رسول سنائی‌راد/ دفتر آیت‌الله منتظری در روزهای گذشته اقدام به انتشار بخشی از سخنان وی کرد که مربوط به سال ۱۳۶۷ بوده و در آن با حمایت از منافقین، برخی از مسئولان وقت نظام را متهم به مشارکت در اعدام منافقین کرده است.
نفوذ منافقان به دفتر آقای منتظری و تأثیرپذیری آن مرحوم از این نفوذ، موضوعی است که سبب اتخاذ مواضعی اشتباه و رفتن به سمت حمایت از منافقین و ظلم به نظام و حتی طرفداران شخص آقای منتظری شد که بیشترشان از علاقه‌مندان به امام خمینی(ره) و انقلاب نیز بوده و در رویارویی با ادعای وی دچار تردید شدند و برخی از آنان هم نتوانستند از وادی سرگشتگی به سلامت خارج شده و در زمره ریزش‌های انقلاب اسلامی قرار گرفتند.
منافقین و لیبرال‌ها همچنان بیشترین سود را از جدایی و رویارویی آقای منتظری با انقلاب اسلامی و امام خمینی(ره) بردند و تا آخرین روزهای حیات آن مرحوم سعی در بهره‌برداری ابزاری از وی برای تضعیف انقلاب و نظام اسلامی داشتند و همین که توانسته بودند مواضع خود را از زبان وی با سابقه مشارکت در انقلاب و نظام بگویند، آن را موفقیتی بزرگ و یک شیوه برای انحراف و همراه‌سازی برخی دیگر از مسئولان نظام به واسطه اطرافیان می‌دانستند که اثری به مراتب سودمندتر از ترور فیزیکی و حذف شخصیت‌ها و مسئولان برای آنان داشت؛ لذا نفوذ به بیوت و دفاتر و شکار اطرافیان مسئولان به عنوان شیوه‌ای مؤثر برای دشمنان انقلاب و نظام و گروهک‌های ضد انقلاب همچنان در دستور قرار داشته و دارد که نتیجه آن مشارکت برخی فرزندان و اطرافیان مسئولان نظام در فتنه ۸۸، همنشینی با بهائیان و ضد انقلاب و حمله آشکار به نظام پس از سال‌ها ریزه‌خواری از سفره نظام و فربهی و رسیدن به آلاف الوف، به تصور زمینه‌سازی برای برخورداری از تأیید ضد انقلاب و استفاده از ژست اپوزیسیون برای شرایط لازم و در عرصه بازی‌های سیاسی، ولو به قیمت گراییدن به نفاق است.
همزمانی این دسته اقدامات با تلاش دشمنان نظام برای احیای منافقین و در رأس آن آمریکایی‌ها و آل‌سعود که موجب تحرکات گروهک منافقین در عرصه سیاسی و آماده‌سازی آنان برای اقدامات ایذایی علیه جمهوری اسلامی ایران از یک سو و زمینه‌سازی برای برجام ۴، یعنی فعال‌سازی پرونده حقوق بشری و تحمیل فشار بر نظام از سوی دیگر است، گویای خیانت طراحان و مجریان این اقدامات به مردم شریف ایران اسلامی و امنیت کشور بوده و در عین حال صحت مواضع و برخورد امام راحل و عظیم‌الشأن با انحراف آقای منتظری و عزل وی فراتر از هرگونه تعارف و مصلحت‌اندیشی را نشان می‌دهد.
اما نکته اساسی‌تر وجود جریان انحرافی دیگر در لباس اصلاح‌طلبی است که در سالیان گذشته سعی در احیای تفکر آقای منتظری داشته و امثال آقای عبدالله نوری در لباس وزیر کشور دولت اصلاحات به احیای او و جولان اطرافیان منحرف وی کمک کرده و امروز هم در کنار متهمان و مجرمان فتنه ۸۸ به امر سازماندهی انتخاباتی و تأثیرگذاری بر سرنوشت سیاسی کشور با ایجاد سازمان رأی به نفع جریان لیبرالی مشغول می‌باشد. به نظر می‌رسد، دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی باید از یک سو همزمانی استخدام عناصر برون‌مرزی گروهک نفاق از سوی آل‌سعود و حمایت آمریکایی‌ها از آنان و تحرکات حامیان داخلی آنان را جدی‌تر بگیرند و از سوی دیگر و با توجه به مهارت گروهک نفاق و حامیان آنان در بهره‌گیری از رسانه‌ها متوجه باشند که نباید قلّت و زبونی آنها موجب غفلت مجموعه‌های امنیتی شود و هیچ‌گاه نباید تهدیدات احتمالی ناشی از پیوند جاهلیت مدرن آل‌سعود با طمع نفاق سنتی در بیرون با نفاق پیچیده و مدرن طمع‌ورزان به قدرت را در درون، دست‌کم گرفت و از آن غافل بود.

همزمان با روز خبرنگار سردار محمدحسین سپهر، معاون هماهنگ‌کننده نماینده ولی فقیه در سپاه به همراه سردار رسول سنائی‌راد، معاون سیاسی سپاه به صورت سرزده از هفته‌نامه «صبح ‌صادق» بازدید کردند.
به گزارش خبرنگار صبح ‌صادق، سردار سپهر در این بازدید در جمع کارکنان هفته‌نامه حاضر شد و ضمن تبریک روز خبرنگار، در جریان فعالیت‌های هفته‌نامه قرار گرفت و سخنانی را در زمینه اهمیت کار رسانه‌ای و نسبت آن با مأموریت‌های نمایندگی ایراد کرد.
وی با اشاره به نقش رسانه‌ها، گفت: «نبرد آمریکا با شوروی و جهان اسلام در حوزه‌های اطلاعاتی، رسانه‌ای، ناآرامی‌های مدنی و درگیری سخت انجام شده و این نبرد امروز با اسلام، به ویژه انقلاب اسلامی ادامه پیدا کرده است.»
سردار سپهر در ادامه با بیان اینکه تنها یک غول رسانه‌ای جهان، یعنی مرداک که صهیونیست است، در شرکت‌های رسانه‌ای خود پنج میلیارد مخاطب را به خود جلب کرده، افزود: «صهیونیسم جهانی توانسته است قدرتمندترین ابزار را برای افزایش قدرت خود به کار گیرد.»
وی ادامه داد: «همگرایی و همراهی خوب یهودی‌های صهیونیست با هم سبب شده است از مجموع 14 میلیون یهودی که نیمی از آنها صهیونیست‌ هستند، بتوانند بر عمده توان نظامی، علم، اقتصاد و فرهنگ و ارتباطات جهان مسلط باشند.»
سردار سپهر در ادامه درباره وظیفه نمایندگی ولی فقیه در سپاه گفت: «نمایندگی در واقع پاسدار انقلاب است و این وظیفه پاسداری، مسئولیت ما را سنگین می‌کند؛ از این رو همه رده‌ها در این امر خطیر مسئولند.»
معاون هماهنگ‌کننده نماینده ولی فقیه در سپاه با اشاره به رضایت سردار جعفری از نمایندگی، افزود: «بحمدالله فرمانده معظم کل قوا نیز در جلسه خصوصی با نماینده خود در سپاه از نمایندگی ابراز رضایت داشتند، البته ما نباید به این سطح اکتفا کرده و راضی باشیم.»
وی با اشاره به اینکه در فتنه تیر 78 متأسفانه صحنه به دلیل ضعف‌های موجود برای خیلی‌ها خوب ترسیم نشده بود، گفت: «عده‌ای در صحنه نتوانستند آن‌گونه که باید، عمل کنند؛ اما با توجه به کارهایی که تا سال 88 شده بود، این ضعف بسیار کمتر شد؛ این در حالی است که فتنه ۸۸ وسعت بیشتری داشت و این تنها مرهون فعالیت‌های پاسداران در زمینه بصیرت‌افزایی بود.»
معاون هماهنگ‌کننده نماینده ولی فقیه در سپاه با اشاره به اهمیت فعالیت‌های بصیرتی در سپاه، افزود: «موضوع بالا بردن بصیرت، مأموریت اصلی نمایندگی است که بحمدالله کارهای خوبی در این زمینه صورت گرفته و  صبح‌ صادق ابزار مهم نمایندگی در امر ارتباط و بصیرت‌افزایی است.»
سردار سپهر در ادامه به تولیدات مختلف معاونت سیاسی سپاه اشاره و خاطرنشان کرد: «نشریه «اخبار و تحلیل‌ها» که روزانه منتشر می‌شود و در اختیار گستره وسیعی از مخاطبان در سراسر کشور قرار می‌گیرد، توانسته است رضایت پاسداران و بسیجیان را جلب کند و این موضوع در بازدیدهایی که از رده‌ها انجام می‌دهیم، کامل مشهود است.»
گفتنی است، در ابتدای این دیدار سردار رسول سنائی‌راد و آقای علی قاسمی، رئیس مرکز مطالعات از وضعیت نشریه و روند فعالیت‌های انجام شده، به ویژه تغییرات شکلی اخیر و دیگر تولیدات مرکز مطالعات سیاسی سپاه گزارشی را ارائه دادند.


