پیمان نوری معاون اقتصادی دادستان کل کشور گفت: می‌توان دستور رهبر معظم انقلاب درباره برخورد قاطع با قاچاقچیان عمده و از بین بردن اجناس کلان قاچاق را خط جدیدی در امر مبارزه با قاچاق کالا و ارز دانست. وی گفت: بیانات رهبر معظم انقلاب وظیفه را مشخص کرد و این حکم داده شد که اگر کالایی به صورت قاچاق وارد کشور شود در انظار به آتش کشیده شود تا انگیزه قاچاق را از ریشه بخشکاند.
سیدمحمد مشکوه‌الممالک/ حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای (مدظله‌العالی) قاچاق را بلایی بزرگ و سمّ تولید داخلی برشمردند و تأکید کردند: «بنده به مسئولان گفته‌ام که وقتی باند قاچاقچی را پیدا می‌کنید و آن جنس کلان قاچاق را که چند هزار تُن وزن آن است، وارد کشور می‌کنید، این جنس را جلوی چشم همه آتش بزنید؛ به قاچاقچی ضربه بزنید؛ چراکه قطعاً این کالای قاچاق سبب می‌شود تولید داخل بخوابد. وقتی تولید داخلی خوابید، جوان ما بیکار می‌شود، اشتغال کم می‌شود، رکود بر کشور حاکم می‌شود، وضع زندگی و معیشت مردم دشوار می‌شود. اینها را که دیگر از طریق ارتباط با آمریکا و اروپا نمی‌شود حل کرد، اینها را باید خودمان حل کنیم.» خبرنگار صبح صادق در این راستا با سه نفر از مسئولان و مدیران این عرصه به گفت‌وگو نشسته است که شما را به خواندن آن دعوت می‌کنیم.
تقسیم کار ملی برای مبارزه با قاچاق کالا
دکتر حسن نجفی‌سولاری*
اگر بپذیریم که اقتصاد مقاومتی یک نظام است و بخشی از این نظام مبارزه با قاچاق کالا و ارز است، ناگزیر باید الزامات آن را بپذیریم؛ از جمله این الزامات اراده سازمان‌های رسانه‌ای برای همکاری با نظام اقتصاد مقاومتی است. برای نمونه، در حوزه فضای مجازی، رادیو، تلویزیون، نشریات و مطبوعات، باید اقدام متناسب با آن فضا صورت بگیرد.
کار رسانه‌‌ای نیازمند یک تقسیم کار ملی است و باید فهم مشترکی از اقتصاد مقاومتی، فهم دقیقی از تولید و محصول داخلی و در نهایت فهم دقیقی از قاچاق کالا و ارز در رسانه‌ها ایجاد شود. بنابراین، گام اول در تحقق اراده رسانه‌ای، ایجاد فهم مشترک در مجموعه صاحبان رسانه‌ها، اعم از خبرنگاران، سردبیران و بخش‌های مختلف خبری است.
گام دوم تقسیم کار ملی بین مجموعه رسانه‌ها در راستای عملیاتی شدن مبارزه با قاچاق کالا و ارز است. در حوزه تقسیم کار ملی سه نهاد اصلی دخیل هستند؛ از جمله وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که می‌تواند ارتباطات روزنامه‌ها و مجله‌ها را سروسامان دهد؛ شورای عالی فضای مجازی و شورای عالی انقلاب فرهنگی و سومین نهاد رادیو و تلویزیون جمهوری اسلامی که با استفاده از حجم زیاد شبکه‌ها و برنامه‌سازی‌ها می‌تواند در این حوزه تأثیرگذار باشد.
اگر تعداد چنین برنامه‌هایی در رسانه‌ها زیاد شود و اقتصاد مقاومتی و مبارزه با قاچاق مدام از طریق رسانه‌ها تکرار شود، در نهایت این مسائل به یک فرهنگ ملی تبدیل می‌شود؛ برای نمونه، اگر در رسانه از نوشت‌افزار قاچاق و نوشت‌افزار ملی صحبت شود، قطعاً بسیاری از دانش‌آموزان خانواده‌های خود را موظف می‌کنند که برای آنها نوشت‌افزار تولید داخل تهیه کنند.
