تو چون شبنم 
روی گلبرگ سحرگاهی می‌مانی 
یا چون صدایی 
ماندگار از فصل عشق
هیچ می‌دانی 
چون عطر گلی خوشبو هستی 
که از خاطر نمی‌رود 
نمی‌دانم تو را باید به چه تشبیه کرد 
ولی خوب می‌دانم 
چون صبح یک روز آفتابی می‌مانی 
یک شروع سپید 
یک طلوع دوباره بعد از یک شب سرد 
یک وزش ملایم عشق بر دل
ای زیباترین ترانه عشق 
بتاب که روزم به روشنای تو محتاج است...

حضرت امام رضا(ع) فرمود: مَثَل استغفار (و ریختن گناهان به سبب آن) چون برگی است بر درختی که (در فصل پاییز آن درخت) تکان بخورد و آن برگ بریزد و کسی که از گناهی که کرده استغفار کند و از خدا آمرزش بخواهد ولی باز به انجام دادن آن گناه کوشش کند و انجام دهد مانند این است که پروردگار خود را مسخره کرده است.
اصول کافی جلد۴، صفحه ۲۶۶ 

  حسین کارگر/ این روزها بیشتر حوزه‌های فرهنگی کشور ما با معضل «ولنگاری فرهنگی» روبه‌رو هستند. این معضل در فضاهایی، مانند سینما و تئاتر بسیار زیاد است و نمود آن را می‌توان در تولید فیلم‌ها و نمایش‌هایی با ماجراهای غیراخلاقی مشاهده کرد؛ البته چنین مشکلاتی در عرصه کتاب و نشر هم به طور محدود و پنهان دیده می‌شود. در چنین شرایطی است که صداوسیما، امن‌ترین عرصه فرهنگی و هنری شناخته می‌شود. به همین دلیل مدیران این رسانه ملی باید همّت زیادی برای حراست از این عرصه داشته باشند؛ اما اینکه صداوسیما از سلامت و پاکیزگی نسبی برخوردار است، به تنهایی کافی نیست و این رسانه ملی باید پا را از این هم فراتر نهد و به جبهه‌ای برای تقابل با ولنگاری فرهنگی تبدیل شود. 
این موضوع از آنجا مهم به نظر می‌رسد که صداوسیما، به‌ویژه تلویزیون پرمخاطب‌ترین رسانه کشور است هیچ رسانه‌‌ای با نفوذ و تأثیرگذاری آن قابل مقایسه نیست. همه مردم، روزانه چندین ساعت از وقت خود را پای تلویزیون و گاهی رادیو می‌گذرانند که همین واقعیت، مسئولیت رسانه ملی را زیاد کرده است.
مبارزه با ویروس‌های فرهنگی در صداوسیما دو وجه دارد؛ ایجابی و سلبی. وجه ایجابی مبارزه با ولنگاری فرهنگی در صداوسیما، توجه بیشتر به فعالان فرهنگی متعهد است. می‌گویند که بهترین راه برای نفی تاریکی، جلا دادن به روشنایی است. این سخن در عرصه فرهنگی نمود بیشتری دارد و بهترین راه برای تقابل با آثار هنری و هنرمندان مبتذل، بها دادن به هنرمندان درستکار و تحسین محصولات آنهاست. 
وجه دیگر این مبارزه، کار سلبی است؛ یعنی همزمان با تقدیر از تولیدات فرهنگی مثبت و ارزشمند باید فعالیت‌های فرهنگی منفی را تخریب کرد. صداوسیما بنا بر ملاحظاتی، در این زمینه کم کار است و به ندرت پیش می‌آید که در برنامه‌های فرهنگی و هنری صداوسیما، به نقد بی‌محابا و بی‌پرده تولیدات مبتذل بپردازد؛  به جز برنامه «هفت» که گاهی به انتقاد از این نوع محصولات می‌پردازد، سایر برنامه‌هایی که موضوع آنها فرهنگ و هنر است، یا در مقابل آثار و جریان‌های فرهنگی فرومایه سکوت می‌کنند یا اصلاً در خدمت چنین برنامه‌هایی هستند. همین امر و به تعبیر بهتر، خنثی‌زدگی یکی از عوامل زمینه‌ساز ولنگاری فرهنگی به شمار می‌آید.
افزون بر این، خود محصولات صداوسیما نیز باید دافع و نافی ولنگاری باشند. به طور طبیعی، هر چقدر که برنامه‌های صداوسیما، به ویژه برنامه‌های سرگرم‌کننده و جذاب فاخرتر باشند و عمق و محتوای بهتری داشته باشند، می‌توانند ذائقه مخاطب را به سمت محصولات فرهنگی و هنری اصیل و سالم سوق دهند.
یکی از مهم‌ترین ابزارها برای تقابل صداوسیما با ولنگاری فرهنگی، افزایش خلاقیت و نوآوری در برنامه‌هاست. این خلاقیت باید هم در ساختار برنامه‌ها و هم در محتوای آنها اتفاق بیفتد. این مسئله درباره گروه‌های مذهبی و معارفی اهمیت بیشتری می‌یابد. چنانچه این گروه‌ها در تولیدات خود به ابتکاراتی دست بزنند که مخاطب را مجذوب خود کند، به یقین بخشی از معضلات فرهنگی جامعه ترمیم خواهد شد.

