نکته: مُبلغ اسلامی بود در یکی از مراکز اسلامی «لندن». تعریف میکرد راننده تاکسیای بقیه پول را 20 سنت اضافهتر داد. چند دقیقهای با خودم کلنجار رفتم که 20 سنت اضافه را برگردانم یا نه؟ آخر سر 20 سنت را پس دادم. موقع پیاده شدن راننده گفت: میخواستم فردا بیایم و مسلمان شوم و خواستم شما را امتحان کنم. اگر 20 سنت را پس دادید، بیایم. گفت: داشتم تمام اسلام را به 20 سنت میفروختم...
نظر: امام صادق(ع) میفرمایند:با رفتارتان دعوتکننده دیگران باشید تا آنان از شما پرهیزکاری و تلاش و نماز و نیکی بینند، که این بیشتر دیگران را دعوت میکند.
این روزها از دل آیه تطهیر گلی میشکفد که رنگ سبز زندگیاش نویدی است برای آمدن بهار. امامی میآید که کریم است و بدون درخواست تو، دستت را بینیاز میکند و آبرویت را میخرد. امامی که سه بار تمام زندگیاش را میبخشد؛ چون جود و بخشش صبغه خدایی دارد و سائل کسی را جز او ندارد.
یا صاحب الزمان(عج)
آمدن جدتان امام حسن مجتبی(ع) شبیه شکفتن گلی است که عطر وجودش روی تاریخ کشیده شده است تا نگاه پژمرده و زانوی در آغوش گرهخورده را از هم بگسلد؛ چون کار کریم است که چراغی باشد در دل بلوای زمان. مهربانم، نام او ذکر قشنگی است که در وادی عشق، رنگ و رخسار شب تار و سیاه را به سفیدی و صفا مبدل میکند.
آقاجان
چشمها با بغض تمام، غوطهور در خواهش و زبانها در اوج سکوت، غرق تمنا و دلها در اوج خضوع، آشوب دعا که بیایی و بِرهانی از این پوچی و حسرت دل ما را... که بیایی و نفسی گرم به تن بیجان بدمانی. این وعده آمدن توست که جان در بدن عاشق و مصبور نشانده که اگر غیر از این بود، نبودیم.