 دکتر یدالله جوانی/ الیاس حضرتی، نماینده مجلس شورای اسلامی و عضو فراکسیون امید، در حاشیه نشست جلسه علنی مجلس  در جمع خبرنگاران، ضمن اعتراض به جلوگیری از ورود رئیس دولت اصلاحات به تالار وحدت، از ریاست قوه قضائیه و دادستان کل کشور درخواست کرد که استنادهای قانونی این نوع برخوردها را به اطلاع نمایندگان برسانند. آقای حضرتی در ادامه می‌گوید: «چرا که به راستی ما اطلاعی از این مسائل نداریم و نمی‌دانیم تخلف‌های یک انسان نجیب، با شخصیت و پاک که تا به امروز یک نقطه تاریک در مورد خود و خانواده‌اش پیدا نشده، چیست؟»
نگارنده از آنچه در تالار وحدت اتفاق افتاده اطلاعی ندارد و قضاوت هم نمی‌کند؛ لکن نسبت به قضاوت جناب آقای حضرتی درباره شخصیت رئیس دولت اصلاحات، نکاتی را برای اطلاع نمایندگان مجلس، به‌ویژه  نمایندگان فراکسیون امید، یادآور می‌شود. آقای حضرتی در گفت‌وگوی خود با خبرنگاران، از  رئیس دولت اصلاحات، به‌عنوان یک انسان نجیب، با شخصیت و پاک که تا به امروز یک نقطه تاریک درباره خود و خانواده‌اش پیدا نشده، یاد می‌کند. بر اساس چنین قضاوتی است که او و همفکرانش، برخی از محدودیت‌های قانونی برای سیدمحمد خاتمی را برنمی‌تابند.
آیا رئيس دولت اصلاحات، واقعاً همین‌طور است که این نماینده محترم مجلس می‌گوید؟
برای پاسخ به این پرسش، دو واقعیت را به لحاظ تاریخی باید کنکاش و بررسی کرد: الف ـ ماهیت حوادث سال ۸۸؛ ب ـ نقش سیدمحمد خاتمی در آن حوادث.
با بررسی دقیق این دو موضوع، می‌توان گفت که آیا رئیس دولت اصلاحات، همان‌گونه است که آقای الیاس حضرت می‌گوید، یا اینکه برعکس، پرونده ایشان دارای لکه‌های سیاه و نابخشودنی است.
الف‌ـ حوادث سال ۸۸، دارای ماهیتی براندازانه است. این حوادث براساس الگوی انقلاب‌های رنگی و با برنامه‌ریزی قبلی به وقوع پیوست و به بزرگ‌ترین، خطرناک‌ترین و شکننده‌ترین فتنه پس از انقلاب تبدیل شد. در این نوشتار، هدف تبیین ماهیت حوادث و فتنه ۸۸ نیست؛ بلکه صرفاً یادآوری منظور است.
ب ـ به راستی آقای خاتمی در حوادث سال ۸۸ که دارای ماهیت براندازی بود، چه نقشی را ایفا کرد؟ سهم ایشان در این توطئه علیه نظام اسلامی که حفظ آن از اوجب واجبات است، چگونه می‌باشد؟ آیا در حوادث پس از انتخابات سال ۸۸ و توطئه‌هایی که علیه نظام شکل گرفت، رئیس دولت اصلاحات در کنار نظام، رهبری و مدافعان انقلاب و ارزش‌ها قرار داشت؛ یا اینکه تمام‌قد فتنه‌گران را همراهی کرد و تکیه‌گاهی برای عوامل اصلی فتنه (موسوی و کروبی) بود. جناب آقای حضرتی! اگر واقعاً معتقد هستید که رئيس دولت اصلاحات فردی نجیب، پاک و بدون نقطه تاریک در زندگی‌اش است، یک سری به آقای محمدعلی ابطحی بزنید و از نقش خاتمی در فتنه ۸۸ سؤال کنید. می‌دانید که آقای ابطحی هم عضو مجمع روحانیون مبارز است و هم رئیس دفتر دولت اصلاحات بود. آقا ابطحی در بخشی از اعترافاتش در دادگاه حوادث پس از انتخابات ۸۸ درباره نقش آقای خاتمی و دیگر ارکان فتنه گفت: «پس از انتخابات در جلسه مشترکی، هاشمی رفسنجانی، موسوی و خاتمی، هم‌قسم شدند که پشت یکدیگر را خالی نکنند و بنده نمی‌دانم که این تنها نگذاشتن و یاری کردن یکدیگر پس از ۱۱ میلیون فاصله رأی برای چه بود؟ شاید خاتمی دلایل خود را داشت، موسوی شاید کشور را نمی‌شناخت، ولی خاتمی با همه ارادتی که به وی دارم، اتفاقاً برعکس، همه مسائل را می‌دانست، توانایی و اقتدار مقام معظم رهبری را می‌شناخت، اما به خاطر اتفاقات، موسوی را همراهی کرد که این همراهی خائنانه بود. هاشمی در ذهن خود، قصد انتقام از احمدی‌نژاد و رهبر معظم انقلاب را داشت.»
افزون بر آنچه آمد، موارد زیر که بخشی از رفتار آشکار آقای خاتمی در فتنه ۸۸ را بازگو می‌کند، برای اطلاع نمایندگان و دیگر علاقه‌مندان فهم حقایق مرور می‌شود:
۱ ـ نقش خاتمی در زمینه‌سازی برای ادعای تقلب و پذیرش آن از سوی بخشی از جامعه؛ در انقلاب‌های رنگی، یکی از زمینه‌‌سازی‌ها در پیش و هنگام انتخابات، ادعای پیروزی و رأی‌‌آوری قطعی در انتخابات از سوی اقلیت است.
 در سال ۸۸، جریانی که درصدد کودتای مخملی بود، با علم به اینکه رأی رقیبش بیشتر از اوست، برای ایجاد زمینه پذیرش تقلب به شکل‌های مختلف نامزد خود را پیروز انتخابات معرفی می‌کرد. خاتمی، از جمله کسانی است که در این زمینه‌سازی نقش ایفا می‌کند و در روز انتخابات می‌گوید: «همه شواهد امر حاکی است موسوی انتخابات را برده است، اما من پیشگو نیستم!»
۲ ـ همراهی تمام‌قد با موسوی در ادعای تقلب؛  از کسانی که  با ادعای تقلب و درخواست ابطال انتخابات همراهی کرد، سیدمحمد خاتمی بود. علیرضا زاکانی که در همان روزهای اول شکل‌گیری حوادث پس از انتخابات با عده‌ای دیگر از نمایندگان مجلس با هاشمی رفسنجانی دیدار داشت، دیدارش را چنین روایت می‌کند: «او (خاتمی) صبح روز پس از انتخابات، یعنی زمانی که هنوز آرا در حال شمارش بود، با هاشمی رفسنجانی تماس گرفت و گفت که به همراه میرحسین موسوی و سیدحسن خمینی قصد دیدار وی را دارد. به گفته هاشمی، خواسته این سه تن در دیدار ظهر ۲۳ خرداد، «ابطال انتخابات» بود و راه‌های قانونی را نیز قبول نداشتند.» (پایگاه خبری ـ تحلیلی مشرق، ۳/۱۰/۱۳۸۹)
۳ ـ حمایت از ادعای تقلب موسوی با صدور بیانیه؛ خاتمی در روز ۲۵ خرداد ۸۸ با صدور بیانیه‌ای از ادعای موسوی مبنی‌بر ابطال انتخابات با ادعای تقلبی که داشت، حمایت کرد. در بخشی از بیانیه او که در پایگاه اطلاع‌رسانی‌اش در تاریخ ۵/۳/۱۳۸۸ انتشار یافت، آمده است: «آنچه در جریان انتخابات ریاست‌جمهوری اتفاق افتاد، باعث خدشه‌دار شدن اعتماد عمومی و منجر به واکنش‌های طبیعی و پر احساس مردم عزیز ما در سراسر کشور شده است... مطالبات موسوی روشن است... این مطالبات خواست همه ما است.» 
۴ ـ مخالفت خاتمی و همفکرانش در مجمع روحانیون با پیگیری شکایات از طریق مراجع قانونی؛ پس از خطبه‌های تاریخی رهبر معظم انقلاب در تاریخ ۲۹/۳/۱۳۸۸ و تأکید معظم‌له مبنی بر پیگیری امور از مجاری قانونی، مجمع روحانیون مبارز با صدور بیانیه‌ای اعلام داشت: «ارجاع امر به مرجع یا مراجعی که باید حافظ حقوق مردم و مجری انتخابات سالم و آزاد و ناظر بر آن باشند، ولی خود مورد انتقاد و شکایتند، راه حل مسئله نیست.»
۵ ـ پیشنهاد همه‌پرسی با هدف خارج کردن امور از مسیر قانونی؛ خاتمی در برنامه دیدار اعضای مجمع روحانیون مبارز با خانواده‌های بازداشت‌شدگان آشوب‌های خیابانی سال ۸۸ می‌گوید: «من به صراحت می‌گویم اتکا به آرای مردم و برگزاری همه‌پرسی قانونی، تنها راه برون‌رفت نظام از بحران فعلی است. این همه‌پرسی را باید نهادهای بی‌طرفی نظیر مجمع تشخیص مصلحت‌نظام برگزار کنند!» بنابراین باید گفت قیمت و شکل رسیدن به قدرت اصلاح‌طلبان، پذیرش مسیر کودتای مخملین و راه‌اندازی انقلاب رنگی در کشور بود؛ انقلابی که فتنه‌ای بزرگ را ایجاد کرد و خسارات فراوانی را بر کشور وارد ساخت. در این انقلاب رنگی و توطئه ضدنظام، نقش خاتمی بر اساس آنچه آمد روشن است. حال خود آقای الیاس حضرتی و دیگر همفکرانش قضاوت کنند که آیا آقای خاتمی با این نقش در فتنه ۸۸، همچنان یک انسان نجیب و پاک و بدون نقطه تاریک است؟ یا اتفاقاً برعکس می‌باشد.



