ندبه خوانيم تو را هر سحر آدينه
تو كدام آينه‌اي؟ صلّ علي آیينه
تو كدام آينه‌اي، اي شرف‌الشمس غريب
كه زد از دوري ديدار تو چشمم پينه
از همه آينه‌ها زلف رها كرده‌تري
مي‌زنند آينه‌ها سنگ تو را بر سينه
لوح محفوظ خدا! آينگي كن يك صبح
كه جهان پر شده از آتش و كفر و كينه 
در همه آينه‌ها نام تو را كاشته‌ايم
ندبه خوانيم تو را هر سحر آدينه 
عليرضا قزوه 
کمال دینامیرالمؤمنین علی(ع) ‏فرمود: اى مردم بدانید! کمال دین، طلب علم و عمل بدان است، بدانید که طلب علم بر شما از طلب مال لازم‏تر است؛ زیرا مال براى شما قسمت و تضمین شده. عادلى (که خداست) آن را بین شما قسمت کرده و تضمین نموده و به شما مى‏رساند، ولى علم نزد اهلش نگه داشته شده و شما مأمورید که آن را از اهلش طلب کنید، پس آن را بخواهید.
 (اصول کافى، ج 1، ص 35، روایت 4)

 مهدی امیدی/ دوران ما که به عصر ارتباطات و اطلاعات معروف شده، جهان حاکمیت رسانه‌ها بر زندگی روزمره انسان‌هاست. کافی است، اندکی در آنچه طی شبانه‌روز در زندگی شخصی ما اتفاق می‌افتد تأمل کنیم؛ روزها و شب‌های ما با رسانه‌ها می‌گذرد؛ تلفن همراه، اینترنت، شبکه‌های اجتماعی، بازی‌های رایانه‌ای، تلویزیون، موسیقی، روزنامه، مجله، رادیو و... بی‌تردید، همه این رسانه‌ها با کیفیت‌های مختلف و متضاد، روی کاربران و مخاطبان خود تأثیر می‌گذارند. جرج گربنر، از نظریه‌پردازان علم ارتباطات، با ابداع نظریه کاشت (cultivation Theory) اثبات کرد که رسانه‌ها بر ذهن و کردار مخاطبان خود تأثیر ـ مثبت یا منفی ـ می‌گذارند. 
یکی از کارکردهای رسانه‌ها ـ به ویژه سینما و تلویزیون ـ پرداختن به آسیب‌های اجتماعی است. تجربه نشان داده که رسانه‌ها می‌توانند با جریان‌سازی درباره یک پدیده به کاهش یا افزایش بروز آن پدیده کمک کنند. نمونه بارز چنین اتفاقی درباره بستن کمربند ایمنی رخ داد. درحالی که تا 15 سال پیش، بستن کمربند ایمنی از سوی سرنشین‌های خودروها در کشورمان، یک امر غریب بود؛ اما امروز با تبلیغات رسانه‌ای، به یک عادت تبدیل پسندیده شده است. با این حال، هنوز هم استفاده از سینما و تلویزیون، برای کاهش دادن معضلات اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی نادیده گرفته شده و با نگاه خوش‌بینانه می‌توان گفت که از این ظرفیت، به نحو شایسته و بایسته‌ای بهره ‌برده نشده است. 
