محمدباقر الفت، معاون اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم قوه قضائیه با بیان اینکه امسال نیز در موضوع انتخابات، قوه قضائیه در قسمت پیشگیری و تشکیل دادگاه‌ها و شعب دادسرای ویژه اقداماتی انجام خواهد داد، گفت: فعالیت‌های انتخاباتی زمان دارد و باید همه تابع قانون باشند. از نظر قانون‌گذار فضای مجازی و حقیقی برای انجام فعالیت‌های انتخاباتی فرقی ندارد و اگر فعالیت‌های زودهنگام صورت گیرد، دستگاه قضایی به وظایف خود عمل می‌کند. 


صبح‌صادق دیدگاه‌های ترامپ و کلینتون دو نامزد انتخابات ریاست جمهوری آمریکا را بررسی می‌کند
 مریم فتاحی/ بنا به سنت هر دوره، فرآیند انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا حدود دو سال طول می‌کشد. طی این دو سال هر یک از نامزدها در حزب خود به جمع‌آوری کمک‌های مالی پرداخته و ایالت به ایالت با رقبای هم‌حزبی خود رقابت می‌کنند تا در نهایت نامزد اصلی حزب مشخص شود. پس از مشخص شدن نامزد حزب، در یک فرآیند به نسبت پیچیده انتخابات سراسری برگزار می‌شود. این فرآیند دو هفته دیگر پایان می‌یابد و آمریکایی‌ها رئیس‌جمهور جدید خود را خواهند شناخت. پنجاه‌و‌هشتمین انتخابات ریاست‌جمهوری ایالات متحده آمریکا قرار است سه‌شنبه برابر ۸ نوامبر ۲۰۱۶ میلادی ‎۱۸ آبان ۱۳۹۵    برگزار شود. رأی‌دهندگان در این انتخابات  رئیس‌جمهور ایالات متحده و معاون وی را انتخاب خواهند کرد. 
در این انتخابات «هیلاری کلینتون» وزیر امور خارجه سابق آمریکا، به عنوان نامزد حزب دموکرات و «دونالد ترامپ» سرمایه‌دار جنجالی نیویورک به عنوان نامزد جمهوریخواهان معرفی شده‌اند. صبح صادق در آستانه انتخابات قصد دارد ضمن معرفی اجمالی دو نامزد مذکور دیدگاه‌های مختلف آنها را در حوزه‌های مختلف بررسی کند.

 کلینتون وزیر خارجه سابق
 و بانوی اول سال‌های 1992 تا2000 
کلینتون شناخته شده‌تر از آن است که به معرفی نیاز داشته باشد. وی وزیر سابق خارجه در کابینه اول باراک اوباما و همسر «بیل کلینتون» است. هیلاری همسر چهل‌و‌دومین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا، بین سال‌های ۱۹۹2 تا ۲۰۰0 بانوی اول ایالات متحده بوده ‌است. وی از اعضای میانه‌روی حزب دموکرات ایالات متحده آمریکا است که در سال ۱۹۷۴ در اوج رسوایی «واترگیت»، دولت دموکرات‌ها در مقام دستیار کمیته قضایی کاخ سفید درباره «ریچارد نیکسون» تحقیق می‌کرد. وی در سال 2000 به سمت سناتور ایالت نیویورک انتخاب و به عنوان یکی از اولین زنان منتخب در مجلس سنای ایالات متحده آمریکا شناخته شد. هیلاری پس از پایان یافتن دوره ریاست جمهوی «جرج بوش» به قصد حضور دوباره در کاخ سفید- این بار نه به عنوان همسر رئیس‌جمهور، بلکه به عنوان شخص رئیس‌جمهور وارد رقابت‌های ریاست جمهوری 2008 شد که در نهایت از اوباما شکست خورد. این بار اما کلینتون تمام توان خود را به کار گرفته است تا در 69 سالگی در جایگاه اولین رئیس‌جمهور زن ایالات متحده نام خود را در تاریخ این کشور ثبت کند و به کاخ سفید راه یابد.

