ائتلاف بزرگ فرهنگیان بسیجی و پیرو ولایت در نامه‌ای سرگشاده به روحانی نوشتند: جناب آقای رئیس‌جمهور از جناب‌عالی انتظار نمی‌رفت در جلسه دفاع از وزرای پیشنهادی اخیر به مجلس با این بیان اینکه «اختلاسی در کار نبوده، بلکه عده‌ای وام‌های معوقه‌ای دارند که قادر به پرداخت آن نیستند»، نمک بر زخم معلمان بپاشید! انتظار داشتیم همزمان با برملا شدن این اختلاس مهیب، در اولین جلسه هیئت دولت، علاوه بر درخواست از قوه قضائیه، کارگروه ویژه‌ای را مأمور رسیدگی به این چپاول ملی نمایید.
 محمدرضا فرهادی/ نیروهای دموکراتیک سوریه از آغاز عملیات آزادسازی رقه از عملیاتی تحت عنوان «خشم فرات» خبر دادند. نیروهای دموکرات سوریه اعلام کردند این عملیات با هماهنگی ائتلاف ضد داعش آغاز شده و نیروهای دموکراتیک به تنهایی این عملیات را پیش‌ می‌برند، این در حالی است که پیشتر برخی رسانه‌ها از مشارکت نیروهای ائتلاف ضد داعش در این عملیات خبر داده بودند. بر اساس این خبر، نیروهای دموکراتیک سوریه اعلام کردند ضمن اینکه هیچ ارتباطی بین عملیات موصل و عملیات رقه وجود ندارد، دست‌کم 30 هزار نیرو در عملیات آزادسازی رقه مشارکت خواهند داشت که 10 هزار نفر آنها  از عرب‌های سوریه هستند. نیروهای دموکراتیک سوریه همچنین تأکید کردند که مرکزی برای فرماندهی عملیات آزادسازی رقه تأسیس شده و این عملیات به دلیل حساسیت بالایی که دارد ممکن است طولانی شود و به سادگی به نتیجه نخواهد رسید. پیشتر برخی منابع نزدیک به نیروهای دموکرات سوریه اعلام کرده بودند که این نبرد از چند محور از جمله منطقه «عین عیسی» که در 35 کیلومتری مرکز رقه واقع شده، آغاز خواهد شد. در بحث عملیات آزادسازی رقه سؤالاتی مطرح است مبنی‌بر اینکه؛ اصولاًً آمریکا و ائتلاف از آغاز این عملیات چه اهدافی را دنبال می‌کنند؟ ترکیه و سایر بازیگران چه نقشی در این فرآیند دارند؟
۱ـ آمریکا امیدوار است با آزادسازی رقه گروه‌های مسلح تحت حمایت سعودی و ترکیه در این شهر استقرار یابند و این می‌‌تواند رونمایی اولیه از طرح B آمریکا در سوریه باشد که برآیند نهایی آن به تجزیه یا فدرالیسم منجر خواهد شد. اشتون کارتر، وزیر دفاع آمریکا، چند روز پیش در یک نشست مطبوعاتی گفت: «تصمیم داریم به زودی با نیروهایی که توانایی اجرای عملیات را دارند، به آن جا برویم و رقه را محاصره کنیم. ما در صدد کنترل کامل این شهر هستیم  و با ترکیه هم درباره نقش احتمالی‌اش در آینده رقه گفت‌وگو می‌کنیم. در صورت شکست داعش در موصل و همزمان در رقه دستاورد بزرگی برای ائتلاف ضد داعش به رهبری آمریکا ثبت خواهد شد.» 
۲ـ آمریکا به دنبال ایجاد جو روانی گسترده‌ای برای توجیه اقدامات خود در منطقه است. واقعیت آن است که حمله زمینی ائتلاف ضد داعش به رقه، کار ساده‌ای نیست و مطرح کردن این موضوع در مقاطع مختلف، در قالب عملیات روانی علیه داعش و نیز رقابت با سوریه و متحدان آن قابل تفسیر است. در نتیجه، اعلام عملیات میدانی از سوی آمریکا تناسبی با یک اقدام نظامی ـ امنیتی ندارد و بیشتر به عملیات روانی شبیه است تا عملیات میدانی.
۳ـ  نظام سوریه به هیچ وجه تمایل ندارد آمریکا و متحدانش یکه‌تاز معرکه رقه باشند و تلاش دارد فتح رقه و غلبه بر داعش به نام ارتش سوریه ثبت شود، نه نیروهای ائتلاف. نکته دیگر این است که آمریکا واقعاًً در پی نابودی کامل داعش نیست؛ لذا اگر حمله‌ای هم به رقه صورت بگیرد، علاوه بر بهره‌برداری تبلیغاتی، یکی از اهداف آن کوچ دادن داعش به سمت مناطق دیگر، از جمله حلب است تا طرح آزادسازی این شهر به دست سوریه و متحدانش با شکست یا تأخیر مواجه شود. 