سیدمحمد مشکوه‌الممالک/ حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای (مدظله‌العالی) قاچاق را بلایی بزرگ و سمّ تولید داخلی برشمردند و تأکید کردند: «بنده به مسئولان گفته‌ام که وقتی باند قاچاقچی را پیدا می‌کنید و آن جنس کلان قاچاق را که چند هزار تُن وزن آن است، وارد کشور می‌کنید، این جنس را جلوی چشم همه آتش بزنید؛ به قاچاقچی ضربه بزنید؛ چراکه قطعاً این کالای قاچاق سبب می‌شود تولید داخل بخوابد. وقتی تولید داخلی خوابید، جوان ما بیکار می‌شود، اشتغال کم می‌شود، رکود بر کشور حاکم می‌شود، وضع زندگی و معیشت مردم دشوار می‌شود. اینها را که دیگر از طریق ارتباط با آمریکا و اروپا نمی‌شود حل کرد، اینها را باید خودمان حل کنیم.» خبرنگار صبح صادق در این راستا با سه نفر از مسئولان و مدیران این عرصه به گفت‌وگو نشسته است که شما را به خواندن آن دعوت می‌کنیم.
تقسیم کار ملی برای مبارزه با قاچاق کالا
دکتر حسن نجفی‌سولاری*
اگر بپذیریم که اقتصاد مقاومتی یک نظام است و بخشی از این نظام مبارزه با قاچاق کالا و ارز است، ناگزیر باید الزامات آن را بپذیریم؛ از جمله این الزامات اراده سازمان‌های رسانه‌ای برای همکاری با نظام اقتصاد مقاومتی است. برای نمونه، در حوزه فضای مجازی، رادیو، تلویزیون، نشریات و مطبوعات، باید اقدام متناسب با آن فضا صورت بگیرد.
کار رسانه‌‌ای نیازمند یک تقسیم کار ملی است و باید فهم مشترکی از اقتصاد مقاومتی، فهم دقیقی از تولید و محصول داخلی و در نهایت فهم دقیقی از قاچاق کالا و ارز در رسانه‌ها ایجاد شود. بنابراین، گام اول در تحقق اراده رسانه‌ای، ایجاد فهم مشترک در مجموعه صاحبان رسانه‌ها، اعم از خبرنگاران، سردبیران و بخش‌های مختلف خبری است.
گام دوم تقسیم کار ملی بین مجموعه رسانه‌ها در راستای عملیاتی شدن مبارزه با قاچاق کالا و ارز است. در حوزه تقسیم کار ملی سه نهاد اصلی دخیل هستند؛ از جمله وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که می‌تواند ارتباطات روزنامه‌ها و مجله‌ها را سروسامان دهد؛ شورای عالی فضای مجازی و شورای عالی انقلاب فرهنگی و سومین نهاد رادیو و تلویزیون جمهوری اسلامی که با استفاده از حجم زیاد شبکه‌ها و برنامه‌سازی‌ها می‌تواند در این حوزه تأثیرگذار باشد.
اگر تعداد چنین برنامه‌هایی در رسانه‌ها زیاد شود و اقتصاد مقاومتی و مبارزه با قاچاق مدام از طریق رسانه‌ها تکرار شود، در نهایت این مسائل به یک فرهنگ ملی تبدیل می‌شود؛ برای نمونه، اگر در رسانه از نوشت‌افزار قاچاق و نوشت‌افزار ملی صحبت شود، قطعاً بسیاری از دانش‌آموزان خانواده‌های خود را موظف می‌کنند که برای آنها نوشت‌افزار تولید داخل تهیه کنند.
شورای عالی فضای مجازی با تمام نهادها و تشکیلات فضای مجازی در ارتباط است؛ از این رو می‌تواند یک اقدام عظیم رسانه‌ای فرهنگی در فضای پایگاه‌های اینترنتی، شبکه‌های اجتماعی، وبلاگ‌ها و صفحات مختلف صورت دهد و می‌تواند از طریق سواد رسانه‌ای، آگاهی مردم را نسبت به مسئله مهم قاچاق کالا و ارز افزایش دهد.
بنابراین، گام اول همفکر و هم‌نگاه شدن در مسئله مبارزه با قاچاق کالا و ارز، گام دوم تقسیم کار ملی و گام سوم نیز نظارت بر عملکرد رسانه‌های مختلف است. لازم است سازمانی وظیفه نظارت بر رسانه‌ها را برعهده بگیرد و رسانه‌هایی را که در درازمدت در راستای اهداف اقتصاد مقاومتی فعالیت کردند، تشویق کند.
* عضو شورای فرهنگی و پژوهشی ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و ارز
مبارزه با سازمان‌یافتگی پدیده قاچاق
 دکتر محمد خوش‌چهره*
قاچاق یک نوع عارضه و بیماری اقتصادی است و راهکارهای مبارزه با آن در حقیقت نوعی درمان به شمار می‌رود. در مسئله مبارزه با قاچاق کالا و ارز توجه به علل و ریشه‌های به وجود آمدن این بیماری اهمیت دارد که می‌توان آنها را اولویت‌بندی کرد. برخی از این علل تأثیر بسیار زیادی در ایجاد این عارضه اقتصادی دارند. اگر تشخیص علل و ریشه‌های ایجاد قاچاق به درستی صورت بگیرد، آن زمان است که نسخه و درمان معنای حقیقی خود را پیدا می‌کند.
بنابراین، نباید در مبارزه با پدیده قاچاق به سرعت و عجولانه نسخه پیچید؛ بلکه باید با نگاهی جامع، ریشه‌ها و دلایل ایجاد قاچاق بررسی شود؛ در حالی که امروز بیشترین مباحث در موضوع قاچاق حول محور پیامدهای آن شکل می‌گیرد و در مواردی اظهارنظرهای درستی هم مطرح می‌شود. قاچاق، اقتصاد ملی و در رأس آن تولید ملی را هدف قرار داده است. این پدیده تولید ملی را که هویت‌بخش و محور اقتصاد ملی است، دچار اختلال می‌کند. اقتصاد ملی مناسبات، تعاملات و حوزه‌های مختلف اقتصادی را در بر می‌گیرد و محور و شاخصه آن تولید ملی است.
ریشه‌ها و دلایل قاچاق کالا و ارز می‌تواند با انگیزه‌های صرف اقتصادی باشد؛ به این معنا که عده‌ای فرصت‌طلب و منفعت‌طلب به این کار مبادرت می‌کنند؛ اما وقتی قاچاق کالا در سطح گسترده و رقم‌های افسانه‌ای، مانند 15 میلیارد دلار و در این اواخر رقم 25 میلیارد در کشور صورت می‌گیرد، جلوه جدیدی از قاچاق را می‌نمایاند و نشان‌دهنده سازمان‌یافتگی پدیده قاچاق است. تشکّل‌های بزرگ و کانون‌های قدرت و ثروت می‌توانند چنین قاچاق‌های گسترده‌ای را در کشور رقم بزنند؛ از سویی، درآمد حاصل از قاچاق کالا همان پول کثیفی است که امروز سبب نگرانی مردم و مسئولان شده است.
جریانات سازمان‌یافته قاچاق، به‌ویژه از مناطق آزاد، سندسازی و همکاری‌های سازمان‌یافته با گمرک نشان می‌دهد، این پدیده بسیار بزرگ‌تر و عمیق‌تر از یک جریان صرفاً اقتصادی است و جریان سازمان‌یافته‌ای است که می‌تواند در فعالیت سرویس‌های اقتصادی برای ضربه زدن به اقتصاد ملی ریشه داشته باشد.
واردات کالا به ویژه از نوع سازمان‌یافته آن قطعاً پدیده ساده‌ای نیست؛ دستگاه‌های هوشیار امنیتی و اطلاعاتی باید این مسئله را به دقت بررسی کنند؛ چراکه پس از شناسایی ریشه‌ها، راهکارها نمود پیدا خواهد کرد. شناسایی ریشه‌های سازمان‌یافته، به‌ویژه مرتبط خارجی قاچاقچیان می‌تواند تأثیر بسزایی در مسئله مبارزه با قاچاق کالا بگذارد. زمانی به مبارزه با قاچاق کالا و ارز می‌توان امید داشت که ریشه‌ها و دلایل اصلی ایجاد این پدیده، شیوه‌های اعمالی و پیامدهای قاچاق احصا و شناسایی شود.
* استاد دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران
تغییر نگرش مردم در استفاده از کالاهای قاچاق
دکتر عبدالمجید نگارش‌نژاد*
مبارزه با قاچاق کالا و ارز در دو بُعد عرضه و تقاضا تعریف می‌شود، امسال در معاونت فرهنگی در راستای مدیریت تقاضا تصمیماتی گرفته شد. مسئله مدیریت تقاضا در سال‌های گذشته کمتر مورد توجه قرار گرفته بود و بیشتر تمرکز مسئولان در مبارزه با عرضه کالای قاچاق مصروف بوده؛ اما واقعیت این است که اگر تقاضایی برای کالای قاچاق وجود نداشته باشد، عرضه هم معنایی نخواهد داشت.
لازمه و گام اول در مدیریت تقاضا، تغییر در نگرش مردم نسبت به کالای قاچاق و آگاهی‌بخشی به مردم است. در گام بعدی لازم است آگاهی به باور تبدیل شود؛ چراکه باور و بینش افراد سرمنشأ رفتارهای آنها است؛ از این رو تغییر در نگرش مردم سبب تغییر عملکرد آنها خواهد شد.
ما در اولویت‌بندی کارها سه جامعه هدف را در نظر گرفتیم؛ جامعه اول، نهادهای آموزشی است. در این جامعه به دلیل وجود شبکه منظم، به خوبی می‌توانیم وارد این شبکه شویم و اطلاع‌رسانی را انجام دهیم. از سوی دیگر نهادهای آموزشی جامعه بزرگی را در بر می‌گیرد؛ برای نمونه، نهاد آموزش و پرورش 14 میلیون دانش‌آموز و یک میلیون افراد فرهنگی را شامل می‌شود. آموزش عالی و حوزه‌های علمیه نیز به همین شکل جامعه گسترده‌ای از اقشار مختلف مردم را در بر می‌گیرند.
اولین هدف ما در برنامه مبارزه با قاچاق کالا و ارز برنامه آموزشی، به‌ویژه در بین معلمان و استادان است؛ چراکه معتقدیم اگر این قشر تغییر رفتار دهند، خود بهترین الگو برای دیگران خواهند بود و به تعبیر رهبر معظم انقلاب این قشر افسران جنگ نرم هستند.
جامعه دومی که مدّ نظر داریم؛ نهادهای مذهبی، مانند کانون فرهنگی مساجد و حوزه‌های علمیه هستند. این نهادها به دلیل تعهدی که نسبت به اعتقادات خود دارند، طبیعتاً پذیرای بیانات رهبر معظم انقلاب خواهند بود و به حتم تأثیرگذاری خوبی در سایر اقشار مردم خواهند داشت.
سومین جامعه هدف ما جامعه بانوان هستند. زنان در حقیقت مدیران مصرف جوامع هستند؛ به همین دلیل اگر قرار است تغییر رفتاری در جوامع ایجاد شود، باید ابتدا در بانوان تغییر رفتار صورت گیرد. برنامه بعدی ما مبارزه با از بین رفتن قبح قاچاق است. متأسفانه امروز برای برخی از مردم نه‌تنها مصرف کالای قاچاق مهم نیست، بلکه افتخار هم می‌کنند که برای نمونه کالای قاچاق را از بانه ارزان‌تر تهیه کرده‌اند. برنامه دوم ما در جهت اجرایی کردن فرمان رهبر معظم انقلاب در سال 81، از جمله تبلیغات هوشمندانه و مسائل دیگری است که در آن فرمان ذکر شده است.
* مدیرکل امور فرهنگی ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز کشور

 حسن ابراهیمی/  جشنواره مالک اشتر سپاه یکی از برنامه‌های الزامی است که همه ساله برای معرفی رده‌های برتر سپاه  برگزار می‌شود؛ جشنواره‌ای که امسال به ایستگاه ششم خود رسیده است. این جشنواره چهارشنبه ۱۳ مرداد در ستاد فرماندهی کل سپاه با حضور سردار سلامی، جانشین فرمانده کل سپاه و فرماندهان نیروها، رده‌ها و سپاه‌های استانی و سخنرانی استاد حسن رحیم‌‌پور ازغدی برگزار شد. در این جشنواره از رده‌های موفق‌تر و رشد یافته‌تر سپاه در انجام مأموریت‌ها و تحقق برنامه با اهدای لوح سپاس و جایزه به فرماندهان رده‌ها  تقدیر به عمل آمد.

