بر اساس آمارها در حال حاضر حدود ۹۰ درصد از تلفن‌های همراه از راه غیرقانونی از مرزهای کشورمان وارد می‌شوند و به دست مصرف‌کنندگان می‌رسد. «کاظم جلالی» رئیس مرکز پژوهش‌های مجلس اعلام کرد که سالیانه بیش از یک میلیارد دلار تلفن همراه به صورت قاچاق وارد می‌شود. وزارت ارتباطات بار دیگر از به تعویق افتادن طرح رجیستری خبر داد و اذعان کرد: «هنوز مقدمات لازم برای اجرای طرح رجیستری تلفن همراه مهیا نشده است.»


 سیدفخرالدین موسوی/ هتل‌هایی که هر روز ستاره‌های‌شان بیشتر می‌شود! برج‌ها و مراکز تجاری که هر روز غول‌پیکرتر از پیش می‌شوند و مراکز تفریحی که هر روز بر تعدادشان افزوده می‌شود، این جملات خلاصه اتفاقی است که طی چند سال اخیر در مرکز استان خراسان رضوی در حال رخ دادن است، شهری که مدت‌هاست آسمانش را جرثقیل‌های عظیم‌الجثه‌ای تسخیر کرده‌اند که بدون توقف در حال کار کردن هستند! کافی است کمی در فضای مجازی درباره این موضوع جست‌وجو کنید تا با تصاویر آسمان‌خراش‌های پر تعداد در حال ساخت در پایتخت مذهبی و معنوی ایران اسلامی روبه‌رو شوید آنگاه متوجه می‌شوید وقتی  آیت‌الله علم‌الهدی، نماینده ولی‌فقیه می‌گوید، مشهد مقدس در حال تبدیل شدن به جزیره کیشی است که وسط آن یک گنبد طلا قرار دارد. یا دکتر حسن بنیانیان با ابراز نگرانی از به حاشیه رفتن زیارت امام رضا(ع) در مشهد مقدس درباره آینده این شهر می‌گوید: «وجود امام رضا(ع) عاملی بسیار مهم در متدین کردن کودکان ما است؛ همه کودکان ایرانی وقتی عظمت حرم را حس می‌کنند عظمت دین برای‌شان واضح می‌شود؛ اما این امر اکنون در حال از بین رفتن است و دیگر کودکان به این امر مایل نیستند و کودکانی که به مشهد سفر می‌کنند حرم امام رضا(ع) برای‌شان عاملی مزاحم تلقی می‌شود؛ چراکه به دنبال بهره‌مندی از اماکن تفریحی هستند.» از چه سخن می‌گویند! 
در یک مورد مجموعه‌ای‌ به نام «مشهدمال» شامل هتل پنج ستاره، شهربازی سرپوشیده، یکی از بزرگ‌ترین هایپرمارکت‌های خاورمیانه، سالن‌های سینما، دفاتر اداری و پارکینگ طبقاتی است که طراحی آن با الهام از طرح‌های کشورهای آمریکای شمالی و به دست یک شرکت کانادایی صورت گرفته است! پروژه‌ای که در زمینی به مساحت عرصه ۷۸۰۰۰ متر مربع با زیربنای حدود۵۷۰۰۰۰ متر در یکی از گران‌ترین مناطق شهر مشهد (تقاطع بلوار خیام و خیابان سجاد) در حال احداث است، یا در مثالی دیگرمجموعه دیگری به نام «جهان مال» نیز با تخریب تعداد زیادی از درختان و فضای سبز مشهد با کاربری‌های تجاری در دو قطعه زمین به مساحت‌های حدود ۶۵ هزار متر مربع و دیگری ۱۹ هزار متر مربع احداث خواهد شد. اما این موضوع زمانی اهمیت بیشتری پیدا کرد که اطلاعاتی درباره سرمایه‌گذاران این مجموعه‌ها در رسانه‌ها مطرح شد و مشخص