طهماسب مظاهری، رئیس کل اسبق بانک مرکزی گفت: «دولت و رئیس‌جمهور از ابتدای شروع مسئولیت خود قول تک‌نرخی کردن بازار ارز را داده بودند، به این سمت هم در حال حرکتند و کارهایی هرچند با سرعت پایین در حال انجام است؛ اما لازم است توصیه کنم دولت باید در سال‌های اول و دوم فعالیت خود ارز را یکسان‌سازی می‌کرد، نه اینکه تا الآن طول بکشد. انگیزه دولت بر این است که از چنین نرخی برای تبلیغات انتخاباتی استفاده کرده و بگوید، از اول دولت یازدهم نرخ دلار را نسبت به دولت قبل کاهش داده است.»


 محمد نوری/  کمتر از هفت ماه دیگر به پایان عمر دولت یازدهم، دولتی که با شعار«تدبیر و امید» ، قرار بود امید را برای کشور به ارمغان آورد و بیکاری را که از اصلی‌ترین وعده‌های انتخاباتی آن بود ریشه‌کن کند باقی مانده است. دولتی که طی سه سال و نیم گذشته نتوانست به وعده‌هایی که در حوزه اشتغال و رفع بیکاری داده بود، جامه عمل  بپوشاند.
با توجه به سوابق دولت‌های گذشته و عملکرد دولت یازدهم،‌ به جرئت می‌توان گفت که رفع بیکاری و ایجاد اشتغال تنها به یک شعار انتخاباتی تبدیل شده تا نامزدهای انتخاباتی با سر دادن آن برای خود رأی جمع کنند و حتی پس از پیروزی در عرصه انتخابات نیز همچنان شعاری با این موضوع مهم برخورد کرده و در عمل از زیر بار مسئولیت آن شانه خالی کنند.
در اوضاع کنونی، میزان بیکاری در کشور به جایی رسیده است که اکثر مردم در سفرهای استانی مسئولان، تمام خواسته خود را رفع بیکاری و ایجاد اشتغال عنوان می‌کنند و خواستار توجه جدی مسئولان به این موضوع هستند. حجت‌الاسلام حسن روحانی در دیدار با مردم استان کرمانشاه ضمن تأیید خواست مردم در زمینه رفع معضل بیکاری و ایجاد اشتغال در این استان گفت؛ «بیکاری یکی از عمده‌ترین مشکلاتی است که باید آن را حل‌وفصل کرد و حل آن تنها با ایجاد رونق اقتصادی و تکیه بر اقتصاد مقاومتی امکان‌پذیر است.» این در حالی بود که در این دیدار مردم کرمانشاه با شعارهایی در اعتراض به رکود، بیکاری و حقوق‌های نجومی برای دقایقی سخنرانی رئیس‌جمهور را قطع کردند. با مروری بر وعده‌های جناب آقای روحانی در زمینه رفع مشکل بیکاری و اشتغال‌زایی می‌توان میزان تحقق این وعده‌ها را برآورد کرد و مبنای قضاوت قرار داد:
ـ دولت «تدبیر و امید» نخواهد گذاشت این همه جوان بیکار در مقابل خانواده و فرزندان شرمنده باشند.
ـ در ماه‌های ابتدای آغاز به کار دولت «تدبیر و امید» موانع از سر راه تولید برداشته می‌شود.
ـ برنامه اقتصادی من حل معضل «اشتغال»، به خصوص برای تحصیل‌کرده‌ است.
ـ اساس سیاست من بالا بردن ثروت ملی و«رونق تولید و اشتغال» و بهبود فضای کسب‌وکار و توزیع عادلانه ثروت است.
ـ کشور را می‌توان از «بیکاری» و گرانی نجات داد.
ـ مشکل «بیکاری» سبب شده است از هر پنج ازدواج یکی به طلاق منجر شود، با رونق اقتصادی و «ریشه‌کن کردن بیکاری» جلوگیری از این کار امکان‌پذیر است.
ـ خیلی‌ها باید به دادگاه بروند که چرا کاری نکردند که ما هر ماه سه هزار میلیارد ضرر کنیم و سه میلیون نفر «بیکار» شوند.
ـ باید زندگی خوب و «شغل آبرومند» برای مردم افتخار باشد.
ـ اولین گام دولت تدبیر و امید «کاهش نرخ بیکاری» است.
