بهروز نعمتی سخنگوی هیئت‌رئیسه مجلس شورای اسلامی گفت: مجلس همچنان به پیگیری‌ «پرداخت‌های ناعادلانه» و استرداد پرداخت‌های مازاد مُصر است. تاکنون سه طرح درباره «پرداخت‌های ناعادلانه» تهیه شده و قرار است همه این طرح‌ها در قالب یک طرح جامع با عنوان «طرح ساماندهی دریافتی مقامات و مدیران کشور و لزوم استرداد دریافتی‌های مازاد» تجمیع شود. نعمتی اظهار داشت: این طرح در کمیسیون اصل نود مجلس، بررسی‌های کارشناسی خود را طی کرده است. 


 محمدرضا مرادی/  جنبش عدم تعهد در سال‎1961 میلادی در بحبوحه‌ دوران جنگ سرد با تلاش «جواهر لعل نهرو» نخست‌وزیر فقید هند، «سوکارنو» از اندونزی، «جمال عبدالناصر» از مصر و «ژنرال تیتو» از یوگسلاوی با هدف وحدت بین کشورهایی بنیان گذاشته شد که نه در اردوگاه کمونیسم و نه در اردوگاه کاپیتالیسم قرار داشتند. این کشورها هدف اصلی خود را مقابله با امپریالیسم قرار دادند. جمهوری اسلامی ایران که به دلیل عضویت در پیمان نظامی مرکزی سنتو از عضویت در جنبش عدم تعهد محروم مانده بود، در سال 1979 پس از پیروزی انقلاب اسلامی به عضویت این جنبش درآمد .مهم‌ترین رکن جنبش، اجلاس سران است که هر سه سال یک بار در پایتخت یکی از کشورهای عضو برگزار می‌شود. 
در اجلاس پانزدهم كه در سال 2009 در شرم‌الشيخ برگزار شد، پس از رايزنی‌های فراوان و كارشكنی‌های متعدد، در نهايت مقرر شد تا اجلاس شانزدهم در ايران برگزار شود. سرانجام اجلاس شانزدهم در سال 1391 در تهران برگزار شد و ایران به مدت سه سال به عنوان رئیس انتخاب شد. براین اساس جمهوری اسلامی ایران به مدت 9 سال تا سال 1397 مطابق با 2018 میلادی، عضو تروئیکای جنبش عدم تعهد خواهد بود و قرار شد از سال 1391 تا 1394 ریاست دوره‌ای جنبش عدم تعهد را بر عهده داشته باشد. اما با توجه به اینکه سال گذشته ونزوئلا درگیر تحولات داخلی بود، ریاست ایران تداوم داشت و در شهریور ماه امسال نیز این مسئولیت به ونزوئلا واگذار شد.
بر اساس گزارشی که از عملکرد ایران در دوره ریاست بر جنبش عدم تعهد منتشر شده، آمده است که ایران توانست در چارچوب‌های تعیین‌ شده، ضمن حفظ همبستگی و وحدت در درون جنبش، توان جنبش را مصروف انجام وظایف محتوایی‌اش کند و برای انجام این مهم فعالیت‌هایی انجام داد. 
هماهنگی مواضع در داخل جنبش و مذاکره با کشورهای توسعه‌یافته بر مبنای مواضع هماهنگ، هماهنگی گروه‌های کاری پنج‌گانه جنبش و فراکسیون‌های جنبش در شورای امنیت و کمیسیون تحکیم صلح، ایفای وظیفه نمایندگی و سخنگویی جنبش از طریق ارائه نظرات جنبش در نهادها و مجامع بین‌المللی، تدوین، کسب اجماع و صدور بیانیه‌های دفتر هماهنگی جنبش که منعکس‌کننده نظرات جنبش در ارتباط با تحولات جاری است، ریاست کمیته فلسطین جنبش عدم تعهد و هماهنگی فعالیت‌های آن، مذاکرات دوره‌ای با تروئیکای اتحادیه اروپا و انجام طیفی از اقدامات، ملاقات‌ها، مکاتبات، مصاحبه‌ها و امور دبیرخانه‌ای و لجستیک از جمله اقداماتی بوده است که ایران طی چهار سال گذشته انجام داده است.  
ریاست جنبش عدم تعهد درست زمانی به ایران رسید که کشورهای غربی با تبلیغات رسانه‌ای ایران را کشوری منزوی معرفی کرده بودند؛ اما استقبال گسترده از اجلاس شانزدهم در تهران سبب شد که این تبلیغات بی اثر شود.
