شبکه‌های اجتماعی و سلامت ـ 4
 مهدی فرهادی/  آیا اینترنت و حضور در شبکه‌های اجتماعی می‌تواند جای غذا را بگیرد؟ اگر این سؤال را 20 سال پیش از کسی می‌پرسیدی او به شما می‌خندید و می‌گفت هیچ چیز جای غذا را نمی‌گیرد! اما امروز بسیاری از والدین به روانشناسان مراجعه و شکایت می‌کنند که فرزندشان به جای اینکه سر سفره شام حاضر شود، ترجیح می‌دهد وقت بیشتری را در اینترنت برای لایک کردن بگذراند! این وضعیت خطرناک‌ترین حالتی است که یک نوجوان در دام افتاده به آن مبتلا می‌شود. مطالعات قبلی روانشناسان ثابت کرده که هرچه کودکان زمان بیشتری در مقابل صفحه نمایش (تلویزیون و رایانه) سپری کنند، به میزان بیشتری در معرض فشار‌های روانی، اضطراب و افسردگی خواهند بود و حالا مطالعات جدید از ارتباط مستقیم بین ساعت سرگرم شدن کوکان در اینترنت و مشکلات روانی و ذهنی خبر می‌دهد. اتاق‌های فکر اجتماعی اکنون در زمینه اثرات بیولوژیک شبکه‌های اجتماعی در حال مطالعه و تحقیق هستند. «اریک سیگمن» در مقاله‌ای با نام «اتصال به اینترنت، اثرات بیولوژیک شبکه‌های اجتماعی» می‌گوید: «شبکه‌های اجتماعی اینترنتی بر‌خلاف تصورات موجود، در انزوای اجتماعی افراد نقشی اساسی دارند. نبودن ارتباط رو در رو به تغییر عملکرد ژن‌ها، واکنش‌های ایمنی بدن، سطح هورمون‌ها، عملکرد شریان‌ها و ذهن افراد منجر می‌شود که این مسئله می‌تواند میزان خطر مشکلات جسمی، نظیر سرطان، سکته، بیماری قلبی و جنون را افزایش دهد. در حالی که فرد مبتلا به اعتیاد در شبکه‌های اجتماعی این احساس را دارد که در میان انبوهی از دوستان قرار گرفته است که حتی وقت خاراندن سر را ندارد، این دوستان و ارتباطات مجازی با جابه‌جا شدن یک حرف در گذرواژه و نشانی را به یکباره از دست خواهد داد و چه بسیاری از این اجتماعات که هر روز در حال فرو ریختن هستند و کسی خبردار نمی‌شود و چه بسا همین شبکه‌های اجتماعی بسیاری از اجتماعات واقعی و حقیقی را نیز با مشکل روبه‌رو کرده‌اند؛ زیرا توانسته‌اند نگرش‌ افراد را تغییر دهند و از لابه‌لای  همین تغییرات ادراکی در کاربران، آنها را به سمت تغییرات اجتماعی کشانده‌اند. 


   مسعود وزیری/ در بسیاری از کشورها، توسعه روستایی برای تأمین نیازهای اساسی و توزیع بهینه منافع ناشی از توسعه ملی راهبردی مهم تلقی شده و بدین منظور با شیوه‌های متعدد، الگوهای متنوعی برای توسعه روستایی تجربه شده است. 
بانک جهانی هم به این باور رسیده است که توسعه روستایی، راهبردی برای بهبود زندگی اجتماعی و اقتصادی روستاییان فقیر و تلاشی همه‌جانبه برای کاهش فقر است که این امر با افزایش تولید و ارتقای بهره‌وری در محیط روستایی میسر می‌شود. توسعه روستایی یا نوین‌سازی جامعه روستایی باید این جامعه را از انزوای سنتی بیرون آورده و با اقتصاد ملی عجین کند. کره جنوبی یکی از کشورهایی است که در این زمینه اقدامات درخور توجهی انجام داده است. 