شورای عالی فضای مجازی با تمام نهادها و تشکیلات فضای مجازی در ارتباط است؛ از این رو می‌تواند یک اقدام عظیم رسانه‌ای فرهنگی در فضای پایگاه‌های اینترنتی، شبکه‌های اجتماعی، وبلاگ‌ها و صفحات مختلف صورت دهد و می‌تواند از طریق سواد رسانه‌ای، آگاهی مردم را نسبت به مسئله مهم قاچاق کالا و ارز افزایش دهد.
بنابراین، گام اول همفکر و هم‌نگاه شدن در مسئله مبارزه با قاچاق کالا و ارز، گام دوم تقسیم کار ملی و گام سوم نیز نظارت بر عملکرد رسانه‌های مختلف است. لازم است سازمانی وظیفه نظارت بر رسانه‌ها را برعهده بگیرد و رسانه‌هایی را که در درازمدت در راستای اهداف اقتصاد مقاومتی فعالیت کردند، تشویق کند.
* عضو شورای فرهنگی و پژوهشی ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و ارز
مبارزه با سازمان‌یافتگی پدیده قاچاق
 دکتر محمد خوش‌چهره*
قاچاق یک نوع عارضه و بیماری اقتصادی است و راهکارهای مبارزه با آن در حقیقت نوعی درمان به شمار می‌رود. در مسئله مبارزه با قاچاق کالا و ارز توجه به علل و ریشه‌های به وجود آمدن این بیماری اهمیت دارد که می‌توان آنها را اولویت‌بندی کرد. برخی از این علل تأثیر بسیار زیادی در ایجاد این عارضه اقتصادی دارند. اگر تشخیص علل و ریشه‌های ایجاد قاچاق به درستی صورت بگیرد، آن زمان است که نسخه و درمان معنای حقیقی خود را پیدا می‌کند.
بنابراین، نباید در مبارزه با پدیده قاچاق به سرعت و عجولانه نسخه پیچید؛ بلکه باید با نگاهی جامع، ریشه‌ها و دلایل ایجاد قاچاق بررسی شود؛ در حالی که امروز بیشترین مباحث در موضوع قاچاق حول محور پیامدهای آن شکل می‌گیرد و در مواردی اظهارنظرهای درستی هم مطرح می‌شود. قاچاق، اقتصاد ملی و در رأس آن تولید ملی را هدف قرار داده است. این پدیده تولید ملی را که هویت‌بخش و محور اقتصاد ملی است، دچار اختلال می‌کند. اقتصاد ملی مناسبات، تعاملات و حوزه‌های مختلف اقتصادی را در بر می‌گیرد و محور و شاخصه آن تولید ملی است.
ریشه‌ها و دلایل قاچاق کالا و ارز می‌تواند با انگیزه‌های صرف اقتصادی باشد؛ به این معنا که عده‌ای فرصت‌طلب و منفعت‌طلب به این کار مبادرت می‌کنند؛ اما وقتی قاچاق کالا در سطح گسترده و رقم‌های افسانه‌ای، مانند 15 میلیارد دلار و در این اواخر رقم 25 میلیارد در کشور صورت می‌گیرد، جلوه جدیدی از قاچاق را می‌نمایاند و نشان‌دهنده سازمان‌یافتگی پدیده قاچاق است. تشکّل‌های بزرگ و کانون‌های قدرت و ثروت می‌توانند چنین قاچاق‌های گسترده‌ای را در کشور رقم بزنند؛ از سویی، درآمد حاصل از قاچاق کالا همان پول کثیفی است که امروز سبب نگرانی مردم و مسئولان شده است.
جریانات سازمان‌یافته قاچاق، به‌ویژه از مناطق آزاد، سندسازی و همکاری‌های سازمان‌یافته با گمرک نشان می‌دهد، این پدیده بسیار بزرگ‌تر و عمیق‌تر از یک جریان صرفاً اقتصادی است و جریان سازمان‌یافته‌ای است که می‌تواند در فعالیت سرویس‌های اقتصادی برای ضربه زدن به اقتصاد ملی ریشه داشته باشد.