 در این میان بسیاری از کشورهایی که عضو این جنبش هستند با ارتباط گسترده با غرب عملاً استقلال خود را از دست داده‌اند؛ بنابراین حضور این کشورها در جنبش عدم تعهد برخلاف اصول شکل‌گیری آن است، به همین دلیل این مشکل سبب شده است تا هر کشوری که ریاست این جنبش را بر عهده می‌گیرد به دلیل حضور و کارشکنی کشورهای وابسته به غرب نتواند به نحو مؤثری نقش‌آفرینی کند. ایران در این چهار سال توانسته است میزان مناسبی از خواسته‌ها و برداشت‌های خود از نظام بین‌الملل را دنبال کند؛ ولی به دلیل مسائل و مشکلات فکری و ساختاری در جنبش عدم‌تعهد نمی‌توان انتظار معجزه داشت. یکی از موفقیت‌های جمهوری اسلامی ایران در زمان ریاست دوره‌ای جنبش عدم‌تعهد با توجه به فشارهای مختلف دول غربی در زمینه پرونده هسته‌ای تهران، این بوده که جنبش عدم‌تعهد در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی مواضع بسیار خردمندانه و بموقعی را در حمایت از فعالیت‌های صلح‌آمیز هسته‌ای ایران اتخاذ کرده است.
 اکنون نیز که ریاست جنبش عدم تعهد به ونزوئلا رسیده است، جمهوری اسلامی ایران اعلام آمادگی کرده تا به این کشور در راستای بهبود نقش‌آفرینی جنبش عدم تعهد کمک کند.

 عاقبت برجام درمانی
با روی کار آمدن دولت یازدهم امیدها برای احیای اقتصاد ایران زنده شد و از همان ابتدا به یک‌باره شاخص‌های بورس روند صعودی را طی کردند، اما با شروع مذاکرات هسته‌ای، سرمایه‌گذاران از فعالیت دست کشیدند تا نتایج آن مشخص شود. روزنامه «آرمان» با بیان این مطلب نوشت: «با اجرایی شدن برجام در دی ماه سال گذشته دوباره سرمایه‌گذاران وارد بورس شدند و روزبه‌روز رکوردهای تازه‌تری در آن به جای گذاشتند. اکنون حدود ۳۲ ماه است که کمتر روزی چراغ بورس به رنگ سبز در آمده است و حجم معاملات نیز در این مدت به روند کاهشی خود ادامه داده‌
است.»

دستکاری آماری
در حالی که چند ماهی می‌شود دولت به کارنامه تجارت خارجی خود می‌بالد و از رشد صادرات و تراز تجاری مثبت دم می‌زند، مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، رشد مثبت صادرات حقیقی کشور در سال ۱۳۹۴ را به هیچ عنوان حاکی از بهبود وضعیت صادرات ندانسته و آن را صرفاً به دلیل افت شاخص قیمت صادرات بیان کرده است؛ زیرا شواهد آماری افت محسوس صادرات کشور را در سال ۱۳۹۴ تأیید می‌کند.

اطلاعات غلط!
رئیس پیشین سازمان انرژی اتمی ایران درباره نقش اطرافیان در انحراف احمدی‌نژاد گفت: «بیشتر تصمیمات غلط احمدی‌نژاد به ویژه در دولت دهم به خاطر اطلاعات غلطی بود که برخی جریان‌ها به او می‌دادند.» فریدون عباسی افزود: «من متوجه شدم که اگر سرعت عملم را زیاد کنم و اطلاعات را زودتر از دیگران به احمدی‌نژاد بدهم، او تصمیم غلط نمی‌گیرد. عده‌ای اطلاعات غلطی می‌دادند و افراد معتبری هم بودند. من خودم اطلاعات غلط را
دیدم.»

مقایسه نادرست برجام با حدیبیه
حجت‌الاسلام مرتضی جوادی در نامه‌ای با مثبت ارزیابی کردن آثار و پیامدهای داخلی و خارجی قرارداد برجام، بر ضرورت استفاده از آموزه‌های قرارداد صلح حدیبیه در معاهدات بین‌المللی تأکید کرده‌ و برجام را یکی از بهترین صورت‌های ممکن انعقاد پیمان صلح خوانده بود. این در حالی است که صلح‌نامه حدیبیه به سود مسلمانان بود و توافق به اندازه‌ای هوشمندانه بسته شده بود که تنها بندی از صلح‌نامه که یک‌طرفه و به سود مشرکان مکه تلقی می‌شد، به زیان‌شان تمام شد و در نهایت خیلی زود به درخواست خودشان لغو شد! اما امروز که چند ماه هم از امضای برجام می‌گذرد، هیچ تأثیر محسوس و ملموسی در وضع معیشت مردم به وجود نیامده
‌است.