البته، جریانی به نام «سینمای اجتماعی» در عرصه هنر هفتم ما همواره وجود داشته است. اما فیلم‌های اجتماعی ما کارکرد چندانی در مبارزه با آسیب‌های اجتماعی نداشته‌اند. حتی برخی از این گونه فیلم‌ها، خودشان هم به ورطه آسیب‌زایی و ترویج رفتارهای غیرفرهنگی افتاده‌اند. بسیاری از فیلم‌های اجتماعی هم اساساً با هدف شرکت در جشنواره‌های خارجی و کسب جوایز آن جشنواره‌ها تولید می‌شوند و ذاتاً از آسیب‌شناسی فارغ هستند. هم از این رو، بازنمایی آسیب‌ها در یک فیلم یا سریال، صرفاً کمکی به زدودن معضلات اجتماعی و فرهنگی نمی‌کند؛ بلکه اگر این بازنمایی توأم با شناخت و هدف‌گیری درست نباشد، ممکن است به نتیجه معکوسی منتهی شود. مانند آنچه طی سال‌های اخیر در بسیاری از فیلم‌های سینمای ما رخ داده است. 
طی دو دهه اخیر، شاهد رشد روزافزون فیلم‌هایی با موضوعات اجتماعی بوده‌ایم. این نوع فیلم‌ها، در شش سال اخیر، افزایش بیشتری یافته‌اند؛ اما واقعیت این است که اغلب این آثار، بیش از آنکه رویکرد آسیب‌شناسانه اجتماعی داشته باشند، با اهداف سیاسی ساخته شده‌اند و به آسیب‌های اجتماعی دامن می‌زنند.
فیلم «لانتوری» ساخته جدید «رضا درمیشیان» نمونه اخیر چنین فیلم‌هایی است. این کارگردان جوان، در دو فیلم پیشین خود با نام‌های «بغض» و «عصبانی نیستم» نیز چنین رویکردی داشت و نتوانست تصویری عمیق و بیدار‌کننده از معضلات اجتماعی ارائه دهد. تا آنجا که به دلیل سیاست‌زدگی و افراط در حمایت از جریان‌های سیاسی آلوده، فیلم دوم او نتوانست مجوز نمایش عمومی دریافت کند.
مشکل فیلم «لانتوری» نیز همچون بسیاری از آثار به ظاهر اجتماعی سینمای ایران، تبلیغ و ترویج زشتی‌هاست. این فیلم علاوه بر محتوای زیر صفر و فاقد تأثیرگذاری مطلوب، از ساختار و روایت هم بی‌بهره است، به طوری که باید آن را مجموعه‌ای از بیانیه‌های سیاسی دانست. حتی نمی‌توان مضمون و خط داستانی مشخصی را نیز برای این فیلم تعریف کرد. چون به جز مشتی شعار و تصویر مغشوش و اعصاب خوردکن، چیز دیگری در این اثر دیده نمی‌شود. 
این فیلم به روایت داستانی درباره ماجراهای مربوط به اسیدپاشی می‌پردازد. در این فیلم یک پسر جوان جنوب شهری که عضو یک گروه خلافکار به نام لانتوری است، عاشق یک زن روزنامه‌نگار روشنفکر می‌شود؛ اما وقتی نمی‌تواند او را به دست آورد به صورتش اسید می‌پاشد! این بار هم شخصیت منفی فیلم، فرزند یکی از مسئولان بانفوذ نظام و دارای ظاهری مذهبی (با ته‌ریش و پیراهن یقه ایستاده) معرفی می‌شود! در مقابل، شخصیت قهرمان فیلم که قربانی شده و فرد خطاکار را با بزرگواری می‌بخشد، یک فرد به ظاهر روشنفکر و غربزده به نمایش درآمده است!
همچنین در بخشی از فیلم، برخلاف واقعیت ادعا می‌شود که در آمریکا، جنایتکاران زنجیره‌ای در مقابل دوربین‌های تلویزیون قرار می‌گیرند و هدف روانکاوی روانشناس‌ها هستند. این درحالی است که می‌دانیم، در آمریکا حتی سیاه‌پوستان را به جرم اعتراض به نابودی حقوق مدنی‌شان به راحتی هدف گلوله قرار می‌دهند و می‌کشند. این چنین است که در سینمای ما، تحریف و فریب، به عنوان «واقعیات اجتماعی» به خورد مخاطب داده می‌شوند. 

