برنامه جهانی غذا زیر نظر سازمان ملل متحد هشدار داد سوءتغذیه ناشی از تجاوز نظامی عربستان سعودی به یمن ممکن است به از کارافتادگی یک نسل کامل در این کشور منجر شود. مهنَد هادی، مدیر منطقه‌ای برنامه جهانی غذا در خاورمیانه، در گزارشی با اشاره به افزایش روزافزون گرسنگی و سوءتغذیه در یمن گفت: «میلیون‌ها نفر از مردم (یمن) نمی‌توانند بدون کمک‌های خارجی زنده بمانند.» وی تأکید کرد زنان و کودکان، قربانیان اصلی تجاوز عربستان سعودی به یمن هستند. 


 رضا اشرفي/طي ماه‌هاي اخير درباره زمينه‌هاي وقوع جنگ جهاني سوم مباحث زیادی صورت گرفته است. مهم‌ترين مسائلي كه سبب شده چنين موضوعي روي خط تحليل‌ها قرار بگيرد، اختلافات شكل گرفته بين دو رقيب سنتي روسيه و آمريكا است. ‌اين دو كشور طي دهه‌هاي گذشته، به ويژه در دوره جنگ سرد مهم‌ترين رقيب يكديگر بوده و همواره اين احتمال پيش مي‌رفت كه بين آنها جنگي مستقيم صورت بگيرد؛ اتفاقي كه هيچ وقت رخ نداد، اما همواره هر دو در معرض وقوع آن بودند. 
اين موضوعي است كه حدود بيست سال پس از فروپاشي شوروي سابق بار ديگر بر سر زبان‌ها افتاده است. مهم‌ترين علتي كه سبب شده است طي ماه‌هاي اخير به اين موضوع پرداخته شود، اختلافات راهبردی دو كشور در سوريه است. ‌اين در حالي است كه دليل اصلي رقابت و اختلاف اين دو کشور به رخدادهاي سوريه مربوط نمي‌شود؛ بلكه اگر سوريه سبب گره خوردن امنيتي اين دو رقيب نمي‌بود، در جايي ديگر چنين مسئله‌اي اتفاق مي‌افتاد. مثل اوكراين كه ماه‌هاي طولاني سبب اختلافات بنيادي بين دو طرف شد و هنوز هم ادامه دارد. 
دليل اصلي گره خوردن امنيتي‌ اين دو كشور به نوع رويكرد آنها باز مي‌گردد. در حالي كه آمريكا سعي دارد جايگاه خود را به عنوان تنها هژمون خودخوانده جهان معرفي كند، روسيه علاقه‌مند است به مركز تصميم‌گيري جهان بازگردد. ‌اين مسئله تنها در روسيه تعريف نمي‌شود؛ بلكه چين نيز از چنين موقعيتي برخوردار است، با ‌اين اختلاف كه چين نگاهي سياسي ـ اقتصادي به اين موضوع دارد؛ اما روسيه با زاويه‌اي سياسي ـ امنيتي‌ اين مسئله را دنبال مي‌كند. به همين دليل اختلافات كنوني واشنگتن و پكن در نهادهاي بين‌المللي و پايتخت كشورها روبه‌روي هم برمی‌گردد؛ اما اختلافات بين مسكو و واشنگتن در عرصه ميداني و در حوزه‌هاي جنگي رو در روي يكديگر قرار مي‌گيرد. حال مسئله بنيادي و سؤال اصلي اين است كه آيا ‌اين تقابل به جنگ جهاني سوم منجر مي‌شود؟ 
مسئله اساسي اين است كه ‌اين دو قدرت در دو گفتمان متفاوت و كاملاً رو در روي هم و در حالت تخاصم قرار دارند. از ‌اين منظر بي‌شك يكي بايد نسبت به ديگري عقب‌نشيني كرده و از جايگاه خود بكاهد. مسئله ‌اين است كه اگر روسيه عقب‌نشيني كند آمريكا حتي اجازه نخواهد داد كه مسكو به عنوان قدرتي منطقه‌اي شناخته شود و همچنين اگر آمريكا گام به عقب بگذارد از هيمنه سياسي و امنيتي آن كاسته شده و به افولی باورناپذیر مي‌رسد. به همين دلیل برخي از تحلیلگران معتقدند كه اين تقابل امنيتي به جنگ جهاني سوم تبدیل خواهد شد، به ‌اين دليل كه دو طرف هيچ راه بازگشتي نداشته و چاره‌اي جز جنگ با يكديگر نخواهند داشت كه به طبع متحدان آنها نيز در ‌اين زمينه وارد عرصه جنگ خواهند شد. در حالي كه به راحتي نمي‌توان به اين تحليل پايبند بود و خود را براي جنگ جهاني سوم آماده كرد و مهم‌ترين دليل آن، اين است كه با توجه به توان نظامی دو طرف، به ویژه در حوزه اتمي، هر نوع جنگ جهاني به معناي خودزني و خودنابودي خواهد بود. از ‌اين رو عقلانيت شكل گرفته اين تهديد و ترس را ‌ايجاد مي‌كند كه دو كشور براي جلوگيري از نابودي خود هم دست به چنين كاري نزنند. 
