«چاک گراسلی» سناتور ارشد آمریکایی گفت: رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی عاملان اصلی ترور رفیق حریری، نخست‌وزیر اسبق لبنان در سال ۲۰۰۵ هستند. برخی اسناد که به تازگی کشف شده، نشان می‎دهد رژیم صهیونیستی عامل اصلی اجرای عملیات ترور رفیق حریری نخست‌وزیر سابق لبنان بوده و این ترور با کمک عربستان سعودی انجام شده است.
 قاسم غفوري/ سوریه و یمن همچنان از جمله کشورهایی هستند که در کانون توجهات جهانی قرار دارند؛ به گونه‌ای که حتی قدیمی‌ترین و اصلی‌ترین مسئله منطقه، یعنی فلسطین در حاشیه قرار گرفته است. این روزها تحولات سوریه را در دو بعد سیاسی و نظامی می‌توان تقسیم کرد. در حوزه نظامی ادامه عملیات‌های ارتش سوریه و متحدانش در برابر گروه‌های تروریستی و البته اقدامات حمایتی آمریکا و شرکای منطقه‌ای آن از تروریست‌ها مطرح است و در حوزه سیاسی بیشتر اقدامات در قالب تحرکات بین‌المللی است. پس از توقف مذاکرات ژنو میان نظام سوریه و معارضان، اکنون تحرکات در سطح کشورهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای و البته با محوریت روسیه و آمریکا در جریان است؛ نشست لوزان نمودی از این مذاکرات است. پس از آن آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان از برگزاری نشستی در لندن با محوریت سوریه خبر دادند.
در حوزه یمن نیز در حالی ۲۰ ماه از تجاوز گسترده ائتلاف آمریکایی ـ سعودی به این کشور می‌گذرد که در اقدامی تأمل‌برانگیز، آمریکا رسماً وارد عرصه جنگ شده و رزم‌ناوهایش به بمباران یمن پرداخته‌اند.
بسیاری از ناظران سیاسی معتقدند، بخشی از این تحرکات به اهداف منطقه‌ای آمریکا، از جمله در یمن معطوف است. آمریکا می‌داند که روند تحولات، یعنی تشکیل دولت مردمی و آزاد در یمن برهم‌زننده معادلات و اهداف آمریکا در منطقه و یمن خواهد بود. بر اساس این، آمریکا که از توان ائتلاف سعودی در سرکوب یمن ناامید شده، خود مستقیم وارد این جنگ شده است تا شاید بتواند مانع از تشکیل دولت ملی در یمن شود. آمریکا که در آستانه انتخابات قرار دارد، با این اقدامات از یک سو به دنبال قدرت‌نمایی و نمایش اقتدار خود است تا رأی طالبان اقتدار آمریکا را کسب کند و از سوی دیگر به دنبال نمایش توان دموکرات‌ها در حمایت از متحدان‌شان، از جمله سعودی است. نمود عینی این امر را می‌توان در تحرکات صورت گرفته در حمایت از رژیم صهیونیستی و اعلام افزایش کمک‌های آمریکا به این رژیم تا سقف ۳۸ میلیارد دلار دید. سران آمریکا که در عرصه داخلی کارکرد چندانی ندارند، برآنند تا با این تحرکات به پیروزی در انتخابات دست یابند. 
