نرخ‌های مختلف ارز در اقتصاد، پایه و رکن اساسی فسادهایی است که بازار و اقتصاد را به التهاب کشانده است. از ماجرای هفت‌تپه و سلطان‌هایی که هر روز از آنها رونمایی می‌شود گرفته تا واردات کالاهای اساسی مورد نیاز مردم، یا بهتر بگوییم عدم وارداتی که با ارز دولتی قرار بر خرید آنها بوده است، یک سر ماجرا همیشه به چندنرخی بودن ارز وابسته است.

ارز جهانگیری یا همان ارز ۴۲۰۰ تومانی در سال‌های گذشته به‌خوبی پرده از این واقعیت دردآور برداشته است که کسانی که به قدرت نزدیک هستند و از ارزهای دولتی استفاده می‌کنند، بیشترین ضربه را به تأمین معیشت مردم و کالاهای اساسی آنها وارد کرده‌اند. ارز ۴۲۰۰ تومانی برای واردات کالاهای اساسی مردم داده می‌شود، اما کالای اساسی با نرخ ارز ۱۴۰۰۰ تومانی به دست مردم می‌رسد. حالا اگر نرخ ارز دولتی همان ۱۴۰۰۰ تومان بود، آیا زمینه‌ای برای رانت باقی می‌ماند؟ آیا عده‌ای با زد و بند می‌توانستند ارز دولتی دریافت کنند و همان ارز را به قیمت آزاد در بازار به فروش برسانند؟ ارز تک‌نرخی تجربه‌ای ثابت‌شده در همه اقتصادهای جهان است، اما دولت جمهوری اسلامی ایران همچنان بر چندنرخی بودن ارز تأکید و پافشاری می‌کند.

تجربه کشورهای دیگر نشان می‌دهد آنهایی که سیستم تک‌نرخی کردن ارز را پیاده کرده‌اند، برای همیشه از دام سفته‌بازی ارزی و سوداگری در سایر بازارها خلاص شده‌اند. متأسفانه، سیستم اقتصادی کشور به گونه‌ای مدیریت و هدایت شده است که بخشی از بازار سرمایه به جای اینکه در تولید و عمران و آبادانی کشور خرج شود، صرف خرید و فروش ارز می‌شود. بی‌تردید، بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران باید تجربه کشور مالزی یا سیستم تک‌نرخی ارز در این کشور را دنبال کند؛ در این سیستم اصلاً کسی نمی‌تواند ارز را برای گران فروختن بخرد و کسانی که به ارز احتیاج دارند فقط برای سفر یا سرمایه‌گذاری آن را می‌خرند، نه برای افزایش سرمایه خود.

بی‌تردید، آنچه موجب رشد سلاطین مختلف در بازارهای اقتصادی ایران می‌شود و دامنه فساد و دست‌اندازی بر منابع عمومی ملت را بیش از پیش افزایش می‌دهد، تأکید دولت بر سیستم چندنرخی ارز است. تا زمانی که تلاش کنیم سیستم ناکارآمد و مصنوعی چندنرخی را جایگزین سیستم اصلی، تجربه‌شده و ثابت‌شده کنیم، مشکل فساد اقتصادی و بگیر و ببند و عدم حل مسائل و معضلات اقتصادی ما همچنان پابرجا می‌ماند. بی‌تردید، اگر رئیس بانک مرکزی به فکر رفع مشکل تورم و حل ساختاری برخی مشکلات اقتصادی کشور است، باید همانند تجربه سال ۱۳۸۱ که ارز تک‌نرخی شده بود، با حمایت رسانه‌ها، مردم و نخبگان اقتصادی شجاعت به خرج دهد و یک بار برای همیشه ارز را در اقتصاد ایران تک‌نرخی کند تا با دایر کردن یک سیستم تک‌نرخی قابل دفاع، حق جمعیت زیادی از مردم به نفع جمعیت کمی ضایع نشود و مردم بتوانند در فضای سنگین اقتصادی نفسی تازه کنند.

هوشنگ شجری