دکتر یدالله جوانی/ روز دوشنبه ۱۱ مرداد سال جاری رهبر حکیم و فرزانه انقلاب اسلامی در دیدار با اقشار مختلف مردم از چهار گوشه کشور، سخنن مهمی ایراد کردند که میتوان آن را «منشور حلّ مشکلات اقتصادی کشور و معیشت مردم» قلمداد کرد. به یقین، اگر مسئولان کشور به طور عام و دولتمردان در قوه مجریه به طور خاص، این منشور را نقشه راه قرار دهند، به سرعت میتوان شاهد پیشرفت کشور و حلّ مشکلات معیشتی مردم بود. تکیه به خود با توجه به ظرفیتهای فراوان داخل کشور از یک سو و قطع امید از دشمن عهدشکن و قابل اعتماد نبودن به دلیل بدذاتیاش از سوی دیگر، کلیدیترین مطالب و راهبردیترین نکات در این منشور است. هفتهنامه صبح صادق به دلیل اهمیت این منشور، به بررسی و تبیین آن میپردازد. محورهای اصلی و نکات راهبردی در این منشور عبارت است از:
۱ـ قرآن راه نجات مؤمنان از سختیها را نشان میدهد
به یقین، هر ملت و امتی برای رسیدن به قلههای پیشرفت و تحقق آرمانها و اهدافش، با مجموعهای از مشکلات و موانع روبهرو خواهد شد. این مشکلات برای جامعه دینی و کشور اسلامی که جبهه باطل در برابر آن صفآرایی کرده و به طور مستمر توطئه میکند، به طور طبیعی بیشتر خواهد بود. اکنون ملت ایران در چنین وضعیتی قرار دارد و دشمنانش در منطقه و فرامنطقه، مرتّب در مسیر آنها که خواهان پیشرفت به معنای حقیقی کلمه میباشد، سنگاندازی میکنند. رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در این دیدار، با اشاره به آیاتی که به صورت دستهجمعی تلاوت شد، آن آیات را ترسیمکننده راه مؤمنان برای عبور از مشکلات و سختی دانستند و فرمودند: «این آیاتی که این برادران عزیز انتخاب کرده بودند که آیات سوره احزاب بود و نشاندهنده خط روشن و مستقیم امت اسلامی در هنگامههای دشوار، در چنبرههای سخت زمانه و روشنکننده راه امت است، معلوم میکند که اگر امت اسلامی در هر برههای، در هر دورهای دچار مشکلاتی شد ـ از قبیل همان مشکلاتی که در این آیات به آن اشاره شده است ـ راه چیست.» معظمله با اشاره به آیه شریفه؛ «من المؤمنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه» تصریح فرمودند: «وقتی پیمان با خدا و معاهدهای که دلهای مؤمن با خدا بستهاند صادقانه باشد، همه کارها پیش خواهد رفت؛ همه مشکلات برطرف خواهد شد.»
۲ـ برای پیشرفت و حلّ مشکلات باید کار و تلاش کرد
هر ملتی که میخواهد به مدنیّت، امنیت و رفاه و آسایش برسد، باید دارای علوّ همت باشد و با کار و تلاش، موانع پیشرفت را از سر راه خود بردارد. با تنبلی و راحتطلبی، نمیتوان بر فراز قلههای عزت و افتخار قرار گرفت. این واقعیت را رهبر معظم انقلاب با اشاره به آیاتی که در ابتدای این دیدار تلاوت شد، اینگونه بیان میدارند: «البته زندگی موانع دارد، مشکلات دارد، هیچ جاده آسفالتهای در مقابل هیچ ملتی نیست؛ باید راه را با همت خودشان، با کوشش خودشان هموار کنند، صاف کنند و به سمت اهداف خودشان حرکت کنند. ملتهایی که به اوج معنویت و مدنیت و رفاه و سعادت رسیدند، اینجوری حرکت کردند. این آیات به ما این چیزها را تعلیم میدهد.»
