دکتر سیامک باقریچوکامی/پیروزی در جنگ نرم بدون مجریان داخلی امکانپذیر نیست؛ از این رو به موازات شناخت دشمن بیرونی، شناخت ادامه صفوف دشمن در داخل نیز دارای اهمیت است. سؤال این است که چه کسانی مجریان یا پیادهنظام جنگ نرم در عرصه سیاسی داخل کشور هستند؟
به طور کلی، مجریان داخلی به سه دسته تقسیم میشوند:
اول ـ دستهای که به صورت آگاهانه مأمور بازیگران اصلی و مجریان خارجی جنگ نرم در داخل هستند.
دوم ـ دستهای که به صورت آگاهانه از ظرفیتها و فرصتهای دشمن بیرونی انقلاب برای براندازی نرم استفاده میکنند؛ اما مأمور آنها به شمار نمیآیند.
سوم ـ دسته سوم بازیخوردههای جنگ نرم هستند. اینها به دلیل غفلت، ناآگاهی یا فریب و اغوا در جورچین بازیگران اصلی و مجریان جنگ نرم بازی میکنند.
مجریان موصوف به تناسب عرصههای مختلف میدان جنگ نرم از جمله عرصه سیاسی، نقشهای مختلفی دارند. این مجریان عبارتند از:
۱ـ روشنفکران غربزده و وابسته
به باور صاحبنظران، غرب برای تسلط سیاسی بر کشورهای پیرامون ابتدا بر روی روشنفکران سرمایهگذاری کرده است. تاریخ سیاسی دولتها از جمله در ایران نشان میدهد که چگونه روشنفکران جاده صافکن الگوهای سیاسی غرب بودهاند. براساس اسناد و مدارک موجود نسل نخستین روشنفکران ایرانی را دولتمردان استعمارگر انگلیس پروراندند. (صحیفهنور، ج 13: 83 و زرشناس، 18/5/1389) حضرت امام فرمودند: «ما از شرّ رضاخان و محمدرضا خلاص شدیم، لکن از شر تربیتیافتگان غرب و شرق به این زودیها نجات نخواهیم یافت.»(همان، ج15، ص447) براساس منابع موثق بخشی از این روشنفکران بهمثابه مأمور مجریان خارجی جنگ نرم عمل کرده و میکنند.
2ـ احزاب و گروههای ذینفوذ سیاسی غربگرا
تاریخ معاصر ایران نشان میدهد که چگونه جریانات سیاسی غربگرا به نفع قدرتهای غربی یا شرقی در داخل کشور عمل کردند. یکی از نشانههای بارز بازیگری جریانات غربگرا در براندازی نرم را میتوان در انقلابهای رنگین سالهای پس از جنگ سرد ملاحظه کرد (حاجیانی و حیدری، 1387، ص 79) بازیگران خارجی جنگ نرم این کار را از طریق جریانسازی سیاسی انجام داده و میدهند. جریانسازی یکی از اقدامات پنهانی دشمن برای تغییر سیاسی کشور هدف است. ایجاد احزاب سیاسی سرسپرده و گروههای ذینفوذ در کشور هدف؛ ایجاد جریان مجازی برای فریب و سرگرم کردن و ایجاد جریانهای موازی برای اشباع کاذب تقاضاها و نیازمندیهای سیاسی ـ فکری و منتفی کردن فلسفه وجودی سایر جریانات و خنثی کردن توان و قدرت حریف از سوی جریاناتی از درون خود حریف نمونههایی از جریانسازی سیاسی است.
