علی قاسمی/ فاصله زمانی یکم ذی‌القعده سالروز ولادت کریمه اهل‌بیت حضرت معصومه (سلام‌الله‌علیها)، تا یازدهم ذی‌القعده سالروز ولادت ثامن‌الائمه حضرت امام رضا(ع)، همچنین تکریم حضرت شاهچراغ(ع) با عنوان دهه کرامت نام‌گذاری شده است؛ دهه‌ای که در آن جشن‌ها و آیین‌های شادباش و معنوی ملهم از آموزه‌های رضوی در سراسر ایران اسلامی و خارج از کشور به یمن قدوم موالید نورانی، برگزار می‌شود. در سخنان گهربار ائمه(ع)، گوهر كرامت زير بناي اخلاق اسلامي به شمار می‌رود. در روايتي از امام هادي(ع) آمده است: «من هانت عليه نفسه فلا تأمن شرّه»؛ هر كه كرامت نفس نداشته باشد (براي خود شخصيت قائل نشود) از شرّّ او در امان مباش. پیام دهه کرامت این است که نجات انسان معاصر در گرو توجه به پیشوایان دین و کلام خدا و پیام و ارزش‎هایی است که پرچمدار آن، ایران اسلامی است. نقطه فاصله ما با جبهه استکبار در همین مسئله است؛ زیرا جبهه حق جبهه دفاع از کرامت انسانی در مقابل دشمنان کرامت انسانی است. آنچه استکبار جهانی در جهان به منصه ظهور می‎رساند، دقیقاً بر اساس مقابله با کرامت انسانی است. در این دنیای وانفسا و پیچیدگی‌های خاص آن انسان تنها با بازگشت به اصل خویش می‌تواند به کرامت دست یابد. این برگشت هم بدون شناخت و پرستش همان بزرگی که رمز آفرینش انسان است به دست نمی‌آید؛ چراکه وقتی بشر به راز آفرینش خود پی نبرد و تصور کند که پوچ و بی‌هدف به حال خویش رها شده، آن‌وقت تن به هر نوعی پستی می‌دهد و با این وضعیت حاضر می‌شود طوق بندگی اغیار به ویژه ظالمان، گردنکشان و مستکبران را به گردن بیندازد. در این صورت، وقتی گوهر کرامت از دست رفت، یا شکست، بازستاندن آن بسیار سخت خواهد شد. از ديدگاه ائمه(ع) انسان با كرامت نفس، خود را به گناه و معصيت آلوده نمي‌كند و مقام انساني خويش را که همان عزّت نفس است ضايع نمي‌سازد. با این توصیف، دهه کرامت فرصت مغتنمی است که می‌توانیم با برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری به این اهداف دست یابیم برخی کارها چندان هم سخت نیست، گاهی با یک مدیریت خوب می‌توان کار بزرگ و ظریفی را  انجام داد که سال‌ها از آن غافل بوده‌ایم. توجه به کرامت انسان‌ها در کنار مضجع امام رضا(ع) نمونه‌ای است که مدتی است با تغییر مدیریتی آستان قدس شاهد آن هستیم؛ چراکه در همین مدت اندکی که از انتصاب آقای رئیسی در سمت تولیت مجموعه بزرگ آستان قدس رضوی می‌گذرد، شاهدیم که وی اقدامات شایسته‌ای با هدف اعتلای کرامت انسانی را در دستور کار خود قرار داده است که می‌تواند نویدبخش بروز و ظهور یک عملکرد انقلابی و به بار نشستن ثمرات متعدد آن، نه‌تنها در مجموعه آستان قدس و شهر مقدس مشهد، بلکه در سراسر ایران اسلامی باشد.
در پایان باید گفت دين اسلام دو نوع كرامت براي انسان‌ها بيان کرده است: 1ـ كرامت خدادادي و طبيعي كه همه انسان‌ها، مادامي كه به اختيار خود با ارتكاب به خيانت و جنايت بر خويشتن و ديگران آن كرامت را خود سلب نكنند از اين صفت شريف برخوردارند. 2ـ كرامت اكتسابي كه از به‌كارگيري استعدادها و نيروهاي مثبتي در وجود آدمي و تكاپو در مسير رشد و كمال و خيرات ناشي مي‌شود. اين كرامت، ‌اكتسابي و اختياري است و ارزش نهايي و عالي انسان به همين كرامت مربوط است. فرمول دستیابی به آن تنها پیشه کردن تقوای الهی است که امام علی(ع) در این‌باره فرمودند: «كرامت و بزرگواري طلب كردم، پس نيافتم آن را مگر در تقوا؛ لذا با تقوا شويد تا بزرگوار شويد.» همچنین امام حسين(ع) در روایتی تأکید دارند، كرامت و بزرگواري حاصل نمي‌شود، مگر با تقوا؛ «ولا كرم الا بالتقوي». خداوند متعال در قرآن مي‌فرمايد كه مرد يا زن بودن، اختلاف نژاد، لهجه، زبان و رنگ‌ها، پست‌ها و مقام‌ها و موقعيت‌ها، هيچ‌يك موجب كرامت يا مانع از آن نيست؛ بلكه معيار كرامت نزد خدا، همان تقوا است؛ انسان باتقوا كريم است. 

مدیر کل دفتر مبارزه با قاچاق کالا و ارز گفت: کالاهای قاچاق باید منهدم شوند، باید از مزایای جزئی حاصل از فروش آنها گذشت.
عبدالمجید اجتهادی در همین باره به مطالعه تطبیقی درباره چندین کشور اشاره کرد و گفت: «در قریب به اتفاق این کشورها کالای قاچاق مجدد به چرخه مصرف و بازار داخلی بازنمی‌گردد، برای مثال در مقررات کشور روسیه، همه کالاهای قاچاق منهدم می‌شود و حتی خودروهای لوکس شرکت‌های معتبر را در دستگاه‌های پرس می‌گذارند، به طوری که قابل استفاده مجدد نباشد، مگر اینکه بخواهند به عنوان آهن قراضه از آن استفاده کنند.» 
اجتهادی گفت: «فروش مجدد کالای قاچاق مشکلاتی برای مراجع رسیدگی‌کننده دارد، از جهت اینکه افرادی این کالاها را می‌خرند و بعد برای کالاهای مشابه اسنادی از سازمان اموال تملیکی یا دیگر مراجع به مثابه اسناد مثبته می‌آورند که احتمال دارد در همین زمینه سوءاستفاده‌های کلانی صورت گیرد.»
 وی افزود: «طبق اجازه‌ای که تبصره 3 ماده 53 قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز به سازمان تعزیرات داده است، این سازمان می‌تواند حتی پیش از صدور حکم درباره کالاهای قاچاق تصمیم‌ بگیرد.»
اجتهادی ابراز امیدواری کرد همه دستگاه‌های مسئول جمع‌آوری کالاهای قاچاق طبق قانون و براساس مطالبات رهبر معظم انقلاب به گونه‌ای هماهنگ عمل کنند تا از آثار سوء واردات کالای قاچاق کاسته شود. 
مدیر کل دفتر مبارزه با قاچاق کالا افزود: «با توجه به تصویب آیین‌نامه اجرایی مواد 55 و 56 قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز این سازمان هم متقاعد شده است که کالاهای قاچاق باید منهدم شوند.»

 علی حیدری/  اواسط هفته گذشته دادگستری کل استان کردستان در اطلاعیه‌ای از اجرای حکم اعدام محکومان گروهک تروریستی ـ تکفیری موسوم به «توحید و جهاد» که اقدام به کشتار هموطنان شیعه و سنی و ایجاد ناامنی در این استان کرده بودند، خبر داد و به تشریح اقدامات تروریستی این گروهک پرداخت. متعاقب آن وزارت اطلاعات هم در بیانیه‌ای فهرستی از فعالیت‌های مسلحانه و حملات این گروه تروریستی و جزئیات پرونده آنها را منتشر کرد؛ پرونده‌ای که به دلیل ابعاد گسترده جنایت و نیز وجوه مختلف حقوقی و تعدد آسیب‌دیدگان و نیز به منظور رعایت حداکثری جوانب حقوق شهروندی، رسیدگی به آن بیش از شش سال به طول انجامید و در نهایت پس از طی مراحل مختلف قضایی و تکمیل تحقیقات پرونده و رفع ایرادات با نظر رأفت اسلامی و تخفیف در مواردی که به طور قانونی زمینه آن وجود داشت مجازات برخی از محکومان تخفیف یافت.
در سیاهه جنایات این گروه از انجام عملیات‌های مسلحانه در داخل کشور و کشتار مردم بی‌گناه، به‌ویژه علمای کردستان، از جمله شهیدان ماموستا شیخ‌الاسلام و ماموستا برهان عالی گرفته تا تهیه سلاح‌های متعدد جنگی و ساخت بیش از 50 بمب آماده انفجار، بمب‌گذاری در نقاط متعدد سنندج، سرقت‌های مسلحانه، توزیع مواد غذایی مسموم و حمله به مراکز انتظامی و پلیس راهنمایی و رانندگی شهرستان سنندج که به شهادت 11 نفر و زخمی شدن 20 نفر منجر شد و تیراندازی کور و بی‌هدف به سمت مردم در میدان آزادی سنندج که در این اقدام تروریستی 14 نفر شهید و زخمی شدند و ده‌ها مورد دیگر به چشم می‌خورد. ناگفته نماند که اقدامات این گروه به کردستان و سنندج محدود نبوده و در همدان، زنجان، قروه و بیجار هم دست به جنایات و کشتار ده‌ها نفر از مردم بی‌گناه زده بودند.