مجموع این تحولات در سوریه و یمن در حالی صورت می‌گیرد که یک نکته مهم در ورای آن مشاهده می‌شود و آن، ورود تمام‌قد فرانسه و انگلیس به این عرصه‌هاست. کشورهایی که تاکنون به صورت حاشیه‌ای یا در نقشی کم‌رنگ حضور داشتند، اکنون به محور تحرکات سیاسی و نظامی مبدل شده‌اند. درباره یمن، آنها اقدامات گسترده‌ای برای آنچه برقراری آتش‌بس می‌نامند، صورت داده و حتی از طرح‌هایی در شورای امنیت سخن گفته‌اند. البته ناگفته نماند که آنها همزمان از فروش تسلیحات به سعودی و حاضران در جنگ یمن خبر داده‌اند. اتهام‌زنی به ایران و تکرار ادعاهای ائتلاف آمریکایی ـ سعودی مبنی بر کمک‌های نظامی ایران به یمن، بعد دیگر این تحرکات است که همواره بدون سند و مدرک مطرح شده و جنبه فضاسازی رسانه‌ای و تبلیغاتی دارد. درباره سوریه نیز اولاند، رئیس‌جمهور فرانسه اعلام کرده است، کشورش هرگز فشارهای خود بر مسکو در زمینه سوریه را کم نخواهد کرد. فرانسه بر مخالفت با نظام سوریه و اقدامات متحدانش تأکید کرده و گزارش‌های منتشر شده از ارسال تسلیحات فرانسوی برای تروریست‌ها در حلب حکایت دارد. ‌ 
برخی ناظران سیاسی معتقدند، انگلیس و فرانسه نیز مانند بسیاری از دشمنان سوریه و یمن، روند کنونی تحولات این کشورها را برابر با شکست کامل خود می‌دانند؛ در حالی که گروه‌های تروریستی و متحدان منطقه‌ای آنها نیز توان مقابله با این روند را ندارند. در این شرایط آنها، مانند آمریکا گزینه‌ای جز ورود مستقیم به عرصه سوریه ندارند تا شاید از شکست نهایی خود جلوگیری کنند. 
نکته دیگر آنکه آمریکا برای فشار بر روسیه به دنبال یارگیری جهانی است و ورود کشورهای اروپایی نیز در این چارچوب قرار دارد؛ از همین رو اتحادیه از آمادگی برای تحریم جدید روسیه سخن گفته است. در رفتار اروپا و آمریکا نوعی تقسیم کار مشاهده می‌شود؛ چنانکه آمریکا مستقیماً وارد نبرد یمن شده است و سوریه را به انگلیس و فرانسه واگذار کرده تا شاید با اعمال فشار در هر دو جبهه بتوانند ایران و روسیه را به باج‌دهی و عقب‌نشینی از مواضع خود در قبال سوریه و یمن وادار کنند. آمریکا در هفته‌های آتی درگیر امور انتخاباتی است؛ در حالی که از یک سو اوباما می‌خواهد وانمود کند که وارد مناقشات نظامی جهان نمی‌شود و صرفاً برای حمایت از متحدانش اقدامات محدود، مانند موشک‌باران یمن از سوی ناوچه‌های رزمی‌اش را انجام می‌دهد و از سوی دیگر شرایط انتخابات آمریکا چنان سنگین و ابهام‌برانگیز شده که کاخ سفید برای پیروزی کلینتون، متحد خود در برابر ترامپ جمهوریخواه، گزینه‌ای جز ورود تمام‌قد به انتخابات ندارد. در این شرایط آمریکا، پرونده‌های مهمی همچون یمن و سوریه را که می‌تواند در روند انتخابات تأثیرگذار باشد، به انگلیس و فرانسه واگذار کرده تا مجری طرح‌هایش علیه این کشورها باشند. 
در این میان یک اصل مهم وجود دارد و آن، اینکه انگلیس و فرانسه به دنبال جلب نظر شرکای منطقه‌ای خود هستند؛ به گونه‌ای که با ادعای اقدام در سوریه و یمن به سرکیسه کردن کشورهای عربی و خوش‌خدمتی برای رژیم صهیونیستی بپردازند. به هر تقدیر، ورود انگلیس و فرانسه به عرصه سوریه نه از روی قدرت، بلکه برگرفته از نقطه ضعف آنان است و برای فرار از شکست به اجبار خود وارد میدان شده‌اند؛ در حالی که روند تحولات نشان‌دهنده ناتوانی آنان برای فرار از این وضعیت است. آمریکا و متحدانش، نظیر فرانسه و انگلیس که تمام برگه‌های خود را از دست رفته می‌بینند، با ورود تمام‌قد به عرصه بحران‌سازی برآنند تا با کشاندن جهان به عرصه جنگی تمام‌عیار، جامعه جهانی را به باج‌دهی وادار کنند؛ هر چند که روند تحولات به ویژه دستاوردهای گسترده یمن و سوریه در مبارزه با تروریست‌ها و متجاوزان، این طراحی را با ابهامات و ناکامی‌های بزرگی همراه کرده است. 

