شیرین زارعپور / یکی از مهمترین وزارتخانههای کشور که مهد تعلیم و تربیت و اولین جایگاه ورود به عرصه اجتماع پس از هفت سال گذران در اجتماعی کوچکتر به نام خانواده است و اولین نهادی که پس از خانواده مسئولیت پراهمیت تربیت نیرو و نسل سلامت و بانشاط همراه با باورهای اسلامی و انقلابی را بر عهده دارد، آموزش و پرورش است. مدیریت این وزارتخانه به دلیل داشتن مسئولیتی خطیر و همینطور داشتن بیشترین مخاطب که شامل کادر آموزشی، دانشآموزان و اولیای آنها میباشد، دقت نظر خاصی را میطلبد و لازم است پیش از هر حرکت و تصمیمی تمام مصالح و مفاسد تصمیمگیریها، رصد شده و مورد توجه قرار گیرد.
کارگاه آموزشی چهار روزهای که از 31 مرداد تا سوم شهریور با همکاری یونیسف و آموزش و پرورش و با حضور دکتر ویل پارکس، نماینده یونیسف برگزار شد، نشان از نسخهپیچی تازه یونیسف برای این وزارتخانه دارد.
تمرکز این کارگاه بر روی واژه «برابری» بود. همان واژه آشنا و با بهانه چارهجوبی که ظرفیت مدارس را برای پایش و عملکرد مناسب برای دسترسی برابر به یادگیری برای کودکان عنوان میکند. پس از آن یعنی در همان هفته کارگاه آموزشی«شهر دوستدار کودک» با تأکید بر ایجاد دسترسی برابر و آموزش با کیفیت برای همه کودکان برگزار شد و در اختتامیه دکتر ویل پارکس، در سخنرانی خود تأکید کرد که اجرای مدارس دوستدار کودک در راستای آرمان چهارم توسعه پایدار در زمینه آموزش با کیفیت است، این در حالی است که پیش از این رئیس دفتر یونیسف ابراز نگرانی کرده بود که 80 درصد نوجوانان ایرانی راههای پیشگیری ایدز را نمیدانند و دقیقاً همین دغدغه از طرف یونیسف سبب شد تا آمارهای عجیبی را در رفع این نگرانی از سوی آموزش و پرورش شاهد باشیم. توزیع 400 هزار کتاب در کتابخانههای یازده استان کشور که طبق گزارش معاون تربیت بدنی و سلامت اداره کل آموزش و پرورش البرز، تنها در استان البرز 50 هزار جلد کتابچه پیشگیری از ایدز بین دانشآموزان دبیرستانی این استان و 5800 جلد در رودان توزیع شد و چینیان، مدیر کل دفتر سلامت آموزش و پرورش، درج مطلب تعریف ایدز در بخش آشنایی با بیماریها و در فصل هفتم کتاب علوم زیستی و بهداشت سال اول دبیرستان، برای دختران و پسران 13 ساله را مهمترین اتفاق در وزارت دانست.
هر آموزشی بر اساس نیاز مخاطب و جامعه صورت میگیرد، اما چند درصد مبتلا به ویروس ایدز در جامعه ما وجود دارد و آیا این نگاه غیر کارشناسی و همینطور غیرقانونی نوعی آموزش غیرمستقیم به اسم پیشگیری نیست؟ یک جریانسازی هوشمندانه برای مشغول ساختن جامعه به موارد غیرضروری و فراموشی مطالبهگری درباره سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و سبک زندگی اسلامی که اساساً جایی در آموزشهای وزارتخانه ندارد.
اما نگرانیهای یونیسف به اینجا ختم نمیشود؛ بلکه درباره دستگیری محمدباقر نمازی هم ابراز نگرانی عمیق از صندوق کودکان ملل متحد به گوش میرسد. بیش از شش ماه از دستگیری باقر نمازی کارمند سابق یونیسف نگذشته که یونیسف دوباره بیانیههایی مبنی بر نگرانی از بازداشت وی صادر کرده است.
پروژه نفوذ با سناریوهای متفاوت
باقر نمازی نامی آشنا در تاریخ سیاسی ایران پیش و پس از انقلاب است و ردّ پای او در حوزههای اقتصادی و سیاسی بسیاری به چشم میخورد. محمدباقر نمازی از سیاستمداران دوره پهلوی است و حکم استانداری خوزستان را زمانی از شاه پهلوی دریافت میکند که حادثه آتشسوزی سینما رکس آبادان در زمان استانداری او رخ میدهد. او تبعه ایرانی ـ آمریکایی از یک خاندان معروف یهودی، فعال در مافیای تجارت تریاک با یهودیان و ارتباط با لژهای فراماسونری است که در سال 1983 به آمریکا مهاجرت میکند و در دوران ریاست جمهوری هاشمی به ایران بازمیگردد و «آتیه بهار» و «همیاران غدا» را راهاندازی میکند. در کارنامه باقر نمازی عامل کلیدی شبکهسازی در ایران، پروژه براندازی با تشکیل مؤسسه «همیاران غدا» با حمایت موقوفه ملی دموکراسی و تمرکز همیاران بر فعالیت در حوزه حقوق کودکان و همچنین بر اجرای پروژههای مردمنهاد، تقویت برنامه تحدید نسل ایرانیان، ارتباطگیری با گری سیک، وودرو ویلسون، عضویت در پروژه گلف 2000، ارتباط با بنیاد فورد و مؤسسه نایاک به چشم میخورد.
نمازی از فعالان حوزه کودکان بوده و در این راه، مسیر زیادی را طی کرده است. استفاده از فرصتهایی مانند زلزله بم و مهندسی فضای زلزلهزده با وارد کردن «بهائیان» شیراز و تهران تحت پوشش تشکلهای خیریه تربیت شده به دست نمازی و سپرده شدن تعدادی کودک منطقه به تشکیلات بهائی (رهاورد مهر و دانش) و استفاده از همین تجربه در زلزله آذربایجان، چهره موفقی از وی برای رؤسای آمریکایی او ساخته است.
پروژه دیگر نمازی، «مونته سوری» است. در این پروژه مدیریت و نظارت بر مهدهای کودک از آموزش و پرورش گرفته شد و به بهزیستی سپرده شد و پس از آن هم به بخش خصوصی واگذار شد. مهدهای کودک آموزشدهنده و تقویتکننده رقص و موسیقی توسط سمنهای تشکیلات نمازی با مدیریت عروسش (همسر بابک نمازی) و فعال کردن عوامل بهائی در پروژه مونته سوری، توأم با آموزشی با نگاه فروید، از دیگر خوشخدمتیهای نمازی به یونیسف و اربابان غربیاش است.
حمایت از کودکان کار با هدایت ویژه و خاص همیاران غدا تحت عنوان «تلاشگران یاران همدل» صورت گرفت که کارگاههای متفاوتی با عنوان حمایت از این کودکان برگزار کرد که پس از دستگیری نمازی هم شروع به پروندهسازی از مسیر عواملشان در کمپین بینالمللی حقوق بشر بر ضد نظام صورت داده است.
حالا مونته سوری متوقف میشود و از کنار آن (فرهنگ صلح) سر درمیآورد و اکنون مدرسه دوستدار کودک با دلسوزی! یونیسف و تمرکز تازهای بر آموزش و پرورش، کلید خورده است!