سردار سرتیپ حسین سلامی در همایش پرچمداران بصیرت با اشاره به اینکه رهبر معظم انقلاب یک تنه در مقابل توطئه‌های پیچیده‌ جهان استکبار و مزدوران منطقه ایستاده‌اند، گفت: امروز مقام معظم رهبری دغدغه‌ای جز عزت مسلمین ندارند و برای معظم‌له شیعه و سنی هیچ تفاوتی نداشته است، چنانچه فلسطینی‌ها و مردم سوریه غالباًً اهل تسنن هستند و همواره مورد حمایت جمهوری اسلامی ایران بوده‌اند. 


اعتدال یعنی این!
دولت در سال 1394 حداقل دستمزد یک کارگر در ماه را ۴۲۵/۷۱۲ تومان اعلام کرد. در همین سال یک مدیر اشرافی بانکی، طی یک مأموریت کاری! هتل پنج‌ستاره Grand Hyatt دبی را برای اقامت چند روزه خود انتخاب کرده و هزینه برخی وعده‌های غذایی وی ۰۰۰/۶۰۰ تومان (معادل حقوق یک ماه یک کارگر) شده است.

از این دیدار تعجب نکنید
محمود الزهار یکی از رهبران جنبش حماس درباره دیدار ابومازن، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین با مریم رجوی، سرکرده گروهک تروریستی منافقین اظهار داشت: «پرواضح است که ابومازن در زمین آمریکا، اسرائیل و اروپا بازی می‌کند. وی طوری در این زمین بازی می‌کند که گویی جزئی از این توطئه شده است، بنابراین جای تعجب نیست که ابومازن در چارچوب سیاست کلی که همان مبارزه با اسلام و مبارزه با استقلال کشورهای اسلامی و مبارزه با پیروزی جنبش‌های اسلامی است با افرادی همچون مریم رجوی دیدار کند.»

ویروس منافق 
سردار شعبانی، فرمانده اسبق سپاه کرمانشاه گفت: «من خودم به زندان رفتم و آنجا از آنها پرسیدم و اظهارات‌شان را در کتابی هم که نوشتم، آوردم. چند سال پیش در پایتخت الجزایر 250 نفر قتل‌عام شدند. یکی از همین منافقین گفت من دو جا از خودم بدم آمد؛ یکی اینجا بود که سازمان با سرویس امنیتی الجزایر قرارداد بست و ما را به عنوان مزدور به این کشور فرستاد. او تعریف می‌کرد و می‌گفت که ما وارد یک روستا شدیم و همه را کُشتیم. می‌گفت آنها مخالفان دولت الجزایر بودند، ولی به ما می‌‌گفتند اینها یک ویروسی در بدن دارند که حامل نوعی بیماری است و باید از بین بروند. گفت دو مرتبه ما را بردند و همه را کشتیم. می‌گفت برای این کار، علاوه بر پول‌هایی که به سازمان داده شد، یک ساعت «رادو» هم به ما هدیه دادند. حتی عده زیادی از آنها برای جنگیدن در یمن به نفع عربستان هم اعلام آمادگی کردند.»

تشکیل سپاه پاسداران سوریه!
روزنامه «الوطن» چاپ آمریکا نوشت: «متحدان سوریه قصد دارند ارتش سوریه را به تشکیلات همتراز با سپاه پاسداران ایران تبدیل کنند و همه باید نسبت به این خطر برحذر باشند؛ چراکه بر اوضاع داخلی سوریه و منطقه تأثیر خواهد گذاشت.» منابع صهیونیستی مدعی شدند: «قرار است بخشی از ارتش سوریه شبیه نیروهای سپاه پاسداران ایران شود تا دیگر سازمان‌های نظامی ارتش سوریه زیر نظر این بخش اداره شوند.» این منابع در ادامه آوردند: «قرار است این بخش از نیروهای نظامی سوریه، تحت چهار تیپ زرهی، مانند سپاه ایران فعالیت خود را آغاز کند که شامل نیروی دریایی و هوایی است. این نیروها زیر نظر بخش‌های دولتی نظام سوریه خواهند بود و از خود استقلال ندارند.»