 ایران خلیج‌فارس را برای ناوهای آمریکایی ناامن کرده است
خبرگزاری فارس: اندیشکده «امریکن اینتر پرایز» در گزارشی با موضوع تشدید تنش دریایی میان ایران و آمریکا، نوشته است خلیج فارس در حال تبدیل شدن به محلی ناامن برای ناوهای آمریکایی است. در آینده توان نظارتی و ردیابی ایران بیش از پیش تقویت خواهد شد. در نتیجه، هر چند «تجهیزات دریایی ایالات متحده همچنان می‌توانند در صورت نیاز خارج از خلیج فارس عملکردی مؤثر داشته باشند؛ اما منطقه امن آنها مدام بیش از پیش به سمت اقیانوس هند به عقب رانده می‌شود.» در این گزارش آمده است: «در گذشته، رویارویی‌های تهاجمی سپاه پاسداران با کشتی‌های ایالات متحده در خلیج‌فارس، ناشی از دکترین بازدارندگی دفاعی ایران بود. اگر حالا ایران موضعش در منطقه را براساس شیوه‌های «آفندی» و «پدافندی» در نظر گرفته باشد، واشنگتن باید منتظر مجموعه جدیدی از رفتارهایی از جانب نیروی دریایی ایران باشد که قابلیت تنش‌آفرینی را دارند.»
 ادعای واشنگتن درباره احترام!
خبرگزاری تسنیم: «مارک تونر» سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در توضیح علت به کار رفتن عبارات محترمانه در بیانیه‌های مرتبط با ایران با وجود تقابل ایرانیان و طرفداران‌شان با نیروهای آمریکایی گفت: «فقط بخشی از حاکمیت ایران به ما احترام نمی‌گذارد.» تونر ادعا کرد: «ابتدا بگویم که ایران تعهد داده است برای تعیین محل آقای لوینسون با ما همکاری کنند که البته به این تعهد پایبند نبوده‌اند.» سخنگوی وزارت خارجه آمریکا درباره اینکه چه کسی به آمریکایی‌ها قول همکاری در این زمینه را داده است، چیزی نگفت. وی ادامه داد: «فقط بخشی از حاکمیت ایران به ما احترام نمی‌گذارد.» تونر در این زمینه گفت: «ایرانی‌ها بدانند که با رفتار و برخی اعمال خود بر اعتماد شرکت‌های سرمایه‌گذاری بین‌المللی تأثیر منفی می‌گذارند و حقیقت این است.»
  رفتارهای ایران با توجه به امتیازهای آمریکا تعجب‌آور است!
خبرگزاری باشگاه خبرنگاران: «جان مک‌کین» سناتور جمهوریخواه ایالت آریزونای آمریکا به انتشار فیلم ویدئویی از یک تبعه آمریکایی دستگیر شده در ایران واکنش نشان داد. در فیلم به نمایش درآمده «سیامک نمازی»، تبعه آمریکایی دستگیر شده در ایران با گذرنامه آمریکایی و کارت شناسایی در اتاقی نشان داده شده است. جان مک‌کین در واکنش به این فیلم گفت: «این تصاویر بخشی از ارعاب آمریکا از سوی ایران است که با رویکرد دولت اوباما در رسیدن توافق اتمی با این کشور و رفع تحریم‌ها ایجاد شد.» وی افزود: «با توجه به امتیازهای بی‌شمار اوباما به ایران که به توافق خطرناک منجر شد، ادامه چنین رفتاری به شدت تعجب‌آور است.» وی در ادامه با انتقاد مجدد از انتقال ۷/۱ میلیارد دلار از سوی کاخ سفید به ایران، گفت: این پول بین متحدان ایران در خاورمیانه، چون رژیم سوریه و حوثی‌های یمنی که مخالف آمریکا هستند، سرمایه‌گذاری می‌شود.