پس از اجرای حکم اعدام برخی اعضای این گروهک تروریستی، همان‌طور که انتظار می‌رفت موجی از فضاسازی تبلیغی از سوی رسانه‌های بیگانه علیه جمهوری اسلامی ایران به راه افتاد. اتحادیه اروپا بیانیه داد و با ابراز نگرانی از اعدام جنایتکاران و برهم‌زنندگان امنیت مردم در ژست طرفداری حقوق بشر اعدام‌ها را «نقض غیرقابل قبول منزلت و شرافت انسانی» دانست و پیشنهاد کرد ایران از مجازات‌های جایگزین برای این دسته از افراد استفاده کند.در میان موضع‌گیری‌هایی که از سوی مجامع به اصطلاح حقوق بشری بدون در نظر گرفتن سابقه و عملکرد این گروه تروریستی و جنایات آنها علیه مردم بی‌گناه تنها با اهداف سیاسی اتخاذ شد، برخورد عربستان سعودی در نوع خود قابل ملاحظه بود. کشوری که از یک سو کمترین آزادی‌ها را هم برای شهروندان خود قائل نیست و بیشترین آمار اعدام‌ها را دارد و از سوی دیگر، خود پرورش‌دهنده تروریست‌هایی است که امروز در نقاط مختلف جهان، به‌ویژه در سوریه و عراق دست‌شان به خون هزاران نفر از شیعه و سنی آغشته است و برای پنجمین سال است که امنیت و آرامش را از چشم کودکان و زنان این کشورها ربوده است. سعودی‌ها که گروه همسوی خود را شکست‌خورده دیدند، کوشیدند تا از این نمد کلاهی برای خود دست‌وپا کنند و به تفرقه‌افکنی مذهبی، قومی و ایجاد مشکلات امنیتی در کشورمان دست بزنند که همچون گذشته دسیسه آنها در این جبهه نیز با هوشیاری و آگاهی ملت بصیر ایران خنثی شد. 
نگاهی به سیر جریان این گروه تروریستی از مرحله شناسایی و دستگیری تا مجازات نشان می‌دهد دو عامل سبب شد تا توطئه بدخواهان ملت ایران با شکست روبه‌رو شود؛ اول تدبیر دستگاه قضا در رسیدگی دقیق به این پرونده که راه را برای هرگونه بهانه‌جویی به منظور تشویش اذهان بست و دوم اقدام بهنگام رسانه‌ها، به‌ویژه رسانه ملی که پرده از چهره کریه این افراد ضد انقلاب و ضد دین برانداخت تا افکار عمومی، به‌ویژه در منطقه کردستان با عمق جنایات و اهداف پلید آنها آشنا شوند. 

 فرهاد مهدوی/ هنگامی که بوسه رهبر معظم انقلاب بر سجده‌گاهش نشست، احساس سبکی و راحتی عجیبی به او دست داد؛ مردی که با مجاهدت در راه اسلام و انقلاب صورت خود را از دست داده بود.
او که همواره در شهر غریب ما با چهره‌ای پوشیده و پنهان در رفت و آمد بود، در دهه کرامت در جوار حرم رضوی به یاران شهیدش پیوست. سخن از  بابارجب محمدزاده است؛ جانباز 70 درصد مشهدی که آخرین آرزویش، یعنی دیدار با امام خامنه‌ای (مدظله‌العالی) سال گذشته در صحن آینه حرم مطهر ثامن‌الحجج(ع) برآورده شد.
 بابارجب بسیار کم‌حرف بود، ولی چهره مجروح او دنیایی از حرف داشت. حدود چهار سال پیش بود که صبح صادق برای اولین بار تصویر این جانباز را در خبرهای تصویری خود چاپ کرد و انتظار نداشتیم با این اسطوره جنگ به زودی خداحافظی کنیم؛ مردی که نگران آن بودیم تا عکس بدون روتوش او را در نشریه چاپ کنیم، عکس سیاه و سفید! چراکه می‌ترسیدیم خوانندگان از این صورت تراشیده شده که بینی، دهان، دندان، فک، چشم، ابرو و ریش نداشت، بترسند! حاج‌رجب در این مدت بیش از 26 بار زیر عمل جراحی قرار گرفت و در هر بار یک تکه پوست از دست، پا یا سرش را جدا کردند و به صورتش پیوند زدند و از پوست سرش برایش ریش و سبیل ساختند... وضعیت بابارجب پس از مجروحیتش سبب شده بود تا زندگی خودش و خانواده‌اش نیز همچون صورتش از حالت عادی و طبیعی خارج شود، بچه‌هایی که تا پیش از مجروحیت از سر و کول پدر بالا می‌رفتند، حالا با دیدنش جیغ می‌کشیدند و فرار می‌کردند.
بابارجب رفت و حسرت یک پارک رفتن یا زیارت رفتن با همراهی پدر برای همیشه بر دل فرزندان وی باقی ماند؛ آنها از نگاه مردمی می‌ترسیدند که مدیون حاجی بودند. چهره حاج‌رجب، نمونه‌ای است از صورت انقلاب؛ به راستی چرا باید عده‌ای که جان و سرمایه‌شان را در راه انقلاب داده‌اند، در حسرت رفع کوچک‌ترین نیازهای‌شان در پس‌کوچه‌های شهر سرگردان باشند و برخی با حقوق‌های نجومی هنوز هم طلبکارانه از تریبون‌های رسمی با جسارت به انقلاب بتازند؟! بابارجب از آن چهره‌هایی بود که 27 سال در گمنامی زندگی کرد و حتی تلویزیون نتوانست این شهید زنده را در چارچوب تصویری خود نشان دهد تا اینکه شبکه‌های اجتماعی سیرت زیبای او را نشان دادند و تلویزیون انگیزه پیدا کرد که از چهره این مرد الهی رونمایی کند؛ اما از این سوژه‌های گمنام انقلاب در شهر و دیار ما کم نیستند که هنوز کشف نشده باقی مانده‌اند؛ آنان که به پای انقلاب مانده‌اند و بر سر انقلاب فریاد نمی‌زنند!
ما نه‌تنها از صورت مجروح بابارجب و انقلاب‌مان که بعثی‌ها و بعضی‌ها مخدوش کرده‌اند، احساس شرم نکردیم و نمی‌کنیم، بلکه می‌خواهیم انقلاب‌مان را با همین صورت خونین و مجروح به سرمنزل مقصود برسانیم. ما سند حقوق انقلاب را در دست داریم، اما با یک ترس موهوم و رودربایستی از برخی غفلت‌ها، حق‌خوری‌ها و هوچی‌گری‌های سیاسی چشم می‌پوشیم، چرا این‌گونه‌ایم؟!

  محمدرضا مرادی/ آمریکا بار دیگر حملات هوایی خود را به لیبی از سر گرفت. این در حالی است که حمله سال 2011 آمریکا به این کشور سبب شد تا لیبی در آستانه تبدیل شدن به کشوری چند پاره قرار گیرد و تجزیه، همانند شمشیر داموکلسی یکپارچگی این کشور را تهدید کند. در ۱۹ مارس ۲۰۱۱ مداخله نظامی در لیبی پس از قطعنامه ۱۹۷۳ شورای امنیت با ائتلافی از چند کشور در پاسخ به جنگ داخلی لیبی آغاز شد. در ۱۹ مارس عملیات نظامی با شلیک بیش از ۱۱۰ موشک کروز از سوی آمریکا و بریتانیا آغاز شد. 
این مداخله تا اواخر اکتبر و تا مرگ معمر قذافی ادامه داشت، سپس ناتو در ۳۱ اکتبر ۲۰۱۱ به این عملیات پایان داد. نتیجه این دخالت سبب شد که شرایط برای رشد تروریست‌ها و به وجود آمدن شاخه داعش در این کشور فراهم شود. اکنون پس از پنج سال همان نقشه در حال تکرار شدن است. وزارت دفاع آمریکا هفته گذشته اعلام کرد با دستور اوباما برخی مناطق شهر سرت را به درخواست برخی مقامات لیبی بمباران کرده است. 