فقط دوقطبی انقلابی‌گری
 و اشرافی‌گری
حسن رحیم‌‌پور ازغدی، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در این جشنواره با اشاره به عمل انقلابی و تفاوت دیدگاه‌ها در این باره گفت: «عمل انقلابی برای هر فرد و هر نهادی تعریف خاص خود را دارد و در مورد سپاه که خود پاسدار یک انقلاب عظیم است این تعریف و بازنگاه به آن خیلی مهم است تا در کشاکش جریانات داخلی و بین‌المللی از اصل مسئله غافل نشویم.»
وی در ادامه به اهمیت پرداختن به دو قطبی انقلابی‌گری و اشرافی‌گری اشاره کرد و افزود: «در دهه چهارم انقلاب اسلامی و در این برهه حساس باید تمام دوقطبی‌های دیگر را به کنار زد و تنها به این دوقطبی انقلابی‌گری و اشرافی‌گری پرداخت که رهبری هم همواره آن را در رهنمودهای‌شان بیان می‌کنند؛ چرا که این اصلی‌ترین مسئله در رابطه با بقا یا عدم بقای انقلاب است و نباید به غیر از این دوقطبی، سایر دو قطبی‌ها را به رسمیت شناخت.»

سپاه نماد انقلابی‌گری
 در جهان امروز
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با بیان اینکه سپاه در کشور و جهان یک نماد و برند انقلابی محسوب می‌شود، ادامه داد: «امروز در جهان همه دوستان و دشمنان انقلاب روی سپاه به عنوان دوست یا دشمن خود یک حساب اساسی باز می‌کنند.» 
وی در ادامه با تشریح دیدگاه غرب، به‌ویژه لیبرال‌ها در رابطه با حکومت‌های انقلابی و انقلابی‌گری افزود: «غربی‌ها معتقدند که هر انقلابی با گذشت زمان دچار شکست می‌شود و این شکست یا در قالب نفاق جلوه می‌یابد که ظاهر می‌ماند و باطن عوض می‌شود، یا در قالب تجدیدنظرطلبی که رسماً اعلام پشیمانی از عملکرد گذشته است.»
منطق اسلام
 برای انقلاب
رحیم‌‌پور ازغدی ادامه داد: «اصولاً در منطق اسلام تا چشم‌انداز درستی نباشد چیزی را نباید تخریب کرد، یعنی برای یک انقلاب باید منطقی مبتنی‌بر تخریب و تأسیس داشت و اگر جایگزین درستی نداشته باشیم، تخریب درست نیست، بر همین اساس انقلاب اسلامی با افق قیام و انقلاب امام زمان(عج) شکل گرفت.»
در ادامه این مراسم سردار سلامی در سخنان کوتاهی به اهمیت برگزاری چنین برنامه‌هایی برای تشویق رده‌های برتر و موفق‌تر سپاه پرداخت. همچنین گزارشی از ششمین جشنواره مالک اشتر سپاه ارائه شد و در نهایت از رده‌های برتر تجلیل به عمل آمد.

ارزیابی رده‌ها 
در کارگروه‌های ۱۷ گانه
برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه به سراغ دبیر اجرایی این جشنواره رفتیم، سرهنگ دوم پاسدار  مقداد فرمانی در این‌باره به خبرنگار صبح‌صادق گفت: «در این جشنواره از سازمان‌های موفق‌تر و رشد یافته‌تر سپاه تقدیر می‌شود که با ارزیابی در طی چهار دوره در طول سال این امر از سطوح عالی تا سرپنجه‌ها انجام شده و خروجی آن در جشنواره اعلام می‌شود و سازمان‌ها، نیروها و سپاه‌های استانی برتر معرفی و تقدیر می‌شوند.»
وی افزود: «متولی برگزاری جشنواره و مدیریت ارزیابی‌ها اشراف فرماندهی کل سپاه است که این امر در بیش از ۴۰ رده سطح اول و فرماندهی تا سر پنجه‌ها صورت می‌گیرد.» 
فرمانی با بیان اینکه امسال رده‌های زیادی موفق بودند، افزود: «از این میان نیروی زمینی سپاه در سطح نیروهای پنج‌گانه سپاه اول شد، در بین سپاه‌های استانی سپاه نبی اکرم(ص) استان کرمانشاه توانست برتر شناخته شود و در رده‌های عمده سپاه هم دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین(ع) و سازمان اطلاعات سپاه هر دو موفق شدند که رده برتر در حوزه رشدیافتگی و موفقیت در برنامه‌ها شناخته شوند.»
وی درباره روند ارزیابی‌های جشنواره در سپاه گفت: «برای این منظور کارگروه‌های ۱۷ گانه تشکیل می‌شود که هر کارگروه را یکی از معاونت‌های سپاه مدیریت می‌کند و این کارگروه‌ها موظفند بر اساس برنامه‌های اساسی سالیانه و مأموریت‌هایی که به رده‌ها واگذار شده ارزیابی‌ها را به انجام برسانند.» 

سامانه پایشگر
 جامع سپاه
فرمانی با بیان اینکه برای سال آینده در جشنواره ششم وعده آغاز به کار سامانه پایشگر جامع سپاه را دادیم، افزود: «در این سامانه می‌توان روند ارزیابی‌ها را به شکل سیستمی احصا کنیم و این تحت ساختار مانیتورینگ سپاه انجام می‌گیرد که معاونت‌ها و کارگروه‌ها از همین الآن درگیر احصای شاخص‌ها و مؤلفه‌هایی هستند که بتوان آن را در سامانه تعریف کرد و بر اساس داده‌های ورودی سامانه بتواند اطلاعات را تحلیل کرده و خروجی ارائه دهد. الآن بیشتر هم درگیر این امر هستیم. البته کمّ و کیف این سامانه پس از اتمام کار مشخص خواهد شد.

کیانوش رستمی دلاورمرد کشورمان و وزنه بردار تیم ملی ایران با مهار وزنه ۲۱۷ کیلوگرمی در حرکت دو ضرب ضمن جا به جایی رکورد المپیک به مدال طلا دست یافت. کیانوش رستمی پس از تاریخ سازی در المپیک ریو 2016 و کسب مدال طلا گفت: خدا را شکر هیچ وقت اجازه نمی دهیم خون شهیدان پایمال شود و این مدال را به شهدای مدافع حرم تقدیم می کنم. قهرمان المپیک ۲۰۱۶ ریو گفت: ایرانی‌ها باید همیشه نشان‌ دهند که می‌توانند در دنیا موفق شوند.
فرهاد مهدوی/ دولت اوباما «خبر خوب» را اعلام و «خبر بد» را پنهان کرد! این اولین واکنش جمهوریخواهان به یک مبادله تاریخی در 27 دی ماه 1394 است. آزادی چهار زندانی آمریکایی از ایران که به جرم جاسوسی در ایران بازداشت شده بودند، دارای راز و رمزهای بسیاری است که گشودن هر یک از آنها هزینه‌های سیاسی را برای آمریکا به دنبال دارد؛ اما گویا ایران تعهد داده است که به سبب شرایط ویژه آمریکا از این پرونده برگی افشا نشود و ابعاد آن، هم برای مردم ایران و هم مردم آمریکا پنهان بماند. اینکه آمریکایی‌ها راضی نیستند از آن رازها سخنی به میان آید مشخص است؛ اما اینکه چرا در قبال این پیروزی مردم ایران باید سردرگم باشند و از آن مطلبی ندانند، جای سؤال است! باید ابعاد این مسئله برای مردم کشورمان مشخص شود که چگونه فرزندان این مرز و بوم، آمریکایی‌ها را وادار کردند پس از چهار دهه پول‌های بلوکه‌شده ایران را همراه با جریمه دیرکرد بپردازد، مردم ایران حق دارند که بدانند تفاوت یک مذاکره‌کننده انقلابی با یک دیپلمات صرف در چیست؟ مردم جهان نیز باید بدانند که آمریکایی‌ها با استفاده از تاریکی شب و با هواپیمای جت چگونه صندوق‌های پول را در نهایت انفعال و با قبول تمام شرایط به ایران تحویل داده‌اند. اما افشای این ماجرا در داخل ایران هم مخالفانی دارد که این مقال جای توصیف و تشریح آن نیست! افشا نشدن ابعاد این مبادله شرط آمریکایی‌ها بوده است؛ اما اینکه چرا ایران این‌گونه برای آمریکا رازداری می‌کند را کسی نمی‌داند.
جت ناشناس در فرودگاه مهرآباد 
لحظه تاریخی اجرایی شدن برجام فرصتی بود که دولتمردان آمریکا یک موضوع دیگر را در سایه برجام دنبال کنند تا از غفلت رسانه‌ها و افکار عمومی، به یک هدف دیگر که برای آنها مهم بود دست یابند؛ اما چون مذاکره‌کنندگان و ناظران این برنامه با برجام تفاوت داشتند، تمام مسیرهای آمریکا به فریب‌ها و حیله‌های دیپلماتیک مسدود شد و حتی مسئولان این پرونده از هر گونه تداخل برجام به این پرونده جلوگیری کردند و در مواردی که مسئولان دیپلماتیک کشور خواستار رایزنی برای آزادی زندانیان در قبال وعده‌های نسیه آمریکا بودند، زیر بار نرفتند و به سبب حیله‌های آمریکا خواهان تحویل دستی پول‌ها از طریق صندوق‌های پول شدند و جت آمریکایی به صورت شبانه ارزهای خارجی را به ایران آورده و از این بابت تا اطمینان حاصل نشد، اجازه سوار شدن زندانیان به هواپیما داده نشد و آمریکا که از افشای این معامله می‌ترسید، به دنبال آن بود که معامله در دو سطح پول نقد در محل و گشایش اعتبار در آینده انجام شود. به این ترتیب، 400 میلیون دلار پول نقد به دور از چشم مسئولان دیپلماتیک به ایران منتقل شده و دولت آمریکا متعهد می‌شود مابقی پول ایران را پرداخت کند و برای اولین بار پس از شروع مذاکرات ایران با آمریکا، اموال بلوکه‌شده ایران بدون اما و اگر و حتی بدون وساطت بانک‌ها و دستگاه‌های نظارتی، آن هم به صورت دلار در اختیارش قرار می‌گیرد. جالب آنکه تا پیش از این دولت آمریکا سعی داشت دارایی‌های ایران را از طریق باز کردن اسناد اعتباری پرداخت کند، نه به صورت دلار که ایران با این موضوع مخالفت می‌کند.

ماجرای 400 میلیون دلار
ماجرای مبلغ درخواستی ایران از آمریکا به ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی برمی‌گردد که آمریکا 400 میلیون دلار از دارایی‌های ایران را که قرار بود به شکل محموله‌های سلاح تحویل ایران شود، بلوکه کرد. حالا ایرانی‌ها در این مبادله تمام 400 میلیون دلار را به علاوه یک میلیارد و 300 میلیون دلار بابت بهره تأخیر از آمریکا طلب می‌کنند.

