سیدمحمد مشکوهالممالک/ حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای (مدظلهالعالی) قاچاق را بلایی بزرگ و سمّ تولید داخلی برشمردند و تأکید کردند: «بنده به مسئولان گفتهام که وقتی باند قاچاقچی را پیدا میکنید و آن جنس کلان قاچاق را که چند هزار تُن وزن آن است، وارد کشور میکنید، این جنس را جلوی چشم همه آتش بزنید؛ به قاچاقچی ضربه بزنید؛ چراکه قطعاً این کالای قاچاق سبب میشود تولید داخل بخوابد. وقتی تولید داخلی خوابید، جوان ما بیکار میشود، اشتغال کم میشود، رکود بر کشور حاکم میشود، وضع زندگی و معیشت مردم دشوار میشود. اینها را که دیگر از طریق ارتباط با آمریکا و اروپا نمیشود حل کرد، اینها را باید خودمان حل کنیم.»
خبرنگار صبح صادق در این راستا با سه نفر از مسئولان و مدیران این عرصه به گفتوگو نشسته است که شما را به خواندن آن دعوت میکنیم.
تقسیم کار ملی برای مبارزه با قاچاق کالا
دکتر حسن نجفیسولاری*
اگر بپذیریم که اقتصاد مقاومتی یک نظام است و بخشی از این نظام مبارزه با قاچاق کالا و ارز است، ناگزیر باید الزامات آن را بپذیریم؛ از جمله این الزامات اراده سازمانهای رسانهای برای همکاری با نظام اقتصاد مقاومتی است. برای نمونه، در حوزه فضای مجازی، رادیو، تلویزیون، نشریات و مطبوعات، باید اقدام متناسب با آن فضا صورت بگیرد.
کار رسانهای نیازمند یک تقسیم کار ملی است و باید فهم مشترکی از اقتصاد مقاومتی، فهم دقیقی از تولید و محصول داخلی و در نهایت فهم دقیقی از قاچاق کالا و ارز در رسانهها ایجاد شود. بنابراین، گام اول در تحقق اراده رسانهای، ایجاد فهم مشترک در مجموعه صاحبان رسانهها، اعم از خبرنگاران، سردبیران و بخشهای مختلف خبری است.
گام دوم تقسیم کار ملی بین مجموعه رسانهها در راستای عملیاتی شدن مبارزه با قاچاق کالا و ارز است. در حوزه تقسیم کار ملی سه نهاد اصلی دخیل هستند؛ از جمله وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که میتواند ارتباطات روزنامهها و مجلهها را سروسامان دهد؛ شورای عالی فضای مجازی و شورای عالی انقلاب فرهنگی و سومین نهاد رادیو و تلویزیون جمهوری اسلامی که با استفاده از حجم زیاد شبکهها و برنامهسازیها میتواند در این حوزه تأثیرگذار باشد.
اگر تعداد چنین برنامههایی در رسانهها زیاد شود و اقتصاد مقاومتی و مبارزه با قاچاق مدام از طریق رسانهها تکرار شود، در نهایت این مسائل به یک فرهنگ ملی تبدیل میشود؛ برای نمونه، اگر در رسانه از نوشتافزار قاچاق و نوشتافزار ملی صحبت شود، قطعاً بسیاری از دانشآموزان خانوادههای خود را موظف میکنند که برای آنها نوشتافزار تولید داخل تهیه کنند.
شورای عالی فضای مجازی با تمام نهادها و تشکیلات فضای مجازی در ارتباط است؛ از این رو میتواند یک اقدام عظیم رسانهای فرهنگی در فضای پایگاههای اینترنتی، شبکههای اجتماعی، وبلاگها و صفحات مختلف صورت دهد و میتواند از طریق سواد رسانهای، آگاهی مردم را نسبت به مسئله مهم قاچاق کالا و ارز افزایش دهد.
بنابراین، گام اول همفکر و همنگاه شدن در مسئله مبارزه با قاچاق کالا و ارز، گام دوم تقسیم کار ملی و گام سوم نیز نظارت بر عملکرد رسانههای مختلف است. لازم است سازمانی وظیفه نظارت بر رسانهها را برعهده بگیرد و رسانههایی را که در درازمدت در راستای اهداف اقتصاد مقاومتی فعالیت کردند، تشویق کند.
* عضو شورای فرهنگی و پژوهشی ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و ارز
مبارزه با سازمانیافتگی پدیده قاچاق
دکتر محمد خوشچهره*
قاچاق یک نوع عارضه و بیماری اقتصادی است و راهکارهای مبارزه با آن در حقیقت نوعی درمان به شمار میرود. در مسئله مبارزه با قاچاق کالا و ارز توجه به علل و ریشههای به وجود آمدن این بیماری اهمیت دارد که میتوان آنها را اولویتبندی کرد. برخی از این علل تأثیر بسیار زیادی در ایجاد این عارضه اقتصادی دارند. اگر تشخیص علل و ریشههای ایجاد قاچاق به درستی صورت بگیرد، آن زمان است که نسخه و درمان معنای حقیقی خود را پیدا میکند.
بنابراین، نباید در مبارزه با پدیده قاچاق به سرعت و عجولانه نسخه پیچید؛ بلکه باید با نگاهی جامع، ریشهها و دلایل ایجاد قاچاق بررسی شود؛ در حالی که امروز بیشترین مباحث در موضوع قاچاق حول محور پیامدهای آن شکل میگیرد و در مواردی اظهارنظرهای درستی هم مطرح میشود. قاچاق، اقتصاد ملی و در رأس آن تولید ملی را هدف قرار داده است. این پدیده تولید ملی را که هویتبخش و محور اقتصاد ملی است، دچار اختلال میکند. اقتصاد ملی مناسبات، تعاملات و حوزههای مختلف اقتصادی را در بر میگیرد و محور و شاخصه آن تولید ملی است.
