همزمان با انتشار اخباری مبنی بر شکست‌های سنگین و تلفات بالای سعودی در یمن، وزارت خارجه آمریکا و پنتاگون اعلام کردند که عربستان سعودی می‌تواند 153 تانک آبراهامز از آمریکا بخرد؛ قراردادی که ارزش آن ۲/۱ میلیارد دلار است. از سوی دیگر، وزارت خارجه آمریکا موافقت خود را با دو قرارداد دیگر با عربستان سعودی شامل 200 میلیون دلار کمک آموزشی و همچنین 155 میلیون دلار سلاح‌های تیربار اعلام کرده است. 
 قاسم غفوری/انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا در حالی در آبان ماه برگزار می‌شود که همچون گذشته صرفاً دو حزب در آن حضور دارند و مردم به اجبار باید یکی از آن دو را انتخاب کنند. از سوی دموکرات‌ها هیلاری کلینتون و از سوی جمهوریخواهان دونالد ترامپ به عنوان نامزد نهایی معرفی شده‌اند. هر چند ادعا می‌شود، نامزدهای دیگری نیز حضور دارند؛ اما با توجه به وجود رأی الکترال (به اصطلاح نخبگان ایالت‌ها) هیچ یک از دیگر نامزدها شانسی برای پیروزی ندارند. نکته قابل توجه آنکه آمارها نشان می‌دهد، بسیاری از مردم آمریکا به ویژه جوانان به هیچ‌کدام از نامزدهای دموکرات‌ و جمهوریخواه اعتماد ندارند و رأی آنها صرفاً میان بد و بدتر است. مبارزات انتخاباتی در حالی در قالب سیاست داخلی و خارجی به اوج می‌رسد که روند تحولات نشان‌دهنده زنجیره‌ای از قربانیان در انتخابات است؛ قربانیانی که در چند محور قابل پردازش هستند. در حوزه داخلی آمریکا، آنچه ملاک نامزدهای انتخابات شده، رسواسازی و متهم‌سازی طرف مقابل است؛ در حالی که نکاتی همچون مشکلات اقتصادی مردم، نژادپرستی حاکم بر ساختار آمریکا که به قربانی شدن اقلیت‌های دینی و نژادی منجر شده، وضعیت بحران امنیتی به دلیل قانون آزادی حمل اسلحه، وضعیت بحرانی 5/2 میلیون زندانی و... به حاشیه رانده شده و حتی فضای انتخابات مانع از پردازش رسانه‌ای این مشکلات شده است. مردم آمریکا اکنون قربانی جاه‌طلبی‌های سیاسی دولتمردان خود شده‌اند؛ به‌گونه‌ای که تنها مسئله بی‌اهمیت در این انتخابات، خواست و مشکلات مردم است. بعد دیگر قربانیان انتخابات آمریکا را در سیاست خارجی این کشور می‌توان مشاهده کرد. این بخش در دو قالب سکوت و هوچی‌گری آمریکایی قابل توجه است. با توجه به سلطه لابی‌ها بر آمریکا، به‌ویژه لابی عربی و صهیونیستی، سیاست خارجی آمریکا نیز در ماه‌های منتهی به انتخابات به خدمت‌رسانی به آنها معطوف شده است. در فلسطین اشغالی، صهیونیست‌ها شدیدترین جنایت‌ها، سرکوب‌ها و اشغالگری‌ها را در پیش گرفته و حتی به دنبال اشغال کامل قدس هستند؛ حال آنکه آمریکایی‌ها برای جلب نظر لابی صهیونیستی افزون‌بر اینکه در برابر این امر سکوت کرده، از امضای توافق‌نامه برای افزایش کمک‌های سالیانه به این رژیم از سه میلیارد دلار به پنج میلیارد خبر داده‌اند. در یمن نیز سعودی‌ها جنایتی نمانده که انجام نداده باشند؛ اما سران آمریکا برای جلب حمایت‌های مالی لابی عربی سکوت کرده و حتی به حمایت تسلیحاتی از آن می‌پردازند. حمایت از تروریسم در سوریه و عراق با ادعای مقابله با تروریسم به‌منزله اقدامی علیه جبهه مقاومت بعد دیگر این رفتارها است. محاصره حلب با تلاش ارتش سوریه و نیز محاصره موصل به دست ارتش و نیروهای مردمی عراق در حالی صورت گرفت که آمریکایی‌ها از یک سو با ادعاهای حقوق بشری خواستار پایان محاصره حلب شده‌اند و از سوی دیگر با ادعاهای جلوگیری از درگیری قومی بر حضور نداشتن نیروهای مردمی در عملیات موصل تأکید کرده‌اند. 