۳ـ ساخت یک کشور الگوی اسلامی، هدف مشترک همه اقوام ایرانی است
حضرت امام خامنهای (مدظلهالعالی) در این دیدار، با اشاره به ترکیب جمعیت حاضر در حسینیه حضرت امام خمینی(ره) که از چهار گوشه کشور و از اقوام مختلف ایرانی شامل فارس، کرد، لر، بلوچ و ترک، اعم از شیعه و سنی جمع شده بودند؛ هدف مشترک ایران یکپارچه را با وجود تفاوتها، ساخت یک کشور الگو در جهان اسلام معرفی کردند و فرمودند: «ایران یکپارچه با اقوام مختلف و متعدد، دارای یک هدفند، دارای یک مسیرند. بله، ممکن است زبانها مختلف باشد، مذاهب مختلف باشد؛ اما اهداف عالی این ملت یکسان است؛ همه میخواهند ایران عزیز را به عنوان الگوی یک کشور اسلامی به دنیا معرفی کنند.»
۴ـ ایران با انقلاب اسلامی به کشوری مقتدر در جهان تبدیل شده است
ایران پیش از انقلاب در دستهبندیها و تقسیمبندی کشورها، در ردیف کشورهای جهان سومی تحت سلطه غرب قرار داشت. انقلاب اسلامی با تحولات اساسی و دگرگونیهای بنیادینی که در تمامی حوزهها پدید آورد؛ به طور کلی موقعیت منطقهای و جهانی ایران را تغییر داد. رهبر معظم انقلاب، در یک ارزیابی منصفانه پیشرفتهای علمی، سیاسی و اجتماعی کشورمان را پس از انقلاب، تحسینبرانگیز خواندند و یادآور شدند: «ایرانی که در دیکتاتوری پهلوی، وابسته، عقبمانده و ذلیل آمریکا و انگلیس بود، اکنون به کشوری عزیز و مقتدر تبدیل شده که قدرتهای بزرگ به چشم یک هماورد منطقهای به او مینگرند و در تلاشند بر ظرفیتها و امکانات او در منطقه مسلط شوند که البته نمیتوانند.»
۵ـ تکیه بر ظرفیتهای داخلی تنها راهحلّ مشکلات مردم است
نامگذاری دهه چهارم انقلاب از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی به «دهه پیشرفت و عدالت» و نامگذاری چندین سال متوالی با جهتگیریهای اقتصادی، گویای این واقعیت است که مسائل اقتصادی و مشکلات معیشتی مردم، اولویت فعلی نظام است. همه مردم و مسئولان کشور، نسبت به این اولویت اتفاقنظر دارند. نکته عمده در این میان، اختلاف دیدگاهها درباره چگونگی حلّ این مشکلات و تأمین معیشت و رفاه مردم است. روشنفکران غربگرا که تأثیر خود را بر روی برخی از نیروهای باسابقه انقلابی و مسئولان کشور گذاشتهاند، معتقدند که برای پیشرفت کشور و حلّ مشکلات اقتصادی، باید با غرب و بهویژه آمریکا همراه شد. رهبر معظم انقلاب طی سالیان متمادی، با تأکید بر ضرورت ساخت درونی قدرت، بر اقتصاد درونزا و اقتصاد مقاومتی تمرکز کردهاند. معظمله با اشاره به ظرفیتهای داخل کشور، ساخت درونی قدرت و پیادهسازی اقتصاد مقاومتی را نهتنها ممکن، بلکه برای الگو شدن به عنوان یک کشور اسلامی ضروری میدانند. ایشان در دیدار مذکور در همین زمینه میفرمایند: «خُب، حالا اگر ما بخواهیم به آن نقطه الگو برسیم، راه چیست؟ آنچه بنده در دو کلمه میخواهم عرض بکنم این است که راه، تکیه بر مقدورات و امکانات داخلی و ظرفیتهای خود این ملت است. ما خیلی ظرفیت داریم. این ملت ظرفیتهای استفاده نشده زیاد دارد؛ اینکه ما در سیاستهای برنامه، رشد هشت درصدی را درنظر گرفتیم و گفتیم باید کشور در طول برنامه به رشد هشت درصدی برسد، به خاطر ظرفیتهای بیشماری است که در داخل وجود دارد.» حضرت امام خامنهای (مدظلهالعالی)، شرط تحقق این هدف عالی را اینچنین بیان میدارند: «تحقق این هدف، نیازمند راهبرد و برنامهریزی صحیح، کار و تلاش بیوقفه و پرهیز از تنبلی و بیکارگی است.»
