از افراط جز تندروی و اقدام بیمحاسبه صادر نمیشود. این ویژگی اخلاقی اگر مزمن شود، روزی علیه ارزشهای دیروز فرد یا جریان خودی نیز عمل میکند؛ از این رو بیحکمت نیست که در دین و ادبیات ما توصیههای تربیتی فراوانی به میانهروی در زندگی فردی و دینی شده است. نوریزاد در دوران حاکمیت اصلاحطلبان به مدت چند سال در روزنامه کیهان ستون ثابتی را تحت عنوان «شنبهها و نکتهها» داشت که در اکثر مواقع با رویکرد انتقادی نسبت به حاکمیت وقت و اصلاحطلبان مقاله مینوشت. وی مقالههای انتقادی و مطالب تندی با نام مستعار رئیس دولت اصلاحات مینوشت و همه اصلاحطلبان را به باد انتقاد میگرفت.
وی در یکی از یادداشتهای خود در روزنامه کیهان «سید محمدعلی ابطحی» را به دلیل پوشیدن شلوارک در سواحل لبنان به باد انتقاد گرفت؛ البته باید توجه داشت که در حال حاضر بین آقای ابطحی و نوریزاد به سبب رفتار و عقاید مشترکی که در ضدیت با انقلاب دارند، روابط نزدیک و دوستانهای وجود دارد. شاید برای افرادی که از این مباحث دور هستند، با توجه به شرایط فعلی نوریزاد، باورکردنی و قابل قبول نباشد که او ده سال در روزنامه کیهان علیه «کرباسچی» و حزب کارگزاران مقاله نوشت و دم از عدالت و بیانصافی زد. وی به سبب انتقاداتی که نسبت به شرایط و اصلاحطلبان داشت، نام ابوذر را زیاد بر زبان میآورد و سرانجام نام پسر خود را نیز ابوذر گذاشت.
رفتارهای نوریزاد علاوه بر «آوینی» اهالی کیهان را هم به ستوه آورده بود. درباره اخراج شدن نوریزاد یکی از اعضای تحریریه کیهان مینویسد: «شخص مورد اشاره هشت سال قبل به علت همراهی با مفسدان اقتصادی از کیهان اخراج شده بود.»۱
پینوشت:
۱ـ به اخراجیهای کیهان پست میدهند؟! ستون «کیهان و خوانندگان» روزنامه کیهان، ۱۶ دی ۱۳۹۱.
مسئله ارزش آزادی و تعریف حدود آن یکی از مباحثی است که همواره ذهن جوامع بشری را به خود مشغول کرده است. انقلاب اسلامی نیز پس از پیروزی با این موضوع مواجه شد و متفکران و نظریهپردازان جمهوری اسلامی تلاش کردند برای آن پاسخی ارائه دهند.
باید توجه کرد شاید در جهان هیچ متفکر و مکتبی نباشد که معتقد باشد آزادی در جامعه حد و حدودی ندارد. اختلاف در این است که مرزهای آزادی تا کجاست و چه چیزهای میتواند آزادی را محدود کند؟
استاد شهید مرتضی مطهری در کتاب «سیری در نهجالبلاغه» که از سوی انتشارات صدرا منتشر شده، این موضوع را بررسی کرده و نوشته است:
«اگر ارزش واقعی آزادی را در نظر بگیریم، نسبت به سایر عوامل سعادت، آزادی ارزش درجه اول را ندارد؛ زیرا آزادی عامل منفی سعادت است و ارزش عوامل مثبت از قبیل فرهنگ و تعلیم و تربیت و حتی ثروت و سایر عوامل مادی و معنوی كه تأثیر اثباتی دارد (بیشتر است)؛ همچنان كه برای یک گُل وجود خاک و آب و هوا و نور و حرارت و باغبان و غیره بالاتر است از ارزش نبود سد و مانع برای پیشرفت و ریشه دوانیدن و ترقی و تجلی كردن. هر دو ضرورت دارد، ولی یكی ضرورت اثباتی و دیگری ضرورت نفی؛ اما از دیدگاه دیگر آزادی ارزش درجه اول را دارد، و آن دیدگاه كمیابی است. چنانكه میدانیم كمیابی یک چیز خود عامل بالا رفتن ارزش است. بشر این موهبت را همیشه كمتر از هر موهبت دیگر دارا بوده است.»
در میان نامهای درخشانی که در تاریخ انقلاب اسلامی درخشیدهاند، سپهبد شهید «علی صیادشیرازی» از ویژگیهای ممتازی برخوردار است که او را به محبوب قلبها تبدیل کرده است. صیادشیرازی در سازماندهی نیروهای انقلابی ارتش نقش بسزایی داشت و پس از پیروزی انقلاب، در بحبوحه غائله سال ۱۳۵۸ ضد انقلابها در كردستان، به فرماندهی عملیات شمال غرب كشور برگزیده شد و در پاكسازی كردستان به همراه شهید دكتر چمران و دیگر رزمندگان غیور اسلام نقش مهمی ایفا کرد. پس از شهادت سرلشكر فلاحی در ۹ مهر ۱۳۶۰، صیادشیرازی با درجه سرهنگی با حكم امام به عنوان فرمانده نیروی زمینی ارتش منصوب شد. امیر سرفراز ارتش اسلام با توانی شگفت و روحیهای كمنظیر در سلسله عملیاتهای پیروزمند ثامنالائمه، طریقالقدس، فتحالمبین، بیتالمقدس، رمضان، مسلمبنعقیل، مطلعالفجر، محرم، والفجر ۱، ۲، ۳ و ۴، خیبر و بدر فرماندهی نیروهای ارتش را بر عهده داشت و در ۲۳ تیر ۱۳۶۵، به فرمان امام(ره) به عضویت شورای عالی دفاع منصوب شد. شهید سپهبد صیادشیرازی در ۱۸ اردیبهشت ۱۳۶۶، از سوی امام(قدس سره) به دریافت درجه سرتیپی نائل آمد و در شهریور ۱۳۷۲ به سمت جانشین ریاست ستاد كل نیروهای مسلح منصوب شد. چند روز قبل از شهادت، در ۱۶ فروردین ۱۳۷۸ و همزمان با عید خجسته غدیرخم به درجه سرلشكری رسیده بود که سرانجام در بامداد ۲۱ فروردین ۱۳۷۸ در حال خروج از منزل، به وسیله منافقین مسلح در پوشش رفتگر در برابر دیدگان فرزندش به شهادت رسید و آسمانی شد. حضرت آیتالله خامنهای در پیامی که به مناسبت شهادت ایشان صادر کردند، چنین نوشتند: «او مانند دیگر مردان حق از روزی كه قدم در راه انقلاب نهادند همواره سر و جان خود را برای نثار در راه خدا بر روی دست داشتند. سرزمینهای داغ خوزستان و گردنههای برافراشته كردستان، سالها شاهد آمادگی و فداكاری این انسان پاکنهاد و مصمم و شجاع بوده و جبهههای دفاع مقدس صدها خاطره از رشادت و ازخودگذشتگی او حفظ كرده است. خطر مرگ كوچکتر از آن است كه بندگان صالح خدا را از راه او باز گرداند، و عشق به منال دنیوی حقیرتر از آن است كه در دل نورانی شایستگان جایی بیابد.»حضرت آیتالله خامنهای شهادت این سردار رشید اسلام را چنین توصیف میکنند: «آن روزی كه خبر شهادت صیاد را به من دادند، من گفتم صیاد، شایسته شهادت بود، حقش بود، حیف بود صیاد بمیرد.»
محمد گنجی