مثبت‌اندیشی به معنای انکار مشکلات و بدی‌ها نیست، بلکه توجه نکردن به آنهاست.

به هرچیزی فکر کنیم ارتعاش آن را جذب خواهیم کرد، پس نیک‌اندیش باشیم.

سختی‌ها و مشکلات همیشه بوده‌اند و خواهند بود؛ هنر ما در یافتن دلگرمی‌های زندگی است.

یاد بگیریم در همه حال «راضی به رضای او» باشیم.

با توکل بر خدا، امتحان‌های زندگی را با موفقیت پشت سر می‌گذاریم.

حضرت‌حجة‌بن‌الحسن(عج) می‌فرمایند: «هر یک از شما باید عملى را انجام دهد که سبب نزدیکى به ما و جذب محبت ما گردد و باید دورى کند از کردارى که ما نسبت به آن، ناخوشایند و خشمناک مى‌باشیم. پس چه بسا شخصى در لحظه‌اى توبه کند که دیگر به حال او سودى ندارد و نیز او را از عقاب و عذاب الهى نجات نمى‌بخشد.»

(بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۷۶)

چل سال پیش، صبح رسید، آفتاب هم

در یک سپیده زاده شدم، انقلاب هم

رخت بهار را به تنم هدیه داد نور

عشق نگار را به دل مستجاب هم

از سال اول از همه دنیا به خانه‌مان

گرگان شدند حمله‌ور و التهاب هم

بابا که دل به صاحب خورشید بسته بود

مأیوس کرد لشکر شب را، عِقاب هم

هر بار، هر نفوذ و شبیخون و فتنه را

تدبیر و چاره کرد، حساب و کتاب هم

در زیر سایه‌اش گره‌ای کور و گم نبود

معلوم بود مسئله با او، جواب هم

شد با بلندی شب یلدا قدم بلند

تحریم بود،‌ صاحب ام‌الکتاب هم

ما دست روی زانوی غیرت گذاشتیم

می‌شد زیاد عزت‌‌مان، ‌نان و آب هم

چل سال آب‌دیده شدم،‌ با صد امتحان

مفتون آفتابم و پا در رکاب هم

چل سال، پیشِ چلچه پرواز خواندم و

دارم به اوج می‌رسم و انقلاب هم

 

فرهنگیار شاعر، حسن صیاد

در سال‌های پیش، در آن زمان فیلم‌هایی ساخته شد که از دید منتقدان و بینندگان از اقبال و توجه بسیاری برخوردار شد و توانست نام و نشانی برای خود دست وپا کند، اما فیلم‌هایی هم ساخته شد که اگرچه داستانی قوی و درون‌مایه‌ای پرمغز داشت، مهجور ماند و نتوانست جای خود را در بین بینندگان باز کند. یکی از این آثار، فیلم «چتری برای کارگردان» بود. این فیلم، روایت داستان جالب و واقعی «شهید جمشید محمودی‌جعفرآبادی» است. داستان این فیلم از آثار «حبیب احمدزاده» و برگرفته از کتاب «داستان‌های شهر جنگی» از انتشارات سوره مهر است. ویژگی جالب این فیلم، طنز آمیخته به فضای جنگ است که هر لحظه بیننده را با جذابیتی خاص به دنبال خود می‌کشاند و از زاویه‌ای جدید به دنیای جنگ و اتفاقات آن نگاه می‌کند.فارغ از دنیای جذاب طنز، فضای ساده و مظلومانه فیلم، اشک و لبخند را به مخاطبان هدیه می‌کند که البته شهادت جمشید در پایان و همراه شدن تصنیف زیبایی با صدای «علیرضا افتخاری» اثرگذاری این فیلم را دوچندان کرده است. تماشای این فیلم در روزهای قرنطینه خالی از لطف نیست و می‌تواند فضای ذهنی و روانی خانواده را تلطیف کند.

ابتدای انقلاب من جانشین سپاه منطقه کرمان بودم و تیپ «۴۱ ثارالله» زیرمجموعه سپاه منطقه بود، حالا سرلشکر حاج قاسم سلیمانی که فرمانده منطقه‌ای و جهانی سپاه است با یاد همان یکی دو سال از بنده که امروز نهایتاً سمت مشاور فرمانده کل سپاه را دارم، یاد می‌کند؛ یک روز که به قصد شرکت در جلسه‌ای عازم یکی از مجموعه‌های کشور بودم، هنگام ورود به ساختمان با حاج قاسم و یکی دیگر از مسئولان مواجه شدم و بعد از خوش‌وبشی با ایشان، حاج قاسم به آن عزیز گفت: «این آقای صفار فرمانده ما بوده.» این نهایت فروتنی ایشان بود، در حالی که من واقعاً خود را سرباز حاج قاسم و دیگر فرماندهان می‌دانم. همین حاج قاسم خیلی صریح و روشن در دفاع از ولایت خود را سرباز پابه‌رکاب ایشان می‌دانست.در نهایت این فروتنی دیدید که وصیت کرد روی سنگ مزارش بنویسند سرباز قاسم سلیمانی؛ در صورتی که اگر حساب کنید، حاج قاسم با آن درجه و رسیدن به مقام شهادت و داشتن مدال ذوالفقار شاید بالاترین فرمانده نظامی ایران ذیل فرماندهی معظم کل قوا شمرده می‌شد. من این تواضع و فروتنی را در بسیاری از فرماندهان دیده‌ام، اما حاج قاسم با این همه فتوحات و دستاورد تواضع بی‌نظیری داشت.