علت فاصله جامعه از دولت 
یکی از جامعه‌شناسان درباره دلایل رویگردانی جامعه از دولت روحانی گفت: «توجه به مسائل اجتماعی در سخنان رئیس‌جمهور بسیار کم است و این یعنی جامعه از دولت فاصله گرفته است، چنان‌که جامعه درک می‌کند که کسی به آن توجه ندارد، زیرا جامعه مشکل فقر، انطباق‌پذیری، بیکاری، اعتیاد و... را دارد و کسی به این موارد توجه ندارد، در نتیجه جامعه به آرامی کار خود را پیش می‌برد.» آزاد ارمکی افزود: «امروز به‌عینه می‌بینم که در حوزه سیاسی، کنشگران درگیر خود شده‌اند و مشکلاتی دارند و مضافاً مشکلات از حوزه اجتماعی به حوزه سیاست منتقل شده است، در نتیجه حوزه اجتماعی در حال دگردیسی است، دچار تغییراتی می‌شود و جامعه در حال حرکت در مسیری است که برای خود منطقی اجتماعی یافته است.»

  حسین عبداللهی‌فر/ بمباران تبلیغاتی هفته گذشته رسانه‌های بیگانه روی حضور سردار قاسم سلیمانی در انتخابات ریاست جمهوری آینده ایران متمرکز بود. اما با این وجود حاج‌قاسم نیامد و به ورود در عرصه رقابت‌های سیاسی و حتی کرسی ریاست جمهوری نه گفت؛ تا توطئه دشمنان اسلام و ملت را ناکام بگذارد. تا اثبات کند که سربازی ولایت بر کرسی ریاست ترجیح دارد.  تا نشان دهد که پاسخ به نیازهای امنیتی و زندگی در آرامش نسبت به سایر نیازهای انسان از ضرورت و اهمیت بیشتری برخوردار است. او نیامد تا:
۱ـ دست تروریست‌ها از تعدی به بخشی از کشورهای اسلامی را کوتاه کند. 
۲ ـ بگوید که افزودن بر قدرت و اقتدار نظام، ارزشی کمتر از جایگاه ریاست جمهوری ندارد.
۳ ـ اثبات کند که ایثارگری‌هایش جنبه قدرت‌طلبی ندارد و قصد ندارد از محبوبیتش بهره سیاسی بگیرد.
۴- به شیفتگان قدرت نشان دهد راه خدمت به خلق خدا حضور در جایگاه خاصی نیست، حتی اگر آن قدر محبوبیت داشته باشند که در کسب آرای مردم شک هم نداشته باشند.
به هر صورت سردار سلیمانی با صدور بیانیه‌اش، احتمال ورودش به رقابت‌های انتخاباتی را منتفی کرد، چنانچه پیشتر نیز نه گفته بود. اما عده‌ای هر از گاهی تلاش دارند تا موضوع ورود وی را رسانه‌ای کنند و بعد هم در تحلیل آن از پیامدهای منفی این حضور سخن بگویند.
 اینکه چه کسانی از چه گروه‌ها و جریاناتی بودند و چه اهدافی را دنبال می‌کردند؟ پرسش‌هایی درخور تأمل است که در پاسخ به آنها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: 
1ـ یک دسته که در آن سوی مرزها قرار دارند و از قدرت‌آفرینی سردار به شدت ناراحت هستند، گروه‌های افراطی آمریکا هستند.
 از نظر آنها پیروزی سلیمانی بر روحانی قطعی بوده و قرار گرفتن او در جایگاه ریاست جمهوری می‌تواند آغازی بر پایان تعامل با تهران و در رقابت‌های درون‌گروهی این کشور به مثابه شکست دموکرات‌ها باشد. 
2ـ دسته بعدی تکفیری‌ها و صهیونیست‌هایی هستند که می‌خواهند با ترسیم افق حضور سردار سلیمانی در جایگاه ریاست جمهوری اسلامی ایران، با ایران‌هراسی و شیعه‌هراسی به اهداف شوم خود در ناامن‌سازی و بی‌ثبات‌سازی محیط امنیتی کشورمان دست یابند. 
3ـ دسته سوم جریان‌های غربی ـ عربی هستند که در راستای فضاسازی رسانه‌ای و عملیات روانی بهترین راه تخریب چهره محبوب سردار را قدرت‌طلبی او پنداشته و می‌خواهند کارآمدی وی در تغییر موازنه میدان جبهه مقاومت را کاهش دهند.
4ـ در داخل نیز عده‌ای از جریان‌های غیر اصولگرا که از آمدن حاج قاسم هراسناک  بودند، بیش از دیگران احتمال آمدن وی را مطرح می‌ساختند.