واردات کالا به ویژه از نوع سازمان‌یافته آن قطعاً پدیده ساده‌ای نیست؛ دستگاه‌های هوشیار امنیتی و اطلاعاتی باید این مسئله را به دقت بررسی کنند؛ چراکه پس از شناسایی ریشه‌ها، راهکارها نمود پیدا خواهد کرد. شناسایی ریشه‌های سازمان‌یافته، به‌ویژه مرتبط خارجی قاچاقچیان می‌تواند تأثیر بسزایی در مسئله مبارزه با قاچاق کالا بگذارد. زمانی به مبارزه با قاچاق کالا و ارز می‌توان امید داشت که ریشه‌ها و دلایل اصلی ایجاد این پدیده، شیوه‌های اعمالی و پیامدهای قاچاق احصا و شناسایی شود.
* استاد دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران
تغییر نگرش مردم در استفاده از کالاهای قاچاق
دکتر عبدالمجید نگارش‌نژاد*
مبارزه با قاچاق کالا و ارز در دو بُعد عرضه و تقاضا تعریف می‌شود، امسال در معاونت فرهنگی در راستای مدیریت تقاضا تصمیماتی گرفته شد. مسئله مدیریت تقاضا در سال‌های گذشته کمتر مورد توجه قرار گرفته بود و بیشتر تمرکز مسئولان در مبارزه با عرضه کالای قاچاق مصروف بوده؛ اما واقعیت این است که اگر تقاضایی برای کالای قاچاق وجود نداشته باشد، عرضه هم معنایی نخواهد داشت.
لازمه و گام اول در مدیریت تقاضا، تغییر در نگرش مردم نسبت به کالای قاچاق و آگاهی‌بخشی به مردم است. در گام بعدی لازم است آگاهی به باور تبدیل شود؛ چراکه باور و بینش افراد سرمنشأ رفتارهای آنها است؛ از این رو تغییر در نگرش مردم سبب تغییر عملکرد آنها خواهد شد.
ما در اولویت‌بندی کارها سه جامعه هدف را در نظر گرفتیم؛ جامعه اول، نهادهای آموزشی است. در این جامعه به دلیل وجود شبکه منظم، به خوبی می‌توانیم وارد این شبکه شویم و اطلاع‌رسانی را انجام دهیم. از سوی دیگر نهادهای آموزشی جامعه بزرگی را در بر می‌گیرد؛ برای نمونه، نهاد آموزش و پرورش 14 میلیون دانش‌آموز و یک میلیون افراد فرهنگی را شامل می‌شود. آموزش عالی و حوزه‌های علمیه نیز به همین شکل جامعه گسترده‌ای از اقشار مختلف مردم را در بر می‌گیرند.
اولین هدف ما در برنامه مبارزه با قاچاق کالا و ارز برنامه آموزشی، به‌ویژه در بین معلمان و استادان است؛ چراکه معتقدیم اگر این قشر تغییر رفتار دهند، خود بهترین الگو برای دیگران خواهند بود و به تعبیر رهبر معظم انقلاب این قشر افسران جنگ نرم هستند.
جامعه دومی که مدّ نظر داریم؛ نهادهای مذهبی، مانند کانون فرهنگی مساجد و حوزه‌های علمیه هستند. این نهادها به دلیل تعهدی که نسبت به اعتقادات خود دارند، طبیعتاً پذیرای بیانات رهبر معظم انقلاب خواهند بود و به حتم تأثیرگذاری خوبی در سایر اقشار مردم خواهند داشت.
سومین جامعه هدف ما جامعه بانوان هستند. زنان در حقیقت مدیران مصرف جوامع هستند؛ به همین دلیل اگر قرار است تغییر رفتاری در جوامع ایجاد شود، باید ابتدا در بانوان تغییر رفتار صورت گیرد. برنامه بعدی ما مبارزه با از بین رفتن قبح قاچاق است. متأسفانه امروز برای برخی از مردم نه‌تنها مصرف کالای قاچاق مهم نیست، بلکه افتخار هم می‌کنند که برای نمونه کالای قاچاق را از بانه ارزان‌تر تهیه کرده‌اند. برنامه دوم ما در جهت اجرایی کردن فرمان رهبر معظم انقلاب در سال 81، از جمله تبلیغات هوشمندانه و مسائل دیگری است که در آن فرمان ذکر شده است.