به روایت دکتر محمد حسین صفارهرندی

دلاوری‌ها و رشادت‌هایش در جنگ، در شکست حصر آبادان و در عملیات بستان با تحسین فرماندهان همراه بود. همه از دقت و هوشش باخبر بودند؛ چراکه مهارت و دقت او را در انجام فعالیت‌های نظامی دیده بودند. در عملیات بستان بود که سوار تانک شد. توانایی‌اش در راندن تانک آن‌قدر استادانه بود که حیرت سرهنگ صیاد شیرازی را برانگیخت، تا آنجا که خود را به تانک رساند تا راننده‌اش را بشناسد.

اخوی خسته نباشی./ سلامت باشی، جناب سرهنگ./ اسمت چیه اخوی؟/ عباسم جناب سرهنگ، عباس جعفری./ عباس آقا، درجه‌ات چیه؟/ سربازم آقا.

علی صیاد شیرازی لبخندی زد و گفت: «آفرین! تو سرباز امام زمانی، همین‌طور ادامه بده.»

 

به نقل از یکی از دوستان شهیدعباس جعفری

 

«شهید عباس جعفری» اول آبان ماه ۱۳۴۱ در روستای «دره‌باغ» از روستاهای شهرستان زواره چشم به جهان گشود. پدرش «محمد» راننده و مادرش زنی خانه‌دار و مؤمن بود. تا سال دوم متوسطه در رشته مکانیک درس خواند. پس از آن و با شروع جنگ به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. سرانجام در دوم فروردین ۱۳۶۱ در دشت عباس بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار این شهید در گلزار شهدای زادگاهش در روستای دره‌باغ واقع است. این شهید والامقام در فرازی از وصیت‌نامه‌اش می‌فرماید: «نگذارید به روحانیت و امام توهین شود و نگذارید منافقین از خدا بی‌خبر روحانیت را بکوبند. با دشمنان کافر بجنگید تا انقلاب به تمام جهان صادر شود.»

فاطمه‌سادات طلایی

این روزها یکی از راهکارهای خوب گذراندن دوران خانه‌نشینی اجباری، مطالعه است؛ فعالیتی که هم می‌توان از طریق آن آموخت و هم اوقات را به نحو احسن سپری کرد. در این راستا بسته مجازی «سیری در ادبیات کهن فارسی» از شنبه ۲۳ فروردین تا ۹ اردیبهشت در اینستاگرام فرهنگسرای سرو به نشانی farhangsara_sarv@منتشر می‌شود. «پیوند بیات» رئیس کتابخانه «جهان‌آرا» گفت: «با توجه به فرصت پیش‌آمده برای استفاده بهتر و بیشتر از فضای مجازی، این برنامه با هدف آشنا کردن کودکان و نوجوانان با شعرا، نویسندگان شاخص ادبیات فارسی و ایجاد عادت مطالعه در این گروه سنی برگزار خواهد شد.» مجموعه کتاب‌های «شاهنامه فردوسی به نثر» اثر علی شاهری، مجموعه کتاب‌های «قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب» اثر ماندگار مرحوم مهدی آذریزدی، مجموعه کتاب‌های «تازه‌هایی از ادبیات کهن» از نشر پیدایش و آثاری از نویسندگان برجسته ادبیات کودک و نوجوان، همچون مهدی شجاعی، مصطفی رحماندوست و عرفان نظرآهاری از جمله کتاب‌ها و نویسندگانی هستند که در این بسته مجازی معرفی می‌شوند. کتابخانه «شهید جهان‌آرا» با شماره تلفن ۸۸۶۰۲۳۵۸ آماده پاسخگویی به شهروندان تهرانی است.