نصف مردم ایران در تلگرامند
مشاور فرهنگی و رسانه‌ای فرمانده کل سپاه پاسداران شمار ایرانیان عضو شبکه تلگرام را نزدیک به 45 میلیون نفر بیان کرد و گفت: «شبکه‌های اجتماعی هم تهدید بوده و در عین حال می‌توانند یک فرصت باشند.» مقدم‌فر یادآور شد: «شبکه‌های اجتماعی فیس‌بوک و توئیتر امروز از دست دشمن خارج شده است و آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها به اوضاع این شبکه‌ها تسلط ندارند و این برای ما فرصت است.» وی افزود: «تحلیل دشمنان این است که امروز جهان را باید از طریق مدیریت ادراک کنترل کرد و باید عقل، ذهن و هوش مردم را در دست گرفت و آنها را با یک کنترل دستی مدیریت کرد.»

  محمدرضا مرادی/ آمریکا بار دیگر حملات هوایی خود را به لیبی از سر گرفت. این در حالی است که حمله سال 2011 آمریکا به این کشور سبب شد تا لیبی در آستانه تبدیل شدن به کشوری چند پاره قرار گیرد و تجزیه، همانند شمشیر داموکلسی یکپارچگی این کشور را تهدید کند. در ۱۹ مارس ۲۰۱۱ مداخله نظامی در لیبی پس از قطعنامه ۱۹۷۳ شورای امنیت با ائتلافی از چند کشور در پاسخ به جنگ داخلی لیبی آغاز شد. در ۱۹ مارس عملیات نظامی با شلیک بیش از ۱۱۰ موشک کروز از سوی آمریکا و بریتانیا آغاز شد. 
این مداخله تا اواخر اکتبر و تا مرگ معمر قذافی ادامه داشت، سپس ناتو در ۳۱ اکتبر ۲۰۱۱ به این عملیات پایان داد. نتیجه این دخالت سبب شد که شرایط برای رشد تروریست‌ها و به وجود آمدن شاخه داعش در این کشور فراهم شود. اکنون پس از پنج سال همان نقشه در حال تکرار شدن است. وزارت دفاع آمریکا هفته گذشته اعلام کرد با دستور اوباما برخی مناطق شهر سرت را به درخواست برخی مقامات لیبی بمباران کرده است. 
پنتاگون مدعی شد، مواضع بمباران شده محل حضور داعشی‌ها بوده است. اما پارلمان لیبی به شدت نسبت به این اقدام آمریکا اعتراض کرده و کمیته دفاع و امنیت ملی در پارلمان لیبی، سفیر آمریکا را برای ارائه توضیح درباره نقض‌های حریم هوایی این کشور به حضور فراخوانده است. پارلمان لیبی به ریاست «عقیله صالح» گفته این حملات بدون هماهنگی با آنها صورت گرفته است. کمیته مذکور در بیانیه‌ای ضمن ابراز نارضایتی گفته این حملات نه در راستای مبارزه با داعش، که در چارچوب حمایت سیاسی از «شورای ریاستی» صورت می‌گیرد. این کمیته تعجب خود را از اقدامات انفرادی بدون هماهنگی با بخش‌های قانونگذار ملی هم اعلام کرده و افزوده؛ «تنها از تلاش‌های بین‌المللی برای مبارزه با تروریسم حمایت می‌کند که در چارچوب قانون و تحت نظارت سازمان ملل باشد.» مردم لیبی نیز به‌تازگی و به دنبال رسانه‌ای شدن حضور نظامیان فرانسه در کشورشان، پرچم فرانسه را به عنوان اشغالگری که به دنبال احیای طرح‌های استعماری‌اش است، به آتش کشیدند.
