آیت‌الله علوی گرکانی گفت: «اگر فردی به صحیفه سجادیه توجه لازم داشته باشد، از افتادن[در دام] عرفان‌های کاذب و فرقه‌های خودساخته در امان خواهد بود. در دنیایی که کمبود معنویت و غیرت انسان‌ها موجب دام‌گسترانی برخی از فرقه‌های ضاله و گمراهی جوانان ما شده است، این کتاب می‌تواند متمسک خوبی برای رهایی از معنویت کاذب باشد. این کتاب نورانی که بعد از قرآن و نهج‌البلاغه ارزشمندترین کلام الهی است، مجموعه‌ای از عرفان الهی و واقعی می‌باشد.»
جامعه حقیقتی است كه نتیجه در كنار هم قرار گرفتن خانواده‌هاست. بنابراین، سلامت جامعه در گرو سلامت خانواده است. فساد جامعه معلول فساد خانواده‌هاست. 
بر این اساس، از آنجا که در نظام توحیدی اسلام موضوع و محور مدیریت نظام سیاسی انسان است، تمام ادیان الهی و آسمانی و همه انبیا كه آمدند موضوع كارشان انسان بوده است. این انسان اگر تربیت شود و عالم باشد، همه چیز پابرجاست؛ اما اگر این انسان جاهل یا فاسد باشد، به دیگران هم سرایت می‌كند. پس ما راهی نداریم، برای ایجاد سلامت و امنیت در جامعه باید به سراغ انسان و سراغ خانواده برویم. امروز علم و تجربه این را می‌گوید كه با زور و تهدید، با قوای امنیتی، با قوای انتظامی نمی‌توان بشر را در جایگاه خود قرار داد؛ زیرا بشر یك موجودی است مُرید، یعنی دارای اراده است، خودش اراده می‌كند كه چه كاری را انجام دهد و چه كاری را ترك كند. نمی‌توان بر بشر چیزی را تحمیل كرد، مگر موارد اضطراری. 
معرفت‌افزایی
روی این حساب اگر بخواهیم یك جامعه سالم داشته باشیم راهی جز این نداریم كه آحاد جامعه را، به‌ویژه نسل نوجوان و جوان را مسلح به سلاح معرفت كنیم؛ یعنی جوان خودش باید به این نتیجه برسد كه در نظام آفرینش حساب و كتابی هست، نظام آفرینش دارای متولّی است. دارای مدیریت است و آن مدیر برای همه موجودات طبیعی مانند آسمان، زمین، دریاها، كوه‌ها، اشجار، نباتات، نظم خاصی قرار داده است که نمی‌توانند سرکشی کنند. حضرت علی(ع) در دعای كمیل عرضه می‌دارد: «و لا یمكن الفرار من حكومتك»؛ هیچ كسی نمی‌تواند از تدبیر الهی در نظام آفرینش سرپیچی كند. 
بنابراین، ایجاد سلامت و امنیت در جامعه با این ابزاری كه امروز در دنیا تعریف شده است، این صددرصد جواب نمی‌دهد، نه‌تنها صددرصد، بیست درصد هم جواب نمی‌دهد. دلیل آن چیست؟ پاسخ پرسش این است كه با زور، قدرت، پول و سلاح نمی‌توان بشر را مدیریت كرد. بشر دارای عقل است كه در كنار عقل باید علم قرار گیرد. باید تعلیم و تربیت قرار گیرد. روی این حساب، اگر ما بر اساس الهام از توحید، كتاب، سنّت و سیره بخواهیم جامعه صالحی داشته باشیم، جامعه سالم داشته باشیم، راهی جز تعلیم و تربیت خانواده‌ها نداریم. پاسخگویی ابزار دیگر بسیار اندك است. ملاحظه كنید این همه راهور و پلیس راهنمایی و رانندگی تأكید می‌كنند كه قوانین رانندگی را رعایت كنید، سبقت بیجا، سرعت بیجا، حوصله داشتن، صبر داشتن، همه می‌دانند، اما در مقام عمل بشر موجودی است عجول و شتابگر. 