با ‌اين وجود جهان به كدام سو پيش خواهد رفت؟ مسئله‌ اين است كه جنگ جهاني سوم شكل خواهد گرفت اما‌ اين جنگ لزوماً نظامی نيست؛ بلكه جنگ در ميدان و عرصه‌اي ديگر خواهد بود. با ‌اين تصوير به نظر مي‌آيد كه جنگ جهاني سوم شروع شده و بشر امروز در حال حاضر در ‌اين ميدان قرار دارد. بنابراين سنگرهای اين جنگ را بايد بيش از هر چيز در رسانه‌ها و در جهان وانموده غير واقعي جست‌وجو كرد كه البته حوزه‌هاي اقتصادي را نيز با خود به همراه خواهد داشت. به همين منظور هر دو كشور سعي دارند به جاي اسلحه با زبان و به جاي سنگر با رسانه عليه يكديگر دست به عمليات بزنند. در ‌اين زمينه اقتصاد نيز از جايگاه بسيار بالايي برخوردار است و كاملاً به همين دليل است كه آمريكا عليه روسيه دست به تحريم زده است. حتي با‌ اينكه اين تحريم‌ها منافع اروپا را به عنوان متحد سنتي واشنگتن تهديد مي‌كند، آمريكا اصرار دارد كه تحريم‌ها تداوم یابند. همزمان روسيه نيز دست به اقدامي متقابل زده و اروپا و آمريكا را تحريم كرده است. 
از ‌اين‌رو با توجه به اينكه در ‌اين جنگ، اروپا حامي آمريكا است، چين نيز مي‌تواند در حمايت از روسيه دست به عمليات بزند و جبهه اقتصادي مسكو را تقويت كند. ‌اين موضوع سبب مي‌شود كه آمريكا در جنگ ستارگان جديد يا هر نوع جنگ اقتصادي نوين پيروز ميدان نباشد، به ويژه كه افول جايگاه آمريكا كاملاً منافع پكن را تأمين مي‌كند. اتفاقاً به همين دليل است كه آمريكا طي سال‌هاي گذشته سعي كرده است كه همسايگان چين را عليه اين كشور متحد كند. 
حال زمينه‌هاي اقتصادي سبب مي‌شود كه جبهه شرقي به همراه متحدان خود از آمريكا و متحدانش در غرب شكست اقتصادي نخورد و در عرصه وانموده رسانه نيز بزرگ‌ترين اتفاقي كه مي‌تواند رخ دهد ‌اين است كه روسيه به همراه حاميانش بتواند از نوع نگاه دموكراسي‌خواهانه بين‌المللي آمريكا مشروعيت‌زدايي كرده و به جهان بقبولاند كه آمريكا نسبت به ديگر كشورها هيچ نوع نگاهي انساني و بشردوستانه ندارد و تنها در پي تأمين منافع خود است و هر جا كه لازم باشد دست به اقدامات لازم مي‌زند. مانند حمايت از ديكتاتوري در عربستان همزمان با حمايت از دموكراسي در سوريه كه براي يكي به دنبال ثبات است و براي ديگري خواهان شورش و پرورش تروريسم... . روسيه و جبهه شرق بايد بتواند اين چهره آمريكا را براي افكار عمومي جهان آشكار كرده و از ‌اين طريق به مشروعيت‌زدايي بين‌المللي واشنگتن بپردازد، در ‌اين صورت روسيه جنگ جهاني سوم را از آمريكا برده است. 