* دکتر لاریجانی: حلّ مسئله هسته‌ای در کشور آرامش ایجاد کرد.
 جناب آقای دکتر! «حل»، «آرامش» مزاح می‌فرمایید...
* وزیر بهداشت: پرداختی مردم به بخش‌های درمانی به کمتر از سه درصد رسیده است.
 ببخشید جناب وزیر! ما سوادمون کمه، این سه درصد بیشتر از نصف است، یا کمتر؟
* روزنامه‌ها: پرداخت وام ۱۰ میلیونی ازدواج در آستانه توقف.
 مگه شروع شده بود؟!
* بانک مرکزی انگلیس نرخ بهره را به پایین‌ترین سطح در ۲۰۰ سال گذشته رساند.
 لطفاً یکی این خبر را سانسور کنه، خیلی بدآموزی داره.
* نیویورک‌تایمز: تدارک داعش علیه غرب.
 خودکرده را تدبیر نیست.
* مخالفت نعمت‌زاده با مشوق‌های صادراتی.
 آفرین آقای وزیر! مگه صادرات هم تشویق می‌خواد، حالا واردات بود یه چیزی.
* توافق برای ساخت هشت نیروگاه اتمی با روسیه
 به‌به! چقدر این اسم آشناست، نیروگاه اتمی ـ روسیه، غیره و ذلک.
* رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس: دولت در اجرای مصوبه قطع یارانه ثروتمندان به مُرّ قانون تمکین کند.
 قربان این مُرّ قانون بشوم که چه کلمه زیبایی است.
* رئیس مجلس: گام‌هایی برای رفع مشکل بیمه خبرنگاران برداشته شده است.
 بُزک نمیر بهار میاد...
* دکتر لاریجانی: رشد کشور رو به جلو است، رسانه‌ها حاشیه‌سازی نکنند.
 دکترجان! آخه مشکل اینه این جماعت خبرنگار نوفهمند «رشد» یعنی چه!
* جمع‌آوری لباس نامتعارف از بازار.
 لباس نامتعارف، بازار، مگه داریم، مگه می‌شه...
* رئیس سازمان تعزیرات حکومتی: به زودی با یک بیمارستان بدون مجوز برخورد خواهد شد.
 جناب آقای رئیس! چرا عجله؟! بیمارستان آن هم بدون مجوز چه مشکلی داره؟!