اختلاف‌نظر کلینتون و اوباما درباره ایران 
خبرگزاری فارس: ایمیل‌های تازه افشا شده هیلاری کلینتون، نامزد دموکرات انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا نشان می‌دهد، وی هنگام حضور در وزارت خارجه در سال ۲۰۱۳، با باراک اوباما، رئیس‌جمهور آمریکا اختلافاتی درباره ایران داشته است. براساس این ایمیل‌ها، یک ماه پس از تماس تلفنی اوباما و حسن روحانی، رئیس‌جمهور ایران در سال ۲۰۱۳، کلینتون که در آن زمان وزیر خارجه آمریکا بوده، این ادعا را مطرح کرده است که روحانی برآمده از انتخاباتی غیرآزاد بوده است. وی افزود: «فکر نمی‌کنم هیچ‌کس نباید توهمی درباره انگیزه رهبران ایران داشته باشد. چیزی که آنها در واقع به دنبال انجام آن هستند، رفع تحریم‌ها و اعطای کمترین امتیازات ممکن برای کاهش تحریم‌هاست.»

  علی تتماج / پس از به قدرت رسیدن السیسی در مصر و دیدارهای مکرر مقامات مصری و سعودی، این تصور وجود داشت که پیوندی همه‌جانبه میان دو طرف ایجاد شود، چنانکه حتی السیسی رئیس‌جمهور مصر امنیت خلیج فارس را امنیت مصر دانست. تشکیل ارتش واحد عربی نیز از پروژه‌های مشترک میان دو طرف بود. با وجود مدت‌ها تعاملات گسترده روندی قابل توجه در مناسبات دو کشور مشاهده می‌شود که با ساختارهای گذشته مغایر است. در تحولاتی تأمل‌برانگیز تنش‌ها میان مصر و عربستان شدت گرفته است، به گونه‌ای که هر یک از دو طرف به دنبال افزایش فشارها و حتی تقابل آشکار و نهان با طرف مقابل است. مصر به قطعنامه روس‌ها درباره سوریه رأی مثبت داد و این هم به آتش اختلافات افزود. السیسی رئیس‌جمهور مصر سرانجام به اعتراضات و انتقادات سعودی‌ها از همراهی نکردن کامل وی با سیاست‌های خاورمیانه‌ای ریاض واکنش نشان داد و گفت که مایل نیست در نابودی دیگر کشورها سهیم باشد. در همین حال برخی از منابع خبری اعلام کردند هیئتی عالی‌رتبه از دولت سوریه با هدف رایزنی درباره حل‌وفصل بحران این کشور در سفری چند ساعته وارد قاهره شد. به گفته این منبع برخی از اعضای سازمان اطلاعات نظامی مصر به استقبال این هیئت رفتند.
در این میان در اقدامی نادر، روزنامه مصری الوطن در ضدیت با عربستان، نوشت که این کشور از گروه‌های تروریستی، به ویژه جبهه النصره در سوریه و یمن حمایت مالی و نظامی می‌کند. شبکه روداو نت نیز به نقل از یک مقام دولتی مصر گفته است که این کشور قصد دارد در پی تحریم نفتی عربستان، ماهیانه ۲۰۰ هزار بشکه نفت دیگر از عراق بخرد تا میزان واردات نفت مصر از عراق به یک میلیون بشکه در ماه برسد. مصری‌ها این اقدام را برای جبران نیازهای بازار و همچنین رفع کمبودهای ناشی از توقف صادرات نفت سعودی به مصر انجام داده‌اند. همچنین ارتش مصر اعلام کرده که میزبان اولین حضور خارجی تنها ناو هواپیمابر روسیه خواهد بود و با روس‌ها رزمایش مشترک نظامی برگزار می‌کند.