دونالد ترامپ، سرمایه‌دارِ بی‌سیاست
اما برخلاف هیلاری کلینتون، دونالد ترامپ تاکنون در سیاست هیچ سمتی نداشته است و بیشتر به سبب ثروت افسانه‌ای‌اش شناخته می‌شود. بررسی سوابق سیاسی او نشان می‌دهد که وی در طول دو دهه گذشته در انتخابات آمریکا به کمپین‌های کاندیداهای هر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه کمک مالی کرده است. ترامپ پیش از این در فوریه ۲۰۱۲ از میت رامنی برای ریاست جمهوری آمریکا حمایت کرد. وی همچنین از جمله حامیان اولیه رونالد ریگان برای ریاست جمهوری آمریکا بود. 
ترامپ در سال ۲۰۰۰ برای کسب نامزدی حزب رفورم در انتخابات ریاست جمهوری به رقابت پرداخت. وی در ۱۶ ژوئن ۲۰۱۶ بار دیگر به طور رسمی نامزدی خود را برای انتخابات مقدماتی ریاست جمهوری، این بار به عنوان یک جمهوریخواه اعلام کرد. کمپین ترامپ تاکنون پوشش گسترده رسانه‌ای و توجه بین‌المللی را به خود جلب کرده است. 

دیدگاه نامزدهای انتخابات
 ریاست جمهوری آمریکا
دیدگاه‌های نامزد دو حزب در نوع خود جالب و قابل توجه است. در این بخش به مهم‌ترین دیدگاه‌های آنها در دو بخش مسائل داخلی آمریکا و مسائل خارجی این کشور پرداخته می‌شود.

مسائل داخلی آمریکا
* مهاجرت
هیلاری کلینتون درباره مسئله مهاجرت که یکی از مهم‌ترین مسائل مورد اختلاف دو حزب است، اعلام کرده که اگر رئیس‌جمهور شود، برای تسریع شهروندی مهاجرانی که به صورت قانونی وارد این کشور شده‌اند، بلافاصله لایحه را تنظیم خواهد کرد. برخلاف وی ترامپ وعده داده در صورت پیروزی در انتخابات آمریکا، به توسعه سامانه ردیابی که به کنترل سیل مهاجرت بینجامد، مبادرت می‌کند. او معتقد است این سیستم از برنامه ورود ـ خروجی پیروی می‌کند که قادر به رهگیری افرادی است که بیش از مهلت قید شده در روادید خود در ایالات متحده اقامت می‌کنند. ترامپ همچنین از تمایل برای ساخت دیوار حائل با مکزیک در مرزهای ایالات جنوبی آمریکا برای جلوگیری از افزایش مهاجرت سخن گفته است. ممانعت از دستیابی مهاجران غیرقانونی به مزایای اداره رفاه نیز از دیگر تهدیدات انتخاباتی وی بوده است.
*حق حمل سلاح
کلینتون همگام با دیگر هم‌حزبی‌هایش درباره مسائل اجتماعی معتقد است که فرهنگ حمل سلاح در این کشور به طور چشمگیری خارج از چارچوب توازن است. وی طی سخنانی در نشستی درباره بهداشت روانی، گفت: «آمریکا بایستی این ذهنیت را که هر شخصی در هر زمانی و هر مکانی می‌تواند با خود سلاح حمل کند، برطرف کند.» برخلاف کلینتون، ترامپ یکی از طرفداران پر و پا قرص حمل اسلحه است و اعتقاد دارد در صورتی که رقیبش انتخاب شود، این حق از مردم سلب خواهد شد.