نزاع بر سر باج‌دهی!
اکنون جنگ میان دموکرات‌ها و جمهوریخواهان بر سر موضوع نحوه آزادی این جاسوس‌ها است. استدلال جمهوریخواهان این است که پرداخت این مبالغ به ایران نوعی باج‌دهی به ایران بوده است؛ آنها به دنبال این هستند که دستیابی ایران به حق خود پس از 40 سال را غیر قانونی و نامشروع جلوه دهند و از سوی دیگر، دموکرات‌ها آزادی زندانیان را مهم‌تر از پول‌های بلوکه‌شده می‌دانند و آن را باج‌دهی به ایران نمی‌دانند.

منافع این مبادله
در جریان این مبادله که به اعتقاد ما یک معامله دو سر سود به شمار می‌رود، ضمن اینکه دولت آمریکا توانست از فشارهای ناشی از زندانی شدن چند جاسوس رهایی یابد، برای کشور ما هم در وضعیت فعلی و آینده منافعی را به دنبال داشته است که به برخی از آنها اشاره می‌شود:
۱ـ عده‌ای از زندانیان ایرانی در بند آمریکا که به هیچ وجه امکان آزادی‌شان وجود نداشت، به این وسیله آزاد شدند.
۲ـ پول‌های بلوکه‌شده ایران همراه با سود آن دریافت شد و نمونه‌ای از دیپلماسی و چانه‌زنی انقلابی برای گرفتن حق کشور به مدیران سیاسی و مردم کشورمان نشان داده شد.
۳ـ مدیریت صحیح این موضوع سبب ایجاد شکاف و درگیری میان دو حزب جمهوریخواه و دموکرات شده و بی‌اعتمادی آنها را به یکدیگر در امر حکمرانی افزایش داده است، به گونه‌ای که یکی از موضوعات مهم در مناظرات انتخاباتی توانایی ایران در گرفتن حق خود در خلال آزاد کردن چند جاسوس است. بی‌شک به طور قطعی نمی‌توان نتیجه انتخابات آینده ریاست جمهوری آمریکا را پیش‌بینی کرد؛ اما همواره پیش از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا حادثه غیرمنتظره‌ای در ماه اکتبر رخ می‌دهد و شاید این بار ماجرا مربوط به رسوایی پرداخت پول به ایران باشد.
۴ـ هزینه‌دار کردن هرگونه فعالیت جاسوسی در ایران این پیام را برای سازمان‌های جاسوسی جهان دارد که به راحتی وارد حوزه‌های حاکمیتی جمهوری اسلامی ایران برای فعالیت‌های جاسوسی نشوند.
۵ـ یکی دیگر از پیام‌های این مبادله این است که آمریکا و کشورهای غربی باید در قبال بقیه جاسوسانی که دستگیر شده‌اند هزینه‌های بیشتری بپردازند.
۶ـ الگوگیری کشورهای دیگر از نحوه مقابله با شیطان بزرگ یکی دیگر از پیامدهای مثبت این امر است؛ زیرا با این شیوه آنها خواهند دانست که در مقابل شیطان بزرگ نه تنها نباید از موضع ضعف، بلکه باید از موضع قدرت وارد شد و آن را وادار به عقب‌نشینی کرد.
۷ـ در صورت برجسته شدن این موضع برخی از حقارت‌هایی که آمریکایی‌ها به دنبال تحمیل آن بر ایران بودند به خود آنها برگردانده می‌شود و مردم کشورمان در خواهند یافت که ماجراهایی چون عقب‌نشینی ایران از مواضع خود تنها یک جنگ رسانه‌ای و به دلیل عملکرد ناصواب و غیرشجاعانه گروهی معدود است.
۸ـ پیشگیری از نفوذ دشمنان در پسابرجام نیز یکی از برکات این مبادله عزّتمندانه است؛ زیرا پس از برجام افراد مختلفی وارد فضای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور شده‌اند و حتی تا نزدیک‌ترین کرسی‌ها به برخی از مقامات کشورمان رسیده‌اند، بازداشت، زندانی کردن و اجرای حکم برای این جاسوس‌ها نشان داد که نهاد‌های امنیتی به دور از غوغاهای جریانات سیاسی داخلی و حتی فشارهای بین‌المللی وظایف خود را انجام می‌دهند.
۹ـ مسئولان دولتی و ناظران برجام کشورمان باید به این مبادله به مثابه یک الگو برای مقابله با بدعهدی‌های آمریکا نگاه کنند تا 80 میلیون نفر پس از شش ماه شاهد بدعهدی‌های آمریکا در عمل به وعده‌های خود نباشند. 
۱۰ـ با مدیریت درست صحنه ارشدترین مسئولان آمریکایی در تور سناریوی مسئولان انقلابی کشورمان به دام افتاده‌اند و به صورت ناخواسته وارد برنامه‌ای شده‌اند که تمام جوانب و خصوصیات آن را ایران تعیین کرده است، آنها حتی حاضر می‌شوند برخی از قوانین داخلی کشورشان را دور بزنند. استفاده مؤثر از شکاف‌های حاکمیتی در آمریکا حکایت از آن دارد که با افزایش فشارها بر دولت‌های مختلف در آمریکا امکان استفاده از گسل‌ها در میان آنها وجود دارد.
۱۱ـ یکی از تحلیلگران آمریکایی به نام «نوا فلدمن» در این‌باره نوشته است: همه مذاکرات و معاملات به اهرم فشار بستگی دارد. گروگان‌ها، شکلی از اهرم فشار هستند و پول و نیروی نظامی نیز همین‌طورند. اغلب، پرداخت باج کم‌هزینه‌ترین و مؤثرترین راه برای آزاد شدن گروگان‌ها به شمار می‌رود. این استدلال نشان می‌دهد که در صورت افزایش اهرم‌های فشار بر آمریکا و سایر بازیگران از سوی نهادهای قدرتمند و کمتر متأثر از ارعاب‌های بین‌المللی امکان افزایش  امتیازها وجود دارد، به گونه‌ای که حتی حاضر می‌شوند برای آن نظریه‌سازی نیز داشته باشند.
۱۲ـ این ماجرا این نتیجه را نیز در بر دارد که استفاده از ابزار زور و تهدید علیه ایران به پایان رسیده است؛ در این زمینه «اِلی لیک» در وبگاه «بلومبرگ» اشاره دارد که: «وقتی پای ایران به میان بیاید، دیگر نمی‌شود بیشتر از این کاری انجام داد. در این مبادله آمریکا به دنبال جایگزین پرداخت پول، استفاده از تحریم‌های اقتصادی یا تهدید و توسل به زور بود؛ اما کارشناسان نظر دادند که هر دوی اینها به جای آنکه چاقوهای مخصوص جراحی باشند، چاقوهایی کُند هستند.»
۱۳ـ پایان عصر زورگویی آمریکا علیه ایران در این ماجرا به درستی نشان داده شده است؛ زیرا استفاده از این گزینه موضع حامیان نظام را تقویت می‌کند و به گفته آمریکایی‌ها سبب «تقویت احساسات ضد آمریکایی می‌شود.»
۱۴ـ یکی از موضوعاتی که آمریکایی‌ها بر آن تأکید دارند، احتمال زنده شدن خاطره رسوایی «ماجرای مک فارلین» است که در دهه هشتاد میلادی دولت (جمهوریخواه) رونالد ریگان پول‌هایی را به ایران منتقل کرد. در آن زمان دموکرات‌ها اسناد این رسوایی را منتشر کردند و اکنون قضیه بر عکس شده است.
۱۵ـ این قضیه سبب ایجاد بی‌اعتمادی مردم به دولتمردان آمریکا شد، تا جایی که رئیس مجلس نمایندگان آمریکا تصریح می‌کند که این موضوع نشان داد چگونه دولت همچنان به گمراه کردن مردم آمریکا درباره مراوده با ایران ادامه می‌دهد.

نکته پایانی
بیان این ماجرا و دستاوردهای ناشی از آن یادآور سخنان رهبر معظم انقلاب درباره افول آمریکا در ابعاد مختلف است؛ زیرا ایشان همواره در فرمایشات خود تأکید زیادی بر نهراسیدن و جا نزدن در مقابل هیمنه آمریکا دارند؛ معظم‌له می‌فرمایند: «هیمنه آمریکا شما را نترسانَد؛ دشمن ضعیف شده است. دشمن اسلام که استکبار است، امروز از همه دوران‌هاى گذشته این ۱۰۰ سال و ۱۵۰ سال ضعیف‌تر است. دولت‌هاى استعمارى اروپا را که مى‌بینید، گرفتار مشکلات اقتصادى، گرفتار مشکلات سیاسى، گرفتار مشکلات امنیّتى [هستند]. انواع و اقسام مشکلات را امروز دولت‌هاى استعمارى اروپا دارند. آمریکا بدتر از اینها؛ دچار مشکلات اخلاقى، دچار مشکلات سیاسى، دچار مشکلات شدید مالى و پولى، دچار ضعف حیثیّتِ ابرقدرتى در همه دنیا؛ نه فقط در دنیاى اسلام، [بلکه‌] در همه دنیا [شده است].» (4/9/1393) این مبادله عزتمندانه نشان می‌دهد که در صورت ایمان راستین به بیانات فرمانده معظم کل قوا امکان غلبه بر دشمن غدّار وجود دارد.
امام خامنه‌ای همچنین در سخنرانی دیگری در جمع فرماندهان سپاه در دانشگاه امام حسین(ع) از به زانو درآمدن آمریکا در مقابل ایران سخن به میان می‌آورند و می‌فرمایند: «امپراتوری نظامی و مالی و تبلیغاتی و سیاسی مسلط بر دنیا ـ یعنی شیطان بزرگ، آمریکا ـ با همه توان، با همه آنچه که در چنته داشت، به میدان نظام جمهوری اسلامی آمد، به میدان انقلاب آمد و خاطرجمع بود که انقلاب را به زانو در می‌آورد. امروز پس از سی سال، شما نگاه کنید ببینید چه اتفاقی در دنیا افتاده؛ آنها به زانو درآمدند.»
ماجرای زانو زدن آمریکا در مقابل ایران هنوز پایان نیافته و بسیاری از ابعاد آن به دلایلی محرمانه باقی مانده است و مشخص نیست نهادهای امنیتی ایران تا چه زمانی و با چه برنامه‌ای می‌خواهند بر ابعاد دیگر این قضیه نور بتابانند؛ اما هیئت حاکمه آمریکا بسیار از آن روز هراس دارد که جمهوری اسلامی ایران قسمت بیشتری از این کوه یخ را در معرض افکار عمومی جهان و مردم آمریکا قرار دهد؛ به‌لطبع جمهوری اسلامی ایران در هر شرایطی از تمام ابزارهای مشروع برای رسیدن به اهداف خود استفاده می‌کند؛ اما اگر دولت اوباما همچنان حاضر نباشد به عهدهای خود در اجرای برجام عمل کند، مسئولان کشور ما هم نباید در این شرایط درنگ داشته باشند و بگذارند فرصت انتخابات آمریکا به پایان برسد. به عبارتی، باید از این امکان بالقوه برای رسیدن به اهداف استفاده شود.