 ارتش لیبی هم هرگونه مداخله هوایی آمریکا‌ و اروپا در خاک لیبی به بهانه مبارزه با داعش را غیرقانونی و غیرقابل قبول دانست. این در حالی است که «باراک اوباما» رئیس‌جمهور آمریکا در سخنانی اعلام کرده است، این به نفع امنیت ملی آمریکا است که از مقابله دولت لیبی با داعش حمایت نماید! «جف دیویس» سخنگوی وزارت دفاع آمریکا در سخنانی تأکید کرد، حملات هوایی آمریکا علیه داعش در لیبی احتمالاً چند هفته ادامه خواهد یافت و این حملات به یک مقابله چند ماهه تبدیل نخواهد شد.
 شروع مجدد حملات آمریکا علیه لیبی در حالی است که «باراک اوباما» رئیس‌جمهور آمریکا در یک نشست مطبوعاتی اعلام کرد، پس از تهاجم نظامی به لیبی در سال ۲۰۱۱ و سرنگونی معمر قذافی دیکتاتور پیشین این کشور، آمریکا و متحدانش در برقراری امنیت در لیبی شکست خوردند. اما با وجود این تجربه، چرا آمریکا دوباره حاضر به حمله به لیبی شده است؟ به نظر می‌رسد نفت، طرح تجزیه جهان اسلام و تلاش برای جلوگیری از ورود مهاجران به اروپا مهم‌ترین دلایل حمله آمریکا به لیبی باشد.
 اما مهم‌تر از همه این عوامل انتخاباتی بودن این حملات است. دولت اوباما سعی دارد در راستای پیروزی دموکرات‌ها در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا با شروع حملات نمایشی علیه داعش در سوریه، عراق و اکنون لیبی، محبوبیت دموکرات‌ها را در آمریکا بیشتر کند. این در حالی است که مردم لیبی و دیگر کشورها باید تاوان این اقدام را بپردازند.

  محمدرضا بلوردی/ هفته گذشته در اقدامی بی‌سابقه محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین در محل اقامت خود در پاریس با مریم رجوی، رئیس گروه تروریستی مجاهدین خلق (منافقین) دیدار و گفت‌وگو کرد؛ دیداری که به گفته شخصیت‌های نزدیک به محمود عباس با هدف بررسی تحولات منطقه خاورمیانه و به طور خاص مسائل مربوط به فلسطین انجام شد.
بررسی شرایط زمانی اقدام تشکیلات خودگردان فلسطین در نزدیکی با یک گروه تروریستی مخالف نظام جمهوری اسلامی ایران، در اولین نگاه حاکی از وجود دست‌های عربستان سعودی در پشت پرده این ملاقات است. به ویژه اینکه تنها چند هفته پیشتر هم «ترکی الفیصل» رئیس اسبق دستگاه اطلاعاتی عربستان سعودی با حضور در اجلاس سالیانه منافقین در پاریس نشان داده بود که سعودی‌ها در سیاست‌های جدید خود علیه جمهوری اسلامی ایران حساب ویژه‌ای روی این گروه تروریستی باز کرده‌اند. در همین رابطه یک مقام مسئول در تشکیلات خودگردان فلسطین اعلام کرده است که این ملاقات به درخواست چند نفر از مسئولان عربستان سعودی انجام گرفته است. 
دیدار محمود عباس با مریم رجوی که با واکنش تند مسئولان جمهوری اسلامی ایران مواجه شد،‌ تهاجم جنبش فتح علیه ایران را در پی‌ داشت که این موضوع هم نشان‌ از نقش تحریک‌آمیز عربستان سعودی در این ماجرا دارد. این درحالی است که جمهوری اسلامی ایران در همان آغاز پیروزی انقلاب اسلامی سفارت اسرائیل را در اختیار سازمان آزادی‌بخش فلسطین قرار داد تا فلسطینیان برای اولین بار یک سفارتخانه در جهان داشته باشند. 