۶ـ «تجربه برجام» نمونهای روشن از بیاعتمادی به آمریکاست
از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تا به امروز، برخی از جریانهای سیاسی و شخصیتهای برجسته، معتقد بودند که از طریق مذاکره و توافق با آمریکا، میتوان اختلافات بین دو کشور را حل کرد.
طی این سالها رهبر فرزانه انقلاب اسلامی، همواره با مذاکره با آمریکا به عنوان شیطان بزرگ مخالف بوده، دلیل اصلی مخالفت را، قابل اعتماد نبودن دولت ایالات متحده میدانستند. از منظر معظمله، با دشمن میتوان مذاکره و توافق داشت؛ اما آن دشمنی که به تعهدات خود پایبند باشد و نقض پیمان نکند. بر اساس تجارب تاریخی و بر مبنای آموزههای دینی، آمریکا به دلیل داشتن خُلق و خوی استکباری و بدذات بودن، دشمنی است که به تعهدات خود در قبال دیگران پایبند نیست. بنابراین، مذاکره با دشمنی که عهدشکن بودن آن قطعی است، برخلاف تدبیر و عقلانیت است. با وجود وضوح این مطلب، در سالهای اخیر افرادی از شخصیتهای سیاسی بر این نظریه پای فشردند که برای حل مشکلات کشور باید با آمریکا مذاکره کرد و در موضوع هستهای به توافق رسید. اصرار این افراد و جریانهای همسو مبنی بر گرهگشایی از مشکلات مردم از طریق مذاکره هستهای با آمریکا، شرایطی را پدید آورد و تحت این شرایط، رهبر فرزانه انقلاب به با وجود خوشبین نبودن به مذاکرات با شیطان بزرگ با آن موافقت کردند. نتیجه مذاکرات به برجام ختم شد و بر اساس متن این توافق، جمهوری اسلامی ایران به تعهدات خود عمل کرد؛ اما طرف مقابل و به ویژه آمریکاییها به تعهدات خود عمل نکردند. تعهد اصلی طرف مقابل در برجام، برداشته شدن تحریمها بود، اما اکنون باگذشت یکسال از برجام، دستاندرکاران اصلی گروه مذاکرهکننده دولت روحانی، میگویند تحریمها روی کاغذ لغو شده است و عملاً اتفاق خاصی نیفتاده است. رهبر معظم انقلاب در این دیدار، از برجام به یک تجربه یاد کردند و آن را دلیلی قاطع و روشن بر اعتمادناپذیر بودن آمریکا دانستند. معظمله در این باره فرمودند: «گاهی دشمنان موانعی [برای پیشرفت] ایجاد میکنند، بله عاقلانه است که انسان برود با تدبیر، این موانع را برطرف کند. اما به دشمن اطمینان نمیشود کرد؛ یک نمونهاش همین مذاکرات هستهای و برجام است که امروز مسئولان دستگاه دیپلماسی خود ما و همان کسانی که در این مذاکرات از اول تا آخر حضور داشتند، همینها دارند میگویند آمریکا نقض عهد کرده است. آمریکا زیر ظاهر آرام و زبان چرب و نرم مسئولانش و وزیر خارجهاش و دیگران، از پشت دارد تخریب میکند. مانع ارتباطات اقتصادی کشور با کشورهای دیگر دنیا است؛ این را مسئولان خود برجام میگویند. این حرفی است که بنده البته از یکسال پیش و یکسال و نیم پیش، مرتب تکرار کردم که به آمریکاییها نمیشود اعتماد کرد، بعضیها سختشان بود قبول کنند، اما امروز خود مسئولان میگویند... بنده سال گذشته در سخنرانی عمومی گفتم برجام و این مذاکرات هستهای، برای ما یک نمونه خواهد بود، ببینیم آمریکاییها چه کار میکنند، اظهار همراهی میکنند، در جلسات مشورتی و مذاکرات که مینشینند، با زبان چرب و نرم با مسئولان ایرانی صحبت میکنند، خیلی خب ببینیم در عمل چه کار میکنند. حالا معلوم شد در عمل چه کار میکنند! در ظاهر وعده میدهند، با زبان چرب و نرم حرف میزنند، اما در عمل توطئه میکنند، تخریب میکنند، مانع از پیشرفت کارها میشوند، این شد آمریکا؛ این شد تجربه.»