در کنار آنچه ذکر شد، قربانیان دیگری نیز در رفتارهای انتخابات آمریکایی‌ها حضور دارند که می‌توان به افغانستان و لیبی اشاره کرد. افغانستان پس از 15 سال حضور نیروهای خارجی در کشورش همچنان درگیر بحران‌های امنیتی است و آمریکایی‌ها با ادعای مبارزه با تروریسم حملات جدیدی را به این کشور آغاز کرده‌اند که نتیجه آن کشتار غیرنظامیان و نیز تحریک طالبان است که به انفجارهای خونین در این کشور منجر شده است. لیبی را باید قربانی دیگر این وضعیت دانست. اوباما، رئیس‌جمهوری آمریکا پس از تأیید حملات هوایی ۳۰ روزه این کشور در لیبی،‌ گفت: واشنگتن آنچنان که باید، مراقب خلأ قدرت در لیبی پس از سرنگونی دولت دیکتاتوری در این کشور نبوده است. 
نکته مهم دیگر آنکه اوباما با این حملات به دنبال پاک کردن پرونده سیاه کلینتون در ایجاد تروریسم در لیبی برای پاسخگویی به جمهوریخواهان است. اسناد نشان می‌دهد، تروریست‌ها در لیبی به دست هیلاری کلینتون، وزیر خارجه دور اول ریاست جمهوری اوباما تسلیح شده‌اند. باراک اوباما تأکید کرد، آمریکا و هم‌پیمانانش در سال ۲۰۱۱ موفق شدند معمر قذافی، دیکتاتور سابق لیبی را سرنگون کنند، اما برنامه ما برای مراقبت از این کشور پس از سرنگونی قذافی آنچنان که باید درست و کافی نبود و سبب شد داعش در این کشور رشد کند.
 اوباما سعی دارد با این حملات چنان وانمود کند که اشتباه گذشته را اصلاح کرده است. این نکته را نیز باید در نظر داشت که وی با برخی تحرکات در حوزه تروریسم به دنبال تدوین متن سخنرانی خود در سازمان ملل است تا چهره یک قهرمان ضد تروریسم را از خود به نمایش گذارد. نکته قابل توجه آنکه در جنگ لیبی در حملات آمریکا و ناتو ۳۰ هزار غیرنظامی کشته شده‌اند که تاکنون کسی پاسخو نبوده و این روند در حال تکرار شدن است. 
به هر تقدیر، می‌توان گفت که انتخابات آمریکا صرفاً یک انتخابات نیست؛ بلکه مؤلفه‌ای برای نادیده گرفتن حقوق مردم آمریکا و بسیاری از کشورهای جهان است که از ساختار الیگارشی و سرمایه‌دارانه حاکم بر آمریکا گرفته شده است که برای حفظ قدرت به هر ابزاری حتی نابودی ملت خود و جهانیان نیز چنگ می‌زند. رویکردی که در هفته‌های منتهی به انتخابات آبان ماه آمریکا ابعاد گسترده‌تری به خود خواهد گرفت؛ در حالی که در ظاهر ادعای مبارزات عادی انتخاباتی یا اجرای سیاست خارجی برای تعامل با دوستان و مبارزه با تروریسم و جلوگیری از تهدیدات امنیتی برای آمریکا توجیه‌کننده این تحرکات خواهد بود. 