البته، ملاقات ابومازن با سرکرده منافقین افزون بر خشم ایران،‌ واکنش گروه‌های فلسطینی را نیز در پی داشت و این گروه‌ها انجام این دیدار را پاسخ مثبت دادن به خواسته‌های عربستان سعودی توصیف کردند که تمام تلاش خود را برای تحریک طرف‌های مختلف منطقه‌ای علیه جمهوری اسلامی ایران به کار گرفته است. ائتلاف نیروهای مقاومت فلسطین با صدور بیانیه‌ای اتخاذ این سیاست‌های جانبدارانه نسبت به محور سعودی را  اقدامی با هدف تضعیف امت عربی و اسلامی توصیف کردند که نه تنها برای آرمان فلسطین نفعی ندارد؛ بلکه صرفاً سبب بهره‌برداری‌های سیاسی کشوری چون عربستان می‌شود؛‌ کشوری که با پیش کشیدن دوباره موضوع ابتکار عمل عربی و در کنار آن طرح فرانسه برای صلح در سرزمین‌های اشغالی،‌ به صهیونیست‌ها خدمت می‌کند. 
به هر حال،‌ اقدام جدید محمود عباس،‌ رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین‌،‌ با وجود اینکه غیرمنتظره بود،‌ می‌تواند در چارچوب راهبردی ارزیابی شود که غرب و کشورهای مرتجع عرب منطقه دنبال می‌کنند و در این راهبرد هیچ توجهی به منافع و آرمان ملت فلسطین نمی‌شود. هر چند چنین اقدامی از سوی رئیس تشکیلاتی که از نظر امنیتی کاملاً با اشغالگران صهیونیست هماهنگ است، به صهیونیست‌ها و سرویس‌های اطلاعاتی آنها برای بازداشت مبارزان فلسطینی کمک‌ می‌کند و به تمام درخواست‌ها برای پایان دادن به این همکاری‌های امنیتی وقعی نمی‌نهد، چندان عجیب و غریب نیز نیست.
به نظر می‌رسد تشکیلات خودگردان فلسطین در اوضاع کنونی تصمیم گرفته است در زمین‌ سعودی‌ها و در نقطه مقابل جمهوری اسلامی ایران بازی ‌کند؛ اقدامی که سبب می‌شود در این میان مسئله فلسطین فدا شود. درحالی که انتظار می‌رفت محمود عباس سیاستی را دنبال کند که به دور از تمام بحران‌ها و دسته‌بندی‌های موجود در منطقه خاورمیانه  و به طور خاص به دور از رویه‌ای باشد که عربستان سعودی علیه جمهوری اسلامی ایران در پیش گرفته است.

برنامه‌های اصلاح‌طلبان برای انتخابات آینده
محسن رهامی گفت: «انتخابات سال ۹۶ را به دو بخش تقسیم كرده‌ایم؛ نخست انتخابات ریاست جمهوری كه ورود به آن زود است و در این شرایط نظاره‌گر تلاش‌های دولت برای انجام تعهداتش هستیم و دولت باید تلاش كند تا مردم را راضی‌تر كند؛ چراكه عقبه اصلاح‌طلبی مردم هستند و نظر ما منطبق با نظر مردم است. 
بخش دوم فعالیت ما، درباره انتخابات شوراهاست كه برنامه‌ریزی و جلسات شناسایی نیروها، هم در تهران و هم در شهرستان‌ها آغاز شده است.» مسئول كمیته انتخابات اصلاح‌طلبان افزود: «با اتكا به تجربیات دوره گذشته از احزاب و تشكل‌های سیاسی اصلاح‌طلب درخواست كرده‌ایم تا از درون احزاب یا خارج از آنها، نیروها و نامزدهای واجد شرایط همچون؛ كارشناسان امور شهری، اقتصادی، اجتماعی و... را معرفی كنند و آنچه تمایل به انجامش داریم استفاده از نیروهای جوان و متخصص در انتخابات است.» محمدجواد حق‌شناس، استاد دانشگاه و عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی هم درباره حضور یافتن و حضور نیافتن اعتدالگرایان در ائتلاف اصلاح‌طلبان، شروطی پیش روی آنها گذاشت و اظهار داشت: «دولت و نزدیکان روحانی باید در خصوص تحقق وعده‌هایی که داده‌اند، شفاف‌تر عمل کنند و نسبت به آنچه باید انجام می‌دادند، پاسخگو باشند.» آقای عارف نیز تشکیل شورای عالی اصلاح‌طلبان را نسخه‌ای مناسب برای انتخابات پیش روی اصلاح‌طلبان می‌داند و در عین حال معتقد است، باید عملکرد شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان آسیب‌شناسی شود.

