امام على‌بن‌موسى رضا(ع) در پاسخ به پرسش‌هاى محمدبن‌سنان، چنين نوشت: «خداى تعالى عقوق والدين را حرام فرمود؛ چراكه در آن، ناسپاسى خداى تعالى و والدين و كفر نعمت است و ابطال شكر و كمى و انقطاع نسل. از آن رو كه در عقوق والدين، ارج ننهادن به والدين و حق‌ناشناسى و قطع ارحام نهفته و نتيجه‌اش آن است كه والدين به سبب آنكه فرزند از احسان به آنان خوددارى مى‌کند، از داشتن فرزند و تربيت آن اجتناب ورزند.»
«إِنَّا نَحْنُ‏ نَزَّلْنا عَلَيْكَ تَنْزِيلاً الْقُرْآنَ * فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَ لا تُطِعْ مِنْهُمْ آثِماً أَوْ كَفُورا» (انسان/ 23 و 24)
مسلماً ما قرآن را بر تو نازل كرديم. پس در (تبليغ و اجراى) حكم پروردگارت شكيبا باش و از هيچ گنهكار و كافرى از آنان اطاعت مكن. در اینجا خطاب به پیامبر(ص) به دو نکته اشاره می‌فرماید:
۱ـ دستور به استقامت
2ـ دستور به تبعیّت از خداوند و اینکه از دیگران تبعیّت نکند.
در آیه 23 با تأکید فراوان، خطاب به پیامبر(ص)، حتمیّت قصه را بیان می‌کند. معنای آیه این است: این را بدان؛ ما، فقط قرآن را برای تو نازل کردیم؛ یک نازل کردنی که کیفیت نزول را برساند. این درباره کسانی است که به پیامبر(ص) می‌گفتند: اینهایی که تو می‌گویی شعر است و تو از کتب یهود و نصاری یاد گرفته‌ای و نمی‌خواستند قبول کنند که سخنان پیامبر(ص) از ناحیه خدا نازل شده و خدای متعال به او وحی کرده است.
در اینجا تأکیدها برای این است که بدانید، ما قرآن را بر تو نازل کردیم و دیگران هم بدانند که این کاری است که خدای متعال کرده است. ما قرآن را برای تو نازل کردیم و در مقابل این نزول قرآن، از تو چیزهایی را می‌خواهیم و قرآن را برای تو فرستادیم، نه برای اینکه نگاهش کنی! نه برای اینکه بخوانی! نه برای اینکه ابزار دست داشته باشی! چون پیامبر مسئولیت‌پذیر است. خیلی بزرگ و عظیم است دستورات خدا؛ در مقابل مشرکان و دنیای جهالت و انسان‌های لجوج و متعصّب، پیامبر چه باید بکند، چه توقعاتی از ایشان هست و چه خواسته‌هایی از دیگران دارند. 
و لذا آیه بعد این معنا را می‌فرماید: «فَاصْبِرْ لِحُكْمِ‏ رَبِّكَ» بعد از نزول آیات، پیامبر(ص) چند دستور را دریافت می‌کند:
۱ـ «فَاصْبِرْ لِحُكْمِ‏ رَبِّكَ»؛ اینکه تو باید صبور باشی و مقاومت کنی در مقابل ِ«حُكْمِ‏ رَبِّكَ»؛ یعنی حکم پروردگارت، آن کسی که تو را آفریده، خلق کرده و مربی تو و تو را تربیت کرده و سرپرست توست. صبور باش در پیاده کردن حکم پروردگارت و در این مسیر انحرافی هم نداشته باش. اولاً به صبر دستور می‌دهد. یک رهبر و مسئول در امتی باید خیلی صبور باشد، در مقابل مشکلات شرح صدر داشته باشد.
۲ـ مقاومت، به ویژه در پیاده کردن احکام و اجرای فرمان و دستور (الهی)، صبور باشد و پافشاری بکند، ایستادگی کند و مقاومت کند تا درست اجرا بشود.