۴ـ ترکیه و آمریکا یک نوع توافق پنهانی در راستای این عملیات صورت داده‌اند. وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون)، اعلام کرد: «فرماندهان نظامی آمریکا و همتایان ترکیه‌ای آنها در چارچوب عملیات ائتلاف جهانی ضد داعش، جزئیات طرح بازپس‌گیری شهر رقه و حفظ و مدیریت آن را مورد بحث و رایزنی قرار دادند.» تجربه نشان داده است که آمریکا از کردها به‌مثابه بازیگری برای تحت فشار قرار دادن ترکیه و سوریه استفاده می‌کند. در مجموع، باید گفت شهر رقه به عنوان مقر اصلی داعش در سوریه، هدف مهمی برای سوریه و متحدانش و نیز ائتلاف مدعی مبارزه با داعش به رهبری آمریکا قلمداد می‌شود. آغاز عملیات رقه و نقش آمریکا و ترکیه بیش از آنکه برای شکست داعش و رسیدن به اهدافی خاص باشد، تنها به منظور ایجاد عملیات روانی و تبلیغاتی است. همچنین تضاد موجود در میان بازیگران شرکت‌کننده در این عملیات(ترکیه و کردها) دورنمای روشنی از آزادسازی رقه نشان نمی‌دهد.

   حسین عبداللهی‌فر/ اینکه نباید انتخابات کشورمان تحت تأثیر عوامل خارجی، به ویژه تحت‌تأثیر دشمنان ملت مسلمان ایران باشد یک اصل است و همگان باید در این زمینه تلاش کنند تا نتیجه انتخابات سبب رضایت دول متخاصم و بدخواه اسلام و انقلاب نشود. با این وجود نمی‌توان کتمان کرد که یک جریان سیاسی به بیگانگان به عنوان یک عامل تأثیرگذار بر پیروزی خود در رقابت‌های انتخاباتی می‌نگرد و متأسفانه در برخی از موارد در زمین طراحی شده دول استکباری نقش ایفا می‌کند. 
در انتخابات آینده نیز باید تلاش کرد این تأثیرپذیری را به حداقل ممکن رساند؛ اما برای پی بردن به اینکه جناح حاکم در آرزوی موفقیت کدام‌یک از نامزدهای انتخابات آمریکا بود، کافی است به صفحه نخست روزنامه‌های وابسته به این جریان ظرف روزهای اخیر، به ویژه چهارشنبه 19 آبان نگاهی بیندازیم.
 تصاویر اول و تیتر‌های درشت نشان می‌دهد که کمترین تردیدی در پیروزی کلینتون نداشتند، به ویژه آنکه یک روزنامه تصویری از آن خانم را در کنار تصویری از روحانی قرار داده بود. با مشخص شدن نتیجه انتخابات روزنامه‌هایی که دچار شوک شده بودند از تیتر‌هایی چون؛ «شوک ترامپ، زلزله ترامپ، مجسمه آزادی اشک ریخت، توفان ترامپ، جهان؛ نگران آمریکای ترامپ، جهان در حیرت، کاخ سفید در وضعیت قرمز، شوک جهان از انتخاب ترامپ، شوک ترامپیسم و شورش آمریکایی» استفاده کردند.
اکنون سؤال این است که چرا اصلاح‌طلبان و اعتدالگرایان از پیروزی دموکرات‌ها استقبال کرده و آن را برای پیروزی خود مناسب‌تر ارزیابی می‌کردند و اکنون از بازگشت جمهوریخواهان آن هم با چهره‌ای مثل دونالد ترامپ شگفت‌زده شد و آن را به زیان خویش
 می‌دانند؟ 
پاسخ اول:
 از آنجا که جناح حاکم نقطه قوت خود را برجام و توافق هسته‌ای می‌داند و این مذاکرات با دموکرات‌ها انجام شده، طبیعی است که خواستار تداوم حضور این گروه در کاخ سفید باشند، به ویژه آنکه ترامپ در سخنان تبلیغاتی خود از پاره کردن برجام سخن گفته و نشان داده که موافق ادامه این روش با جمهوری اسلامی ایران نیست. 
پاسخ دوم:
 پاشنه آشیل موفقیت جناح حاکم در انتخابات آینده موضوع اقتصاد و حل مشکلات معیشتی مردم است. از آنجا که دولت تدبیر و امید هنوز نتوانسته تغییر محسوسی در سفره مردم ایجاد کند، امید داشت با پیروزی مجدد دموکرات‌ها، تحولی در زمینه تحریم‌های اقتصادی صورت گیرد که بخش‌هایی از نابسامانی ناشی از رکود و تورم موجود را مهار کند. اما ترامپ نه تنها روزنه امیدی در این زمینه ایجاد نکرده، بلکه به نظر می‌رسد خصومت آمریکا علیه کشورمان را با شفافیت بیشتری دنبال کند. 
پاسخ سوم:
 تحلیل برخی از اصلاح‌طلبان و نزدیکان دولت این است که رفتار پیش‌بینی‌ناپذیر ترامپ سبب غلبه فضای امنیتی بر جهان شده و این افراط‌گرایی به اصولگرایان کمک خواهد کرد تا بر خوش‌بینان به غرب غلبه کنند. 