* نژادپرستی و رنگین‌پوستان
کلینتون در واکنش به موج اعتراضات به کشته شدن دو جوان سیاه‌پوست در این کشور به دست پلیس، اصلاحات در نظام کیفری و اقدامات پلیس را در کشورش خواستار شد. وی در یک سخنرانی در شهر بوستون گفت: «هر یک از ما باید به واقعیت‌های دردناک درباره رنگ پوست افراد و عدالت در آمریکا بیندیشیم، با وجود همه پیشرفت‌هایی که مردم ایالات متحده با کمک یکدیگر به آن رسیده‌اند؛ اما سیاه‌پوستان و به‌ویژه مردان، بیش از سایر افراد در معرض بازداشت‌ها و تحمل مجازات‌های سنگین هستند؛ ما دست روی دست گذاشته‌ایم و شاهد آن بوده‌ایم که نظام حقوقی کیفری کشور ما تعادل و توازن خود را از دست داده است؛ من امیدوارم حوادث دردناک اخیر سبب شود دوباره به فکر بازگرداندن تعادل به این نظام باشیم.» کلینتون علاوه بر مواضع فوق معتقد است که سایر نژادها و ادیان ایالات متحده می‌توانند به راحتی و با آرامش در کنار هم زندگی کنند. در این قسمت نیز ترامپ دیدگاهی مخالف کلینتون دارد. وی در مبارزات خود حمله به مسلمانان و مکزیکی‌ها را در رأس کار خود قرار داده و بارها آنها را متهم کرده و خواستار رفتار تبعیض‌آمیز مستقیم و صریح شده است. نژادپرستی بخش عمده و درونی ایجاد ترس و هراس است که محور اصلیِ ستاد ترامپ است.

مسائل خارجی آمریکا
آمریکا در رویارویی با مسائل خارجی با مشکلات عدیده‌ای رو به روست. در این بخش مهم‌ترین محورهای مواضع دو نامزد در زمینه مسائل خارجی بررسی خواهد شد. 
* ایران
کلینتون و ترامپ هر دو در دشمنی با ایران هم عقیده‌اند. اما در این زمینه تفاوت دیدگاه‌هایی نیز وجود دارد. برای نمونه هر چند هيلاري کلینتون از اصل توافق برجام حمايت مي‌كند؛ اما برخي موضع‌گيري‌هاي او نشان مي‌دهد كه در صورتي كه رئيس‌جمهور شود، مواضعش در قبال اجراي برجام تندتر از دولت اوباما خواهد بود. به طور کلی، اگرچه کلینتون یکی از مخالفان مذاکره با ایران بود و حتی پس از تصویب برجام به آن انتقاداتی داشت؛ اما در نهایت آن را پذیرفت. وی اعلام کرده است که با وجود تصویب برجام باید تحریم‌ها علیه ایران ادامه یابد. رویکرد ترامپ در این زمینه از کلینتون تندتر است. وی توافق هسته‌ای با ایران را سندی مسخره می‌داند و قول داده است که در روز اول ریاست جمهوری‌اش آن را از بین ببرد.
* داعش
دو نماینده دموکرات و جمهوریخواه نظرات مختلفی درباره این موضوع دارند. ترامپ معتقد است که اگر به جای اوباما بود طی این سال‌ها یک حمله نظامی با استفاده از نیروهای زمینی علیه داعش ترتیب می‌داد. وی اعلام کرده که اگر رئیس‌جمهور شود با ۳۰ هزار نیروی نظامی زبده به داعش حمله خواهد کرد. از نظر ترامپ، اولویت آمریکا به جای بشار اسد باید از بین بردن داعش باشد. دونالد ترامپ درباره داعش انگشت اتهام را به سمت کلینتون نشانه گرفته است. وی مدعی شده است که کلینتون داعش را به وجود آورده و سیاست‌های اشتباه او سبب مشکلات خاورمیانه شده است. ترامپ معتقد است کلینتون هرگز قادر نخواهد بود مشکل داعش که سیاست‌های خودش آن را به وجود آورده است، حل‌و‌فصل کند، به دلیل آنکه کلینتون قدرت و استقامت لازم را برای مقابله با این مشکل و سایر مشکلات این کشور ندارد. در مقابل، هیلاری کلینتون معتقد است که آمریکا نمی‌تواند بین اسد و شکست داعش یکی را انتخاب کند و باید این دو مسئله را همزمان حل کند. 