منشأ خانواده سالم
جامعه سالم از خانواده سالم تشكیل می‌شود. حال اساس و منشأ خانواده سالم چیست؟ راه آن كدام است؟ راه آن، این است كه ازدواج‌های صحیح انجام شود. انتخاب همسر با آگاهی و بصیرت باشد. بر اساس احساسات نفسانی و شهوت، اینكه جوان از آن دختر خوشش می‌آید، یا آن دختر از آن پسر خوشش می‌آید،‌ در صورتی كه هیچ‌گونه شناختی نه نسبت به پسر یا دختر دارند و هیچ‌گونه شناختی هم در مورد والدین ندارند. نه قوت‌ها و نه ضعف‌های او را می‌داند، تنها ظاهرش را دیده و اصرار می‌كند. پس جامعه سالم در گرو خانواده سالم است. خانواده سالم در گرو ازدواج بر مبنای آداب و اصول و آگاهی است. 
یكی از دستاوردهای ازدواج تولید نسل است كه بسیار بر آن تأكید شده است. بنابراین عاملی كه زندگی را شیرین می‌كند، فرزند است. خانواده‌ای كه در آن فرزند نباشد، نه برای مرد جاذبه دارد و نه برای زن و گاهی هم منتهی به جدایی می‌شود، مگر اینكه این مرد و زن عارف باشند و در برابر مقدّرات تسلیم شوند، والاّ منتهی به جدایی خواهد شد. 
نقش فرزند در خانواده سالم
پیامبر اكرم(ص) فرمودند: «اُطلُبُوا الوَلَدَ وَ التَمِسوهُ فَإنَّهُ قُرَّةُ العَینِ، و رَیحانَةُ القَلبِ»؛ فرزند را جست‌وجو كنید، یعنی در طلب و تولید فرزند باشید. اصرار داشته باشید؛ زیرا فرزند نور چشم است. در زبان فارسی هم به فرزند می‌گویند نور چشم من؛ لذا یكی از چیزهایی كه در آیات قرآن آمده است، توصیه شده اگر چنانچه كسی فرزنددار نمی‌شود از خدا بخواهد، دستورالعمل‌هایی، اذكار و دعاهایی رسیده است كه افرادی كه فرزنددار نمی‌شوند این ادعیه را بخوانند.
در روایات توصیه شده كه دعا برای خود دستورالعملی دارد. یك آدابی دارد. توصیه شده است كه دعاها را دقیق انجام دهیم. عقبه دعا را رها نكنیم. گاهی مجمل چیزی را از خدا می‌خواهیم، هیچ قید و شرطی برای آن در ادامه كلام قرار نمی‌دهیم. از این امر نهی شده است. می‌گویند دعا كه می‌كنید همه خصوصیات خواسته را ذكر كنید. 
در بحث فرزند خواستن اینكه ما بگوییم خدایا به ما اولادی بده، حال این اولاد پسر باشد، دختر باشد، فلج باشد، اعمی باشد، اعرج باشد، باید قیدها را بیان كرد. باید گفت فرزند سالم و صالح. 
دعا برای خواستن فرزند
الگوهای آن هم در قرآن ذكر شده است، در ماجرای حضرت زكریا(ع) كه از خداوند طلب فرزند كرد؛ «هُنَالِكَ دَعَا زَكَرِیا رَبَّهُ قَالَ رَبِّ هَبْ لِی مِن لَّدُنْكَ ذُرِّیةً طَیبَةً»؛ ‌حضرت زكریا وقتی احساس كرد سنّ و سالش بالا رفته و دیگر اولاددار نمی‌شود، دعا كرد كه پروردگارا به من عنایت كن، دیگر در بدن من استعداد این امر نیست. نسل پاك و پاكیزه به من عنایت كن. حضرت ذریه مطلق نخواست، ذریه را قید كرد؛ ذریه طیّبه. 
