برنامه تلویزیونی ثریا ضرورت شبکه‌سازی رویش‌های فرهنگی ـ هنری انقلاب اسلامی را مورد کنکاش قرار خواهد داد، همچنین ورود تخصصی جریان فرهنگی انقلاب به مسائل اصلی کشور، نظیر ترویج خرید کالای ایرانی و حمایت از تولید ملی، اقتصاد مقاومتی، آسیب‌های اجتماعی، مسئله جمعیت، تولید نسل و ... را نقد و بررسی خواهد کرد.
کارشناسان در گفت وگو با صبح صادق از الزامات اجرایی شدن سیاست‌های کلی خانواده می‌گویند
 محمد نورایی/ به دنبال ابلاغ سیاست‌های کلی «خانواده» از سوی امام خامنه‌ای (مدظله‌العالی) هفته‌نامه صبح صادق گفت‌وگویی را با سه نفر از صاحب‌نظران و مسئولان در این زمینه انجام داده است.

نظام مدیریت فرهنگی کشور ناتوان است
دکتر حسن بنیانیان، رئیس کمیسیون فرهنگی ـ اجتماعی و پیوست‌نگاری شورای عالی انقلاب فرهنگی معتقد است: عوامل اصلی تضعیف‌کننده خانواده در وضعیت موجود کشور، نظام‌های اصلی سازنده کلیت جامعه هستند. ما اکنون با دو مشکل عمده، یعنی تقلید از الگوهای غربی در نظام‌های آموزشی، اشتغال، معماری و شهرسازی که مجموعه اینها سبک عمومی زندگی ما را می‌سازد، به علاوه نبودن یک اراده اجرایی در حلقه‌های مختلف سیاست‌های اجرایی که نوعاً این سیاست‌ها را عقیم می‌کند، روبه‌رو هستیم. برای نمونه، نظام آموزشی از مدرسه تا دانشگاه، نظام اشتغال و نظام معماری و شهرسازی هر یک دارای تحولاتی هستند و عمدتاً هم این تحولات ریشه غربی دارد که در ذات این انطباق و تقلید از غرب، تخریب خانواده نهفته است. بنابراین، درمان ریشه‌ای و حلّ معضل اقتصاد، فرهنگ، خانواده و بسیاری از معضلات دیگری که با آن دست و پنجه نرم می‌کنیم، در طراحی الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی است که رهبر معظم انقلاب مطرح فرموده‌اند و اجرای آن در وضعیت موجود از طریق سیاست‌گذاری‌هایی است که در حلّ معضلات اجتماعی در شورای تشخیص مصلحت، شورای انقلاب فرهنگی و مجلس شورای اسلامی پیش‌بینی می‌شود.
حال اگر پیش‌فرض ما این باشد که این مجموعه سیاست‌ها که از سوی رهبر معظم انقلاب ابلاغ شده است، روند تخریب خانواده‌ها را اصلاح خواهد کرد، مدیریت فرهنگی جامعه ما این توان را ندارد که این اعتقادات را به رفتارهای درست اجتماعی تبدیل کند و ما دچار یک نوع بی‌برنامگی هستیم. از نظر اجرای این سیاست‌ها نیز به عقیده بنده امر فرهنگ در مجموعه متغیرهایی که در شکل‌گیری خانواده و استحکام آن دخیل هستند، نقش تعیین‌کننده‌ای دارد. ما به واسطه نارسایی‌های گسترده‌ای که در نظام مدیریت فرهنگی کشور داریم فضای فعالیت‌های شعائر دینی‌مان توسعه پیدا می‌کند؛ اما این زمانی ارزشمند است که فعالان فرهنگی، توان اعمال مدیریت علمی را داشته باشند و بتوانند این باورهای دینی و عشق به ائمه‌اطهار(ع) را به رفتار درست زندگی تبدیل کنند. به همین دلیل با وجود تأکیدات مکرر رهبر معظم انقلاب برای بخش مهندسی فرهنگی، کمتر دیده شده یک فرماندار، بخشدار یا یک مدیرکل دستگاه اجرایی در وزارت صنایع یا در وزارت بهداشت و درمان خودش را مخاطب بداند و بگوید هشت سال پیش معظم‌له فرمودند طرح‌های مهم، پیوست فرهنگی می‌خواهد و به دنبال آن باشد که برای اجرای طرح‌های مهم پیوست فرهنگی تهیه کند. 