پنتاگون مدعی شد، مواضع بمباران شده محل حضور داعشی‌ها بوده است. اما پارلمان لیبی به شدت نسبت به این اقدام آمریکا اعتراض کرده و کمیته دفاع و امنیت ملی در پارلمان لیبی، سفیر آمریکا را برای ارائه توضیح درباره نقض‌های حریم هوایی این کشور به حضور فراخوانده است. پارلمان لیبی به ریاست «عقیله صالح» گفته این حملات بدون هماهنگی با آنها صورت گرفته است. کمیته مذکور در بیانیه‌ای ضمن ابراز نارضایتی گفته این حملات نه در راستای مبارزه با داعش، که در چارچوب حمایت سیاسی از «شورای ریاستی» صورت می‌گیرد. این کمیته تعجب خود را از اقدامات انفرادی بدون هماهنگی با بخش‌های قانونگذار ملی هم اعلام کرده و افزوده؛ «تنها از تلاش‌های بین‌المللی برای مبارزه با تروریسم حمایت می‌کند که در چارچوب قانون و تحت نظارت سازمان ملل باشد.» مردم لیبی نیز به‌تازگی و به دنبال رسانه‌ای شدن حضور نظامیان فرانسه در کشورشان، پرچم فرانسه را به عنوان اشغالگری که به دنبال احیای طرح‌های استعماری‌اش است، به آتش کشیدند.
 ارتش لیبی هم هرگونه مداخله هوایی آمریکا‌ و اروپا در خاک لیبی به بهانه مبارزه با داعش را غیرقانونی و غیرقابل قبول دانست. این در حالی است که «باراک اوباما» رئیس‌جمهور آمریکا در سخنانی اعلام کرده است، این به نفع امنیت ملی آمریکا است که از مقابله دولت لیبی با داعش حمایت نماید! «جف دیویس» سخنگوی وزارت دفاع آمریکا در سخنانی تأکید کرد، حملات هوایی آمریکا علیه داعش در لیبی احتمالاً چند هفته ادامه خواهد یافت و این حملات به یک مقابله چند ماهه تبدیل نخواهد شد.
 شروع مجدد حملات آمریکا علیه لیبی در حالی است که «باراک اوباما» رئیس‌جمهور آمریکا در یک نشست مطبوعاتی اعلام کرد، پس از تهاجم نظامی به لیبی در سال ۲۰۱۱ و سرنگونی معمر قذافی دیکتاتور پیشین این کشور، آمریکا و متحدانش در برقراری امنیت در لیبی شکست خوردند. اما با وجود این تجربه، چرا آمریکا دوباره حاضر به حمله به لیبی شده است؟ به نظر می‌رسد نفت، طرح تجزیه جهان اسلام و تلاش برای جلوگیری از ورود مهاجران به اروپا مهم‌ترین دلایل حمله آمریکا به لیبی باشد.
 اما مهم‌تر از همه این عوامل انتخاباتی بودن این حملات است. دولت اوباما سعی دارد در راستای پیروزی دموکرات‌ها در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا با شروع حملات نمایشی علیه داعش در سوریه، عراق و اکنون لیبی، محبوبیت دموکرات‌ها را در آمریکا بیشتر کند. این در حالی است که مردم لیبی و دیگر کشورها باید تاوان این اقدام را بپردازند.

 سیدفخرالدین موسوی/ هتل‌هایی که هر روز ستاره‌های‌شان بیشتر می‌شود! برج‌ها و مراکز تجاری که هر روز غول‌پیکرتر از پیش می‌شوند و مراکز تفریحی که هر روز بر تعدادشان افزوده می‌شود، این جملات خلاصه اتفاقی است که طی چند سال اخیر در مرکز استان خراسان رضوی در حال رخ دادن است، شهری که مدت‌هاست آسمانش را جرثقیل‌های عظیم‌الجثه‌ای تسخیر کرده‌اند که بدون توقف در حال کار کردن هستند! کافی است کمی در فضای مجازی درباره این موضوع جست‌وجو کنید تا با تصاویر آسمان‌خراش‌های پر تعداد در حال ساخت در پایتخت مذهبی و معنوی ایران اسلامی روبه‌رو شوید آنگاه متوجه می‌شوید وقتی  آیت‌الله علم‌الهدی، نماینده ولی‌فقیه می‌گوید، مشهد مقدس در حال تبدیل شدن به جزیره کیشی است که وسط آن یک گنبد طلا قرار دارد. یا دکتر حسن بنیانیان با ابراز نگرانی از به حاشیه رفتن زیارت امام رضا(ع) در مشهد مقدس درباره آینده این شهر می‌گوید: «وجود امام رضا(ع) عاملی بسیار مهم در متدین کردن کودکان ما است؛ همه کودکان ایرانی وقتی عظمت حرم را حس می‌کنند عظمت دین برای‌شان واضح می‌شود؛ اما این امر اکنون در حال از بین رفتن است و دیگر کودکان به این امر مایل نیستند و کودکانی که به مشهد سفر می‌کنند حرم امام رضا(ع) برای‌شان عاملی مزاحم تلقی می‌شود؛ چراکه به دنبال بهره‌مندی از اماکن تفریحی هستند.» از چه سخن می‌گویند! 
در یک مورد مجموعه‌ای‌ به نام «مشهدمال» شامل هتل پنج ستاره، شهربازی سرپوشیده، یکی از بزرگ‌ترین هایپرمارکت‌های خاورمیانه، سالن‌های سینما، دفاتر اداری و پارکینگ طبقاتی است که طراحی آن با الهام از طرح‌های کشورهای آمریکای شمالی و به دست یک شرکت کانادایی صورت گرفته است! پروژه‌ای که در زمینی به مساحت عرصه ۷۸۰۰۰ متر مربع با زیربنای حدود۵۷۰۰۰۰ متر در یکی از گران‌ترین مناطق شهر مشهد (تقاطع بلوار خیام و خیابان سجاد) در حال احداث است، یا در مثالی دیگرمجموعه دیگری به نام «جهان مال» نیز با تخریب تعداد زیادی از درختان و فضای سبز مشهد با کاربری‌های تجاری در دو قطعه زمین به مساحت‌های حدود ۶۵ هزار متر مربع و دیگری ۱۹ هزار متر مربع احداث خواهد شد. اما این موضوع زمانی اهمیت بیشتری پیدا کرد که اطلاعاتی درباره سرمایه‌گذاران این مجموعه‌ها در رسانه‌ها مطرح شد و مشخص شد در کنار برخی شرکت‌های خارجی و مؤسسات مالی داخلی آستان قدس رضوی نیز یکی از سرمایه‌گذاران اصلی در ساخت چنین مجموعه‌هایی است، چنانچه در پروژه بزرگ مشهدمال ۴۹ درصد آستان قدس و ۵۱ درصد بانک تات و گروه هتل‌های اسلامی روتانا دبی سرمایه‌گذاری کردند. اقدامات غیر همسوی آستان قدس با اهداف آن سؤالات فراوانی را پیش‌روی اذهان عمومی قرارداده است. در حالی که هنوز بسیاری از هموطنان‌مان به دلیل ناتوانایی در اسکان مناسب در شهر مقدس مشهد از زیارت حضرت علی‌بن‌موسی‌الرضا(ع) باز می‌مانند، چرا آستان قدس به جای سرمایه‌گذاری در چنین پروژه‌هایی به ساخت زائرسرا‌ها در شأن زائران امام هشتم(ع) اقدام نکرده است؟ چرا نهادی مانند آستان قدس پروژه‌هایی گران‌قیمت با کاربری غالب فروشگاهی تأسیس کند؟! و ده‌ها ده سؤال دیگر... سؤالاتی که تولیت جدید آستان قدس رضوی نیز پس از در دست گرفتن مسئولیت اداره این آستان مبارک به آنها توجه ویژه کرده و تغییر در روند سرمایه‌گذاری‌های آستان قدس را کلید زد. حجت‌الاسلام ابراهیم رئیسی در انتقادی صریح نه تنها کارهای اقتصادی از نوع مشهدمال و جهان‌مال را محل اشکال دانسته، بلکه بر تجدیدنظر جدی در سیاست‌های اقتصادی این آستان سخن تآکید کرده است. وی با بیان اینکه امروز باید این پرسش را مطرح کنیم که این مجموعه‌ها با حضور برندهای خارجی در آینده چه نسبتی با اقتصاد مقاومتی دارند؟ اضافه می‌کند: «در تبیین سیاست‌های کلان تلاش داریم اقتصاد مقاومتی را به‌صورت نمونه در آستان قدس رضوی اجرایی کنیم، به‌همین دلیل در برخی از پروژه‌هایی که آستان قدس رضوی در آنها مشارکت داشته، اما با اقتصاد مقاومتی تناسبی نداشته‌اند، تجدیدنظر کرده‌ایم.»
پروژه‌هایی همچون «مشهد مال»، «جهان مال» و امثال آن، تنها صرف هزینه برای ساخت واحد‌های تجاری برای برندهای مختلف خارجی است و با تولید ملی، توسعه صنعت کشور و تحقق اقتصاد مقاومتی تناسبی ندارد.
 امروز نگاه آستان قدس رضوی در حوزه اقتصاد، کمک به توسعه کسب‌وکارهای دانش‌بنیان مبتنی بر تولید ملی با بهره‌گیری از نیروهای متخصص داخلی بوده و مطالعات برای ایجاد سازوکاری مناسب برای تحقق این هدف نیز آغاز شده است.