همزمان با این تحرکات در حوزه سعودی نیز در اقدامی تأمل‌برانگیز وزرای خارجه عربستان و ترکیه دیدار کردند و در پی دیدار وزرای خارجه ترکیه و عربستان، شورای همکاری خلیج فارس سازمان گولن را تروریستی اعلام کرد. همچنین «احمد قطان» سفیر عربستان در قاهره، بدون هیچ‌گونه توضیحی، محل خدمتش را به مقصد ریاض ترک کرد.
این روند در حالی صورت گرفته که نشریه فلسطینی المنار به نقل از منابع دیپلماتیک فاش کرد که نشست‌های محرمانه‌ای میان قطر، عربستان و امارات برای محاصره مصر و ضربه زدن به اقتصاد و امنیت این کشور برگزار شده و تصمیماتی اتخاذ شده است. 
با توجه به روابط گذشته دو کشور این سؤال مطرح است که چرا مصر در مسیر مخالف با خواسته‌های سعودی گام برمی‌دارد؟ مجموع این تحولات میان دو کشور در حالی روی داده که مصر حمایت‌های بسیاری از عربستان داشته و حتی برخی از جزایر را نیز به آن واگذار کرده است، اما اکنون از خیانت‌های سعودی، از جمله حمایتش از اخوان و رویکردش به ترکیه (به عنوان دشمن مصر) زخم خورده است. عربستان با این اقدام نشان داد که شریک مطمئنی نیست و به دوستان خود نیز خیانت می‌کند. نکته دیگر آنکه تروریسم‌پروری سعودی هزینه‌های انسانی و مالی و امنیتی بسیاری برای مصر داشته و قاهره به این نتیجه رسیده که دوری از سعودی راه پایان این وضعیت است. مصر بر اساس رویکرد عقلانی مانند بسیاری از کشورها به سمت سوریه سوق یافته که رأی مثبت به قطعنامه روسیه در شورای امنیت و سخنان السیسی در باب اینکه حاضر به نابودی کشوری نیست در همین راستا است. به عبارتی دیگر، مصر که زمانی محور اصلی جهان عرب بود، احساس می‌کند که با رویکرد به سعودی و شریک شدن در جنایاتش نه تنها این موقعیت را باز نیافته، بلکه در حال تبدیل شدن به کشوری حقیر در میان سایر کشورهای عربی و حتی منفور جهانیان است. بر این اساس دوری از سعودی را بهترین گزینه برای گرفتار نشدن در این وضعیت دانسته و تلاش دارد با رویکردی مستقل بر اساس منافع و امنیت ملی خود تصمیم بگیرد که استمرار این روند می‌تواند احیاگر نقش محوری مصر در معادلات عربی و منطقه‌ای باشد که قطعاً بالابرنده حمایت‌های مردم مصر از السیسی نیز خواهد بود. 

 سازمان ملل: عدم مسئولیت‌پذیری
بر اساس منشور و اساسنامه ملل متحد سازمان ملل باید برای نجات بشریت و جلوگیری از نسل‌کشی تمام ابزارها و امکانات خود را به کار گیرد، حال آنکه این سازمان تاکنون هیچ اقدامی در این عرصه صورت نداده که نمود عینی آن را در غزه می‌توان مشاهده کرد. 80 سازمان محلی و مردم‌نهاد و حقوق بشری نسبت به وخیم شدن اوضاع انسانی در باریکه غزه هشدار داده‌اند. این سازمان‌ها طی بیانیه‌ای به سازمان ملل هشدار داده‌اند که اوضاع انسانی در باریکه غزه به طور خطرناکی وخیم‌تر شده است، به گونه‌ای که میزان بیکاری به حدود 42 درصد رسیده است و حدود 65 درصد از ساکنان این منطقه زیر خط فقر و 38 درصد نیز در فقر مطلق به سر می‌برند. در این بیانیه آمده است: «حدود 80 درصد ساکنان این منطقه نیز به کمک‌های بشردوستانه متکی هستند. ادامه محاصره غیرقانونی و غیرانسانی باریکه غزه به دست نیروهای اشغالگر رژیم صهیونیستی که از ۹ سال پیش تاکنون جریان دارد، باعث وخامت اوضاع در این منطقه شده است.»