* مدیرکل امور فرهنگی ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز کشور

 مهدي سعيدي/ يکي از مهم‌ترين لوازم‌ جوامع در حال حرکت و پويا، داشتن الگويي جامع براي پيشرفت و تعالي است. بی‌شک نظام سياسي‌اي که نتواند افق و چشم‌اندازي متوازن براي آينده خود ترسيم کند، نخواهد توانست در مسير پيشرفت، به درستي حرکت کند و آينده موفقي پيش رو نخواهد داشت.
در طول سال‌هاي اخير، جمهوري اسلامي ایران تلاش داشته مبتني‌بر اقتضائات خود الگويي بومي براي پيشرفت طرح‌ريزي کند تا به مثابه نقشه راهي پيش روي ملت و مسئولان قرار داشته باشد و مسير حرکت جامعه را مشخص کند. در اين الگو که از آن به الگوي اسلامي ـ ايراني پيشرفت ياد مي‌شود، از چهار عرصه فکر، علم، زندگي، معنويت ياد مي‌کند که چشم‌اندازي است که رهبر حکيم و فرزانه انقلاب اسلامي از آن ياد کرده و به مثابه ابعاد مختلف پيشرفت همه‌جانبه کشور مورد تأکيد قرار داده است که در اين ميان توجه به عرصه علم مد نظر ماست. 
عرصه پيشرفت علمي، پيوند نزديکي با مراکز دانشگاهي و مسئله آموزش در کشور دارد که بدون برنامه‌ريزي هدفمند در اين عرصه امکان پيشرفت علمي محقق نخواهد شد. در پيشرفت علمي نيز عوامل متعددي چون برنامه‌ريزي، امکانات، ابزارها، حمايت‌هاي مالي و ... تأثيرگذارند که در اين میان به یقین مهم‌ترين عامل را مي‌توان عوامل انساني دانست.
در این ایام بخش عمده‌اي از خانواده‌های ايراني سرگرم نتایج کنکور سراسري و ورود جوانان خود به دانشگاه‌ها هستند. نتايج کنکور سراسري اعلام شده و شرکت‌کنندگان در آزمون رتبه خود را شناخته‌اند و اينک در مرحله تعيين رشته قرار دارند. بی‌شک اين انتخاب تأثير مستقيمي بر پيشرفت و توسعه کشور خواهد داشت. جواناني که امروز با حساسيت‌هاي بالايي قرار است رشته‌هاي مورد نظر خود را برگزينند، بايد بدانند که اين انتخاب تنها سرنوشت فردي آنان را رقم نمي‌زند؛ بلکه آينده و سرنوشت يک کشور و ملت در گرو انتخاب آنها است. اين انتخاب‌ها بايد با نيازهاي کشور نسبت داشته باشد، وگرنه براي توسعه همه‌جانبه نيروي متخصص به تناسب توزيع نشده و اولين گام براي پيشرفت، ناقص برداشته مي‌شود. 
توجه به تعداد شرکت‌کنندگان در کنکور سراسري در رشته‌هاي مختلف حکايت از آن دارد که ما در توزيع مناسب نيروي انساني در رشته‌هاي تخصصي مختلف دچار نوعي بي‌برنامگي و مشکل هستيم و متأسفانه  خودآگاهي لازم در ميان خانواده‌ها و دانش‌آموزان ما به درستي ايجاد نشده است. مطابق با آمار رسمي اعلام شده، 870 هزار نفر از دانش‌آموزان در کنکور امسال با هم رقابت داشته‌اند که از اين تعداد نزدیک به 162 هزار نفر در گروه علوم رياضي و فني، 519 هزار نفر در گروه علوم تجربي و 161 هزار در گروه علوم انساني، 10 هزار نفر در گروه هنر و شش هزار نفر در گروه زبان‌هاي خارجه شرکت کرده‌اند. اين آمار نشان مي‌دهد که حدود 60 درصد از جوانان ما رشته علوم تجربي را برگزيده‌اند و ديگر رشته‌هاي تحصيلي تنها 40 درصد دانش‌آموزان را به خود اختصاص داده است! تقاضا براي رشته‌هاي علوم انساني در طول سال‌هاي اخير به شدت کاهش یافته و اين معضل به رشته‌هاي فني ـ مهندسي و علوم پايه نيز کشيده شده است! جالب آنکه بدانيم مطابق با آمار موجود کل ظرفيت پذيرش گرايش‌هاي پزشکي حدود 5000 نفر در سراسر کشور است که با توجه به تعداد شرکت‌کنندگان مي‌توان گفت که احتمال قبولي افراد در آن يک به صد است!