امام صادق(ع) فرمودند: «هر كسی اراده كند كه خداوند به او فرزند بدهد، در روز جمعه پس از نماز دو ركعت نماز بخواند و ركوع و سجود نماز را هم به خوبی انجام دهد. سپس، این دعا را بخواند: «اَللهُمَّ اِنّی اَسئَلُکَ بِما سَئلَکَ بِهِ زَکَریا»؛ خدایا از تو می‌خواهم آنچه را كه زكریای پیامبر خواست. «یا رَبِّ لا تَذرنی فَرداً»؛ خدایا مرا تنها نگذار، یعنی بدون اولاد، «وَ اَنتَ خَیرُ الوارِثینَ اَللّهُمَّ هَب لی ذُرّیة طَیِّبة اِنَّکَ سَمیعُ الدُّعاءِ، اَللّهُمَّ بِاسمِکَ اِستَحللتُها»؛ پروردگارا من همسرم را به نام تو به همسری درآوردم، «وَ فی اَمانَتِکَ اَخَذتُها»؛ همسرم امانتی از تو در اختیار من است. «فَاِنَّ قَضَیتَ فی رَحمِها وَلداً فَاجعَل مُبارَکاً»؛ پروردگارا اگر قضا و قدر شما بر این تعلق گرفته كه در رحم همسر من فرزندی به وجود بیاید، خدایا فرزندی كه بركت داشته باشد، «و لاتجعَل لِلشَّیطان ِفیهِ شِرکاً وَ لا نَصیباً»؛ فرزندی را كه به من عطا می‌كنی فرزندی باشد كه شیطان در او راه نداشته باشد. 
آیه دیگر در سوره مباركه فرقان، آیه 63 است؛ در این سوره خداوند اوصاف و ویژگی‌های بندگان صالح خدا را ذكر می‌كند، «وَ عِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِینَ یمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْناً».
در ادامه یكی از نشانه‌های عبادالرحمن این است: «وَالَّذِینَ یقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَ ذُرِّیاتِنَا قُرَّةَ أَعْینٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَاماً»؛ یكی از نشانه‌های بندگان خاصّ خدا این است كه وقتی از خدا فرزند مطالبه می‌كنند خصوصیات آن فرزند این‌گونه است، به خدا عرض می‌كنند پروردگارا به ما از همسران ما و از نسل ما و ذریه ما فرزندانی عطا كن كه قره‌العین باشند؛ یعنی باعث افتخار ما باشند، نور چشم ما باشند. باعث شرمندگی نباشند. فرزندان ما را برای اهل تقوا پیشوا قرار بده. 
بنابراین، حاصل كلام این است كه نتیجه پیوند خانوادگی فرزند است و باید از خداوند فرزند خواست؛ اما نحوه مطالبه فرزند باید كاملاً حساب‌شده و دقیق باشد.

سهیل‌بن‌عمرو یکی از بزرگان، سرشناسان و متفکران قوم قریش در صدر اسلام بود. برجسته‌ترین ویژگی شخصیتی سهیل، فصاحت و بلاغت  او ذکر شده است. 
در ماجرای صلح حدیبیه، قریش پس از آنکه چهار نفر را برای مذاکره فرستاد و نتیجه نگرفت، در نهایت سهیل را برای انعقاد صلح‌نامه می‌فرستاد. 
وقتی چشم پیامبر(ص) به «سهیل» افتاد، فرمود: «سهیل آمده است قرارداد صلحی میان ما و قریش ببندد.» سهیل چنین گفت: «ای ابوالقاسم! مکه حرم و محل عزت ما است. جهان عرب می‌داند تو با ما جنگ کرده‌ای. اگر تو با همین حالت که با زور و قدرت توأم است وارد مکه شوی، ضعف و بیچارگی ما را در تمام جهان عرب آشکار می‌سازی. فردا تمام قبایل عرب به فکر تسخیر سرزمین ما می‌افتند، من تو را به خویشاوندی که با ما داری، سوگند می‌دهم و احترامی را که مکه دارد و زادگاه تو است یادآور می‌شوم... نظر سران قریش این است که امسال از این نقطه به مدینه بازگردید و انجام مراسم عمره را به سال آینده موکول کنید. مشروط بر اینکه مسلمانان بیش از سه روز در مکه نمانند و سلاحی جز سلاح مسافر همراه نداشته باشند.»