برجام ظریفانه«دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند»
تا که واشد در میخانه، چه مستانه زدند
محفلی بود سراسر همه تدبیر و امید
تا سحر لاف ز برجام ظریفانه زدند
آنقدر حسن و مفاخر ز توافق گفتند
شب به سر آمد و بنشسته و صبحانه زدند
سال‌ها رفت و فقط عایدمان شد برجام
تا به یک سال دگر حسرت جانانه زدند
هر چه گشتیم که در سفره ببینیم اثری
هیچ پیدا نشد و تهمت رندانه زدند
مستم از باده برجام و چه خوش می‌نوشم
خوشم آمد که چنین محفل شاهانه زدند
«چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی»
شب برجام که اینگونه به افسانه زدند
چون دل از سختی ایام به تنگ آمده بود
یک پیامک بنوشتند و به سامانه زدند
هر چه گفتیم شما شوخی و طنزش خوانید
شاعران گفته خود را به دوصد چانه زدند
شاعرباشی

رضا آفتاب است، معصومه ماه
به عشق شما دل شده روبه‌راه
دل من اسیر نگاه شماست
اگر چه منم عاشق رو سیاه
نگیری رضاجان اگر دست من
کجا می‌توان رفت با این گناه
امیدم، فقط بارگاه شماست
کفایت کند از شما یک نگاه
برانی اگر از درت، وای من
مرا ناامیدی کشد، آه آه
مرا ملجأیی نیست، جز کوی‌تان
دلم بسته مولا به آن بارگاه
در این ظلمت روزافزون دلم
گره خورده اکنون به خورشید و ماه
پناهنده‌ام، پس پناهم بده
چه سازم، بمانم اگر بی‌پناه
رضاجان دل تنگ من روشن است
مرا زیر چتر ولایت بخواه
مشو ناامید ای «فرائی» بخوان
کرم می‌کند نور چشم اله
عبدالمجید فرائی


 هنرمندان به بیانات امام خامنه‌ای لبیک بگویند
خواننده پیشکسوت سرودهای انقلابی، با تأکید بر لزوم لبیک گفتن تمام شعرا و هنرمندان به بیانات امام خامنه‌ای در زمینه پرداختن به سرود و هنرهای انقلابی گفت: «الآن ایجاب می‌کند که تمام شعرا و هنرمندان به سخنان ایشان گوش دهند.»
محمد گلریز در گفت‌وگو با خبرگزاری بسیج درباره جای خالی سرود و موسیقی انقلابی در کشور و بی‌توجهی‌های مسئولان ذی‌ربط به آن گفت: «مقام معظم رهبری سال‌های سال است که در رابطه با مسئله انقلاب و تهاجم فرهنگی از طریق غرب که به کشور ما تحمیل شده صحبت می‌کنند؛ اما در دیداری که اخیراً با شاعران داشتند، صراحتاًً و شفاف به جای خالی سرود اشاره کردند و مصداق آوردند.»
وی با اشاره به اهمیت مسئله سرودهای انقلابی در بیانات امام خامنه‌ای افزود: «وقتی مقام معظم رهبری در رابطه با مرحوم سبزواری صحبت می‌کردند فرمودند که سرودهای انقلابی می‌تواند در ذهنیت مردم و خصوصاً جوانان کشور ما بسیار مؤثر باشد؛ چراکه الآن کشور ما در معرض هجمه فرهنگ مبتذل قرار دارد.»

مجید مجیدی در میان جهادگران بسیجی 
مجید مجیدی، کارگردان مطرح سینما در حاشیه مراسم آغاز بازسازی روستای سیمون قلعه با ابراز خوشحالی از حضور در میان جهادگران بسیجی و مردم مستضعف این روستا، گفت: «نمی‌دانم چه کاری انجام داده‌ام که خداوند توفیق حضور در میان بچه‌های مخلص جهادگر و بسیجی و مردم شریف سیمون قلعه را نصیبم کرده است.» 
وی افزود: «جهادگران باید قدر خودشان و قدر لحظات خدمت‌رسانی به مردم را بدانند. بچه‌های بسیجی با خدمت به مستضعفان کار بزرگی می‌کنند و من دست تک‌تک آنها را می‌بوسم. یقیناً برکت این خدمت‌رسانی را در زندگی آینده‌شان خواهند دید.«
مجیدی با بیان اینکه؛ محرومیتی که در روستای سیمون قلعه دیدم، تحمل‌ناپذیر بود و قلبم را به درد آورد، از فیش‌های حقوقی نجومی انتقاد کرد و گفت: «نمی‌دانم کسانی که دست‌‌درازی‌های نجومی به بیت‌المال می‌کنند، چه جوابی برای محرومان و مستضعفان کشور دارند. آنها باید از اعمال زشت خود شرمسار و خجالت‌زده باشند.»