* سوریه 
كلينتون درباره بحران سوريه از ابتدا معتقد بود که بشار اسد باید ساقط شود. در حال حاضر نیز وی معتقد است واشنگتن نبايد اجازه دهد نيروهاي ايراني با پيروزي در سوريه در مرزهاي فلسطين اشغالي مستقر شوند. وي راهبرد خود درباره سوريه را این‌گونه تفسیر کرده است: «هدف ما برقراري آتش‌بس و بعد حل‌و‌فصل سياسي از طريق گرد آوردن گروه‌هاي مختلف درگير در سوريه بوده، اما اين كار بسيار دشوار و پيچيده است؛ چرا كه علاوه بر روسيه، ايران نيز يك نقش‌آفرين بزرگ محسوب مي‌شود و تركيه و عربستان و ديگران نيز هستند كه از نظر خودشان منافع مهمي در سوريه دارند.» در طرف مقابل، ترامپ عقیده‌ای مخالف دیدگاه‌های گذشته کلینتون درباره سوریه دارد. وی در قبال دولت سوریه به دنبال تغییر رژیم و مبارزه برای سرنگونی بشار اسد نبوده و موضعی صلح‌طلبانه دارد و می‌گوید: «فرض کنیم که بشار اسد در قدرت نباشد، چه کسی جایگزین او خواهد شد؟ نیروهایی که آمریکا از آنها حمایت می‌کند؟ چه اتفاقی افتاد وقتی ما این کار را در لیبی انجام دادیم؟ به نظرم این کار تماماً اشتباه بود.»
* فلسطین و رژیم صهیونیستی
 منازعه هفت دهه‌ای رژیم اشغالگر قدس و فلسطین همچنان از موضوعات مهم ایالات متحده است. در  این زمینه هیلاری کلینتون همچون اکثر دموکرات‌ها از مسئله دو دولت حمایت می‌کند و اعتقاد دارد که رژیم صهیونیستی باید در داخل مرزهای 1967 باقی‌مانده و باقی مناطق مثل کرانه باختری و نوار غزه به فلسطینی‌ها اختصاص یابد. وی با حمایت از صهیونیست‌ها معتقد است در صورتي كه ايران به رژیم صهیونیستی حمله كند، ممكن است نابود شود. کلینتون همچنین مدعي شده است كه بيت‌‌المقدس بايد پايتخت غيرقابل تقسيم رژیم صهیونیستی باقي بماند. دونالد ترامپ در این مسئله نیز رویکردی افراطی دارد. وی معتقد است که قرارداد احتمالی صلح در آینده برای فلسطینی‌ها شرایط سختی خواهد داشت. از نظر فلسطینی‌ها ترامپ نسخه خشن‌تر «جرج دبلیو بوش» است که در زمان او، رژیم صهیونیستی یاسر عرفات را در رام‌الله حصر کرد و دولت آمریکا نیز هیچ‌گونه فشاری بر این رژیم به منظور شکستن حصر اعمال نکرد.
* حزب‌الله لبنان و کمک‌های ایران
 تا حدودی هر دو نامزد جمهوریخواه و دموکرات ریاست جمهوری آمریکا دیدگاه‌های نزدیکی نسبت به نقش ایران در حمایت از حزب‌الله لبنان دارند، آنها معتقدند که کمک‌های مالی و تسلیحاتی ایران به حزب‌الله سبب ناامن شدن خاورمیانه و سرزمین‌های اشغالی شده است و باید قطع شود. ترامپ اعلام کرده در صورتی که رئیس‌جمهور شود ایران را به دلیل این حمایت‌ها تحریم خواهد کرد. کلینتون نیز معتقد است که ایران باید دست از حمایت حزب‌الله بردارد.