  علی تتماج /در هفته‌های اخیر شرق آسیا در کنار مباحثی، همچون کره شمالی و تشدید نظامی‌گری ژاپن با تحولات چشمگیری مواجه شده است؛ از جمله نوع رفتارهای فیلیپین، متحد قدیمی آمریکا که تا سال 1946 مستعمره این کشور بود. «رودریگو دوترته» رئیس‌جمهور فیلیپین، که با هیئتی از بازرگانان متشکل از ۴۰۰ شرکت اقتصادی و تجاری، در چین به ‌سر می‌برد، در اظهاراتی به طور رسمی از پایان روابط دوستانه واشنگتن و مانیل خبر داد. وی در نشست اقتصادی که چند ساعت پس از نشست با شی جین پینگ، همتای چینی خود صورت گرفت، گفت: «من جدایی خود از آمریکا را اعلام می‌کنم.» سفر رئیس‌جمهور فیلیپین به چین سبب گرم شدن روابط دو کشور شد که طی سال‌های گذشته به علت اختلاف در زمینه حاکمیت جزایر دریای چین جنوبی سرد شده بود. دوترته اعلام کرد، قصد دارد رسیدگی به این موضوع را به وقت دیگری موکول کند و همکاری اقتصادی را در اولویت قرار دهد. وی در تلویزیون چین ‌کمک همسایه خود در این زمینه را خواستار شد. نکته قابل توجه آن است که رئیس پلیس ملی فیلیپین ده‌ها افسر را که در درگیری خشونت‌آمیز با معترضان ضدآمریکایی مقابل سفارت واشنگتن در مانیل مشارکت داشتند، به حالت تعلیق درآورد. حدود یک‌هزار دانشجوی فیلیپینی نیز در اعتراض به سیاست‌های کاخ سفید مقابل سفارت آمریکا در مانیل تجمع کرده و خواستار خروج نظامیان و نیروهای آمریکایی از کشورشان شدند؛ سیاستی که «رودریگو دوترته» رئیس‌جمهوری فیلیپین نیز بر آن تأکید دارد. پیش از این نیز رئیس‌جمهور فیلیپین از قطع رزمایش‌های مشترک آمریکا و کشورش خبر داده بود. 
حال این سؤال مطرح می‌شود که چرا چنین رویکردهایی در رفتار مقامات فیلیپین دیده می‌شود؟ هر چند برخی از ناظران سیاسی این سناریو را مطرح می‌کنند که مانیل با این اقدامات به دنبال امتیازگیری از آمریکا و اروپاست؛ چرا که از حساسیت و اهمیت جایگاه خود برای غرب آگاه است، اما چند نکته تأمل‌برانگیز در تبیین این رفتار مشاهده می‌شود. بخشی از این رفتارها را می‌توان در مطالبات فیلیپینی‌ها جست‌وجو کرد. رفع مشکلات اقتصادی، مبارزه با مواد مخدر و تروریسم و داشتن کشوری مستقل و بدون وابستگی از اصلی‌ترین مطالبات مردمی است. دوترته در حالی با وعده تحقق این مطالبات به قدرت رسید که وی به علت کمپین ضد جنایتکاران و قاچاقچیان مواد مخدر مورد انتقاد آمریکا، اتحادیه اروپا و سازمان ملل متحد قرار داشت. از زمان روی کار آمدن دوترته،‌ بیش از ۳ هزار و ۷۰۰ نفر در چارچوب این کمپین کشته شده‌اند. نکته دیگر آنکه بررسی اوضاع اقتصادی فیلیپین نشان می‌دهد، آمریکا عملاً برای کمک به رفع بحران‌های اقتصادی این کشور اقدامی صورت نداده و بیشتر آن را درگیر مسائل نظامی، از جمله تنش با پکن بر سر مالکیت دریای چین جنوبی کرده است؛ دو چالشی که مانیل با رویکرد به پکن می‌تواند آنها را تا حدود زیادی رفع سازد. نکته مهم دیگر آنکه رأی دوترته برگرفته از مواضع وی علیه آمریکاست؛ چرا که مردم فیلیپین استقلال واقعی کشورشان از آمریکا را طلب می‌کنند. در شرایطی که حکومت اوباما به هفته‌های پایانی خود نزدیک می‌شود و ساختار سیاسی آمریکا در حال تغییر است، برای مانیل فرصت مناسبی است تا بتواند از خلأ قدرت در آمریکا برای تحکیم استقلال خویش بهره گیرد. به هر تقدیر، آنچه در فرآیند رفتاری فیلیپین مشاهده می‌شود چه از روی باج‌گیری باشد و چه از روی استقلال‌خواهی واقعی، تزلزل در قدرت جهانی آمریکا را نشان می‌دهد که موجب شده است کشوری، همچون فیلیپین (که همواره زیر پرچم استعمار و سلطه آمریکا بوده است) آشکارا به اعتراض و جدایی از واشنگتن لب بگشاید و این ناکامی بزرگی برای اوباماست که مدعی احیای جایگاه جهانی آمریکا بود.

