خیزش به‌حاشیه‌رانده‌شدگان در ایالات متحده

تحلیل‌ها و مقالات متعددی نوشته می‌شود که در آنها به ناآرامی‌های آمریکا نگاه انتخاباتی می‌شود؛ به این معنا که اعتراضات موجود ناشی از عملکرد شخص ترامپ است و در نهایت نیز موجب شکست ترامپ و پیروزی بایدن در انتخابات پیش ‌رو خواهد شد. از نظر نگارنده، تحولات اخیر آمریکا آن‌قدر بزرگ، عمیق و دامنه‌دار است که نباید آن را فقط به شخص ترامپ یا سیاست‌های او محدود کرد و عواقب و پیامدهای آن را هم متوجه ترامپ و دولت او دانست که با شکست در انتخابات پیش‌ رو، این اعتراضات نیز پایان یابد؛ این فرضیه با اینکه درست است، اما چیزی جز ساده انگاشتن بحران پیش‌آمده و سهل‌اندیشی در مقابل آن‌ـ که چه‌بسا می‌تواند موجب اتخاذ مواضع، تصمیمات یا سیاست‌های سطحی شود‌ـ نیست.   اعتراضات عمومی در آمریکا و اتفاقاتی که در این کشور در جریان است، نه یک واقعه‌ جدید، بلکه آتش زیر خاکستری است که مجدداً و در پی قتل فجیع «جورج فلوید» سیاه‌پوست آمریکایی آفریقایی‌تبار، بیش‌ازپیش شعله‌ور شده و گدازه‌های آن سرتاسر آمریکا را فراگرفته است. اعتراضات عمومی که در یک سده‌ اخیر بی‌سابقه بوده و تاحدودی به یک درگیری داخلی میان حکومت و شهروندان منتهی شده و نیروهای مسلح را با آرایش جنگی روانه خیابان‌ها کرده است، اساساً در پدیده‌ای به نام نژادپرستی و برترانگاری اقلیتی خودخواه و تنگ‌نظر در مقابل جمعیتی کثیر در آمریکا ریشه دارد که از پیشینه‌ای دیرینه و تاریخی در ایالات متحده برخوردار است. آنچه امروز در خیابان‌های آمریکا جریان دارد، فقط مبارزه علیه تبعیض نژادی و مطالبه حقوق سیاهان نیست و معترضان نیز فقط منحصر به سیاهان نیستند؛ بلکه یک «خیزش اجتماعی» متشکل از اقشار و طبقات مختلف اجتماعی است که همگی یک نقطه‌ مشترک دارند و نگارنده این خیزش را «به‌حاشیه‌رانده‌شدگان» نام می‌نهد. جامعه آمریکا اساساً جامعه‌ای است که از دیرباز در آن سه موضوع جنسیت، رنگ و تفاوت‌های قومی و دینی موجب به حاشیه رانده شدن افراد شده‌اند؛ به عبارتی، جامعه‌ آمریکا برخلاف تبلیغات رایجی که بعضاً مشاهده می‌شود،‌ به ویژه در سطح حاکمیت و سیاست، یک جامعه زن‌ستیز، نژادپرست و اسلام‌ستیز است.   با اینکه بسیاری از فعالان فمنیست، جامعه‌ آمریکایی را سرزمین موعود زنان می‌دانند و هالیوود به عنوان یکی از ابزارهای مهم تبلیغات واشنگتن، اصرار دارد زن آمریکایی را زنی آزاد و بهره‌مند از برابری با مردان نشان دهد، اما آنچه در عمل و واقعیت دیده می‌شود، این است که آمریکا به اندازه‌ای که ادعا می‌شود بهشتی برای زنان به شمار نمی‌آید و هنوز در چنبره‌ تفکرات ضدزن گرفتار است. درباره رنگ، نژاد، آیین و مذهب هم آمریکا یکی از ناامن‌ترین جوامع روی زمین برای فعالیت‌های آزادانه‌ دینی و قومی و همچنین تنگ‌ترین بسترها برای حضور سیاهان در بدنه‌ اجتماع است.  بسیار روشن است که با وجود چنین شرایطی، قتل یک جوان سیاه‌پوست در مینیاپولیس نه تنها موجب خشم جامعه‌ سیاهان، بلکه موجب برانگیختن کل به حاشیه‌راندگانی می‌شود که در طول تاریخ همواره بهشان ظلم و تعدی شده و حقوق اولیه‌شان نقض شده است.   آمریکا امروز آبستن حوادث اجتناب‌ناپذیر و تکان‌دهنده‌ای شده است که گریزی از آن نیست. این حوادث نه تنها سرنوشت دولت ترامپ که فراتر از آن، جایگاه و هژمونی شکننده‌ بین‌المللی آمریکا در جهان را هدف قرار داده است. هیچ کدام از راهکارهای کاخ سفید برای خروج از وضعیت پیش‌آمده نیز تاکنون نتیجه‌ای در بر نداشته است.  افول بزرگ‌ترین اقتصاد جهان، شکست‌های راهبردی در منطقه‌ غرب آسیا، حمایت از گروه‌های تروریستی و رژیم‌های متجاوز و ده‌ها مسئله‌ دیگر داخلی و خارجی در کنار خیزش به‌حاشیه‌رانده‌شدگان، دیری نخواهد پایید که سرنوشت «سیاست و قدرت» در این کشور را دگرگون کند.

