سیدمحمد مشکوهالممالک/ رهبر معظم انقلاب، در دیدار با جمعی از دانشجویان برتر علمی و اعضای بنیاد ملی نخبگان، دلیل اصلی تأکید بر لزوم قدر دانستن نخبگان جوان را تقویت باور «ما میتوانیم» در جامعه دانستند و فرمودند: «نخبگان، به خصوص جوانان نخبه هدایای نفیس الهی هستند به یک ملّت و یک کشور. همه کشورها از چنین هدایایی، با این حجم، با این گستردگی، با این عدد فراوان برخوردار نیستند. این یکی از خصوصیات کشور ماست... امانت نفیس را باید خیلی مراقبت کرد؛ برای حفظ آن و آن وقتی که این امانت قابل رویش و افزایش است، برای رویش و افزایش آن باید احساس مسئولیت کنید.»
در راستای تبیین صحبتهای رهبر فرزانه انقلاب درباره نخبگان، خبرنگار صبح صادق گفتوگویی را با سه نفر از صاحبنظران و استادان دانشگاه ترتیب داده که شما را به خواندن آن دعوت میکنیم.
بوروکراسی پر پیچ و خمی داریم
دکتر سیدمحمد حسینی
رهبر معظم انقلاب همواره بر بها دادن به نخبگان کشور تأکید داشتهاند. ایشان به تأثیر نخبگان در پیشرفت و رشد علمی کشور واقف هستند و آنها را سرمایههای ارزشمند کشور میدانند که باید بمانند و در کشور خدمت کنند. گفتنی است، بنیاد نخبگان با تأکید و اشاره معظمله تشکیل شد.
برخی از این نخبگان، چون در دیوانسالاری و بوروکراسی پر پیچ وخمی که ما داریم، گرفتار و در نتیجه بیانگیزه میشوند، با وسوسه دیگران به کشورهای دیگر مهاجرت میکنند.
لازم است که وزارت علوم، دانشگاهها و معاونت علمی به این مسئله توجه بیشتری داشته باشند و از آنجا که رهبری بر این نکته تأکید داشتند که بنیاد نباید تحتالشعاع معاونت علمی قرار بگیرد، باید مسئول توانمندی در رأس کار باشد که به طور جدی به این امر بپردازد.
این نهادها و نخبگان میتوانند در رفع گلایههایی که در حال حاضر رهبر معظم انقلاب در زمینه کاهش رشد علمی در کشور داشتهاند، بسیار مؤثر باشند.
در دولت نهم و دهم بسیاری از وزارتخانهها و دستگاهها بودجههای سنگینی را در اختیار دانشگاهها و پژوهشگران و بزرگان قرار میدادند تا نیازهای کشور و مشکلات را برطرف کنند. ولی با تفکری که هماکنون در کشور حاکم است و بیشتر به واردات و تکیه به خارج توجه میشود، مجال کمتری فراهم میآید تا از نیروی فکری آنها استفاده شود.
حتی در مکانهایی، مانند وزرات نفت، بسیاری از کارها را خود نیروهای ایرانی میتوانند انجام دهند؛ اما کارها به تدریج به شرکتهای خارجی واگذار میشود و این زنگ خطری است که سبب میشود دیگران بر صنعت ما سلطه پیدا کنند و ما زیرمجموعه آنها قلمداد شویم.
این امر سرکوب کردن استعدادها و تحقیر علمی ما را به دنبال خواهد داشت؛ از این رو لازم است در این زمینه تجدیدنظری صورت گیرد. این تفکر و روحیه که بعضیها به خودباوری و اعتماد به نفس مردم و جوانان ما توجهی ندارند و دائماً ما را نیازمند به بیگانگان میدانند، بسیار آسیبرسان است.
مسئولیت کار به عهده بنیاد نخبگان است که پیگیریهای لازم را برای جذب، نگهداری و استفاده از افراد با استعداد در داخل کشور ایجاد کند. طبیعی است دیگران هم باید برای جذب این افراد که سرمایههای ارزشمندی هستند، تلاش کنند و با ایدههای خود کارهایی را انجام دهند.
هر چقدر که در داخل کشور زمینه برای فعالیت و رشد علمی نخبگان مساعدتر باشد، قطعاً تمایل آنها برای خدمت به کشور بیشتر خواهد شد. همه نهادها، وزارتخانهها و دستگاهها باید در این زمینه کمک کنند و از توان آنها استفاده کنند. اگر به توان نیروهای داخلی اعتقاد و باور وجود نداشته باشد، کار به مرزهای خارجی کشیده میشود و این برای کشور زیانآور خواهد بود.
ضرورت بهرهبرداری از تجربیات دیگران
حجتالاسلام محسن الویری
اگر بخواهیم رشد جهانی داشته باشیم و علم خود را با شاخص جهانی بسنجیم، لاجرم باید عرضه علمی داشته باشیم. اگر این عرضه وجود نداشته باشد، نمیتوانیم از مقدار فاصله رشد علمی خود با جهان مطلع شویم. لازمه رشد علمی تعامل وسیع و فعالیتهای روشن و غیر مکتوم است.
لازمه پیشرفت علم، عرضه، دیدهشدن و رشد و بالندگی است؛ از این رو گزاره محافظت از نخبگان در برابر بیگانگان مربوط به نهاد امنیت است و متوجه نهاد علمی و دانشگاهها نیست.
