شبهجزیره کُره از سال 1894 پس از زورآزمایی میان ژاپن و چین (که البته کرهایها چینیها را ترجیح میدادند) تحت تسلط ژاپن قرار گرفت. در سال 1910 با امضای پیمان الحاق کره به ژاپن، این کشور به طور رسمی تحت اشغال قرار گرفت. ژاپن تا پایان جنگ جهانی دوم و به مدت ۳۵ سال، حضور استعماری خود را در کره حفظ کرد؛ اما پس از شکست در جنگ جهانی دوم شبهجزیره کره را تخلیه کرد.
جنگ سرد که از سال ۱۹۴۰ آغاز شده بود، سبب شد آمریکا و شوروی به منظور توسعه ایدئولوژی خود سرزمینهای بیشتری را زیر سلطه، نفوذ و اشغال خود درآورند. از جمله مهمترین کشورهایی که در بحبوحه جنگ جهانی دوم به ورطه رقابت جنگ سرد کشیده شدند، شبهجزیره کره بود.
در نوامبر ۱۹۴۳، «فرانکلین روزولت»، «وینستون چرچیل» و «چیانگ کایشک» در نشست قاهره با یکدیگر دیدار کردند تا درباره سرنوشت کشورهای مستعمره ژاپن تصمیم بگیرند. نتیجه این بود که تمام کشورهایی که ژاپن به زور مستعمره خود کرده بود باید از سلطه ژاپن خارج شوند. در بیانیهای که پس از این نشست منتشر شد، برای اولین بار به نام کره اشاره شد. سران قدرتمند اظهار کردند: «اسارت مردم کره از نظر ما دور نشده و ما مصمّمیم تا در زمانی مقرر کره به کشوری آزاد و مستقل تبدیل شود.»
اما عبارت «در زمان مقرر»، به مذاق کرهایهای ملیگرا که خواستار استقلال فوری کره بودند، خوش نیامد. احتمالاً روزولت به رهبر شوروی، جوزف استالین، گفته بود که سه، چهار سال تا استقلال کامل کره زمان لازم است. استالین زمان کوتاهتری را مطلوب میدانست. به هر حال، پس از پیروزی زودهنگام متفقین بر ژاپن، بحث درباره کره از سر گرفته شد.
تقسیم کره به کره شمالی و کرهجنوبی از پیروزی متفقین در جنگ دوم جهانی در سال ۱۹۴۵ و پایان ۳۵ سال سلطه ژاپن بر کره نشئت گرفت. در طرحی که بیشتر کرهایها با آن مخالف بودند، ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی توافق کردند که قیمومیّت موقت کشور را از محل مدار ۳۸ درجه، بر عهده بگیرند. هدف از طرح قیمومیت کمک به ایجاد یک دولت موقت کرهای بود که «در موعدی مقرر مستقل و آزاد» شود. اگرچه تاریخ برگزاری انتخابات هم مشخص شده بود؛ اما اتحاد جماهیر شوروی از همکاری با برنامههای سازمان ملل متحد برای برگزاری انتخابات آزاد و عمومی در دو کره سر باز زد و در نتیجه آن، یک دولت کمونیست تحت حمایت اتحاد جماهیر شوروی به طور دائم در شمال و یک دولت طرفدار غرب در جنوب تأسیس شد. دو ابرقدرت از رهبران متفاوتی جانبداری کردند. دو دولت مجزا در کشور برقرار شد که هر یک مدعی زمامداری تمام شبهجزیره بودند.
در شمال، یک چریک ضد ژاپن و فعال سابق کمونیست، «کیم ایل سونگ» و در جنوب یک رهبر سیاسی تبعیدی، «سینگمان ری» رئیسجمهور کرهجنوبی انتخاب شد و به این ترتیب، به طور رسمی شبهجزیره به دو نیم تقسیم شد. در روز 25 ژوئن سال 1950 میلادی نیروهای ارتش کرهشمالی در یک حمله غافلگیرکننده از خطّ حائل میان دو کره واقع در مدار 38 درجه عبور کرده و به خاک کرهجنوبی هجوم بردند و جنگ کره را آغاز کردند.
این جنگ تا جولای 1953 که قرارداد آتشبس امضا شد، به طول انجامید و به کشته شدن ۲۵۰۰۰۰ تا ۴۰۰۰۰۰ نفر منجر شد. در این جنگ آمریکا در حمایت از جنوب و چین در حمایت از شمال به طور مستقیم وارد جنگ شدند. آمریکا و 20 کشور پس از صدور قطعنامهای علیه تجاوز کرهشمالی نیروهای خود را در شبهجزیره پیاده کردند و به پشتیبانی کرهجنوبی وارد جنگ شدند.
اگرچه کرهشمالی با تکیه بر برتری نظامی خود در ابتدا موفق به پیشروی شد؛ اما با ورود آمریکا و کشورهای ائتلاف به جنگ، ورق برگشت و این کشور متحمل شکست شد. سرانجام دو طرف در ژوئیه 1953 بر سر آتشبس به توافق رسیدند؛ آتشبسی که از آن زمان همچنان پابرجاست، اما با تحرکات دو طرف گاهوبیگاه متزلزل میشود.
دو طرف توافق کردند که یک محدوده حائل چهار کیلومتری در میان دو کشور به وجود بیاید که هیچیک از دو کشور به آن وارد نشوند. این منطقه را منطقه غیرنظامی یا دیامزد (DMZ) مینامند. همانطور که در متن آتشبس جنگ کره قید شده بود، در سال ۱۹۵۴ نشستی در ژنو برای طرح مسئله کره تشکیل شد. با وجود تلاش بسیاری از کشورهایی که در نشست حاضر بودند، این نشست بدون صدور قطعنامهای برای اتحاد کره پایان گرفت.
به موجب این آتشبس، «کمیسیون نظارت از کشورهای بیطرف» (NNSC) تشکیل شد که وظیفه آن نظارت بر اجرای مفاد مورد توافق دو طرف در آتشبس بود. از سال ۱۹۵۳، افرادی از نیروهای مسلح سوئیس و سوئد اعضای این کمیسیون نظارت هستند که در نزدیکی منطقه غیرنظامی دیامزد مستقر است.