 رضا اشرفی/سرعت تغییرات در منطقه غرب آسیا به گونه‌ای است كه حتی نزدیك‌ترین پیش‌بینی‌ها را با مشكلات عدیده روبه‌رو می‌كند. ‌این سرعت و شدت حتی مرزهای خارج از منطقه غرب آسیا را تحت تأثیر قرار داده است و بازیگران فرامنطقه‌ای و بین‌المللی را با رویكردها و روندهای خاصی در جهت‌گیری‌ها سیاسی خود روبه‌رو کرده است.یكی از بارزترین این نمونه‌ها، روابط بین روسیه و تركیه است. پیشینه تاریخی و شكل طبیعی رویكردهای سیاست خارجی تركیه غرب‌گرایانه است و ‌این كشور یكی از متحدان اصلی آمریكا در منطقه بوده است. عضویت در ناتو، استقرار بخشی از سپر دفاع موشكی، در اختیار قرار دادن پایگاه حساس اینجرلیك به آمریكا در مواقع حساس و مواردی از ‌این دست بخشی از نشانه‌های اتحاد تركیه، آمریكا و غرب است. این رویكرد سبب شد تا جهت‌گیری آنكارا در قبال تحولات منطقه، از جمله سوریه نیز به سمت غرب برود. با توجه به جایگاه و پایگاه اخوانی حزب عدالت و توسعه در تركیه،‌ منافع سیاسی این كشور با تغییرات كلان سیاسی سوریه به احتمال تأمین و تقویت می‌شد. این همان نقطه تقابل با سیاست‌های منطقه‌ای روسیه در ‌این حوزه بود كه نه‌تنها خواهان جایگاه دولت بشار اسد است؛ بلكه بیش از هر چیز به دنبال تقویت موقعیت خود در سوریه،‌ دریای مدیترانه،‌ دریای سیاه و كل منطقه است. شرایطی كه پس از سقوط و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی‌ ایجاد نشده، اما تحولات اخیر غرب آسیا كه با تمایلات بازگشت روسیه به قدرت جهانی همراه شده، چنین شرایطی را‌ ایجاد كرده است. اگرچه تركیه و روسیه تا پیش از ‌ایجاد بحران سوریه به دنبال تقویت روابط خود بودند و حتی تلاش داشتند تا روابط اقتصادی خود را تا سالی 100 میلیارد دلار افزایش دهند؛‌ اما تقابل منافع دو طرف و هدف قرار گرفتن جنگنده روسی از سوی آنكارا، تنش بین دو كشور را افزایش داد.‌ این تنش دقیقاً منافع غرب را تأمین می‌كرد، تا جایی كه برخی از تحلیلگران این‌گونه تفسیر كردند كه هدف قرار دادن سوخوی روسی با حمایت و چراغ سبز ناتو انجام شده است. اما در ادامه ‌تقابل‌های روسی ـ تركیه‌ای و تعاملات آنكارا ـ غرب چندان طول نكشید؛ زیرا دو طرف در زمینه‌های مختلف دچار چالش شدند كه در ‌این میان دو موضوع از اهمیت زیاد و حیاتی برای رجب‌طیب اردوغان برخوردار بود. مسئله اول به جایگاه حزب عدالت و توسعه و شخص اردوغان در جایگاه ریاست جمهوری برمی‌گردد. طی ماه‌های اخیر تقابل دو طرف به قدری افزایش یافت كه رئیس‌جمهور تركیه به این نتیجه رسید كه غرب خواهان عبور از وی است.‌ این موضوع در تنش‌های لفظی بین اردوغان و رهبران آمریكا و اروپا نمایان شده بود و حتی پس از كودتای شكل‌گرفته در تركیه افزایش پیدا كرده است.‌ این در حالی است كه اردوغان علاقه دارد طی سال‌های آینده و حتی اگر بتواند به صورت نامحدود شرایط لازم را فراهم كند و در عرصه قدرت باقی بماند.