کره جنوبی در بازه زمانی یک نسل از کشور دریافت‌کننده کمک‌های نقدی به کشور ارسال‌کننده کمک به سایر کشورها تبدیل شد که می‌توان آن را منبعی برای غرور ملی نامید. در سال ۱۹۶۱ سرانه تولید ناخالص داخلی کره جنوبی ۹۱ دلار، یعنی برابر با سرانه تولید ناخالص داخلی بنگلادش در آن زمان بود. رشد گسترده صنعتی در کره جنوبی توانست این کشور را به یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان تبدیل کند. هم‌اکنون رئیس‌جمهور این کشور قصد دارد دستاوردهای کشور خود در زمینه توسعه روستایی را نیز به جهان معرفی کند. وی درصدد است یک رهیافت بومی برای مدرنیزاسیون روستاها و حومه شهرها معرفی کند که کشورهای فقیر همسایه می‌توانند از آن الگوبرداری کنند. 
طرح توسعه روستایی که به زبان کره‌ای «سائماول» نامیده می‌شود و به معنای روستای جدید است، در دوران رونق صادرات، یعنی در دهه ۱۹۷۰ در کره جنوبی مورد توجه قرار گرفت، هر چند ریشه‌های شکل‌گیری این طرح در کره جنوبی چیزی شبیه به افسانه است. 
در سال ۱۹۷۱ «چونگ هی پارک» رئیس‌جمهور وقت کره جنوبی تقریباً به هر یک از خانوارهای روستایی ۳۳۵ بسته سیمان اهدا کرد. عده‌ای از این سهمیه برای احداث پل و صاف کردن جاده‌ها استفاده کردند و برخی دیگر به تعمیر سقف خانه‌های خود پرداختند. 
پس از یک سال آنهایی که در ارزیابی به عنوان افراد موفق در استفاده از سهمیه خود معرفی شدند، مقدار بیشتری سیمان افزون بر میل‌گرد دریافت کردند. اهالی روستا نیز در مقابل دریافت این سهمیه نیمی از پس‌انداز خود را به بانک‌های محلی واگذار کردند. هدف از این کار تأمین بودجه پروژه‌های پول‌سازی، همچون کشت گیاهان و پرورش صدف بود. درآمد حاصل از این اقدامات نیز صرف خرید انواع بذر و خرید ماشین‌آلات می‌شد. این طرح توانست به ارتقای استانداردهای زندگی روستایی منجر شود و به خارج از مرزهای کره جنوبی هم گسترش یابد.
 از سال ۲۰۱۰ کره جنوبی هدایت طرح سائماول در شش کشور در آفریقا و آسیا، از جمله روآندا و ازبکستان را بر عهده گرفته است و ضمن کمک‌های مالی به ارائه خدمات آموزشی می‌پردازد. گفتنی است، کره جنوبی هر ساله چند میلیون دلار به مراکز آموزشی کمک می‌کند.


سیدکامل تقوی‌نژاد، رئیس کل سازمان امور مالیاتی، با تأکید بر اهمیت اقتصاد دانش‌بنیان به‌مثابه یکی از محورهای اساسی سیاست‌های اقتصاد مقاومتی و نقشی که پژوهش در رشد تولید و اقتصاد کشور داراست، گفت: به تبع این سیاست، حمایت از اقتصاد دانش‌بنیان و فعالیت‏های پژوهشی نیز در دستور کار نظام مالیاتی قرار گرفت و بنا به پیشنهاد این سازمان، لایحه‌ای تحت عنوان کاهش نرخ مالیات به پنج درصد قراردادهای پژوهش تدوین شد و در هیئت دولت به تصویب رسید.
 افزایش واردات چای از هند
رویترز اعلام کرد امسال در حالی که خریداران عمده چای هند، خرید خود را از این کشور کاهش داده‌اند، ایران میزان واردات خود را با 3/31 درصد در فاصله ماه‌های آوریل تا سپتامبر به حدود 11 هزار تن رسانده است. پیش از این کشورهای دیگر به قیمت بالای محصول چای هند اعتراض کرده بودند و درخواست تخفیف داشتند، ایران سالیانه بیش از 110 هزار تن چای مصرف دارد که تنها کمتر از یک‌سوم آن در داخل تولید می‌شود.