 سندی که خط قرمزهای 
حوزه خانواده است
دکتر فرشته روح‌افزا، معاون طرح و برنامه تدوین سیاست شورای فرهنگی ـ اجتماعی زنان و خانواده هم گفت: سیاست‌های خانواده که رهبر معظم انقلاب آنها را اعلام کردند، در حقیقت موضوعات کلانی هستند که خط قرمزهای خانواده به شمار می‌آیند. این موضوعاتی که حضرت آقا مطرح کرده‌اند، همگی خط قرمزهای حوزه خانواده هستند و محوریت اصلی که حضرت آقا بر آن تأکید داشته‌اند این است که نگاه به خانواده بر اساس برنامه‌ریزی اسلامی باشد. این به آن معناست که الگوی اسلامی و کارکردهای اسلامی باید تفکیک‌شده باشد و ما در این راستا برای تربیت فرزند و خانواده قدم برداریم. برای نمونه از الگوهای کشورهای دیگر استفاده نکنیم، البته، این نیز به آن معنا نیست که از نظرات دیگران استفاده نکنیم؛ بلکه باید جایی را که با اسلام مطابقت دارد استفاد کرد و جایی را که با ریشه اسلام منافات دارد، رد کرد. برای نمونه، اگر دولت طرحی را اعلام می‌کند که خانم‌ها در سالن‌های ورزشی با آقایان به صورت مختلط حضور پیدا کنند، این طرح با الگوی اسلامی منافات دارد و لذا ملغی می‌شود. به عبارتی، از سیاست‌هایی که حضرت آقا فرموده‌اند اگر ما یکی، دو مورد را هم اجرایی کنیم، حوزه خانواده را نجات می‌دهیم. در واقع، باید به این نکته توجه داشته باشیم که در همه امور، خانواده باید محور قرار بگیرد و قانون و مقررات ما بر اساس خانواده نوشته شود؛ یعنی قسمت‌های اجرایی ما، اقدامات آموزشی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و شهرسازی ما باید در جهت حمایت از خانواده باشد.
برای رفع چالش‌های تحکیم خانواده تمام چشم‌اندازهای دور آن باید مدنظر قرار گیرد. اشتغال بسیار مهم است؛ اما متأسفانه در جامعه امروز ما در حالی که برخی از مردان بیکار هستند خانم‌ها کار دارند که باید تدابیری اندیشیده شود که مردان نیز صاحب کار شوند تا شرمنده فرزند و همسر خود نباشند. ایجاد فضای سالم و رعایت اختلاط زن و مرد مسئله بسیار مهمی است که باید به آن پرداخته شود. 

پوسته‌گرایی مشکل اصلی خانواده‌هاست
دکتر سیدمهدی آقاپور، عضو کمیسیون سبک زندگی شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز معتقد است: خانواده مهم‌ترین رکن یک نظام اسلامی است که در ابلاغ این سند به آن توجه شده است و در جامعه‌ای که بر آموزه‌های اسلامی شکل گرفته اگر به خانواده توجه کافی نشود، سیاست‌های نظام و فرهنگ ناب اسلامی محقق نخواهد شد.