اما مسئله دیگری كه سبب شد روابط بین غرب و تركیه تا ‌این سطح دچار مشكل شود، به نوع نگاه غرب و آنكارا در تحولات سوریه و منطقه بازمی‌گردد. در حالی كه غرب خواهان تجزیه سوریه و حتی عراق و شكل‌گیری كشورهای متعدد است،‌ تركیه از ‌این موضوع به شدت متضرّر و نگران است؛ زیرا‌ این موضوع به راحتی می‌تواند بخش زیادی از خاك و جمعیت تركیه را در بر گیرد. در نقطه مقابل آن روسیه به دنبال حفظ ساختار جغرافیای سیاسی این منطقه، همان سیاستی را دنبال می‌كند كه منافع تركیه تأمین می‌شود. این دو دلیل سبب شده است كه تركیه و اردوغان پس از سال‌ها دوستان و دشمنان واقعی خود را بهتر بشناسند، اگرچه هنوز ‌این مسئله را در حوزه منطقه‌ای آشكار نكرده و عربستان را به عنوان دشمن اصلی خود در غرب آسیا نشناخته است. میزان تضاد رویكردی تركیه و عربستان سعودی در منطقه و حتی داخل مرزهای سوریه،‌ بیش از تضادهایی است كه دو دشمن معمولی می‌توانند داشته باشند. اما‌ آیا ‌این تحولات و افتراق ایجاد شده بین تركیه و متحدانش سبب می‌شود كه ائتلاف‌سازی جدیدی در منطقه شكل بگیرد؟ ‌این موضوعی است كه تركیه باید آن را مورد مداقه قرار دهد كه آیا خواهان حفظ تمامیّت ارضی است، یا فقط به اتحاد با غرب و عضویت در ناتو دلخوش است؟
  عبدالله عبادی/موقعیت ژئوپلیتیک الجزایر در ساحل دریای مدیترانه و نزدیکی به قاره اروپا این کشور را در وضعیت مناسبی قرار داده است. این کشور به واسطه نزدیکی به کشورهای اتحادیه اروپا و عضویت در پیمان‌های منطقه‌ای، به ویژه اتحادیه آفریقا و سازمان کنفرانس اسلامی و جنبش عدم تعهد توانایی بالایی در حلّ مناقشات و بحران‌های بین‌المللی دارد.
کشور الجزایر یکی از قدرت‌های منطقه‌ای در شمال آفریقا و از کشورهای تأثیرگذار در جهان اسلام و جهان عرب است که بر اساس بند چهار سیاست خارجی این کشور مبارزه با استعمار، استعمار نو، امپریالیسم و نژاد‌پرستی محور اصلی انقلاب الجزایر است. همبستگی الجزایر با خلق‌های دربند و رهایی‌بخش سیاسی، اقتصادی آفریقا، آسیا، آمریکای لاتین و احقاق خودمختاری و استقلال خلق‌ها یکی از خطوط اصلی سیاست خارجی این کشور به شمار می‌آید.
از زمان روی کارآمدن رژیم صهیونیستی در سال 1948، هیچ‌گونه ارتباطی بین این رژیم و الجزایر وجود نداشته و سیاستمداران این کشور هرگز این رژیم جعلی و پوشالی را به رسمیت نشناخته‌اند. در دهه 1990 و با آغاز نفوذ دیپلماتیک رژیم صهیونیستی در کشورهای شمال آفریقا، نظیر تونس، مراکش و موریتانی، الجزایر از جمله کشورهای این منطقه بود که هرگز راضی به برقراری ارتباط با این رژیم نشد.
تنها دیدار مقامات عالی‌رتبه دو طرف در سال 1999 و به هنگام مراسم خاکسپاری شاه حسن، شاه سابق مراکش بود.
در این دیدار بوتفلیقه، رئیس‌جمهور الجزایر ضمن مصاحفه با ایهود باراک، نخست‌وزیر وقت رژیم صهیونیستی به وی گفت: ما عمیقاً خواستار بهبود روند صلح در خاورمیانه[غرب آسیا و شمال آفریقا] هستیم و در هر اجلاسی که  لازم باشد شرکت خواهیم کرد. وی همچنین خطاب به شیمون پرز که باراک را در این مراسم همراهی می‌کرد، گفت: این اولین باری است که من در عمرم با یک مقام اسرائیلی دیدار می‌کنم.