نتیجه
تا دو هفته دیگر رئیس‌جمهور آینده آمریکا انتخاب خواهد شد و مرحله اجرای شعارها و وعده‌های نامزد برنده به عنوان رئیس‌جمهور فراخواهد رسید؛ اما آیا هیلاری کلینتون و دونالد ترامپ فارغ از شعارهای انتخاباتی که با هدف جذب رأی مطرح شده است در عمل نیز تا به این حد با هم تفاوت دارند؟ واقعیت این است که سیاست‌های کلی آمریکا در حوزه‌های مختلف تعیین‌شده و ثابت هستند و تغییر افراد چندان سبب تغییر آنها نخواهد شد. در واقع، استراتژی‌های کلی آمریکا همواره ثابت است و تنها افراد مختلف می‌توانند تاکتیک‌های متفاوتی برای تأمین استراتژی‌ها تعیین کنند. این به معنای آن است که اگر هر یک از این دو نامزد برنده انتخابات شوند، نباید انتظار تغییراتی شگرف به ویژه در حوزه سیاست خارجی داشته باشیم. درباره سوریه نیز دو کاندیدا در زمان ریاست جمهوری خود مجبور خواهند بود با کنگره همراهی کنند و رأی کنگره نیز همان رأی کنونی است که مخالفت با دولت قانونی سوریه است. ایران نیز در این باره  کاملاً جایگاه مشخصی دارد و اعضای کنگره همواره خواستار شدیدترین برخوردها با ایران بوده‌اند. هم کلینتون و هم ترامپ مخالفت‌های خود را با زبان و ادبیاتی متفاوت نسبت به توافق هسته‌ای اعلام کرده‌اند. در پایان می‌توان گفت که ترامپ و کلینتون هر دو به دنبال رویارویی با محور مقاومت و در رأس آن ایران هستند و در این مسیر تلاش دارند با سوریه، عراق، لبنان و دیگر حوزه‌های نفوذ با ایران مقابله کنند. اینکه تصور کنیم ترامپ یا کلینتون در وضعیت سیاست‌های تهاجمی آمریکا علیه ایران تغییر ایجاد خواهند کرد، ساده‌انگاری‌ای بیش نیست. در واقع، در آمریکا تنها اشخاص در پست ریاست جمهوری تغییر می‌کنند؛ اما سیاست‌ها همواره ثابت هستند. تنها تغییر ممکن نیز مربوط به تاکتیک‌های افراد مختلف برای تحقق اهداف کلان آمریکا است.

 مصطفی قربانی/ فضای سیاسی کشور که در روزهای اخیر تحت‌ تأثیر نهی آقای احمدی‌نژاد برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری قرار گرفته است، این سؤال مهم را پیش‌رو قرار داده که واکنش و آرایش احتمالی جریان‌های سیاسی عمده کشور؛ یعنی اصولگرایان و اصلاح‌طلبان به این موضوع چگونه خواهد بود؟ به عبارت دیگر، فضای سیاسی و جریان‌های سیاسی کشور که در ابتدای امسال متأثر از فعالیت‌های احمدی‌نژاد و سفرهای استانی حالت خاصی به خود گرفته بود؛ بدین نحو که اصولگرایان متحیر بودند که در صورت نامزدی احمدی‌نژاد برای انتخابات ریاست جمهوری در سال 96 چگونه با او روبه‌رو شوند؛ از این رو، عمده طیف‌های اصولگرایی به طرد و نفی احمدی‌نژاد پرداخته، اندکی سکوت اختیار کرده و برخی مانند جبهه پایداری همچنان به نوعی به تداوم حمایت‌های خود از احمدی‌نژاد می‌پرداختند. در این وضعیت، اصولگرایان هاج و واج مانده بودند که اولاً چگونه به وحدت برسند؟ و ثانیاًً چه گزینه یا گزینه‌هایی را برای رقابت در انتخابات مطرح کنند؟
در اردوگاه اصلاح‌طلبان و دولتی‌ها نیز این ترس حاکم بود که چنانچه احمدی‌نژاد وارد عرصه رقابت‌های انتخاباتی شده و تأیید صلاحیت شود، آنها قادر به رقابت با او نخواهند بود؛ از این رو، آنها از یک سو به نفی احمدی‌نژاد و تخریب و بزرگنمایی اشتبا‌هات وی و دولتش می‌پرداختند و از سویی بر ادامه حمایت و عبور نکردن از شخص روحانی در سال 96 تأکید داشتند. 