ـ من می‌دانم شما از «بیکاری» رنج ‌می‌برید، دولت شما رونق را به اقتصاد بازمی‌گرداند.
ـ کشور بزرگ ایران نباید این همه «بیکار» داشته باشد.
ـ در طول هشت سال گذشته فقط 500 هزار شغل در کشور ایجاد شده که در شأن ملت ایران نیست.
ـ «اشتغال مردم» را در مسیری قرار می‌دهیم که شرایط آسوده‌تری داشته باشند.
ـ ما باید فضا را برای فعالیت‌های اقتصادی آماده کنیم، «بیکاری‌ها» به دلیل این است که فضا برای فعالیت کاری مهیا نیست، فضای کشور برای بهبود کسب‌وکار نیست.
ـ ایجاد شغل نباید با وام باشد که «بیکار» تبدیل به «بیکار بدهکار» خواهد شد.
ـ همین کارخانه‌های موجود در کشور اگر به جای20 درصد توان با 60 درصد توان کار کنند، بخش عظیمی از مشکلات اشتغال‌زایی در کشور برطرف می‌شود.
ـ با یک حرکت صحیح در یک مسئله اقتصادی و اجتماعی می‌توانیم بیکاری را حل کنیم. بیکاری  امروز تنها مشکل اقتصادی نیست؛ بلکه مشکل اجتماعی نیز هست و معضلات فراوانی به همراه دارد.
ـ باید کار را به جایی برسانیم که به جای اینکه مردم دست‌شان را به سوی دولت دراز کند، دولت دستش را به سوی مردم دراز کند.
به اذعان رئیس‌جمهور محترم وقتی در کشور جمعیت بالای بیکار وجود دارد، رفع بیکاری و ایجاد اشتغال باید به اولویت اول اقدامی دولت تبدیل شود، باید دغدغه اصلی دولت باشد، نه اینکه طی سه سال گذشته تعداد زیادی از شاغلان بخش‌های مختلف صنعتی، ‌تولیدی، کشاورزی و خدماتی هم شغل خود را از دست داده و به خیل بیکاران جامعه بپیوندند. براساس نتایج طرح آمارگیری نیروی كار در سال 1394 كه مركز آمار ایران آن را منتشر كرد، میانگین نرخ بیكاری در سال 1393 معادل ۶/۱۰ درصد بود كه میزان بیكاری سال 1394 نسبت به آن رشد ۴/۰ درصدی داشته و به عدد 11 درصد رسیده است؛ یعنی نه تنها نرخ بیکاری کاهش پیدا نکرده است بلکه فقط تعداد بیکاران در فصل دوم سال 1394 نسبت به فصل مشابه سال قبل افزایشی به میزان ۲/۴۷۸ هزار نفر داشته است. نتایج این طرح نشان می‌دهد از جمعیت فعال (شاغل و بیكار) در كشور دو میلیون و 729 هزار و 92 نفر بیكار هستند. همچنین 19 استان كشور نرخ بیكاری بالاتر از میانگین(11درصد) دارند.

راهکار‌های رفع بیکاری 
برخی از کارشناسان معتقدند دولت با اهمیت دادن به حوزه اشتغال و تشکیل مستمر جلسات شورای عالی اشتغال و اخذ نظرات کارشناسی و کاربردی و فعالیت‌های لازم در حوزه‌های گوناگون می‌تواند بر این معضل فائق آید و نرخ بیکاری را کاهش داده و اشتغال لازم را ایجاد کند. برخی از مواردی که می‌تواند در کاهش نرخ بیکاری مؤثر باشد، عبارت است از:
۱ـ سیاست‌گذاری و حمایت لازم برای حفظ ظرفیت‌های فعلی بنگاه‌های تولیدی؛ در این زمینه دولت برای حفظ ظرفیت موجود بنگاه‌های تولیدی باید موانع تولید را برطرف کند تا وضعیت بیکاری با ریزش نیروهای کار در شرایط فعلی بحرانی‌تر نشود. کاهش میزان سود تسهیلات اعطایی می‌تواند در این زمینه مؤثر باشد.
۲ـ توسعه و حمایت از مشاغل خانگی؛ دولت در این حوزه می‌تواند با شناسایی مشاغل خانگی زود بازده و سودآور اشتغال ایجاد کرده و نرخ بیکاری را کاهش دهد.