مرجع‌تراشی خطرناک‌ترین برنامه دشمن است
دبیر‌کل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی با اشاره به اینکه جنگ فرهنگی همان جنگ دین‌زدایی از جامعه اسلامی است، ابراز داشت: «جنگ روانی در سه شکل به ما تحمیل شده است و همچنان ادامه دارد، شکل اول آن علیه قدسیّت است. 
در این مرحله، دشمن اقدام به تقدس‌زدایی در جامعه اسلامی می‌کند و به مقدسات دینی از جمله ذات اقدس الهی، قرآن کریم، رسول اکرم(ص)، ائمه معصوم(ع) و حتی مراجع تقلید و حوزه‌های علمیه حمله می‌کند.» آیت‌الله اراکی در ادامه گفت: «شکل دوم جنگ روانی، قطع رابطه توده جامعه اسلامی و جامعه شیعی با مرجعیت و روحانیت است. وقتی دشمن مشاهده کرد که نقطه اصلی اقتدار جامعه اسلامی محور روحانیت و مرجعیت است؛ لذا در این مرحله سعی کرد پیوند میان مرجعیت و روحانیت با توده مردم را هدف قرار دهد.» وی افزود: «برای نمونه الآن در دانشگاه تل‌آویو ده‌ها مؤسسه تحقیقاتی وجود دارد که در این زمینه تحقیق و بررسی می‌کنند تا بتوانند به این پیوند آسیب برسانند. دشمن در این مرحله از انواع ابزار‌ها مانند مراکز پژوهشی، دانشگاه‌ها، داستان، فیلم و حمایت از تعدد قرائت‌ها از دین بهره‌برداری می‌کند.» آیت‌الله اراکی تصریح کرد: «شکل سوم جنگ روانی، «مرجع‌تراشی» است که خطرناک‌ترین مرحله است. در این مرحله دشمن با ایجاد مراجع دروغین تلاش می‌کند که به اهداف موردنظر خود دست یابد.»

هنوز مراجع قضایی دست به ‌کار نشده‌اند!
در حالی که بیش از سه ماه از رونمایی فیش‌های حقوقی نجومی می‌گذرد، اما نام هیچ‌یک از نجومی‌بگیران از سوی نهادهای نظارتی و قضایی فاش نشده است.
گفته می‌شود، تاکنون 13 نفر برکنار شده‌اند؛ اما این برکناری مستند به حکم قضایی نیست. نوبخت در مراسم تودیع رئیس سابق صندوق توسعه ملی، او را ذخیره نظام و امانتداری بزرگ توصیف کرد. آقای صفدرحسینی جزء اولین کسانی بود که فیش حقوقی او مورد مذمّت مردم و نخبگان جامعه قرار گرفت. او و همکارانش استعفا دادند و گفته می‌شود مبالغ نامتعارفی که دریافت کرده بود، به خزانه ریخته شده است؛ اما اقدام او مستند به هیچ حکمی از احکام نهادهای نظارتی و قضایی نیست. او کسی است که حتی مورد مذمت دوستان اصلاح‌طلب خود قرار گرفت، به طوری که آنها نیز از او دفاع نکردند. محاکمه و مجازات و ردّ وجوه بیت‌المال، مطالبه مردم در اجتماعات خود، به ویژه نمازهای جمعه‌ است. این مطالبه از سوی رهبر معظم انقلاب نیز مطرح شده و نمایندگان ملت نیز در مجلس بر آن تأکید دارند؛ اما تاکنون هیچ حکمی در مراجع قضایی و نهادهای نظارتی درباره نجومی‌بگیران صادر نشده است. درباره حقوق‌های به اصطلاح نامتعارف هم اقدامی از سوی نهادهای ناظر و قضایی صورت نگرفته است.
آیا آمریکا مسیر هزینه پول‌ها را معیّن می‌کند؟!