دو موضوع بسیار مهم وجود دارد که در جامعه ما تأثیر بسزایی دارند. این دو ظاهراً در مقابل هم هستند، اولین مورد عوام‌زدگی و دومی خودباختگی است. عوام‌زدگی از درون و خودباختگی از بیرون است. وقتی که خانواده از نظر فرهنگی، میزان علم و سواد، مفاهیم تربیتی، روح دینی، معنوی و آشنایی با آموزه‌های اسلامی و قرآنی ضعیف باشد به یک نوع پوسته‌گرایی، عشوه‌گری و تحجّر دچار می‌شود و این موجب می‌شود که به راحتی تحت تأثیر شبکه‌های اجتماعی و عوامل مدرن قرار گیرد. برای نمونه ممکن است همین ابزارهای جدید رسانه‌ای اعم از ماهواره، اینترنت، شبکه‌های مجازی، گوشی‌های تلفن همراه و امثال اینها یا نمادها و عوارض و آثار ظاهری مانند تی‌شرت‌ها و عروسک‌ها آنها را تحت تأثیر قرار دهند. گفته شده که یکی از مهم‌ترین اهداف و سیاست‌های ماهواره‌ها نشانه گرفتن خانواده ایرانی است. آماج آنها خانواده‌های ایرانی هستند، آنها می‌خواهند ارزش‌های دوگانه‌ای که ما در اندیشه اسلامی فراگرفته‌ایم را از بین ببرند، یا بی‌خاصیت کنند و در حال حاضر به رویکرد دوبعدی محرم و نامحرم توجه کرده و می‌خواهند قبح آن را از بین ببرند.

  نوید یکتاپرست/ ماجراي شهرداري تهران و واگذاري املاک آن طي چند روز اخير به يکي از پر بحث‌ترين موضوعات در فضاي سياسي کشور تبديل شده است؛ موضوعي که عده‌اي آن را يک کشف محيرالعقول در راستای مبارزه با فساد قلمداد مي‌کنند و عده‌ای دیگر آن را سناریویی انتخاباتی می‌دانند که با هدف تضعیف اصولگرایان شورای شهر و شهرداری تهران طرح‌ریزی و بزرگنمایی شده است.
ماجراي واگذاري املاک از آنجا آغاز شد که يک چهره اصلاح‌طلب شوراي شهر، در پایگاه خود چند بند از يک گزارش مقدماتي را منتشر کرد و نام آن را پروژه زمين‌هاي نجومي گذاشت و اسم افرادي را رديف کرد که از شهرداري زمين‌هايي به نصف قيمت و اقساط طولاني‌مدت گرفته‌اند.
ورود اصلاح‌طلبان نیز به این ماجرا همراه با شوق و ذوق فراوانی بود؛ چرا که فرصت فراهم آمده بود تا از فشار افکار عمومی در زمینه حقوق‌های نجومی بیرون آیند و اذهان را به سمت سوژه جدید سوق دهند. روزنامه دولتي «ايران» در گزارشي بررسي استانداردهاي دوگانه در برخورد با تخلف و فساد مالي شهرداري در مقايسه با پرونده فيش‌هاي حقوقي، تيتر نشريات تندرو و جناح راست را نقل کرده و مي‌نويسد: «تفاوت برخورد اين رسانه‌ها در ماجراي فيش‌هاي حقوقي و املاک نجومي در معرض قضاوت افکار عمومي قرار دارد.» روزنامه اصلاح‌طلب «آفتاب‌یزد» نيز در این‌باره نوشته است: «ماجرای املاک نجومی به پاشنه آشیل قالیباف تبدیل خواهد شد.»
نکته‌اي که رسانه‌هاي اصلاح‌طلب بر روي آن پافشاري مي‌کنند، «اين هماني» پرونده فيش‌هاي حقوقی‌ نجومي و ماجراي واگذاري‌هاي شهرداري است. فارغ از اين اصل که برخورد با فساد و تبعيض بايد در همه نهاد‌ها و دستگاه‌ها صورت بگيرد و فساد اصولگرا و اصلاح‌طلب نمي‌شناسد، بايد به اين نکات توجه کرد که اولاً سازمان بازرسي پیش از رسانه‌اي شدن ماجرا، در حال پيگيري آن بوده است و به اصطلاح افشا‌کنندگان امر جديدي را کشف نکرده‌اند.
دوماً پرونده در حال پيگيري است، به گونه‌اي که سازمان بازرسي اعلام کرده است، گزارش منتشر شده منسوب به این سازمان، نامه‌ دو صفحه‌اي اخذ دفاع هيئت بازرسي، خطاب به مديران شهرداري تهران به‌منظور پاسخ به اقدامات خود در زمینه واگذاري املاک شهرداري تهران بوده و تصريح مي‌کند، اين نامه گزارش نهايي سازمان به شمار نمی‌آید و حتي محسني اژه‌اي، سخنگوي قوه قضائيه مي‌گويد، در اين زمینه پرونده قضايي تشکيل نشده است، به عبارت ديگر هنوز پرونده به سرانجام نرسيده است.