شد در کنار برخی شرکت‌های خارجی و مؤسسات مالی داخلی آستان قدس رضوی نیز یکی از سرمایه‌گذاران اصلی در ساخت چنین مجموعه‌هایی است، چنانچه در پروژه بزرگ مشهدمال ۴۹ درصد آستان قدس و ۵۱ درصد بانک تات و گروه هتل‌های اسلامی روتانا دبی سرمایه‌گذاری کردند. اقدامات غیر همسوی آستان قدس با اهداف آن سؤالات فراوانی را پیش‌روی اذهان عمومی قرارداده است. در حالی که هنوز بسیاری از هموطنان‌مان به دلیل ناتوانایی در اسکان مناسب در شهر مقدس مشهد از زیارت حضرت علی‌بن‌موسی‌الرضا(ع) باز می‌مانند، چرا آستان قدس به جای سرمایه‌گذاری در چنین پروژه‌هایی به ساخت زائرسرا‌ها در شأن زائران امام هشتم(ع) اقدام نکرده است؟ چرا نهادی مانند آستان قدس پروژه‌هایی گران‌قیمت با کاربری غالب فروشگاهی تأسیس کند؟! و ده‌ها ده سؤال دیگر... سؤالاتی که تولیت جدید آستان قدس رضوی نیز پس از در دست گرفتن مسئولیت اداره این آستان مبارک به آنها توجه ویژه کرده و تغییر در روند سرمایه‌گذاری‌های آستان قدس را کلید زد. حجت‌الاسلام ابراهیم رئیسی در انتقادی صریح نه تنها کارهای اقتصادی از نوع مشهدمال و جهان‌مال را محل اشکال دانسته، بلکه بر تجدیدنظر جدی در سیاست‌های اقتصادی این آستان سخن تآکید کرده است. وی با بیان اینکه امروز باید این پرسش را مطرح کنیم که این مجموعه‌ها با حضور برندهای خارجی در آینده چه نسبتی با اقتصاد مقاومتی دارند؟ اضافه می‌کند: «در تبیین سیاست‌های کلان تلاش داریم اقتصاد مقاومتی را به‌صورت نمونه در آستان قدس رضوی اجرایی کنیم، به‌همین دلیل در برخی از پروژه‌هایی که آستان قدس رضوی در آنها مشارکت داشته، اما با اقتصاد مقاومتی تناسبی نداشته‌اند، تجدیدنظر کرده‌ایم.»
پروژه‌هایی همچون «مشهد مال»، «جهان مال» و امثال آن، تنها صرف هزینه برای ساخت واحد‌های تجاری برای برندهای مختلف خارجی است و با تولید ملی، توسعه صنعت کشور و تحقق اقتصاد مقاومتی تناسبی ندارد.
 امروز نگاه آستان قدس رضوی در حوزه اقتصاد، کمک به توسعه کسب‌وکارهای دانش‌بنیان مبتنی بر تولید ملی با بهره‌گیری از نیروهای متخصص داخلی بوده و مطالعات برای ایجاد سازوکاری مناسب برای تحقق این هدف نیز آغاز شده است.
سخنان قابل تقدیر و تحسین‌برانگیز تولیت آستان قدس رضوی نشان می‌‌دهد حضور یک مدیر در تراز انقلاب اسلامی در رأس مجموعه‌ای چون آستان قدس رضوی تا چه حد می‌تواند در پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی در زمینه‌های مختلف اقتصادی و فرهنگی و... تأثیرگذار بوده و به تحقق آنها کمک کند.


در روزهاي اخير و در موعد يك‌سالگي برجام، «سيدعباس عراقچي» و «حميد بعيدي‌نژاد» كه هر دو از چهره‌هاي شاخص تيم مذاكره‌كننده دولت هستند، اظهاراتي را در رسانه‌ها بيان كرده‌اند كه تناقضاتی دارد.