به این ترتیب، اين توزيع نيروي انساني با ضرورت‌هاي پيشرفت کشور مغايرت جدي دارد. رهبر فرزانه انقلاب اسلامي سال‌ها پيش(15/5/82) در ديدار مسئولان نظام به حقيقتي اشاره کردند که بايد به آن توجه داشت. معظم‌له فرمودند: «در عرصه‏ اجتماعي، توسعه‏ بايد با مردم گره بخورد؛ مردم بايد محور توسعه‏ باشند.» بخشي از الزامات محوريت يافتن مردم در توسعه اين است که مردم ضرورت‌هاي اجتماع را درک کنند و حاضر باشند براي رسيدن به پيشرفت کشور، منافع ملي را بر منافع شخصي ترجيح دهند.
سی‌وسومین اجلاس رؤسای آموزش و پرورش سراسر کشور که سابقه آغاز آن به دوران وزارت شهید رجایی بازمی‌گردد و تقریباً هر ساله شاهد برگزاری آن هستیم، امسال هم به روال گذشته با شعار «آموزش و پرورش كانون خلق دنياي آينده» از روز 18 تا 20 مرداد ماه برگزار شد. 750 نفر از مدیران و رؤسای آموزش و پرورش مناطق کشور طی این سه روز در سالن همایش‌های برج میلاد در کنار هم جمع شدند تا درباره آخرین موضوعات و مشکلات مربوط به آموزش و پرورش با یکدیگر بحث و گفت‌و‌گو کنند. اگرچه سخنرانان متعددی در این سه روز سخنرانی کردند؛ اما سخنران روز سوم اجلاس آقای هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام بود که حاضران با دست زدن‌های ممتد از وی استقبال کردند! بزنگاه سخنرانی آقای هاشمی بحث انتخاباتی، یعنی آنجایی بود که وی حلّ مشکلات کشور را به دوره دوم ریاست جمهوری روحانی محوّل کرد و اظهار داشت: «شما مدیران و معلمان دلسوز باید وارد این فضا (فضای سیاسی) شوید و من مطمئن هستم که در دوره دوم دولت روحانی این مشکلات حل خواهد شد.» به نظر می‌رسد هاشمی با بیان این نکته به نوعی استارت حمایت از روحانی را برای دور دوم زده است و برای مردمی که در دوره چهار ساله اول تحولی را در حوزه اقتصاد شاهد نبودند، مجدد امید حلّ مشکلات را به چهار سال دوم حواله داده است.
در حالی که با وجودی که این اجلاس به شماره سی‌وسوم خود رسید و مسئولان آموزش و پرورش هر ساله و به طور منظم و جدّی آن را پیگیر هستند این سئوالات مطرح است که، این نشست‌ها چه بازخوردی برای نظام تعلیم و تربیت و فعالان این عرصه دارد و آیا صرف هزینه‌های چند میلیاردی برای چند روز آن هم در سالن‌های گران‌قیمت در شرایطی که آموزش و پرورش اعتبار مالی چندانی برای تأمین مالی کارکنانش ندارد، نتیجه‌بخش است یا دردی بر بدنه رنجور آموزش و پرورش وارد می‌کند؟!