نفوذ رژیم صهیونیستی در جهان اسلام ـ ۴۲
  عبدالله عبادی/ از بدو تأسیس رژیم صهیونیستی در سال 1948 تا به امروز نه تنها هیچ‌گونه رابطه دیپلماتیکی بین رژیم اشغالگر قدس و عراق وجود نداشته، بلکه عراق از همان ابتدای تأسیس این رژیم جعلی دشمنی خود را با آن ابراز داشت. نیروهای ارتش عراق در جنگ‌های 1967 و 1973 در کنار ارتش سایر کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی جنگیدند.
در سال 1981 در حالی که دولت وقت عراق مشغول ساخت نیروگاه اتمی تموز در جنوب بغداد بود، صهیونیست‌ها با اعتراض به آن و اعلام این مطلب که ساخت این نیروگاه، امنیت سرزمین‌های اشغالی را به خطر خواهد انداخت به آن حمله کرده و این نیروگاه را با خاک یکسان کردند، با این حال عراق هرگز پاسخی به  حمله صهیونیست‌ها نداد.
در جریان جنگ خلیج فارس در دهه 1990 دولت عراق 39 فروند موشک اسکات به سوی سرزمین‌های اشغالی شلیک کرد، در حالی که در آن مقطع زمانی صهیونیست‌ها هیچ اقدامی علیه امنیت عراق نکرده بودند. 
پس از شکست دولت صدام از نیروهای آمریکا و متحدانش در سال 2003 عراق به بهشت شرکت‌های تجاری و جاسوسان رژیم صهیونیستی تبدیل شد. در سال ۲۰۰۴ روزنامه صهیونیستی معاریو مقاله‌ای به قلم بوعز گاوون با عنوان «نیروهای ما در عراق» منتشر کرد که در آن گاوون گفته بود: «اسرائیل برای گرفتن سهم خود باید وارد عراق شود.»
ورود رژیم اشغالگر قدس به عراق پس از دست دادن ایاد علاوی، نخست‌وزیر موقت عراق با سیلوان شالوم، وزیر خارجه رژیم صهیونیستی در مقر سازمان ملل در نیویورک و همچنین سخنان صلاح الشبخلی سفیر عراق در لندن مبنی بر وجود یک لابی عراقی برای عادی‌سازی روابط رژیم صهیونیستی و در رأس آن هوشیار زیباری، وزیر امورخارجه عراق ابعاد پیچیده‌ای به خود گرفت.
نبود دولت مرکزی در عراق و هرج‌ومرج در بخش‌های مختلف این کشور، از جمله مناطق مرزی سبب شد تا از سال 2005 شاهد حضور شرکت‌های مختلف اقتصادی صهیونیستی و همچنین حضور کارشناسان موساد در عراق باشیم.