فرانسه : تشدید اسلام‌ستیزی 
اسلام‌ستیزی سران فرانسه هر روز ابعاد گسترده‌تری به خود می‌گیرد و حتی آشکارا نفرت خود را از اسلام اعلام می‌کنند، چنانکه «فرانسوا اولاند» رئیس‌جمهور فرانسه به نویسندگان کتابی که به تازگی چاپ شده است، گفته است: «فرانسه با اسلام مشکل دارد.» اولاند مدعی شده است: «این صحت دارد که با اسلام مشکل داریم. تردیدی در این زمینه وجود ندارد. اینکه اسلام یک مشکل است، از این نظر نیست که یک دین خطرناک است؛ بلکه به این دلیل است که می‌خواهد خود را به عنوان دین جمهوری (فرانسه) مورد تأیید قرار دهد.» اسلام‌ستیزی سران فرانسه چنان است که هرگونه اقدام علیه مسلمانان و محدودسازی آنان به یک اصل و برنامه محوری مبدل شده است. 
اسپانیا: افزایش فقر در میان کودکان 
سازمان بین‌المللی غیردولتی «کودکان را نجات دهید» اعلام کرد فقط طی یک سال، تعداد کودکانی که در فقر شدید در اسپانیا زندگی می‌کنند تا 80 هزار نفر افزایش یافته است. سازمان مذکور اعلام کرد اکنون یک میلیون و 388 هزار و 474 کودک اسپانیایی از فقر رنج می‌برند که این رقم ۷/۱۶ درصد از جمعیت کودکان این کشور اروپایی را شامل می‌شود. این کودکان در خانوارهایی با کمتر از 40 درصد متوسط درآمد و با درآمد سالیانه 9 هزار یورو برای کل خانواده زندگی می‌کنند. بر اساس گزارش این سازمان، فقر با شاخص محرومیت مادی و بر اساس آمارهای گردآوری شده بین سال‌های 2014 و 2015 میلادی ارزیابی می‌شود. در اسپانیا، 756 هزار و 594 کودک شامل ۱/۹ درصد از جمعیت کودکان در خانه‌های مسکونی زندگی می‌کنند که از دست‌کم چهار مورد از چنین شاخص‌هایی محروم هستند. شبکه اروپایی مبارزه با فقر (EAPN) در گزارشی در همین زمینه اعلام کرد، بیش از ۳/۱۳ از جمعیت اسپانیا (شامل ۶/۲۸ درصد) با خطر انزوای اجتماعی و فقر مواجه هستند. 
استرالیا: کمپ مهاجران محلی برای شکنجه
سازمان عفو بین‌الملل با انتشار گزارشی ضمن انتقاد از نحوه رفتار استرالیا با مهاجران، کمپ‌های اختصاص یافته از سوی دولت کانبرا برای مهاجران را محلی برای شکنجه آنها دانست.
در گزارش عفو بین‌الملل آمده است: «بازداشت افرادی که به دنبال گرفتن پناهندگی هستند و نگهداری آنها در کمپ‌های پناهندگان در اقیانوس آرام برخلاف حقوق بین‌الملل است.» بر اساس گفته‌های کارشناسان عفو بین‌الملل، دولت کانبرا افرادی را که سعی دارند با قایق خود را به استرالیا برسانند و از این کشور درخواست پناهندگی کنند بازداشت کرده و آنها را به کمپ‌های «نائورا» و «پاپوآ» در گینه نو می‌فرستد. در حال حاضر فقط در کمپ نائورا ۴۰۰ مرد، زن و کودک نگهداری می‌شوند. این کمپ پس از انتشار گزارش‌هایی درباره شکنجه و موارد «آسیب به خود» همچون خودسوزی و خودکشی تحت نظارت شدید امنیتی قرار گرفته است.