کتاب زندگی مملو از قوانین مکتوبی است که روابط انسانی را در قاعده و ضابطه خاص تعریف میکند؛ مثلاً زن در خانه موظف به تمکین و کسب اجازه از همسر است و مرد پرداخت نفقه او را برعهده دارد؛ اما حقیقت این است که اگر خانه و روابط همسران را بر این مبنا تصور کنیم، شاهد روابط خشک، رسمی و خالی از احساس خواهیم بود که در اندک زمانی با دلزدگی همراه میشود و خستگی روح و روان را در پی خواهد داشت. چاره این دلزدگیها، قوانین نانوشتهای است که چاشنی روابط انسانی میشوند و به زندگی در مسیر دوستی، مهر و محبت جریان میبخشند، «قانونهای جادویی اخلاق».
این قوانین در تمام فصول زندگی، به ویژه در زندگی مشترک، از جایگاه خاصی برخوردار هستند؛ به طوری که میتوان آنها را ضامن خوشبختی زوجین دانست.
ما در آیات و روایات چیزی بالاتر از محبت خدا پیدا نمی کنیم. اوج همه ی سیر و سلوک ها و بندگی ها این است که انسان به این مقام برسد که خدا ما را دوست بدارد و ما هم خدا را دوست داشته باشیم. چیزی مثل محبت انسان را نمی سازند و به کمال نمی رساند. روایت داریم که دین چیزی جز محبت نیست و محبت چیزی جر دین نیست. این محبت می تواند به بندگان هم باشد. ما که می خواهیم به خدا محبت کنیم به بندگان خدا هم محبت کنیم زیرا خدا در بندگانش تجلی پیدا کرده است. زندگی وقتی بر مدار اخلاق و مؤلفههای اخلاقی شکل بگیرد، قوانین اخلاقی بر قواعد حقوقی پیشی میگیرد و خانه محلی برای دوستی و مهربانی میشود. مردِ آراسته به فضائل اخلاقی، محبت را در قلب، کلام و عملش حفظ میکند، تشکر و قدردانیاش همیشگی است و وقت گذاشتن برای تفریح و سرگرمی در کنار همسر را چاشنی وظایفش میکند، عزت و احترام همسر را حفظ و زمینه آرامش و نشاط او را فراهم میکند و از اختلاف و مشاجره با او میگریزد.
زن نیز اگر جامه زیبای اخلاق را بر رفتار و گفتارش بپوشاند، روح انس، صمیمیت و صفا را در خانواده جاری میکند، جام زندگی را از شراب محبت و مهربانی پر میکند و نه تنها همسر، که دوستی مهربان و رفیقی همدل میشود. زندگی اخلاقی علاوه بر فواید و آثار بیبدیل اخروی و اجر و ثواب بینظیر، برکات دنیوی فراوانی نیز به همراه دارد.
نتایج تحقیقات متعدد نشان میدهد همسرانی که به اصول اخلاقی پایبندی بیشتری دارند، روابط سالم، بانشاط و ماندگارتری را تجربه میکنند. این زوجها حس خوشبختی را بیش از دیگران تجربه میکنند و کمتر به افسردگی و انزوا مبتلا میشوند. در مقابل زن و شوهری که رفتارهایشان با بدخلقی و بیاحترامی پیوند خورده است یا فقط ظاهر روابط خود را در مقابل دیگران، خوب نشان میدهند، در روند زندگی دچار نزاع، خشونت، طلاق عاطفی و در نهایت طلاق رسمی میشوند.
در واقع، بداخلاقی دیوار آرزوها و برنامههای زندگی را آوار میکند و امیدی برای خوشبختی و کامروایی باقی نمیگذارد؛ پس زندگی را بر مدار اخلاق بنا کنیم تا خوشبختی سهم ما باشد.
محبوبه ابراهیمی