سخنان قابل تقدیر و تحسین‌برانگیز تولیت آستان قدس رضوی نشان می‌‌دهد حضور یک مدیر در تراز انقلاب اسلامی در رأس مجموعه‌ای چون آستان قدس رضوی تا چه حد می‌تواند در پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی در زمینه‌های مختلف اقتصادی و فرهنگی و... تأثیرگذار بوده و به تحقق آنها کمک کند.


 مهدی امیدی/ فیلم «زاپاس» دومین فیلم سینمایی برزو نیک‌نژاد پس از «ناخواسته» است که در رده فیلم‌های سرگرم‌کننده و تجاری قرار می‌گیرد. یک فیلم بی‌ادعا و سربه‌زیر که هر چند حرف‌های خیلی مهم و بزرگی نمی‌زند، اما ارتباط سالمی با مخاطب برقرار می‌کند و تصویری نزدیک به واقع از زندگی روزمره چند خانواده شهرستانی را نمایش می‌دهد.
فیلم‌های سرگرم‌کننده، هر چند در نگاه نخست، جنبه تجاری دارند و سازندگان این نوع فیلم‌ها بیشتر در پی سود اقتصادی هستند تا اهداف متعالی؛ اما واقعیت این است که این نوع فیلم‌ها هم می‌توانند، به سه شرط به غنای فرهنگی جامعه کمک کنند؛ اول اینکه از ابزار هنر و تکنیک و درام، به نحو درستی استفاده کنند؛ چرا که به طور کلی یکی از عوامل رسوخ ابتذال و بی‌مایگی در آثار هنری، نداشتن تسلط و شناخت دقیق هنرمند از ابزارش است. دوم، تزریق محتوای متناسب و غنی است. سومین شرط که در سینما خیلی اهمیت دارد، پرهیز از جذابیت کاذب است.
فیلم «زاپاس» از معدود فیلم‌های سرگرم‌کننده سینمای امروز ایران است که ضمن ایجاد لحظات مفرّح، خوراک فرهنگی سالمی را در اختیار مخاطب قرار می‌دهد. یک فیلم متوسط و نه چندان قوی که با روایت یک داستان خانوادگی و نزدیک به زندگی روزمره عموم مردم، برای دقایقی مخاطب خود را شاد و سرگرم می‌کند، بی‌آنکه اخلاق و عاطفه و فرهنگ او را به یغما ببرد. 
در فیلم «زاپاس» آنچه موجب برقراری ارتباط خوب با مخاطب می‌شود، قصه سرراست و نسبتاًً جذابی است که با طنز کلامی آرام و موقری همراه شده است. داستان این فیلم درباره جوانی به نام سعید است که قصد دارد با دختر خاله‌اش ازدواج کند. اما شوهر خاله‌اش که مربی تیم فوتبال است اعتقاد دارد که سعید، هنوز مرد نشده است و به همین دلیل هم برای این ازدواج مانع‌تراشی می‌کند. سعید، وارد یک مبارزه عاشقانه می‌شود و در نهایت در این مبارزه پیروز می‌شود. در واقع، محور اصلی مضمون فیلم «زاپاس» مبارزه برای زندگی است؛ مبارزه‌ای که با عشق و امید و ایمان توأم شده است. مشکل اصلی بسیاری از فیلم‌های اجتماعی در سینمای ایران، دوری از شاخصه‌های محتوایی است. به طور طبیعی، هدف اصلی یک فیلم از پرداختن به مسائل اجتماعی، تلاش برای بهبود بخشیدن به زندگی مردم است؛ اما تناقض اصلی در چنین فیلم‌هایی، بستن همه مجراهایی است که می‌تواند مخاطب را به پویایی و نشاط و تحرک وادار کند. امید، ایمان و مبارزه، اصلی‌ترین مؤلفه‌های لازم برای بالا بردن کیفیت زندگی اجتماعی همه انسان‌ها هستند که از قضا، بیشتر فیلم‌های روشنفکرانه و اجتماعی سینمای ما با این مؤلفه‌ها، مخالفند! اما فیلم «زاپاس» برخلاف رویه معمول فیلم‌های اجتماعی و روشنفکری، این سه مؤلفه‌ اصلی زندگی را به تصویر کشیده است.
یکی از ویژگی‌های مثبت این فیلم ـ برخلاف بسیاری از فیلم‌های سرگرمی‌ساز سینمای ما ـ حضور در شهرستان است. تهران‌زدگی یا مرکزگرایی بیش از حد، معضل عموم بسیاری از آثار سینمای بدنه ماست. بیشتر فیلم‌هایی که با اهداف تجاری ساخته می‌شوند در آپارتمان و چند پاساژ و فروشگاه و خیابان‌های شمال تهران محدود هستند. اما فضای اصلی در فیلم مورد بحث ما، شهری کوچک، اما زیبا در شمال ایران است، با مردمی ساده و صمیمی که خود زندگی برای آنها اصل و مهم است، نه اطوارهای شبه‌روشنفکرانه.
فیلم «زاپاس» بسیاری از موضوعاتی را که در زندگی ما جریان دارد به درام تبدیل کرده است؛ از عشق و ازدواج گرفته تا مرد شدن و مردانگی و ورزش و... به همین دلیل هم مخاطب اصلی آن خانواده‌ها هستند. 
این فیلم وامدار سریال‌های تلویزیونی است. گویی اجزای مختلف چندین سریال تلویزیونی در پیوند با هم  به این فیلم کمدی تبدیل شده‌اند. رد پای چندین سریال در این فیلم دیده می‌شود؛ به ویژه «دردسرهای عظیم» که هم کارگردانی آن برعهده برزو نیک‌نژاد بود و هم ماجرای ازدواج جواد عزتی و الناز حبیبی در هر دو اثر ترسیم شده است. همچنین بازی امیر جعفری در این فیلم به بازی او در سریال «چار دیواری» شباهت دارد و همچنین بازی احمد مهران‌فر بسیار شبیه نقش‌آفرینی او در سریال «پایتخت» است و...
نکته مهم این است که بزرگ‌ترین ضعف فیلم «زاپاس» هم همین تلویزیونی بودن آن است. به این معنا که شیوه ثبت تصاویر در این فیلم، به سبک فیلم‌ها و سریال‌های تلویزیونی است؛ ریتم، قاب‌بندی، نوع نقش‌آفرینی بازیگران، دیالوگ‌ها و حتی جنس کمدی در این اثر، کاملاً کپی آثار تلویزیونی است. شاید اگر این نقطه‌ضعف نبود، ما با فیلمی بسیار متفاوت و فراتر از حد متوسط روبه‌رو می‌شدیم.


 دکتر یدالله جوانی/ روز دوشنبه ۱۱ مرداد سال جاری رهبر حکیم و فرزانه انقلاب اسلامی در دیدار با اقشار مختلف مردم از چهار گوشه کشور، سخنن مهمی ایراد کردند که می‌توان آن را «منشور حلّ مشکلات اقتصادی کشور و معیشت مردم» قلمداد کرد. به یقین، اگر مسئولان کشور به طور عام و دولتمردان در قوه مجریه به طور خاص، این منشور را نقشه راه قرار دهند، به سرعت می‌توان شاهد پیشرفت کشور و حلّ مشکلات معیشتی مردم بود. تکیه به خود با توجه به ظرفیت‌های فراوان داخل کشور از یک سو و قطع امید از دشمن عهدشکن و قابل اعتماد نبودن به دلیل بدذاتی‌اش از سوی دیگر، کلیدی‌ترین مطالب و راهبردی‌ترین نکات در این منشور است. هفته‌نامه صبح صادق به دلیل اهمیت این منشور، به بررسی و تبیین آن می‌پردازد. محورهای اصلی و نکات راهبردی در این منشور عبارت است از:
۱ـ قرآن راه نجات مؤمنان از سختی‌ها را نشان می‌دهد
به یقین، هر ملت و امتی برای رسیدن به قله‌های پیشرفت و تحقق آرمان‌ها و اهدافش، با مجموعه‌ای از مشکلات و موانع روبه‌رو خواهد شد. این مشکلات برای جامعه دینی و کشور اسلامی که جبهه باطل در برابر آن صف‌آرایی کرده و به طور مستمر توطئه می‌کند، به طور طبیعی بیشتر خواهد بود. اکنون ملت ایران در چنین وضعیتی قرار دارد و دشمنانش در منطقه و فرامنطقه، مرتّب در مسیر آنها که خواهان پیشرفت به معنای حقیقی کلمه می‌باشد، سنگ‌اندازی می‌کنند. رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در این دیدار، با اشاره به آیاتی که به صورت دسته‌جمعی تلاوت شد، آن آیات را ترسیم‌کننده راه مؤمنان برای عبور از مشکلات و سختی دانستند و فرمودند: «این آیاتی که این برادران عزیز انتخاب کرده بودند که آیات سوره احزاب بود و نشان‌دهنده خط روشن و مستقیم امت اسلامی در هنگامه‌های دشوار، در چنبره‌های سخت زمانه و روشن‌کننده راه امت است، معلوم می‌کند که اگر امت اسلامی در هر برهه‌ای، در هر دوره‌ای دچار مشکلاتی شد ـ از قبیل همان مشکلاتی که در این آیات به آن اشاره شده است ـ راه چیست.» معظم‌له با اشاره به آیه شریفه؛ «من المؤمنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه» تصریح فرمودند: «وقتی پیمان با خدا و معاهده‌ای که دل‌های مؤمن با خدا بسته‌اند صادقانه باشد، همه کارها پیش خواهد رفت؛ همه مشکلات برطرف خواهد شد.»