سوماً فيش‌هاي حقوقی نجومي، ماجرايي است که مسئولان ذی‌ربط صحت آن را تأیید کرده‌اند و مردم در اصل ماجرا شک و شبهه‌اي ندارند و فقط منتظر برخورد با عاملان دريافت اين حقوق‌ها و معرفي آنان به قوه قضائيه هستند که تاکنون عمل درخوري از جانب دولت صورت نگرفته است.
با همه اين اوصاف، بسياري از کارشناسان معتقدند، ماجراي اخير طراحي صورت گرفته با چند هدف بوده است؛ ۱ـ تأثير بر انتخابات هيئت‌رئيسه شورای شهر، ۲ـ تخريب شهردار تهران به عنوان گزينه احتمالی سال آينده رياست جمهوري، ۳ـ تخريب عده‌اي از اعضاي شوراي شهر و ۴ـ از ياد رفتن موضوع فيش‌هاي حقوقی نجومي و پيگيري برخورد دولت با حرام‌خواران بيت‌المال.
فارغ از قضاوت درباره تحليل فوق و نتيجه رسيدگي سازمان بازرسي به اين موضوع، افزون بر آنکه بايد به فساد در همه دستگاه‌ها و همه اشخاص با هر گرايش سياسي حساس بود، بايد به ابعاد مختلف اتفاقات نيز با ديده دقت نگريسته شود تا خداي نکرده به اسم مبارزه با فساد، به فسادي ديگر دامن زده نشود.

 قربان امینی/ وقتی دولت لایحه الحاق ایران به پروتکل کنوانسیون حقوق کودک، در این برهه از زمان، را تقدیم مجلس می‌‌کند؛ سؤالات عدیده‌ای در اذهان تداعی می‌شود که صاحبان این تصمیم باید پاسخگوی آن باشند.
کنوانسیون حقوق کودک در 20 نوامبر 1989 تحت قطعنامه 25/44 سازمان ملل به تصویب رسید و تاکنون 197 کشور و حکومت (از جمله دولت خودگردان فلسطین) آن را به تصویب رسانده‌اند. این کنوانسیون که در مجموع 54 ماده دارد و دارای تبصره‌های مختلف است، در دو فصل تنظیم شده است.
ماده 38 این کنوانسیون به موضوع به‌کارگیری کودکان و نوجوانان در مناقشات مسلحانه و نیروهای مسلح اختصاص دارد و دارای 4 تبصره است:
1ـ کشورهای عضو، متعهد و متضمن احترام به قواعد حقوق انسان‌دوستانه بین‌المللی هستند که شامل حال کودکان در مناقشات مسلحانه می‌شود.
2ـ کشورهای عضو باید همه اقدامات ممکن را برای تضمین اینکه همه افراد زیر 15 سال نقشی در مخاصمات مسلحانه نداشته باشند، انجام دهند.
3 ـ کشورهای عضو نباید کسی را که زیر 15 سال دارد در نیروهای مسلح خود بپذیرد. در استفاده از افراد بین 15 تا 18 سال، کشورهای عضو باید اولویت پذیرش در نیروهای مسلح ملی خود را به افراد با سن بیشتر بدهند.
4 ـ مطابق با تعهدات کشورهای عضو به قوانین انسان‌دوستانه بین‌المللی برای حفاظت از جمعیت غیرنظامی در مناقشات مسلحانه، اعضا باید همه اقدامات ممکن را برای تضمین حفاظت و مراقبت از کودکانی که متأثر از مناقشه هستند، انجام دهند.
اما پروتکل الحاقی این کنوانسیون با عنوان «پروتکل اختیاری کنوانسیون حقوق کودک درباره به‌کارگیری کودکان در مناقشات مسلحانه» در 25 می 2000 در مجمع عمومی به تصویب رسید و از 12 فوریه 2002 اجرایی شد.