یک موقع انسان چیزی را ابلاغ می‌کند و بعد رها می‌کند و خیلی موارد ما دیدیم که حکمی و دستوری می‌دهند و رها می‌کنند، یا قانونی را می‌گذراند و دنبال نمی‌کنند، خوب عمل نمی‌شود، رها می‌شود و این بی‌حالی است و صبر نمی‌کنند. این گرفتاری ماست در کشور که ممکن است به عنوان قانون، یک دستور از احکام الهی تصویب و یا ابلاغ شود؛ ولی پافشاری برای اجرای حکم خدا نمی‌کنیم! رها می‌کنیم. این روش (کسالت و راحت‌طلبی) نمی‌شود؛ چراکه گاهی راحت‌طلبی و در توجیه آن گفته می‌شود: شرایط ندارد، نمی‌شود، مقدور نیست. گاهی هم تنبلی و بی‌حالی است، یا گاهی از عواقب آن می‌ترسد. شاید این اجرا علیه خودم باشد، یا اینها (اشخاص) علیه من موضع بگیرند؛ لذا خیلی مواقع در تشکیلات اداری می‌بینیم حکم خدا اجرا نمی‌شود.
۳ـ خداوند به پیامبر(ص) می‌فرماید: حکم را اجرا کن و بعد می‌گوید: «فَاصْبِرْ لِحُكْمِ‏ رَبِّكَ» برای اجرای حکم پروردگارت صبر کن؛ نه حکم دیگران و هوای نفس و ترس از عدم پذیرش دیگران و نه برای رضایت دیگران دشمنی خدا را انتخاب کردن؛ که یک عده‌ای دشمنی خدا را می‌گیرند برای رضایت دیگران، خداوند او را به خودش واگذار می‌کند.
روایت هم دارد؛ یک عده‌ای «مَنِ التَمَسَ رِضَى‏ اللهِ بِسَخَطِ النّاسِ رَضِىَ اللهُ عَنهُ وَ أَرضَى عَنهُ النّاسَ» کسی که رضایت خدا را بر رضایت مردم انتخاب کند و اگر دشمنی مردم را به دست آورد، غصه‌ای ندارد که خداوند او را کمک می‌کند. بنابراین کسی که حکم خدا را اجرا کند و رضایت خداوند را داشته باشد، خداوند او را در برابر مخالفان یاری می‌کند.
امام(ره) در مورد اجرای فرمان خدا صبور و مقاوم بود. در دو جا در سفر کویت و پاریس، پیش از رفتن به سفر کویت سروان شاکر مسئول استخبارات (ساواک) آنجا بود و خیلی هم قوی و پرشوکت با پنجاه نفر به دیدن امام(ره) آمد. ایشان اول اجازه نمی‌دادند چون او اول وقت خصوصی می‌خواست، این سروان شاکر گفت: ما با دولت و شاه ایران قرار گذاشتیم که شما دیگر عراق حرکت‌هایی و کاری به جز درس و بحث نداشته باشید. میهمان ما باشید همین‌جا و ما پذیرایی می‌کنیم. کار به نهضت و قیام نداشته باشید. امام(ره) فرمودند: من نمی‌توانم، من به ملتم و مردم تعهد دارم و کارم را انجام می‌دهم. خیلی به اینها برخورد. آن کسی که رئیس استخبارات آن روز عراق بود واقعاً مردم را به صلّابه می‌کشید. یک جهنمی درست کرده بودند در عراق که واقعاً کسی جرئت نفس کشیدن نداشت؛ اما امام(ره) ایستادند، نترسیدند، فرمودند من نمی‌توانم و کار به شما ندارم، من با مردم هستم. هر چه گفت؛ امام یک چیزی جواب دادند. از شجاعت و جرئت امام(ره) در مقابل این شرور، تعجب کردیم و نگران شدیم که اینها قرار است چه بکنند و چه بلایی بر سر امام(ره) بیاورند. نقشه هم کشیدند، فردا خانه امام را محاصره کردند و تلفن‌ها را قطع کردند و حتی ما همراهان امام را نگذاشتند برویم. فردا مردم وارد شدند که تلفن‌ها را وصل کردند. ولی از آنجا شروع شد که امام(ره) تصمیم گرفتند که برویم و بعد به ما گفتند برنامه‌ریزی کنید و قبلاً هم که در مقابل شاه آن‌طوری (با شجاعت) می‌ایستاد. در زندان هم؛ وقتی در پانزده خرداد ایشان را دستگیر کرده بودند و بردند به آن پادگان نظامی، امام(ره) را تهدید کرده بودند. پاکروان رفته بود؛ امام را تهدید کرده بود، امام(ره) فرموده بود که من از این تهدیدات شما نمی‌ترسم. امام(ره) ایستادگی برای دین و حکم خدا «فَاصْبِرْ لِحُكْمِ‏ رَبِّكَ» داشت.
