حسن خدادی/ اندیشمندان علوم اجتماعی گاهی بنا بر اقتضائات نظری، هدفهای تحقیقی، باورها و عقاید خود اقدام به دستهبندی و ایجاد طبقههای جدید موضوعی میکنند. یکی از این تقسیمبندیها در حوزه انواع جامعه صورت میگیرد. به این ترتیب، جوامع موجود را میتوان بر اساس نظام اعتقادی اسلام به «جوامع اسلامی» و «غیراسلامی» تقسیم کرد. در این مقاله تلاش میشود با استفاده از بیانات امام خامنهای در دیدار تاریخ ۱۱/۵/۱۳۹۵ شاخصههای اصلی جامعه (کشور) اسلامی تبیین شود.
تعریف حداقلی و حداکثری از جامعه اسلامی
نکتهای که باید به آن اشاره داشت، تعریف حداقلی و حداکثری از جامعه اسلامی است. تعریف حداقلی اشاره به مفهوم فقهی آن دارد که هر جامعهای که مردم آن شهادتین را به زبان جاری کردند، جامعه اسلامی است. اما تعریف حداکثری اشاره به معیارهای بالاتری از اسلام دارد. به عبارتی، به معیارهای بلندی چنگ میزنند. از دیدگاه رهبر معظم انقلاب «الگوی کشور اسلامی هم به معنای این نیست که در این کشور همه مردم فقط مشغول نماز، روزه، دعا و توسّلاتند؛ نه، اینها هست، اینها معنویت است، اما در کنار این معنویت، پیشرفت مادی هست، رشد علمی هست، توسعه عدالت هست، کم شدن فاصلههای طبقاتی هست، برداشته شدن نمونهها و قلههای اشرافیگری هست؛ خصوصیت جامعه اسلامی اینها است.» (۱۱/۵/۱۳۹۵)
شاخصههای این جامعه؛ عبارتند: ۱ـ انس با قرآن، ۲ـ انتظار، ۳ـ رفاه، ۴ـ پیشرفتهای همهجانبه، دائم و مستمر،۵ـ آزادی، ۶ـ عدالت، ۷ـ عزت ملی است.
۱ـ انس با قرآن: جامعه اسلامی جامعهای است که به لحاظ درونی مستحکم است و این استحکام را از قرآن أخذ میکند. «جامعه اسلامى با انس روزافزون با قرآن استحکام درونى پیدا میکند؛ ... انس با قرآن ایمان را تقویت میکند، توکل به خدا را زیاد میکند، اعتماد به وعده الهى را زیاد میکند.» (۸/۴/۱۳۹۳)
۲ـ انتظار: جامعه اسلامی جامعهای است که با عقیده به انتظار، امید به آینده دارد. به عبارتی، جامعه اسلامی جامعهای منتظر است. «حقیقتاً روحیه انتظار و روحیه ارتباط با ولىعصر (ارواحنا فداه) و منتظر ظهور بودن و منتظر آن روز بودن، یکى از بزرگترین دریچههاى فرج براى جامعه اسلامى است.» (۲۱/۳/۱۳۹۳)
۳ـ رفاه: فقر یکی از نشانههای دوری از اسلام است. به عبارتی، جامعهای که در آن فقر باشد و چارهای برای آن فقر اندیشیده نشود و بلکه توجیهی هم برای آن درست شود، جامعهای اسلامی نیست. البته هر جامعه مرفهی جامعه اسلامی نیست؛ اما جامعه اسلامی به معنای دقیق کلمه مرفه است. به نظر معظمله جامعه اسلامی «جامعهای برخوردار از رفاه و مبرّای از فقر و گرسنگی» است. (۲۴/۷/۱۳۹۰)
۴ـ پیشرفتهای همهجانبه، دائم و مستمر: اصولاً پیشرفت میتواند در زمینههای مختلف رخ دهد. اما پیشرفت یکجانبه شاخص مناسبی برای جامعه اسلامی به شمار نمیرود. به عبارتی، جامعه اسلامی جامعهای است که در همه جوانب رشد مناسب و دائمی پیدا میکند. از نظر ایشان جامعه اسلامی «جامعهای بدون سکون، بدون رکود، بدون توقف و در حال پیشروی دائم» است. (۲۴/۷/۱۳۹۰)
۵ـ آزادی: جامعه اسلامی جامعهای مبتنی بر آزادی است و این آزادی را از قرآن و معارف اهلبیت(ع) میگیرد. «البته مرادمان آزادی مطلق نیست ... منظور از آزادی، «آزادی اجتماعی» است؛ آزادی به مثابه یك حقّ انسانی برای اندیشیدن، گفتن، انتخاب كردن و از این قبیل، همین مقوله، در كتاب و سنت مورد تجلیل قرار گرفته است.» (۱۲/۶/۱۳۷۷)
۶ـ عدالت: عدالت یکی از مفاهیم اساسی و کانونی جامعه اسلامی است. جامعهای که در آن عدالت نباشد جامعهای اسلامی به شمار نمیرود. «بعضیها میگفتند اسلام شیوه خاصی در باب اقتصاد ندارد. هر شیوهای که بتواند آرمانهای اسلامی مثلاً عدالت را تأمین کند، اسلامی است.» (۴/۱۱/۱۳۷۸)
۷ـ عزت ملی: یکی دیگر از شاخصههای اساسی جامعه اسلامی، عزت ملی است که به معنای زیردست نبودن است و اینکه خود به کشوری صاحب نفوذ تبدیل شود. «استقلال و عزت ملی برای کشور مهم است، زیردست نبودن یک ملت و ارباب نداشتن یک ملت مهم است، نفوذ و اقتدار منطقهای یک ملت و یک کشور پشتوانه استقلال و امنیت کشور است و مهم است.» (۱/۱/۱۳۹۲)