 از نظر آنها حضور احتمالی سردار سلیمانی برگ برنده گروه‌های اصولگرا بود، که تصور آن، همه معادلات انتخاباتی آنان را به هم می‌ریخت؛ لذا با فضاسازی تلاش می‌کردند تا تکلیف آمدن و نیامدن وی مشخص کنند تا از این کابوس نجات یابند. این در حالی است که سردار سلیمانی در هیچ یک از خط کشی‌های مرسوم سیاسی قرار نمی‌گیرد چنانچه خود نیز در نامه ‌اخیرش می‌نویسد حقیر سرباز صفر ولایت و نظام جمهوری اسلامی و ملت شجاع و عزیزتر از جانم بوده و ان‌شاء‌الله  با استعانت از خدای سبحان تا آخر عمر در همین جایگاه سربازی خواهم بود. 
5ـ در داخل یک گروه دیگر نیز از آمدن افرادی چون حاج قاسم بیمناکند و آنها کسانی هستند که به صراحت از کاهش بودجه دفاعی کشور در دوره دوم آقای روحانی خبر می‌‌دهند. 
بی‌تردید از نگاه اینها حضور امثال حاج‌قاسم و گرایش میلیون‌ها ایرانی به وی همه نقشه‌های آنها برای کاهش حضور نظامیان و محدودسازی نهادهای انقلابی را بر باد خواهد داد.

هشدار دیرهنگام به کناره‌گیری از برجام
در حالی که ایران تمام مفاد برجام را اجرا کرده است و آمریکا به تعهدات خود پایبند نبوده، معاون رئیس‌جمهور آن تهدید به کناره‌گیری از برجام کرد. علی‌اکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی کشورمان در مصاحبه با روزنامه گاردین گفت: «اشاره‌هایی می‌شود مبنی بر اینکه ممکن است توافق را ترک یا آن را بازنویسی کنند، یا از سوی دیگر نظارت‌های بیشتر یا زیاده‌خواهی‌هایی را مطرح کنند تا جایی که ایران دلسرد شده و در نهایت (از توافق) کناره‌گیری کند.»
صالحی افزود: «همان طور که آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اعلام کرده، ایران به تعهدات خود پایبند بوده است، اما دیگر برای افکار عمومی روشن شده و بر کسی پوشیده نیست که طرف مقابل واقعاً وعده‌هایش را اجرا نکرده؛ اینکه تحریم‌ها را بردارند و مبادلات بانکی به حالت عادی بازگردد، اینکه مبادلات تسریع شده و روابط اقتصادی گسترش یابد. اینها در آن حدی که انتظار داشتیم، محقق نشده‌اند.» معاون رئیس‌جمهور گفت: «گاه و بیگاه شاهدیم که طرف دیگر درخواست‌هایی را مطرح می‌کند که فراتر از برجام هستند. در عین حال، می‌بینیم که آنها خودشان به طور کامل به تعهداتی که داده‌اند، برای نمونه درباره رابطه بانک‌های بزرگ با ایران، پایبند نیستند ... طرح درخواست‌های زیاده‌خواهانه، اوضاع را پیچیده‌تر کرده است.» 


فراموشی اقتصاد مقاومتی در لایحه برنامه ششم توسعه
بررسی‌های آماری مبتنی بر تحلیل محتوا نشان می‌دهد که تنها ۲۴ درصد از مواد لایحه احکام مورد نیاز برای اجرای برنامه ششم با سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی مرتبط هستند. یکی از مهم‌ترین مباحث اقتصادی که بحث روز کشور به شمار می‌آید، بررسی لایحه «برنامه ششم توسعه» در مجلس شورای اسلامی و بررسی انطباق آن با اقتصاد مقاومتی است. در حالی که با توجه به تأکیدات رهبر معظم انقلاب اسلامی، انتظار می‌رفت برنامه ششم توسعه در قالب بسته جامع عملیاتی برای اجرای سیاست‌های اقتصاد مقاومتی تنظیم شود؛ اما به نظر می‌رسد که جایگاه اقتصاد مقاومتی در مفاد این لایحه کم‌رنگ است. بنابراین،‌ بررسی‌های انجام شده حکایت از آن دارد که اتخاذ رویکرد گزینشی نسبت به سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی سبب شده است لایحه احکام ششم توسعه، ‌تا حد زیادی از مفهوم اقتصاد مقاومتی تهی شود؛‌ به گونه‌ای که ارائه نکردن مواد و بندهایی راجع به چشم‌انداز نفت،‌ فرآورده‌های نفتی و همچنین چشم‌انداز تجاری کشور شاهدی بر این مدعاست. به علاوه به نظر می‌رسد تحقق بخشیدن به اهدافی نظیر «مردمی کردن اقتصاد»،‌ «دانش‌بنیان کردن اقتصاد»،‌ «قطع وابستگی بودجه به نفت»،‌ «اصلاح نظام درآمدی دولت» و ... که همگی ذیل اقتصاد مقاومتی جانمایی می‌شوند،‌ به اصلاحات ساختاری و بنیادی در محتوای لایحه تقدیمی نیاز دارد.