در پاریس وقتی رفتیم و یک مقدار کارهای نهضت شروع شده بود و در نوفل لوشاتو مردم جمع شده بودند، شاه احساس خطر کرده بود که دیده بود تمام دنیا توجه‌شان به آنجا جمع شده بود. بعد وزیر خارجه و وزیر کشور فرانسه آمده و گفته بودند که آقا ما تحت فشار آمریکاییم و شما میهمان ما هستید، اما سعی کنید که کار به مسائل انقلاب و ایران نداشته باشید. امام فرمودند که من فکر می‌کردم فرانسه یک کشور دموکراسی است، فکر نمی‌کردم که فرانسه هم مستعمره ایران باشد. این حرف خیلی برای آنها سنگین آمد. آنها دیدند فایده ندارد، رفتند. ولی بعد در پیام خصوصی به حاج‌احمد آقا گفته بودند به آقا بگویید هر کار می‌خواهند بکنند، ما این کار را کردیم (به ایشان تذکر دادیم) برای اینکه دنیا بفهمد و حال این جواب محکم امام(ره) بود که اینها به این نتیجه رسیده بودند.
۴ـ «وَ لاتُطِعْ مِنْهُمْ آثِماً أَوْ كَفُورا» پیامبر! مبادا در کارت مطیع دیگران باشی. آثِماً به معنای گنهکار و فاسقان و فاجران. «كَفُوراً» هم به یک معنا به معنای کافر، افرادی که کافرند. ای پیامبر(ص) تو نباید از فاسقان و کافران متابعت کنی. تو باید مطیع خدا باشی. گنهکاران که می‌گویند فلان کار را بکن می‌خواهند لهو و لعب و فسق و فجور داشته باشند. نه تو حق نداری این کار را بکنی.

 حجت‌الاسلام والمسلمین سیدابراهیم رئیسی/ نظام‌سازی قرآنی بر چهار اصل ۱ـ اقامه نماز؛ ۲ـ ایتای زکات؛ ۳ـ امر به خوبی‌ها و پاکی‌ها و ۴ـ نهی از زشتی‌ها و پلشتی‌ها متمرکز شده است. پایه هر آنچه در ایتای زکات و امر به معروف و نهی از منکر در نظر گرفته می‌شود، اتصال به خداوند بوده که جلوه کامل آن در نماز است.
نماز حتی برای کسانی که ترجمه آیات قرآن را نمی‌دانند دارای اهمیت است. برای این افراد این موضوع اهمیت دارد که با مخاطبی سخن بگویند که بر حال و احوال آنها فائق بوده و این مقدمه سلوک الی‌الله است.
قله عبودیت نماز است و نماز نه تنها برای انسان‌های مبتدی که در نخستین گام سلوک الی‌الله هستند؛ بلکه برای انسان‌هایی که در اوج عبودیت نیز قرار دارند، اهمیت دارد.
نماز قربانی است برای تقرب جستن به حضرت حق و باید توجه داشت هر آنچه در عالم است یک جلوه الهی بوده و خود انسان هم آیاتی از آیات نورانی خداوند است. هر آنچه در عالم است تسبیح‌گوی ذات مقدس خداوند است و جلوه رحمت الهی را نشان می‌دهد که ما باید چشم خود را باز کرده و این جلوه‌ها را نظاره کنیم.
انسان علاوه‌بر شناسنامه ظاهری دارای شناسنامه روح و روان است.‌ ما باید در مسیر اقامه نماز گام برداریم تا خداوند عنایت خود را به ما مبذول دارد. نماز به مثابه سیمای مکتب شروط اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و اعتقادی دارد. در شرط سیاسی نماز پذیرفتن ولایت، در شرط اجتماعی نماز غیبت نکردن از دیگران و در شرط اجتماعی با دیگران بودن و خدمت به دیگران تأکید شده است.
هیچ لذتی بالاتر از نجوای با خداوند نیست، نماز باید در جامعه اقامه شود و با اقامه شدن آن باید تمامی بایدها و نبایدها در زندگی فردی و اجتماعی در چهار مؤلفه
۱ـ اخلاق؛ ۲ـ عقلانیت؛ ۳ـ عدالت و ۴ـ توحید وجود داشته باشد.


