربی قصد دارند با تشکیل اقلیم جدیدی در عراق تحت عنوان «اقلیم اهل سنت» زمینه اجرایی شدن معامله ننگین موسوم به معامله قرن را فراهم کنند. در این راستا عربستان سعودی، امارات، اسرائیل، آمریکا و اردن با برگزاری نشستهای متعددی با حضور برخی از شخصیتهای عراقی از جمله «محمد الحلبوسی» رئیس پارلمان، قصد دارند تا اقلیم سنی را در غرب عراق (استانهای الانبار، صلاحالدین و موصل) تشکیل دهند که یکی از اهداف آن در راستای معامله قرن و اسکان آوارگان فلسطینی در این منطقه است.
ضربه کُشنده
رأیالیوم: موشکباران شهرکهای اسرائیلی در انتقام از شهادت «محمدعلی الناعم» از رزمندگان جنبش جهاد اسلامی، انجام شد. پیام جنبش جهاد اسلامی از طریق شلیک گسترده موشکها این بود که این جنبش پاسخ خواهد داد و انتقام هر شهید فلسطینی را قبل از آنکه خونش خشک شود، از رژیم اشغالگر خواهد گرفت؛ این امر به خودی خود تحولی جدید در مسیر مقاومت ایجاد میکند که شاید مهمترین عنوان مرحله «پسا معامله قرن» باشد. این مسئله ضربهای کشنده به نتانیاهو و رژیم اشغالگر وارد خواهد کرد.
ایستاده در برابر زورگویی غرب
میدلایستآی: استمرار مخالفت ایران با آمریکا و اسرائیل دقیقاً ناشی از موضع عقیدتی ایران است. از نظر آمریکا و اسرائیل، ایران یک کشور عادی به حساب نمیآید؛ زیرا از تعظیم در برابر نظم جهانی غرب و آمریکا در خاورمیانه امتناع کرده است. گناه ایران، در واقع مبارزه با آنچه زورگویی غرب مینامد، است.
جریان ترکیه و روسیه با نشستهای «سوچی» و «آستانه» درباره بحران سوریه و یافتن راهحلی برای خاتمه دادن به این بحران شروع شد و با خرید سامانههای دفاعی اسـ۴۰۰ روسیه از سوی ترکیه و نزدیکی بین ترکیه و روسیه افزایش یافت؛ به گونهای که ناتو اعلام کرد: «با خرید سامانههای دفاعی اسـ۴۰۰ روسی از سوی ترکیه، فلسفه وجودی ناتو زیر سؤال رفته است.» ورود روسیه به حیات خلوت آمریکا در منطقه، هشداری برای آمریکا بود تا دومین کشور تأمینکننده نیروهای نظامی ناتو را با احتیاط بیشتری مدیریت کند.
نزدیکی بیش از حد روسیه و ترکیه در نگاه سیاست خارجی آمریکا، سیاستهای آمریکا را در منطقه مدیترانه با تغییراتی مواجه ساخت تا ترکیه ناگزیر به بازگشت به سمت غرب و آمریکا باشد. ورود ترکیه به شمال سوریه با هدف مقابله با کردهای سوری و ایجاد منطقه حائل برای خود، به مواجهه با ارتش سوریه منجر شد و به اختلافات ترکیه و سوریه دامن زد؛ این مسئله اهداف راهبردی نشستهای سوچی و آستانه را به حاشیه برد و ترکیه عملاً به نقض توافقات این نشستها در ارتباط با پیشبرد سیاسی بحران سوریه دست زد؛ از این رو، روسیه برای حفظ پرستیژ بینالمللی خود در توافقات منطقهای و بینالمللی به بمباران مواضع ترکیه در سوریه اقدام کرد. کنش نظامی روسیه علیه ترکیه، به انفصال نقاط اتصال این دو کشور هم در ارتباط با نشستهای سوچی و آستانه منجر شده و هم آینده همکاری ترکیه و روسیه را در قالب سامانههای دفاعی اسـ ۴۰۰ به اما و اگر کشانده است. در فضای کلی این صحنه، نقش تقابلی آمریکا در چندین جهت قابل ردیابی است؛ آمریکا در این راستا، هم با روسیه، هم با ترکیه و هم با ایران به عنوان بازیگر اصلی محور مقامت چالشهای اساسی پیدا کرده و به دنبال از هم گسستن این همگرایی است تا هم حوزه نفوذ روسیه را به عقب برگرداند و هم ترکیه را تنبیه و به سبب نزدیکی به روسیه و ایران مؤاخذه کند و هم نقش منطقهای ایران را کاهش دهد و در نهایت، به حذف محور مقاومت میاندیشد.
برخورد بین روسیه و ترکیه در سوریه از دیدگاه فراتحلیلی، اگر با سیاستهای پشت پرده آمریکا هدایت شده باشد یا در جهت کسب هویت مستقل و منطقهای ترکیه شکل گرفته باشد، تقابل بین ترکیه و روسیه را گسترده خواهد کرد که یکی از اهداف مهم آمریکا دقیقاً همین است؛ اما اگر براساس سیاستهای پراکنده ترکیه در منطقه باشد، امکان گسترش دامنه این تقابل نباید پررنگ باشد. نکته مهم و اساسی در این میدان وضعیتی، «محور مقاومت» و نقش جمهوری اسلامی ایران در آن است. سیاستهای آمریکا در منطقه با سیاستهای محور مقاومت یا هر آنچه در دایره محور مقاومت قرار میگیرد، ناهمسازی مطلق دارد؛ از این رو، همگرایی کشورها حول محور مقاومت، سیاستهای واگرایی آمریکا در منطقه را فعالتر میکند که هوشیاری مضاعف بازیگران منطقهای را میطلبد.
علی پناهی