به نظر میرسد، اگر نخبگان به حال خود رها شوند، خود به خود بسیاری از مسائل حل میشود. نخبگان تحت فشارهایی قرار گرفتند و ما برای جبران این امر اقداماتی را انجام دادیم. حال آنکه این مسئله، ذاتی نخبگی نیست و نهادهای علمی ذیربط میتوانند در یک فضای بالنده، مسائل خود را حل کنند.
عمدتاً نخبگان بیش از اینکه به دنبال پول و ثروت و آزادی اجتماعی باشند، به دنبال یک فضای علمی و آرام هستند که به کار علمی خود بپردازند. بنابراین، اگر فضای علمی در جامعه هموار باشد و به تکریم شخصیت نخبگان توجه شود و به دلیل سلیقه سیاسی تحت فشار قرار نگیرند، مشکل جدیای در فضای درون نخبگی وجود نخواهد داشت که به حمایت بیرونی نیازمند باشد.
فرد نخبه دنبال تکریم شخصیت خود است و نباید چیزی به او تحمیل شود تا بتواند از امکانات موجود برای کار علمی خود استفاده کند.
نخبگانی که سلیقهای همسو با دولت داشتهاند، در بیشتر مواقع از امتیازاتی خارج از استحقاق خود برخوردار شدهاند که این امر سبب ایجاد یک نوع دلسردی و دلزدگی شده است. اگر اینها برداشته شود، مشکل چندانی در فضای نخبگان وجود نخواهد داشت.
مادامی که بین نهادهای صنعتی ارتباط برقرار نشود، رشد واقعی علم اتفاق نخواهد افتاد و رشد متوازن از پیوند علوم حاصل میشود. الگوهای زیادی در جهان وجود دارد که در عین کسب تجربه در کشور خود باید از تجربیات دیگران هم در این زمینه بهره ببریم.
حضرت امیرالمؤمنین(ع) فرمودهاند، خردمندی در پاسداشت تجربههاست. این تجربهها فقط تجربه مؤمنانه نیست؛ بلکه تجربههای دیگران هم باید در این مسیر مدنظر قرار بگیرد که از چه راهی این پیوند را برقرار کردهاند و بعد از تجربه آنان استفاده کنیم.
با نخبگان برخورد سیاسی میشود
دکتر فریدون عباسی
اگر مقیاس کره زمین را در نظر بگیریم، میبینیم کشورهای خارجی، به ویژه چند کشور غربی که جلوتر از بقیه هستند، زیرساختهایی را ایجاد کردهاند که میتوانند از کل کره زمین نیرو بگیرند. این شرایط، قابلیت هضم کلیه فرهنگها، زبانها و نژادها را دارد.
در حال حاضر، بنیاد نخبگان در عین انجام فعالیتهایی، مانند اعطای تسهیلات و ایجاد شرکتهای دانشبنیان و... برخی کاستیها را برطرف کرده، اما این برای تعداد موجود کامل و کافی نیست. افراد با استعداد کشور پس از فارغالتحصیل شدن به شغل نیاز دارند که اگر ما پروژههای بزرگ و محوری نداشته باشیم که پروژههای کوچک و دانشبنیان را ایجاد کنند، به هیچوجه نمیتوانیم نخبگان را حفظ و مشغول به کار کنیم تا علم آنها به طبقه متوسط برسد.
گفتنی است، برای نگهداری نخبگان باید پروژههای بزرگ و محوری را در کشور هدف قرار دهیم؛ ولی متأسفانه دولتهایی که بر سر کار میآیند، این پروژههای بزرگ را بازیچه سیاسی قرار میدهند و آنها را به بهانههای واهی از بین میبرند و در نتیجه کشور دچار رکود میشود. در این شرایط است که حتی امکان بهکارگیری افراد عادی وجود ندارد، چه برسد به استفاده از افراد باهوش و با استعداد.
مسئولان به ویژه کسانی که در دستگاههای اجرایی و قانونگذاری هستند، باید با دیدی بازتر و آیندهنگرتر از گذشته، فهم لازم را برای شروع کردن پروژههای بزرگ به دست آورند. منظور از پروژههای بزرگ، پروژههایی مانند هوافضا، نانوتکنولوژی، هستهای، دریایی و... است که استعدادهای بیشماری میتوانند در این حوزهها مشغول به کار شوند و موتور محرکی برای حرکت واگنهای اجتماع باشند. محدود شدن به سطحینگری و روزمرگی به هیچوجه در شأن بهکارگیری استعدادهای برتر و نخبگان کشور نیست.
حوزه هستهای که در کشور چندین سال است به آن پرداخته میشود و پیرامون آن بحث شد، کمتر از 10 درصد آن علم هستهای است و باقی آن شامل علوم و فناوریهای دیگر میشود که با یک مدیریت خوب، اینها کنار یکدیگر قرار گرفت و سالها استعدادهای کشور جذب شده بودند و با نشاط کار میکردند که سرریز آن میتوانست باقی صنایع را راه بیندازد.
وقتی با این مسائل، سیاسی برخورد شود و از بین بروند، دلسردیهایی ایجاد میشود؛ مانند نحوه برخورد با پروژه هوایی و فضایی که آغاز شده بود و مراکز علمی در حال تربیت نیرو بودند؛ اما جریانهای سیاسی و اجرایی با تحتتأثیر قرار دادن و تعطیل کردن این پروژهها، موجب مهاجرت نیروی علمی به خارج از کشور شدند.