او در شرایط و خصوصیات پیمان، فوق‌العاده سختگیری می‌کرد. گاهی کار به جایی می‌رسید که نزدیک بود رشته مذاکرات صلح قطع شود، ولی از آنجا که طرفین به صلح و مسالمت علاقه‌مند بودند، دوباره رشته سخن را به دست گرفته درباره آن سخن می‌گفتند.
مذاکرات هر دو نفر، با تمام سختگیری‌های سهیل به پایان رسید و قرار شد مواد آن در دو نسخه تنظیم شود و به امضای طرفین برسد.
پیامبر(ص) به علی‌بن‌ابی‌طالب(ع) فرمود: «بنویس بسم‌الله الرحمن الرحیم»، سهیل گفت: «این خدا را نمی‌شناسم. پس بنویس باسمک اللهم»
در ادامه پیامبر(ص) فرمود: «بنویس این چیزی است که محمدرسول‌الله با سهیل پسر عمرو صلح می‌کند.» پس سهیل گفت: «اگر گواهی می‌دادم که پیامبر خدایی، با تو جنگ نمی‌کردم؟»
لذا نوشته شد؛ این چیزی است که محمدبن‌عبدالله با سهیل‌بن‌عمرو بـر آن قرار صلح منعقد ساخت. توافق کردند که ده سال جنگ در میان مردم موقوف باشد و مردم در ایـن ده سـال در امـان باشند و دست از یکدیگر بدارند و هر کس از اصحاب محمد برای حج یا عمره یا تجارت به مکه رود، جان و مالش در امان باشد و هر کس از قریش در رفتن به مصر یا شام از مدینه عبور کند جان و مالش در امان باشد.  هر کس از قریش بدون اذن؟؟!! ولی خود نزد محمد برود او را به ایشان بازگرداند و هر کس از همراهان محمد نزد قریش رود او را بدو بازنگردانند...
پیامبر گرامی(ص) در برابر اعتراض گروهی از یاران خود که چرا ما پناهندگان قریش را تحویل دهیم، ولی آنان موظف به تحویل فراری ما نباشند، چنین فرمود: «مسلمانی که از زیر پرچم اسلام به سوی شرک فرار کند و محیط بت‌پرستی و آیین ضد انسانی را بر محیط اسلام و آیین خداپرستی ترجیح دهد؛ یعنی اسلام را از جان و دل نپذیرفته و ایمان او بر پایه صحیح استوار نبوده است، چنین مسلمانی به درد ما نمی‌خورد. اگر ما پناهندگان قریش را تحویل می‌دهیم، از این نظر است که اطمینان داریم خداوند وسیله نجات آنها را فراهم می‌آورد.»
پیامبر(ص) درباره سهیل به یاران خود چنین دستور داد: «کسی که از شما با سهیل روبه‌رو می‏شود نباید به طرف وی تیز نگاه کند و او باید خارج شود، به جانم سوگند، سهیل از عقل و شرف برخوردار است و شخصی مثل وی از اسلام بی‌خبر نمانده است؛ اما گذاشتن هر چیزی در مقابل قدرت الهی بی‌فایده است.»


