موفقیت مستقیم نیست!
پیچی دارد به نام «شکست»
دوربرگردانی به نام «سردرگمی»
سرعت‌گیرهایی به نام «افکار منفی»
و چراغ قرمزهایی به نام «دشمنان»
اما اگر یدکی به نام «اراده» داشته باشید؛
موتوری به نام «استقامت»
و راننده‌ای به نام «خدا»
به جایی خواهید رسید که «موفقیت» نامیده می‌شود.
گاهی وقت‌ها باید یه نقطه بگذاری
باز شروع کنی، باز بخندی، باز بجنگی...
باز زمین بخوری و بلند شی و قوی‌تر برگردی
باید بری جلو تا به خود واقعیت برسی.
امام سجاد(ع) فرمود: «زمین کربلا، در روز رستاخیز، چون ستاره مرواریدی می‌درخشد و ندا می‌دهد که من زمین مقدس خدایم؛ زمینی پاک و مبارک که پیشوای شهیدان و سالار جوانان بهشت را در بر گرفته است.» (ادب‌الطف، ج 1، ص 236، به نقل از کامل‌الزیارات، ص 268) 
به بهانه رونمایی از تازه‌ترین فیلم عاشورایی سینمای ایران در جشنواره مقاومت
 مهدی امیدی/ فیلم «هیهات» تجربه جدید سینمای ایران در زمینه مفاهیم عاشورایی است. این فیلم، ساختاری متفاوت با فیلم‌های معمول و مرسوم دارد. به این معنا که حاصل کنار هم قرار گرفتن چهار فیلم کوتاه با مضامین مختلف، اما با یک موضوع محوری است؛ جریان تفکر عاشورایی در زندگی و جهان امروز. البته چهار فصل فیلم، یکدست نیستند و در آنها فراز و فرودها و قوت و ضعف‌هایی دیده می‌شود.
«هیهات» برای اولین بار در چهاردهمین جشنواره فیلم مقاومت به نمایش درآمد و با استقبال به نسبت خوبی هم از سوی مردم، هنرمندان و منتقدان در این جشنواره مواجه شد. این فیلم همچنین به طور عمومی در سینماهای کشور به نمایش درآمده است.
بی‌تردید عاشورا و جنبش انقلابی امام حسین(ع) زیربنای مقاومت بوده است. هم در دوران انقلاب اسلامی، هم در دوران دفاع مقدس، هم امروز در خاکریزهای جنگ‌های منطقه‌ای. آنچه پشتوانه همه دلاوری‌ها و پیروزی‌های ما بوده، خون و روح حسین(ع) بوده است؛ روحی که از مرزهای ما فراتر رفته و امروز در سوریه، عراق، بحرین، یمن، لبنان، فلسطین، افغانستان و ... رسوخ کرده است و عامل ایستادگی مظلومان در برابر ظالمان شده است. با توجه به این اهمیت، ادای دین سینمای ایران به واقعه کربلا تقریباًً هیچ است، به طوری که هنوز هم به مناسبت تاسوعا و عاشورا، فیلم «روز واقعه» گل سرسبد فیلم‌هایی است که در تلویزیون به نمایش در‌می‌آید. فیلم «رستاخیز» هم با صرف هزینه هنگفتی، اثر چندان دلپذیری در روایت قیام حسینی نیست و به دلیل مشکلات خاص خود همچنان پشت سد عدم مجوز اکران مانده است. البته، «مختارنامه» هم یک سریال عظیم و باشکوه محسوب می‌شود و طی پنج، شش سال اخیر به همین مناسبت به نمایش درآمده است. به همین دلیل، همه علاقه‌مندان و دغدغه‌مندان سینما منتظر بودند تا ببینند آیا فیلم «هیهات» می‌تواند این خلأ سنگین را پر کند یا خیر؟ 
فصل اول فیلم «هیهات» به کارگردانی دانش اقباشاوی، روایت یک جوان (با بازی حامد بهداد) است که قصد دارد مادرش را به زیارت کربلا ببرد؛ مادری که، پیر و فرتوت است و توان سفر ندارد. اما یک بار که کامیون انتقال ضریح حرم امام حسین(ع) از نزدیکی محل زندگی آنها می‌گذرد، پسر آن را می‌دزدد و نزد مادرش می‌آورد تا «آب دریا را اگر نتوان کشید / هم به قدر تشنگی باید چشید»! این بخش از فیلم، دارای جذابیت دراماتیک بالایی است؛ اما نمی‌تواند از نظر منطقی و عقلانی مخاطب خود را اقناع کند. 
اما بخش دوم و سوم فیلم فقط تصاویر زیبا و کارت پستالی را نمایش می‌دهد و فاقد داستان و محتوای تأمل‌برانگیز است. بخش دوم به کارگردانی هادی نائیجی، سعی در پیوند محرم با دفاع مقدس دارد. یک جانباز (با بازی حمید فرخ‌نژاد) پس از مرخص شدن از آسایشگاه و بازگشت به آبادان، مین‌زارهایی را می‌بیند که هنوز پاک‌سازی نشده‌اند و قربانی می‌گیرند. پس خودش دست به کار می‌شود و با یک ماشین خنثی‌سازی مین، به دل آتش و انفجار می‌زند. این بخش هم گرچه دارای مضمون محترم و خوبی است، اما بسیار ضعیف به آن پرداخته شده است. اپیزود سوم فیلم نیز به کارگردانی سیدروح‌الله حجازی، از کارگردانی قابل‌ قبولی برخوردار است و به نمایش تصاویر و نماهایی بکر و پرجاذبه از حاشیه حرم امام حسین(ع) در کربلا می‌پردازد، اما این بخش هم در همین حد باقی می‌ماند، به طوری که هیچ مفهوم به روز و مهمی ندارد. نهایت برداشتی که از این بخش می‌شود این است که خانواده‌های بی‌سرپرست و فقیر عراقی، بهتر است به جای گدایی از مردم، حاجت خود را از امام حسین(ع) بخواهند.
اما فصل آخر فیلم به کارگردانی «هادی مقدم‌دوست» یک خط‌شکنی ماهرانه و چشم‌نواز و دلپذیر از موضوع مغفول و مظلوم این روزهاست؛ مدافعان حرم. مقدم‌دوست برای این بخش، در زمانی اندک و کوتاه، هم به موضوع عاشورا می‌پردازد، هم دلدادگی آدم‌ها به حسین(ع) و کربلای او. هم مقاومت و رزم و نبرد با ظلم را نشان می‌دهد و هم شهادت در راه دفاع از حرم اسوه‌های کربلا را. البته در روایت این بخش از فیلم هم، به روز است و از دریچه شبکه‌های اجتماعی و ابزارهای مدرن و جدید ارتباط جمعی استفاده می‌کند؛ کاری که جذابیت فیلم را هم دوچندان کرده است.
در مجموع، «هیهات» به عنوان تجربه چهار کارگردان جوان و نوظهور سینمای ایران در حوزه نمایش دراماتیک مفاهیم عاشورایی، یک اتفاق مهم و ارزشمند محسوب می‌شود. به امید اینکه این گونه تجربیات دائم تکرار شوند؛ چرا که در این صورت، می‌توان شاهد فیلم‌های بهتری هم در این زمینه بود.