۷ ـ مبتنیبر تجربه برجام، مذاکره در مسائل منطقه با آمریکا سم مهلک است
با وجود روشنی بدعهدی آمریکا از یک سو و نقشه شیطانی آن برای تحمیل اراده خود به ملت ایران از طریق مذاکره در حوزههای مختلف از سوی دیگر، همان کسانی که در موضوع هستهای بر مذاکره با آمریکا پای میفشردند اکنون بر تداوم این مذاکرات در موضوعات دیگر و از جمله در مسائل منطقه اصرار دارند! طرح برجامهای ۲، ۳ و ۴ از سوی این افراد به همین منظور است. این افراد استدلال میکنند، با توافق هستهای که نمیتوان تمام مشکلات کشور را حل کرد؛ باید این مذاکرات را به دیگر موضوعات هم تعمیم داد و از این طریق با حل اختلافات با آمریکا، مشکلات کشور را حل کرد! رهبر معظم انقلاب به شدت با چنین نگاهی مخالف بوده و بارها اعلام فرمودند که ما در هیچ موضوعی به جز هستهای، با آمریکاییها مذاکره نخواهیم کرد. معظمله در این دیدار، پس از تبیین تجربه برجام و اثبات بدعهدی آمریکا فرمودند: «این شد یک تجربه، حالا آمریکاییها میگویند بیایید درباره مسائل منطقه با شما صحبت کنیم! خُب این تجربه به ما میگوید این کار برای ما سم مهلک است.» معظمله در تبیین دلیل نپذیرفتن مذاکره در دیگر حوزهها با آمریکا میفرمایند: «این تجربه به ما نشان داد که ما در هیچ مسئلهای نمیتوانیم [با او] مثل یک طرف مورد اعتماد بنشینیم صحبت کنیم. انسان گاهی با دشمن هم حرف میزند، اما دشمنی که به حرف خودش پایبند باشد و انسان بتواند اعتماد کند که او به هر دلیلی زیر قول خود و زیر حرف خودش نخواهد زد. با این دشمن میشود حرف هم زد، بله؛ اما وقتی ثابت شد که دشمن، دشمنی نابکار است، دشمنی است که در عمل، از نقض عهد هیچ ابایی ندارد و نقض عهد میکند، بعد هم وقتی میگوییم آقا چرا [نقض عهد] کردی، باز لبخند میزند، باز زبان چرب و نرم را باز میکند و یک جوری توجیه میکند.»
۸ ـ مذاکره با آمریکا انحراف از مسیر پیشرفت واقعی است
تجربه نشان داده است که امید بستن به دشمن برای گرهگشایی از مشکلات اقتصادی کشور، یک نوع فرصتسوزی و از دست دادن زمان است، رهبر معظم انقلاب با اشاره به مذاکرات با آمریکا و سخنان مسئولان دیپلماسی کشور فرمودند: «آمریکاییها میخواهند همه چیز را بگیرند و هیچ چیز ندهند و مذاکره با چنین دولتی به معنای انحراف از راه صحیح پیشرفت کشور، دادن امتیازهای پیدرپی و تحمل عملی زورگویی، تخلف و نقض عهد آنها است.»