مصطفی افضل‌زاده/ حدود دو هفته پیش (۱۰ مرداد / ۳۱ ژوئیه) «محمود عباس» رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین با «مریم رجوی» سرکرده منافقین در پاریس دیدار کرد. بر اساس خبرهای منتشر شده، این دو درباره بحران‌های منطقه با هم گفت‌وگو کرده‌اند. این در حالی است كه تجمّع منافقین در تاریخ ۹ ژوئیه در پاریس، یعنی سه هفته پیشتر نیز میزبان «ترکی الفیصل» رئیس سابق سازمان اطلاعات عربستان سعودی و برخی نمایندگان مجلس مصر بوده است. پس از دیدار محمود عباس و رجوی گمانه‌زنی‌ها درباره علت این دیدار به سرعت بالا گرفت، تا جایی که برخی منابع از نقش مستقیم عربستان در تن دادن محمود عباس به این دیدار خبر دادند. شرکت ترکی الفیصل، رئیس سابق اطلاعات عربستان از سال ۱۹۷۹ تا ۲۰۰۱ در تجمع منافقین، حرف‌شنوی محمود عباس از عربستان سعودی، انتشار خبر دیدار مریم رجوی با برخی از مقامات رژیم صهیونیستی در منزل سفیر ریاض در پاریس، شرکت نمایندگانی از مجالس بحرین و مصر در تجمع آنها و پوشش گسترده رسانه‌ای آنها از رسانه‌های سعودی حاکی از تلاش وسیع و آگاهانه عربستانی‌ها برای تصویرسازی و بزرگ‌نمایی منافقین است. حضور شركت‌كنندگان در تجمع منافقین، ملاقات محمود عباس با مریم رجوی و اقدام هماهنگ، برنامه‌ریزی شده و گسترده رسانه‌های وابسته به عربستان سعودی برای پوشش این موضوع، همگی حاکی از سناریوی هدفمند و برنامه‌ریزی شده برای فشار به جمهوری اسلامی ایران و برجسته كردن مخالفان آن است. احتمالاً سعودی‌ها از این به بعد تلاش بیشتری خواهند کرد تا با بهره‌گیری از دیپلماسی دلار، كشورها و گروه‌های بیشتری را به دیدارهای علنی با مخالفان نظام جمهوری اسلامی ایران ترغیب كنند تا به گمان خود این‌گونه به مشروعیت‌سازی برای گروه‌های ورشکسته سیاسی که طرفدارانی در داخل ندارند، اقدام کنند. «جاستین کینگ» سردبیر نشریه آمریکایی ستون پنجم در گفت‌وگو با خبرنگار نشریه صبح صادق درباره علت دیدار مریم رجوی، سرکرده گروهک منافقین با محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان معتقد است که این دیدار به درخواست مریم رجوی صورت گرفته باشد و با انتشار اخبار این دیدار که قرار بوده محرمانه باشد تلاش کرده‌اند توجه دیگران را به خود جلب کنند و در این دیدار که عربستان سعودی پشت پرده آن قرار دارد، بازنده اصلی محمود عباس و تشکیلات خودگردان است. در ادامه گفت‌وگوی ما با جاستین کینگ را بخوانید:
* به نظر می‌رسد که گروه مجاهدین خلق (منافقین) پس از ناکامی در جلب حمایت کشورهای غربی به سمت عربستان متمایل شده است، دلیل این اقدام چیست؟
گروه مجاهدین خلق (منافقین) پس از سرنگونی صدام و اخراج آنها از عراق، تلاش زیادی کردند تا به عنوان حکومت ایران در خارج از ایران از سوی دولت‌های جهان به رسمیت شناخته شوند، ولی از آنجا که ایران روزبه‌روز درحال تبدیل شدن به کشوری مقتدرتر در عرصه بین‌المللی است، حمایت از مخالفان ایران، به ویژه گروه مجاهدین خلق که یک گروه تروریستی است برای کشورهای غربی پرهزینه‌تر می‌شود. البته، این به آن معنا نیست که دولت آمریکا و سایر کشورهای غربی مشکلی با ایران ندارند و به دنبال ادامه دشمنی خود نیستند؛ بلکه آنها سعی می‌کنند روش‌های خود را برای برخورد با ایران تغییر دهند. در حال حاضر به نظر می‌رسد حمایت مستقیم از گروه مجاهدین خلق در دستور کار دولت‌های غربی نباشد. همین مسئله سبب شده است تا این گروه برای کسب مشروعیت و حمایت رسمی به سمت عربستان و رژیم صهیونیستی برود. پیام تسلیت مریم رجوی، سرکرده گروهک تروریستی مجاهدین خلق در پی اعدام عده‌ای از اعضای گروهک تروریستی «توحید و جهاد» در ایران نیز نمونه‌ای از تلاش این گروه برای خودنمایی رسانه‌ای است.
از سوی دیگر، باید در نظر داشت که عربستان نیز اوضاع خوبی در عرصه بین‌الملل ندارد و هر روز شاهد نفوذ بیشتر ایران در منطقه است، به همین دلیل از هر عاملی که سبب تضعیف ایران شود استقبال می‌کنند، حتی اگر این عامل یک گروه منزوی مانند گروه مجاهدین خلق باشد.
 
* تحلیل شما از علت دیدار محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین با مریم رجوی، سرکرده گروه مجاهدین خلق چیست؟
برخی گفته‌اند دلیل این دیدار این است که این گروه تلاش می‌کند خود را حامی مردم فلسطین جلوه دهد؛ ولی به نظر من این صحیح نیست؛ بلکه این دیدار می‌تواند دلایل دیگری داشته باشد، مانند اینکه برای نمونه گروه مجاهدین خلق با همکاری تشکیلات خودگردان و عربستان سعودی مانع از حمایت‌های ایران از گروه‌های فلسطینی شوند و عملاً در این جبهه با ایران مقابله کنند. اما به نظر من محتمل‌ترین دلیل برای این دیدار این است که گروه مجاهدین درخواست‌هایی از تشکیلات خودگردان داشتند که در این دیدار به خواسته‌های خود نرسیدند، دلیل من هم این است که تشکیلات خودگردان فعلاً هیچ بیانیه صادر نکرده یا تغییر موضعی از خود نشان نداده است و تلاش کردند که این دیدار محرمانه صورت بگیرد تا هزینه‌ای از این ملاقات متوجه آنها نشود. از سوی دیگر عباس زکی، عضو کمیته مرکزی جنبش فتح طی یک مصاحبه با یک شبکه ایرانی اعلام کرده است که مسئله دیدار محمود عباس و رجوی نباید تا این حد بزرگ می‌شد؛ چراکه رئیس تشکیلات خودگردان در آن زمان در سفر به فرانسه به سر می‌برد و همزمان رجوی هم در آنجا بود و وقتی وی به محل اقامت عباس به عنوان میهمان فرانسه می‌آید، این دیدار نمی‌تواند معنای خاصی داشته باشد، به‌ویژه که رئیس تشکیلات خودگردان مخالف هر گونه دخالت در امور داخلی کشور دیگر است.

* پس به نظر شما چرا این دیدار رسانه‌ای و تصاویر آن منتشر شد؟ آیا انتشار این اطلاعات برنامه‌ریزی شده بود، به صورت اتفاقی منتشر شده است؟
انتشار خبر دیدار محمود عباس و مریم رجوی به همان اندازه که به ضرر تشکیلات خودگردان است، به نفع گروه مجاهدین خلق و عربستان است. این احتمال وجود دارد که این دیدار به صورت محرمانه برگزار شده است، ولی گروه مجاهدین خلق یک‌طرفه اقدام به انتشار اخبار آن کرده‌اند تا پس از مدت‌ها شکست در عرصه سیاسی و تروریستی بتوانند توجه‌ها را به سمت خود جلب کنند. برای همین معتقدم که این دیدار به احتمال زیاد به درخواست گروه مجاهدین خلق صورت گرفته است تا بتوانند جایی در اخبار و تحلیل‌ها پیدا کنند. فلسطینی‌ها در سراسر جهان حامیان و طرفداران زیادی دارند و شاید آنها بنا دارند با گره زدن خود به گروه‌های فلسطینی حمایت بیشتری را به دست بیاورند.
* اکنون وضعیت این گروه تروریستی را چطور ارزیابی می‌کنید؟
گروهک مجاهدین روزبه‌روز در حال تنزّل و سقوط بیشتری است. سفیر ایران در عراق هم به تازگی اعلام کرده است که دولت عراق با همکاری سازمان ملل تاکنون 65 درصد از نیروهای گروهک تروریستی منافقین را از خاک خود اخراج کرده است و مابقی آنان به زودی از این کشور خارج می‌شوند. این گروه نفس‌های آخر خود را می‌کشد و به نظر می‌رسد که نتوانند کمک زیادی به سعودی‌ها بکنند و عربستان بیشتر از آنها در حوزه عملیات روانی استفاده می‌کند.