نکته: شیخ‌‌محمدحسن غیب‌شاه شیعه بوده و هفت قرن پیش، از هند با کشتی‌های بادی 9 هزار کیلومتر مسیر را طی می‌کند و به شهر «ژوهانسبورگ» آفریقای جنوبی که از شهرهای مهم آن زمان بوده، می‌رود و بدون اینکه اعلام کند شیعه است، در مقام یک عالم اسلامی شروع به تبلیغ اسلام می‌کند.‌ ایشان شروع می‌کند حقایق اسلام را به سیاه‌پوستان آفریقایی ارائه می‌دهد و آنها نیز می‌پذیرند. از سوی دیگر انگلیسی‌ها که آن دوران بر آفریقای جنوبی تسلط داشتند، می‌فهمند که یک مبلّغ اسلامی آمده و دارد اسلام را تبلیغ می‌کند؛ از این رو او را دستگیر می‌کنند و دست و پایش را با طناب می‌بندند.
وی را با دست و پای بسته دو هزار کیلومتر به کیپ‌تاون می‌آورند و در همین جنگلی که دفن است، می‌اندازند که حیوانات جنگلی او را بخورند! سه سال بعد همان‌هایی که این ‌کار را کرده بودند، برای بازدید از کارهای‌شان به کیپ‌تاون می‌آیند، اما متحیّرانه می‌بینند که شیخ‌محمدحسن غیب‌شاه، مدرسه و حوزه علمیه ساخته، مسجد ساخته و دیگر کار از کار گذشته و گروه زیادی در کیپ‌تاون به مکتب اهل‌بیت (علیهم‌السلام) گرایش پیدا کرده‌اند و بعد هم رحلت می‌کند که قبر ایشان الآن زیارتگاه شیعیان است.
نظر: در جامعه اسلامی ما با وجود وفور امکانات برای تبلیغ اسلام و گسترش فرهنگ ناب انقلاب، بسیاری از مردم و مسئولان از کمبود بودجه و اعتبار می‌نالند و ترویج اسلام را به دلیل کمبود اعتبارات کنار گذاشته‌اند.

 این بار بحث نه بر سر آسمانخراش‌ها مراکزی متضاد با روح حاکم بر مشهد مقدس، بلکه  تلاش شبهه‌برانگیز برای برگزاری گسترده کنسرت در این شهر و استان بود کنسرت در مشهد یکی از کلیدی‌ترین برنامه‌های فرهنگی دولت برای شهر مقدس مشهد است؛ برنامه‌ای که از نیشابور و سبزوار شروع شده است و ناقوس‌های آن در مشهد نیز شنیده می‌شود. که پای دادستان کل کشور را نیز به ماجرا باز کرد. غلامعلی صادقی، دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان خراسان رضوی اعلام کرد پس از گلایه‌های مردم و علما، بررسی‌هایی درباره این برنامه‌ها صورت گرفت که نشان داد این نگرانی‌ها مسئله درستی است و تصمیم بر این شده است که برای پیشگیری از آسیب‌های موجود، فعلاًً کنسرت‌ها اجرا نشوند تا زمانیکه در شورای فرهنگ عمومی استان خراسان رضوی موضوع مطرح و چارچوبی برای برگزاری کنسرت مشخص شود.لغو این کنسرت‌ها خشم رسانه‌های بیگانه و برخی از جریان‌های داخلی را به دنبال داشته است. این رفتارهای دولت و رویکرد فرهنگی آن به مشهد، پایتخت معنوی ایران اسلامی موجب ابراز نگرانی مسئولان انقلابی و نماینده ولی‌فقیه در استان خراسان رضوی شد. امام جمعه مشهد مقدس نیز در خطبه‌های نماز جمعه این شهر به این موضوع اشاره کرد و گفت: «باید بدانیم که در شهر امام رضا(ع) زندگی می‌کنیم، در شهر امام رضا(ع) نمی‌شود کنسرت برگزار کرد و دیگر نباید سر این موضوع با مردم یا برخی مسئولان کوته‌فکر چانه‌زنی کرد. شما اگر کنسرت می‌خواهی جای دیگری زندگی کن، چرا باید یک شهر زیارتی را انتخاب کنی؟» وی همچنین تأکید کرد: «هر روز کمپین جدیدی برای کنسرت راه می‌اندازند، اینها اردوکشی در مقابل امام رضا(ع) است، در یک جلسه باید تکلیف این شهر مشخص شود و همه مدیران و ساکنان بدانند این شهر آن‌قدر دلداده و عاشق دارد که نمی‌‌گذارند شما در برنامه‌ریزی و عیاشی آزاد باشید. همه طراحان ورود توریست که می‌خواهند توریست خارجی جذب کنند، دور این شهر خط قرمز بکشند، این شهر متعلق به امام رضا(ع) است، آن‌هایی که اینجا می‌خواهند سرمایه‌گذاری کنند باید بدانند که اینجا جای این کارها نیست.» 