۲ـ برای پیشرفت و حلّ مشکلات باید کار و تلاش کرد
هر ملتی که می‌خواهد به مدنیّت، امنیت و رفاه و آسایش برسد، باید دارای علوّ همت باشد و با کار و تلاش، موانع پیشرفت را از سر راه خود بردارد. با تنبلی و راحت‌طلبی، نمی‌توان بر فراز قله‌های عزت و افتخار قرار گرفت. این واقعیت را رهبر معظم انقلاب با اشاره به آیاتی که در ابتدای این دیدار تلاوت شد، این‌گونه بیان می‌دارند: «البته زندگی موانع دارد، مشکلات دارد، هیچ جاده آسفالته‌ای در مقابل هیچ ملتی نیست؛ باید راه را با همت خودشان، با کوشش خودشان هموار کنند، صاف کنند و به سمت اهداف خودشان حرکت کنند. ملت‌هایی که به اوج معنویت و مدنیت و رفاه و سعادت رسیدند، این‌جوری حرکت کردند. این آیات به ما این چیزها را تعلیم می‌دهد.»
۳ـ ساخت یک کشور الگوی اسلامی، هدف مشترک همه اقوام ایرانی است
حضرت امام خامنه‌ای (مدظله‌العالی) در این دیدار، با اشاره به ترکیب جمعیت حاضر در حسینیه حضرت امام خمینی(ره) که از چهار گوشه کشور و از اقوام مختلف ایرانی شامل فارس، کرد، لر، بلوچ و ترک، اعم از شیعه و سنی جمع شده بودند؛ هدف مشترک ایران یکپارچه را با وجود تفاوت‌ها، ساخت یک کشور الگو در جهان اسلام معرفی کردند و فرمودند: «ایران یکپارچه با اقوام مختلف و متعدد، دارای یک هدفند، دارای یک مسیرند. بله، ممکن است زبان‌ها مختلف باشد، مذاهب مختلف باشد؛ اما اهداف عالی این ملت یکسان است؛ همه می‌خواهند ایران عزیز را به عنوان الگوی یک کشور اسلامی به دنیا معرفی کنند.»
۴ـ ایران با انقلاب اسلامی به کشوری مقتدر در جهان تبدیل شده است
ایران پیش از انقلاب در دسته‌بندی‌ها و تقسیم‌بندی کشورها، در ردیف کشورهای جهان سومی تحت سلطه غرب قرار داشت. انقلاب اسلامی با تحولات اساسی و دگرگونی‌های بنیادینی که در تمامی حوزه‌ها پدید آورد؛ به طور کلی موقعیت منطقه‌ای و جهانی ایران را تغییر داد. رهبر معظم انقلاب، در یک ارزیابی منصفانه پیشرفت‌های علمی، سیاسی و اجتماعی کشورمان را پس از انقلاب، تحسین‌برانگیز خواندند و یادآور شدند: «ایرانی که در دیکتاتوری پهلوی، وابسته، عقب‌مانده و ذلیل آمریکا و انگلیس بود، اکنون به کشوری عزیز و مقتدر تبدیل شده که قدرت‌های بزرگ به چشم یک هماورد منطقه‌ای به او می‌نگرند و در تلاشند بر ظرفیت‌ها و امکانات او در منطقه مسلط شوند که البته نمی‌توانند.»
۵ـ تکیه بر ظرفیت‌های داخلی تنها راه‌حلّ مشکلات مردم است
نام‌گذاری دهه چهارم انقلاب از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی به «دهه پیشرفت و عدالت» و نام‌گذاری چندین سال متوالی با جهت‌گیری‌های اقتصادی، گویای این واقعیت است که مسائل اقتصادی و مشکلات معیشتی مردم، اولویت فعلی نظام است. همه مردم و مسئولان کشور، نسبت به این اولویت اتفاق‌نظر دارند. نکته عمده در این میان، اختلاف دیدگاه‌ها درباره چگونگی حلّ این مشکلات و تأمین معیشت و رفاه مردم است. روشنفکران غربگرا که تأثیر خود را بر روی برخی از نیروهای باسابقه انقلابی و مسئولان کشور گذاشته‌اند، معتقدند که برای پیشرفت کشور و حلّ مشکلات اقتصادی، باید با غرب و به‌ویژه آمریکا همراه شد. رهبر معظم انقلاب طی سالیان متمادی، با تأکید بر ضرورت ساخت درونی قدرت، بر اقتصاد درون‌زا و اقتصاد مقاومتی تمرکز کرده‌اند. معظم‌له با اشاره به ظرفیت‌های داخل کشور، ساخت درونی قدرت و پیاده‌سازی اقتصاد مقاومتی را نه‌تنها ممکن، بلکه برای الگو شدن به عنوان یک کشور اسلامی ضروری می‌دانند. ایشان در دیدار مذکور در همین زمینه می‌فرمایند: «خُب، حالا اگر ما بخواهیم به آن نقطه الگو برسیم، راه چیست؟ آنچه بنده در دو کلمه می‌خواهم عرض بکنم این است که راه، تکیه بر مقدورات و امکانات داخلی و ظرفیت‌های خود این ملت است. ما خیلی ظرفیت داریم. این ملت ظرفیت‌های استفاده نشده زیاد دارد؛ اینکه ما در سیاست‌های برنامه، رشد هشت درصدی را درنظر گرفتیم و گفتیم باید کشور در طول برنامه به رشد هشت درصدی برسد، به خاطر ظرفیت‌های بی‌شماری است که در داخل وجود دارد.» حضرت امام خامنه‌ای (مدظله‌العالی)، شرط تحقق این هدف عالی را این‌چنین بیان می‌دارند: «تحقق این هدف، نیازمند راهبرد و برنامه‌ریزی صحیح، کار و تلاش بی‌وقفه و پرهیز از تنبلی و بیکارگی است.»
۶ـ «تجربه برجام» نمونه‌ای روشن از بی‌اعتمادی به آمریکاست
از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تا به امروز، برخی از جریان‌های سیاسی و شخصیت‌های برجسته، معتقد بودند که از طریق مذاکره و توافق با آمریکا، می‌توان اختلافات بین دو کشور را حل کرد.
طی این سال‌ها رهبر فرزانه انقلاب اسلامی، همواره با مذاکره با آمریکا به عنوان شیطان بزرگ مخالف بوده، دلیل اصلی مخالفت را، قابل اعتماد نبودن دولت ایالات متحده می‌دانستند. از منظر معظم‌له، با دشمن می‌توان مذاکره و توافق داشت؛ اما آن دشمنی که به تعهدات خود پایبند باشد و نقض پیمان نکند. بر اساس تجارب تاریخی و بر مبنای آموزه‌های دینی، آمریکا به دلیل داشتن خُلق و خوی استکباری و بدذات بودن، دشمنی است که به تعهدات خود در قبال دیگران پایبند نیست. بنابراین، مذاکره با دشمنی که عهدشکن بودن آن قطعی است، برخلاف تدبیر و عقلانیت است. با وجود وضوح این مطلب، در سال‌های اخیر افرادی از شخصیت‌های سیاسی بر این نظریه پای فشردند که برای حل مشکلات کشور باید با آمریکا مذاکره کرد و در موضوع هسته‌ای به توافق رسید. اصرار این افراد و جریان‌های همسو مبنی بر گره‌گشایی از مشکلات مردم از طریق مذاکره هسته‌ای با آمریکا، شرایطی را پدید آورد و تحت این شرایط، رهبر فرزانه انقلاب به با وجود خوش‌بین نبودن به مذاکرات با شیطان بزرگ با آن موافقت کردند. نتیجه مذاکرات به برجام ختم شد و بر اساس متن این توافق، جمهوری اسلامی ایران به تعهدات خود عمل کرد؛ اما طرف مقابل و به ویژه آمریکایی‌ها به تعهدات خود عمل نکردند. تعهد اصلی طرف مقابل در برجام، برداشته شدن تحریم‌ها بود، اما اکنون باگذشت یک‌سال از برجام، دست‌اندرکاران اصلی گروه مذاکره‌کننده دولت روحانی، می‌گویند تحریم‌ها روی کاغذ لغو شده است و عملاً اتفاق خاصی نیفتاده است. رهبر معظم انقلاب در این دیدار، از برجام به یک تجربه یاد کردند و آن را دلیلی قاطع و روشن بر ‌اعتمادناپذیر بودن آمریکا دانستند. معظم‌له در این باره فرمودند: «گاهی دشمنان موانعی [برای پیشرفت] ایجاد می‌کنند، بله عاقلانه است که انسان برود با تدبیر، این موانع را برطرف کند. اما به دشمن اطمینان نمی‌شود کرد؛ یک نمونه‌اش همین مذاکرات هسته‌ای و برجام است که امروز مسئولان دستگاه دیپلماسی خود ما و همان کسانی که در این مذاکرات از اول تا آخر حضور داشتند، همین‌ها دارند می‌گویند آمریکا نقض عهد کرده است. آمریکا زیر ظاهر آرام و زبان چرب و نرم مسئولانش و وزیر خارجه‌اش و دیگران، از پشت دارد تخریب می‌کند. مانع ارتباطات اقتصادی کشور با کشورهای دیگر دنیا است؛ این را مسئولان خود برجام می‌گویند. این حرفی است که بنده البته از یک‌سال پیش و یک‌سال و نیم پیش، مرتب تکرار کردم که به آمریکایی‌ها نمی‌شود اعتماد کرد، بعضی‌ها سخت‌شان بود قبول کنند، اما امروز خود مسئولان می‌گویند... بنده سال گذشته در سخنرانی عمومی گفتم برجام و این مذاکرات هسته‌ای، برای ما یک نمونه خواهد بود، ببینیم آمریکایی‌ها چه کار می‌کنند، اظهار همراهی می‌کنند، در جلسات مشورتی و مذاکرات که می‌نشینند، با زبان چرب و نرم با مسئولان ایرانی صحبت می‌کنند، خیلی خب ببینیم در عمل چه کار می‌کنند. حالا معلوم شد در عمل چه کار می‌کنند! در ظاهر وعده می‌دهند، با زبان چرب و نرم حرف می‌زنند، اما در عمل توطئه می‌کنند، تخریب می‌کنند، مانع از پیشرفت کارها می‌شوند، این شد آمریکا؛ این شد تجربه.»