  محمدرضا مرادی/  اردوغان، رئیس‌جمهور ترکیه هفته گذشته به مسکو سفر کرد تا به چند ماه تیرگی روابط بین آنکارا و مسکو پایان دهد. پس از ساقط کردن جنگنده روسی در مرزهای جنوبی ترکیه در آذر ماه گذشته روابط دو کشور قطع و تحریم‌های شدیدی علیه ترکیه وضع شد. فشار تحریم‌های اقتصادی سبب شد تا اردوغان کوتاه بیاید و در 12 ژوئن در نامه‌ای به دولتمردان روسی از آنان دلجویی کند. به همین منظور 27 ژوئن نیز مراتب تأسف و همدردی خود را به خانواده خلبان روسی کشته‌شده اعلام کرد و دو روز بعد (29 ژوئن) با پوتین تماس گرفت و از این کشور عذر خواست. اما اوج نزدیکی دو کشور حمایت پوتین از اردوغان در کودتای 15 جولای بود. روسیه از اولین کشورهایی بود که در آغازین ساعات کودتا و زمانی که هنوز نتیجه کودتا مشخص نبود، اعلام کرد که حاضر است به دولت اردوغان کمک کند. همین حمایت دولت روسیه محرّکی جدّی برای تصمیم اردوغان مبنی بر سفر به روسیه بود. حتی گزارش‌های تأیید نشده‌ای وجود دارد مبنی بر اینکه روسیه اولین کشوری بوده که به ترکیه درباره کودتا هشدار داده است. از سوی دیگر، مقامات ترکیه بارها درباره نقش آمریکا در کودتای اخیر اظهارنظر کرده‌اند و معتقدند آمریکا مستقیم یا غیرمستقیم در این کودتا نقش داشته است. همچنین اردوغان، فتح‌الله گولن (که در آمریکا زندگی می‌کند) را رهبر کودتا می‌داند و از آمریکا خواستار استرداد وی است، اما آمریکا در این‌باره هنوز هیچ همکاری با ترکیه نکرده است. این در حالی است که قلع‌وقمع مخالفان از سوی اردوغان سبب انتقاد و اعتراض نهادها و کشورهای غربی از وی شده است. اکثر ترکیه‌ای‌ها بی‌میلی اتحادیه اروپا را برای حمایت از اردوغان در اوضاع بحرانی سرزنش می‌کنند و از اینکه تمرکز اروپا بر روی سرکوب‌های پس از کودتاست، گله دارند. همه این موارد سبب شده است تا اردوغان به سمت تنش‌زدایی با روسیه برود.
سوابق تاریخی نشان می‌دهد هر زمانی که روابط ترکیه با متحدان غربی تیره و تار شده، آنکارا به مسکو تمایل پیدا کرده است. عقب‌نشینی اردوغان در برابر روسیه می‌تواند علاوه بر رفع تحریم‌های اقتصادی مسکو علیه آنکارا بر روی پرونده سوریه نیز تأثیر بگذارد. در این زمینه هر یک از این دو کشور از یکی از طرف‌های جنگ حمایت می‌کنند.
 ترکیه در سال‌های اخیر یکی از بزرگ‌ترین حامیان تروریست‌هایی بوده که علیه دمشق جنگیده‌اند و از طریق باز نگه داشتن مرزهای خود کمک زیادی به رفت‌وآمد تروریست‌ها کرده است. در مقابل، روسیه حامی دولت سوریه بوده و در شرایط فعلی علیه تروریست‌ها در حال جنگیدن است. در وضعیت کنونی، هر یک می‌توانند برای برقراری ثبات در منطقه گامی
 بردارند.
 اردوغان خواهان کاهش حمایت روسیه از کُردها و کم کردن از حجم بمباران‌های خود در مرز ترکیه است. از سوی دیگر، روسیه از ترکیه می‌خواهد که با جدیّت بیشتری بر مرزهای خود نظارت داشته باشد و مانع جذب نیروهای افراطی به داعش یا ارسال تجهیزات برای آنها شود. به نظر می‌رسد با توجه به پیامدهایی که سیاست اشتباه اردوغان در سوریه برای ترکیه به همراه خواهد داشت، نزدیکی روسیه و ترکیه می‌تواند تا حدودی اردوغان را درباره سوریه به عقب براند. این امر می‌تواند سبب شکست تروریست‌ها در حلب شود که به معنای شکستن کمر تروریست‌ها در سوریه خواهد بود و خطر اصلی تروریست‌ها برای دولت دمشق کاملاً مرتفع خواهد شد. اما باید دید که اردوغان به دنبال جبران است، یا تداوم سیاست‌های
 اشتباه خود. 

 محمد نوری/ مالیات را می‌توان یک نوع هزینه اجتماعی تصور کرد که آحاد یک ملت در راستای بهره‌وری از امکانات و منابع یک کشور موظفند آن را پرداخت کنند تا توانایی‌های جایگزینی این امکانات و منابع برای عوامل اجرایی کشور فراهم شود. به بیانی دیگر، مالیات انتقال بخشی از درآمدهای جامعه به دولت یا بخشی از سود فعالیت‌های اقتصادی است که نصیب دولت می‌‌شود؛ زیرا ابزار و امکانات دستیابی به درآمد و سودها را فراهم کرده ‌است.
رهبر معظم انقلاب(مدظله‌العالی) با اشراف کامل به موارد پیش‌گفته، در سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی، بند 17 را به «اصلاح نظام درآمدی دولت با افزایش درآمدهای مالیاتی» اختصاص داده و سپس در بند 18 بر قطع وابستگی به نفت تأکید داشته‌اند و در بندهای بعدی این سیاست‌ها، بر اعمال مدیریت جهادی تأکید کرده‌اند که رسیدن به آنها با کار و کوشش جهادی امکان‌پذیر می‌شود.
با این توضیح می‌توان ادعا کرد، ماليات يكي از مهم‌ترين ابزارهاي هدايت و كنترل ساير شاخصه‌هاي اقتصادي در جهت تحقق محورها و مؤلفه‌های اقتصاد مقاومتي است. همچنین، ماليات و درآمدهاي مالياتي را مي‌توان به تنهايي از بزرگ‌ترين ابزارهاي دولت در مسير اعتلاي اقتصاد مقاومتي دانست. تكيه دولت به منابع مالياتي از يك سو سبب كاهش وابستگي دولت و ملت به منابع زيرزميني مي‌‌شود كه تنها در اختيار ما نبوده و آيندگان نيز به نوبه خود در بهره‌گيري از آن صاحب حق و امتياز هستند و از سوي ديگر زمينه‌ساز پويايي و نشاط در بازارهاي كشور و فعاليت‌هاي توليدي و صنعتي مي‌‌شود.
تجربه مالیاتی سایر کشورها
در این زمینه مي‌توان به تجربه بیشتر كشورهاي پيشرفته اشاره کرد كه با وجود محروم بودن از منابع گسترده ماليِ نفتي، با اتكا به درآمدهاي مالياتي و استفاده از اهرم ماليات ساير مشخصه‌هاي پولي و مالي و اقتصادي، مانند حجم نقدينگي، توزيع ثروت، ميزان تورم، صادرات، واردات و... را كنترل و تنظيم کرده‌اند.
برای نمونه، کشور ترکیه که ذخایر و منابع نفت و گاز ندارد، میزان مالیات اخذ شده آن در سال ۲۰۱۵ هفت برابر درآمد مالیاتی در کشور ما بوده است. تولید ملی فرانسه در سال ۲۰۱۵ با داشتن اقتصادی نزدیک به شش برابر اقتصاد ایران، حدود ۲۸۰۰ میلیارد دلار بوده و میزان درآمد مالیاتی این کشور در این سال ۵۵۷ میلیارد یورو بوده است؛ گفتنی است، ۲۵ درصد تولید ملی در فرانسه به عنوان مالیات مطرح می‌شود و این در حالی است که تولید ملی ایران در مدت زمان مشابه ۵۰۰ میلیارد دلار بوده که شش درصد تولید ملی است. 
معیارهای حرکت 
نظام مالیاتی کارآمد
به نظر برخی کارشناسان اقتصادی و با توجه به حرکت تحولی موجود در نظام مالیاتی کشور برای دستیابی به اهداف مورد انتظار، کارآمدترين و بهترين روش حركت نظام مالياتي در مسير تحقق منويات رهبر معظم انقلاب درباره اقتصاد مقاومتي توجه به موارد زیر است: 
۱ـ وضع مشوق‌هاي مالياتي براي امور توليدي و صنعتي، واردات نهاده‌هاي توليد و ابزارآلات و ماشين‌آلات صنعتي؛ 
۲ـ وضع ماليات‌هاي سنگين و عدم اعطاي معافيت براي فعاليت‌هاي واسطه‌گري، فعالیت‌های غير مولد، واردات كالاهاي مصرفي و تجملی؛ 
۳ـ توجه به افزایش تولید ملی به‌منزله یکی از مهم‌ترین مؤلفه‌های وصول مالیات؛
۴ـ شناسایی زنجیره‌های ناشناخته موجود در مراحل پس از تولید کالا و خدمات به منظور اخذ مالیات؛
۵ـ تهیه بانك اطلاعات جامع فعالان اقتصادي کشور؛
۶ـ اجراي كامل طرح تحول نظام مالياتي کشور با مطالعه و بررسی دقیق و کارشناسی؛
۷ـ افزایش پایه‌های جدید مالیاتی با ایجاد منابع جدید برای دریافت مالیات؛ 
۸ ـ بازنگری در قوانین مالیاتی و تدوین قوانین جدید؛
۹ـ حرکت به سمت استفاده از سیستم‌های الکترونیکی در اخذ مالیات؛
۱۰ـ اقدام در زمینه شفاف‌‌سازی‌های لازم درباره نحوه مصرف مالیات‌ها برای مردم؛
۱۱ـ تعیین اولویت و اهداف مالیاتی با توجه به شرایط و وضعیت اقتصادی و برنامه‌های دولت.
 گفتنی است، برخی از اهداف دریافت مالیات در کشورها عبارت است از: تأمین بخشی از هزینه‌های عمومی دولت، تقسیم عادلانه درآمد و ثروت در جامعه، کنترل نرخ تورم در جامعه، کنترل میزان واردات و صادرات، اجرای سیاست‌‏های اقتصادی و... با توجه به اینکه به هر میزان که بیشتر مالیات گرفته شود، هزینه مالیات‌دهنده افزایش و در نتیجه، سود وی کاهش می‌یابد؛ از این رو دولت با افزایش مالیات در برخی بخش‌ها می‌‏تواند جلوی گسترش غیر‌ضروری آنها را بگیرد یا با کاهش مالیات و در نظر گرفتن انواع معافیت‏‌ها و تخفیف‌ها، بخش‌های دیگری را رونق بخشد.
تحقق بند 17 سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی، زماني مي‌تواند در اقتصاد كشور تحول ایجاد کند كه نظام مالياتي ما كارآمد و موفق باشد. تجربه موفق سازمان امور مالياتي كشور در طول سال‌هاي اخير و در زمينه اجرايي شدن قوانين اثربخش و مؤثري، همچون قانون ماليات بر ارزش‌افزوده و اجراي آزمايشي موفق مراحلي از طرح جامع مالياتي بيان‌کننده اين مهم است كه نظام مالياتي ايران ظرفیت تغییر و تحول در راستای اهداف متعالی اقتصاد کشور را که همان سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی است، دارد. 
پس با توجه به وجود ابزارها و ظرفيت‌هاي مفيد نظام مالياتي كشور در زمينه افزايش درآمدهاي مالياتي و نيز تجربه موفق سازمان امور مالیاتی در زمینه اجرايي شدن قوانين و طرح‌هاي جديد مالياتي در سطح كشور، مي‌توان گفت كه يكي از مهم‌ترين زمينه‌ها و شاخصه‌ها درباره اجرايي شدن اقتصاد مقاومتي در كشور مهيا شده است و با تداوم حركت‌هايي از اين دست مي‌توان به شكوفايي هرچه بيشتر اقتصاد مقاومتي و به تبع آن اعتلاي نظام اقتصاد ايران چشم اميد داشت.