با توجه به اینکه دین مبین اسلام بهترین و کامل‌ترین احکام و دستورها را برای تربیت و رشد کودک دارد، چه شده است که بی‌اعتنا به دستورهای اسلام، دنبال این هستیم که طبق مصوبات کنوانسیون غربی‌ها، به تربیت کودک خود بپردازیم. آیا واقعاً سبک زندگی اسلامی کم و کاستی در تربیت کودک دارد و آیا غربی‌ها در تربیت کودک موفق بوده‌اند؟
البته، اصول اعلام شده سازمان ملل در اعلامیه حقوق بشر درباره کودکان زیر ۱۸ سال، زیبا نوشته شده است که من جمله دوران کودکی مستلزم مراقبت‌ها، مساعدت‌های ویژه، ایجاد محیط طبیعی برای رشد و رفاه کودک است و کشورهای طرف کنوانسیون تضمین خواهند کرد که مطابق با معیارهایی که مقامات ذی‌صلاح اعلام کرده‌اند، مسئول مراقبت و حمایت از کودکان؛ به‌ویژه در زمینه ایمنی و بهداشت هستند.
این مقامات صاحب صلاحیت غربی، مصوب کرده‌اند که حق ذاتی هر کودک است برای زندگی، هویت، ملیت، آزادی عقیده و حق ابراز آن تصمیم بگیرد و باید تمام اطلاعات هر نوع عقیده بدون توجه به مرزها در اختیار کودک قرار گیرد و حق آزادی فکر، عقیده و مذهب برای کودک محترم خواهد بود و هرگونه نظری مغایر با اهداف و مقاصد کنوانسیون ممنوع است و بسیاری موارد دیگر که مجال پرداختن به آنها در این نوشتار نیست.
سؤالی که مطرح می‌شود این است که؛ موارد مصوب مقامات ذی‌صلاح چقدر با قانون اساسی، اعتقادات و عرف جامعه اسلامی ما همخوانی خواهد داشت که پاسخ روشن است، هیچ همخوانی ندارد؛ بلکه محل تناقض و ناهنجاری‌های بسیاری خواهد بود.
پس یا باید بدون در نظر گرفتن منافع ملی و سبک زندگی اسلامی، مصوبات کنوانسیون را اجرا کنیم، یا اینکه برای گزارشگر حقوق بشر در اعمال تحریم‌ها، تهدیدها، فشارها و ایجاد مشکلات جدید در جهان سوژه‌ای باشیم که خودمان با امضای کنوانسیون مجوزش را صادر کرده‌ایم.
اهداف پنهانی که دشمنان اسلام و انقلاب و لابی نفوذ در مراکز تصمیم‌گیر دنبال می‌کنند بسیار گسترده است و می‌توان گفت که آینده انقلاب اسلامی را برای استحاله از درون، نشانه گرفته‌اند که اگر در این راستا موفق شوند، رسیدن به اهداف‌شان متصور است.
اما با امضا و پیوستن به کنوانسیون حقوق کودک چه اتفاقی خواهد افتاد؟ به طور حتم این کنوانسیون در کشور اسلامی ما اجازه نخواهد داد کودک تربیت دینی یافته و مطابق احکام و دستور‌های اسلامی بزرگ شود، از این پس کسی حق ندارد به فرزندش نماز خواندن بیاموزد و کودکش را به مسجد و هیئت عزاداری به‌ویژه در ایام محرم ببرد، یا اینکه نمی‌توان به دختران آموزش حجاب و عفاف داد و درباره ظواهر و پوشش اسلامی به آنها توصیه‌ای کرد؛ چرا که مخالف مصوبات کنوانسیون در زمینه آزادی عقیده و مذهب خواهد بود.
و دیگر هیچ فرد زیر ۱۸سال را نمی‌توان جذب بسیج کرد، یا در مدارس به او درس آمادگی دفاعی را تعلیم داد؛ چون مقامات ذی‌صلاح آن را با کنوانسیون حقوق کودک مغایر دانسته‌اند و فقط کودک باید از نظر ایمنی تأمین شود.