قدرت‌نمایی قایق‌های سپاه در معرکه انتخابات آمریکا
دفاع از آب‌های سرزمینی و قدرت‌نمایی قایق‌های نیروی دریایی سپاه در مقابل ناوهای آمریکایی سبب شعله‌ور شدن دعواهای انتخاباتی در آمریکا شده است، به طوری که ترامپ گفته است: «درباره ایران، وقتی آنها با قایق‌های کوچک‌شان دور ناوشکن‌های زیبای ما می‌چرخند و رفتارهایی با مردم ما انجام می‌دهند که نباید به آنها چنین اجازه‌ای داده می‌شد، ما به آنها شلیک کرده و آنها را از آن آب‌ها بیرون می‌کنیم». او گفت در صورت پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، نیروهای نظامی آمریکا را به قدری تقویت خواهد کرد که هیچ کشوری جرئت شوخی کردن با آنها را به ذهن خود راه ندهد. کلینتون به این سخنان واکنش نشان داد و گفت: «این اظهارات نشان می‌دهد او فردی خطرناک است.» وی گفت: «او با این کار (شلیک به قایق‌های ایرانی) جنگ راه می‌اندازد و این علت دیگری است که نشان می‌دهد ریسک این انتخابات همانند دیگر انتخاب‌های زندگی ما، بالاست.» با وجود اینکه، ایران شناورهای تندرویی با دوبرابر بیشترین سرعتی که آمریکایی‌ها در حوزه شناورها در اختیار دارند، در سازمان رزم دریایی خود دارد، فرمانده نیروی دریایی سپاه گفته که دستیابی به شناورهایی با سرعت 80 نات معادل 41 متر بر ثانیه در این نیرو هدف‌گذاری شده است و این به معنای آن است که سرعت شناورهای تندرو سپاه در آینده سه برابر سرعت شناورهای آمریکایی خواهد شد.

تحلیل یک اندیشکده آمریکایی از جنگ نامتقارن سپاه
تحلیلگر اندیشکده «امریکن اینترپرایز» با بیان اینکه ایران هر ماه یک قابلیت پهپادی جدید رو می‌کند، نوشته است که چنین پیشرفت‌هایی قطعاً بر ناوگان پهپادی کشورهای منطقه اثر خواهد گذاشت. اندیشکده دست راستی امریکن اینترپرایز در گزارشی درباره رونمایی پهپادهای جدید ایران با قابلیت ایجاد اخلال در سامانه‌های راداری دشمن نوشته است که چنین توانمندی‌هایی می‌تواند بر ناوگان پهپادی دیگر کشورهای منطقه اثر بگذارد. در دکترین نظامی ایران جایگاه پرنده‌های هدایت‌پذیر از دور (پهپادها) هر روز بیش از پیش برجسته می‌شود. نکات مهم این گزارش این است: ۱ـ ایران ناوگان پهپادی خود را با پهپادهایی که می‌توانند روی ارتباطات دشمن پارازیت انداخته و ارتباط بین پهپادهای دشمن و هدایت‌کننده‌های‌شان را مختل کنند، تکمیل کرده است.۲ ـ توان هک و مهندسی ایران در حال پیشرفت است و این یعنی حتی اگر این پهپاد هنوز به نقطه هدف مورد نظر نرسیده باشد هم احتمالاً ایران به زودی به این توانمندی‌ دست خواهد یافت. ۳ـ تأکید ایران بر پهپادها، سرمایه‌گذاری روی راهبردهای جنگ نامتقارن است. هرچند ایران به صورتی فزاینده در منطقه فعالیت نظامی دارد؛ اما عمده قدرت خود را از طریق شمار معدودی «مربی نظامی» بسط می‌دهد. ۴ـ تاکتیک ایران در جنگ‌های آینده این است که پهپادها برای هراساندن یا ایجاد مانع در برابر تجهیزات گران‌قیمتی که همسایگان عرب این کشور یا پادشاهی‌هایی عربی حاشیه خلیج‌فارس استفاده می‌‌کنند، به کار گرفته ‌شوند.