 رونمایی از یادداشت رهبر معظم انقلاب بر کتاب «تَن‌تَن و سندباد»

 رونمایی از یادداشت رهبر معظم انقلاب بر کتاب «تَن‌تَن و سندباد»
در مراسم دومین پاسداشت هنر و ادبیات انقلاب اسلامی که 17 مرداد در مؤسسه‌ پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی برگزار شد، از یادداشت امام خامنه‌ای(مدظله‌العالی) بر کتاب داستانی «تَن‌تَن و سندباد» نوشته‌ محمد میرکیانی رونمایی شد.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای(مدظله‌العالی) در این یادداشت که آبان 1373 به نگارش درآمد، مرقوم داشتند: «بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم / من هم همین قصّه را همیشه تعریف می‌کردم! حیف که خیلی‌ها آن را باور نداشتند. حالا خوب شد، شاهد از غیب رسید! راوی این حکایت که خود همه چیز را به چشم خود دیده، حکایت تن‌تن و سندباد را چاپ کرده است. حالا دیگر کار من آسان شد! همین بس است که نسخه‌ این کتاب را به همه‌ بچه‌ها بدهم.» در این برنامه، علیرضا مختارپور (دبیرکل نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور) گفت: بارها پیش آمده است که رهبر معظم انقلاب پس از مطالعه‌ کتابی، نظر خود را درباره‌ آن نوشته‌اند و تعداد فراوانی از این نظرات که درباره‌ کتاب‌های دفاع مقدس بیان شده بود، منتشر شده است؛ اما از سال گذشته دفتر رهبری اجازه یافت تا نظرات معظم‌له درباره‌ آثار غیرمرتبط با حوزه‌ دفاع مقدس را نیز منتشر کند و این یادداشت، دومین یادداشت منتشرشده از این دست می‌باشد.

بازی رایانه‌ای «نجات سردار متوسلیان» کلید خورد 
پروژه تولید بازی رایانه‌ای با موضوع «نجات سردار احمد متوسلیان از زندان رژیم صهیونیستی» آغاز شد.
«مهدی خزاف» مدیر پروژه تولید بازی «حاج‌احمد» درباره ساخت این مجموعه به خبرگزاری فارس گفت: «ایده پروژه احمد متوسلیان را (علی‌اکبر) رائفی‌پور (مدیر مؤسسه مصاف) از چهار سال پیش مطرح کرد. اما تیم منسجمی برای شروع این کار وجود نداشت و به دلیل اینکه نمی‌توانستیم یک تیم را مستقر کنیم، زمان کلیدخوردن پروژه اندکی به تأخیر خورد. تا اینکه هشت ماه گذشته تیمی در داخل مجموعه مصاف تشکیل دادیم و شروع به کار بر روی داستان و بازی‌نامه این پروژه کردیم.»
وی درباره طرح این بازی نیز عنوان کرد: «این بازی به صورت اول شخص و ترکیبی از سبک تیراندازی و معمایی خواهد بود و برای PC سیستم عامل ویندوز تولید شده است. البته شخصیت اصلی بازی احمد متوسلیان نیست و ما در میانه بازی در یکی از زندان‌های رژیم صهیونیستی با ایشان مواجه می‌شویم.»


لابی‌گری
 در جشن خانه سینما
کمال تبریزی، کارگردان و دبیر هجدهمین دوره جشن خانه سینما اذعان کرد که در دوره‌های گذشته این جشن برخی از برگزیدگان با لابی‌گری انتخاب می‌شدند.
کارگردان «لیلی با من است» در نشستی خبری گفت: «ابتدا که توسط مدیرعامل خانه سینما از من دعوت شد تا دبیری جشن خانه سینما را برعهده بگیرم، مخالفت کردم. با آیین‌نامه‌های موجود، علی‌رغم همه تلاش‌هایی که برای برگزاری این مراسم شده بود، اما یک پاشنه آشیل وجود داشت؛ آن هم نحوه داوری و انتخاب آثار بود. در دوره‌های قبلی جشن خانه سینما، متأسفانه جوایز برخی از رشته‌ها به صورت لابی‌گری و به دوستان و نزدیکان اعطا می‌شد. اما فکر می‌کنم که در این دوره موقع رأی دادن چون به راحتی نظر داوران پرسیده می‌شود و با همدیگر مشورت می‌کنیم، مسئله حل می‌شود.


