پاپ فرانسیس رهبر کاتولیک‌های جهان گفت: این اشتباه است که اسلام را با خشونت معرفی کنیم؛ چرا که این بی‌عدالتی اجتماعی و پول‌پرستی است که مهم‌ترین علل تروریسم به شمار می‌رود.  تروریسم زمانی رشد می‌کند که هیچ گزینه دیگری وجود نداشته باشد و زمانی که پول به خدا تبدیل می‌شود و جای انسان را می‌گیرد، در مرکز توجه اقتصاد جهانی نیز قرار خواهد گرفت.
  قاسم غفوری/غرب آسیا همچنان یکی از اصلی‌ترین کانون‌های تحولات جهانی است که به دلیل دخالت‌های برون منطقه‌ای بر ابهامات آینده افزوده است. در کنار مباحثی همچون سوریه و عراق، تحولات فلسطین نیز پس از مدت‌ها در حاشیه ماندن دوباره به یکی از محورهای اصلی منطقه تبدیل شده است. آنچه از سوی مدعیان حضور در مسئله فلسطین مشاهده می‌شود، تأکید بر اجرای طرح دو دولتی است. آمریکایی‌ها، از جمله شخص اوباما ادعا دارند در صورت عدم رویکرد دو طرف به راه‌حلّ دو دولتی یا همان تشکیل دو ساختار فلسطینی و صهیونیستی، قطعنامه‌ای را در شورای امنیت به گردش درخواهد آورد. اتحادیه اروپا نیز بر حمایت از راهکار دو دولتی تأکید کرده و کمیته چهارجانبه صلح خاورمیانه (روسیه، آمریکا، اتحادیه اروپا و سازمان ملل) نیز خواستار تحقق این طرح تا پایان سال 2016 شده است. ادعای راهکار دو دولتی در حالی مطرح می‌شود که در ماه‌های اخیر تحرکات تأمل‌برانگیزی با این عنوان در عرصه منطقه‌ای و جهانی صورت گرفته است. 
نشست فرانسه در 14 خرداد با حضور کشورهای عربی و غربی، با محوریت مسئله فلسطین برگزار شد. آمریکا اواخر تیر ماه نشستی با محوریت فلسطین و آینده مذاکرات سازش برگزار کرد، مصر طرح جدیدی با محوریت غزه و صحرای سینا و اجرای روند زمان‌دار مذاکرات میان فلسطینی‌ها و صهیونیست‌ها مطرح کرد و در این راستا، وزیر خارجه مصر به سرزمین‌های اشغالی رفت و با مقامات صهیونیست دیدار کرد، عربستان بار دیگر طرح به اصطلاح صلح خاورمیانه سال 2002 را با ادعای صلح در برابر زمین عنوان کرده و به جریان انداخته است، نشست اتحادیه عرب در موریتانی در حالی برگزار شد که محور آن را مسئله مذاکرات سازش تشکیل می‌داد؛ چنانکه در این نشست به جای اعلام مقابله با رژیم صهیونیستی و محکوم‌سازی جنایت این رژیم، به انتقاد از فعالیت‌های هسته‌ای آن پرداختند که مسئله‌ای کاملاً حاشیه‌ای بوده است. 
مجموع این تحرکات در حالی بوده است که محور آن را یک اصل تشکیل می‌دهد و آن ادعای تحقق راهکار دو دولتی است. این رفتارها با ادعای حمایت از فلسطین در حالی صورت می‌گیرد که همزمان با آن چند نکته کلیدی وجود دارد که ابهامات بسیاری را در برابر این طرح‌ها ایجاد می‌کند. 
اول آنکه ساختار حاکم بر رژیم صهیونیستی به محوریت نتانیاهو، ساختاری کاملاً رادیکالیسم است که هیچ واژه‌ای به نام صلح برای آن معنا ندارد و تنها مؤلفه مطرح برای آنان تشدید شهرک‌سازی در کرانه باختری و قدس است. 
دوم آنکه، بر اساس گزارش‌های منتشر شده اردن در حال اجرای طرح‌های فدرالی است که در قالب کرانه باختری صورت می‌گیرد که به گفته برخی از ناظران، این طرح طرحی آمریکایی ـ صهیونیستی برای حذف کرانه باختری و ادغام‌سازی آن در اردن یا تبدیل کرانه باختری به چند منطقه در قالب فدرالی در لوای طرح‌های به اصطلاح اقتصادی است، که سبب عدم نابودی فلسطین است.