اولین تناقض در اظهارات آقای عراقچی که در رسانه ملی پخش شد، مشهود است؛ وي در بخشي از اظهاراتش و در پاسخ به چرايي تداوم تحريم‌ها گفته است: «از اول هم قرار نبود تحريم‌هاي غيرهسته‌اي لغو بشود و حتي در سند ژنو هم نوشته شده تحريم‌هاي مرتبط با هسته‌اي. چون ما در مورد هسته‌اي مذاكره مي‌كرديم.» (۱)
اين صحبت‌ها در حالي مطرح می‌شود كه رئيس‌جمهور يك‌سال پیش و در روز اعلام توافق برجام، در مقابل افكار عمومي گفته بود: «امروز به ملت شريف ايران اعلام مي‌كنم، تمام تحريم‌ها حتي تحريم‌هاي موشكي، تسليحاتي و اشاعه‌اي به صورتي كه در قطعنامه بوده، لغو مي‌شود.» (۲)
آقای روحاني همچنين 16 ماه پیش، يعني در روزهاي حوالي توافق لوزان اظهار كرده بود: «ما هيچ توافقي را امضا نخواهيم كرد مگر اينكه در روز اول اجراي توافق تمامي تحريم‌ها فوراً لغو شود.»(۳)
روحاني، چند روز پیش از آن و در 14 فروردين 94 نيز در گفت‌وگو با رسانه ملي تصريح كرده بود: «در گام دوم، ما هم حفظ حقوق هسته‌اي را داريم، هم رفع تحريم‌ها و هم تعامل سازنده با جهان؛ در توافق پيشِ‌رو كه گام سوم خواهد بود كه تا تيرماه (94) خواهد بود؛ گام چهارم نيز گام اجراي توافقات نهايي (در دي ماه 94) است. طبق اين چارچوب همه تحريم‌ها چه مالي، اقتصادي و بانكي در همان روز اجراي توافق لغو خواهد شد.» (۴)
رئيس ستاد پيگيري اجراي برجام همچنین درباره شروط نُه‌گانه رهبر معظم انقلاب درباره برجام، گفته است: «برخي (شروط) مربوط به حين اجراي برجام مي‌شود كه آنها نيز مدّ نظر است، يكي از الزامات ايشان اين است كه هر تحريم جديد از سوي آمريكا اعمال شود، ولو غيرهسته‌اي باشد؛ از نظر ما نقض برجام است. مواردي اگر باشد ما به عنوان وزارت خارجه به هيئت نظارت بر برجام گزارش مي‌دهيم. اين هيئت تصميم مي‌گيرد كه نقض هست يا نه و آيا نقض فاحش است يا نه. ما به عنوان وزارت خارجه و ستاد نظارت بر برجام دقيقاً رصد مي‌كنيم و گزارش مي‌دهيم. تصميم‌گيري با هيئت نظارت است.»
اين اظهارات در حالی مطرح می‌شود که شخص عراقچی مدتي پيش در مصاحبه ديگری در رسانه ملي به صراحت عنوان داشت كه برجام بر اساس متن حقوقي خود نقض نشده است؛ اما بر اساس شروط رهبر معظم انقلاب نقض شده است.(۵)
مسئله لاينحلّ ديگري كه در صحبت‌هاي عراقچي وجود دارد، اين است كه گويا براي ستاد برجاميان مسئله «نقض» بر دو نوع است و به دو حالت «نقض» و «نقض آشكار» تقسیم مي‌شود.
اظهارات عراقچي درباره تفاوت‌هاي نقض، همچنين به صورت ديگري در صحبت‌هاي اخير حميد بعيدي‌نژاد، ديگر عضو مذاكره‌كننده تيم هسته‌اي دولت آقاي روحاني آشکار شد و
وی به خبرنگار فارس گفت که نبايد اين تصور را داشته باشيم كه هر بدعهدي به نقض برجام منجر مي‌شود.(۶)
 گفتنی است، عراقچی در جاي‌جاي صحبت‌هاي خود به دشمني‌ها، بدعهدي‌ها و مانع‌تراشي‌هاي آمريكا اشاره و اين‌گونه تصريح مي‌كند كه مذاكره ما صرفاًً در زمینه پرونده هسته‌اي بوده و براي همين نبايد از دشمني‌هاي آمريكا تعجب كنيم. او مي‌گويد: «بايد فرض را بر اين بگذاريم كه كماكان با دشمني طرف هستيم كه از هر فرصتي استفاده مي‌كند و تا زماني كه جمهوري اسلامي ايران جمهوري اسلامي ايران است و آمريكا، آمريكا؛ اين شيطنت‌ها، بدجنسي‌ها وجود دارد» و «با برجام دشمني آمريكا با ايران به پايان نرسيده است». شايد بتوان گفت كه اصلي‌ترين قسمت «وارونگي» در سخنان عراقچي همين صحبت‌ها باشد. حال چه کسی متولی است تا‍ پاسخ این تناقضات را بدهد؟ 
*پی‌نوشت‌ها در دفتر نشریه موجود است.