 محمد نورائی/ بر اساس آمارهای موجود، تجارت اسباب‌بازی سومین تجارت پر سود جهان پس از تولید مواد مخدر و تسلیحات نظامی است و کشور چین، بزرگ‌ترین تولیدکننده اسباب‌بازی در جهان به شمار می‌رود. توسعه فناوری و گسترش تبلیغات به این بازار سودآور، رونقی صد چندان به آن بخشیده است و هر روز اسباب‌بازی جدیدی به بازار عرضه می‌شود. مصرف سرانه اسباب‌بازی در ایران حدود یک سوم مصرف اسباب‌بازی در آسیا و یک هفتم شاخص جهانی است (شاخص جهانی مصرف اسباب‌بازی 34 و در ایران تنها 5 است) و فاصله زیادی با نرخ جهانی دارد. این مسئله  از جوانب مختلف قابل بررسی است. گفتنی است، بازار اسباب‌بازی در ایران برای عرضه‌کنندگان بسیار مناسب بوده و فاصله معناداری تا نقطه اشباع دارد.
 
بازار اسباب‌بازی
صادرات اسباب‌بازی‌های ساخت چین در سال 2007 به حدود 63 میلیارد دلار رسید. در همین سال  صادرات کالاهای بازی و ورزشی از هنگ‌کنگ به فرانسه حدود 288 میلیون دلار بود. همچنین، تولید ناخالص تجارت اسباب‌بازی در هند حدود 630 میلیون دلار است. گفتنی است، ایتالیا در تولید اسباب‌بازی‌هایی که با باتری کار می‌کنند، رتبه اول جهانی را دارد و هند با داشتن 800 بازار توزیع اسباب‌بازی از پردرآمدترین خرده‌فروشی‌های اسباب‌بازی در جهان است. در این میان دولت چین با کاهش قابل توجه میزان مالیات بر صادرات کالاهای بازی، گوی سبقت را از سایر عرضه‌کنندگان بازی در جهان ربوده است.
 مشکل اصلی موجود در صنعت اسباب‌بازی، نداشتن فناوری روز، دانش و علم در این حوزه و نبود صنف اسباب‌بازی در کشور است. حدود 30 درصد از کل فروش اسباب‌بازی‌ها مربوط به عروسک‌هاست که 70 درصد آن وارداتی است و 30 درصد آن در کشور تولید می‌شوند که 45 درصد تولیدات نیز کپی از کالاهای وارداتی است و هیچ شباهتی به فرهنگ ما ندارد. در این راستا، آیین‌نامه شورای نظارت بر ساخت، طراحی، واردات و توزیع اسباب‌بازی کودکان تدوین شده و منتظر تأسیس «بنیاد ملی اسباب‌بازی» از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی هستیم.
برای نمونه باربی، عروسک آمریکایی از پیشقراولان هجمه فرهنگی و از جدی‌ترین سربازان جنگ نرم است که به تنهایی توانسته است در نیم قرن اخیر یک الگوی آمریکایی برای دختران بی‌شماری از سراسر جهان باشد و آداب، رسوم و باورهای آمریکایی را به‌طور ظریفی به خواست‌های فرهنگی آنها مبدل سازد.

ویژگی‌های باربی
باربی نماد و سمبل فرهنگ آمریکایی با ویژگی تجمل‌گرایی، مدگرایی و مصرف‌گرایی است که تلاش می‌کند به همراه خیل عظیم لوازم جانبی، نوع زندگی آمریکایی را به کودکان جهان تحمیل کند. این عروسک در عرصه‌های سیاسی حضور چشمگیر داشته است؛ برای نمونه پس از واقعه 11 سپتامبر، باربی با پوشیدن لباس نظامیان ضدتروریست، به تهییج افکار عمومی پرداخت.
 پس از جنگ عراق، در چنگال تروریست‌های مستقر در عراق دستگیر می‌شود و در تصویر پشت سر او پرچمی با نماد‌های اسلامی قرار دارد و به این ترتیب اشغال عراق به دست ارتش آمریکا را توجیه می‌کند. عروسک انتحاری باربی یکی دیگر از این مأموریت‌های ضداسلامی را بر عهده دارد. این عروسک با ظاهری مبتذل کمربندی انفجاری به  خود بسته است که با فشار دکمه، شروع به گفتن «الله اکبر» کرده و سپس صدای انفجار به گوش می‌رسد. پس از آن عروسک شروع به خنده‌های تمسخرآمیز 
می‌کند!