۳ـ بسترسازی برای اشتغال‌زایی در صنعت گردشگری کشور؛ کشور ایران با دارا بودن جاذبه‌های گردشگری فراوان و چهار فصل بودن اقلیم آن فرصت مناسبی برای ایجاد اشتغال در این حوزه در اختیار دارد. 
۴ـ حمایت از اشتغال‌زایی از طریق ایجاد تعاونی‌ها؛ تعاونی‌ها که با سرمایه‌های خود مردم فعال هستند، ظرفیت‌های بالایی در حوزه اشتغال دارند و دولت می‌تواند با ایجاد همگرایی بین اقتصاد و مشارکت مردمی تعاونی‌ها را فعال‌تر کند.
۵ـ زمینه‌سازی برای اعزام نیروی کار به خارج از کشور؛ دولت می‌تواند با ایجاد تعامل مناسب با سفارتخانه‌های فعال در ایران و همچنین تعامل با سفیران ایران در سایر کشورهای روابط اقتصادی اشتغالزا، از جمله شرایط اعزام نیروی کار را فراهم کند.
۶ـ حمایت از صادرات کالاهای تولیدی داخلی؛ تقویت بخش صادرات نیازمند مشوق‌های صادراتی است که دولت می‌تواند در این حوزه با پرداخت یارانه حمایت لازم را صورت دهد و زمینه فعال شدن بیش از گذشته صادرات را فراهم کند.

   سعید مهدوی/ پس از برگزاری انتخابات دهم مجلس شورای اسلامی در اسفند ماه سال گذشته و مشخص شدن ترکیب این مجلس و سپس با آغاز به کار مجلس شورای اسلامی در خرداد ماه سال جاری،‌ هر از چند گاهی شاهد اقدامات و فعالیت‌های شاذ و نادری هستیم که از نمایندگان مجلس انتظار نمی‌رود. از جمله این اقدامات می‌توان به فعالیت برخی نمایندگان برای دعوت و شرکت نماینده ردّ صلاحیت شده اصفهان در مجلس، اشاره کرد. نکته تأمل‌برانگیز دیگر تشویق نماینده مردم صومعه‌سرا به نپرداختن مالیات به دلیل انتصاب یک مدیر میانی بود. سیدکاظم دلخوش اباتری، نماینده مردم شهرستان صومعه‌سرا در مجلس شورای اسلامی و عضو کمیسیون اقتصادی مجلس در اظهاراتی تأمل‌برانگیز از مردم استان گیلان خواسته است به دلیل انتصاب مدیری غیربومی برای اداره مالیات استان گیلان، با سازمان مالیات این استان همکاری نکنند.
 این نماینده مجلس گفته است؛ «اگر پاسخ درخوری به وزارت اقتصاد به علت انتصاب یک مدیر از مرز افغانستان و پاکستان (استان خراسان) داده نشود، ممکن است دفعه بعد از خود افغانستان و پاکستان برای این استان مظلوم مدیر وارد کنند. از همین جا اعلام می‌کنم به آنها خواهم فهماند گیلان جای این برنامه‌ها نیست»! دلخوش با بیان اینکه به عنوان یک عضو هیئت‌رئیسه کمیسیون اقتصاد اجازه نخواهم داد بی‌احترامی وزارت اقتصاد به مردم گیلان بی‌پاسخ بماند، گفته است: «آقای وزیر اقتصاد! شما که از مرز افغانستان برای گیلان مدیر می‌آوری، از نیروهای گیلان کجا استفاده کرده‌ای؟»
این نوع اظهارنظرهای برخی نمایندگان مجلس دهم، علاوه بر مغایرت با سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی که از سوی مقام معظم رهبری ابلاغ شده و در آن بر اصلاح نظام درآمدی دولت با افزایش سهم درآمدهای مالیاتی تأکید شده است، موجب مالیات‌گریزی برخی افراد سودجو می‌شود و در شرایطی که اقتصاد کشور با حمایت همه ارکان نظام به سمت اقتصاد مقاومتی و اتکای بودجه کشور به درآمدهای مالیاتی حرکت می‌کند، اقدام ناشایستی
است.