واقعیت آن است که بین جمهوریخواهان و دموکرات‌ها تفاوت چندانی در خصومت‌شان با انقلاب اسلامی وجود ندارد و ترامپ نیز همانند گذشتگان خود از همه ظرفیت‌های موجود برای تغییر رفتار و در صورت امکان ساختار جمهوری اسلامی بهره خواهد گرفت و او نیز به واقعیتی به نام قدرت منطقه‌ای ایران گردن نهاده؛ لذا به شیوه‌های نوین و جنگ نرم سعی در تقویت حامیان خویش در داخل خواهد داشت.

 حسن خدادی/  سومین مؤلفه‌ای که می‌توان در موضوع تبیین چرایی تأکید رهبر فرزانه انقلاب بر جهاد کبیر به آن اشاره کرد، «گفتمان‌سازی نوین برای مقابله با نفوذ» است که در ادامه به آن می‌پردازیم.
۳ـ گفتمان‌سازی نوین برای مقابله با «نفوذ»
باید تأکید داشت، امر «گفتمان‌سازی» یکی از نبوغ‌های امام خامنه‌ای(مدظله‌العالی) است. ایشان در ماجراهای سال 88 و هنگامی که دشمن در تلاش بود گفتمان «تقلب» را رواج داده و آن را در راستای کودتای بزرگ علیه جمهوری اسلامی ایران به خدمت گیرد، با کاربست گفتمان «فتنه» و پادگفتمان «بصیرت» علیه فتنه، پاتک مهمی علیه فضاسازی‌های ضدانقلاب رقم زدند. رهبر معظم انقلاب، «فتنه» را دال مرکزی گفتمان ضدانقلاب معرفی و با تبیین هنرمندانه و شگفت‌انگیز ابعاد فتنه، تمام اتفاقات تلخ و تأسف‌برانگیز رقم خورده از سوی فتنه‌گران را به واسطه آن «معنادار» کردند. بر همین اساس، هفت ماه پس از انتخابات 22 خرداد 88 و در حالی که برخی دولت‌های خارجی روی سرنگونی جمهوری اسلامی ایران شرط بسته بودند، با همگانی شدن فضای «ضدفتنه» در کشور، حماسه 9 دی رقم خورد و فتنه از خیابان‌ها برچیده شد.
اگر «بصیرت»، پادگفتمان تولید شده از سوی رهبر معظم انقلاب علیه «فتنه» بود، «جهاد کبیر» نیز گفتمانی است که ایشان در برابر «نفوذ» به میدان آورده‌اند. در شرایطی که دشمنان و برخی همکاران داخلی آنها در داخل به واسطه مذاکرات هسته‌ای و توافق‌نامه «برجام» در تلاش بودند با ساختن فضای گفتمانی «عادی‌سازی» رابطه با مصداق اتمّ استکبار (آمریکا)، «رخداد» برجام را به روندی برای «سازش» تبدیل کنند و به تعبیر رهبر فرزانه انقلاب، برجام‌های 2 و 3 و... را در مسائل دیگری، نظیر منطقه، توانمندی موشکی و... رقم بزنند، معظم‌له بلافاصله با به‌کارگیری ادبیات «نفوذ»، در برابر این فضاسازی گفتمانی پیچیده دشمن که حاصل سال‌ها برنامه‌ریزی و محاسبات پیچیده عملیات روانی و رسانه‌ای بود، ایستادند.
کاربست ادبیات «نفوذ» برای این برنامه دشمن بیرونی و همکاران داخلی‌اش، گام اول در گفتمان‌سازی رهبر معظم انقلاب بود. آنگاه که برخی در داخل سعی داشتند با به‌کارگیری حداکثری ظرفیت‌های تبلیغی و رسانه‌ای داخلی و خارجی خود، بزک کردن دولت مستکبر آمریکا و هموار‌سازی مسیر ارتباط با این رژیم را با ادبیات خوش‌ظاهری، همچون «تعامل»، معنادار کرده و رقیب خود را با عناوینی، همچون «افراطی»، «جنگ‌طلب»، «ضدصلح» و... در حوزه افکار عمومی طرد کنند، رهبر معظم انقلاب، مفهوم «نفوذ» را به کار گرفتند و با هنرمندی، دقت نظر و استدلال‌های ناب، اقدامات دشمن را با این مفهوم «معنابخشی» کرده و آن را مصداق نفوذ و هتک «آزادی ملت ایران در تعیین سرنوشت خود» معرفی کردند. با این حال، معنابخشی به «غیر» در امر گفتمان‌سازی، گام اول در مقابله با گفتمان‌های خطرناک است؛ از این رو در کنار آن گفتمانی برای جبهه خودی به منظور بسیج فعالیت‌های جبهه مؤمن، متعهد و انقلابی نیاز است و بر همین اساس، «جهاد کبیر» گفتمانی است که ایشان برای فعال‌سازی، هم‌افزایی و هم‌راستاسازی جناح مؤمن در مقابله با «نفوذ» به خدمت گرفته‌اند.