سخنانی که البته با هجمه گسترده جریانی خاص و رسانه‌های بیگانه روبه‌رو شد تا مشخص شود تلاش برای تغییر بافت فرهنگی علیه معنویت حاکم این استان یک امر اتفاقی نیست و کوچک‌ترین برخورد و مقاومت در برابر آن با سیلی از تخریب  و هوچی‌گری همراه خواهد شد!

آخرین گره فیلم «رستاخیز» باز می‌شود
فیلم «رستاخیز» اثر احمدرضا درویش پس از مجموعه مذاکراتی که در حال پیگیری است و پس از حصول توافق درباره برخی جزئیات، پروانه نمایش خواهد گرفت.
 این فیلم از مقطع تاریخی مرگ معاویه تا شهادت امام حسین(ع) در روز عاشورا را روایت می‌کند، از تصویربرداری شگفت‌انگیزی برخوردار است که با ۲۵۰ جلسه فیلم‌برداری، جلوه‌های ویژه بسیار باکیفیت در تراز جهانی، یک اثر شاخص است. درویش در سال‌های پیش تمایل داشت «رستاخیز» مدتی پیش از ماه محرم به اکران درآید و در طول ماه‌های محرم و صفر بر پرده نمایش باشد.

 نگرانی نشست لاس وگاس
«فارین پالیسی» در گزارشی با بیان اینکه هکرهای ایرانی چگونه اطلاعات معاندان نظام را جمع‌آوری می‌کنند؟
 نوشت: «هکرهای ایرانی در این زمینه، یعنی نصب نرم‌افزارهای ضد جاسوسی مهارت بالایی یافته‌اند و میلیون‌ها کاربر ایرانی را از طریق سرویس پیام‌گذاری شده تلگرام هدف قرار داده‌اند.» این نشریه در ادامه آورد: «هکرهای ایرانی رایانه‌‌هایی به شکل گسترده برای مخالفان سیاسی خارج از ایران فرستاده‌اند. البته، مخالفان بالقوه داخلی نیز از این موضوع مصون نبوده‌اند و به این طریق در دام آنها افتاده‌اند.
 در نشست امنیتی هفته گذشته در لاس وگاس نسبت به این اقدامات ابراز نگرانی شده است. 


از کلمه «صدور انقلاب» می‌ترسند
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با بیان اینکه نهادهای رسمی به طور معمول در فضای مجازی فلج هستند، گفت: «ما کسانی را در کشور داریم که از کلمه «صدور انقلاب» می‌ترسند.»
 حسن رحیم پور ازغدی اظهار داشت: «شما فعالان عرصه فضای مجازی باید در فضای سایبر، تمامی نهادها را پاسخگو کنید، اگر امر به معروف را در فضای سایبری مدیریت نکنید، جمهوری اسلامی در ۲۰ سال دیگر یا از بین خواهد رفت، یا گرفتار فساد شدید خواهد شد.» وی خاطرنشان کرد: «یکی از معاونان پنتاگون اعلام کرده بود که ما برای فضای مجازی تیپ و لشکر تشکیل داده‌ایم. همچنین همه دشمنان اعلام کرده‌اند که ایران به یکی از چهار قدرت اصلی سایبری جهان تبدیل شده است.» 