جیم هانسون، کارشناس امنیت ملی آمریکا مدعی شد، ۴۰۰ میلیون دلاری که درست در روز آزادی چهار شهروند آمریکایی به ایران پرداخت شد، «قطعاً باج» بوده است؛ اما سخنگوی کاخ سفید گفته است که دولت آمریکا به تازگی از میزان پول‌های آزاد شده از محل برجام برآوردی داشته و تا آنجا که واشنگتن می‌داند، بیشتر «درآمد» ایران از محل تخفیف تحریم‌ها، در مسیری که انتظار بوده هزینه شده است. وی ادامه داد: «این همان پولی است که سال 1979 (1357) برای خرید تجهیزات نظامی به یک شرکت آمریکایی داده شده بود، ولی آن تجهیزات به ایران داده نشد؛ زیرا شاه سرنگون شد.»
سخنگوی کاخ سفید درباره محل هزینه‌کرد همان پول «خیلی خیلی کمتر» از صدها میلیارد دلار گفت: «می‌دانیم که ایران بیشتر این پول را در مسیری که انتظار داشتیم هزینه کرده؛ ایران این پول را صرف ترمیم اقتصاد خود و افزایش ارزش ارز ملی خود کرده‌ است که هر دو از تحریم‌ها آسیب دیده بود. بخشی از این پول هم صرف بازپرداخت بدهی‌های خارجی این کشور شد.» این سخنان در حالی مطرح شد که سازمان مدیریت اعلام کرده بود: «هزینه پنجاه هزار ریال (آزاد شده) به ردیف‌های نیروهای مسلح می‌تواند سبب سوءاستفاده و ایجاد فرصت بهانه‌جویی کشورهای دیگر شود و عملاً در آزادسازی دارایی‌های حاصل از دعاوی جمهوری اسلامی ایران در مراجع بین‌المللی اخلال ایجاد کند، که این هم در چارجوب منافع ملی نیست.»


 حسن خدادی/ اندیشمندان علوم اجتماعی گاهی بنا بر اقتضائات نظری، هدف‌های تحقیقی، باورها و عقاید خود اقدام به دسته‌بندی و ایجاد طبقه‌های جدید موضوعی می‌کنند. یکی از این تقسیم‌بندی‌ها در حوزه انواع جامعه صورت می‌گیرد. به این ترتیب، جوامع موجود را می‌توان بر اساس نظام اعتقادی اسلام به «جوامع اسلامی» و «غیراسلامی» تقسیم کرد. در این مقاله تلاش می‌شود با استفاده از بیانات امام خامنه‌ای در دیدار تاریخ ۱۱/۵/۱۳۹۵ شاخصه‌های اصلی جامعه (کشور) اسلامی تبیین شود.
تعریف حداقلی و حداکثری از جامعه اسلامی
نکته‌ای که باید به آن اشاره داشت، تعریف حداقلی و حداکثری از جامعه اسلامی است. تعریف حداقلی اشاره به مفهوم فقهی آن دارد که هر جامعه‌ای که مردم آن شهادتین را به زبان جاری کردند، جامعه اسلامی است. اما تعریف حداکثری اشاره به معیارهای بالاتری از اسلام دارد. به عبارتی، به معیارهای بلندی چنگ می‌زنند. از دیدگاه رهبر معظم انقلاب «الگوی کشور اسلامی هم به معنای این نیست که در این کشور همه مردم فقط مشغول نماز، روزه، دعا و توسّلاتند؛ نه، اینها هست، اینها معنویت است، اما در کنار این معنویت، پیشرفت مادی هست، رشد علمی هست، توسعه عدالت هست، کم شدن فاصله‌های طبقاتی هست، برداشته شدن نمونه‌ها و قله‌های اشرافی‌گری هست؛ خصوصیت جامعه اسلامی اینها است.» (۱۱/۵/۱۳۹۵)
شاخصه‌های این جامعه؛ عبارتند: ۱ـ انس با قرآن، ۲ـ انتظار، ۳ـ رفاه، ۴ـ پیشرفت‌های همه‌جانبه، دائم و مستمر،۵ـ آزادی، ۶ـ عدالت، ۷ـ عزت ملی است.