حارث الضاری، دبیرکل هیئت علمای مسلمان عراق در همین زمینه در سال 2010 اعلام کرد که شرکت‌های صهیونیستی به طور مشخص در منطقه کردستان واقع در شمال این کشور، فعال هستند. این روحانی اهل سنت که یکی از مخالفان آمریکا است، در ادامه تأکید کرد: «این شرکت‌ها به طور مستقیم با سازمان جاسوسی رژیم صهیونیستی همکاری می‌کنند و با اسم‌های مستعار عربی، انگلیسی و ترکی وارد عراق شده‎اند.» گزارش‌ها حاکی از آن است که ۷۰ شرکت صهیونیستی با استفاده از نمایندگی شرکت‌های عربی و اروپایی، در عراق فعالیت می‌کنند. خبرگزاری عراقی «یقین» نیز پیشتر  افشا کرده بود، بیش از ۵۵ شرکت صهیونیستی که در حوزه‌های مختلفی از جمله بازاریابی و تأسیسات زیربنایی فعالیت می‌کنند، با اسم‌های مستعار در کشور عراق مشغول به فعالیت هستند. این در حالی بود که مقامات گمرکی سوریه چند کامیون را با محموله کالاهای صهیونیستی به مقصد عراق، توقیف کرده بودند. بر اساس گزارش منتشر شده در خبرگزاری عراقی یقین، مشخص شده بود که رژیم صهیونیستی سالیانه بیش از ۳۰۰ میلیون دلار کالا به عراق صادر می‌کند. اما حضور صهیونیست‌ها فقط به بخش اقتصادی محدود نشد؛ بلکه هم‌مرز بودن ایران با عراق سبب شده بود تا این رژیم از شرایط موجود حداکثر استفاده را کرده و برای جاسوسی از شهرهای مرزی و تأسیسات ایران وارد عمل شود. سیمور هرش نویسنده مشهور آمریکایی در روزنامه انگلیسی «گاردین» نوشت که اسرائیل اهداف مختلفی در شمال عراق دارد که یکی از آنها تأسیس پایگاهی برای جاسوسی علیه تأسیسات هسته‌ای ایران است.
جاسوسان صهیونیستی همچنین در مناطق راهبردی عراق مانند فرودگاه بغداد، منطقه الخضراء و چندین پایگاه نظامی بیشتر حضور یافته‌اند تا بتوانند بر فعالیت‌های ایران در داخل خاک خود نظارت داشته باشند. 
این گزارش در ادامه تأکید دارد که بدون توجه به دقت اطلاعات فوق، شکی نیست کشوری که در حالتی از ناامنی و هرج‌ومرج قرار دارد و از سوی دیگر با داشتن ثروت‌های طبیعی فراوان در قلب جهان واقع شده است، بسیاری از سازمان‌های جاسوسی را به سوی خود جلب می‌کند، چه برسد به سازمان‌های جاسوسی رژیمی که مدعی مالکیت بر نیل تا فرات است.
البته رژیم صهیونیستی علاوه بر جاسوسی از جمهوری اسلامی ایران اهداف دیگری را نیز در عراق پیگیری می‌کند که مهم‌ترین آنها عبارت است از:
۱ ـ حضور نظامی: نقش نظامی موساد در عراق در زمینه انتقال فناوری پیشرفته به این کشور برای مقابله با مقاومت‌های مردمی و مشاوره به آمریکایی‌ها برای مبارزه با موضوعی است که در این کشور تروریست خوانده می‌شود. 
۲ـ آموزش نیروهای کرد: گزارش‌های رسانه‌ای که در سال 86 به نقل از برخی منابع اطلاعاتی فرانسه منتشر شده است، حاکی از این است که بیش از 1200 عضو سازمان جاسوسی نظامی رژیم صهیونیستی در عراق حضور دارند و نیروهای پیشمرگه کرد را در شهرهای اربیل و سلیمانیه آموزش می‌دهند، روزنامه صهیونیستی یدیعوت آحارونوت نیز این موضوع را تأیید کرد. 
۳ـ جذب یهودیان کرد و عراقی‌ها برای مهاجرت به «سرزمین موعود»: شهر کرکوک محور اصلی فعالیت موساد در این زمینه است. صهیونیست‌ها با تبلیغات گسترده خود سعی دارند یهودیان این مناطق را به سرزمین‌های اشغالی منتقل کنند، علت دیگر حضور گسترده آنها در شهر کرکوک این است که این منطقه ذخیره فراوان نفت دارد و به این ترتیب سرمایه‌گذاری بیش از هشت میلیارد دلار در این زمینه در کرکوک توجیه اقتصادی دارد.

 آلمان: تشدید حملات به اقامتگاه‌‌های پناهندگان 
کشورهای اروپایی در حالی مدعی حمایت از حقوق بشر هستند که در این کشورها هر روز ابعاد گسترده‌ای از نقض و نادیده گرفتن حقوق اولیه انسان‌ها مشاهده می‌شود؛ چنانکه بر اساس آمارهای اداره فدرال پلیس جنایی آلمان، از شروع سال جاری میلادی حدود 800 حمله به اقامتگاه‌های پناهندگان ثبت شده است. همچنین، اداره فدرال پلیس جنایی آلمان، در سال جاری میلادی حدود 797 مورد جرم و جنایت علیه اقامتگاه‌های پناهندگان ثبت کرده است. بر اساس این، در740 مورد از این جرایم عاملان با انگیزه‌های راست افراطی مسئول بوده‌اند. در 57 مورد این گونه جرایم نیز انگیزه‌های سیاسی کاملاً رد نشده است. گفتنی است، در 320 مورد از این جرایم خسارت به اموال، در 180 مورد توزیع تبلیغات بیگانه‌ستیزانه و راست ‌افراطی از سوی عاملان و در 137 مورد هم ارتکاب خشونت گزارش شده است.