نمایندگان محترم، به ویژه آقای دلخوش به این نکته واقف است که مالیات، مهم‌ترین ابزار کسب درآمد دولت‌ها برای انجام وظایف مربوطه است. بر این اساس، مالیات از یک سو ابزاری برای تأمین مالی مخارج سرمایه‌گذاری و سرمایه در گردش دولت بوده و از سوی دیگر برای توزیع عادلانه ثروت و درآمد تک‌تک افراد کشور است. به این ترتیب دولت‌ها با استفاده از ابزار دریافت انواع مالیات‌ها از افراد حقیقی و حقوقی کشور، درآمد لازم برای انجام فعالیت‌های حیاتی افزایش امنیت، بهداشت، آموزش، ایجاد زیرساخت و بستر فعالیت‌های سخت‌افزاری و نرم‌افزاری و... کشور را تأمین می‌کنند، همچنین برقراری نظام مطلوب و بهینه مالیاتی، موجب توزیع عادلانه‌تر درآمد و ثروت در بین افراد کشور می‌شود. 
به نظر می‌رسد با جدی‌تر شدن اجرای طرح جامع مالیاتی، رفتار این چنینی از سوی نمایندگان مجلس و سایر مسئولان اجرایی کشور، اختلاف‌افکنی و تفرقه‌آفرینی به بهانه‌های واهی و بعضاً سیاست‌آلود است و تنها می‌توان آن را آب در آسیاب دشمن ریختن تفسیر کرد و هیچ منفعتی از آن برای کسب منافع ملی به دست نمی‌آید. لازم است نمایندگان محترم مجلس به این موارد دقت داشته و از بروز این موارد جلوگیری کنند.

 سطوح تحت پوشش
 تأمین اجتماعی
سیدتقی نوربخش در همایش صندوق‌های بازنشستگی، تنگناها و راهکارها، با اشاره به اینکه صندوق تأمین اجتماعی در حال حاضر ۴۲ میلیون نفر را پوشش می‌دهد، گفت: «از ۱۴ میلیون بیمه شده اصلی، ۱۰ میلیون نفر بیمه شده اجباری، دو میلیون نفر بیمه شده مشاغل آزاد و دو میلیون نفر نیز بیمه شده تکلیفی هستند. همچنین دو میلیون و ۷۰۰ هزار مستمری‌بگیر داریم که تعداد خانوارهای‌شان به بیش از پنج میلیون نفر می‌رسد.»

یک گام نزدیک‌تر
 تا واردات آب!
وجود بحران آب در کشور موجب شده است ایده واردات آب در ذهن مسئولان متبلور شود. همایون حائری در حاشیه یازدهمین اجلاس کمیسیون مشترک اقتصادی ایران و تاجیکستان در جمع خبرنگاران با بیان اینکه موضوع واردات آب میان وزارت نیرو و شرکت‌های تابعه در حال بررسی است، اظهار داشت: «بحث‌های کارشناسی متفاوتی درباره این مسئله انجام شده است که اگر به نتیجه برسد، این فکر عملیاتی خواهد شد.»

کاهش واردات 
محصولات کشاورزی 
خلیل آقایی، قائم‌مقام وزیر جهاد کشاورزی گفت: «واردات انواع محصولات کشاورزی سال ۱۳۹۲ بیش از هشت میلیارد دلار بود که این رقم امسال به کمتر از سه میلیارد دلار رسیده است.» آقایی با بیان اینکه گندم راهبردی‌ترین محصول کشور به شمار می‌رود، یادآور شد: سال ۱۳۹۲، چهار میلیون و ۷۰۰ هزار تن گندم با ۴۰ هزار میلیارد ریال خریداری کردیم که این رقم طی سال جاری به ۵/۱۱ میلیون تن و نزدیک به ۱۵۰ هزار میلیارد ریال رسید.» وی از رشد پنج درصدی بخش کشاورزی طی دو سال گذشته در کشور خبر داد و اظهار داشت: «اگر رشد این بخش نبود، شاید رشد اقتصادی کشور در سال گذشته منفی می‌شد.»


 سید فخرالدین موسوی/ عجیب‌تر از پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا، اعلام پیروزی رقیب او، هیلاری کلینتون در ایران بود! روزنامه‌های اصلاح‌طلب و نزدیک به دولت در حالی که هنوز شمارش آرای انتخابات در آمریکا آغاز نشده بود، تیترهایی را برای صفحه اول خود برگزیدند که خبر از پیروزی نامزد حزب دموکرات در آمریکا می‌داد! «شرق» در صفحه اول خود با کنار هم قرار دادن تصاویری از حسن روحانی، باراک اوباما و هیلاری کلینتون با تیتر «پس از اوباما» 300 سال رابطه ایران و آمریکا را بازخوانی کرد، روزنامه «خبر جنوب» نیز جمله شگفت‌انگیز «کلینتون اولین رئیس‌جمهور زن آمریکا شد» را همراه با عکس بزرگ و خندانی از وی بر صفحه اول خود نشاند، اتفاق عجیبی که در روزنامه‌هایی چون «آسیا»، «روزان»، «دنیای اقتصاد» و.. نیز تکرار شد.