 حسن خدادی/ فقه به معنای دانش استنباط و فهم مقررات عملی اسلامی از منابع چهارگانه (قرآن، سنت، اجماع و عقل) است. بدین معنا فقه سیاسی تلاش می‌کند احکام و دستورات خداوند را در زمینه سیاست از منابع چهارگانه استخراج کند.
۱ـ سابقه فقه سیاسی؛ 
رهبر معظم انقلاب(مدظله‌العالی) در بیان تاریخ فقه سیاسی به «فقه استدلالی» در کنار «فقه سیاسی» اشاره می‌کنند. فقه استدلالی به عبارتی، فقهی است که استدلال در آن مرکزیت دارد. از نظر ایشان سابقه فقه سیاسی بیشتر از فقه استدلالی است.  «فقه سیاسی در شیعه، سابقه‌اش از اولِ تدوین فقه است. یعنی حتی قبل از آنکه فقه استدلالی در قرن سوم و چهارم تدوین بشود ـ در عهد روایات ـ فقه سیاسی در مجموعه‌ فقه شیعه حضور روشن و واضحی دارد؛ که نمونه‌اش را شما در روایات می‌بینید. همین روایت «تحف‌العقول» که انواع معاملات را چهار قسم می‌کند، یک قسمش سیاسات است.»  (17/6/1390)
۲ـ نظام‌سازی سیاسی به مثابه امری جاری و نه دفعی؛
 نظام‌های سیاسی باید با توجه به شرایط متغیر اجتماعی، خود را تکمیل و اصلاح کنند. از این نظر، «نظام‌سازی... امر دفعی و یكباره نیست؛ معنایش این نیست كه ما یك نظامی را بر اساس فقه كشف كردیم و استدلال كردیم و این را گذاشتیم وسط و این تمام شد؛... نظام‌سازی یك امر جاری است؛ روزبه‌روز بایستی تكمیل شود، تتمیم شود.» (17/۶/1390)
۳ـ فرایند تولید نظریه در کرسی‌های بحث آزاداندیشی؛
 لازمه تولید اندیشه‌های نو آزادی لازم برای ارائه نظریات نو و مناسب است. از این رو، رهبر معظم انقلاب همان‌گونه که برای دانشگاهیان کرسی‌های آزاداندیشی را مطرح می‌کنند، برای حوزه‌ها هم «كرسی‌های بحث آزاد فقهی» را لازم می‌دانند که باید در آنها درباره فقه حکومتی و مسائل جدید به بحث و نظر بپردازند. «البته من همین‌جا عرض بكنم كه نیاز ما به كرسی‌های بحث آزاد فقهی در حوزه‌ قم ـ كه مهم‌ترین حوزه‌هاست ـ برآورده نشده است...» (17/6/1390)
۴ـ پویایی فقه سیاسی و مخالفت با تحجّر؛ 
تحجّر به معنای اکتفا کردن به ظواهر احکام در فقه سیاسی در اندیشه معظم‌له جایگاهی ندارد. در حالی که در اندیشه امام خمینی(ره) و رهبر حکیم و فرزانه انقلاب «کشش طبیعی احکام و معارف اسلامی» مد نظر است تا بتوان به نیازهای جدید جامعه پاسخ درستی ارائه داد. نکته مهم در اینجا اشاره رهبر معظم انقلاب به «کشش طبیعی» است: «معنای تحجّر آن است که کسی که می‌خواهد از مبانی اسلام و فقه اسلام، برای بنای جامعه استفاده کند، به ظواهر احکام اکتفا نماید و نتواند کشش طبیعی احکام و معارف اسلامی را، در آن جایی که قابل کشش است، درک کند.» (14/3/1390)
۵ـ گستره فقه سیاسی؛ 
در نگاه به فقه اسلامی می‌توان به باور دو گروه اشاره کرد؛ گروهی که آن را به برخی مسائل، مانند طهارت،  نجاسات و عبادات محدود می‌دانند و گروهی که فقه اسلامی را تنها به این مسائل محدود نمی‌دانند. رهبر فرزانه انقلاب در این باره می‌فرمایند: «فقه اسلامی، فقط طهارت و نجاسات و عبادات كه نیست؛ فقه اسلامی مشتمل بر جوانبی است كه منطبق بر همه‌ جوانب زندگی انسان است.» (30/11/1370)
 ۶ـ عمق بخشیدن و گسترش ابواب فقه سیاسی؛
 به نظر معظم‌له، بسیاری از کتاب‌های فقهی وسعت و عمق لازم را ندارند؛ برای نمونه، صاحب «حدائق» و بسیاری از فقهای مانند آن چندان به بحث جهاد نپرداخته‌اند؛ از این رو «ما باید به فقه عمق ببخشیم. از سطحی‌نگری در فقه بایستی پرهیز بشود. امروز فقه ما باید از فقه زمان شیخ و شاگردان شیخ و شاگردان شاگردان شیخ ـ كه بزرگان دوره‌ی ما قبل ما هستند ـ عمیق‌تر باشد». (31/6/1370)
 ۷ـ فقه سیاسی به معنای نفی جدایی دین از سیاست؛