ایهود باراک در پاسخ به سخنان بوتفلیقه گفت: آقای رئیس‌جمهور، ما می‌دانیم که در روند اجرای صلح در خاورمیانه مشکلات فراوانی وجود دارد، اما سعی می‌کنیم بر تمامی این مشکلات غلبه کنیم. گفتنی است، دیوید لوی، وزیر امور خارجه وقت رژیم صهیونیستی نیز در این دیدار حاضر بود و سخنان مقامات دو طرف را ترجمه می‌کرد.
این دیدار از تلویزیون رژیم صهیونیستی به طور زنده پخش شد و به اعتقاد بسیاری از تحلیلگران سیاسی، این اتفاق سرآغاز روابط الجزایر و رژیم صهیونیستی بود؛ اما در عمل چنین اتفاقی هرگز روی نداد و روابط دو طرف در زمینه سیاسی راکد ماند.
در سال 2003 و پس از وقوع چند حادثه تروریستی در الجزایر که ناشی از حوادث 11 سپتامبر بود، رژیم صهیونیستی که مایل بود به هر نحو ممکن با الجزایر رابطه برقرار کند، به طور یک‌جانبه اعلام کرد که دولت الجزایر از این رژیم درخواست کرده است گارد ریاست‌جمهوری این کشور را آموزش دهد. این رژیم همچنین اعلام کرد، مقامات دو طرف بر سر آموزش گارد ریاست جمهوری در ایتالیا به توافق رسیده‌اند. هر چند وزارت خارجه الجزایر این ادعا را رد کرد، اما روزنامه «فایننشنال تایمز» چاپ لندن نوشت: این توافق بین «دنی یالوم» از اسرائیل و سفیر الجزایر در ایتالیا صورت گرفته و طرف اسرائیلی موافقت کرده است تا ضمن آموزش ضد تروریستی به  گارد ریاست جمهوری الجزایر، سلاح و تجهیزات لازم را در اختیار آنان بگذارد.
در سال 2004 و پس از افزایش حملات ددمنشانه رژیم صهیونیستی علیه فلسطینیان بسیاری از کشورهای خاورمیانه کالاهای اسرائیل را تحریم کرده و از ورود این کالاها به کشورشان جلوگیری کردند. یکی از معروف‌ترین شرکت‌های صهیونیستی که در زمینه شیر خشک فعالیت می‌کرد، شرکت نستله (Nestle) بود که مورد تحریم چند کشور اسلامی قرار گرفت؛ با وجود این الجزایر، تونس و مراکش از تحریم کالاهای صهیونیست‌ها و به‌ویژه شرکت نستله خودداری کردند که این اقدام در نوع خود تأمل‌برانگیز بود.
هرچند الجزایر برخلاف ایران، سوریه و سودان از انجام هرگونه اقدام یا جهت‌گیری شدید علیه رژیم صهیونیستی خودداری کرده، اما رژیم صهیونیستی بارها سعی کرده است تا به هر نحو ممکن از تأسیسات نظامی و حیاتی این کشور جاسوسی کند. در سال 2012 پایگاه «دیونس اپیدات» تصاویر تهیه شده از طریق ماهواره‌های جاسوسی «ایروس پی» از تأسیسات نظامی در برخی از شهرهای الجزایر، از جمله الجزیره، بومرداس و بلیده را به همراه تصاویری از پایگاه هوایی در استان «ام البواقی» منتشر کرد که نشان داد، ماهواره‌های صهیونیستی از سال 2006 چندین بار از مراکز نظامی الجزایر عکس‌برداری کرده و تغییرات در آن را به دقت پیگیری می‌کنند.
بر اساس اطلاعات منتشر شده در سال 2012 از سوی پایگاه سیپری (Sipri) که در زمینه فعالیت‌های نظامی و اطلاعاتی معتبر است، کشورهای مسلمان الجزایر، پاکستان و مراکش حجم قابل تأملی سلاح و تجهیزات از رژیم صهیونیستی خریداری کردند. بر اساس این، کشورهای نامبرده اقدام به خرید تجهیزاتی، از قبیل دوربین‌های دید در شب و سایر سلاح‌های پیشرفته از شرکت صهیونیستی «البیت سیستم» کرده بودند.