اتفاقی که پس از شکست نامزد محبوب این روزنامه‌ها در فضای مجازی و سایر رسانه‌ها نیز واکنش‌های فراوانی را برانگیخت، که در تندترین واکنش روزنامه «کیهان» در مطلبی با عنوان «روزنامه‌های اصلاح‌طلب آرزوهای‌شان را تیتر کردند»، نوشت: «در داخل کشورمان، سینه‌چاکان آمریکا مدتی بود در نقش ستاد فارسی‌زبان هیلاری کلینتون ایفای نقش کردند! آنها آن‌قدر با او احساس نزدیکی داشتند که روزنامه‌های‌شان را به آگهی‌نامه او تبدیل کرده بودند و هر روز با بهانه و بی‌بهانه، عکسی از عفریته جنگ و مادر داعش را با آراستگی هرچه تمام‌تر در صفحه اول‌شان چاپ می‌کردند! آن‌قدر در ترویج و مدح او پیش رفتند که گویی قرار است ما هم شناسنامه به‌ دست در این سیرک بزرگ شرکت کنیم! البته آنها حق داشتند برای ارباب دم تکان بدهند، شاید منفعتی، مصلحتی، حساب و کتاب پشت پرده‌ای در کار بوده و ما از آن بی‌خبریم؛ اما هرچه بود، بوی کباب چنان مست‌شان کرده بود که آداب حرفه‌ای روزنامه‌نگاری را هم به یکباره به کناری نهادند و در کسوت یک نشریه زرد تبلیغاتی به رپرتاژرفتن روی آوردند و کوشیدند دوقطبی موهوم و غیرواقعی کلینتون - ترامپ را به داخل ایران بکشند و در اینجا هم جامعه و رجال سیاسی را به دو دسته موافقان و مخالفان کلینتون تقسیم کنند! آنها همان خواب‌زدگانی هستند که پس از هشت سال دورویی و کینه و دشمنی اوباما، هنوز او را رئیس‌جمهور مودب آمریکا می‌دانند و در دل شیفته کدخدای تخیلی هستند! کدخدایی که هر جنایتی علیه ملت ایران را روا دانست و از هیچ فشار و تحریمی علیه ما فروگذار نکرد! حالا سینه‌چاکان داخلی کمتر از بازنده‌های دموکرات عزادار نیستند. آنها گویی خودشان در انتخابات شکست خورده‌اند و احساس سرخوردگی وجودشان را فرا گرفته است! البته نباید از نظر دور داشت که کلینتون در ایام فتنه، از اصلاح‌طلبان و فتنه‌گران حمایت کرده بود و شاید این روزها، روزنامه‌های زنجیره‌ای با این خوش‌خدمتی و ایفای نقش ساده فارسی‌زبان وی، می‌کوشیدند آن محبت‌های مادرانه را جبران کنند!»
روزنامه «جوان» نیز تیتر «رویای سوخته اصلاح‌طلبان» را در صفحه اول خود قرار داد و با تحلیل چرایی حمایت‌های ویژه آنها از هیلاری کلینتون نوشت: «اشتياق آنها به پيروزي هيلاري كلينتون از آنجا بود كه تيم اتاق فكر دولت و اصلاح‌طلبان در موضوع انتخابات آمريكا به دنبال Plan B يا طرح دوم نبودند و تنها تمركز آنان طرح‌ريزي براي مواجهه با آمريكاي هيلاري كلينتون بود. اين اتفاق در حالي بود كه اكثر كشورهاي دنيا طرح‌ها و برنامه‌هاي مختلفي را براي مواجهه با احتمال پيروزي هر دو كانديدا مدنظر داشتند، اما در داخل ايران به دليل تأثيرپذيري جريان‌هاي سياسي از مؤسسات نظرسازي آمريكايي كه قبلاً نيز به آن اشاره شد، هيچ طرحي براي مواجهه با دونالد ترامپ طراحي نشد. از اين رو رسانه‌ها تا آخرين لحظه بر طبل پيروزي كلينتون كوبيدند.»