حمید خوش‌آیند

ترامپ در آخر خط

بروکینگز: به فاز پایانی عصر ترامپ رسیده‌ایم. برای ترامپ اکنون هیچ راه بازگشتی از این دوره آخرالزمان وجود ندارد. سؤالی که اکنون مقامات ارشد دولت، ازجمله چند وزیر و معاون وزیر، جمهوری‌خواهان در کنگره و دولت‌های متحد آمریکا با آن مواجه هستند، این است که چطور ترامپ را به انجام کار درست ترغیب و آسیب‌ها را محدود کنند تا در زمان خروج او از کاخ سفید، امکان درست کردن اوضاع وجود داشته باشد. هنوز اندکی بیش از ۲۰۰ روز از ریاست‌جمهوری آمریکا باقی مانده است و آمریکایی‌ها مجبورند در هوای طوفانی اقدامات ترامپ دوام آورند.

 

هرج‌ومرج در کاخ سفید

نیویورک‌تایمز: دولت، هیچ چیزی را مدیریت نمی‌کند و کاخ سفید تحت مدیریت ترامپ، از هرج‌ومرج دائمی رنج می‌برد. سناتور جمهوری‌خواه «تام کاتن» از آرکانزاس، پیشنهاد کرده است لشکر یکم هوابرد به مناطق مختلف اعزام شود. ما نیازی نداریم که شهرهای آمریکا را به «فلوجه» (شهری در عراق که کانون تروریست‌های تکفیری بود) تبدیل کنیم؛ اصلاً نباید برای مقابله با ناآرامی‌های مدنی از تانک، چرخ‌بال یا نظامیان کاملاً مسلح استفاده کنید. این تاکتیک خطرناک و آسیب‌زننده، مخصوص پیرمردی است که احساس ناامنی می‌کند؛ کسی که برای فرار از جنگ ویتنام، معافیت دروغین پزشکی گرفت و اکنون باید مردانگی‌اش را ثابت کند. پرزیدنت ترامپ، مانند یک غارتگر مدام در حال چپاول کشور است.

 

سرزمین آزادی دروغین

پایگاه آمریکایی مینت‌پرس: نژادپرستی و خشونت ضد رنگین‌پوستان در آمریکا به هیچ ‌وجه تازگی ندارد. در حقیقت، آمریکا که خودش را «سرزمین آزادی» می‌داند همواره یک کشور نژادپرست، نسل‌کش و خشن بوده است؛ این کشور بر پایه نسل‌کشی بومیان و بر پیکر برده‌های آفریقایی بنا نهاده شده است. رویارویی‌های خشونت‌باری که جوامع سیاه‌پوست در آمریکا در مواجهه با پلیس تجربه می‌کنند، موجب شده است بسیاری از مردم، سیاه‌پوستان را با فلسطینی‌ها مقایسه کنند؛ این امر موجب ایجاد حس هم‌بستگی میان جنبش‌های اجتماعی در آمریکا و فلسطینی‌ها برای آزادی شده است. این هم‌بستگی روز به روز پررنگ‌تر می‌شود و به‌ طور بالقوه می‌تواند افکار عمومی آمریکا را درباره این مسئله کاملاً تغییر دهد.

 

آمریکا و فشار حداکثری نافرجام

واشنگتن‌پست: ورود نفت‌کش‌های ایرانی به آب‌های ونزوئلا در هفته جاری زنگ هشدار را برای تندروهای واشنگتن به صدا در آورده است؛ کسانی که این رویداد را شاهدی می‌دانند برای اینکه کاراکاس و تهران شرکای اتحادی شرورانه‌ای هستند که امنیت را در نیم‌کره غربی تهدید می‌کنند؛ اما واقعیت ساده‌تر و کمتر از اینها ترسناک است؛ واقعیت این است که تلاش‌های آمریکا برای پیشبرد دگرش رژیم از طریق آنچه «فشار حداکثری» می‌نامد، تاکنون تأثیر اندکی بر سیاست‌های ایران و ونزوئلا داشته است. هر دو کشور برای به چالش کشیدن تهدیدهای آمریکا اشتیاق فراوانی به همکاری دارند. ایران و ونزوئلا ثابت کردند تحریم‌های آمریکا ناکام است.