هر گفتمان معیوبی پاشنه آشیل و به اصطلاح «دال طردشده»ای دارد و ظرافت، پیچیدگی و مهارت رهبر معظم انقلاب در گفتمان‌سازی از «جهاد کبیر» آنجاست که به پاشنه آشیل «نفوذ» حمله می‌‌کنند. «استقلال» مهم‌ترین دال طرد شده در گفتمان نفوذ است.
بدین ترتیب، آنچنان که عنوان «فتنه» برای گفتمان دشمن و پادگفتمان «بصیرت» برای جبهه خودی، فضای غبارآلود پس از انتخابات 88 را رفته رفته برای افکار عمومی شفاف کرد و در نهایت با حماسه بزرگ 9 دی، بساط فتنه برچیده شد، امید می‌رود «جهاد کبیر» نیز فتنه «نفوذ» را به سرنوشتی مشابه تبدیل کند. همچنان که رهبر معظم انقلاب فرمودند، اگر دیروز خرمشهرهای سرزمینی و به تعبیر دیگر «عینی» در میان بودند و با «جهاد صغیر» آزاد شدند، امروز خرمشهرهایی در سرزمین فکر و اندیشه در پیش هستند که باید با «جهاد کبیر» بازپس‌گیری شوند تا «نفوذ» هزیمت یابد.

 اصولگرایان
 به دنبال فهم مشترک
قائم‌مقام جمعیت رهپویان با بیان اینکه ما در رسیدن به یک گزینه نهایی در بین اصولگرایان خوش‌بین هستیم، درباره اسامی مطرح برای نامزدی اصولگرایان و زمان رسیدن به مصداق نهایی گفت: «در حال حاضر جلسات اصولگرایان برگزار می‌شود و تا اواخر آذر ماه به یک جمع‌بندی خواهند رسید.» سروری با تأکید بر اینکه برای برطرف کردن آسیب‌های گذشته و تقویت نقاط قوت باید نگاه جدیدی شکل بگیرد، تصریح کرد: «فرق ما با اصلاح‌طلبان این است که گزینه اصلاح‌طلبان تقریباً مشخص است و آنها روی مصداق حرفی ندارند؛ اما ما ابتدا باید اصولگرایان را به یک فهم و درک مشترک برسانیم، سپس به مرحله بعد برویم.»
اصلاح‌طلبان 
هماهنگ هستند
حجت‌الاسلام سیدهادی خامنه‌ای، رئیس مجمع نیروهای خط امام(ره) درباره اینکه آیا این تشکل نامزدی مستقل در انتخابات خواهد داشت، یا خیر، گفت: «ما برای انتخابات در قالب شورای هماهنگی احزاب اصلاح‌طلب در انتخابات حضور پیدا می‌کنیم.» وی با بیان اینکه در همه عرصه‌ها، از جمله سیاست باید اخلاق را رعایت کرد، اظهار داشت: «در سیاست کلاً بی‌اخلاقی وجود دارد؛ اما اهل سیاست باید بیشتر رعایت کنند.»
اصولگرایان
 دو برنامه دارند 
حداد عادل گفت: «اصولگرایان برای حضور هماهنگ و مبتنی بر وحدت در انتخابات شوراها و ریاست جمهوری برنامه دارند که به زودی آن را اعلام می‌کنند.» وی در باره رسیدن به نامزد واحد و برنامه اصولگرایان در این زمینه خاطرنشان کرد: «اصولگرایان دو برنامه دارند؛ یکی سازوکار برای رسیدن به وحدت و دیگری سازوکار برای رسیدن به فرد واحد است که ما این مسیر را تعقیب می‌کنیم.»
تک‌نامزدی
 در مرحله نهایی
حسین کنعانی‌مقدم، دبیرکل حزب سبز گفت: «ستاد انتخابات ما نیز با نام «همت» تشکیل شده که به بررسی انتخابات ریاست جمهوری و شورای شهر می‌پردازد.» دبیرکل حزب سبز با اشاره به بررسی‌ شخصیت‌ها برای معرفی به انتخابات خاطرنشان کرد: «کلیت کار ما بر مبنای پیوستن به وحدت اصولگرایی و تک‌نامزدی در مرحله نهایی انتخابات به پیش می‌رود و یک رقابت سالم و با مشارکت حداکثری مردم را مدنظر قرار داده‌ایم.»
اصلاحات 
وقت وزن‌کشی ندارد
محمدرضا خاتمی با تأکید بر اینکه ما سال آینده انتخاباتی داریم که با توجه به قدم‌هایی که برای بهتر شدن فضای سیاسی برداشته شده مهم است، گفت: «ما واقعیت را در نظر داریم و می‌دانیم وقت وزن‌کشی درون جریان اصلاحات نیست. استراتژی این است که تا اطلاع ثانوی همچنان تأکید بر روی هدف باشد. در مورد ریاست‌جمهوری تکلیف معلوم است. روحانی برنامه‌های خوبی داشته و می‌دانیم نتوانسته همه برنامه‌هایش را اجرا کند؛ چرا که موانع و گرفتاری‌ها زیاد بوده است. در آینده با وجود مجلس جدید دستش در چینش کابینه بازتر است.»