۱ـ انس با قرآن: جامعه اسلامی جامعه‌ای است که به لحاظ درونی مستحکم است و این استحکام را از قرآن أخذ می‌کند. «جامعه اسلامى با انس روزافزون با قرآن استحکام درونى پیدا می‌کند؛ ... انس با قرآن ایمان را تقویت می‌کند، توکل به خدا را زیاد می‌کند، اعتماد به وعده الهى را زیاد می‌کند.»  (۸/۴/۱۳۹۳)
۲ـ انتظار: جامعه اسلامی جامعه‌ای است که با عقیده به انتظار، امید به آینده دارد. به عبارتی، جامعه اسلامی جامعه‌ای منتظر است. «حقیقتاً روحیه انتظار و روحیه ارتباط با ولى‌عصر (ارواحنا فداه) و منتظر ظهور بودن و منتظر آن روز بودن، یکى از بزرگ‌ترین دریچه‌هاى فرج براى جامعه اسلامى است.»  (۲۱/۳/۱۳۹۳)
۳ـ رفاه: فقر یکی از نشانه‌های دوری از اسلام است. به عبارتی، جامعه‌ای که در آن فقر باشد و چاره‌ای برای آن فقر اندیشیده نشود و بلکه توجیهی هم برای آن درست شود، جامعه‌ای اسلامی نیست. البته هر جامعه مرفهی جامعه اسلامی نیست؛ اما جامعه اسلامی به معنای دقیق کلمه مرفه است. به نظر معظم‌له جامعه اسلامی «جامعه‌ای برخوردار از رفاه و مبرّای از فقر و گرسنگی» است. (۲۴/۷/۱۳۹۰)
۴ـ پیشرفت‌های همه‌جانبه، دائم و مستمر: اصولاً پیشرفت می‌تواند در زمینه‌های مختلف رخ دهد. اما پیشرفت یک‌جانبه شاخص مناسبی برای جامعه اسلامی به شمار نمی‌رود. به عبارتی، جامعه اسلامی جامعه‌ای است که در همه جوانب رشد مناسب و دائمی پیدا می‌کند. از نظر ایشان جامعه اسلامی «جامعه‌ای بدون سکون، بدون رکود، بدون توقف و در حال پیشروی دائم» است. (۲۴/۷/۱۳۹۰)
۵ـ آزادی: جامعه اسلامی جامعه‌ای مبتنی بر آزادی است و این آزادی را از قرآن و معارف اهل‌بیت(ع) می‌گیرد. «البته مرادمان آزادی مطلق نیست ... منظور از  آزادی، «آزادی اجتماعی» است؛ آزادی به مثابه یك حقّ انسانی برای اندیشیدن، گفتن، انتخاب كردن و از این قبیل، همین مقوله، در كتاب و سنت مورد تجلیل قرار گرفته است.» (۱۲/۶/۱۳۷۷)
۶ـ عدالت: عدالت یکی از مفاهیم اساسی و کانونی جامعه اسلامی است. جامعه‌ای که در آن عدالت نباشد جامعه‌ای اسلامی به شمار نمی‌رود. «بعضی‌ها می‏گفتند اسلام شیوه خاصی در باب اقتصاد ندارد. هر شیوه‏ای که بتواند آرمان‏های اسلامی مثلاً عدالت را تأمین کند، اسلامی است.» (۴/۱۱/۱۳۷۸)
۷ـ عزت ملی: یکی دیگر از شاخصه‌های اساسی جامعه اسلامی، عزت ملی است که به معنای زیردست نبودن است و اینکه خود به کشوری صاحب نفوذ تبدیل شود. «استقلال و عزت ملی برای کشور مهم است، زیردست نبودن یک ملت و ارباب نداشتن یک ملت مهم است، نفوذ و اقتدار منطقه‌ای یک ملت و یک کشور پشتوانه استقلال و امنیت کشور است و مهم است.» (۱/۱/۱۳۹۲)

 فرهاد مهدوی/ هنگامی که بوسه رهبر معظم انقلاب بر سجده‌گاهش نشست، احساس سبکی و راحتی عجیبی به او دست داد؛ مردی که با مجاهدت در راه اسلام و انقلاب صورت خود را از دست داده بود.