هم‌اکنون در پایگاه رسمی شرکت متل بازی‌های آنلاین متنوعی وجود دارد که کودکان در آن با انواع لوازم آرایشی و لباس‌های این شرکت آشنا می‌شوند. آنها می‌توانند گزینه‌های مختلف را انتخاب کنند؛ سپس از تصویر باربی دلخواه‌شان پرینت بگیرند و از محصولات آرایشی و سایر محصولات جانبی باربی خریداری کنند. عروسک باربی برخلاف سایر عروسک‌ها ظاهر بچه‌گانه‌ای ندارد و دارای مشخصات اندامی یک زن بیست ساله آمریکایی است و حتی نمونه‌های بزرگ آن برای اعمال مستهجن به فروش می‌رسد. باربی به دختران آموزش می‌دهد که جامعه مدرن چه انتظاری از آنان دارد؛ آنچه در تمدن غرب برای انحطاط بشر تولید و عرضه می‌شود؛ قبلاً احساس نیاز آن در مخاطبان با هزینه مصرف‌کنندگان ایجاد می‌شود.
تأثیرات مخرب عروسک باربی شامل عریان‌گری، بلوغ زودرس، سوءتغذیه، اشرافی‌گری و مصرف‌گرایی است.

تأثیر صداوسیما
 بر انتخاب اسباب‌بازی
در مقابله با این موضوع، صداوسیما به طور مستقیم با تبلیغ اسباب‌بازی و از طریق غیرمستقیم معرفی شخصیت‌های کارتونی، بیشترین تأثیر را بر بازار مصرف داخلی داشته است. برای نمونه، عروسک‌های «کلاه قرمزی»، «پسرخاله» یا «تا به تا» سال‌ها در بازار عروسک با انواع خارجی خود رقابت کرده‌اند و در حال حاضر «جیگر»، «جناب خان» و شخصیت‌های شکرستان و ... در بازار هستند.
با توجه به پیشینه ایران در ایجاد عروسک «دارا و سارا» که حساسیت همگان را در برابر تأثیرات مخرب باربی برانگیخت، درک این تهاجم عمیق فرهنگی را در جامعه فراگیر کرد و این مسئله را در پیش چشم جهانیان روشن ساخت که می‌توان با تکیه بر فرهنگ بومی و اصیل، نمادهای عروسکی تولید کرد، می‌توان گفت که کارهای این چنینی دور از توان و خواست ایرانی نیست.
براساس پژوهش‌های صورت گرفته باید یازده ویژگی‌ در اسباب‌بازی و نوشت‌افزار مورد توجه قرار گیرد که مهم‌ترین آنها متناسب بودن با فرهنگ و هنر اسلامی ـ ایرانی، رعایت استانداردهای بهداشتی، تقویت روحیه خودباوری و اعتماد به نفس ملی و تناسب با ویژگی‌های فطری است.
بیش از 70 واحد تولیدکننده اسباب‌بازی به صورت فعال در کشور وجود دارد که باید با ایجاد صنف اسباب‌بازی به تولید بیشتر تشویق و حمایت شوند؛ همچنین باید مهدکودک‌ها را موظف به خرید اسباب‌بازی داخلی و معرفی اسباب‌بازی‌های مفید داخلی کرد.
شورای عالی انقلاب فرهنگی در زمینه نوشت‌افزار هم اقداماتی را به انجام رسانده است که با تشکیل کارگروه نمادسازی اسلامی ـ ایرانی و برگزاری نشست‌های تخصصی در این حوزه، هماهنگی برای برگزاری اولین جشنواره با موضوع نوشت‌افزار، برنامه‌ریزی برای ایجاد نشان (برند) ویژه برای نوشت‌افزار، برگزاری جلسات هماهنگ با تولیدکنندگان بزرگ و زنجیره‌ای و برخی طراحان و نمادهای دولتی مرتبط و ... سبب شد تا در این راستا با تولید دفاتر و وسایل دانش‌آموزان با تصاویر زیبا و اسطوره‌هایی، مانند عکس شهیدان هسته‌ای و عکس کارتون‌های ایرانی مورد علاقه دانش‌آموزان روبه‌رو شویم.