3 ـ برخی از نهادهای دانشگاه، استادان و دانشجویان
بازیگران جنگ نرم برای تغییرات سیاسی بر روی نهاد دانشگاه، استاد و دانشجو به مثابه موتور محرکه جنبشهای سیاسی ـ اجتماعی سرمایهگذاری زیادی کردهاند. اصولاً ایجاد و تأسیس دانشگاه با فرمول و محتوای غربی در کشورهای پیرامون از سیاستهای قرن بیستمی نظام سلطه برای سلطه نرم بر جهان بوده است، به همین دلیل امام خمینی(ره) تأکید بر استقلال نهاد دانشگاه داشتهاند.(1/9/1359) نقشآفرینی بخشی از نهادهای دانشگاهی، استادان و دانشجویان وابسته و فریبخورده در جریان انقلابهای رنگی، برای غربی کردن نظام سیاسی تجربه جدید بازیگران غربی بود. در مورد ایران نیز این موضوع مورد پیگیری است، چنانچه رهبر معظم انقلاب فرمودند: «من شک ندارم که در آینده نه چندان دور، در بین اسناد محرمانه دستگاههای جاسوسی خواهید یافت و خواهید خواند که عوامل دشمن، روی دانشگاههای ما چگونه کار میکردند، روی فلان شخص دانشگاهی چگونه کار میکردند!»(4/6/1388)
4 ـ برخی از رسانهها، مطبوعات، خبرنگاران و روزنامهنگاران
نقش تأثیرگذار و حتی تعیینکنندهای که اصحاب رسانه و مطبوعات در تغییر نگرشهای سیاسی و جنبشهای اجتماعی دارند، سبب شد تا بازیگران جنگ نرم بخشی از مجریان و پیادهنظام عملیات جنگ نرم را از این صنف انتخاب و گزینش کنند. «دشمن امروز به جاي راديوها، آمده و از داخل كشور ما پايگاه زده است. بعضي از اين مطبوعات كه امروز هستند، پايگاههاي دشمنند.» (رهبر معظم انقلاب،1/3/1379) رفتارهای مطبوعات زنجیرهای مانند روزنامههای جامعه، توس، نشاط، عصر آزادگان، اخبار اقتصاد، راهنو، پیامنو، دنیای سخن، پیام هامون و... نشان میداد که آنها به پایگاههای دشمن تبدیل شدهاند. از جمله آلبرایت، وزیر وقت امور خارجه آمریکا درباره توقیف مطبوعات زنجیرهای ابراز داشت: «روزنامههای اصلاحطلب آمریکا را دلگرم کرده بود، آنچه اکنون در ایران اتفاق میافتد. (توقیف روزنامهها)، آمریکا را بسیار نگران کرده است.» (جمعی از روحانیون، 1379: 46)
۵ـ فرق مذهبی
یکی از راههای تأثیرگذاری بر عرصه سیاسی فرقهسازیهای مذهبی است. استعمار انگلیس در این زمینه تجربه زیادی در کشورهای اسلامی داشته است. فرقه بهائیت از جمله فرقههایی است که از ناحیه صهیونیستها، آمریکا و انگلیس به طور اختصاصی مأموریت بیثباتسازی داخلی ایران و ایفای نقش و بازیگری مهم در جنگ نرم بر ضد جمهوری اسلامی را برعهده دارد. این فرقه در اغلب آشوبهای داخلی اخیر ایران از جمله فتنه 88 حضور داشته است. جریانهای تشیع انگلیسی و تسنن آمریکایی نیز از جمله جریانسازی فرقهای است که برای تأثیرگذاری بر عرصه سیاسی طراحی شدهاند. به باور رهبر معظم انقلاب، تشیع انگلیسی مرتبط با سازمان اطلاعات خارجی انگلیس(MI6) است و تحت هدایت و کنترل این سازمان میباشد و تسنن آمریکایی نیز مزدور سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا(CIA) است. هر دو برادران شیطانند، هر دوی آنها عوامل آمریکا و غرب و استکبارند و هر دوی آنها ضدّ اسلامند.(19/10/۱۳۹۳)
6ـ انجیاوها
به باور بازیگران جنگ نرم سازمانهای مردمنهاد، با کارکردهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی مهمترین رقبای دولتها برای کسب قدرت بسیج اجتماعی و اصلیترین عامل زمینههای تغییر و دگرگونی در نظامهای سیاسی براساس روشهای غیرخشونتآمیز به شمار میروند.
7 ـ گروهها و شخصیتهای ضد انقلاب
ضد انقلاب و اپوزیسیون از سالهای 1370 به بعد به تجربه دریافتهاند که برخورد سختافزاری و مستقیم با انقلاب اسلامی راهكاري شكستخورده و بياثر است؛ از این رو رویکرد استحاله سیاسی نظام و بهرهگیری از سازوکارهایی مانند انتخابات برای تغییر سیاسی را در اولویت کاری خود قرار دادهاند.
8 ـ نهادهای ایرانی ـ آمریکایی
ایرانیان خارج از کشور نهادهای متعددی را در کشورهای اروپایی و آمریکایی راهاندازی کردهاند. بخشی از این نهادها مجریان جریان جنگ نرم هستند که به صورت برنامهریزی شده برای براندازی نرم فعال هستند. از جمله میتوان به «صنعت تکنولوژی، شورای آمریکا-ایران»(AIC)، «اتحادیه روابط عمومی آمریکاییهای ایرانیتبار»(پایا) و «شورای ملی ایرانیان آمریکا» (نایاک) اشاره کرد.( www.farsnews.com)
آنچه گفته شد نشان داد بازیگران مهمی وجود دارند که در سطوح راهبردی، عملیاتی و تاکتیکی در جنگ نرم علیه جمهوری اسلامی ایران فعال هستند؛ اما شمارش آنها به معنای احصای همه مجریان جنگ نرم نیست.