سوم آنکه با وجود ادعای رویکرد به طرح دو دولتی و سازش، آمریکا در حال تقویت توان نظامی رژیم صهیونیستی است. در سفری که مقامات ارشد نظامی این رژیم به آمریکا داشته‌اند، طرح افزایش کمک‌های نظامی به ارزش سالانه پنج میلیارد دلار مطرح شده است. این سناریو مطرح است که صهیونیست‌ها با دریافت این کمک‌ها به دنبال عملیات جدید علیه غزه هستند. 
چهارم آنکه، عربستان مدعی رویکرد به صلح خاورمیانه ابعاد گسترده‌ای از همگرایی با رژیم صهیونیستی را در پیش گرفته است و سعودی از آشکارسازی روابط با این رژیم ابایی ندارد و علناً در کنار این رژیم به بحران‌سازی در منطقه می‌پردازد. 
پنجم آنکه، ترکیه که مدعی حمایت از فلسطین بود، رویکرد احیای روابط با رژیم صهیونیستی را در پیش گرفته است، هر چند که کودتای نافرجام علیه اردوغان و پیامدهای آن، این رویکرد را به حاشیه رانده؛ اما در نهایت ترکیه با رویکرد تعاملی با این رژیم دیگر کارکرد چندانی در حمایت از فلسطین ندارد. 
ششم آنکه، مجموعه کشورهای عربی و غربی، تشدید فشار بر محور مقاومت به عنوان حامی اصلی فلسطین را در دستور کار قرار داده‌اند. مجموعه اقدامات صورت گرفته علیه جمهوری اسلامی ایران، عراق، سوریه و حزب‌الله لبنان در قالب فضای تحریم و تهدید و حتی تحرکات تروریستی علیه آنها، در این چارچوب قابل مشاهده است. 
با توجه به مجموعه اقدامات صورت‌گرفته می‌توان گفت که ادعای راهکار دو دولتی صرفاً یک فریب در قبال ملت فلسطین و افکار عمومی جهان است. مدعیان این طرح در حالی خود را حامی صلح و فلسطین در قالب راهکار دو دولتی می‌دانند که عملاً سیر رفتاری آنها به تقویت مواضع صهیونیست‌ها منجر می‌شود که نتیجه آن تشدید رادیکالیسم صهیونیستی و افزایش فشارها بر فلسطینی‌ها خواهد بود. آنچه در این فرایند مشاهده می‌شود آن است که کشورهای عربی با ادعای زمینه‌سازی برای راهکار دو دولتی در حال دادن امتیازات مجانی به این رژیم هستند. حال آنکه رویکرد عربی ـ غربی در قالبی کاملاً متفاوت، یعنی امتیازدهی مجانی به صهیونیست‌ها صورت می‌گیرد که نابودکننده حقوق ملت فلسطین است و در تمام طرح‌های مطرح‌شده نه‌تنها حمایت از فلسطین مطرح نشده، بلکه امور مهمی همچون حق بازگشت آوارگان فلسطینی، مسئله قدس و اراضی 1967 نیز از روند مذاکرات حذف شده است که خود سندی بر خیانت گسترده به فلسطین در لوای نام راهکار دو دولتی است.

 رضا اشرفی/حاکمان سعودی با محوریت سلمان در حالی درگیر جنگ قدرت میان نایف ولی‌عهد و جانشین ولی‌عهد، یعنی «بن‌سلمان» فرزند پادشاه سعودی هستند که در حوزه منطقه‌ای با وجود هزینه‌های سنگین هر روز با چالش‌های بیشتری روبه‌رو می‌شوند. بخشی از این بحران را در یمن می‌توان مشاهده کرد. در یمن در اقدامی کاملاً مغایر با سلطه‌گری سعودی میان گروه‌های بزرگ یمنی توافق‌نامه سیاسی به امضا رسید. کارشناسان سیاسی، امضای توافق‌نامه تشکیل شورای سیاسی میان جنبش انصارالله و کنگره مردمی یمن به ریاست علی عبدالله صالح، رئیس‌جمهوری اسبق این کشور را بسیار مهم و انقلاب دوم مردم یمن برای تقویت قوای داخلی در برابر متجاوزان می‌دانند. براساس توافق‌نامه جنبش انصارالله و حزب کنگره ملی یمن،  یک شورای عالی سیاسی٬ اداره کشور را عهده‌دار خواهد شد و از هر یک از دو گروه، پنج عضو و در مجموع10 نفر با هدف هماهنگی و متحد کردن تلاش‌ها برای مقابله با ائتلاف عربی و اداره امور مملکتی در زمینه‌های سیاسی، نظامی، امنیتی، اقتصادی، اداری و اجتماعی تعیین می‌شوند. 
