زنگ تلفن همراهش به صدا درآمد. پلک‌هایش را به هر زحمتی بود، باز کرد. نیم‌خیز شد و روی تخت نشست. پلک‌هایش به خاطر گریه‌های آخر شب ورم کرده بود. دیشب، همین که خیالش راحت شد مادر و آرش خوابیده‌اند، در اتاق را بست و مشغول شد. چمدان را از زیر تخت بیرون کشید و کمد لباس محسن را خالی کرد. کتاب‌ها، وسایل، یادداشت‌ها و حتی عکس‌هایش را. فقط قاب عکس سفر شمال‌شان را روی پاتختی گذاشت. چقدر محسن توی عکس زیبا می‌خندید. هر تکه از وسایل محسن دنیایی از خاطره داشت. فرزانه آرام اشک می‌ریخت و همه چیز را مرور می‌کرد. انگار همین دیروز توی حیاط بیمارستان به خواستگاری محسن پاسخ مثبت داده بود. نفس عمیقی کشید. تا هشت صبح چیزی نمانده بود. باید خودش را به بیمارستان می‌رساند. نباید یک روز هم از شیفتش عقب می‌ماند؛ خواسته محسن بود. با اینکه مدیر بیمارستان بود، اما مدام سفارش می‌کرد بیمارستان را رها نکند تا بلکه شرایط بهتر شود.دستی به جای خالی محسن کشید. یاد آن جمعه تلخ افتاد. شوهرش بعد از شیفت شب به خانه آمده بود. فرزانه از آن‌ همه غم که در چهره محسن بود، ترسید. بلافاصله از جا پرید. با دلهره پرسید:  کی اومدی؟ چی شده؟ چرا ناراحتی؟

ـ حاج‌قاسم رو ترور کردن... قاسم سلیمانی رو...

خشکش زده بود. همان‌جا کنار محسن با هم اشک ریخته بودند. هردو فرزند شهید بودند و با اینکه از نعمت پدر چیزی نفهمیده بودند، اما با شهادت سردار انگار دوباره یتیم شده بودند.محسن فرزانه را آرام کرده بود و دلداری‌اش داده بود که نترسد، سلاح حاج‌قاسم روی زمین نمی‌ماند، مثل سلاح پدران‌شان!حالا چه کسی فرزانه را با یک فرزند هشت‌ساله دلداری بدهد؟ از وقتی که تست کرونای محسن مثبت شده بود، به خانه نیامده بود. خودش را توی همان بیمارستان قرنطینه کرده بود. باید بیشتر به قلب عمل‌شده‌اش توجه می‌کردند.چای تازه‌دم را با عجله سرکشید و لباس پوشید. مادر از اتاق آرش بیرون آمد. اشک توی چشمانش موج می‌زد.

ـ فرزانه، می‌خوای بری بیمارستان؟ شما به اندازه کافی خدمت کردید! حالت خوش نیست مادر، استراحت کن.

کیف و وسایلش را برداشت. در را باز کرد و محکم گفت:  مامان، سلاح محسن نباید زمین بمونه... من نمی‌ذارم.

نفیسه محمدی

اگر از آن دسته اشخاص هستید که دوست دارید خود را کشته‌ومرده کتاب و به‌نوعی فرهیخته جلوه دهید، اما همه شما را به چشم یک معتاد اینترنتی نگاه می‌کنند، باید به عرض‌تان برسانیم فرهیختگی و بالا بردن سرانه مطالعه آسان‌تر از آن چیزی است که تصور می‌کنید، فقط کافی ا‌ست مراحل زیر را مو‌به‌مو اجرا کنید:

۱ـ یک کتاب روان‌شناسی ‌ـ ترجیحاً کتاب «بیشعوری» ـ را همراه خود داشته باشید و هرگاه حس کردید کسی به شما نزدیک می‌شود، فوراً وانمود کنید مشغول مطالعه کتاب هستید و مدام بگویید عجب کتابی!

۲ـ اگر کارمند هستید، همیشه یک قفسه‌ اختصاصی جدول زیر میز کار خود داشته باشید. هنگام ورود ارباب رجوع سریعاً یک صفحه جدول باز کنید و به حل کردن آن مشغول شوید. یادتان باشد جلوگیری از ابتلا به آلزایمر و فرهیخته نشان دادن خود،‌ برای یک کارمند از هرچیزی واجب‌تر است.

۳ـ کتاب‌هایی با جلدهای رنگارنگ و متنوع بخرید؛ علاوه بر کلاسی که دارند برای تزئین و روح بخشیدن به فضای اتاق خیلی کاربردی هستند.

۴ـ در آخر، حتی‌الامکان هیچ کتاب جدیدی نخوانید؛ خواندن کتاب موجب می‌شود شما با برخی اصول و قواعد فرهنگ اجتماعی آشنا شوید و با این ‌کار سبک شخصیِ فرهیختگی شما از بین می‌رود.