رونمایی از شش فیلم جدید
 در جشنواره مقاومت
در چهاردهمین جشنواره بین‌المللی فیلم مقاومت شش فیلم سینمایی برای اولین‌بار اکران می‌شود.
اسامی این فیلم‌ها به این ترتیب است: «ماه گرفتگی» به کارگردانی سیدمسعود اطیابی(با موضوع فتنه ۸۸)، «هیهات» به کارگردانی هادی نائیجی، هادی مقدم‌دوست،-روح‌اله حجازی-و دانش اقباشاوی (با موضوع مفاهیم عاشورایی)، «پری دریایی» به کارگردانی امیرمسعود آقا‌باباییان (با موضوع شهدای غواص)، «یتیم‌خانه ایران» به کارگردانی ابوالقاسم طالبی (با موضوع قحطی بزرگ در دوران اشغال ایران به دست انگلیس)، «تا دور دست» به کارگردانی حسین قاسمی‌جامی (با موضوع توانمندی‌های موشکی ایران) و «عین شین قاف» به کارگردانی قاسم جعفری. چهاردهمین جشنواره بین‌المللی فیلم مقاومت از دوم تا نهم مهر سال جاری در تهران برگزار خواهد شد.

انتقاد داریوش ارجمند
 از پوشش برخی هنرمندان
بازیگر نقش مالک اشتر گفت: «ما باید بیش از پیش به فکر فرهنگ و بازگرداندن اخلاق به هنرمان باشیم؛ اخلاقی که با یک نگاه درست می‌توانیم از فرهنگ ایرانی ـ اسلامی خودمان برداشت کنیم. امیرالمؤمنین علی(ع) نماد واضح و کامل اخلاق‌گرایی است. 
پدر می‌خواهی علی، شوهر می‌خواهی علی، چگونه فرزند بودن را بخواهی علی... امام علی‌(ع) در تمامی زمینه‌ها بهترین الگو برای ماست.»
داریوش ارجمند در گفت‌وگو با میزان افزود: «این لباس‌هایی که بعضی هنرمندان می‌پوشند نمونه واضحی از فرم‌گرایی تحمیلی است. گاهی برایم سؤال پیش می‌آید که اصلاًً بعضی چطور پای‌شان داخل این شلوارها می‌رود؟»

آیت‌الله جنتی: تخریب «معمای شاه» از سوی غربی‌ها طبیعی است
رئیس شورای نگهبان درباره تخریب سریال معمای شاه گفت کشورهای غربی و اپوزیسیون به تخریب این سریال می‌پردازند و این موضوعی طبیعی است.
آیت‌الله احمد جنتی در گفت‌وگویی، ضمن تقدیر از سریال «معمای شاه» گفت: «مجموعه تلویزیونی «معمای شاه» سریال قابل تقدیری است و باید ارزش این گونه سریال‌های تاریخی که در رسانه ملی تولید و پخش می‌شود را دانست.» 
وی در ادامه به تخریب‌های صورت گرفته از این سریال پرداخت و افزود: «تخریب این سریال از سوی کشورهای غربی و اپوزیسیون طبیعی است و نباید به این تخریب‌ها اهمیت داد.»

انتقاد یک کارگردان از نادیده گرفتن حقایق انقلاب در سینما
کارگردان سریال‌های «کیمیا» و «برادر» گفت برخی فیلمسازان جسارت نمایش حقایق انقلاب ‌اسلامی را در آثارشان ندارند.
جواد افشار، اظهار داشت: «کمتر کسی است که در منطقه نام انقلاب مردمی اسلامی را نشنیده باشد و این وظیفه بر عهده ما فیلمسازان است که دید صحیحی از این رویداد را در اختیار جوانان بگذاریم.»
وی در ادامه گفت: «دولت آمریکا با وجود اعمال متجاوزگرانه خود در کشورهای افغانستان‌، عراق و... در ساخت فیلم‌هایی با قهرمانان ساختگی پیشتاز است و به توجیه رفتارهای استعمارگرانه خود می‌پردازد. جای افسوس است که کشور ما با داشتن هشت سال دفاع جانانه جوانان این مرز و بوم و مقاومت تمام‌عیار مردم؛  معرفی قهرمانان این حوزه در عرصه بین‌الملل همچنان نهادینه نشده است.»