نگاه ملی انصارالله چنان ابعاد گسترده‌ای دارد که پس از امضای این توافق عبدالملک الحوثی، رهبر انصارالله یمن، توافق با «کنگره مردمی» برای تشکیل شورای سیاسی را در چارچوب ایستادگی ملت این کشور و مقابله با حملات بی‌شمار علیه کشورش دانست و از دیگر گروه‌ها برای پیوستن به این توافق‌نامه به منظور دستیابی به راه‌حل سیاسی دعوت کرد. این اتحاد چنان برای سعودی‌ها سخت بود که در اقدامی ناگهانی از پایان آتش‌بس و تشدید حملات به یمن خبر دادند. 
بعد دیگر ناکامی سعودی را در تحولات عراق می‌توان مشاهده کرد؛ با وجود تمام تحرکات سعودی برای حذف نیروهای مردمی، در اقدامی همسو با مطالبات مردمی، «حیدر العبادی» نخست‌وزیر عراق ضمن اعلام رسمی شدن حشد الشعبی تحت نظر مستقیم وی، از حضور این نیروها در عملیات آزادسازی موصل خبر داد. تشدید پیوند میان ارتش و نیروهای مردمی و آغاز عملیات موصل که با تلفات سنگین تروریست‌ها نیز همراه بود، ناکامی سختی برای سعودی و متحدانش قلمداد می‌شود، چنانکه سعودی از روی خشم از برگزاری نشست گروه‌های عراقی حامی‌‌اش با ادعای گردهمایی اهل سنت و عشایر در آینده نزدیک در عربستان خبر داد. در تحولات سوریه نیز عربستان امیدوار بود تا طراحی آمریکایی‌ها زمینه‌ساز تقویت تروریست‌ها شود، چنانکه سران سعودی همچنان بر سرنگونی نظام اسد تأکید داشتند؛ اما آنچه در فرآیند سوریه روی داده است، دستاورد بزرگ ارتش سوریه و مقاومت در محاصره کامل حلب به عنوان پایگاه اصلی تروریست‌ها بوده است. اقدامی که حتی آمریکایی‌ها را به وحشت انداخته و حتی «جان کری» وزیر خارجه آمریکا رسماً به روسیه و سوریه درباره ادامه عملیات‌ها هشدار داده است. وضعیت بحرانی تروریست‌ها چنان بوده که سران النصره پس از سال‌ها پنهان شدن پشت سر القاعده رسماً با حضور در رسانه‌ها، با تغییر نام (جنبش فتح‌الشام) بر تشکیل ساختارهای جدید تأکید کردند تا شاید با این ترفند تبلیغاتی بتوانند شکست‌های سنگین تروریست‌های تحت حمایت سعودی و آمریکا را پنهان کنند. چرخش مواضع ترکیه در قبال سوریه براساس آنچه محافل رسانه‌ای اعلام کردند به گونه‌ای بوده است که «اردوغان» رئیس‌جمهور ترکیه ضمن تقدیر از مواضع اسد در قبال کودتای نافرجام در ترکیه، از آمریکا و عربستان به عنوان دوستان خائن یاد کرده است. مجموع این برآیند‌ها چنان لطمه‌ای به سعودی‌ها وارد کرده که الجبیر، وزیر خارجه این رژیم پیشنهاد رشوه‌های کلان به روسیه در صورت همکاری مسکو با ریاض در سوریه را مطرح کرده که البته با پاسخ منفی روس‌ها همراه شده است. 
به هر تقدیر، می‌توان گفت که سعودی دورانی سخت را در منطقه سپری می‌کند، تا جایی که حتی در شبه‌جزیره کوچک بحرین نیز نتوانسته است اهداف خود را محقق کند و حمایت گسترده مردم از شیخ‌عیسی قاسم پس از اعلام لغو تابعیت ایشان، نمودی از این شکست است. 