  آیت‌الله اسدالله ایمانی/ در قرآن مجید و روایات اهل‌بیت(ع) از عواملی سخن به میان آمده که اگر مردم به آن عوامل عنایت داشته باشند، آلودگی‌های آنان شسته می‌شود. حمایت از محرومان و اجابت دعوت مددجویان و رسیدگی به امور مستضعفان جامعه، فضایی برای انسان می‌سازد که از گناهان فاصله می‌گیرد و گناهان گذشته او هم پوشیده می‌شود. مسئله رسیدگی به دردمندانی که همیشه در میان مردم بوده و هستند، از صفات برجسته یک انسان وارسته در مسیر کمال است. پروردگار عالم خود را به این صفت معرفی می‌کند: «أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ وَ يَجْعَلُكُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ أَإِلَهٌ مَعَ اللهِ قَلِیلاً مَا تَذَكَّرُونَ» (نمل/ 62) چه کسی به مضطر پاسخ می‌دهد و بدی را از او دور می‌سازد. خدای متعال پاسخگویی به مضطر و رسیدگی به درد دردمندان و برطرف کردن بدی‌ها را از آنها صفت بارز خود می‌داند. در روایاتی که دعاهای ما را بیان می‌کنند همین حقیقت را می‌خوانیم و خدا را به این صفت معرفی می‌کنیم.اهل‌بیت پیامبر هم خودشان را به این صفت معرفی می‌کنند. در صلوات ماه شعبان می‌خوانیم: «اَللّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الْکَهْفِ الْحَصينِ وَ غِياثِ الْمُضْطَرِّ الْمُسْتَکينِ». اهل‌بیت پیامبر را پناهگاهی مطمئن و پاسخگویی مناسب برای دردمندان و وامانگان جامعه می‌شناسیم و از آنها نام می‌بریم. به همین سبب خداوند آنانی که خود را به این صفت آراسته‌اند دوست می‌دارد. اگر انسانی خود را به این صفت آراست و توانست پناهگاه دردمندان جامعه بشود به جایی می‌رسد که گناهان او پوشیده می‌شود. مولا امیرالمؤمنین(ع) در این‌باره می‌فرمایند: «کفاره گناهان بزرگ و معصیت‌های سنگین، پاسخگویی مناسب به دردمندان جامعه و جواب گفتن به نیازمندان وامانده در جامعه است.» در جای دیگری پیامبر خدا(ص) می‌فرمایند: «روز قیامت من و علی(ع) همانند این دو انگشت به هم چسبیده هستیم و شیعیان ما با ما هستند و اگر کسی به مظلومی از شیعیان رسیدگی کند، در قیامت کنار ما قرار می‌گیرد.»
علیرضا جلالیان/ در ششمین اجلاسیه بسیج استادان و نخبگان حوزه علمیه قم و خراسان که در مشهد مقدس برگزار شد، آیات عظام نوری همدانی، مصباح یزدی، حجت‌الاسلام والمسلمین علی سعیدی، نماینده ولی‌فقیه در سپاه، عبدالله حاجی‌صادقی، جانشین نماینده ولی‌فقیه در سپاه و سردار حسین سلامی، جانشین فرمانده کل سپاه به ایراد سخنرانی پرداختند که در ادامه به اهمّ سخنان هر یک می‌پردازیم.
اسلام، مردم و ولایت‌فقیه ارکان انقلاب
در این اجلاسیه آیت‌الله حسین نوری‌همدانی گفت: «برای حفظ اسلام و کیان اسلامی دو جبهه رزمی و نظامی و جبهه علما وجود دارد که هر دو باید در راه حفظ اسلام کوشا باشند.» وی افزود: «بر اساس روایات، مداد علما برتر از خون شهدا است که نشان از اهمیت پاسبانان علمی اسلام است.»
آیت‌الله نوری‌همدانی با اشاره به خدمات علما برای نگهداری اسلام یادآور شد: «استاد در حوزه نقش بزرگی دارد، برای شناخت علما همواره از استاد او سؤال می‌شود که چه کسی است؛ لذا باید استادان را مجهز و تربیت کنیم و تربیت و تعلیم بر پایه اخلاق و عمل باشد.»