در این زمینه به مسئولان امر توصیه می‌‌شود واقعیات جهان غرب را با چشمان باز ببینند که این داعیان کنوانسیون حقوق کودک چگونه به صورت آشکار دست نوازش بر سر رژیم‌های کودک‌کش می‌کشند و چطور رژیم منحوس صهیونیستی و آل‌سعود را مورد حمایت خود قرار داده‌اند که در سایه همین حمایت‌ها، تروریست‌های وحشی امثال داعش در عراق و سوریه کودک‌کشی می‌کنند. علاوه بر آن، آمار کودکان پناه‌جوی سوری غرق شده در آب‌های مدیترانه را خود غربی‌ها رسانه‌ای می‌کنند؛ اما دریغ از ذره‌ای حمایت و احقاق حقوق این کودکان مظلوم.
و به راستی چرا مقامات ذی‌صلاح کنوانسیون حقوق کودک در تحریم دارویی کشورمان، که طیف زیادی از آن شامل کودکان می‌شود، مهر سکوت بر لب زده‌اند؟
بی‌شک پذیرفتن این پروتکل هر چند اختیاری تعهدات بیشتری را برای ما ایجاب می‌کند که با منافع ملی و امنیتی‌مان مغایر خواهد بود و این مغایرت‌ها مشکلات داخلی بسیاری ایجاد کرده و در سطح بین‌الملل پیامدهای حقوق بشری بسیاری را علیه کشورمان به وجود خواهد آورد.
بنابراین پیوستن و الحاق به این پروتکل اختیاری که ضرورت خاصی هم ندارد، با توجه به آثار، عواقب و پیامدهای ذکر شده آن، چه ضرورتی دارد؟
از سوی دیگر با پذیرفتن این کنوانسیون، سبک زندگی غربی را با دستان خودمان به کودکان‌مان تعلیم خواهد داد و دیگر جایی برای سبک زندگی اسلامی که مورد تأکید رهبر فرزانه انقلاب است، باقی نخواهد ماند.
آنچه مسلم است، اینکه، استفاده از این پروتکل در راستای استحاله نظام از درون کاربرد خواهد داشت و فرهنگ اصیل اسلامی از بین رفته و فرهنگ منحط غربی جایگزین آن خواهد شد و این همان شعبه دیگر از جریان نفوذ در مراکز تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری، برای براندازی است.


 ابوذر احمدی/ هر ساله ایالات متحده و ناتو به همراه متحدان خود، طی دو هفته متوالی رزمایش هوایی پیشرفته‌ای را با عنوان «پرچم قرمز» به میزبانی آمریکا در پایگاه هوایی «نلیز»، نوادا در ایالت «آلاسکا» و در غرب اقیانوس آرام برگزار می‌کنند.گفتنی است، شرکت‌کنندگان در این رزمایش‌های مشترک سالیانه، مهارت‌هایی در زمینه حمله به چند هدف در روی زمین، حمله به جنگنده‌ها با سامانه‌های موشکی زمین به هوای پیشرفته، حملات الکترونیکی به هواپیماها، تلاش برای جاسوسی از اتاق فرماندهی و هدایت و تأمین امنیت برای نیروهای زمینی، از جمله نیروهای ویژه چترباز در سطوح دشوار در روی زمین را تمرین می‌کنند.رزمایش‌های مشترک «پرچم قرمز» که از 41 سال پیش برگزار می‌شود، امسال در نیمه ماه آگوست میلادی به مدت دو هفته میان آمریکا و چند کشور هم‌پیمانش برگزار شد.رژیم غاصب صهیونیستی هم برای دومین بار، با هدف کسب تجارب نظامی در عملیات «شبیه‌سازی جنگ هوایی» در این رزمایش شرکت کرد. «اویخای ادرعی»، سخنگوی ارتش رژیم اشغالگر قدس طی بیانیه‌ای که در روزنامه صهیونیستی «هاآرتص» منتشر شد، اعلام کرد که کارکنان نیروی هوایی اسرائیل به همراه هشت جنگنده «اف۱۶»، یک فروند هواپیمای سوخت‌رسان این رژیم و همچنین کادر پروازی و کادر زمینی در کنار یک تیم از نیروهای نخبه در این تمرینات نظامی فشرده دو هفته‌ای در آمریکا شرکت کردند.