 حمیده رضایی/  این کاروان نیست که پیش می‌رود، حادثه است. این بیابان‌های داغ است که گام‌های کاروان را به دوش می‌کشد. این ظهر دم‌کرده بیابان‌های تفتیده اتفاق است که بر تن دقایق عرق کرده است. کاروان، آرام‌آرام با صدای زنگ شتران و شیهه اسبان رهسپار می‌شود. کربلا نفس‌نفس می‌زند و فرات تشنه‌تر از همیشه در خویش می‌جوشد و سر بر جداره‌ها می‌کوبد.
یک سو کعبه با حالتی محزون و سوی دیگر کربلا با سینه‌ای پاره‌پاره؛
این اولین و آخرین حجّی است که نیمه‌تمام به پرواز می‌انجامد.
کعبه در هیاهوی اشتیاق زائران روی پاشنه می‌چرخد و کاروان خورشید را بدرقه می‌کند.
سایه‌های دشمن شمشیر کشیده‌اند و انتقام را انتظار می‌کشند.
بیابان همچنان کاروان را با چشم‌هایی رنجور نگاه می‌کند.
آفتابِ غریبه، سخت‌تر می‌تابد و خاک، بی‌تاب‌تر می‌شود.
کاروان راهی شده است؛ راهیِ راهی که پایانش تصویری از آتش است و خون؛ تصویری از کبوتران بی‌بال و پروانه‌های سوخته؛ تصویری از خیمه‌های سوخته و کابوس کودکانِ بی‌پناه. هدف، نور است. چاره‌ای نیست؛ حج نیمه‌تمام رها شده است تا طوافی به مراتب گسترده‌تر انجام شود؛ طوافی حول محور شهادت.
بوی بهشت می‌وزد و کاروان را با خود می‌برد. نسیمی نیست، در هوایی سخت فشرده و پلک‌هایی بی‌تاب.
خورشید، راه را نشان می‌دهد و بهار، سراسیمه دنبال کاروان می‌رود.
تبِ تند بیابان، ریگزارها و شنزارهای داغ و تفتیده، آغوش فرو بسته کعبه و آغوشِ گشوده کربلا. این آغاز ماجرایی ست که پایان نخواهد داشت.
نفسی باقی نیست تا فریادی برآورم از جگر، شفق از همیشه با چشم‌هایی ملتهب، واقعه را بر چهره چنگ می‌زند؛ «لبیک... اللهم لبیک...» شهادت، روبه‌روی دقایق نفس می‌زند.