در سال ۲۰۱۴ خبری از سوی مؤسسات رژیم صهیونیستی منتشر شد که در نوع خود کم‌سابقه بود و از روابط بسیار محرمانه تجاری بین الجزیره و تل‌آویو پرده برداشت که براساس آن الجزایر گاز این رژیم را در مقابل تجهیزات بسیار پیشرفته فنی تامین خواهد کرد.
این خبر در حالی از سوی مؤسسات و مراکز دولتی صهیونیستی فاش شد که مقامات الجزایر پیشتر اعلام کرده بودند، هرگز اجازه بازاریابی به هیچ یک از کالاهای صهیونیست‌ها را نخواهند داد.
همچنین، مقامات الجزایری خاطر نشان کرده بودند که برخی از شرکت‌های صهیونیستی به کانال‌های تجاری غیر‌مستقیم و پیچیده پناه بدهند تا بتوانند منبع اصلی کالاهای صهیونیست‌ها را مخفی نگه دارند و در عین حال تلاش ‌کنند جواز کارخانجات اروپایی را بگیرند و به این ترتیب بتوانند کالاهای خود را وارد بازارهای الجزایر کنند.
اما به عکس آنچه طرف‌های الجزایری ابراز داشتند، دفتر مرکزی، آمار رژیم صهیونیستی وابسته به نخست‌وزیری این رژیم اعلام کرد، رژیم صهیونیستی تا سال‌ 2013 تقریباً 141 هزار دلار کالا از تجهیزات فنی به بازارهای الجزایر، آن هم به صورت مستقیم صادر کرده است که این تجهیزات فنی در زمینه‌های مختلف، از جمله کشاورزی کاربرد دارد.

منطقه تحت پوشش موشک‌های ایران است
خبرگزاری ایرنا: وزارت دفاع آمریکا بر توسعه توان سایبری و موشکی جمهوری اسلامی ایران با وجود دستیابی به توافق هسته‌ای تأکید کرده است. پنتاگون گفته از زمان حصول توافق هسته‌ای میان ایران و گروه موسوم به گروه 1+5 ، توان تهاجمی ایران در فضای سایبری به تدریج تقویت شده و همزمان دقت موشک‌های بالستیک ایران افزایش یافته است. در بخشی دیگر آورده است که ایران در حال حاضر «ذخیره قابل توجهی از موشک‌هایی دارد که قادرند سراسر منطقه، از جمله پایگاه‌های نظامی ایالات متحده و اسرائیل را هدف قرار دهند.» همچنین گفته شده که ایران ضمن تلاش برای حفظ نظارت بر مناطق راهبردی از جمله تنگه هرمز، به «فعالیت‌های مخفیانه» ادامه می‌دهد. 
پاره کردن توافق، ایران را بدون مهار می‌کند
خبرگزاری فارس: بایدن، معاون رئیس‌جمهور آمریکا می‌گوید اگر ایران رفتار خودش را «تعدیل» کند، احتمال تعامل بیشتر واشنگتن با تهران وجود دارد. معاون اوباما با ادعای آنکه برجام «همه مسیرهای احتمالی ایران برای دستیابی به سلاح اتمی را مسدود کرده است»، تصریح کرد: «با گذشت یک سال، برجام خودش دارد می‌گوید که این توافق در حال کار کردن است.» ارشدترین مقام دولت آمریکا پس از اوباما افزود: «در صورتی که رژیم (ایران) رفتارش را تعدیل کند، این توافق (برجام) احتمال تعامل بیشتر با تهران را باز گذاشته است.» جو بایدن همچنین مدعی شد: «پاره کردن توافق در حال حاضر آن‌طوری که برخی پیشنهاد می‌دهند، برنامه هسته‌ای ایران را بدون مهار خواهد کرد.»