دیوارنگاری علیه
 فیش‌های حقوقی نجومی
هنرمندان گرافیک در برخی از شهرهای کشورمان به‌طور خودجوش اقدام به ترسیم آثاری در اعتراض به مدیران دارای فیش‌های حقوقی نجومی کردند.
در این طرح‌ها که به صورت دیوارنگاری خلق شده‌اند، شعارهایی چون «غارتگر بیت‌المال، محاکمه باید گردد»، «مستی اشرافی‌گری مدیران، خیانت است به خون شهیدان» و ... دیده می‌شود.
این آثار در برخی از معابر عمومی شهرها از جمله مشهد، اهواز، زاهدان، بندرعباس و قزوین، رسم شده‌اند.
متأسفانه شنیده شده که برخی از هنرمندانی که این آثار را منتشر کرده‌اند، بازداشت شده‌اند!


عيادت مدیران سیما 
از نادر طالب‌زاده
عليرضا برازش، مدير شبكه يك سيما، به همراه دكتر داود نعمتي اناركي، مدير كل روابط عمومي رسانه ملي، داود رمضان‌نژاد، مدير شبكه افق و كامبيز اخوان، قائم‌مقام شبكه يك، با حضور در منزل نادر طالب‌زاده، ضمن عيادت از وي از روند درمان اين مستندساز مطلع شدند. 
نادر طالب‌زاده كه به علت مشكلات تنفسي و نارسايي‌هاي قلبي در بیمارستان بستري شده بود، چند روز پیش از بيمارستان مرخص شد. 
در اين ديدار، مديركل روابط عمومي صداوسيما با ابلاغ سلام دكتر علی عسكري، رئيس رسانه ملي به نادر طالب‌زاده، براي وي آرزوي سلامتي كرد. 


سازها علیه استکبار 
به صدا درمی‌آیند
دومین دوره جشنواره شعر، سرود و موسیقی ضداستکباری طبس، طی سه شب از 25 تا 27 مرداد در تالار اندیشه حوزه هنری در تهران برگزار می‌شود.
در این جشنواره 35 ترانه، 19 سرود و 20 نماهنگ اجرا می‌شود. بنابر اعلام دبیرخانه این جشنواره تجلیل از استاد حمید سبزواری، دِردی تریک خواننده ترکمن، ویکتورخارا شاعر مبارز شیلیایی، گروه سرود المهدی جهرم که همگی اعضای آن شهید شدند از جمله برنامه‌های این جشنواره خواهد بود. رونمایی از کتاب «صد سال موسیقی اعتراض» که دفتر اول آن به خواننده‌های آمریکایی و غربی که آثار ضداستکباری خلق کردند اختصاص دارد، از دیگر برنامه‌های این جشنواره است.


مُجازند و مُجاز...

در باب کنکور دیروز و امروز
مُجازند و مُجاز...

«یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتیم»
در دبستان ناظم شیرین‌زبانی داشتیم
هفته‌هامان پُر ز پرسش بود و تست
آخر هر ثلث هم، ما امتحانی داشتیم
روزهامان جملگی درس و کتاب و چُرت بود
چون که شب شد محفل صاحبدلانی داشتیم
آخر هر مقطعی کنکور می‌دادیم ما
بگذریم آن روزها، بار گرانی داشتیم
آرزوی هر کسی بگذشتن از کنکور بود
در خیال خام خود رؤیای فانی داشتیم
سال‌ها بگذشت و شد تعبیر خوابِ نسل ما
ما برای این رسیدن نردبانی داشتیم
مرحله در مرحله کنکور بود و آزمون
از زمستان تا بهار، آنگه خزانی داشتیم
خوش‌به‌حال این جماعت که مُجازند و مُجاز
ما ولیکن هفت‌خوان بیکرانی داشتیم
علی عرفانی (شاعرباشی)