وی با بیان اینکه سلسه مراتب فقه ما به خدا، ائمه(ع) و پیامبر(ص) می‌رسد، تأکید کرد: «باید خودمان در فقاهت متخصص شویم تا در حوزه گام‌های مهمی برداریم، علمای ما در این زمینه سعی داشتند خیلی برتر باشند تا بهترین شاگردان را تربیت کنند.»
این مرجع تقلید با بیان اینکه امام فقیه کامل بود و در کنار این ویژگی سایر جوانب را داشت، افزود: «این اهمیت فقه است، اول باید در فقاهت تبحّر داشت، دوم اخلاص است که باید در حدّ کامل باشد و اگر اخلاص و توکل در کاری نباشد پیشرفت حاصل نمی‌شود. خصوصیت امام داشتن این دو امر با هم بود.»
وی نویسندگی، قلم و بیان قوی را یکی از الزامات استادان حوزه دانست و ادامه داد: «علاوه بر این باید در ابعاد تزکیه و تهجد هم قدم برداشت و در راه مردم بودن و برای مردم قدم برداشتن دیگر امر مهم برای این عزیزان است.»
آیت‌الله نوری‌همدانی شناخت زمان و شرایط را مهم تلقی کرد و افزود: «شناخت دنیا و شناخت تأثیر انقلاب و شناخت دشمنان انقلاب معطوف به این است که باید عارف به زمان باشیم و نگهداری انقلاب که هدیه الهی است واجب است و باید با قوت آن را نگه داریم که این امر با شناخت زمینه‌های انقلاب و اقدامات امام خمینی محقق می‌شود.»
وی تأکید کرد: «باید حتماً به منابع اصلی و دست اول امام، از جمله صحیفه نور و دفتر تبیان و وصیت‌نامه ایشان توجه داشته باشیم و این کتاب‌ها جزء کتاب‌های بالینی ما باشد. 
وی در پایان با اشاره به بیان رهبر معظم انقلاب در زمینه انقلابی بودن حوزه‌ها گفت: «آقا فرمودند حوزه انقلابی بماند و انقلاب را حفظ کند؛ لذا باید در این زمینه کار همیشگی کرد، در این صف‌آرایی دشمنان مقابل ما، حوزه نقش اصلی را دارد.»
لزوم تعمیق باورها برای انقلابی ماندن
آیت‌الله محمدتقی مصباح‌یزدی در این اجلاسیه گفت: «در مباحث اجتماعی و سیاسی انقلاب یک اصطلاح شده است که از نظر جنسی، جنس آن تحول است.»
وی افزود: «انقلاب یک تحول اجتماعی سریع، فراگیر و با دوام و گاهی توأم با خشونت و گاهی مسالمت‌آمیز است. آنچه در ایران اتفاق افتاد با توجه به تحولات افکار، فرهنگ‌ها و ارزش‌های جامعه بود.»
آیت‌الله مصباح‌یزدی اسلام و پیدایش آن در جزیره‌العرب را یک انقلاب برشمرد که ارزش‌ها و دستگاه‌های ارزشی را تغییر داد و افزود: «بحث روی این انقلاب خیلی زیاد است، در آن زمان با وجود ضعف‌های ارتباطی این چنین انقلابی رخ داد در زمانی کوتاه و این از مصادیق بیّن انقلاب است.»
وی با بیان اینکه در زمینه انقلاب اسلامی هم خیلی‌ها باور نمی‌کردند حرکت امام به ثمر برسد، اظهار داشت: در این میان فرق نمی‌کرد موافقان و مخالفان انقلاب باور به پیروزی نزدیک آن نداشتند، ولی انقلاب پیروز شد و دوام هم داشت.»
آیت‌الله مصباح‌یزدی با بیان اینکه به گمان ما این خواست خدا بود و قرآن هم همین را می‌گوید که پیروزی انقلاب از موارد بیّن نصرکم‌الله است، ادامه داد: «بحث بر سر دوام انقلاب است باید توجه داشت پدیده‌های انسانی جبری نیست، همیشه شعور و افکار انسانی در آن نقش دارد.»