باتوجه به آنچه گفته شد، حال که دیگر از عامل و متغیر مهمی به نام احمدی‌نژاد، بنا به نهی ایشان از سوی رهبر معظم انقلاب و نامه‌نگاری شخص احمدی‌نژاد با معظم‌له مبنی بر اینکه تصمیمی برای حضور در انتخابات ندارد، خبری نیست، وضعیت جریان‌های سیاسی عمده کشور چگونه خواهد بود؟
در پاسخ باید گفت که این موضوع می‌تواند زمینه‌های وحدت را در اردوگاه اصولگرایی فراهم کند و از این پس آنها بهتر می‌توانند روی گزینه‌های جدیدی که هم از مقبولیت مردمی برخوردار باشد و هم مورد اجماع همه طیف‌های اصولگرایی باشد، اتفاق‌نظر داشته باشند در همین راستا می‌توان گفت که چهره جدید باید به ‌گونه‌ای باشد که حتماًً مورد حمایت همه طیف‌های اصولگرایی قرار گیرد و چهره‌هایی که مورد حمایت طیف جبهه پایداری نیستند، یا چهره‌هایی از طیف پایداری که مورد حمایت اکثریت اصولگرایان نیستند، نمی‌توانند سازمان رأی اصولگرایان را از تفرق و عدم ‌انسجام نجات دهند. بنابراین، اصولگرایان چاره‌ای جز به میدان آوردن چهره‌های جدید مقبول ندارند.
اما درباره تأثیر این موضوع بر جریان اصلا‌ح‌طلبی و دولتی‌ها باید گفت که محتمل است این موضوع بر جریان اصلاحات دو تأثیر داشته باشد:
الف‌ـ همان‌گونه که امثال سعید حجاریان و محمدجواد حق‌شناس اظهار کردند که مایل به ادامه حمایت از روحانی هستند، به نظر می‌رسد که اصلاح‌طلبان همچنان به حمایت خود از دولت ادامه دهند و با نامزد مستقل وارد عرصه رقابت‌های انتخابات ریاست جمهوری در سال 96 نخواهند شد. به عبارتی، اصلاح‌طلبان می‌خواهند مدل سال 92 را در سال 96 هم تکرار کنند. 
ب‌ـ باتوجه به اینکه طیف‌هایی در میان جریان اصلاحات پیش از این هم منتقد روحانی و معتقد به عبور از وی در سال 96 بودند، این موضوع می‌تواند بهانه کافی را برای آنها مهیا کند تا ساز جدایی از دولت و حضور مستقل در انتخابات را کوک کنند. اظهارات آقایان مرتضی حاجی و محمدرضا تاجیک مبنی بر اینکه در سال 92 هم برای روحانی ستاد تشکیل ندادیم و اینکه طرح حمایت از روحانی نظر شخصی است، را می‌توان در این راستا ارزیابی کرد.   البته نباید فراموش کرد در جریان اصلاحات و دولت نیز این عقلانیت وجود دارد که حال که ممکن است اصولگرایان بیشتر به وحدت نزدیک شوند، آنها نیز وحدت خود را بیش از پیش حفظ کنند.

  محسن فخری/ دوازدهم اكتبر دولت آمريكا فهرستی را منتشر کرد که باور کردن آن بسیار دشوار است! این فهرست که شامل اطلاعات هدایای دریافت شده از سوی مقامات دولتی این کشور از طرف‌های خارجی در سال 2015 است، نشان می‌دهد، سه هدیه از سوی سه مقام ایرانی به «جان کری» وزیر خارجه و «وندی شرمن» معاون وقت سیاسی وزارت خارجه آمریکا پیشکش شده است. بر این اساس «محمدجواد ظریف» وزیر امور خارجه کشورمان یک جلد کتاب حاوی تصویر آثار استاد فرشچیان به ارزش 400 دلار را به همتای آمریکایی خود هدیه کرده است. «عباس عراقچی» معاون حقوقی ظریف هم فرشی به ارزش هزار و 150 دلار به خانم شرمن، هم‌رده آمریکایی خود داده است. همچنین «حسین فریدون» برادر رئیس‌جمهور اسلامی ایران که مشخص نیست با چه عنوان و مسئولیتی در مذاکرات هسته‌ای حضور داشت، نیز فرش دیگری به ارزش هزار و 100 دلار به وندی شرمن، همان کسی که معتقد است، دغل‌بازی در ذات و سرشت ایرانی است هدیه کرده است.