  عبدالله عبادی/ از زمانی که مصر رژیم صهیونیستی را به رسمیت شناخت، این رژیم در بیش از نیمی از حیات ننگین خود،  صمیمی‌ترین رابطه را در بین کشورهای همسایه با مصر داشته است که این روابط در دوران حسنی مبارک به اوج خود رسید.
مصر از زمان تشکیل رژیم اشغالگر قدس در سال 1948، هدایت و رهبری کشورهای عربی را برای احقاق حقوق فلسطینیان در سرزمین‌های تحت اشغال رژیم صهیونیستی بر عهده داشت و از سال 1948 تا 1973  به منزله یک مهره کلیدی در منازعات اعراب و صهیونیست‌ها، امت عرب را هدایت می‌کرد؛ اما پس از انعقاد قرارداد ننگین کمپ دیوید و معاهده صلح در سال 1979، دوران جدیدی در روابط  مصر و رژیم صهیونیستی آغاز شد.
پس از انعقاد پیمان صلح، مصر ضمن کنار رفتن از رهبری جهان عرب در منازعات اعراب و صهیونیست‌ها و همچنین دوری از برخی کشورهای عرب متحد خود در خاورمیانه[غرب آسیا و شمال آفریقا]، به آمریکا و  رژیم صهیونیستی نزدیک‌تر شد و این دو، یعنی مصر و رژیم صهیونیستی برای یکدیگر به شرکای راهبردی تبدیل شدند.
از آنجایی ‌که پیمان صلح 1979 به رژیم اشغالگر قدس دیکته کرده بود که باید نفت و گاز مصر را بخرد، لذا روابط اقتصادی بین دو طرف آغاز شد و این رژیم بین سال‌های 1994 تا 2000،  181 میلیون دلار کالا به مصر صادر کرد که شامل محصولات شیمیایی و فرآورده‌های نفتی بود؛ در مقابل مصر هم گاز، نفت و تولیدات کشاورزی خود را به رژیم صهیونیستی صادر کرد. در ادامه این روابط، مسئولان مصری و رژیم صهیونیستی در ژوئن 2005 قرارداد 5/2 میلیارد دلاری صادرات گاز مصر به این رژیم را امضا کردند که در آن مصر تضمین کرده بود، 5/1 میلیارد متر مکعب گاز طبیعی را در طول یک دوره 15 ساله از طریق خط لوله از شهر «اریش» به شهر مهم و راهبردی «شیلکون» صادر کند. افزون‌بر این، رژیم صهیونیستی و مصر در همین سال طی قراردادی به نام «فیلادلفی» توافق کردند که 750 نیروی امنیتی مصر در مرز غزه مستقر شوند تا از قاچاق اسلحه به این منطقه جلوگیری کنند؛ دو طرف همچنین همکاری‌های کشاورزی خود را توسعه دادند. با وجود این،  مصر از روابط خود با این رژیم به دلیل اقتصاد بیمار خود سودی نمی‌برد.
در نشست «آناپولیس» که در سال 2008 برگزار شد، آمریکا و رژیم صهیونیستی از مصر خواستند همکاری‌های امنیتی و اطلاعاتی خود را با این رژیم تا انهدام کامل مقاومت در فلسطین به رهبری حماس ادامه دهد که قاهره در این جریان تحمیلی، از سوی واشنگتن متحمّل فشارهای سیاسی و مالی شد.
با آغاز جنگ 33 روزه، مصر به نوعی با مواضعی که اتخاذ کرده بود، به رژیم صهیونیستی نزدیک‌تر شد و به همراه  چند کشور عربی دیگر، از جمله عربستان، کویت، امارات و قطر، حزب‌الله را مسئول شروع جنگ معرفی کرده و به نوعی وحشیگری‌های بی‌حدّ و مرز صهیونیست‌ها را توجیه کردند. در زمینه نقش مصر در جریان جنگ 22 روزه که صهیونیست‌ها آن را عملیات «سرب داغ» نامیده بودند، اسنادی از سوی «ویکی‌لیکس» چاپ شد که نشان می‌دهد، رژیم صهیونیستی اسرائیل در این جنگ کاملاً با مصر هماهنگ بوده است.