منابع خبری صهیونیستی با پوشش خبری این رزمایش و نیز حضور نظامی این رژیم در تمرینات نظامی مشترک «پرچم قرمز»، در گزارش‌هایی تبلیغاتی و پرطمطراق ضمن اشاره به اینکه پرواز‌های جنگنده‌های اسرائیل به آمریکا بسیار طولانی بوده و به نوبه خود به افزایش بازدهی نیروی هوایی در درازمدت و در شرایط مختلف جوّی کمک می‌کند، از تمرین اسرائیل در عملیات شبیه‌سازی سناریوی حمله به ایران که هدفی دوربرد به شمار می‌رود، نام بردند.اما آنچه رزمایش مشترک سالیانه «پرچم قرمز» آگوست 2016 را متفاوت از سال‌های پیش کرد و محافل خبری و سیاسی جهان را به واکنش واداشت، حضور جنگنده‌های امارات متحده و پاکستان در این رزمایش هوایی مشترک بود. حضور یگان‌های هوایی پاکستانی و اماراتی در این رزمایش مشترک به سرکردگی ایالات متحده بیش از پیش اولین همکاری از نوع خود را با نیروهای هوایی «رژیم غاصب صهیونیستی» رقم زد؛ همکاری که از توافقات و ائتلافات منطقه‌ای پشت پرده حکایت دارد. حال به منظور تبیین ابعاد و پیامدهای این رزمایش مشترک غربی که برخی دولت‌های اسلامی، از جمله سنگاپور، اردن و... در کنار رژیم اشغالگر صهیونیستی در آن حضور دارند، ذکر چند نکته مهم ضرورت پیدا می‌کند که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت.
نخست، در وضعیتی که آمریکا و ناتو پیش از موعد مقرر، رزمایش مشترک سالیانه «پرچم قرمز» را برگزار کرده و به عمد حضور هم‌پیمانان منطقه‌ای خود، به‌ویژه امارات و پاکستان را در این رزمایش پیشرفته هوایی رسانه‌ای می‌کنند، می‌خواهند این پیام را به جمهوری اسلامی ایران، تنها سکاندار امنیت منطقه بدهند که آمریکا و متحدانش به دنبال ایجاد ائتلافی جهانی و منطقه‌ای علیه ایران و محور مقاومت خواهند بود؛ ائتلافی که ایجادش در یک رزمایش سالیانه مشترک کلید می‌خورد.
دوم، اینکه رژیم غاصب صهیونیستی برای دومین بار، آن هم در کنار ناتو و هم‌پیمانان غربی‌اش در این رزمایش هوایی مشترک تخصصی حضور پیدا کرده و از بالا بردن توان عملیات هوایی خود در مسافت‌های طولانی سخن به میان می‌آورد، گذشته از اینکه حضور خود را در رزمایش‌های نظامی غرب تثبیت کرده و خط بطلانی بر سناریوهای عضویت در ائتلاف‌ها و اتحاد‌های جهانی، از جمله ناتو می‌کشد، بیش از پیش به دنبال ایجاد عملیات روانی علیه دشمنان منطقه‌ای خود، به‌ویژه ایران و حزب‌الله لبنان است.
نکته پایانی اینکه نظام سلطه به سرکردگی آمریکا با برگزاری این رزمایش مشترک سالیانه «پرچم قرمز» و دعوت از برخی هم‌پیمانان منطقه‌ای خود، از جمله رژیم صهیونیستی، اردن، پاکستان و برخی دول عربی منطقه در آن، در گامی بلندتر به دنبال نهایی کردن پروژه جبهه‌بندی منطقه‌ای خود به سرکردگی رژیم غاصب صهیونیستی است.