درد عشق
شبی که دیده خود پرستاره می‌کردم
برای غربت دل فکر چاره می‌کردم
به دانه‌های چو تسبیح اشک در دستم
برای آمدنت استخاره می‌کردم
اگر نشد که دوباره به پای تو افتم
سلام بر تو ز دارالاماره می‌کردم
من از محله آهنگران بی‌احساس
گذر نمودم و دل پرشراره می‌کردم
یکی سفارش تیر سه‌شعبه‌ای می‌داد
و ان یکاد نذر شیرخواره می‌کردم
غریب‌تر ز دلم روزگار چون می‌خواست
به کودکان غریبم اشاره می‌کردم
علی ناظمی


سر کوی تو
ز بس در گلو عقده دارد دلم
به زانوی غم سر گذارد دلم
چنان داغدار توام روز و شب
که خونابه از دیده بارد دلم
تو را ای خدایی‌ترین آرزو
به دست خدا می‌سپارد دلم
تو رفتی ولی یاد تو ماندنی است
پس از تو چنین می‌نگارد دلم
اسیرم اسیر غم عشق تو
سر کوی تو خانه دارد دلم
عباس براتی‌پور


ساده نیست
از زمین تا آسمان، خورشید چیدن ساده نیست
گرچه بی‌اذن خدا، حتی پریدن ساده نیست
همنشینی با امام عشق، اوج بودن است
زندگی بعد از شهید حق گزیدن، ساده نیست
آه! می‌فهمم که بی‌اصغر چه حالی داشتی
کودک شش‌ماهه روی نیزه دیدن، ساده نیست
مرد می‌خواهد بفهمد معنی این درد را
از دیار شام تا کوفه دویدن، ساده نیست
عشق یعنی اینکه بعد از یار خود یک سال... نه
باورش سخت است... این‌گونه تکیدن، ساده نیست
باورش سخت است آنچه دیدی و آنجا گذشت
نیزه‌ها؟ تیر سه‌شعبه؟ نه! شنیدن ساده نیست!
امیر مرزبان