شایان ذکر است، آغاز سال 2011 برای رژیم صهیونیستی با کابوس همراه بود؛ چرا که سقوط مبارک از قدرت به حدی می‌توانست بر جایگاه رژیم صهیونیستی در منطقه خاورمیانه تأثیرگذار باشد و کمتر تحلیلگری از این رژیم به‌مثابه بازنده بزرگ اعتراضات جهان عرب یاد نمی‌کرد. حسنی مبارک گاز ارزان به صادر رژیم صهیونیستی می‌کرد و مخالفتی با جنایت‌های این رژیم علیه مردم فلسطین نداشت و در عین حال متحدان غرب، به‌ویژه آمریکا حامی اصلی صهیونیست‌ها بودند؛ افزون بر این، مبارک با بستن گذرگاه رفح در سیاست محاصره غزه کمک شایانی به رژیم اشغالگر قدس کرده بود.
سرانجام اخوانی‌ها در انتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری سال 2012 مصر پیروز شدند و کابوس رژیم صهیونیستی تکمیل شد و این رژیم در تنگنای امنیتی شدیدی قرار گرفت؛ این تنگنا به حدی ملموس بود که برخی از مقامات و شماری از روزنامه‌های صهیونیستی آشکارا عنوان کردند که رژیم صهیونیستی در خاورمیانه بدون متحد شده و به پایان حیات ننگین خود نزدیک می‌شود؛ اما با کنار گذاشته شدن «مرسی» و به قدرت رسیدن «عبدالفتاح السیسی» بار دیگر ورق به سود صهیونیست‌ها برگشت و اقدامات السیسی طی دو سال گذشته کاملاً به نفع رژیم صهیونیستی و به ضرر مردم غزه شد که مهم‌ترین آن، ایجاد منطقه حائل در مرز غزه است. دولت مصر در حالی این اقدام را انجام داد که باریکه غزه از سال 2007 تحت محاصره قرار داشت و این اقدام سبب تشدید محاصره غزه شد. در واقع، با این دیوار حائل ارتباط مردم غزه بار دیگر با مصر قطع و شرایط زندگی برای مردم مظلوم و ستم‌کشیده آن سخت‌تر شده است.
گفتنی است، در شهریور 1394 سفارت رژیم صهیونیستی که مردم مسلمان این کشور آن را در شهریور 1390 تصرف کرده و طی آن چند نفر کشته و ده‌ها نفر زخمی شده بودند، بازگشایی شد؛ اما به دلایل امنیتی سفیر رژیم صهیونیستی وارد مصر نشد. البته به فاصله ده ماه پس از آن و در تیر ماه 1395 «دیوید گوبرین» به طور رسمی از سوی رژیم صهیونیستی در مقام سفیر جدید این رژیم در مصر معرفی شد؛ سفیر جدید رژیم صهیونیستی در مصر در حالی معرفی شد که «سامح شکری» وزیر خارجه مصر یک هفته پیش از آن به سرزمین‌های اشغالی سفر کرده و با «بنیامین نتانیاهو» نخست‌وزیر این رژیم دیدار کرده بود.

اصلاًً قرار نبود به هم اعتماد کنیم
خبرگزاری ایسنا: «جان کربی» سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در واکنش به انتقادات مقام‌های ایرانی به دلیل نقض برجام از سوی آمریکا گفت: از ابتدای مذاکرات منتهی به برجام، اصلاًً قرار نبوده دو طرف به یکدیگر اعتماد کنند و مبنا بر راستی‌آزمایی بود. جان کربی درباره اتّهام نقض برجام از سوی آمریکا با جلوگیری از رفع عملی تحریم‌ها گفت: «ما معتقدیم  دو طرف (ایران و آمریکا) به تعهدات برجامی خود پایبند بوده‌اند و اصرار داریم که کماکان پایبند بمانند؛ زیرا این به نفع امنیت منطقه است.»
کربی افزود: «از ابتدا هم قرار نبود دو طرف توافق به هم اعتماد کنند؛ همان‌گونه که گفته‌ایم، توافق مبتنی‌بر اعتماد نبوده، بلکه بر پایه راستی‌‌آزمایی و بازرسی بوده است.»
نباید نظام بانکی آمریکا را به روی ایران باز کنیم
خبرگزاری باشگاه خبرنگاران: برد شرمن، نماینده دموکرات مجلس نمایندگان آمریکا بار دیگر لزوم بسته بودن نظام مالی کشورش به روی ایران را گوشزد کرد. وی گفت: «ما نباید نظام بانکی آمریکا را به روی خطر چندین میلیارد دلاری وام‌دهی به روی ایران باز کنیم.» شرمن یادآور شد که او به همین دلیل از لایحه‌ای برای جلوگیری از اقدام بانک‌های آمریکایی در تأمین مالی فروش هواپیما به ایران حمایت کرده است. شرمن نوشته است: «ما هرگز (به ایران) قول وام آمریکا را ندادیم. حتی پس از توافق هسته‌ای، دولت اوباما، ایران را حامی شماره یک تروریسم قلمداد کرده است.»