 منصوره خداوردی/ شاید زمانی تنها نگران ورود بی‌رویه محصولات مصرفی خارجی به کشورمان بودیم و از واردات خودرو، تلویزیون، ماشین لباسشویی و... با فلان نشان خارجی انتقاد می‌کردیم و اقتصاددانان درباره آسیب‌های آن هشدار می‌دادند؛ اما امروز و در دوران پسابرجام مسئله واردات جنبه گسترده‌تری به خود گرفته، تا جایی که پای برندهای مواد غذایی خارجی نیز به کشور باز شده است. حالا دیگر حضور مواد غذایی خارجی در کشور به قفسه هایپرمارکت‌های شمال شهر تهران محدود نیست و دیگر فرقی نمی‌کند در شمال، جنوب، شرق یا غرب تهران ساکن باشید! فرقی نمی‌کند به هایپرمارکت‌ها بروید یا سوپرمارکت‌ها؛ چراکه محصولات وارداتی در قفسه بیشتر فروشگاه‌ها وجود دارد و حتی در شهرهای کوچک نیز می‌توان کالای تولید شده در کیلومترها دورتر از مرزهای کشور را خریداری کرد! برخی مشاهدات نشان می‌دهد، به‌تازگی حتی فروش آب‌های معدنی تولید نروژ و اتریش نیز آغاز شده است و با قیمت‌های نجومی در برخی از مغازه‌ها به فروش می‌رسد! اما واردات مواد غذایی خارجی و سود حاصل از گردش مالی حدود 27 درصد از هزینه خانوارهای ایرانیان همه هدف کشورهای خارجی، به‌ویژه غربی‌ها برای ورود به بازار مواد غذایی کشورمان نیست و اهداف پنهانی نیز وجود دارد. این کشورها از یک سو در تلاشند با واردات انبوه و حتی سرمایه‌گذاری مستقیم، بازار و صنایع تولید مواد غذایی ایران را در دست بگیرند، چنانچه یکی از مسئولان بورس با اشاره به این رویکرد دولت‌های غربی اعلام می‌کند، بیشترین علاقه‌مندی کشورهای اروپایی‌ها در سرمایه‌گذاری در ایران مربوط به خرید سهام شرکت‌های صنایع غذایی کشورمان است؛ همچنین یک منبع آگاه در وزارت صنعت و معدن از تلاش گروه‌های دیپلماتیک غربی که در دوران پسابرجام به کشور ما آمده‌اند، برای به دست آوردن سهمی از بازار صنایع غذایی خبر می‌دهد و می‌گوید که تاکنون چندین سند مهم در این زمینه میان ایران و کشورهای اروپایی، از جمله کشور فرانسه امضا شده است. رئیس کانون انجمن‌های صنایع غذایی ایران با تأیید این خبر، از ورود قریب‌الوقوع برندهای صنایع غذایی اروپایی به کشور سخن می‌گوید.
از سوی دیگر، این کشورها درصدد حضور برند‌های مطرح رستوران‌هایی، چون «کی‌اف‌سی» و «مک‌دونالد» در کشورمان هستند تا از این طریق منافع اقتصادی کلانی به دست آورند.
اما چرا کارشناسان و بسیاری از اهالی صنعت و فرهنگ از ورود گسترده کشورهای خارجی به ایران ابراز نگرانی می‌کنند؟ چه اشکالی دارد که محصولات با کیفیت خارجی (البته اگر محصول با کیفیت وارد شود) در دسترس مردم قرار بگیرد؟ 
در پاسخ به این پرسش‌ها باید گفت، تجربه تاریخی دیگر کشورها و همچنین شناخت ما از غربی‌ها و سیاست‌های‌شان نشان می‌دهد، نفع اقتصادی و ارائه محصول باکیفیت همه ماجرای تلاش غرب برای حضور در بازار مواد غذایی ایران نیست. متخصصان این حوزه در این‌باره می‌گویند: اگر حتی از دلایل اقتصادی ورود بیگانگان به این بازار بزرگ و راهبردی، مانند خروج ارز از کشور، کاهش تولید ملی، افزایش بیکاری، آسیب‌پذیری کشور در مواقع حساس و... بگذریم و حتی اگر از مقاصد بیولوژیکی و دستکاری در مواد غذایی با اهداف خاص و به منظور تأثیرگذاری بر نسل ایرانی‌ها چشم‌پوشی کنیم، نمی‌توانیم به سادگی از اهداف فرهنگی غرب از ورود به بازار مواد غذایی کشورمان عبور کنیم یا آن را نادیده انگاریم. شاید بپرسید که چه اهداف فرهنگی می‌تواند در پس حضور در بازار مواد غذایی  از سوی دولت‌های غربی وجود داشته باشد؟!