قزاقستان: قانون ممنوعیت حجاب در مدارس
در ادامه اقدامات علیه حقوق مسلمانان، وزارت آموزش و پرورش قزاقستان ممنوعیت حجاب در مدارس  را با نظام سکولار در این کشور مرتبط دانست و اعلام کرد: «تمامی دانش‌آموزان این کشور باید از لباس فرم مدرسه‌ برای حضور در مدارس استفاده کنند.» وزارت امور دین و جامعه مدنی و وزارت دادگستری جمهوری قزاقستان نیز با انتشار بیانیه‌ای ضمن مرتبط دانستن ممنوعیت حجاب در مدارس این کشور با نظام حاکم سکولار و قوانین این کشور، ترغیب مستقیم یا غیرمستقیم هر مذهب و دین در مدارس سکولار در قزاقستان را ممنوع اعلام کردند. در این راستا، «المیرا سخنبردیوا» معاون وزارت آموزش و پرورش قزاقستان اظهار داشت: «استفاده از لباس و روسری (حجاب) در مدارس این کشور ممنوع است و البته پیش از این هم مجاز نبوده است.» زاورش بایمالدینا، معاون وزارت دادگستری قزاقستان هم گفت: «درخواست پوشیدن لباس واحد در مدارس کشور را نمی‌توان نقض حق آزادی در این کشور دانست.»
ایتالیا: اعمال محدودیت برای نمازگزاران 
مسلمانان ایتالیا در اعتراض به محدودیت‌های ناعادلانه‌ای که برای نمازگزاران مسلمان اعمال می‌شود، در «رُم» پایتخت این کشور تظاهرات کردند. مسلمانان معترض، همچنین در مقابل بنای موسوم به کولوسئوم یا همان تماشاخانه باستانی رم، تجمع و نماز جماعت بر پا کردند. به گفته سازمان‌دهندگان این تظاهرات، مقامات ایتالیایی عبادتگاه‌های مسلمانان، به‌ویژه مساجد را به دلایل واهی تعطیل می‌کنند. بسیاری از مسلمانان ایتالیایی معتقدند، مقامات محلی به دلیل اسلام‌هراسی ناشی از حملات اخیرِ افراط‌گرایان در اروپا، عبادتگاه‌های مسلمانان را بسته‌اند. بنا بر آمار رسمی، بیش از 800 هزار مسلمان به طور قانونی در ایتالیا زندگی می‌کنند. مقامات این کشور تخمین زده‌اند، حدود 100 هزار مسلمان دیگر هم بدون مدارک قانونی در این کشور به سر می‌برند. آمارها نشان می‌دهد، جامعه مسلمانان بیش از ۵/۱ درصد از جمعیت ایتالیا را به خود اختصاص داده و اسلام نیز دومین دین پرطرفدار در این کشور مسیحی کاتولیک است.
آمریکا: افزایش جرایم ناشی از نفرت علیه مسلمانان 
اطلاعات ملی جدید از چندین ایالتِ آمریکا نشان می‌دهد، جرایم ناشی از نفرت علیه مسلمانان ۸۹ درصد افزایش داشته است. بر اساس مطالعه‌ای که بر روی 20 ایالت آمریکا و شهر نیویورک انجام شده و قرار است نتایج آن برای سازمان جرم‌شناسی جامعه آمریکا ارسال شود، جرایم ناشی از نفرت در آمریکا به‌طور کلی حدود شش درصد افزایش یافته است، این در حالی است که این جرایم علیه مسلمانان افزایشی 89 درصدی داشته است. بر اساس این گزارش، جرایم ناشی از نفرت تنها در شهر نیویورک، 24 درصد افزایش یافته است. افزایش هراس از مسلمانان، حملات تروریستی اخیر در اروپا و آمریکا، اظهارات متعصبانه خشونت‌گرایان سلفی علیه آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها، از جمله دلایل افزایش جرایم ناشی از نفرت علیه مسلمانان عنوان شده است.