دولت بعدی 
جای این وزرا نیست
غلامرضا تاج گردون به خبرگزاری ایلنا گفت: «وزرای کنونی دولت یازدهم تلاش‌های فراوانی برای موفقیت دولت انجام دادند؛ اما این تلاش‌ها چندان به مذاق مردم خوش نیامده است.» رئیس‌کمیسیون برنامه و بودجه‌ مجالس نهم و دهم شورای اسلامی با تأکید بر استفاده نکردن دکتر روحانی در کابینه دولت دوازدهم از اغلب وزرای کنونی در صورت پیروزی در انتخابات اظهار داشت: «هم خود آقای رئیس‌جمهور و هم بیشتر وزرای کنونی به این نتیجه رسیده‌اند که در دولت بعدی نباید حضور داشته باشند.»


رفتار دوگانه دولت اعتماد مردم را از بین می‌برد
جانشین نماینده ولی‌فقیه در سپاه با بیان اینکه رفتار دوگانه دولت اعتماد مردم را از بین می‌برد، گفت: «مردم در بسیاری موارد از مسئولان مطالبی را می‌شنوند که با آنچه می‌بینند، تفاوت دارد. تنها یکی از این موارد مطبوعات است، مسائل اقتصادی و برجام از موارد دیگر است.» حجت‌الاسلام والمسلمین عبدالله حاجی‌صادقی گفت: «برخی از دولتمردان لازم است ظرفیت خود را بالا ببرند و در بیان‌ها به گونه‌ای رفتار نکنند که دوگانگی به آنچه می‌گویند، احساس شود.» وی خاطرنشان کرد: «رئیس‌جمهور و وزرای وی به این نکته توجه داشته باشند که در این کشور چارچوب‌ها، قانون و نظام داریم، اگر کسی خارج از چارچوب نظام و ولایت سخن بگوید، قابل تحمل نیست.» حاجی‌صادقی عنوان کرد: «در این کشور قانون برای ما نظام جمهوری اسلامی است و آقایان دنبال یکصدا کردن همگان درباره نظام باشند.» وی با اشاره به وجود دوگانگی در گفتار و عمل دولت گفت: «این مباحث مورد غفلت ملت نیست و مردم این چیزها را خوب می‌فهمند، مردمی بصیر و هوشیاری داریم که همه سخنان و حرکات ما را رصد می‌کنند.» جانشین نماینده ولی‌فقیه در سپاه تأکید کرد:‌ «باید مراقب باشیم، هنرپیشه جبهه استکبار نباشیم و این مردم همواره در طول 40 سال گذشته با حضور در همه صحنه‌ها و دفاع از انقلاب و ایثار جان خود ثابت کردند، یگانه ضامن حفظ و تداوم انقلاب هستند.»

حوزه علمیه باید ۱۰ برابر اکنون فعالیت کند
حسن رحیم‌پور ازغدی با اشاره به‌ ضرورت تلاش بیشتر حوزویان در شهر قم گفت: «حوزه قم اگر بخواهد مرکزیت شیعه بماند، باید ۱۰ برابر امروز کار کند. متأسفانه اکنون به اقتضای شرایط واقف نیستیم، کشیشان مسیحی و آخوندهای وهابی چندین برابر طلبه‌های قم تلاش می‌کنند، آنها برای تبلیغ به بدترین مناطق از لحاظ آب و هوایی می‌روند و تنها به تبلیغ لسانی اکتفا نمی‌کنند.» وی ادامه داد: «شهر قم اگر آغازگر انقلاب اسلامی است، برای ادامه یافتن انقلاب باید خودش را تکان دهد. نماز جمعه باید مرکز امر به‌ معروف و نهی از منکر به‌‌صورت مصداقی باشد، افراد در خصوص مفهوم امر به‌ معروف و نهی از منکر سخنان زیادی گفتند، ولی اگر کسی بخواهد به‌‌صورت مصداقی در این عرصه وارد شود، هزاران دشمن پیدا می‌کند.» عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی افزود: «نهی از منکری واجب است که جلوی منکر را در سطح حکومت و جامعه بگیرد، نماز جمعه‌های شهرهای بزرگ، از جمله قم باید به‌گونه‌ای باشد که صاحبان قدرت و ثروت از نقد شدن در این نماز جمعه‌ها نگران باشند و مستضعفان هم امیدشان این باشد که در این نماز جمعه‌ها از حقوق آنها صحبت می‌شود.» رحیم‌پور ازغدی با اشاره به برخورد امام علی(ع) با دزدان بیت‌المال گفت: «ایشان دستور دادند که دزدان بیت‌المال را در نماز جمعه در جلوی مردم شلاق بزنند، نماز جمعه جای کلی‌گویی نیست.»