موضوع انشا: چگونه به کشوری پیشرفته تبدیل شویم؟

به نظر من یک کشور پیشرفته کشوری است که چیزهای خفنی به مردمش می‌دهد؛ مثلاً یک روز در اخبار می‌گفت اسرائیلی‌ها به یک کودک فلسطینی احضاریه دادگاه داده‌اند. به بابای‌مان گفتیم: «احضاریه یعنی چه؟ ما هم می‌خواهیم. چرا برای‌مان نمی‌خری؟» بابای‌مان زد پس کله‌مان و گفت: «دانستن این حرف‌ها برای تو زود است. فعلاً برو درس‌های مدرسه‌ات را یاد بگیر.» ما فهمیدیم احضاریه خیلی چیز پیچیده و پیشرفته‌ای است؛ اما در کشور ما آن را متأسفانه به بچه‌ها نمی‌دهند. تازه اخبار می‌گفت آن کودک به خاطر پرتاب سنگ در کوچه و خیابان کشورش این احضاریه را دریافت کرده است. اگر به این باشد که ما خودمان لایق هزار تا احضاریه‌ایم. عموی‌مان هم یک‌ بار تعریف می‌کرد که در آمریکا یک دانش‌آموز که نمره امتحانش افتضاح شده، عصبانی شده و با یک تفنگ راست‌راستکی معلم و دو دوستش را کشته. می‌بینید؟ آنها تفنگ واقعنی و راست‌راستکی به بچه‌های‌شان می‌دهند تا استعدادشان شکوفا شود، آن‌وقت برای ما همه‌اش تفنگ ترقه‌ای و فایرفایر می‌خرند. من با تفنگ فایرفایر که نمی‌توانم سامان، که شاگرد اول کلاس است را بکشم؛ فقط می‌توانم در لوله خودکارم ماش بگذارم و فوت کنم پس گردنش. دایی‌مان که یک دهه شصتی است این را یادمان داده است.

کاش کمی از اسرائیل که می‌خواهد دوستانه کشور فلسطین را پیشرفته کند و از کشور آمریکا که خودش خیلی پیشرفته است یاد می‌گرفتیم.

محدثه مطهری

کووید ۱۹ فعلاً مهمان‌خانه‌های ماست ماندن در خانه برای مدت زمان طولانی می‌تواند چالشی مهم برای جسم باشد.بی‌تحرکی و سطح پایین فعالیت بدنی اثرات منفی بر سلامتی، بهزیستی و کیفیت زندگی دارد. فعالیت‌ بدنی و تکنیک‌های آرامش‌بخش می‌توانند ابزاری باارزش برای کمک به شما در حفظ آرامش و سلامت جسم و روح باشند. بر همین اساس سازمان بهداشت جهانی ۱۵۰ دقیقه فعالیت با شدت متوسط یا ۷۵ دقیقه فعالیت بدنی با شدت زیاد در هفته یا ترکیبی از هر دو را توصیه می‌کند. این توصیه‌ها حتی در خانه و بدون تجهیزات خاص و با فضای محدود انجام‌شدنی است. در ادامه نکاتی را درباره چگونگی انجام فعالیت‌های بدنی در قرنطینه می‌گوییم: ۱ـ نرمش، بازی با کودکان و انجام کارهای خانگی مانند نظافت و باغبانی ساده‌ترین وسیله برای فعال شدن در خانه است؛۲ـ یک کلاس ورزشی آنلاین را دنبال کنید؛۳ـ راه رفتن حتی در فضاهای کوچک یا پیاده‌روی در حیاط خانه یا پشت‌بام به شما کمک کند تا فعال باشید. حین صحبت با تلفن نیز به جای نشستن بایستید یا قدم بزنید؛۴ـ در طول اوقات فراغت، فعالیت‌های تحریک‌آمیز شناختی، مانند خواندن‌، بازی‌های فکری و پازل‌ها را در اولویت قرار دهید. یکی از بهترین کارها در این ایام، تفکر در آیات قرآن و خواندن کتاب‌های نویسندگانی همچون شهید مطهری است؛۵ـ تکنیک‌های آرام‌بخش و تنفس عمیق را انجام دهید؛۶ـ انجام ورزش‌هایی، چون آهسته دویدن، یوگا، پیلاتس و بازی با طناب در محیط منزل به راحتی امکان‌پذیر است.

 

زهرا وحیدی نیا؛ کارشناس تغذیه

ای سپاه اسلام، در این روز تأسیس شدی که در میان دسیسه‌ها و حیله‌های گردگرفته و غبارآلود روزگار، چراغ روشنی باشی برای یافتن مسیر، برای ترسیم خط عشق و تجسم واژه شهید.

تو در همان ابتدای مسیر سخت، بنا شدی؛ در آن زمان که راه طولانی بود و کوره‌‌راه‌ها و سنگ‌راه‌ها بسیار، فریبکاران عالم در سر هر دوراهی ایستاده‌اند که آرمانت را بگیرند و نیست کنند؛ ولی تو از دل این نشیب‌ها و از تاریکی این فریب‌ها با امداد الهی و پشتوانه مهدوی‌ات گذر کردی .

پذیرفتی که حرف‌های تلخ و نامروتی‌های شوریده را با ایثارگری سربازان دلیر و جاودانه‌ات پشت سر بگذاری که این رسم و ادب تک‌تک سربازان توست؛ سربازانی با فرهنگ سلیمانی‌ها، باکری‌ها، همت‌ها و... که سرچشمه وجودشان را به امام زمان‌شان(عج) و نائب برحقش گره زده‌اند.