 فقه سیاسی به معنای همراهی و ملازمت دیانت و سیاست است و نه جدایی دین از سیاست. «در فقه، بابى است که ابواب احکام سلطانیه است. پس، احکام سلطانیه هم از دین است. کسانى که اینها را از هم جدا مى‌کنند، دشمن دین و غارتگر میدان سیاستند.» (5/10/1368)

  رسول سنائی‌راد/ اتصال هفته گرامیداشت دفاع مقدس با دهه ولایت در سال جاری امر مبارکی است که پیام بلند آن ضرورت پذیرش ولایت معرفی شده از سوی نبی گرامی اسلام(ص) در عید الله‌اکبر «غدیر خم» برای ورود به حصار امن و راحتی از عذاب طاغوت است. اگر پیام اطمینان‌بخش و مولد آرامش غدیر به درستی فهم و عمل می‌شد، اسلام راستین نبوی پس از ارتحال پیامبر(ص) نیز استمرار می‌یافت و اجازه جولان به مستکبران و طواغیت را نمی‌داد و تمدن ناب اسلامی حاصل از حکومت نبوی برای همیشه تاریخ می‌توانست حصار امن الهی را برای امت اسلامی حفظ کند؛ اما افسوس که تنازل مفهوم بلند ولایت و جانشینی حضرت نبی(ص) به صرف دوستی آن حضرت، امکان نفوذ اغیار به درون جامعه اسلامی و شکل‌گیری طواغیتی از امویان تا حزب بعث، آل‌سعود و داعش را فراهم آورده و زمینه‌ساز سلطه استکباری جهان کفر بر مسلمانان شده است.
آنچه طی هشت سال دفاع مقدس رخ داد، مقابله جبهه طاغوت و کفر با جبهه ولایت بود که قرن‌ها پس از حادثه غدیر، با انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی(ره) پرچم اسلام ناب محمدی(ص) برافراشته شد.
در واکنش به این پدیده نورانی بود که نظام استکبار و مدافعان اسلام آمریکایی، صدام بعثی را به نیابت برگزیده و با تحریک و حمایت از وی تجاوزی ظالمانه را علیه نظام نوپای اسلامی رقم زده و با بهره‌گیری از روحیات قدرت‌طلبانه و ماجراجویانه صدام، او را سردار قادسیه نامیده و توهم سقوط شش روزه جمهوری اسلامی ایران و جایگزینی وی به جای محمدرضا پهلوی در منطقه غرب آسیا را ایجاد کردند. غافل از اینکه انقلابی‌گری و روحیه جهادی برآمده از ارزش‌های اعتقادی و مبانی اسلام ناب و محوریت ولایت در نزد نیروهای انقلاب، مولد سدّی محکم و پولادین در برابر این تجاوز ظالمانه بوده و مقاومتی دینی و انقلابی را سازمان داد که نه‌تنها متجاوزان را زمینگیر کرد و شرایط دفع متجاوز و چشاندن طعم شکست به آنها را فراهم ساخت؛ بلکه روند پیروزی‌های رزمندگان اسلام معرّف ارزش‌های اعتقادی مولد قدرت و عزت در عرصه افکار عمومی و پدید آمدن بیداری اسلامی و شکل‌گیری هویت اسلامی ـ جهادی شد که نوید سر دادن اذان  رشادت و برافراشته شدن پرچم توحید در اقصا نقاط جهان و پدید آمدن حسّ امید و جنبش نزد تمامی مظلومان و ستمدیدگان جهان بود که مقاومت در مجاهدان افغانستان، پیروزی رزمندگان حزب‌الله در لبنان و روند انتفاضه و مقاومت در فلسطین از آثار آن بود. از این رو نظام استکبار که خطر توسعه این هویت انقلابی ـ جهادی را درک کرده و عظمت عملیات‌های غرور‌آفرین رزمندگان اسلام را در شرایط نابرابر دیده بود، بر آن شد تا ابتدا با مذاکره و نفوذ و سپس تشدید تحریم و ورود مستقیم به جنگ، مانع ادامه این روند و توقف این جنگ الهام‌بخش شود. بنابراین جبهه استکبار و حامیان اسلام آمریکایی با تمام توان پس از کربلای ۵ و تهدید بصره به حمایت از صدام برآمده و دست او را در هر جنایتی برای تغییر روند جنگ باز گذاشتند. حضرت امام خمینی(ره) در روزهای سخت و فشار جنگ در آخر تابستان سال ۱۳۶۶ که علاوه بر ورود گسترده منافقین به جنگ، کشتار ناجوانمردانه حجاج و زائران ایرانی به دست آل‌سعود و توسعه جنگ به شهرها و نفتکش‌ها و کاهش صادرات و قیمت نفت به بشکه‌ای پنج دلار رقم خورد، در پاسخ به تردیدآفرینی‌های آقای منتظری پس از حمله ناو وینسنس آمریکا به هواپیمای مسافربری جمهوری اسلامی ایران در خلیج فارس و به شهادت رساندن مسافران بی‌گناه آن، در پیامی سیاسی ـ معنوی اعلام فرمودند: «این جنگ، جنگ اعتقاد است.