 به تهران باج نخواهیم داد
خبرگزاری باشگاه خبرنگاران: «جان کربی» سخنگوی وزارت خارجه آمریکا گفت: «اگر دلیل بازداشت آمریکایی‌ها در ایران اخذ پول باشد، تهران مرتکب اشتباه شده است.»
کربی گفت: «من در ذهن مسئولان ایران نیستم و نمی‌دانم چه انگیزه‌ای از این کار (بازداشت اتباع آمریکایی) دارند، ولی می‌دانم که اگر ذهنیت آنها مبتنی بر زندانی کردن این افراد برای باج گرفتن از ماست، در اشتباه هستند.» سخنگوی وزارت خارجه آمریکا تأکید کرد: «سیاست آمریکا مبتنی بر باج ندادن است و تغییری نکرده است.»
 تحریم، ایران را به تغییر سیاست وادار می‌کند
خبرگزاری فارس: سرپرست اسبق آژانس مرکزی اطلاعات آمریکا(سیا) گفت: «واشنگتن باید با اعمال تحریم، ایران را به تجدیدنظر در سیاست‌های منطقه‌ای‌اش وادارد.»
«مایکل مورل» افزود: «واشنگتن باید در برابر اقدامات منطقه‌ای ایران بایستد.» مورل که به همراه «یوسف العطیبه» سفیر امارات در آمریکا، «جیمز وینفلد» معاون سابق ستاد مشترک نیروهای مسلح آمریکا و سفیر اردن در واشنگتن در نشستی به میزبانی «مرکز پیشرفت آمریکایی» صحبت می‌کرد، گفت: «سه عامل «شکست حاکمیت در بسیاری از کشورهای منطقه»، «تلاش ایران برای هژمونی در منطقه» و «گسترش جهاد خشونت‌آمیز» منطقه را به بحران کشانده است.»وی با بیان اینکه این مسائل باید از سوی کشورهای منطقه و نه غرب، حل شود، گفت: «کاری که ایالات متحده می‌تواند بکند، به عقب راندن ایران است. ایالات متحده شوروی را به عقب راند، اما در قبال ایران این کار را نکرده است.»
 تقاضای کاخ سفید برای قطع حمایت ایران و روسیه از سوریه 
خبرگزاری مهر: سخنگوی شورای امنیت ملی آمریکا با متهم کردن دولت سوریه به استفاده از سلاح‌های شیمیایی، از ایران و روسیه خواست تا حمایت از دمشق را قطع کنند. «ند پرایس» در بیانیه‌ای با استناد به نتایج ادعایی تحقیقات سازمان ملل و سازمان منع سلاح‌های شیمیایی، گفت: «ما با قوی‌ترین لحن، تقابل‌جویی رژیم اسد با هنجارهای دیرینه جهانی علیه استفاده از سلاح‌های شیمیایی و بی‌توجهی سوریه به تعهداتش تحت کنوانسیون سلاح‌های شیمیایی را محکوم می‌کنیم.» کاخ سفید ادعا کرده است، حمایت نظامی و اقتصادی ایران و روسیه از دولت بشار اسد موجب می‌شود دمشق به حملات علیه مردم خود ادامه بدهد. 
ایران مجموعه‌ای از مبارزان اسلامی را در خدمت دارد
خبرگزاری فارس: اندیشکده آمریکایی «دفاع از دموکراسی‌ها» در گزارشی با اشاره به توانمندی‌های نیروهای حزب‌الله نوشت: «آمریکا بهتر است جابه‌جایی رزمندگان و ارسال مهمات به مناطق جنگی حزب‌الله و شرکت‌های هوایی ایران را رصد کند.»
 این اندیشکده در مطلبی درباره «ابزارهای نبرد نیابتی ایران، به ویژه حزب‌الله لبنان و نحوه مهار آن» نوشت: «در حالی ‌که حزب‌الله معرف موفقیت اولیه ایران در رواج انقلاب است، امروزه جمهوری اسلامی مجموعه‌ای از مبارزان اسلامی را در خدمت دارد و «سردار قاسم سلیمانی» فرمانده نیروی قدس سپاه در سال 2015 به درستی گفت که ما شاهد صدور انقلاب اسلامی در سراسر منطقه هستیم.»