در یک نمونه بسیار واضح می‌توان تغییر سبک زندگی و تحول فرهنگی به واسطه توسعه فروشگاه‌های مک‌دونالد را مطرح کرد؛ موضوعی که زنگ هشدار درباره اوج گرفتن استفاده از حربه دیپلماسی غذایی (Gastro diplomacy) در برابر کشورمان در دوران پسابرجام را به صدا درمی‌آورد. در این‌باره باید گفت، شعار اصلی این راهبرد فتح قلب‌ها و ذهن‌ها از طریق اشتها است. در واقع دیپلماسی غذایی که به آن دیپلماسی آشپزی و سیاست غذایی نیز گفته می‌شود، نوعی از دیپلماسی عمومی است که در آن غذا ابزاری برای تحمیل فرهنگی و تبدیل تعاملات دولت ـ دولت به سطح دولت ـ عامه است؛ سیاستی که آمریکایی‌ها آن را با عنوان «با ما آشنا شوید ما را دوست خواهید داشت» پیگیری می‌کنند و می‌کوشند سبک زندگی جوامع هدف خود را از این طریق تغییر دهند! چنانچه کاظم انبارلویی درباره تأثیرگذاری این برندها در سرنوشت کشورها و استفاده از این دیپلماسی می‌گوید: «زمانی که شوروی به سبب اتخاذ استراتژی نادرست، به لحاظ اقتصادی و سیاسی درنهایت ضعف و سستی قرار داشت، هجوم تبلیغات، نمادها و سمبل‌های غربی مانند مک‌دونالد، به لحاظ فرهنگی نیز فروپاشی شوروی را تسهیل و تسریع کرد.»
این راهبرد آن‌قدر برای کشورهای غربی، از جمله آمریکایی‌ها اهمیت دارد که حتی در دوران تحریم که به گمان خود قرار بود ایران را فلج کنند، هیچ محدودیتی برای صادرات مواد غذایی به ایران ایجاد نکردند و شرکت‌هایی، مانند کوکاکولا و... بدون هیچ محدودیتی فعالیت خود را در ایران دنبال کردند. 

 محمدرضا قاسم‌آبادی/ هنوز چند روزی از دیدار مقام‌های سعودی و محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین (عامل مشترک دو رژیم سعودی و صهیونیستی) با منافقین در پاریس نگذشته است که حالا زمزمه‌های حمایت صهیونیست‌ها از جدایی‌طلبان کرد ایران به گوش می‌رسد؛ گویا پس از آشکار شدن عادی‌سازی روابط عربستان سعودی با رژیم غاصب صهیونیستی، سناریویی جامع و پیچیده برای آشوب‌سازی در درون ایران در دستور کار اتاق فکر مشترک سعودی‌ها و صهیونیست‌ها قرار گرفته است.
در همین راستا، به تازگی روزنامه «جروزالم پست» در یکی از سرمقاله‌های خود با پرداختن به مسئله کُردها در منطقه غرب آسیا، نوشته است: «دلایل زیادی وجود دارد تا اسرائیل[رژیم صهیونیستی] از کردها حمایت کرده و همکاری‌های دوجانبه را تقویت کند.»
این روزنامه صهیونیستی با ادعای اینکه کردها، رژیم صهیونیستی را متحد خود می‌دانند، دلایل خود را این‌گونه مطرح کرده است: «کردها و اسرائیل دشمن‌های مشترکی دارند. پیشمرگه‌های دولت منطقه‌ای کردستان در عراق اثبات کرده‌اند که مؤثرترین نیرو در مبارزه با داعش هستند. کردهایی که تحت حزب دموکراتیک کردستان ایران سازمان‌دهی شده‌اند، از معدود نیروهای مخالف مؤثر در برابر سپاه پاسداران هستند. طی چند ماه گذشته آنها حملات خود را احیا کرده و ده‌ها سرباز ایرانی را کشته‌اند.»