وی گفت: «هر چند تحولات انقلابی رخ دهد و خدا هم مددهای غیبی برساند، اما این تنها ضمانت بقا نیست و عامل انسان می‌تواند این موهبت را با شکرگزاری افزون کند و لیاقت پیدا کند، یا برعکس کفران نعمت کند و از او سلب شود و ما چون این آموزه را داریم، نگران انقلاب هستیم.»
آیت‌الله مصباح‌یزدی افزود: «اگرچه در آیات و روایات داریم که زمین را بندگان صالح خدا به ارث می‌برند؛ اما مشخص نیست که این بندگان ما باشیم. ما نه از جامعه مطمئن هستیم و نه از خودمان که بتوانیم انقلابی بمانیم.»
وی ادامه داد: «در بحث انقلاب اسلامی آقا می‌فرمایند روحانیت باید انقلابی بماند، تحول تکاملی در باورها و ارزش‌ها و رفتارها که باید تقویت شود و در این میان قشر اولی روحانیت است، دوام هم به دست همین قشر است، آفت جدی انقلاب هم همین قشر خواهد بود. حرمت امام‌زاده به دست متولی است.»
آیت‌الله مصباح‌یزدی تأکید کرد: «انحراف در روحانیت ضعف انقلاب و مرگ آن را به دنبال دارد. پس روحانیت باید حساس‌تر و انقلابی‌تر باشد. امام و یارانش علت محدثه انقلابند؛ اما علت مبقیه نسل بعد روحانیت است.»
انقلابی بودن روحانیت دغدغه رهبری
حجت‌الاسلام والمسلمین علی سعیدی شاهرودی، نماینده ولی‌فقیه در این اجلاسیه، گفت: «نگرانی رهبری پیشتاز بودن روحانیت است، آیا این ظرفیت وجود دارد که پیشتاز باشد؟
وی افزود: «گفتمان‌ها تابعی از صاحبان آن گفتمان است. گفتمان انقلاب هم مبتنی بر اصول و موازینی است از جمله آگاه‌سازی، هوشیارسازی، همراه‌سازی، بصیرت‌افزایی و مصون‌سازی جامعه.»
حجت‌الاسلام والمسلمین سعیدی ادامه داد: «ضرورت تداوم روحیه انقلابی در حوزه‌های علمیه بسیار مهم است. حوزه علمیه قم باید مهد انقلاب باشد.»
وی یکی از وظایف روحانیت را درک درست استانداردهای دینی و رعایت آن در مسائل دانست و افزود: «اسلام سه مسئله را در این زمینه انجام داده؛ تعریف انسان کامل، حدود باید‌ها و نباید‌های انسان کامل، مدل و نمونه انسان کامل.»
حجت‌الاسلام والمسلمین سعیدی در ادامه به مسئله تعیین رهبری مطلوب و قانون مطلوب از سوی خدا اشاره کرد و گفت: «خداوند برای انسان نسخه کامل نرم‌افزار اداره جامعه را همراه با مجری آن مشخص کرده و اگر انسان از آن تبعیت کند این طریق سعادت انسان است.» وی با اشاره به انقلابی‌گری روحانیون اظهار داشت: «روحانی وقتی که رصد کرد و یک جریان را شناخت و موضوع را فهمید باید جرئت بیان آن را داشته باشد. فقط فهم لازم نیست.»
نماینده ولی‌فقیه در سپاه در پایان افزود: «با جریان‌شناسی، توجه به نیاز‌ها و ترجیح آن بر خواسته‌ها، رعایت اصول انقلابی‌گری و رعایت تولّی و تبّری نسبت به جریان‌های خودی و غیرخودی می‌توان انقلابی ماند و این وظیفه همه ماست.»