جنگ ارزش‌های اعتقادی ـ انقلابی علیه دنیای کثیف زور و پول و خوشگذرانی است. جنگ ما جنگ قداست، عزت و شرف و استقامت علیه نامردمی‌ها است... جنگ بین استکبار و اسلام است... امروز تردید به هر شکلی خیانت به اسلام است.»
با این پیام سیاسی ـ معنوی حضرت امام(ره) قوای روحی و معنوی رزمندگان اسلام برای استقامت و پایداری در برابر امواج سهمگین فشار و خیانت تقویت شد و آنها به مشروعیت این دفاع و استقامت نیز دلگرم شدند و تا پذیرش قطعنامه ۵۹۸ به دفاع سرسختانه و جانانه خود با رشادت در عین مظلومیت ادامه دادند؛ استقامتی که اگر چنانچه با اقدام و عمل بیشتر مسئولان و دسترسی به امکانات و تجهیزات بیشتری همراه بود، می‌توانست در نتایج جنگ هم مؤثر بوده و به سقوط صدام منتهی شود.
در واقع، این حمایت و همراهی همه‌جانبه نظام استکبار به سردمداری آمریکای جنایتکار بود که موجب شد متجاوز از سقوط قطعی، جان به در برده و جنگ با پذیرش قطعنامه به پایان برسد. جالب اینکه همان‌گونه که شروع جنگ با توطئه آمریکایی‌ها و حمایت جبهه نفاق و اسلام آمریکایی همراه بود، در روزهای پایانی جنگ هم، آمریکایی‌ها به حمایت علنی از صدام پرداختند با تشدید تحریم‌ها و کاهش قیمت نفت، رژیم‌های مرتجع عربی و در رأس آن آل‌سعود را به کمک صدام آوردند و به دنبال جلوگیری از رقم خوردن نتیجه به نفع جمهوری اسلامی ایران شدند، اما با وجود تمام حمایت‌ها، صدام سرانجام با پذیرش عقب‌نشینی به مرزها و پذیرش قرارداد ۱۹۷۵ و با بر جا گذاشتن حدود یک میلیون کشته و زخمی و هزینه کردن ۳۷۵ میلیارد دلار ذخایر ارزی به علاوه رقمی کلان‌تر درآمدهای هشت ساله و استقراض از کشورهای عربی به هیچ‌‌یک از ادعاها، شعارها و بهانه‌های آغاز جنگ نرسید.
اما در این سو ملت بزرگ ایران گرچه مظلومیت‌ها و هزینه‌هایی متحمل شده بود، ولی دستاوردهایی چون تشکیل بسیج، شکل‌گیری صنعت دفاعی مستقل، الهام‌بخشی به مظلومان فلسطینی و لبنانی و کسب تجارب ارزشمند دفاعی برای سپاه و ارتش رقم خورده بود که پشتوانه قدرت ملی برای تداوم ایستادگی و مقاومت و دفاع از عزت ملی در برابر هر ظلم و تجاوز دیگر به شمار می‌آمد. شکست جنگ نیابتی امروز و فروپاشی جریان تروریستی ـ تکفیری داعش را باید حاصل قدرت برآمده از هشت سال دفاع مقدس دانست که البته باز دشمن با فشار و مذاکره قصد ایجاد رخنه و نفوذ برای ضربه زدن به پایه‌های هویتی آن، یعنی دین و انقلابی‌گری دارد؛ لذا پس از دفاع مقدس، دفاع همچنان باقی است و این بار نوبت جهاد کبیر است که اجازه بازگشت سلطه و پذیرش خواسته‌های استکبار را سلب کند. امروز جهاد اصغر جایش را به جهاد کبیر داده، اما لازمه آن مجاهدت و انقلابی‌گری است.