سوژه انتخابات آینده
رئیس مرکز پژوهش‌های مجلس معتقد است، انتخابات ریاست جمهوری سال 96 تقابل برجامی و غیر برجامی است. وی گفت: برجام نقطه عطف است و در کنار آن دوران پسابرجام هم وجود دارد. در دوران پسابرجام دو نظریه وجود دارد: اول اینکه، باید صبر کرد تا اتفاقاتی بیفتد و دوم اینکه، هیچ خبری در راه نیست و امیدی هم نباید به آن بست. در سال 94، انتخابات برجامی در اوج برجام داشتیم؛ انتخابات 96 علاوه بر برجامی بودن، پسابرجامی با دو نقطه‌نظر هم هست. در انتخابات 94، برجام در اوج افکار عمومی بود؛ لذا بخشی از موفقیتی که لیست امید داشت، از برجام و برجام‌سازان بود.»

دلیل دشمنی آمریکا با ایران
پایگاه اینترنتی «گلوبال ریسرچ» در گزارشی جالب به قلم «استیون لندمن» درباره بی‌تأثیری برجام و دلایل دشمنی آمریکا با ایران نوشت، از سال 1979 زمانی که انقلاب اسلامی جایگزین حکومت مستبدانه محمدرضا‌شاه پهلوی، متحد آمریکا شد، دشمنی توجیه‌ناپذیر [آمریکا] علیه ایران ادامه دارد. دشمنی آمریکایی‌ها به دلیل این است که استقلال ایرانی‌ها آنها را از سلطه آمریکا رها می‌کند. در حالی که واشنگتن و اسرائیل [رژیم صهیونیستی] سلطه بلامنازع بر منطقه را می‌خواهند و به دنبال جایگزینی دولت‌های مستقل یا غیر همسو با خود با رژیم‌های دست‌نشانده و طرفدار غرب 
هستند.

اطرافیان دولت دچار توهم شده‌اند 
رسول منتجب‌نیا، قائم‌مقام حزب اعتماد ملی، در یادداشتی در روزنامه «اعتماد» با انتقاد از اینکه در جریان انتخابات سال ۱۳۹۲ به سهم ویژه اصلاح‌طلبان در کابینه توجهی نشد، نوشت: «در آن زمان به خاطر لزوم ارائه یک کاندیدا و سخت بودن راضی کردن آقای روحانی از انصراف، تصمیم گرفته شد تا آقای عارف انصراف دهد، بنابراین یک‌جانبه از آقای روحانی حمایت کردیم، ولی متأسفانه برخی از اطرافیان دولت دچار توهم شده‌اند و خود را عامل پیروزی ایشان در سال ۹۲ می‌دانند.» وی در ادامه افزود: «این منصفانه نیست که کسی با حمایت همه‌جانبه گروهی رأی بیاورد و خود را نیز وامدار آنان نبیند.»

آش همان آش است
عزت‌الله یوسفیان ملا، نماینده مردم آمل در مجلس شورای اسلامی و عضو ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی درباره جلسات ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی گفت: «آش همان آش است و کاسه همان کاسه و این جلسات فایده‌ای ندارد.»
 یوسفیان ملا به حضور معاون اول سه قوه، وزیر اطلاعات، دادستان کل کشور،‌ رئیس دیوان عدالت اداری، چهار نماینده مجلس، رئیس دیوان محاسبات و... در جلسات ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی اشاره کرد و افزود: «انتقاد متوجه آقای جهانگیری، معاون اول رئیس‌جمهور است؛ چراکه دبیرخانه ستاد را به دست کسانی سپرده است که متوجه اهمیت این موضوع نیستند.»

منطقه آزاد!
متأسفانه، طی سال‌های سپری‌شده از ایجاد مناطق آزاد هیچ‌یک از اهداف اولیه محقق نشده است. مناطق آزاد «جبل‌علی» و «هامبورگ» موفق‌ترین مناطق آزاد جهان هستند که به ترتیب 1000 و 300 هکتار وسعت دارند؛ اما منطقه آزاد «اروند» به تنهایی 42 هزار هکتار وسعت دارد و در عین حال کارایی چندانی ندارد. ‌در حال حاضر، ضرورت اقتصاد کشور ایجاب می‌کند که مأموریت مناطق آزاد بازتعریف شود و خیلی شفاف اعلام کنیم که فلان منطقه آزاد نباید ایجاد می‌شد و یک کار اشتباه بود.