 مهدی امیدی/ فیلم «زاپاس» دومین فیلم سینمایی برزو نیک‌نژاد پس از «ناخواسته» است که در رده فیلم‌های سرگرم‌کننده و تجاری قرار می‌گیرد. یک فیلم بی‌ادعا و سربه‌زیر که هر چند حرف‌های خیلی مهم و بزرگی نمی‌زند، اما ارتباط سالمی با مخاطب برقرار می‌کند و تصویری نزدیک به واقع از زندگی روزمره چند خانواده شهرستانی را نمایش می‌دهد.
فیلم‌های سرگرم‌کننده، هر چند در نگاه نخست، جنبه تجاری دارند و سازندگان این نوع فیلم‌ها بیشتر در پی سود اقتصادی هستند تا اهداف متعالی؛ اما واقعیت این است که این نوع فیلم‌ها هم می‌توانند، به سه شرط به غنای فرهنگی جامعه کمک کنند؛ اول اینکه از ابزار هنر و تکنیک و درام، به نحو درستی استفاده کنند؛ چرا که به طور کلی یکی از عوامل رسوخ ابتذال و بی‌مایگی در آثار هنری، نداشتن تسلط و شناخت دقیق هنرمند از ابزارش است. دوم، تزریق محتوای متناسب و غنی است. سومین شرط که در سینما خیلی اهمیت دارد، پرهیز از جذابیت کاذب است.
فیلم «زاپاس» از معدود فیلم‌های سرگرم‌کننده سینمای امروز ایران است که ضمن ایجاد لحظات مفرّح، خوراک فرهنگی سالمی را در اختیار مخاطب قرار می‌دهد. یک فیلم متوسط و نه چندان قوی که با روایت یک داستان خانوادگی و نزدیک به زندگی روزمره عموم مردم، برای دقایقی مخاطب خود را شاد و سرگرم می‌کند، بی‌آنکه اخلاق و عاطفه و فرهنگ او را به یغما ببرد. 
در فیلم «زاپاس» آنچه موجب برقراری ارتباط خوب با مخاطب می‌شود، قصه سرراست و نسبتاًً جذابی است که با طنز کلامی آرام و موقری همراه شده است. داستان این فیلم درباره جوانی به نام سعید است که قصد دارد با دختر خاله‌اش ازدواج کند. اما شوهر خاله‌اش که مربی تیم فوتبال است اعتقاد دارد که سعید، هنوز مرد نشده است و به همین دلیل هم برای این ازدواج مانع‌تراشی می‌کند. سعید، وارد یک مبارزه عاشقانه می‌شود و در نهایت در این مبارزه پیروز می‌شود. در واقع، محور اصلی مضمون فیلم «زاپاس» مبارزه برای زندگی است؛ مبارزه‌ای که با عشق و امید و ایمان توأم شده است. مشکل اصلی بسیاری از فیلم‌های اجتماعی در سینمای ایران، دوری از شاخصه‌های محتوایی است. به طور طبیعی، هدف اصلی یک فیلم از پرداختن به مسائل اجتماعی، تلاش برای بهبود بخشیدن به زندگی مردم است؛ اما تناقض اصلی در چنین فیلم‌هایی، بستن همه مجراهایی است که می‌تواند مخاطب را به پویایی و نشاط و تحرک وادار کند. امید، ایمان و مبارزه، اصلی‌ترین مؤلفه‌های لازم برای بالا بردن کیفیت زندگی اجتماعی همه انسان‌ها هستند که از قضا، بیشتر فیلم‌های روشنفکرانه و اجتماعی سینمای ما با این مؤلفه‌ها، مخالفند! اما فیلم «زاپاس» برخلاف رویه معمول فیلم‌های اجتماعی و روشنفکری، این سه مؤلفه‌ اصلی زندگی را به تصویر کشیده است.
یکی از ویژگی‌های مثبت این فیلم ـ برخلاف بسیاری از فیلم‌های سرگرمی‌ساز سینمای ما ـ حضور در شهرستان است. تهران‌زدگی یا مرکزگرایی بیش از حد، معضل عموم بسیاری از آثار سینمای بدنه ماست. بیشتر فیلم‌هایی که با اهداف تجاری ساخته می‌شوند در آپارتمان و چند پاساژ و فروشگاه و خیابان‌های شمال تهران محدود هستند. اما فضای اصلی در فیلم مورد بحث ما، شهری کوچک، اما زیبا در شمال ایران است، با مردمی ساده و صمیمی که خود زندگی برای آنها اصل و مهم است، نه اطوارهای شبه‌روشنفکرانه.
فیلم «زاپاس» بسیاری از موضوعاتی را که در زندگی ما جریان دارد به درام تبدیل کرده است؛ از عشق و ازدواج گرفته تا مرد شدن و مردانگی و ورزش و... به همین دلیل هم مخاطب اصلی آن خانواده‌ها هستند. 
این فیلم وامدار سریال‌های تلویزیونی است. گویی اجزای مختلف چندین سریال تلویزیونی در پیوند با هم  به این فیلم کمدی تبدیل شده‌اند. رد پای چندین سریال در این فیلم دیده می‌شود؛ به ویژه «دردسرهای عظیم» که هم کارگردانی آن برعهده برزو نیک‌نژاد بود و هم ماجرای ازدواج جواد عزتی و الناز حبیبی در هر دو اثر ترسیم شده است. همچنین بازی امیر جعفری در این فیلم به بازی او در سریال «چار دیواری» شباهت دارد و همچنین بازی احمد مهران‌فر بسیار شبیه نقش‌آفرینی او در سریال «پایتخت» است و...
نکته مهم این است که بزرگ‌ترین ضعف فیلم «زاپاس» هم همین تلویزیونی بودن آن است. به این معنا که شیوه ثبت تصاویر در این فیلم، به سبک فیلم‌ها و سریال‌های تلویزیونی است؛ ریتم، قاب‌بندی، نوع نقش‌آفرینی بازیگران، دیالوگ‌ها و حتی جنس کمدی در این اثر، کاملاً کپی آثار تلویزیونی است. شاید اگر این نقطه‌ضعف نبود، ما با فیلمی بسیار متفاوت و فراتر از حد متوسط روبه‌رو می‌شدیم.