نکته تأمل‌برانگیز اینجاست که این منبع صهیونیستی با اشاره به اینکه همکاری با کردها بخشی از راهبرد «پیرامونی» است، تصریح کرده است: «تأسیس منطقه خودمختار کردها در عراق بخشی از پدیده بزرگ‌تر ظهور گروه‌های شبه‌دولتی در منطقه است.» 
با نگاهی تحلیلی به گفته‌های این روزنامه صهیونیستی که از اجرای سیاست‌های جدید رژیم غاصب صهیونیستی در منطقه حکایت دارد و همچنین با توجه به آشکار شدن ارتباط‌گیری رژیم تکفیری سعودی با جریان ملحد منافقین، به خوبی می‌توان به اجرای سناریویی پیچیده و هدفمند از سوی ائتلاف عبری ـ عربی پی برد که هدفش ایجاد آشوب داخلی در ایران است؛ سناریویی که در دو سطح پیگیری می‌شود: بخشی از آن را سعودی‌ها دنبال می‌‌کنند و بخش دیگر آن را گویا صهیونیست‌ها می‌خواهند با هواداران اکراد جدایی‌طلب در داخل ایران تکمیل کنند. حال برای روشن‌تر شدن این سناریو و معادلات پشت پرده آن، ذکر چند نکته مهم ضرورت می‌یابد که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت.
نخست، با توجه به اینکه جریان صهیونیسم بین‌الملل در پروژه انحطاط و تخریب بیداری اسلامی در منطقه با توان چند لایه جمهوری اسلامی ایران روبه‌رو و دچار چالش شده است، از این رو برای برون‌رفت از چالش فوق، نظام سلطه در سناریویی جدید ائتلافی منطقه‌ای علیه جمهوری اسلامی ایران با سکّانداری رژیم غاصب صهیونیستی و رژیم تکفیری سعودی ایجاد کرده است. نهادهای امنیتی و سیاسی صهیونیسم با تشکیل ستاد عملیات مشترک در ائتلاف فوق، پرونده‌های مختلف تعریف شده را در دستور کار این ائتلاف قرار داده‌اند که یکی از آنها، ایجاد بحران و آشوب درونی در ایران با استفاده از ظرفیت‌های داخلی است؛ از این رو اینکه صهیونیست‌ها در شرایط فوق، به یکباره از سیاست حمایتی خود از اکراد جدایی‌طلب سخن می‌گویند، چیزی جز اجرای بندهایی از یک سناریوی پیچیده علیه جمهوری اسلامی ایران نخواهد بود.
دوم، اینکه در سال‌های اخیر تعداد زیادی از سیاستمداران صهیونیستی، از جمله «بنیامین نتانیاهو» نخست‌وزیر؛ «شیمون پرز» رئیس و «آیلت شاکد» وزیر دادگستری این رژیم از حق کردها برای خودمختاری و به رسمیت شناخته شدن آنها حمایت می‌کنند و از سویی به افزایش توان اقتصادی و نظامی همت می‌گمارند، چیزی جز استفاده از ظرفیت اکراد در معادلات منطقه نخواهد بود؛ البته این بار به منظور استفاده از آن برای آشوب در مرزهای جمهوری اسلامی ایران به کار گرفته خواهد شد.
سوم و نکته پایانی، نظام سلطه و مهره‌های منطقه‌ای آن باید این نکته مهم را به خاطر داشته باشند که توسل به چهره‌های منافق منفور و شورشیان بدنام و بی‌اقبال در ایران پیش از وقوع هر سناریویی، مانند چنگ انداختن به صورت شیر نر شرزه‌ای است که صدای غرش آن از حنجره دلاورانی، مانند مدافعان حرم به گوش جهان رسیده است.

 شهریار اقتصاد/ عقد معین: عقدی است که در قانون عنوان خاص و مشخصی دارد و به لحاظ اهمیت قانونگذار شرایط و آثار آن را معین کرده است؛ مانند عقد بیع و اجاره که به صراحت شرایط انعقاد عقد بیع و اجاره در قانون مدنی تبیین شده است.