۷ ـ مبتنی‌بر تجربه برجام، مذاکره در مسائل منطقه با آمریکا سم مهلک است
با وجود روشنی بدعهدی آمریکا از یک سو و نقشه شیطانی آن برای تحمیل اراده خود به ملت ایران از طریق مذاکره در حوزه‌های مختلف از سوی دیگر، همان کسانی که در موضوع هسته‌ای بر مذاکره با‌ آمریکا پای می‌فشردند اکنون بر تداوم این مذاکرات در موضوعات دیگر و از جمله در مسائل منطقه اصرار دارند! طرح برجام‌های ۲،  ۳ و ۴ از سوی این افراد به همین منظور است. این افراد استدلال می‌کنند، با توافق هسته‌ای که نمی‌توان تمام مشکلات کشور را حل کرد؛ باید این مذاکرات را به دیگر موضوعات هم تعمیم داد و از این طریق با حل اختلافات با آمریکا، مشکلات کشور را حل کرد! رهبر معظم انقلاب به شدت با چنین نگاهی مخالف بوده و بارها اعلام فرمودند که ما در هیچ موضوعی به جز هسته‌ای، با آمریکایی‌ها مذاکره نخواهیم کرد. معظم‌له در این دیدار، پس از تبیین تجربه برجام و اثبات بدعهدی‌ آمریکا فرمودند: «این شد یک تجربه، حالا آمریکایی‌ها می‌گویند بیایید درباره مسائل منطقه با شما صحبت کنیم! خُب این تجربه به ما می‌گوید این کار برای ما سم مهلک است.» معظم‌له در تبیین دلیل نپذیرفتن مذاکره در دیگر حوزه‌ها با آمریکا می‌فرمایند: «این تجربه به ما نشان داد که ما در هیچ مسئله‌ای نمی‌توانیم [با او] مثل یک طرف مورد اعتماد بنشینیم صحبت کنیم. انسان گاهی با دشمن هم حرف می‌زند، اما دشمنی که به حرف خودش پایبند باشد و انسان بتواند اعتماد کند که او به هر دلیلی زیر قول خود و زیر حرف خودش نخواهد زد. با این دشمن می‌شود حرف هم زد، بله؛ اما وقتی ثابت شد که دشمن، دشمنی نابکار است، دشمنی است که در عمل، از نقض عهد هیچ ابایی ندارد و نقض عهد می‌کند، بعد هم وقتی می‌گوییم آقا چرا [نقض عهد] کردی، باز لبخند می‌زند، باز زبان چرب و نرم را باز می‌کند و یک جوری توجیه می‌کند.»
۸ ـ مذاکره با‌ آمریکا انحراف از مسیر پیشرفت واقعی است
تجربه نشان داده است که امید بستن به دشمن برای گره‌گشایی از مشکلات اقتصادی کشور، یک نوع فرصت‌سوزی و از دست دادن زمان است، رهبر معظم انقلاب با اشاره به مذاکرات با آمریکا و سخنان مسئولان دیپلماسی کشور فرمودند: «آمریکایی‌ها می‌خواهند همه چیز را بگیرند و هیچ چیز ندهند و مذاکره با چنین دولتی به معنای انحراف از راه صحیح پیشرفت کشور، دادن امتیازهای پی‌درپی و تحمل عملی زورگویی، تخلف و نقض عهد آنها است.»
۹ـ مشکلات مردم را نمی‌توان با ارتباط با آمریکا حل کرد
در حالی که عده‌ای معتقدند از طریق مذاکره، توافق و عادی‌سازی رابطه آمریکا می‌توان مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم را حل کرد، رهبر معظم انقلاب اسلامی با اشاره به اینکه مشکلات معیشتی مردم را دغدغه‌ای عمیق و مستمر خود می‌دانند، ادامه وضع موجود اقتصادی را نگران‌کننده توصیف کرده و تصریح می‌کنند این مشکلات را نمی‌توان از طریق رابطه با آمریکا و اروپا حل کرد. اینها مشکلاتی است که باید خود مسئولان کشور اقدام کرده و آنها را حل کنند. معظم‌له در این‌باره می‌فرمایند: «ادامه وضع فعلی تولید داخلی، یعنی بیکاری جوانان، رکود بیشتر و زندگی دشوار مردم، اینها را که دیگر نمی‌شود با ارتباط با آمریکا و اروپا حل کرد، باید مسئولان اقدام کنند.»
یکی از اقدامات اساسی دولت که می‌تواند وضعیت کنونی را تغییر دهد، حمایت جدی از تولید داخل از طریق مبارزه جدی با قاچاق کالا است. رهبر معظم انقلاب طی سالیان گذشته، بارها بر ضرورت مبارزه جدی با قاچاق کالا تأکید کرده، لکن در عمل هیچ‌یک از دولت‌ها، عزم و اراده جدی برای مبارزه با ورود کالای قاچاق به داخل کشور از خود نشان نداده‌اند. معظم‌له در این دیدار با تأکید بر حمایت از تولید داخل و مبارزه با قاچاق کالا فرمودند: «بنده به مسئولان گفته‌ام که آقاجان! وقتی شما آن باند قاچاقچی را پیدا می‌کنید و آن جنس کلان قاچاق را که چندهزار تن وزن آن است وارد کشور می‌کنید، این جنس را جلوی چشم همه آتش بزنید؛ ضربه بزنید به قاچاقچی، به جنس دارای مشابه داخلی.»
۱۰ ـ جلوی فساد و اشرافی‌گری باید گرفته شود
فساد اقتصادی و رشد روحیه اشرافی‌گری در کشور و به ویژه در میان مسئولان نظام، دو آفت بزرگ در مسیر پیشرفت و عدالت است. رهبر معظم انقلاب طی سالیان گذشته، بارها در زمینه مبارزه جدی با فساد و رشد روحیه اشرافی‌گری هشدار داده و آن را از مسئولان مطالبه کرده‌اند. معظم‌له در این دیدار درباره مبارزه با فساد فرمودند: «یکی از مهم‌ترین مسائل، جلوگیری از فساد داخلی است. این کاری که حالا مطرح شده و گفته شده است و مسئولان هم بحمدالله صریحاً اعلان کرده‌اند که جلوی این فسادها و این زیاده‌خواهی‌ها و زیاده‌خوری‌ها و این حقوق‌های گزاف را می‌گیرند.» ایشان درباره مبارزه با روحیه اشرافی‌گری هم می‌فرمودند: «جلوی اشرافی‌گری باید گرفته بشود؛ اشرافی‌گری بلای کشور است. وقتی اشرافی‌گری در قله‌های جامعه به وجود آمد، سرازیر خواهد شد به بدنه؛ [آن وقت] شما می‌بینید فلان خانواده‌ای که وضع معیشتی خوبی هم ندارد، وقتی می‌خواهد پسرش را داماد کند، یا دخترش را عروس کند یا فرض کنید مهمانی بگیرد، مجبور است به سبک اشرافی حرکت بکند. وقتی اشرافی‌گری فرهنگ شد، می‌شود این، جلوی اشرافی‌گری باید گرفته بشود. رفتار مسئولین، گفتار مسئولین، تعالیمی که می‌دهند، باید ضد این جهت اشرافی‌گری باشد؛ کمااینکه اسلام این جوری است.»