ریشهها و دلایل قاچاق کالا و ارز میتواند با انگیزههای صرف اقتصادی باشد؛ به این معنا که عدهای فرصتطلب و منفعتطلب به این کار مبادرت میکنند؛ اما وقتی قاچاق کالا در سطح گسترده و رقمهای افسانهای، مانند 15 میلیارد دلار و در این اواخر رقم 25 میلیارد در کشور صورت میگیرد، جلوه جدیدی از قاچاق را مینمایاند و نشاندهنده سازمانیافتگی پدیده قاچاق است. تشکّلهای بزرگ و کانونهای قدرت و ثروت میتوانند چنین قاچاقهای گستردهای را در کشور رقم بزنند؛ از سویی، درآمد حاصل از قاچاق کالا همان پول کثیفی است که امروز سبب نگرانی مردم و مسئولان شده است.
جریانات سازمانیافته قاچاق، بهویژه از مناطق آزاد، سندسازی و همکاریهای سازمانیافته با گمرک نشان میدهد، این پدیده بسیار بزرگتر و عمیقتر از یک جریان صرفاً اقتصادی است و جریان سازمانیافتهای است که میتواند در فعالیت سرویسهای اقتصادی برای ضربه زدن به اقتصاد ملی ریشه داشته باشد.
واردات کالا به ویژه از نوع سازمانیافته آن قطعاً پدیده سادهای نیست؛ دستگاههای هوشیار امنیتی و اطلاعاتی باید این مسئله را به دقت بررسی کنند؛ چراکه پس از شناسایی ریشهها، راهکارها نمود پیدا خواهد کرد. شناسایی ریشههای سازمانیافته، بهویژه مرتبط خارجی قاچاقچیان میتواند تأثیر بسزایی در مسئله مبارزه با قاچاق کالا بگذارد. زمانی به مبارزه با قاچاق کالا و ارز میتوان امید داشت که ریشهها و دلایل اصلی ایجاد این پدیده، شیوههای اعمالی و پیامدهای قاچاق احصا و شناسایی شود.
* استاد دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران
تغییر نگرش مردم در استفاده از کالاهای قاچاق
دکتر عبدالمجید نگارشنژاد*
مبارزه با قاچاق کالا و ارز در دو بُعد عرضه و تقاضا تعریف میشود، امسال در معاونت فرهنگی در راستای مدیریت تقاضا تصمیماتی گرفته شد. مسئله مدیریت تقاضا در سالهای گذشته کمتر مورد توجه قرار گرفته بود و بیشتر تمرکز مسئولان در مبارزه با عرضه کالای قاچاق مصروف بوده؛ اما واقعیت این است که اگر تقاضایی برای کالای قاچاق وجود نداشته باشد، عرضه هم معنایی نخواهد داشت.
لازمه و گام اول در مدیریت تقاضا، تغییر در نگرش مردم نسبت به کالای قاچاق و آگاهیبخشی به مردم است. در گام بعدی لازم است آگاهی به باور تبدیل شود؛ چراکه باور و بینش افراد سرمنشأ رفتارهای آنها است؛ از این رو تغییر در نگرش مردم سبب تغییر عملکرد آنها خواهد شد.
ما در اولویتبندی کارها سه جامعه هدف را در نظر گرفتیم؛ جامعه اول، نهادهای آموزشی است. در این جامعه به دلیل وجود شبکه منظم، به خوبی میتوانیم وارد این شبکه شویم و اطلاعرسانی را انجام دهیم. از سوی دیگر نهادهای آموزشی جامعه بزرگی را در بر میگیرد؛ برای نمونه، نهاد آموزش و پرورش 14 میلیون دانشآموز و یک میلیون افراد فرهنگی را شامل میشود. آموزش عالی و حوزههای علمیه نیز به همین شکل جامعه گستردهای از اقشار مختلف مردم را در بر میگیرند.
اولین هدف ما در برنامه مبارزه با قاچاق کالا و ارز برنامه آموزشی، بهویژه در بین معلمان و استادان است؛ چراکه معتقدیم اگر این قشر تغییر رفتار دهند، خود بهترین الگو برای دیگران خواهند بود و به تعبیر رهبر معظم انقلاب این قشر افسران جنگ نرم هستند.
جامعه دومی که مدّ نظر داریم؛ نهادهای مذهبی، مانند کانون فرهنگی مساجد و حوزههای علمیه هستند. این نهادها به دلیل تعهدی که نسبت به اعتقادات خود دارند، طبیعتاً پذیرای بیانات رهبر معظم انقلاب خواهند بود و به حتم تأثیرگذاری خوبی در سایر اقشار مردم خواهند داشت.
سومین جامعه هدف ما جامعه بانوان هستند. زنان در حقیقت مدیران مصرف جوامع هستند؛ به همین دلیل اگر قرار است تغییر رفتاری در جوامع ایجاد شود، باید ابتدا در بانوان تغییر رفتار صورت گیرد. برنامه بعدی ما مبارزه با از بین رفتن قبح قاچاق است. متأسفانه امروز برای برخی از مردم نهتنها مصرف کالای قاچاق مهم نیست، بلکه افتخار هم میکنند که برای نمونه کالای قاچاق را از بانه ارزانتر تهیه کردهاند. برنامه دوم ما در جهت اجرایی کردن فرمان رهبر معظم انقلاب در سال 81، از جمله تبلیغات هوشمندانه و مسائل دیگری است که در آن فرمان ذکر شده است.
* مدیرکل امور فرهنگی ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز کشور