 نکته جالب اینکه در بخشی از این سند که به شرایط توجیه پذیرش هدایا مربوط است، در مقابل هر سه مورد اهدا شده، آمده است که نپذیرفتن آن سبب شرمندگی اهداکننده و دولت ایالات متحده آمریکا می‌شد! هدایایی که با توجه به قانون دولت آمریکا مبنی بر اینکه در صورتی كه ارزش هدايای داده شده به ديپلمات‌ها يا مقامات سياسی آمريكايی بيش از 375 دلار برآورد شود، اين اشخاص فقط در صورتی می‌توانند آنها را برای خود نگه ‌دارند كه آن را از دولت آمريكا به قيمت برآورد شده خريداری کنند! عملاً به دولت آمریکا تقدیم شده است، نه دیپلمات‌ها و مذاکره‌کنندگان آمریکایی. 
 اخبار منتشر شده در همین زمینه نیز نشان می‌دهد خانم وندی شرمن تابلوفرش 1100 دلاری جناب فريدون و فرش 1150 دلاری جناب عراقچی را از دولت آمريكا خريده و فقط از محل هداياي عراقچی و فريدون به وندی شرمن 2250 به دولت آمريكا رسیده است، همچنین كتاب 400 دلاری محمدجواد ظريف نیز که جان کری علاقه‌ای به خریداری آن نداشته تحویل دولت آمریکا شده است تا دولتی که بدون هیچ واهمه‌ای با حکم صوری دادگاه‌هایش به اموال ملت ایران دستبرد می‌زند، این دفعه با میل و رغبت خود مسئولان ایرانی به این اموال دسترسی 
پیدا کند.
پس از انتشار این خبر بازخورد جالب آن در رسانه‌ها و فضای مجازی بود که در این میان دو واکنش در این زمینه بیشتر توجهات را به خود جلب کرد؛ گروهی نوشتند که پیشکش پنهانی این هدایای با ارزش چون فرش ایرانی و آثار استاد فرشچیان به طرف آمریکایی مشخص می‌کند که نگاه برخی از افراد در تیم مذاکره‌کننده کشورمان به مذاکره با آمریکا، گویا به هیچ وجه به عنوان روبه‌رویی و تقابل  با شیطان بزرگ نبوده است و در عوض در تلاش بودند با اعطای هدایا و طولانی کردن دیدار و مذاکرات با آمریکایی‌ها زمینه را برای گرم شدن تنور روابط تهران و واشنگتن و ساختن فرصتی برای ایجاد صمیمیت میان دو کشور فراهم کنند.
 واکنش جالب دیگر در این زمینه نیز این بود که این هدایا را یادآور پیشکشی‌های شیوخ کشورهای حوزه خلیج فارس به مقامات آمریکایی دانستند؛ هدایایی که کاملاً از موضع ضعف به دشمن تقدیم می‌شود به امید آنکه شاید دشمن در برابر آنها موضع نرم‌تری اتخاذ کند! یا کمی از فشارها و خصومت‌ها با آنان بکاهد!

 رضا نورسته/  با امضای توافق‌نامه برجام (برنامه جامع اقدام مشترک) قرار بود پس از روز اجرا آثار مشخصی از برداشته شدن تحریم‌ها مشاهده شود؛ به گونه‌ای که در بخش بانکی و مالی در صفحه ۴۷ قطعنامه ۲۲۳۱ تصریح شده است، «این آثار تمامی عملیات بانکی را شامل شده و هیچ منعی نباید برای فعالیت‌های بانکی وجود داشته باشد. تنها دو ممنوعیت در همکاری بانک‌های خارجی با ایران در برجام مشخص شده است،‌ یکی بانک‌های آمریکایی و دیگری افراد باقی‌مانده در فهرست تحریم‌های آمریکا، اما پس از روز اجرا برای بانک‌های غیرآمریکایی و افراد خارج شده از فهرست تحریمی آمریکا، هیچ گونه ممنوعیتی برای فعالیت‌های بانکی نباید وجود داشته باشد.»