او که همواره در شهر غریب ما با چهره‌ای پوشیده و پنهان در رفت و آمد بود، در دهه کرامت در جوار حرم رضوی به یاران شهیدش پیوست. سخن از  بابارجب محمدزاده است؛ جانباز 70 درصد مشهدی که آخرین آرزویش، یعنی دیدار با امام خامنه‌ای (مدظله‌العالی) سال گذشته در صحن آینه حرم مطهر ثامن‌الحجج(ع) برآورده شد.
 بابارجب بسیار کم‌حرف بود، ولی چهره مجروح او دنیایی از حرف داشت. حدود چهار سال پیش بود که صبح صادق برای اولین بار تصویر این جانباز را در خبرهای تصویری خود چاپ کرد و انتظار نداشتیم با این اسطوره جنگ به زودی خداحافظی کنیم؛ مردی که نگران آن بودیم تا عکس بدون روتوش او را در نشریه چاپ کنیم، عکس سیاه و سفید! چراکه می‌ترسیدیم خوانندگان از این صورت تراشیده شده که بینی، دهان، دندان، فک، چشم، ابرو و ریش نداشت، بترسند! حاج‌رجب در این مدت بیش از 26 بار زیر عمل جراحی قرار گرفت و در هر بار یک تکه پوست از دست، پا یا سرش را جدا کردند و به صورتش پیوند زدند و از پوست سرش برایش ریش و سبیل ساختند... وضعیت بابارجب پس از مجروحیتش سبب شده بود تا زندگی خودش و خانواده‌اش نیز همچون صورتش از حالت عادی و طبیعی خارج شود، بچه‌هایی که تا پیش از مجروحیت از سر و کول پدر بالا می‌رفتند، حالا با دیدنش جیغ می‌کشیدند و فرار می‌کردند.
بابارجب رفت و حسرت یک پارک رفتن یا زیارت رفتن با همراهی پدر برای همیشه بر دل فرزندان وی باقی ماند؛ آنها از نگاه مردمی می‌ترسیدند که مدیون حاجی بودند. چهره حاج‌رجب، نمونه‌ای است از صورت انقلاب؛ به راستی چرا باید عده‌ای که جان و سرمایه‌شان را در راه انقلاب داده‌اند، در حسرت رفع کوچک‌ترین نیازهای‌شان در پس‌کوچه‌های شهر سرگردان باشند و برخی با حقوق‌های نجومی هنوز هم طلبکارانه از تریبون‌های رسمی با جسارت به انقلاب بتازند؟! بابارجب از آن چهره‌هایی بود که 27 سال در گمنامی زندگی کرد و حتی تلویزیون نتوانست این شهید زنده را در چارچوب تصویری خود نشان دهد تا اینکه شبکه‌های اجتماعی سیرت زیبای او را نشان دادند و تلویزیون انگیزه پیدا کرد که از چهره این مرد الهی رونمایی کند؛ اما از این سوژه‌های گمنام انقلاب در شهر و دیار ما کم نیستند که هنوز کشف نشده باقی مانده‌اند؛ آنان که به پای انقلاب مانده‌اند و بر سر انقلاب فریاد نمی‌زنند!
ما نه‌تنها از صورت مجروح بابارجب و انقلاب‌مان که بعثی‌ها و بعضی‌ها مخدوش کرده‌اند، احساس شرم نکردیم و نمی‌کنیم، بلکه می‌خواهیم انقلاب‌مان را با همین صورت خونین و مجروح به سرمنزل مقصود برسانیم. ما سند حقوق انقلاب را در دست داریم، اما با یک ترس موهوم و رودربایستی از برخی غفلت‌ها، حق‌خوری‌ها و هوچی‌گری‌های سیاسی چشم می‌پوشیم، چرا این‌گونه‌ایم؟!