کنگره ایالات متحده در سال 1397 قانون «قیصر» را با هدف افزایش فشار اقتصادی علیه سوریه و متحدانش تصویب کرد؛ در سال 1398 نیز سنا این قانون را تأیید کرد و درنهایت ترامپ، در اواسط سال گذشته آن را امضا و در روزهای اخیر دستور اجرای آن را صادر کرد. این قانون برگرفته از نام عکاس ارتش سوریه است که در اوایل جنگ سوریه از ارتش این کشور فرار کرد و ضمن همکاری با سازمان سیا توانست از آمریکا پناهندگی بگیرد؛ بنابراین تصویب آن از ابتدا نوعی برندسازی از خیانت به نظام سوریه و خدمت به آمریکاست.  به گفته «پمپئو» وزیر خارجه آمریکا، قانون قیصر تلاش دارد از افراد غیرنظامی در برابر حکومت سوریه پشتیبانی کند؛ موضوعی که درواقع ظاهر ماجراست؛ اما با توجه به محتوای آن درمی‌یابیم که حقیقت چیز دیگری است، یعنی اعمال فشار حداکثری بر اقتصاد سوریه و هم‌پیمانانش با هدف ایجاد چالش در مسیر بازسازی این کشور. بر اساس قانون مذکور، محدودیت‌های مالی ویژه‌ای علیه مسئولان و مدیران سوری، از رئیس‌جمهور گرفته تا کلیه افراد و شخصیت‌های حقیقی و حقوقی که با نظام سوریه در ارتباط هستند، وضع خواهد شد تا زمینه تضعیف روزافزون نظام سوریه فراهم شود. این قانون را به طور خلاصه دارای سه محور و هدف کلان می‌توان دانست: الف‌ـ اعمال فشار نسبت به راه‌های درآمد و منابع مالی سوریه و جلوگیری از ایستادگی این کشور و هم‌پیمانانش در برابر تحریم‌های اقتصادی؛ ب‌ـ تطابق رفتار سیاسی نظام حاکم بر کشور سوریه بر اساس منافع کشورهای غربی، به‌ویژه آمریکا، تا جایی که به شکلی کاملاً آشکار لغو قانون قیصر منوط به نظر مستقیم رئیس‌جمهور آمریکا درباره تغییر رفتار دولت سوریه شده است؛ ج‌ـ القای این موضوع به هیئت حاکم بر سوریه که راه بازسازی این کشور از مسیر همراهی با واشنگتن و غرب می‌گذرد تا اتحاد و سرمایه‌گذاری دولت‌های منطقه‌ای، ازجمله ایران و روسیه. از این تصمیم ناگهانی ترامپ در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا می‌توان دریافت که او تلاش دارد ضمن اجرای این قانون و استفاده از ابزار تحریم برای ورود فعال به بازی باخته سوریه، بر محبوبیت خود نیز بیفزاید و همچنین به اذعان «ریابُف» کارشناس و تحلیلگر روسی، هدف دیگر و مهم این قانون جلوگیری از تقویت اتحاد ضد آمریکایی میان ایران، روسیه و سوریه است، در حالی که تهران و مسکو از بازیگران اصلی صحنه سوریه هستند و برنامه‌ریزی گسترده‌ای برای مشارکت در بازسازی این کشور کرده‌اند.  در پایان باید تأکید کرد آمریکا و کشورهای غربی همواره با توسل به ابزارهای تحریمی متفاوت تلاش کرده‌اند نظام سیاسی سوریه را به سمت منافع خود سوق دهند؛ اما قانون قیصر که درحقیقت دوران بازسازی سوریه را هدف گرفته است، از آخرین ضربات آمریکا و غرب بر پیکره نظام سیاسی‌ـ اقتصادی سوریه است که در صورت موفقیت دمشق و متحدانش نسبت به خنثی‌سازی آثار آن، آمریکا و غرب ناچار به تغییر رویکرد خود نسبت به سوریه، ازجمله در عرصه اقتصادی خواهند بود و می‌توان گفت این کشور قدمی بلند به سمت بازسازی برخواهد داشت.

محمدصادق مصطفوی