 شهریار اقتصاد/ از آنجایی که ذات اقدس الهی انسان‌ها را مدنی‌الطبع آفریده، اجتماعی بودن انسان‌ها امری بدیهی و ذاتی است. متعاقب با آن زندگی انسان‌ها به صورت جمعی، اختلافات اجتماعی را در پی خواهد داشت. بنا بر فرض موجود در جوامعی که انسان‌ها به صورت اجتماعی زندگی می‌کنند، لاجرم مرافعات حقوقی و کیفری پیش‌بینی می‌شود؛ از این رو اختلافات فی‌مابین انسان‌ها امری اجتناب‌ناپذیر است. بدیهی است، اندیشمندان و صاحبان خرد به منظور نظم بخشیدن به این جوامع بشری باید بخشی از تدابیر خود را به حل مشکلات و مرافعات اجتماعی و حقوقی معطوف کنند و از آنجا که مرجع رسیدگی به این مشکلات دستگاه قضایی است، پردازش به نحوه رسیدگی و اشاره به رویه جاری در دستگاه قضایی قابل توجه و امعان نظر است. مستنداً به ماده 2 قانون آیین دادرسی مدنی، هیچ دادگاهی نمی‌تواند به دعوایی رسیدگی کند مگر اینکه شخص یا اشخاص ذی‌نفع یا وکیل یا قائم‌مقام یا نماینده قانونی آنان رسیدگی به دعوا را برابر قانون درخواست کرده باشند. به این ترتیب، مستفاد از ماده مذکور نخست صلاحیت محاکم و ذی‌نفع بودن اشخاص یا داشتن اختیارات ذی‌نفع، اعم از داشتن وکالت از ناحیه موکل یا داشتن نماینده قانونی برای رجوع به مرجع ذی‌صلاح است. افزون بر اشخاص مدعی، محاکم نیز موظفند مطابق قوانین به دعاوی مطرح، رسیدگی کرده و حکم مقتضی صادر کنند. بنابراین، برای آشنایی بیشتر مخاطبان با مراجع صالح حقوقی و قضایی و جلوگیری از سردرگمی و خودداری از صرف هزینه‌های زاید ضروری است در زمینه صلاحیت مراجع که به تعبیری همان رسیدگی شکلی به دعاوی است، به حد بضاعت اطلاع‌رسانی شود. در این خصوص با شکل‌گیری مراجع شبه‌قضایی، نظیر شوراهای حل اختلاف در کنار محاکم حقوقی و کیفری و نیز تغییرات به وجود آمده در صلاحیت این شوراها، مانند افزایش صلاحیت رسیدگی به موضوعات مالی از ۵۰ میلیون به ۲۰۰ میلیون ریال و نیز سایر تغییرات در این‌گونه نهادها، این اطلاع‌رسانی بیش از پیش احساس می‌شود.
مراجعی که برای احقاق حق و رسیدگی به شکایات مردم در قوانین موضوعه پیش‌بینی شده است، اعم است از مراجع قضایی که خود شامل محاکم عمومی انقلاب، نظامی و ویژه روحانیت است و نیز مراجع غیرقضایی و اداری که مطابق با خواسته مدعی یا شاکی، پرونده در مرجع قضایی یا غیرقضایی رسیدگی می‌شود. در این راستا، مراجع ذی‌صلاح منطبق با قانون مربوطه رسیدگی کرده و رأی مقتضی صادر می‌کنند و در نهایت در صورت اعتراض متداعیین و افراد ذی‌نفع در مرجع تجدیدنظر استان یا دیوان عالی کشور طبق تمهیدات صورت‌گرفته از سوی قانونگذار قابل طرح است. افزون بر این، اشاره می‌شود که قانونگذار بخشی از صلاحیت‌های مراجع قضایی را عندالزوم به مراجع اداری واگذار کرده است؛ مانند اختلافات ناشی از روابط کارگر و کارفرما که طرح آن در مرجع حل اختلاف و هیئت تشخیص در وزارت کار و امور اجتماعی پیش‌بینی شده است و مراجع مذکور پرونده دادخواهی افراد ذی‌نفع را رسیدگی کرده و مطابق با قانون و مقررات مربوطه رأی صادر می‌کنند. در این مرحله نیز مانند مراجع قضایی، مرجع تجدیدنظر پیش‌بینی شده است که رأی مرجع فوق قاطع اختلافات فی‌مابین طرف‌های دعوا خواهد بود، مانند آرای صادره از مراجع اداری در وزارت کار و امور اجتماعی که در صورت اعتراض قابل طرح در دیوان عدالت اداری است.