جریان فساد به دنبال شکستن مقاومت جامعه است
علیرضا زاکانی  با اشاره به فساد سیستمی برخی از جریان‌های سیاسی گفت: «در کشور ما شاهد فشار اقتصادی و بحران‌های اجتماعی هستیم که به دلیل شرایط سخت و ویژه ماه‌های اخیر، رهبر انقلاب ساعت‌ها برای مرور شرایط اجتماعی وقت گذاشته و‌ آن را غیرقابل قبول عنوان کردند؛ البته در کنار این شرایط فضای فرهنگی و چندپارگی سیاسی نیز مردم را تحت فشار قرار داده است.» وی تأکید کرد: «مسئله فساد به عنوان یک نمونه سیل رشد خود را طوری طی کرده است که به یک جریان سیستمی و پیوسته تبدیل شده و این مسیر را ادامه می‌دهد تا در مرحله مقاومت جامعه را بشکند و این را از طریق ایجاد فرهنگ قارون‌صفتی دنبال می‌کند تا مردم یا فخر بفروشند، یا حسرت بخورند و فساد چیز بدی نباشد.» وی تصریح کرد: «در واقع، این مسئله حکایت از این داشت که فساد نتوانسته مقاومت را در جامعه بشکند و هنوز مسئولانی هستند که در قبال فساد حساسیت دارند و ایستادگی می‌کنند.» نماینده سابق مجلس در ادامه ضمن جریان‌شناسی الگوی توسعه غربی پیش از انقلاب ادامه داد: «ما پس از دوران دفاع مقدس دچار قهقرا شدیم و آقای هاشمی با الگوی اقتصاد آزاد و خاتمی با الگوی توسعه سیاسی ـ فرهنگی غربی یک ریل‌گذاری جدیدی را ایجاد کردند و این نگاه تا به امروز به جامعه آسیب زده است.»


 لطفاً این سؤالات را از اتحادیه اروپا بپرسید
رئیس سازمان بسیج اساتید کشور طی نامه‌ای خطاب به آقای روحانی رئیس‌جمهور نوشت: «اکنون که دولت جناب‌عالی که در تاریخ به نام دولت «برجام» ثبت شده و قرار است که وارد مذاکرات حقوق بشری با اتحادیه اروپا گردد که نتیجه آن از پیش معلوم است، در صورت صلاحدید به هیئت مذاکره‌کننده ایرانی دستور فرمایید که از میان انبوه سؤالات حقوق بشری که فراروی غربی‌هاست، تنها برای ۲۰ سؤال پاسخ مکتوب دریافت کرده و جهت تنویر افکار عمومی جهان، ملت شرافتمند ایران و به خصوص ۴۵ هزار نفر از اساتید و مدرسان بسیجی دانشگاه‌ها و مؤسسات آموزش عالی کشور منتشر شود.» سهراب صلاحی در ادامه این نامه سؤالاتی چون؛ «نسبت حقوق بشر و تحویل سلاح‌های کشتار جمعی از سوی فرانسه و آلمان به رژیم بعث عراق چیست؟ نسبت حقوق بشر و گسترش زرادخانه‌های اتمی دولت‌های فرانسه و انگلیس چیست، در حالی که آنها تلاش کردند در برجام صنعت هسته‌ای ایران را زمین‌گیر کنند، به گونه‌ای که طبق این قرارداد تا پانزده سال آینده ایران قادر نخواهد بود حتی سوخت تنها رآکتور هسته‌ای بوشهر را تأمین کند؟ همچنین، وی در ادامه نامه خود پرسیده است: «نسبت حقوق بشر و حمایت بعضی دولت‌های اروپایی از گروهک تروریستی منافقین چیست؟ نسبت حقوق بشر و تحریم دارو از سوی دولت‌های اروپایی علیه مردم ایران چیست؟»



 دکتر یدالله جوانی /  وجود یک تفکر و جریان معتقد به سازش با آمریکا در کشور، واقعیتی انکارناپذیر است. این جریان فکری سیاسی، نه تنها چنین اعتقاد دارد که از طریق سازش با آمریکا می‌توان مشکلات کشور را در حوزه اقتصادی حل کرد؛ بلکه با تمام توان خود برای تحقق این موضوع تلاش می‌کند. صاحبان این تفکر و نگاه، به لحاظ پیشینه و سابقه، متنوع و به جریان‌های فکری سیاسی مختلف تعلق دارند. برخی از این افراد، در گذشته دارای سوابق انقلابی، مبارزاتی و حتی تندترین مواضع علیه آمریکا بوده، برخی هم اساساً از همان ابتدای پیروزی انقلاب و شکل‌گیری نظام جمهوری اسلامی در ایران، مخالف مبارزه با آمریکا، مخالف دادن شعار مرگ بر آمریکا و مخالف ایستادگی در برابر آمریکا بوده و تسخیر سفارت آمریکا در تهران را که تبدیل به لانه جاسوسی و مرکز توطئه علیه ملت ایران شده بود را برنتابیدند. بنابراین طرفداران نظریه سازش با آمریکا به لحاظ سوابق، طیف‌گونه هستند. هر چند انگیزه‌های آنان برای مذاکره، سازش و در نهایت عادی‌سازی رابطه ایران و آمریکا متفاوت است و هر یک از این طیف‌ها اهداف خاص خود را دنبال می‌کنند، لکن همگی برای همراه‌سازی مردم و به ویژه جوانان با نگاه خود، بر حل مشکلات کشور از طریق آمریکا و سازش با این کشور، متمرکز شده‌اند. آیا این نگاه درست است و از طریق مذاکره، سازش و رابطه با آمریکا از یک سو و با دست کشیدن از مبارزه با استکبار جهانی که مصداق عینی و کامل آن آمریکا می‌باشد از سوی دیگر، می‌توان مشکلات کشور را حل کرد و ایران اسلامی را به یک کشور پیشرفته تبدیل کرد؟
برای رسیدن به یک پاسخ صحیح تأمل در نکات زیر ضروری است:
۱ـ علاقه و نیاز به برقراری رابطه و عادی‌سازی رابطه میان ایران و آمریکا در طرف آمریکایی، بیشتر مشاهده می‌شود. در سال ۱۳۸۷ و در اوج رقابت‌های انتخاباتی آمریکا، آقای اوباما در جایگاه نامزد دموکرات‌ها، «تغییر» را شعار اصلی انتخاباتی‌اش برگزید. نقطه تمرکز اوباما در شعار «تغییر»، حوزه «سیاست خارجی» بود. وی پس از پیروزی و ورود به کاخ سفید، از دراز کردن دست دوستی به سمت ایران سخن گفت، برای رهبر معظم انقلاب نامه‌های پی‌درپی نوشت، به ایرانیان به مناسبت‌های مختلف و از جمله مناسبت نوروز پیام دوستی داد و در واقع، برقراری رابطه با ایران از طریق مذاکره در موضوعات اختلاقی را، یکی از اولویت‌های سیاست خارجی دولتش قرار داد. چرا؟ اسناد و مدارک بسیار زیادی وجود دارد که نشان می‌دهد آمریکایی‌ها، پس از نزدیک سه دهه متوجه شده‌اند که قطع رابطه آمریکا با ایران در سال ۱۳۵۸ از سوی کارتر رئیس‌جمهور اسبق آمریکا به دنبال تسخیر لانه جاسوسی در تهران، یک اشتباه راهبردی بوده است. آمریکایی‌ها دلیل اصلی شکست تمامی سیاست‌ها، طرح‌ها و برنامه‌های خود علیه جمهوری اسلامی با ماهیت براندازی، مهار و تضعیف نظام سیاسی ایران را از یک سو و دلیل عمده موفقیت‌ها و پیشرفت‌های انقلاب اسلامی در جهان و پدیدآیی محور مقاومت و جریان بیداری اسلامی در جهان اسلام، به ویژه در منطقه راهبردی غرب آسیا و تبدیل جمهوری اسلامی ایران به یک قدرت تعیین‌کننده را از سوی دیگر، در همین قطع رابطه می‌بینند. براساس چنین برآورد راهبردی از گذشته، آمریکایی‌ها به این جمع‌بندی رسیدند که برای شکست انقلاب اسلامی، فروریختن جمهوری اسلامی یا مهار و تضعیف آن، راهی جز برقراری رابطه با ایران ندارند. بر همین اساس است که سیاست تعامل با ایران به اولویت اول سیاست خارجی دولت اوباما تبدیل می‌شود. اما دولت اوباما، سیاست تعامل با ایران را که از مذاکرات هسته‌ای شروع کرد. در چنین شرایطی بود که در داخل کشور، عده‌ای بدون توجه به اهداف و انگیزه‌های آمریکا از این تعامل، وجود اوباما در کاخ سفید را برای ایران یک فرصت تلقی کرده، برای مذاکره با آمریکا به تکاپو افتادند، حل مشکلات کشور را به مذاکره با آمریکا گره زدند! اما در این میان، رهبر حکیم و فرزانه انقلاب اسلامی با نگاهی عمیق و واقع‌بینانه، ضمن ابراز عدم خوش‌بینی به مذاکره با آمریکا، از نقشه دشمن برای «نفوذ در ایران» از طریق مذاکرات پرده برداشته و با تعمیم مذاکرات از هسته‌ای به دیگر موضوعات جلوگیری به عمل آوردند.     
