شاید تا پیش از این ویروس منحوس هیچ کدام از ما تصور نمیکردیم فرهنگ و هنر که با توجه به ماهیتشان هیچ مرز و محدودیتی را نمیشناسند و همواره پویا و فعال به مسیر خود ادامه میدهند، حتی برای زمانی کوتاه متوقف شوند؛ اما امروز این اتفاق ناخوشایند افتاده است. سینماها، سالنهای تئاتر، جشنوارهها، یادوارهها و همایشها تعطیل شدهاند؛ حتی کتابخانهها، کتابفروشیها و نمایشگاههای کتابِ اکثر کشورهای جهان نیز فعالیتشان را متوقف کردهاند تا بتوانند باری هر چند کوچک را از دوش مسئولان بهداشت جهانی بردارند و امید به مهار ویروس کرونا را تقویت کنند.
تعطیلی که خسارتهایی را متوجه این بخش کرده است؛ خسارتها به اندازهای هستند که «سیدعباس صالحی» وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در روزهای اخیر در توئیتی اعلام کرد: «موضوع خسارات اصحاب فرهنگ، نشر، هنر، سینما، رسانه، آموزشگاهها، چاپ، مؤسسات، کانونها و... مورد پیگیری جدی است. قرار شد صنوف دهگانهای که بر اساس دستور ستاد کرونا تعطیل هستند؛ مورد حمایت قرار گیرند. قریب دو ماه تعطیلی غالب این صنوف و حتی نمایشگاه کتاب تهران و... ضربه سختی است. برآورد خسارت داشته و پیگیریم.» در اینجا این سؤال مطرح میشود که چگونه میتوان خسارتهای ناشی از شیوع ویروس کرونا به بدنه فرهنگ و هنر کشور را جبران کرد؟
جبران این خسارت نیز با طرح و اجرای برخی اقدامات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و نهادهای مرتبط به آن کلید خورده است؛ اقداماتی همچون اختصاص ۲ میلیارد تومان برای طرح بهارانه کتاب در ماه مبارک رمضان؛ اقداماتی اگرچه خوب است، اما کافی نیست. باید همه نهادها و سازمانهایی که دستی بر آتش فرهنگ و هنر دارند، به میدان بیایند و دست در دست یکدیگر مرهمی برای فرهنگ و هنر کشور فراهم کنند.
در این میان، نقش رسانههای ملی و جمعی همچون صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران میتوانند بسیار ویژه است و میتوانند با معرفی دستاوردهای جدید عرصههای مختلف فرهنگی و هنری، به ویژه تازههای نشرِ کشور میتوانند سهمی هر چند کوچک در بازسازی حوزه فرهنگی داشته باشند.
بهاره سحری
کتاب صوتی خاطرات خودگفته رهبر انقلاب با عنوان «خون دلی که لعل شد» منتشر شد. این کتاب که ترجمه فارسی کتاب «إنّ مع الصّبر نصراً»، زندگینامه رهبر معظم انقلاب است به همت انتشارات انقلاب اسلامی تولید و منتشر شد. کتاب مزبور شامل بیان حکمتها، درسها و عبرتهایی است که به فراخور بحثها بیان شدهاند و هر کدام از آنها میتواند چراغ راهی برای آشنایی مخاطب کتاب، به ویژه جوانان عزیز، با فجایع رژیم منحوس پهلوی، همچنین رنجهای مبارزان و پایمردیها، خلوص و ایمان انقلابیون باشد.
فروش آثار نمایشگاه «نقش بهار» که اسفندماه سال گذشته به صورت غیرحضوری در گالری خانه حوزه هنری برپا شد، با بازگشایی گالریها از سر گرفته شد. «شهابالدین شکیبا» دبیر نمایشگاه «نقش بهار» گفته است: در این نمایشگاه ۲۷۲ اثر از جوانان خوشآتیه و استادان صاحبنام ارائه کردیم و به همین دلیل، قیمت آثار از ۲۵۰ هزار تومان تا ۴۵۰ میلیون تومان متغیر است. به گفته وی، این نمایشگاه پذیرش حضوری ندارد، اما با ارسال کاتالوگ دیجیتال موفق به فروش ۲۵ اثر با ارزش بیش از ۳۰۰ میلیون تومان شده است.
مؤسسه روایت فتح از یک فیلم مستند، رونمایی کرد که روایتگر تلاش گروه بزرگ تحقیقاتی، شامل پزشکان و پژوهشگران ایرانی است که در حال تلاش برای کشف داروی بیماری کرونا یا روشی برای مهار آن هستند. این گروه در حال تحقیق بر سه سناریوست که یکی از این سناریوها تاکنون به جوابهای بسیار مثبتی رسیده است. عوامل ساخت این فیلم مستند عبارتند از: «مصطفی فتاحی» کارگردان، «عبدالحسین بدرلو» تهیهکننده و «مجتبی میناوند» تصویربردار. این فیلم مستند تهیهشده در مرکز مستند «روایت فتح» است.
سینمای ایران در حال سپری کردن تجربهای جدید است. صاحبان و سازندگان یک فیلم جسارت کردند و فیلم خود را به طور آنلاین اکران کردند؛ اما این تجربه جسورانه، موانعی را هم پیش روی خود دارد.
برای نخستین بار، به دلیل شیوع ویروس خطرناک کرونا، سینمای ایران اکران نوروزی را از دست داد. با این حال، تا فیلم «خروج» تازهترین ساخته «ابراهیم حاتمیکیا» که قرار بود در نوروز 1399 روی پرده سینماها برود، با پذیرش ریسک اکران در سامانههای نمایش آنلاین و عرضه اینترنتی فیلمها به نمایش درآمد. با اینکه قاچاقچیها به این فیلم در همان ساعات ابتدایی اکران آنلاین دستبرد زدند، اما باز هم این فیلم با استقبال مواجه شد و در زمانی کوتاه به باشگاه میلیاردیها پیوست. البته اگر مثل سایر فیلمهای سینمایی که بر پرده میروند، این فیلم هم امکان تبلیغات تلویزیونی را داشت، شاهد موفقیت چشمگیرتر آن بودیم.
صداوسیما بنا بر آنچه اکران انحصاری فیلم در دو VOD خاص خوانده، مانع پخش تبلیغات «خروج» شده است؛ با وجود اینکه حرف رسانه ملی به طور کلی درست و منطقی است و تبلیغ هر فیلمی که در سامانههای خاصی عرضه میشود، نوعی سودرسانی به آن سامانهها نیز به حساب میآید، اما واقعیت این است که این مسئله درباره فیلم «خروج» میتوانست به گونه دیگری حل شود.
همان طور که صداوسیما برای پخش آنونس فیلمهایی با مضامین ملی و انقلابی و ارزشی، فضای بیشتری را فراهم میکند و اینگونه آثار این فرصت را دارند تا بهتر و بیشتر معرفی شوند، درباره فیلم جدید حاتمیکیا نیز میشد این فرصت را فراهم کرد. «خروج» علاوه بر اینکه یک فیلم ملی و ساخته یکی از فیلمسازان پیشروی سینمای انقلاب است، خطشکنی در اکران اینترنتی را هم عملی کرده و تجربهای تازه را پیش روی سینما، فرهنگ و هنر کشور گشوده است. ضمن اینکه اقدام صاحبان و سازندگان «خروج» فقط محدود به این فیلم نیست، بلکه حرکتی برای به چرخش درآوردن چرخهای اقتصادی سینما و افزایش پویایی سینما در این دوران دانسته میشود؛ علاوه بر این، فعالیتی برای تقویت فاصلهگذاری اجتماعی و در خانه نگه داشتن تعدادی از مردم نیز به حساب میآید.
به همین دلیل هم به نظر میرسد صداوسیما، به ویژه تلویزیون، ملزم باشند با تدابیر خاصی از این فیلم، کارگردانش و این تجربه حمایت مادی و معنوی کنند.
به این ترتیب، هم مخاطبان گسترده و سراسری صداوسیما به دریافت یک کالای فرهنگی سالم و ارزشمند تشویق میشوند، هم یک فیلم منتسب به جبهه فرهنگی انقلاب به جایگاه بهتری میرسد که این خود اهرمی برای افزایش ساخت چنین آثاری است. علاوه بر این به فرایند اکران آنلاین و راهی که خروج بنا کرد کمک ویژه میشود و میتوانست رونق را در این شرایط به سینمای ایران بازگرداند.
آرش فهیم