برتری فرهنگی ـ دینی ایران، تهدیدی برای غرب
‌خبرگزاری فارس: مرکز تحقیقاتی وابسته به پنتاگون در گزارشی درباره تحولات آینده در نظام بین‌الملل نوشت: ایران، روسیه و چین از نظم «غرب‌محور» کنونی ناراضی هستند و برای برهم زدن آن تلاش می‌کنند. «کتابخانه الکترونیک مشترک» که به ستاد مشترک ارتش آمریکا تعلق دارد و به وزارت دفاع آمریکا وابسته است، در گزارش 57 صفحه‌ای خود درباره تقویت توان ایران هشدار داده است. در بخشی از این گزارش در برشمردن تهدیداتی که آمریکا و نظم غربی با آن روبه‌رو است، از اقدامات ایران در حوزه مسائل فرهنگی و مذهبی در خاورمیانه[غرب آسیا و شمال آفریقا] نام برده شده است. در گزارش ادعا شده است، «تلاش فرهنگی و مذهبی ایران برای برتری در خاورمیانه»، تهدیدی برای نظم بین‌المللی است.
ادّعای مضحک هاوارد دین
خبرگزاری باشگاه خبرنگاران: رئیس اسبق کمیته ملی حزب دموکرات آمریکا در اظهاراتی بی‌اساس مدعی شد، ایران با نظام جمهوری اسلامی فاصله زیادی دارد. هاوارد دین که فرماندار سابق ایالت ورمونت است، با بیان اظهاراتی ضد ایرانی مدعی شد: «حکومت ایران با آنچه جمهوری اسلامی می‌نامند، فاصله زیادی دارد. ایران کشوری مسلمان نیست.» وی درباره توافق هسته‌ای ایران و کشورهای 1+5 گفت: «من به سیاست‌های اوباما احترام می‌گذارم و قطعاً مخالف توافق هسته‌ای نیستم؛ اما باید پذیرفت که این توافق، توافق خوبی نبود. ما بیش از آنکه چیزی به دست آوریم، امتیازاتی را واگذار کردیم.» 
ممانعت آمریکا از معامله بانک‌های آلمانی با ایران
خبرگزاری ایسنا: با وجود حمایت آلمان از تجارت با ایران، آمریکا از معاملات بانک‌های این کشور با ایران جلوگیری می‌کند. دولت جمهوری فدرال آلمان اکنون در نظر دارد در این زمینه به بانک‌های آلمانی بها دهد و از آنها در تجارت با ایران حمایت کند؛ اقدامی که هر چند سایر کشورهای اروپایی نیز پیشتر درباره‌اش وعده‌هایی را داده بودند؛ اما این تلاش‌ها تاکنون هیچ موفقیتی را در پی نداشته است. 

فرانسه: ثبت رکورد ازدحام جمعیت زندانیان 
وضعیت بحرانی در زندان‌های فرانسه که خود را محور حقوق بشر و قوانین حقوقی می‌داند، هر روز تشدید می‌شود، چنانکه آخرین آمار ارائه‌شده از سوی وزارت دادگستری فرانسه از ثبت رکورد جدید ازدحام جمعیت زندانیان در زندان‌های این کشور حکایت دارد. طبق آمار منتشر شده از سوی وزارت دادگستری فرانسه، تا ابتدای ماه ژوئیه جاری، 69 هزار و 375 نفر در زندان‌های فرانسه زندانی هستند، حال آنکه ظرفیت زندان‌های این کشور تنها برای 58 هزار و 311 نفر است. چندی پیش شورای اروپا طی گزارشی درباره وضعیت زندان‌ها و بازداشتگاه‌ها، زندان‌های فرانسه را بدترین زندان‌های اروپایی از نظر شلوغی و ازدحام زندانیان و همچنین میزان بالای خودکشی ارزیابی کرد. از نظر میزان خودکشی نیز فرانسه در میان دوازده کشوری قرار دارد که شمار موارد خودکشی زندانیان در زندان‌های آن زیاد است.