 ۲ـ اختلافات ایران و آمریکا، ریشه در اختلافات هویتی دارد و این اختلافات اساساً با مذاکره قابل حل نیست. ملت ایران با انقلاب اسلامی، به هویت مستقل اسلامی ـ ایرانی دست یافت و براساس این هویت، تمدن‌سازی اسلامی، رسیدن به حیات طیبه و قرار دادن ایران بر قله‌های عزت و افتخار را، آرمان خود قرار داد. آمریکا به عنوان پرچمدار نظام سرمایه‌داری و با خلق و خوی استکباری و داشتن داعیه رهبری بر جهان، با هویت و آرمان تمدن‌سازی اسلامی ملت ایران مشکل دارد. اکنون آیا آمریکایی‌ها حاضرند مشکلات اقتصادی ایران را در مسیر تمدن‌سازی اسلامی حل کنند؟ یا اینکه از طریق مذاکره و رابطه، می‌خواهند مانع پیشرفت واقعی ایران شوند؟
۳ـ آمریکایی‌ها در تجربه برجام، نشان دادند که به هیچ وجه قابل اعتماد نیستند. مذاکره برای یک نوع معامله و دادن امتیاز و گرفتن امتیاز است. آمریکایی‌ها در تاریخ سیاسی خود نشان داده‌اند که امتیاز می‌گیرند، ولی در دادن امتیاز به دیگران، به تعهدات‌شان عمل نمی‌کنند. این اتفاق در قضیه برجام رخ داد. بنابراین با کدام عقل و منطق و براساس کدام تدبیر، می‌توان به چنین دشمن عهد‌شکنی اعتماد کرد و به او به مذاکره با هدف حل مشکلات کشور پرداخت. رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در دیدار با دانش‌آموزان و دانشجویان در آستانه ۱۳ آبان سال جاری، با خطرناک توصیف کردن ایده سازش با آمریکا برای حل مشکلات کشور فرمودند: «استدلال‌های دقیقی برای اثبات دروغ، غلط و فریب بودن این سخن و تفکر وجود دارد. یک نمونه بارز برای اثبات نادرست بودن این تفکر، موضوع برجام و عملکرد آمریکایی‌ها پس از آن است.» معظم‌له در این دیدار با اشاره به سخنان مکرر خود مبنی بر بدعهدی و دروغگویی آمریکایی‌ها در طول مذاکرات هسته‌ای، خاطرنشان کردند: «اکنون دیگر این من نیستم که می‌گویم آنها بدعهد هستند؛ بلکه مسئولان محترم کشور و حتی خود مذاکره‌کنندگان که زحمت بسیاری را نیز متحمل شدند، سخن از بدعهدی‌ آمریکا می‌‌گویند... این واقعیت آمریکا است و عده‌ای می‌گویند برویم با همین آمریکا بر سر سوریه،‌ حزب‌الله لبنان، عراق، افغانستان، یمن و حتی مسائل داخلی کشور مذاکره و سازش کنیم!‌ آیا دولتی که لحظه‌ای از دشمنی با ملت ایران فروگذار نمی‌کند، مشکلات کشور را حل خواهد کرد... هدف اصلی آمریکا، جلوگیری از رشد و پیشرفت ایران است. آیا مذاکره با این کشور، مشکلات اقتصادی ما را حل خواهد کرد؟ مذاکره با آمریکایی‌ها مشکلات ما را حل نخواهد کرد؛ زیرا اولاً آنها دروغگو،‌ بدعهد، فریبکار و از پشت خنجرزن هستند و ثانیاً، آمریکا خودش دچار بحران است و کشور بحران‌زده، چگونه می‌تواند مشکلات یک کشور دیگر را حل کند؟»
۴ـ بحران‌زدگی آمریکا، افت قدرت آمریکا و به پایان رسیدن دوران ابرقدرتی ایالات متحده، یک واقعیت است. تأمل در سخنان آقای ترامپ در دوران رقابت‌های انتخاباتی، بهترین دلیل و سند بر این ادعا است. آمریکا از جهات مختلف سقوط کرده، یا در حال سقوط کردن است. در نقطه مقابل ایران یک قدرت نوظهور و در حال توسعه قدرت است. در چنین شرایطی، چگونه می‌توان استدلال کرد که از طریق مذاکره و سازش با آمریکا می‌توان مشکلات ایران را حل کرد؟ رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار مذکور با اشاره به اذعان مراکز مهم بین‌المللی و حتی خود آمریکایی‌ها به وجود بحران اقتصادی، سیاسی، بین‌المللی و اخلاقی در آمریکا، فرمودند: «اکنون بدهی‌های آمریکا نزدیک به تولید ناخالص ملی این کشور شده است و براساس شاخص‌های جهانی، این نشانه بحران است، آیا چنین کشور بحران‌زده‌ای به دنبال حل مشکلات ایران است؟ یا اینکه به دنبال استفاده از منابع و ثروت ایران برای رهایی خود از بحران است؟ امروز در هر نقطه‌ای از دنیا هر ملتی که ضد یک دولت یا حکومت مستبد قیام می‌کند، اولین شعارش «مرگ بر آمریکا» است؛ آیا بحرانی از این بالاتر وجود دارد؟» 
با توجه و تأمل در چهار نکته اساسی پیش گفته، پر واضح است که سازش با آمریکا، چیزی جز حرکت در کژراهه‌ای خطرناک نخواهد بود.