سیدمحمد مشکوه‌الممالک/ «استقلال اقتصادی» به معنای هضم نشدن در هاضمه اقتصاد جامعه جهانی، نکته مهمی بود که رهبر معظم انقلاب در مراسم بیست‌وهفتمین سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) به آن اشاره کردند. ایشان فرمودند، آمریکایی‌ها پس از مذاکرات هسته‌ای گفتند معامله هسته‌ای با ایران باید موجب ادغام اقتصاد ایران در جامعه جهانی بشود، معنای این حرف این است که ایران در نقشه و نظامی که سرمایه‌داران عمدتاً صهیونیسم برای تصرف منافع مالی جهان ترسیم کرده‌اند، هضم و جذب شود. آمریکایی‌ها در تحریم، فلج‌کردن اقتصاد ایران را دنبال می‌کردند، اکنون نیز که مذاکرات به نتایجی منتهی شده، می‌خواهند اقتصاد ایران در هاضمه اقتصاد جهانی که سردمدار آن آمریکاست، بلعیده شود. خبرنگار هفته‌نامه صبح‌صادق درباره پیشنهادهای سازمان‌های بین‌المللی به ایران در امور اقتصادی گفت‌وگویی را با سه نفر از اقتصاددانان کشور انجام داده است که شما را به خواندن آن دعوت می‌کنیم.
به نسخه‌های نادرست عمل نکنیم
دکتر مهدی تقوی*
صندوق بین‌المللی پول مؤسسه پرقدرتی است، این مؤسسه به دولت‌ها پیشنهادهایی ارائه می‌کند، وزارت اقتصاد و اقتصاددانان کشور وظیفه دارند پیشنهادها را بررسی کنند، اگر پس از بررسی‌ به این نتیجه رسیدند که این پیشنهادها به نفع رشد و توسعه کشور است آنها را بپذیرند و اگر این‌طور نبود آنها را نپذیرند.
برای مثال عده‌ای از سرمایه‌گذاران خارجی اروپایی یا آمریکایی به دلیل منابع طبیعی و نیروی کار ارزانی که در کشور ایران وجود دارد علاقه‌مندند در ایران سرمایه‌گذاری کنند. این مسئله از سویی برای ما مزایایی مانند ایجاد اشتغال برای نیروی انسانی، ورود سرمایه خارجی و افزایش نرخ رشد را دارد و از سوی دیگر به اعتقاد برخی سیاستمداران نفوذ سرمایه‌گذاران خارجی چندان هم خوب نیست.
به نظر بنده و از بّعد اقتصادی ورود سرمایه خارجی می‌تواند مزایایی از جمله ایجاد اشتغال، به دست آوردن دانش فنی، ورود سرمایه خارجی و افزایش نرخ رشد برای کشور داشته باشد.
از بُعد اقتصادی ورود سرمایه خارجی یک مزیت برای اقتصاد کشور محسوب می‌شود. البته دلایل مختلفی سبب می‌شود تا بنده ورود سرمایه خارجی را یک مزیت برای کشور بدانم، از جمله اینکه اقتصاد ایران کمبود سرمایه دارد. در چهار سال گذشته نرخ رشد اقتصادی کشور منفی بوده و بسیاری از جوانان تحصیلکرده شغل مناسب با تحصیل خود ندارند. 
به عقیده بنده انتخاب شعار سال از سوی حضرت آقا به این معناست که دولت سیاست‌های اقتصادی مناسب را طراحی کند و مردم هم مانند آلمانی‌ها کار کنند، نه مثل ایرانی‌ها؛ چرا که کارگری که در ایران کار می‌کند آن بازده کارگر چینی یا آلمانی را ندارد. یکی از مصادیق اقتصاد مقاومتی این است که درست کار کردن را باید در کشور نهادینه کرد، به این معنا که فردی که به ازای هشت ساعت کار حقوق می‌گیرد حقیقتاً هشت ساعت کامل کار انجام دهد.
صندوق بین‌المللی پول و کشورهای اروپایی یا آمریکایی پیشنهادهایی به ما می‌دهند، در این بین وزارت اقتصاد وظیفه دارد یک گروه اقتصادی قوی تشکیل دهد و نسخه‌های اقتصادی پیشنهادی را بررسی کند. اگر این گروه  به این نتیجه رسیدند که این نسخه‌ها به نفع کشور است و هیچ مشکلی ندارد به آنها عمل کنند و اگر نسخه‌ها را نادرست تشخیص دادند، منطقی است که نباید آنها را عملی کنند.
*عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی
توصیه‌هایی که مغایر با قانون اساسی است
دکتر ابوالقاسم حکیمی‌پور*
مسئله تعدیل اقتصادی، سیاست صندوق توسعه پول بود و در واقع نسخه‌ای بود که بر مبنای لیبرالیسم اقتصادی برای اقتصاد ایران نوشته بودند. در اقتصاد لیبرالی هر چیزی یک‌بار مصرف است، حتی توصیه آنها به ایران این بود که برای بالا رفتن حجم تولید باید میزان تقاضا را افزایش داد و برای اینکه تقاضا افزایش پیدا کند لازم است که هر کالایی یک‌بار مصرف شود. سیاست تعدیل اقتصادی علاوه بر صندوق بین‌المللی پول توصیه‌ای بود که بانک جهانی به کشور ایران تأکید کرده بود.
یکی از شرایط عضویت ایران در این سازمان که هنوز هم پابرجاست این است که باید توصیه‌های سازمان جهانی را بپذیریم. یکی از این توصیه‌ها این است که حتماً کارنامه اقتصادی کشور را می‌خواهند و می‌گویند که ضروری است بخش خصوصی در اقتصاد شما تا 90 درصد قدرت مانور داشته باشد. در حال حاضر بخش دولتی تقریباً 70 درصد اقتصاد کشور را دربرگرفته است، در حالی که سازمان‌های جهانی از ما می‌خواهند بخش خصوصی در تمام زمینه‌های اقتصادی کشور گسترش پیدا کند. اینکه بخش خصوصی در تمام زمینه‌ها گسترش پیدا کند با قانون اساسی کشورمان در تضاد است. بنابراین اگر ما می‌خواهیم توصیه‌های سازمان تجارت جهانی، صندوق بین‌المللی پول و سایر سازمان‌های جهانی را بپذیریم، با قانون اساسی کشور تضاد پیدا خواهیم کرد. ما در بسیاری از زمینه‌ها نمی‌توانیم امور را به بخش خصوصی تفویض کنیم.
سازمان تجارت جهانی از ما می‌خواهد که در قانون اساسی تغییراتی ایجاد کنیم و توصیه‌هایی از قبیل این موارد به ما می‌کنند؛ مسئله 49 درصد و 51 درصد باید زدوده شود، تعدد مراکز تصمیم‌گیری در اقتصاد ایران باید کاهش پیدا کند، سرمایه‌گذاری در ایران باید امنیت لازم را داشته باشد، به این معنا که بالاترین مقام کشور حق ندارد دست به مصادره اموال بزند، سازمان‌هایی که فعالیت اقتصادی می‌کنند باید تا هفت سال ممنوعیت مالیاتی داشته باشند، فضای کسب‌وکار باید امنیت لازم را داشته باشد.
تمام این توصیه‌ها در یک موضوع مشترک هستند؛ اینکه تولید ملی کشور را تحت‌تأثیر قرار خواهند داد. 
اگر ما به این توصیه‌ها عمل کنیم، قطعاً بخش صنعت و کشاورزی کشور تحت‌تأثیر این گونه الزامات قرار خواهد گرفت. بنا بر این تعریف اگر ما وارد این سازمان‌ها شویم ممکن است مشکل رکود تا پنج سال آینده نیز ادامه پیدا کند.
* اقتصاددان و استاد دانشگاه
صندوق بین‌المللی پول به دنبال حکمرانی جهانی است
دکتر عادل پیغامی*
شکل‌گیری نهادهای بین‌المللی مانند صندوق بین‌المللی پول مربوط به زمانی بود که نوعی از ترتیبات نظم نوین اقتصادی برجهان حاکم بود که پس از جنگ جهانی دوم از سوی کشورهای فاتح، به‌ویژه آمریکا با هدف حکمرانی جهانی صورت گرفت. ماهیت، هدف و کارکرد این موسسات نیز بر اساس حکمرانی جهانی است به طور طبیعی وقتی فلسفه وجودی این مؤسسات چنین چیزی باشد نمی‌توان انتظار داشت آنها نیازها و مطلوب‌های رشد و پیشرفت عمومی کشورها را دنبال کنند.
تحقیقات فراوانی که در این زمینه صورت پذیرفته و تجربه نزدیک به نیم قرن نسبت به عملکرد آنها نشان‌دهنده عملکرد ضعیف و دور از واقع آنها است. نگاه افراطی این است که بگوییم این مؤسسات ابزار استعمار و استکبارورزی کشوری مثل آمریکا هستند، البته منظور بنده از کلمه افراطی این نیست که عملکرد این مؤسسات برگرفته از خوی استکباری نیست. در واقعیت هم به همین شکل بوده است، نگاه ترکیبی این است که بگوییم این مؤسسات در عمل چون از نیازهای بومی کشورها فارق بوده‌اند، تا به امروز خیلی موفق عمل نکرده‌اند.