استرالیا: استفاده از گاز اشک‌آور علیه نوجوانان دارالتأدیب
استرالیا که پیرو قوانین انگلیس است، یکی از متهمان نقض گسترده حقوق بشر است. در یکی از این موارد کارکنان دارالتأدیب دون دیل واقع در بریما در حومه داروین ـ مرکز سرزمین شمالی ـ از گاز اشک‌آور علیه نوجوانان استفاده کردند. نگهبانان به مدت 90 ثانیه در فضایی بسته، ده بار گاز اشک‌آور شلیک کردند، در حالی که پنج نفر از شش پسری که در معرض گاز اشک‌آور قرار گرفتند، در سلول‌های‌شان بودند و هیچ رفتار بدی نکرده بودند. مایکل ویتا، رئیس سابق زندان لانگ‌بی فوریه، 2015 در گزارشی اعلام کرد، بی‌عدالتی در حق نوجوانان «بحرانی روزانه» است. با وجود هشدارهای سازمان ملل و نهادهای حقوق بشر مقامات استرالیایی همچنان به سیاست‌های نادرست خود ادامه می‌دهند که نتیجه آن وضعیت بحرانی زندان‌ها و اردوگاه‌های پناه‌جویان است.
اسکاتلند: کودکان قربانی سوءاستفاده جنسی
اسکاتلند که مجری قوانین انگلیس است، به یکی از کانون‌های بحران برای کودکان مبدل شده است، در حالی که ساختار انگلیسی حاکم بر دستگاه قضایی این کشور الزامات و اراده لازم را برای مقابله با این وضعیت ندارد. برای نمونه در اسکاتلند بیش از 520 کودک قربانیانِ احتمالی سوءاستفاده جنسی آنلاین شناسایی و 77 مظنون در این ارتباط، بازداشت شده‌اند. نهادهای حقوق بشر ضمن هشدار به استمرار این وضعیت، بی‌توجهی اسکاتلند به وضعیت بحرانی کودکان را زمینه‌ساز خسارت‌های جبران‌ناپذیر برای کودکان دانسته است. «سوءاستفاده جنسی آنلاین از کودکان، یک جرم بدون قربانی نیست، کودکان، از کودکان نوپا تا نوجوانان، در حال حاضر در اسکاتلند مورد آزار و سوءاستفاده جنسی قرار می‌گیرند و هر بار که تصویر یا ویدئویی از این موضوع به اشتراک گذاشته می‎شود، آنها باز قربانی می‌شوند.»
آلمان: حمله پلیس به مساجد
نظارت و حتی تعطیل کردن مساجد به یکی از عملکردهای دولت‌های غربی تبدیل شده است که نمود آن را در آلمان می‌توان مشاهده کرد. پلیس به بهانه مقابله با تروریسم مساجد را هدف قرار می‌دهد. برای نمونه مقامات ایالت «نیدرزاکسن» آلمان از حمله پلیس به یک مسجد و هشت آپارتمان با هدف بازداشت افراد تندروی سلفی خبر داده‌اند. بوریس پیستوریس، وزیر امور داخلی ایالت نیدرزاکسن آلمان گفت: «بیش از 400 نیروی پلیس از جمله کماندوهای ویژه پلیس در حمله به منطقه هیلدشیم در جنوب هانوفر شرکت داشتند.» نهادهای حقوق بشری بارها درباره تشدید اسلام‌ستیزی در آلمان به بهانه مقابله با تروریسم هشدار داده‌اند.
سازمان ملل: حمايت از جنايتكاران
سازمان ملل متحد با عنوان حمايت از بشريت و مقابله با كشتار و ناامني در سال 1945 تأسيس شد، اما رفتارهاي اين سازمان نشان از رعايت نکردن اين اصول و تبديل شدن آن به نهادي عليه حقوق بشر دارد. برای نمونه، در حالي كه تمام اسناد و شواهد گوياي جنايات ضد بشري سعودي در يمن است، «بان کی‌مون» دبير كل اين سازمان نام سعودي را به طور كامل از فهرست سياه يا همان قاتلان كودكان خارج كرد. سازمان ملل متحد و دبیرکل آن در پی حذف قطعی نام ائتلاف سعودی از فهرست سیاه کشتار کودکان، وارد فهرستی سیاه‌تر شده‌اند و آن، فهرست تسلیم شدن درمقابل فشارها، امتیازدهی‌ها و سرپوش گذاشتن بر جنایات علیه یمن و کودکان یمنی است.