 برجام  مجموعه‌ای از رشوه‌ها و توافقات محرمانه است
خبرگزاری ایسنا: «تد کروز» سناتور جمهوریخواه آمریکایی که در رقابت برای نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری این کشور ناکام مانده، بر لزوم «پاره کردن فوری» توافق هسته‌ای ایران تأکید کرده است. تد کروز در بیانیه‌ای ضمن مخالفت شدید با آنچه «باج دادن به ایران» خوانده، بر لزوم پاره کردن توافق هسته‌‎ای ایران و گروه 1+5 تأکید کرده است. او که بارها مخالفتش با برجام را اعلام کرده است، حالا در بیانیه‌ای جدید ادعا کرده است: «این (برجام) چیزی بیش از مجموعه‌ای از رشوه‌ها و توافقات محرمانه نیست و هیچ کاری برای ممانعت ایران از دستیابی به توانمندی هسته‌ای نخواهد کرد.» تد کروز، ادعای حمایت ایران از تروریسم را تکرار کرد و افزود: «این توافق (برجام) باید فوری و تا پیش از اینکه بیشتر از این خسارت به بار نیاورده، پاره شود.»
باید کشته‌های ایران را در سوریه افزایش داد
خبرگزاری تسنیم: «مایک مورل» معاون پیشین آژانس مرکزی اطلاعات آمریکا (سیا) گفت، واشنگتن باید با تسلیح بیش از پیش گروه‌های مسلح فعال در سوریه، آمار کشته‌های ایران و روسیه را افزایش دهد. وی درباره پیشنهادش برای پایان بحران سوریه گفت: «ما باید به آنها (گروه‌های تروریستی فعال در سوریه) چیزهایی را که نیاز دارند بدهیم تا هم با اسد مبارزه کنند و هم به روسیه و ایران هزینه تحمیل کنند. زمانی که ما در عراق بودیم، ایرانی‌ها به شبه‌نظامیان شیعه که نیروهای ما را می‌کشتند، سلاح می‌دادند تا به ما هزینه تحمیل کنند. ما هم باید کاری کنیم که ایرانی‌ها در سوریه متحمل هزینه شوند، باید کاری کنیم تا روس‌ها نیز متحمل هزینه شوند.»
ادعاها درباره انتقال پول به ایران نادرست است
باشگاه خبرنگاران: سخنگوی وزارت خارجه آمریکا گفت، ادعای مطرح‌شده درباره انتقال 400 میلیون دلار به ایران در مقابل آزادی چهار آمریکایی، نادرست است. «الیزابت ترودو» درباره انتقال چهارصد میلیون دلار به ایران گفت: «من نمی‌خواهم به جزئیات خاصّ این ماجرا وارد شوم، اما باید بگویم ادعاهای مطرح شده در این زمینه که آمریکایی‌های آزاد شده اجازه نیافتند تا پیش از رسیدن هواپیمای حامل پول نقد از ایران خارج شوند، نادرست است. می‌خواهم به این نکته بسنده کنم که انجام دادن همه کارها، حصول اطمینان از آزادی اتباع ما و اقدام توأم با حُسن نیّت ما برای آزادی برخی از اتباع ایرانی در ایالات متحده، مستلزم دیپلماسی ظریف تا پایان کار است.»

فرانسه: تعطیلی مساجد و نمازخانه‌ها
فرانسه از جمله کشورهای اروپایی است که میلیون‌ها مسلمان در آن سکونت دارند که حقوق‌شان به بهانه‌های مختلف نادیده گرفته می‌شود؛ تروریسم یکی از بهانه‌هایی است که سران این کشورها برای نادیده گرفتن و حتی حذف حقوق مسلمانان از آن استفاده کرده‌اند، چنانکه حتی مراکز عبادی آنها را نیز به تعطیلی کشانده‌اند. «برنار کازنو» وزیر کشور فرانسه اعلام کرد: چند ماه پیش در چارچوب حالت فوق‌العاده تصمیم به تعطیلی مساجد گرفتم. حدود 20 مسجد و نمازخانه تعطیل شده‌اند و بر اساس اطلاعاتی که در اختیار داریم، مساجد دیگری نیز تعطیل خواهد شد. فرانسه همچنین افرادی را از کشور اخراج کرده و ده‌ها حکم اخراج در حال بررسی است. در سال‌های اخیر، دولتمردان فرانسه با ادعای برقراری امنیت، مجموعه‌ای از اقدامات ضد اسلامی را به کار گرفته‌اند که به گفته نهادهای حقوق بشر، مشکلات گسترده‌ای را برای مسلمانان به همراه داشته است. از ممنوعیت حجاب تا تشدید فضای امنیتی را می‌توان در این چارچوب مشاهده کرد، این در حالی است که اسلام‌ستیزان از آزادی عمل کامل برخوردارند. 