چه قدر آشنا می‌نمایی غریبه!
بگو از کجا، از کجایی غریبه!
در این شهر و این شب چه بی‌سر پناهی
نداری مگر آشنایی غریبه؟!
دل نخل‌ها تازه شد از عبورت
مگر تو ولی خدایی غریبه؟
تو در آسمان نگاهت چه داری
که کردی دلم را هوایی، غریبه؟!
غبار کدامین سفر بر تو مانده‌ است
که گرد از دلم می‌زدایی غریبه؟
به کار که بستی گره چفیه‌ات را
که از کار من می‌گشایی غریبه
تن شهر بوی تو را می‌دهد آی!
تو جان کدام آشنایی غریبه؟
کمینگاه دیو است این شهر، این شب
مگر در دل من درآیی، غریبه!
تو رفتی و مانده است در کوچه شهر
هنوز از توام ردپایی غریبه!
دكتر غلامرضا كافى
  حسین کارگر/ سریال «گاهی به پشت سر نگاه کن» مضامین اخلاقی و معنوی را در قالب داستانی پرتعلیق به نمایش درآورده است.
شاید بتوان بین محتوای این مجموعه و سریال «اغما» شباهت‌هایی یافت. حدود 10 سال پیش بود که سریال «اغما» به کارگردانی سیروس مقدم با داستانی درباره تعامل شخصیتی با بازی «امین تارخ» با شیطان پخش شد. در آن سریال، شیطان به جسم جوانی به نام الیاس که دوست فوت شده وی بود، رسوخ کرده و به ‌مثابه یک مرشد و راهنما، او را به سمت پرتگاه می‌برد. حالا پس از گذشت یک دهه، امین تارخ در سریال «گاهی به پشت سر نگاه کن» باز هم اسیر فریب شیطان می‌شود؛ اما این بار شیطان نه در عالم ارواح، بلکه در دنیای واقعی و در مناسبات اقتصادی و اجتماعی به سراغ او می‌آید و او از طریق دشمنی که به دوستی تظاهر می‌کند، به طرف پرتگاه می‌رود. البته در این سریال، شیاطین نه از عالم غیب که در دنیای واقعی مشغول تبهکاری خود هستند و «عتیقه» محور شیطان‌بازی این سریال ایرانی شده است. عتیقه‌ای که می‌تواند استعاره‌ای از ایران باستان باشد که امروز به بازیچه‌ای برای شیطان‌های کوچک و بزرگ به منظور تخریب ایران امروز و خالی کردن آن از فرهنگ و هویت واقعی‌اش تبدیل شده است. شیطان‌هایی که هم سرمایه‌دار هستند و هم انسان‌های میان‌مایه‌ای، همچون جلال تابش (امین تارخ) را به راحتی فریب می‌دهند و در مقابل، با انسان‌های خوب و با اخلاق، سر ستیز دارند. 
پرداختن به این گونه مضامین، با داستان‌های واقع‌گرا و به اصطلاح رئال، نسبت به ماجراهای ماورایی ـ مانند پیاده‌روی شیطان‌ها و ارواح برزخی در کوچه و خیابان‌ها ـ ملموس‌تر و تأثیرگذارتر هستند. سریال «گاهی به پشت سر نگاه کن» با فیلمنامه‌ای مستحکم و ساختاری ممتاز و متمایز، مخاطب را با یک درام پلیسی و معمایی همراه می‌کند. 
البته برخی نقاط ضعف به سریال «گاهی به پشت سر نگاه کن» لطمه وارد کرده است؛ از جمله این ضعف‌ها می‌توان به شروع نه چندان جذاب روایت این سریال اشاره کرد. یک سریال، باید در همان قسمت اول، داستان اصلی خود را شروع کند، یا حداقل ماجراهایی گرم و مجذوب‌کننده را سرآغاز درام خود قرار دهد. این در حالی است که مازیار میری در انتخاب شروع داستان سریال خود، اشتباه راهبردی را مرتکب شده است؛ به ‌گونه‌ای که چند قسمت اول این سریال به ماجرای یافتن یک عتیقه به دست دو خلافکار و تلاش برای رسیدن به مرز و گره خوردن آنها با کاروان کمک به زلزله‌زده‌ها اختصاص دارد. پس از دو قسمت، ناگهان مخاطب به زمان حال و کارخانه‌ای رو به فرسایش پرت می‌شود. اگر از همان قسمت نخست، مسئله ورشکستگی کارخانه و کشمکش میان مدیران کارخانه و دشمن‌های آنها کلید می‌خورد و در خلال این حوادث، داستان مربوط به گذشته هم ترسیم می‌شد، جذابیت این سریال افزون‌تر می‌شد. همچنان که در قسمت‌های پایانی نیز حجم گفت‌وگو‌ها بسیار زیاد شده و ضرباهنگ کار کشدار شده است.