 پرویز پرستویی: «قاسم سلیمانی» فرا زمینی است
پرویز پرستویی به ستایش از فرمانده سپاه قدس پرداخت.
این بازیگر سینما و تلویزیون، با اشاره به تماشای فیلم «بادیگارد» با حضور فرمانده نیروی قدس سپاه، در گفت‌وگو با مجله ویدئویی «تی‌وی‌پلاس» گفت: «در یک اکران خصوصی ایشان (قاسم سلیمانی) تشریف آوردند و فیلم (بادیگارد) را در کنار هم دیدیم و خیلی لذت بردند از فیلم و من هم واقعاً از ایشان لذت بردم.» 
وی افزود: «متأسفانه گاهی در فضای مجازی قضاوت‌هایی می‌کنیم. من اصلاً وارد این بحث که ما با سوریه چه کار داریم نمی‌شوم، بحث من سر شخصیت خود این آدم است. این هم که الآن کجای این جهان است و چگونه آوازه جهان شده است، من می‌گویم بی‌دلیل نیست؛ چون از نزدیک با ایشان برخورد کردم.»  پرستویی تصریح کرد: «می‌دانم که گفتن این حرف‌ها برایم خیلی گران تمام می‌شود، اما اصلاً برایم مهم نیست، من آن چیزی را که می‌بینم و می‌فهمم به زبان می‌آورم. به اعتقاد من سردار سلیمانی اصلاً روی زمین نیست. خیلی وجود می‌خواهد، جرئت می‌خواهد، شهامت می‌خواهد اینکه شما (مانند سردار سلیمانی) از همه چیزتان بگذرید.»


آیین بزرگداشت موسوی گرمارودی برگزار شد
آیین پاسداشت استاد سیدعلی موسوی‌گرمارودی در سازمان هنری رسانه‌ای اوج برگزار شد.
در این مراسم، شخصیت‌هایی چون غلامعلی حداد عادل، مهدی چمران، نمایندگان بیوت آیت‌الله العظمی سیستانی و آیت‌الله سبحانی، آیت‌الله دکتر مهدوی‌راد، حجت‌الاسلام والمسلمین فلاح‌زاده، مجتبی رحماندوست، محسن مؤمنی شریف، مرتضی امیری اسفندقه، علیرضا قزوه، مصطفی محدثی‌خراسانی، فاضل نظری، سعید حدادیان، عباس براتی‌پور، محمدجواد محبت، جواد محقق، محمدمهدی سیار و ... حضور داشتند. در ابتدای این مراسم آیت‌الله مهدوی‌راد، موسوی‌گرمارودی را یکی از «عزیزترین خردمندان روزگار» دانست و غلامعلی حدادعادل نیز وی را «یک درخت برومند ریشه‌دار» توصیف کرد که در ادب و عرفان و دین ریشه داشته و شاخ و برگ آن به آسمان سر می‌ساید. مهدی چمران هم از خاطره اولین آشنایی خود با گرمارودی  موقع شعرخوانی وی در مجالس تفسیر قرآن آیت‌الله طالقانی در قبل از انقلاب سخن گفت. آیت‌الله سبحانی نیز در پیامی به این مراسم اعلام کرد: «استفاده از توان علمی و قریحه شاعری در راه ترویج مکتب اهل بیت(ع) و پاسداشت ارزش‌های اخلاقی و نظام اسلامی مهم‌ترین ویژگی گرمارودی است.»

کتاب زندگی شهید 
حسن شاطری رونمایی شد
آیین رونمایی از کتاب «معمار محبت» با محوریت شخصیت شهید حسن شاطری با حضور شخصیت‌های جهادی لبنان و فلسطین در فرهنگسرای شفق برگزار شد.
شیخ علی ظاهر، از مسئولان حزب‌الله لبنان گفت: «شهید شاطری هیچ وقت خسته نبود و کلمه خسته و خواب را نمی‌شناخت. به نظرم دیگر داشت برای شهید شاطری دیر می‌شد و خدا به او گفت شما بفرما بیا پیش ما!»
حجت‌الاسلام روح‌الله حسینیان و سردار احمدی‌مقدم هم در این مراسم سخنرانی کردند. گفتنی است، سرداران فضلی، رادان، کمانی و نماینده جنبش امل فلسطین در این برنامه حضور داشتند.