عقد نامعین: عقدی است که در قانون مدنی عنوان خاصی ندارد و شرایط انعقاد و آثار آن تابع قواعد عمومی قراردادهاست؛ مانند قرارداد مربوط به تألیف کتاب. باید توجه داشت که نامگذاری متعاقدین برای عقد تأثیری در ماهیت عقد نداشته و در نهایت دادرس و قاضی، صلاحیت بررسی ماهیت عقد در جهت اجرای نام واقعی آن را دارد.
عقد عهدی: عقدی است که نتیجه آن، انتقال یا سقوط تعهد است. چنانچه تعهد برای متعاقدین ایجاد شود، به آن عقد دو تعهدی یا تعاهدی گویند؛ مانند قولنامه‌هایی که معمولاً افراد تنظیم می‌کنند. اگر تعهد صرفاً برای یکی از طرفین قرارداد ایجاد شود، به آن عقد یک تعهدی گویند؛ مانند تعهد به عدم فروش که تعهد متوجه یک شخص است.
عقد تملیکی: عقدی است که نتیجه آن انتقال مال از ملکیت یک شخص به شخص دیگر باشد که به اشکال مختلف نیز متصور است. در عقد معوض مانند بیع مستفاد از ماده  338قانون مدنی یا عقد مجانی، مانند عقد هبه مستنداً به ماده 795 قانون مدنی یا تملیک عین، مانند عقد بیع یا تملیک منافع، مانند عقد اجاره (ماده 466 قانون مدنی).
عقد رضایی: عقدی است که به محض ایجاب و قبول از سوی طرفین قرارداد، منعقد می‌شود، البته در شرایطی که طرفین قرارداد شرایط لازم برای انعقاد قرارداد را داشته باشند و ماده 190 قانون مدنی نیز مراعات شود؛ مانند عقد بیع.
عقد عینی: عقدی است که افزون‌بر ایجاب و قبول، قبض نیز شرط صحت آن است؛ مانند وقف. (ماده 47 قانون مدنی و عقد هبه ماده 798 قانون مدنی)
قبض در عقود عینی «شرط صحت است» نه شرط لزوم. به این معنا که تا قبل از قبض منافع منفصله راجع به قرارداد متعلق به انتقال‌دهنده است؛ در صورتی که اگر قبض شرط لزوم بود، به محض ایجاب و قبول از سوی متعاقدین عقد واقع شده و منافع آن نیز متعلق به انتقال گیرنده بود. (ماده 830 قانون مدنی) 
در عقود اصل بر رضایی بودن عقد است و عقود عینی محصور بوده و جزء استثناها می‌باشد.
عقد محقق: عقدی است که در آن عوضین معلوم و مشخص است و متعاقدین در هنگام انعقاد قرارداد نسبت به حدود تعهدات، کاملاً مطلعند؛ مانند عقد بیع.
عقد احتمالی: عقدی است که نفع و زیان ناشی از عقد در هنگام انعقاد عقد قابل ارزیابی نباشد و مشروط به یک امر احتمالی و اتفاقی باشد؛ مانند عقد بیمه.
عقد اصلی: عقدی است که وجودش قائم به خویش است؛ بنابراین به عقد دیگری وابستگی ندارد.
عقد تبعی: عقدی است که اصالت نداشته و وجود آن تابع وجود عقد دیگری است؛ مانند عقد رهن، ضمان، حواله.
عقد مغابنه‌ای: عقدی است که طرفین قرارداد تلاش دارند با اتکا به کیاست و هوش، سود بیشتری نصیب خود کنند، مانند بیع
عقد مسامحه‌ای: عقدی است که مبتنی بر گذشت و چشم‌پوشی می‌باشد؛ مانند عقد هبه صلح بلاعوض.
در عقد مغابنه‌ای علم تفصیلی به مورد معامله برای متعاقدین لازم و ضروری است؛ اما در عقود مسامحه‌ای علم اجمالی کافی برای  انجام معامله می‌باشد. بنابراین در عقد مسامحه‌ای اصولاً خیار غبن و در عقد مغابنه‌ای خیار شرط مادام‌العمر و بلندمدت وجود ندارد.