البته، موضوعاتی از این دست از سوی وابستگان و اعضای این طیف و رسانه‌های آنها موضوعی جدید نیست، هنوز یادمان نرفته است که نامزد این جریان درحالی که با اختلاف یازده میلیونی در انتخابات شکست خورد، چگونه مدعی پیروزی شد و در حالی که هنوز در برخی از شعب اخذ رأی مردم در حال ریختن رأی خود به صندوق‌ها بودند کنفرانس خبری برگزار کرد، خود را رئیس‌جمهور دانست و فتنه را آغاز کرد که به تعبیر رهبر معظم انقلاب کشور را تا لبه پرتگاه پیش برد. 
هنوز فراموش نکرده‌ایم وقتی که یکی از گفت‌وگوهای مستقیم رئیس دولت نهم با مردم به دلایلی لغو شد، فردای آن، روزنامه اصلاح‌طلب آفتاب یزد به سخنان انجام نشده رئیس‌جمهور وقت پرداخته بود و وی را به دروغگویی و ارائه آمارهای غلط در گفت‌وگو با مردم متهم کرده بود! 


 دکتر قالیباف در صفحه شخصی خود نوشت: در تاريخ آمريكا هيچ وقت باطن فرهنگ سرمایه‌داری و سقوط اخلاقی سردمدارانش این‌قدر ظاهر نشده بود و این خودش برای اون‌هایی که دنباله‌روی فرهنگ و تمدن غرب هستن، درس آموزه. اما دموكرات يا جمهوريخواه، خيلي فرقي نداره؛ دشمن، دشمني می‌کنه. مهم اينه كه همه بدونن ايران تنها با یک چيز ساخته ميشه: كار، كار و كار...
شبکه‌های اجتماعی و سلامت ـ ۳
 مهدی فرهادی/  پیشتر درباره زورگیری آنلاین مطالبی ارائه شد؛ اما این بار در بین قربانیان شبکه‌های اجتماعی کودکانی مشاهده می‌شوند که رفتارهای سوئی از شبکه‌های اجتماعی فراگرفته‌اند و به خیال اینکه این رفتارها صحیح است آن را در جامعه بیان می‌کنند و منتظر پاداشی چون خنده و تحویل گرفتن دیگران می‌شوند؛ اما آنها هنگامی که جرئت بیان آموزه‌های خود را در اجتماع یافتند، دیگر به سختی می‌توانند آن را کنار بگذارند.
بسیاری از مشکلات روانی که این روزها در بین دانش‌آموزان مدرسه دیده می‌شود، از شبکه‌های اجتماعی و حتی محتوای غیرقابل نظارت آنها سرچشمه می‌گیرد. یک روان‌پزشک کودک و نوجوان به نام دکتر هایلی ون وانبرگ در این‌باره گفت: «در دنیای مدرن بچه‌ها به قدری در فضای مجازی غرق شده‌اند که نه تنها درک درستی از خود و قابلیت‌های‌شان ندارند؛ بلکه دنیای واقعی را آن گونه که باید درک نمی‌کنند، تا جایی که برخی از آنها نمی‌توانند بین واقعیت و خیال تمایز قائل شوند.» دکتر ون وانبرگ، عضو انجمن روانپزشکان بیرمنگام در ادامه گفت: «کودکان بسیار به تکنولوژی مدرن اعتماد دارند و متوجه تأثیرات منفی اینترنت نیستند. این فضا علاوه بر مشکلاتی چون افسردگی می‌تواند به سادگی مهارت‌های اجتماعی کودکان، مانند گوش کردن، درست صحبت کردن و همدردی با دیگران را تحت ‌تأثیر قرار دهد.»
از آنجا که کودکان هنوز ارتباطات خود را به طور کامل با محیط و جامعه برقرار نکرده‌اند، حضور در فضای شبکه‌های اجتماعی می‌تواند آنها را با مشکل شناختی در زمینه اعتماد به اشیا مواجه کند؛ بنابراین از این پس آنها به اشیا و نرم‌افزارها اعتماد می‌کنند و هرگز به توانایی‌های خود ایمان نمی‌آورند. نشناختن توانایی‌های خود یا گم‌گشتگی ذهنی و اعضا و جوارح می‌تواند کودکان و نوجوانان را با آینده‌ای مواجه کند که حتی نتوانند کارهای خود را انجام دهند، آنها منتظر می‌مانند که والدین از راه برسند و آنها را تغذیه کنند.