آموزش‌وپرورش هم می‌تواند با فراهم کردن زمینه آشنایی دانش‌آموزان و تأمین هدایای آنها از محصولات صرفاًً ایرانی از این صنعت در کشورمان حمایت کند.

صعصعه از جمله یاران حضرت امیر(ع) بود و شخصیت جامع و ذوابعادی داشت. او به دلیل مراوده زیاد با مولای متقیان از بسیاری از علوم و اسرار بهره‏مند بود. در مسائل معرفتی هم سرآمد بود. روزی حضرت علی(ع) درباره خروج دجّال و اوصاف او سخنانی گفت و در ضمن آن فرمود: «قاتل دجّال همان است که عیسی(ع) پشت سرش نماز می‌گزارد.»
یکی از حاضران به نام «نَزّال‌بن‌سبره» گفت: «مقصود از این فرد کیست؟» صعصعه پاسخ داد: «کسی که عیسی(ع) به او اقتدا می‌کند، دوازدهمین فرزند از عترت پیامبر(ص) است و نهمین فرزند از فرزندان حسین(ع) و او خورشیدی است که از مغرب این جهان، از میان رکن و مقام طلوع خواهد کرد و زمین را از وجود ظالمان پاک و عدالت را آنچنان حاکم خواهد کرد که هیچ‌کس بر دیگری ظلم نکند.»
بر اساس آنچه در اسناد تاریخی آمده است صعصعه از جمله یاران امام اول شیعیان بود که در رمضان سال چهام هجری قمری در تشییع پنهانی پیکر مطهّر امیرمؤمنان(ع) شرکت کرد و وقتی حضرت را دفن کردند، نزدیک مزار ایشان آمد. یک دست بر قلب خود گذاشت و با دست دیگر مشتی از خاک قبر برداشت و بر سرش ریخت و شروع به مرثیه‌خوانی کرد.
 بیانات صعصعه نشان از این دارد که او معرفتی بالا نسبت به مولا و امام خویش داشته است و با بصیرت و آگاهی در عرصه‌های گوناگون همراه امام و مقتدای خویش بوده و یک سرباز چشم‌بسته و احساسی نبوده است. او بر سر مزار حضرت امیر این‌گونه بیان داشت: «پدر و مادرم فدای تو! گوارا باد بر تو که پاکیزه به دنیا آمدی. شکیبایی‌ات زیاد و جهادت بزرگ بود.
 تجارت سودمند انجام دادی و به پیشگاه خالق خود قدم گذاشتی و خداوند با بشارت‌هایش تو را گرامی داشت و در جوار پیامبر(ص) جای گرفتی و از جام‌های بهشتی، به دست آن حضرت، سیراب شدی. از خدا می‌خواهم به ما توفیق دهد که راه تو را ادامه دهیم و به ما دوست داشتن دوستانت و دشمن شمردن دشمنانت را عنایت کند و ما را در زمره اولیای تو
قرار دهد.
این یار نزدیک حضرت امیر المومنین (ع) در وصف آن حضرت عبارات خود را این چنین ادامه می‌دهد؛ به مقامی رسیدی که هیچ‌کس به آن نمی‌رسد؛ زیرا در راه خدا جهاد و قیام کردی تا اینکه سنّت پیامبر زنده شد و فتنه‌ها خاموش گردید. بهترین درودهای من بر تو باد که مؤمنان به وسیله تو پیروز شدند و نشانه‌های راه هدایت به وسیله تو روشن بود.
اول کسی که با ایثار جان و مال، ندای پیامبر(ص) را اجابت کرد، تو بودی. با ذوالفقارت در مواقع ترس از او حمایت کردی. خداوند دژهای ستمکاران، کافران و مشرکان را به وسیله تو در هم شکست. تو اهل گمراهی را نابود ساختی. گوارا باد بر تو که علم و یقین و جهادت از همگان بیشتر بود.
به خدا قسم، زندگی تو کلید هر خوبی و بسته شدن همه بدی‌ها بود؛ ولی امروز دَرِ شرها باز و راه خیرها بسته شد. اگر مردم سخنان تو را می‌پذیرفتند، نعمت‌های خداوند از همه جا بر آنان سرازیر می‌شد، ولی آنان دنیا را بر آخرت ترجیح دادند.»
پس از این سخنان، صعصعه و همراهانش به شدت گریستند و به امام حسن(ع) و امام حسین(ع) و سایر فرزندان حضرت امیر تسلیت گفتند.