 سید فخرالدین موسوی/ دولت یازدهم پس از دو بار ناکامی در کسب موافقت مجلس نهم، در ماه‌های آغاز به کار دوره دهم مجلس شورای اسلامی با کمک فراکسیون امید توانست لایحه خود برای دوبرابر شدن مناطق خاص در کشور را با پیشنهاد ایجاد 7 منطقه آزاد تجاری و 12 منطقه ویژه اقتصادی،  با وجود مخالفت جدی مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی و وزارت اطلاعات به تصویب اولیه برساند تا بار دیگر پرونده انتقاد و گلایه کارشناسان از ایجاد چنین مناطقی باز شود! درباره تاریخ ایجاد چنین مناطقی در کشور اگر به پیش از انقلاب اسلامی و سال 1330 که طرح‌هایی با هدف رونق اقتصادی کشور و افزایش تجارت خارجی، بنادر ایرانی در خلیج‌فارس مورد توجه قرار گرفت بازگردیم، طرح‌هایی که سرانجام  به اعلام بندرعباس به عنوان اولین بندر آزاد تجاری در سال 1336 منجر شد؛ رویه‌ای که پس از پیروزی انقلاب نیز امتداد یافت، لایحه واردات کالا با استفاده از معافیت گمرکی به جزیره کیش در تاریخ ۱۸ اسفند ۱۳۵۸ به تصویب شورای انقلاب رسید و در نهایت در سال ۱۳۶۸ براساس تبصره ۱۹ قانون برنامه اول توسعه به دولت اجازه داده شد که در سه نقطه مرزی کشور شامل کیش، قشم و چابهار اقدام به تأسیس منطقه آزاد تجاری کند؛ اما آیا تجربه کشور تا امروز در این زمینه تجربه موفقی بوده است که حالا قانون دوبرابر شدن این مناطق نیز در حال تصویب شدن است؟
با وجود آنکه موافقان این لایحه مزایایی چون؛ تسریع در امور زیربنایی، عمرانی، رشد و توسعه اقتصادی، سرمایه‌گذاری و افزایش درآمد عمومی، ایجاد اشتغال سالم و مولد، تنظیم بازار کار و کالا، حضور فعال در بازار‌های جهانی و منطقه‌ای تولید، صادرات کالاهای صنعتی و... را برای ایجاد این مناطق برمی‌شمارند، مصباحی‌مقدم از کارشناسان حوزه اقتصاد و از نمایندگان مجلس نهم با انجام چند مصاحبه صریح یکی از مهم‌ترین منتقدان این موضوع مطرح شده است که گفته است ایجاد این مناطق در تضاد با اقتصاد مقاومتی است و از وجود منافع شخصی و گروهی در ایجاد چنین مناطقی سخن به میان می‌آورد! این موضوع در حوزه فرهنگ نیز آسیب‌هایی جدی بر جای گذاشته است و برخی تصور می‌کنند با ورود به مناطق آزاد از کشور خارج شده‌اند! پاسبانی نیز در این باره می‌‌گوید؛ قرار بود wto تمرین برای ملحق شدن به بازار جهانی باشد وقتی الآن وضعیت ما در مناطق آزاد این‌گونه است چه می‌توان کرد و توصیه‌های هیجانی در این رابطه سبب نابودی تولید می‌شود. منتقدان این شرایط با اشاره به این موضوع که امروز دیگر سازمان‌های بین‌المللی نیز بر‌خلاف دوران پس از جنگ جهانی دوم کشورها را به ایجاد این مناطق تشویق نمی‌کنند؛ بلکه به کشورهای مختلف از جمله کشورهای در حال توسعه، توصیه می‌کنند که در این باره با احتیاط بیشتری گام بردارند! با استناد به سخنان رياست دبيرخانه شورای عالى مناطق آزاد ايران که چندی پیش گفت، این مناطق به دلیل فقدان مقررات و قوانين روشن برای فعاليت و مبهم بودن ضوابط و مقررات و قوانين سرمايه‌گذاري، نحوه واگذارى يا اجاره زمين، ميزان بخشودگى از ماليات يا عوارض گمرکي، نحوه ورود و خروج سرمايه، مقررات پولى و بانکى و... تاکنون به هيچ يک از اهداف خود دست نيافته، بلکه عمدتاًً به واردات کالاهاى تجملی و غيرضروري، به داخل کشور محدود شده‌اند، ضعف‌هایی برای این مناطق برشمردند.
1ـ تبدیل شدن مناطق آزاد به گلوگاه قاچاق کالا به کشور تا آنجا که علیرضا دشتانی، مدیرکل نظارت بر ترانزیت گمرک ایران اذعان می‌کند که مناطق آزاد به محلی برای ورود کالاهای قاچاق یا کالاهایی که مستقیم نمی‌توانند از مبادی رسمی وارد شوند، تبدیل شده است.
2ـ تحقق نیافتن اشتغال‌زایی مورد نظر به دلیل آنکه اساس فعالیت در مناطق به جای تولید بر واردات و فروش کالا گذاشته شده است، چنانچه نعمت‌زاده در همایش روز ملی صنعت و معدن در تاریخ 19 تیرماه امسال به صراحت گفت: «خبری از تولید در مناطق آزاد نیست» و رحیم زارع، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس در مصاحبه‌ای در این باره اظهار داشت: «در جزیره قشم در طول 20 سال باید 100 هزار شغل ایجاد می‌شد؛ اما تاکنون فقط 24 هزار شغل با احتساب 12 هزار شغل ناپایدار، ایجاد شده است.»
3ـ نداشتن سرمایه‌گذاری مناسب خارجی در مناطق آزاد کشورمان که این موضوع نیز به دلیل ارجحیت دادن تجارت و واردات بر تولید کالا در این مناطق است تا آنجا که میانگین سرمایه‌گذاری خارجی در مناطق آزاد کشور فقط حدود 40 میلیون دلار در سال برآورد می‌شود.
 کارنامه عملکردی این مناطق که البته در این گزارش تنها به گوشه‌ای از آن اشاره شد نشان می‌دهد این مناطق در عمل و در واقعیت به مناطقی با کارکردی کاملاً مخالف با اهداف اولیه‌شان تبدیل شده‌اند، حال سؤال این است که آیا بهتر نیست به جای افزایش این بخش‌ها، همین مناطق موجود را سامان داده و قوانین آن را اصلاح کند؟

 حسن فلاح/ پنجمین کنگره شعر فرهنگیاران پاسدار 20 و 21 مرداد در ایام دهه کرامت در شهر مقدس برگزار و در پایان این مراسم از کتاب «ریحانه مستور» که برگزیده اشعار کنگره بود، رونمایی شد.
برگزاری کارگاه توانمندسازی
به گزارش صبح صادق، از جمله برنامه‌های روز اول این کنگره برگزاری کارگاه‌های توانمندسازی برای 220 شاعر مدعو پاسدار از سراسر کشور و شرکت در مراسم غبارروبی از ضریح مطهر حضرت فاطمه معصومه(س) بود.
مراسم تجلیل از نفرات برتر این کنگره با حضور علیرضا قزوه، دکتر اسماعیلی، دکتر امیری اسفندقه، استاد جواد محدثی و دکتر مرادی برگزار شد و پس از اعلام اسامی نفرات برتر، برگزیدگان اقدام به شعرخوانی کردند و جوایز آنها به دست «سردار محبی» معاون فرهنگی و تبلیغات سپاه، «حجت‌الاسلام و‌المسلمین زنگنه» مسئول سازمان فرهنگی خانواده و «سردار دهقان» جانشین این سازمان اهدا شد.
 تشکل شاعران فرهنگیار پاسدار
چهار کنگره قبلی شعر پاسدار از سال 1391 در تهران، شیراز و جزیره ابوموسی با شرکت در مجموع 500 شاعر پاسدار در دوره‌های مختلف برگزار شده است. در این دوره نیز ۲۷۵ شاعر با ۷۵۱ قطعه شعر شرکت کردند. بنا بر اعلام دبیرخانه این کنگره، راه‌اندازی تشکّل شاعران فرهنگیار پاسدار در استان‌های مستعد، از جمله برنامه‌های پیش رو برای گسترش و تقویت بیشتر شعر و شعرخوانی در سپاه و توانمندسازی شاعران خواهد بود.
نفرات برتر
بر این اساس در موضوع انتظار در مکتب فاطمی(س) به ترتیب؛ «ایوب پرندآو» از جهرم، «علی حبیبی» از تبریز و «سید‌داوود دهقانی» از میبد حائز رتبه اول تا سوم شدند.
در موضوع ایستادگی و مقاومت فاطمی در برابر تحریف فرصت‌طلبان «سیدمهدی نژادهاشمی» از سبزوار، «محمد دهقانی» از بندرعباس و «حمزه اولاد» از ایلام به ترتیب نفرات برتر معرفی شدند.
در موضوع بصیرت و دفاع فاطمی از حریم ولایت، «علی سلیمانی» از تهران، «روح‌الله قناعتیان» از جهرم و «شبنم فرضی‌زاده» از اردبیل، به ترتیب مقام‌های اول تا سوم را کسب کردند. در موضوع سبک زندگی فاطمی (رفتار خانوادگی، فرزند‌پروری و...) هیچ شاعری حائز کسب رتبه اول و دوم نشد و «سولماز نصرآبادی» از اردبیل، سوم معرفی شد.
در دو موضوع ساده‌زیستی و قناعت فاطمی در برابر اسلام اشرافیت و امر به معروف و نهی از منکر در مکتب فاطمی هیچ شاعری رتبه اول تا سوم را کسب نکرد.
قابل ذکر است که در هر رشته دو نفر برای ایجاد انگیزه بیشتر میان شاعران به عنوان نفرات شایسته تقدیر معرفی شدند. 
همچنین «لعیا محمدی» از قزوین، «محسن کاویانی» از قم و «معصومه‌سادات شاکری» از نیشابور رتبه‌های اول تا سوم در موضوع حجاب در مکتب فاطمی را به دست آوردند.
رشته‌های بدون برگزیده
در موضوع عبادت در مکتب فاطمی، هیچ شاعری اول نشد. «خدابخش صفادل» از مشهد رتبه دوم و رتبه سوم به صورت مشترک به «حسین برومند» از بندرعباس و «هادی ملک‌پور» از تهران تعلق گرفت.