 آیت خدا!
سوره اخلاص خوانمت
یا مائده در پس پرده غیبت دانمت
به قرائت کراماتت نفس تازه کنم
یا با تفسیر آیه به آیه نبودنت دمساز شوم
در پس کدامین پرده به ناز آرمیده‌ای
وقتی دست‌های نیاز تا مرفق آستین بالا زده‌اند
و دل‌های خسته تشنه تلاوت آیه نیازند
برخیز که دستان نیاز به ناز قامت بسته‌اند
و چشم‌ها محراب وجودت را تمنا می‌کنند
برخیز که زمین نیز به تنگ آمده
و زمان سراسیمه در انتظار دیدار توست
می‌دانی؟
باید برای همت‌های از دست‌رفته «امّن یجیب» سر داد
باید برخاست و عزم کرد
باید دوباره به نیت گشایش درهای انتظار آیه فتح خواند
باید سوره نصر را از سر قرائت کرد
شاید برای سپیده ظهورش سوره فجر مجرّب‌تر باشد
قول می‌دهم از قرائت و تلاوت و تفسیر ما
تا فتح و نصر و فجرش راهی نیست؛ «فقط باید بخواهیم»
منتظر!
هر جا که درماندی
سوره عشق، آیه نیاز را بخوان...
* کواکبیان: اگر رادیو تلویزیون خصوصی داشتیم، فساد سیستماتیک نداشتیم.
 یحتمل با ریاست شخص شخیص کواکبیان، اصلاً و ابداً.
* جوان: فیش حقوقی 1600 مدیر، روی میز دادستان.
 بی‌زحمت یکی زود این فیش‌ها را از روی میز جمع کنه ببره بایگانی.
* ظریف: تا پیش از توافق، بدخواهان فکر می‌کردند همه چیز تمام شده است.
 ... و بعد از توافق چی؟
* نماینده مجلس: ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی خروجی ندارد.
 حق جلسه و حق مشاوره و کذا و کذا چطور؟ 
* مطابق با بخشنامه سازمان مدیریت سران قوا و وزرا زیر ده میلیون تومان حقوق می‌گیرند.
 قابل توجه واحد مستمری‌بگیران کمیته امداد.
* معاون وزیر ارشاد: تئاتر از افسردگی خارج شد.
 و به سلامتی و مبارکی به مرحله مهم لودگی داخل شد.
* مدیرعامل کارگزاری بانک کشاورزی: سهامداران بانک‌ها از بدهکاران خود آن بانک‌ها هستند.
 اصلاً همه بانک واس ماس.
* دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی: هیچ اردوی مختلطی در دانشگاه مگر برخی موارد خاص برگزار نشود.
 «مورد خاص»، «تبصره»، «استثنا» الهی من قربان همه اینها بشوم.
* وکیل مهدی هاشمی: مهدی سه هفته پیش به زندان بازگشت.
 و دقیقاً چند دقیقه بعد به منزل مبارک برگشتند.
* مدیرعامل بیمه ملت پس از چهارده سال تغییر کرد.
 حالا چرا عجله تشریف داشتند.
* وزیر سابق ارتباطات: دولت وعده‌هایی می‌دهد که برای مردم آب و نان نمی‌شود.
 بی‌انصافی نکنید اتفاقاً برای مسئولان که بخشی از مردم هستند، هم آب و هم نان می‌شود.
* رئیس سازمان سینمایی: سینما بر دو قسم «هالیوود» و «سینمای ایران» تقسیم می‌شود.
 به این می‌گویند اعتماد‌به‌نفس ایوب‌خانی.