بادیگارد به افغانستان
 رسید
جدیدترین ساخته ابراهیم حاتمی‌کیا پس از اکران موفق در داخل مرزها و اکران‌های بین‌المللی، در جدیدترین اکران بین‌المللی خود در کشور افغانستان به نمایش درآمد.
فیلم «بادیگارد» جمعه 9 مهر در سینما خانواده نمارسانه افغانستان به نمایش درآمد.
گفتنی است، فیلم سینمایی بادیگارد تاکنون در کشورهایی، نظیر کانادا، استرالیا، انگلستان، سوریه و لبنان اکران شده و قرار است در کشورهایی، نظیر آلمان نیز به نمایش درآید. بادیگارد آخرین ساخته حاتمی‌کیا است که در ردیف فیلم‌های انقلاب اسلامی و دفاع مقدس قرار می‌گیرد که در نگاهی نو به موضوع حفاظت از شخصیت‌های نظام می‌پردازد.

بازیگر جوان سینما و تلویزیون دوست دارد مدافع حرم باشد
ارسلان قاسمی، بازیگر جوان سینما و تلویزیون در گفت‌وگو با دفاع پرس اظهار داشت: «مدافعان حرم، بدون وابستگی به تعلقات دنیوی یا تبعیت از جناح خاصی برای دفاع از عقاید ما به سوریه رفتند. این عمل آنها ستودنی است. حمایت از این بزرگواران را وظیفه خودم می‌دانم.»
وی تصریح کرد: «اگر کاری برای من در نظر گرفته باشند، راغب هستم که به جمع مدافعان حرم بپیوندم. معتقدم که همه ما می‌توانیم یک مدافع حرم باشیم. یک هنرمند با هنری که دارد، می‌تواند ارادت خود را به ساحت حضرت زینب(س) ابراز کند.» قاسمی افزود: «با خانواده‌های مدافعان حرم نیز در ارتباط هستم. برای نمونه، مسعود فرزانه، فرزند شهید مدافع حرم از دوستان خوب من است.» 

100 هزار نفر عضو بسیج هنرمندان کشور هستند
رئیس سازمان بسیج هنرمندان کشور گفت: «تعداد زیادی بالغ بر 100 هزار نفر از هنرمندان کشور به عضویت سازمان بسیج هنرمندان درآمده‌اند.»
غلامرضا منتظری که در جریان دیدار خود با نماینده ولی‌فقیه در استان چهار محال و بختیاری و امام جمعه شهرکرد سخن می‌گفت، افزود: «این هنرمندان در قالب انجمن و کانون هنری ادبی فعالیت خود را در رشته‌های مختلف انجام می‌دهند.»
وی در ادامه گفت: «شعار راهبردی این سازمان تحقق منویات رهبر معظم انقلاب برای تولید هنر تعالی است و این شبکه هنری ارزشی می‌تواند در تغییر موازنه هنری و ادبی کشور به نفع کفه ترازوی انقلاب، نقش مهمی داشته باشد.»