سالیانی است که آدینه‌ها از پس آدینه‌ها می‌آیند و
تو در راهی...
آشنای غریب!
همه آدینه‌هایِ بی تو تفسیر بی‌لیاقتی ماست
و بی‌لیاقتی ما از عداوت است؛
عداوتی آشکار با خود...
دیر زمانی است چشم‌های‌مان محو غفلت‌اند
و انبان‌مان انبوه جهالت
به سفاهت خو گرفته‌ایم و سعایت پیشه ساخته‌ایم
دیروز قلب‌های‌مان یخ زده بودند 
و امروز عاطفه‌هامان رو به احتضارند
به چشم خود دیدم که محبت چگونه بیقرار گریختن بود
و مروّت چطور پیشوند لا می‌گرفت
می‌دانی چرا انصاف‌ها نحیف شده‌اند
و شرافت‌ها دائم سر به گریبانند
بندها را که آب بدهی روزگارت می‌شود این 
آن وقت دیگر در جای خود بند نیستی...
آبروی زمان!
یک کلام؛
آدینه‌های بی تو تعبیر خواب‌های سنگین ماست
کاش می‌شد بیدار شویم!
آقای خوبان بار سفر ببند و همین آدینه
چشم‌های‌مان را به قدوم نازنینت بارانی کن ...