زهره کاظم‌زاده

خدا برهم زده با یک اشاره، خلق عالم را

خردمندی؟ تماشاکن، خدای اسم اعظم را

 طواغیت زمان لرزان، هراسانند و وامانده

شکسته شاخ استکبار، از مهمان ناخوانده

 دگر قلدرمآبان را، نمانده قدرت برتر

چنان مضطر شده نالان، زند بر سینه و بر سر

 دگر خشکیده، شیر گاوها‌ی خنگ آمریکا

چه خواهد کرد، بن سلمان نوکر، در پس فردا

 تمام غرب (آمریکا، اروپا) مانده سرگردان

خودش کرده، هزاران لعن، بر جرثومه شیطان

 عجیب آن است، در یک صف، فقیران با غنی هستند

فواصل را، به اذن‌اللّه، در یک لحظه بگسستند

 خداوندا؛ عیان گردیده، فرمان دست تو باشد

ترحم کن به مسکینان، که درمان دست تو باشد

 «فرائی» معتقد باشد، تویی فرمانده هستی

بگیر از مردم ایران زمین، با لطف خود دستی

عبدالمجید فرائی

رعایت نکات بهداشتی اصلی‌ترین دستورالعمل برای مقابله یا بهتر بگوییم پیشگیری از ویروس کروناست؛ ویروسی که تا دیروز گفته می‌شد مانند یک سرماخوردگی ساده است، اما امروز همگان دریافتند چنانچه نکات بهداشتی را رعایت نکنند، نه تنها مانند سرماخوردگی ساده نخواهد بود، بلکه می‌تواند تجربه‌های وحشتناک بیماری‌های همه‌گیر و خطرناکی مانند وبا و طاعون را برای بشریت تداعی کند که تا حدی نیز همین گونه بوده است.نکات بهداشتی برای پیشگیری این ویروس بسیار مهم است.

اولین نکته در رعایت نکات بهداشت فردی این است که مرتب و با شیوه‌ای خاص دستان خود را شست‌وشو دهیم؛ چراکه پوشش این ویروس از لیپید است و همین موجب می‌شود با شست‌وشو از بین برود. تست‌های آزمایشگاهی صورت‌گرفته نیز نشان می‌دهد بهترین ماده برای ضد‌عفونی کردن دست، همان مایع دستشویی است و نیازی به مایعات ویژه ضد‌عفونی‌کننده دیگری نخواهد بود.

اما یادمان نرود زمان در شست‌وشوی دست‌ها مهم است؛ با طولانی‌ کردن زمان شست‌وشو حداقل تا 20 ثانیه، فرصت از بین بردن ویروس را به صابون می‌دهیم. در این دوره‎ شیوع بیماری از ناخن‌ها غافل نباشیم؛ یا کاملاً ناخن‌ها را کوتاه کنیم یا زیر آنها را نیز به خوبی شست‌وشو دهیم.

«محمدعلی» با بار بزرگی که روی دوشش بود وارد خانه شد. به چهره‌ خسته و لباس‌های کهنه‌اش که نگاه کردم دلم سوخت. وضع مالی‌مان خوب نبود و با کشاورزی روزگار می‌گذراندیم. بچه‌ام صبحانه‌ نخورده  رفته بود کمک پدرش. برای نهار آش پخته بودم، اما هنوز آماده نبود. لیوان آبی بردم لب ایوان تا بخورد و گلویش تازه بشود. چیز دیگری در خانه نداشتیم. برای اینکه دلگرمش کنم، گفتم: «قالی بیاد پایین پول می‌دم بری لباس بخری، نزدیک عیده.»

خندید و گفت: «من از این لباس‌ها نمی‌پوشم.»

وقتی شهید شد و برای خاکسپاری رفته بودیم، فهمیدم هیچ لباسی مثل لباس شهادت به تن لاغر و قدِ بلند محمدعلی برازنده نبود.

به نقل از مادر شهید

 

«شهید محمدعلی شاهپوری» در روستایی نزدیک اصفهان در خانواده‌ای ساده و دین‌دار به دنیا آمد. فرزند اول خانواده بود و برای کمک به مخارج خانه ناچار شد تحصیل را پس از گذراندن دوره‌ ابتدایی رها کند. با شروع جنگ تحمیلی، با اینکه ۱۵ سال بیشتر نداشت، به دنبال جلب رضایت پدر و مادرش برای شرکت در دفاع از کشور بود.در نهایت با اینکه هنوز چند ماهی از حضورش در جبهه نگذشته بود، در عملیات کربلای 5 لباس زیبای شهادت بر تنش درخشید.

عزت‌اللّه ضرغامی: چهار‏ عزل ناخدا توسط کدخدا منطقی بود! آخه در اوج مانورهای نظامی و رسانه‌ای در عراق که نباید فرمانده ناو هواپیمابر بگوید وضع‌مان خیلی خراب است، به دادمان برسید! فعلاً آمریکایی‌ها آسیب‌دیده اول ‎کرونا در جهان هستند.

 

الیاس نادران: ‏به همراه منتخبان مجلس جلساتی با مسئولان وزارت اقتصاد و نفت، بانک مرکزی و سازمان برنامه داشتیم با سه هدف:

۱ـ همسان‌سازی اطلاعات راهبردی حوزه اقتصاد؛

اعلام آمادگی ظرفیت کارشناسی مجلس برای برداشتن موانع تولید؛

۳ـ ظرفیت داخلی آن‌قدر هست که (علی‌رغم شیطنت دشمن) جهش تولید دور از دسترس نیست.