با وجود این، نتایج برجام در شبکه بانکی ایران دیده نمی‌شود و بانک‌های مطرح خارجی با ایران وارد مراودات مالی نمی‌شوند؛ اما دلیل تمایل نداشتن بانک‌های خارجی چیست؟ چرا بانک‌های خارجی که طبق برجام اجازه مراودات مالی با ایران را کسب کرده‌اند، تمایلی برای انجام این کار ندارند؟ ریشه این مشکل در داخل و شبکه بانکی جمهوری اسلامی است یا خارج از مرزها؟ 
باید توجه داشت که برجام توانست فهرست سازمان‌ها و افراد تحریمی ایران را از 600 مورد به 200 مورد کاهش دهد؛ یعنی 200 سازمان، فرد و نهاد ایرانی در فهرست تحریم آمریکا باقی مانده‌اند که مهم‌ترین آنها عبارتند از: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح، صدا و سیمای جمهوری اسلامی، قرارگاه خاتم‌الانبیاء(ص)، دانشگاه امام حسین(ع)، بانک صادرات و صادرات پی‌ال‌سی، بانک انصار، بانک مهر و... .
گفتنی است، وزیر خارجه آمریکا در تاریخ 26 مهر 1394 به نیابت از رئیس‌جمهور آمریکا، نامه توقف موقت اجرای تحریم‌ها را در روز پذیرش برجام به کنگره ارسال می‌کند که در آن درخواست توقف موقت تحریم‌های ثانویه مصوب کنگره مطرح می‌شود. در تمامی بندهای این نامه تأکید می‌شود، توقف موقت اجرای تحریم‌های ثانویه شامل حال افراد باقی‌مانده در فهرست تحریمی نمی‌شود... .
وزارت خزانه‌داری آمریکا در روز اجرا، دستورالعمل رفع تحریم‌ها را تنظیم کرده و برای اطلاع‌رسانی بیشتر نیز مجموعه پرسش‌ها و پاسخ‌های متداول را با ادبیاتی روان‌تر منتشر می‌کند که نشان می‌دهد، بخش زیادی از رفع تحریم‌ها مشروط شده است.
نکته فنی این مقررات آن است که مسئولیت تمام این اقدامات متوجه بانک‌های همکار ایران است؛ یعنی بانک باید متوجه شود آیا تراکنشی که در حال هدایت و انجام آن است، با یکی از افراد باقی‌مانده در فهرست تحریمی مرتبط است یا نه. از آنجا که این شناسایی کمی سخت و دشوار است، بانک خارجی ترجیح می‌دهد این تراکنش را هدایت نکند و انجام ندهد. پس دلیل تمایل نداشتن بانک‌های خارجی به انجام تراکنش و مراودات بانکی با ایران، تحریم‌های ثانویه آمریکاست.
با این اوصاف، بسیاری از مسئولان ریشه این مشکل را در داخل ایران و نظام بانکی جمهوری اسلامی جست‌وجو می‌کنند و شفاف نبودن شبکه بانکی را دلیل تمایل نداشتن بانک‌های خارجی می‌دانند و به دنبال این هستند که با خودتحریمی و قبولFATF  این مشکل را مرتفع کنند.
طبق برجام قرار بود پس از روز اجرا و انجام تعهدات از سوی ایران، پول‌های بلوکه شده ایران آزاد شود و مراودات بانکی و مالی بانک‌های بزرگ با ایران از سر گرفته شود؛ ولی هیچ یک از این تعهدات عملاً اتفاق نیفتاد و دولت آمریکا با استفاده از اعتماد و ساده‌اندیشی دولتمردان ایرانی هر روز با کارشکنی، از نواقص برجام و نقاط مبهم موجود در آن به نفع خود در حال سوءاستفاده است.