 استرالیا: اعتراض عفو بین‌الملل و دیده‌بان حقوق بشر 
دو نهاد بین‌المللی فعال در زمینه حقوق بشر، استرالیا را متهم کردند که عامدانه با موضوع نقض حقوق آوارگان در جزیره نائورو برخورد نمی‌کند؛ دیده‌بان حقوق بشر و عفو بین‌الملل همچنین از سیاست کانبرا در زمینه مهاجرت انتقاد کردند. بر اساس سیاستی که استرالیا در پیش گرفته است، آن دسته از آوارگانی که از طریق کشتی و قایق خود را به این کشور می‌رسانند، به «پاپوا گینه‌نو» یا جزیره «نائورو» فرستاده می‌شوند که بر اساس گزارش عفو بین‌الملل و دیده‌بان حقوق بشر، مهاجران و آوارگان در جزیره نائورو در معرض «تجاوز جدی، برخورد غیرانسانی و فراموش شدن» قرار دارند. در گزارش این دو نهاد بین‌المللی آمده است: «رسیدگی نکردن دولت استرالیا به موضوع نقض حقوق آوارگان ظاهراً سیاستی عامدانه است تا از طریق آن، از ورود پناه‌جویان دیگر به خاک این کشور از طریق قایق و کشتی جلوگیری شود.»
آمریکا: سیاه‌پوستان و لاتین‌تبارها قربانی خشونت پلیس 
پرونده حقوق بشری آمریکا هر روز سیاه‌تر می‌شود. نتایج نظرسنجی مؤسسه «جن فوروارد» نشان می‌دهد، دو سوم جوانان آفریقایی ـ آمریکایی و حدود نیمی از لاتین‌تبارها می‌گویند آنها شخصاً خشونت و آزار و اذیت نیروهای پلیس آمریکا را تجربه کرده‌اند. حدود 60 درصد از شرکت‌کنندگان در این نظرسنجی کشتار اقلیت‌ها به دست نیروهای پلیس آمریکا را مشکلی بسیار بزرگ دانسته‌اند. این نظرسنجی در حالی انجام شده است که در پی تیراندازی مرگبار نیروهای پلیس به چند جوان آفریقایی ـ آمریکایی موجی از اعتراض‌ها در مناطق مختلف آمریکا به راه افتاده است. بر اساس نتایج مطالعه‌ای که به‌تازگی منتشر شده، بیش از 55 هزار نفر از مردم آمریکا در سال گذشته به دست نیروهای پلیس کشته یا زخمی شده‌اند. نتایج این مطالعه که در روزنامه پزشکی «اینجری پریونشن» انگلیس منتشر شده، نشان می‌دهد که بیشتر این مرگ‌ها بر اثر تیراندازی یا استفاده از شوکر روی داده است.
انگلیس: آزار جنسی یک‌دهم زنان 
جدیدترین برآورد صورت‌گرفته از سوی دفتر جرم‌شناسی انگلیس و ولز حاکی از آن است که از هر 10 زن انگلیسی، یک زن در دوران کودکی مورد اذیت و آزار جنسی؛ چه به صورت فیزیکی و چه به صورت روانی قرار گرفته است. سه درصد از زنانی که در این نظرسنجی شرکت داشته، گفته‌اند که پیش از 16 سالگی مورد تعرّض یا اقدام به تعرّض جنسی قرار گرفته‌اند. ۲/۶ میلیون نفر از بزرگسالان در انگلیس و ولز معتقدند، پیش از 16 سالگی به نوعی قربانی آزار و اذیت جنسی به صورت فیزیکی یا روانی یا خشونت‌های خانوادگی بوده‌اند. گزارش یاد شده همچنین عنوان می‌کند که کودکان قشر متوسط بیشتر از کودکان قشر مرفّه مورد آزار جنسی قرار گرفته‌اند.