۹ـ مشکلات مردم را نمیتوان با ارتباط با آمریکا حل کرد
در حالی که عدهای معتقدند از طریق مذاکره، توافق و عادیسازی رابطه آمریکا میتوان مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم را حل کرد، رهبر معظم انقلاب اسلامی با اشاره به اینکه مشکلات معیشتی مردم را دغدغهای عمیق و مستمر خود میدانند، ادامه وضع موجود اقتصادی را نگرانکننده توصیف کرده و تصریح میکنند این مشکلات را نمیتوان از طریق رابطه با آمریکا و اروپا حل کرد. اینها مشکلاتی است که باید خود مسئولان کشور اقدام کرده و آنها را حل کنند. معظمله در اینباره میفرمایند: «ادامه وضع فعلی تولید داخلی، یعنی بیکاری جوانان، رکود بیشتر و زندگی دشوار مردم، اینها را که دیگر نمیشود با ارتباط با آمریکا و اروپا حل کرد، باید مسئولان اقدام کنند.»
یکی از اقدامات اساسی دولت که میتواند وضعیت کنونی را تغییر دهد، حمایت جدی از تولید داخل از طریق مبارزه جدی با قاچاق کالا است. رهبر معظم انقلاب طی سالیان گذشته، بارها بر ضرورت مبارزه جدی با قاچاق کالا تأکید کرده، لکن در عمل هیچیک از دولتها، عزم و اراده جدی برای مبارزه با ورود کالای قاچاق به داخل کشور از خود نشان ندادهاند. معظمله در این دیدار با تأکید بر حمایت از تولید داخل و مبارزه با قاچاق کالا فرمودند: «بنده به مسئولان گفتهام که آقاجان! وقتی شما آن باند قاچاقچی را پیدا میکنید و آن جنس کلان قاچاق را که چندهزار تن وزن آن است وارد کشور میکنید، این جنس را جلوی چشم همه آتش بزنید؛ ضربه بزنید به قاچاقچی، به جنس دارای مشابه داخلی.»
۱۰ ـ جلوی فساد و اشرافیگری باید گرفته شود
فساد اقتصادی و رشد روحیه اشرافیگری در کشور و به ویژه در میان مسئولان نظام، دو آفت بزرگ در مسیر پیشرفت و عدالت است. رهبر معظم انقلاب طی سالیان گذشته، بارها در زمینه مبارزه جدی با فساد و رشد روحیه اشرافیگری هشدار داده و آن را از مسئولان مطالبه کردهاند. معظمله در این دیدار درباره مبارزه با فساد فرمودند: «یکی از مهمترین مسائل، جلوگیری از فساد داخلی است. این کاری که حالا مطرح شده و گفته شده است و مسئولان هم بحمدالله صریحاً اعلان کردهاند که جلوی این فسادها و این زیادهخواهیها و زیادهخوریها و این حقوقهای گزاف را میگیرند.» ایشان درباره مبارزه با روحیه اشرافیگری هم میفرمودند: «جلوی اشرافیگری باید گرفته بشود؛ اشرافیگری بلای کشور است. وقتی اشرافیگری در قلههای جامعه به وجود آمد، سرازیر خواهد شد به بدنه؛ [آن وقت] شما میبینید فلان خانوادهای که وضع معیشتی خوبی هم ندارد، وقتی میخواهد پسرش را داماد کند، یا دخترش را عروس کند یا فرض کنید مهمانی بگیرد، مجبور است به سبک اشرافی حرکت بکند. وقتی اشرافیگری فرهنگ شد، میشود این، جلوی اشرافیگری باید گرفته بشود. رفتار مسئولین، گفتار مسئولین، تعالیمی که میدهند، باید ضد این جهت اشرافیگری باشد؛ کمااینکه اسلام این جوری است.»