الزامات سنگرنشینی اسلام
حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر عبدالله حاجی‌صادقی، جانشین نمایندگی ولی‌فقیه در سپاه، درباره تبیین اهداف این اجلاسیه گفت: «روحانیت وارث علمی و مأموریتی انبیا هستند و علاوه بر تبلیغ و تبیین دین همواره خط پاسداری از دین را برعهده داشته‌اند و هرگاه خطری از ناحیه دشمنان متوجه دین شده است آنها با تأسی از اهل‌بیت(ع) و فرهنگ عاشورایی، علوی و فاطمی گفته‌اند همه چیزمان را می‌دهیم، اما دین را نمی‌دهیم.»
وی یکی از الزامات دفاع و سنگرنشینی اسلام را درک سریع و بموقع از خطر دشمن، نوع دشمنی‌ها و نقشه‌ها دانست و افزود: «شناخت درست و مقابله با دشمن، بصیرت نسبت به واقعیت‌های خارجی و شرایط و موقعیت‌های زمانی، به‌ویژه نوع تهاجم دشمن، تشخیص چالش‌های اصلی و بازی نخوردن در عملیات فریب و فرعی از الزامات این سنگرنشینی است.»
حجت‌الاسلام والمسلمین حاجی‌صادقی بزرگ‌ترین خطری که اسلام ناب را تهدید می‌کند را جبهه استکبار دانست و افزود: «عده‌ای به دنبال ختم انقلاب هستند، که از طریق طرح مسائلی مثل اعتدال و سازش با استکبار می‌خواهند این امر را محقق کنند.»
وی در پایان تأکید کرد: «اگر از خط قرآن و هدایت آن خارج شدیم نباید انتظار نصرت الهی را داشته باشیم.»

جامعه باید در مقابل دشمن مقاوم شود
سردار حسین سلامی، جانشین فرمانده کل سپاه در این اجلاسیه گفت: «یک واقعیت بسیار شگفت‌انگیز و منحصربه‌فرد در تاریخ حیات بشر اتفاق افتاده است که در چارچوب تحلیل معادلات معمول و رایج حاکم بر محاسبات جهانی قابل توصیف نیست و آن هم وقوع انقلاب اسلامی است.»
وی افزود: «اسلام در عصر حاضر با حاکمیت و تشکیل حکومت، اضلاع هندسه قدرت جهان را تغییر داد و مدل موازنه قوای جهانی را متحول کرد.»
سردار سلامی اظهار داشت: «در پرتو این حاکمیت امروز اقامه نماز و زکات و امر به معروف و نهی از منکر فراهم شده است. اسلام توانست ما را از الگوی تبعیت از کفار خارج کند و ادبیات جهاد کبیر که عدم تبعیت از کفار است توسط این انقلاب در عالم منتشر شد.»
وی گفت: «ما قبل از انقلاب بخشی از نقشه سیاسی آمریکا در جهان بودیم و این واقعیت‌های دردناکی است. اما پس از انقلاب به عنوان مثال در مورد فلسطین، ارتش رژیم صهیونیستی که خود را اسطوره می‌دانست در مقابل قدرت مسلمان و ایمان جوان متکی بر آموزه‌های انقلاب استخوانش شکست، فروریخت و افسرده شد.»
سلامی با بیان اینکه آنها هزینه می‌کنند، اما در عمل کاملاً نتیجه عکس می‌گیرند، ادامه داد: «درتمام صحنه‌های نبرد اسلام پیروز می‌شود، این حقیقت اسلام است. اسلام یک قدرت بزرگ ایجاد کرده که می‌تواند از کرامت مسلمانان و مستضعفان دفاع کند، کرامت مستضعفان در حال تحقق است چشم‌انداز بسیط نشان می‌دهد.
وی با بیان اینکه آمریکایی‌ها را عقب زدیم و در دریای مدیترانه ریختیم، ادامه داد: «نگرانی نداریم و مطمئن هستیم توطئه تکفیری‌ها هم از بین می‌رود؛ اما باید جامعه آگاه و در مقابل عمل دشمن مقاوم شود.»