 حسین کارگر/ امسال هم اصلی‌ترین برنامه صداوسیما برای بزرگداشت محرم و عاشورای حسینی پخش تصاویر عزاداری مردم و آیین‌های سوگواری است. شبکه «شما» در این زمینه پیشتاز است. شاید در نگاه اول، این نوع برنامه‌ها، دم دستی به نظر برسد؛ اما به واقع، آیین‌های عاشورایی مملو از ارزش‌های هنری و دراماتیک است. طی سال‌های اخیر، متأسفانه به دلیل کاهش بودجه صداوسیما و عدم کمک مالی دولت به رسانه ملی، ساخت آثار تاریخی ـ مذهبی در عمل تعطیل شده است. این در حالی است که پرمخاطب‌ترین برنامه‌های تلویزیون ما، این گونه سریال‌ها بوده‌اند؛ اما در نبود تولیدات جدید مناسبتی، تماشایی‌ترین برنامه تلویزیون در دهه اول محرم و به ویژه در تاسوعا و عاشورا، گزیده تصاویر مستند و زنده از آیین‌های عاشورایی است. تصاویری که افزون بر زیبایی و شور عاطفی و اعتقادی، سرشار از نمودهای فرهنگی و اجتماعی هستند. گردهمایی انسان‌هایی از طیف‌های مختلف اجتماعی و با رسوم گوناگون در یک زمان و در نقاط مختلفی از کشور که همه خود را به یک منبع والا وصل می‌کنند، نمایشی عظیم، دراماتیک و پر از حماسه است که خالقان اصلی آن، خود مردم هستند. به همین دلیل در این ایام، به جای اینکه صداوسیما برای مردم خوراک فرهنگی تهیه کند، مردم رسانه ملی را تأمین کردند و صداوسیما را مخاطب خود قرار دادند.
مهم‌ترین دلیل حضور پرشور مردم در آیین‌های عاشورایی ـ از هیئت‌ها و دسته‌ها گرفته تا برنامه‌هایی مانند تعزیه‌خوانی ـ همسان بودن این آیین‌ها با روح ملی (در حالت کلی) و روح قومی (در حالت جزئی) است. تفاوت اصلی بسیاری از رسانه‌های ما با آیین‌های عاشورایی هم همین است. به همین دلیل این آیین‌ها تا این حد محبوبیت داشته و با استقبال مردمی روبه‌رو هستند؛ اما بیشتر فیلم‌های ما و حجم زیادی از برنامه‌های تلویزیونی ما به معنای واقعی کلمه مخاطب ندارند. اندک مخاطب‌های محصولات سینمایی و تلویزیونی ما هم پس از تماشای این آثار، بلافاصله آنها را فراموش می‌کنند؛ چون بین فیلم‌ها و برخی از محصولات تلویزیونی ما و روح ملی و قومی مردم سرزمین ما تفاوت از زمین تا آسمان است.
یکی از منابع غنی برای پویایی سینما و رسانه ملی ما بهره گرفتن از همین آیین‌هاست. بی‌تردید، اگر عزاداری زیبا و هنرمندانه مردم یزد در «هیئت باغ گندم» یا خیل باشکوه و عظیم عزاداران در میدان انقلاب زنجان یا آیین‌های حماسی مردم بوشهر و سایر نقاط کشورمان به تصویر کشیده شود، با استقبال مخاطب‌ جهانی روبه‌رو خواهد شد. عظمت این هیئت‌ها که در شهرستان‌ها و روستاها به وفور یافت می‌شوند، چشم مشتاق و کنجکاو مردم جهان را به خود خیره خواهد کرد؛ هیئت‌هایی که خود به تنهایی شمایل یک اثر هنری تمام‌عیار و فاخر را دارند. 
هنرمندان و فعالان رسانه‌ای ما ـ به ویژه مدیران فرهنگی و رسانه‌ای ـ نیازمند بازگشت و مطالعه‌ای دوباره در زمینه و آیین‌های بومی سرزمین خویش هستند. شاید شناخت عمیق دلایل استقبال پرشور مردم از آیین‌های عاشورایی بتواند راه‌گشای بسیاری از بن‌بست‌های ما در عرصه‌های مختلف رسانه‌ای باشد.

حضرت عشق سلام!
سائلی جوینده‌ام
آوازه کرامات‌تان مرا به پشت این در کشانده
از شما چه پنهان، وصف حاتم‌بخشی‌های‌تان به آمدن ترغیبم کرد
از فراموشخانه دنیا آمده‌ام
همان جا که آدم‌هایش شب و روزشان را گم کرده‌اند
همان جا که پرده‌های رنگینِ‌‌ غفلت قماش‌خانه‌هایش متری خداتومان به فروش می‌رسد
همان جا که قُوت شبانه یتیمانش شکم‌هایی را فربه ساخته است
همان دیار که بازارش را جوفروشان گندم‌نما قرق کرده‌اند
همان جا که شرافت را به ثمن بخس به حراج گذاشته‌اند
و آب و رنگ‌ها را به قیمت جان عزیزان‌شان معامله می‌کنند
از پیش کسانی می‌آیم که تعلق خاطرها، خاطرشان را مکدّر ساخته
آنها که وارستگی‌های دیروزشان را با وابستگی‌های امروز تاخت زده‌اند
همان‌ها که انصاف‌شان را آفت ‌زده
و معرفت‌های‌شان نم کشیده است
خسته‌ام مولا جان، دق‌البابم را جواب می‌دهی؟
می‌خواهم در جوار شما باشم
باشد که به یمن این تقرّب دیده از دنیا برگیرم...