 معمولاً بر این مؤسسات یک تفکر اقتصادی حاکم است، تفکر خاصی که مورد انتقاد است. بسیاری از اقتصاددانان جهان با این تفکر مشکل دارند و حتی می‌توان گفت گفتمان حاکم بر صندوق بین‌المللی پول گفتمانی است که در کشورهای اروپایی و آمریکایی هم اجرا نمی‌شود. از این جهت گفتمان نظری حاکم بر صندوق که به عنوان اجماع واشنگتنی و امروز به اجماع پساواشنگتنی معروف است جزو نظریه‌‌های مردود اقتصادی شمرده می‌شود. امروز افرادی که سال‌ها در این مؤسسات مسئولیت داشته‌اند در حال نفی عملکرد، کارکرد و مبنای نظری چنین مؤسساتی هستند.
به نظر می‌رسد که در مجموع این مؤسسات در طول سال‌های گذشته برای ایران عملکرد مثبتی نداشته‌اند و ما نمی‌توانیم از این مؤسسات امیدی برای اقتصاد کشور داشته باشیم. البته اگر بتوانیم به عنوان یک مؤسسه بین‌المللی اقتضایی و موردی در تعاملات بین‌المللی استفاده شبکه‌ای کنیم و هوشمندانه در قبال آنها برنامه خاصی داشته باشیم، می‌شود ابعاد مثبتی را نیز برای آنها متصور شد؛ اما اینکه از آنها انتظار داشته باشیم برای ما کار کنند، قطعاً انتظار غلطی است و جواب منفی خواهد داشت. در تحقیقات مختلف علمی این مسئله رد شده است که می‌گویند برخی از کشورها مانند کره جنوبی، سنگاپور، مالزی به دلیل عمل به توصیه‌های این مؤسسات بوده که به پیشرفت‌هایی رسیده‌اند. اجماع واشنگتنی باعث آن تغییرات مثبت نشده، بلکه موارد متعددی از این کشورها را می‌توان نام برد که در بحث فروپاشی اقتصادی آسیای جنوب شرقی، دقیقاً علت اصلی فروپاشی آنها اشتباهاتی بود که صندوق بین‌المللی پول در آن مناطق مرتکب شده است.
*استادیار دانشگاه امام صادق(ع)

 علیرضا جلالیان/ ماه مبارک رمضان فرصتی برای اجرای گسترده برنامه‌های قرآنی است و برگزاری جلسات تلاوت قرآن و محافل انس، پرداختن به تفسیر و مفاهیم قرآنی و... نیز در این زمان قابل اجراست. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هم در این زمان تمام همّ‌وغم خود را برای اجرای برنامه‌های قرآنی می‌گذارد و این برنامه‌ها را در پادگان‌ها، نواحی، ستادها و... برگزار می‌کند. بانک انصار نیز یکی از مجموعه‌های وابسته به بنیاد تعاون سپاه است که با توجه به ماهیت بانکی آن، در شعب این بانک نمی‌توان برنامه‌های قرآنی خاصی را برگزار کرد؛ اما در ستاد این بانک چنین امکانی وجود دارد. برای این منظور نمایندگی ولی‌فقیه در این بانک که مجری اصلی برنامه‌های قرآنی است، برای تجلیل از فعالان قرآنی در ماه رمضان مراسمی را با حضور نماینده ولی‌فقیه در سپاه برگزار کرد که در ادامه گزارشی از این مراسم را می‌خوانید.

آزمون ولایت‌مداری و شریعت‌محوری
حجت‌الاسلام والمسلمین علی سعیدی، نماینده ولی‌فقیه در سپاه در این مراسم با بیان اینکه در مهندسی نرم‌افزار الهی برای تکامل بشر دو رکن اساسی رهبری و قانون مطلوب گنجانده شده است، اظهار داشت: این دو رکن سخت‌ترین آزمون را برای بشر رقم زده و جمهوری اسلامی ایران نیز به سبب ماهیتش، نمونه‌ای از این آزمون است.
وی معیار سنجش در این آزمون را ولایت‌مداری و شریعت‌محوری بیان کرد و ادامه داد: بر اساس این، در جمهوری اسلامی همه، اعم از وزیر و وکیل و خواص و عوام باید ولایت‌مداری و شریعت‌محوری را رعایت کنند تا نمره قابل قبولی بگیرند.
نماینده ولی‌فقیه در سپاه ادامه داد: متأسفانه، در طول تاریخ، بشر نمره قابل قبولی در رابطه با این دو رکن کسب نکرده و این را باید از تاریخ سؤال کرد.

غیبت و آخرین فرصت
 وی با اشاره به مسئله غیبت امام زمان(عج)، گفت: با توجه به عدم آمادگی پیشینیان در این آزمون بزرگ، آخرین ذخیره الهی به منزله آخرین فرصت بشر از سوی ذات باری‌تعالی در نظر گرفته شده است.
حجت‌الاسلام والمسلمین سعیدی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به صحبت‌های اخیر یکی از مسئولان نظام مبنی بر اینکه یکی از مزیت‌های برجام این است که امروز جهان دو میلیون بشکه نفت از ما می‌خرد و به همین دلیل در عزت هستیم، گفت: اگر معیار عزت را این بدانیم که دنیا از ما نفت می‌خرد، پس می‌توان نتیجه گرفت که امروز عربستان عزتمندترین کشورهاست؛ در حالی که این با معیارهای اسلام، امام(ره) و رهبری در تضاد است.

عدول از معیارها
وی در ادامه گفت: زمانی که از معیارهای رهبری عدول شود و فروش نفت عزت تلقی شود، موضوعاتی مانند کوتاه آمدن مقابل استکبار، تقلیل سانتریفیوژها، تعطیلی فردو و آب سنگین اراک کم‌اهمیت جلوه داده می‌شود و در نهایت نتیجه گرفته می‌شود که فروختن نفت عزت‌آور است.
نماینده ولی‌فقیه در سپاه افزود: متأسفانه امروز دیده می‌شود که عده‌ای واژه‌ها را طور دیگری معنا می‌کنند و از دل استقلال و عزت مفهومی در تقابل با تعریف امام و رهبری ارائه می‌دهند.
وی در ادامه با اشاره به اینکه در آزمون ولایت‌مداری و شریعت‌محوری عده‌ای برای رسیدن به قدرت و پول می‌خواهند از خطوط قرمز عبور کنند، گفت: در تاریخ عده‌ای مانند قارون بوده‌اند که با عبور از خطوط قرمز ثروت‌های فراوانی را جمع کردند، قارون در اینجا می‌گفت که با مخ اقتصادی به این ثروت رسیده است، در حالی که منظورش همان عبور از خطوط قرمز بود که عامل هلاکتش هم شد.
نماینده ولی‌فقیه در سپاه ادامه داد: در ماجراهای امروز اگر کسانی در مقابل خطاهایی، همچون فیش‌های حقوقی یا تفسیر نادرست از دیدگاه‌های امام و رهبری و عبور از خطوط قرمز نظام سکوت اختیار کنند، بر اساس سنت الهی دچار عذاب خواهند شد.
حجت‌الاسلام والمسلمین سعیدی در پایان سخنان خود درباره بانک انصار گفت: این بانک باید در حوزه اقتصاد و بانکداری الگو باشد و این سخت است و مدیریت هوشمند و ذکاوت می‌خواهد، یعنی عمل در چارچوب شریعت به طوری که هم بانک بود و هم بتوان در چارچوب ضوابط به بهترین جای ممکن رسید که بحمدالله این مسیر در بانک انصار در حال طی شدن است. 

برنامه‌های قرآنی
شایان ذکر است، حجت‌الاسلام والمسلمین رضازاده، مسئول نمایندگی ولی‌فقیه در بانک انصار نیز در ابتدای این مراسم با ارائه گزارشی از برنامه‌های قرآنی ماه رمضان و روزهای دیگر سال در این بانک گفت: امسال 36 کلاس تفسیر با 1196 شرکت‌کننده برقرار بود. همچنین، 71 محفل انس با قرآن برگزار شد که در آن از 59 قاری برتر بین‌المللی دعوت شد و در مجموع 193 نفر در کل کشور کار خادمی قرآن را در این ماه انجام دادند که در این مراسم از شماری از این افراد که در ساختمان حوزه مرکزی مشغول بودند، تجلیل خواهد شد.
وی افزود: در بحث تفسیر، آیت‌الله خاتمی درباره سبک زندگی در حوزه اجتماعی صحبت کردند که این مباحث در صداوسیما هم پخش شد.
حجت‌الاسلام والمسلمین رضازاده در پایان خاطرنشان کرد: برنامه‌های قرآنی بانک انصار در خلال سال نیز ادامه دارد و سعی بر این است که کارکنان این بانک در پیوند همیشگی با قرآن باشند.
در پایان این مراسم که به نماز جماعت ظهر ختم شد، از فعالان قرانی بانک انصار با اهدای جایزه و لوح، تقدیر و تجلیل شد.