خط‌‌و‌نشان جدید ریاض به اوپک
یکی از منابع اوپک به رویترز گفته است که عربستان سعودی تهدید کرده که امکان دارد تولید نفت خود را به ۱۱ میلیون بشکه در روز و حتی ۱۲ میلیون بشکه افزایش دهد و شاید در نشست بعدی نیز شرکت نکند.
درآمد گردشگری رتبه اول در 60 کشور
طبق سند چشم انداز ۱۴۰۴ (۲۰۲۵)، باید با جذب 1/5 درصد از گردشگران بین‌المللی(۲۰ میلیون نفر) حدود دو درصد از درآمد جهانی گردشگری را (معادل ۲۵ میلیارد دلار در سال) کسب کنیم. در حال حاضر صادرات خدمات گردشگری در 150 کشور در ردیف پنج قلم اول صادراتی می‌باشد و در حداقل 60 کشور رتبه اول صادرات را به خود اختصاص داده است. همچنین بنا بر اعلام سازمان جهانی گردشگری (UNWTO) در حال حاضر از هر 11 شغل در جهان یکی به طور مستقیم با گردشگری مرتبط است و تا سال 2030 گردش مالی این بخش از 2000 میلیارد دلار فراتر خواهد رفت.
تولید یک میلیون تن انار 
حسن‌پور، مدیر کل دفتر میوه‌های گرمسیری و نیمه‌گرمسیری وزارت جهاد کشاورزی با بیان اینکه تولید انار امسال به حدود یک میلیون و ۱۰ هزار تن رسید، گفت: «باغداران امسال توانستند به معنای واقعی اقتصاد مقاومتی را در کشور اجرا کنند.» وی درباره صادرات پرتقال امسال نیز گفت: «تا سقف 500 هزار تن محدودیتی برای صادرات پرتقال نداریم و این محصول به محض برداشت و بسته‌بندی به کشورهایی مانند روسیه، اروپا، حاشیه دریای خزر و خلیج فارس قابل صدور است.» وی برآورد کرد که امسال دو میلیون و 700 هزار تن پرتقال در کشور تولید شود.


 سعید مهدوی/مطالبات معوقه بانکی، از جمله معضلات رسمی و شفاف اقتصاد کشور است که مانع بزرگی در مسیر رشد و رونق اقتصاد کشور به شمار می‌آید. معوقات بانکی موجب عدم تسهیلات‌دهی بانک‌ها و درگیر کردن اقتصاد کشور در رکودی کم‌سابقه شده که تاکنون هیچ تدبیر مؤثری برای رفع آن اتخاذ نشده است. در عرف بانکداری مطالبات، به خواسته‌های بانک از مشتریان بابت تسهیلات اعطایی و معاملات و خدمات انجام شده اطلاق می‌شود که این موضوع در سال‌های اخیر با بروز مشکلات اقتصادی در کشور ما بیش از هر زمان دیگری بروز و نمو داشته است.
استفاده از تسهیلات بانکی حق مسلم متقاضیان واجد شرایط و فعالان اقتصادی است؛ از این رو با بلوکه شدن بخش قابل توجهی از این تسهیلات در اختیار افراد و مؤسسات خاص که از بازپرداخت اصل آن نیز سر باز می‌زنند، مشکلات فراوانی برای اقتصاد کشور و نظام بانکی به وجود آمده است. مطالبات معوق بانکی یکی از معضلات رسمی و شفاف اقتصاد کشور است که تمام جزئیات و ابعاد آن در دسترس است. با وجود این، نظام بانکی و نظارتی کشور نتوانسته است تاکنون اقدامات سازنده‌ای را برای رفع این مشکل اقتصادی انجام دهد و هرگاه هم طرح وصول این مطالبات پیش می‌آید، بانک‌ها و مؤسسات عموماً با بدهکاران خرده و مردم عادی برخورد کرده و از آنان یقه‌گیری می‌کنند.

معوقات نجومی نظام بانکی 
طی سال های گذشته، نسبت معوقات در نظام بانکی به مرور افزایش یافته، که نقش مدیریت بانک ها و شاخص های عملکردی آنان هم در ایجاد این وضعیت کم نبوده است. در چهار دهه پس از انقلاب اسلامی، حجم مطالبات معوق از 8 هزار میلیارد تومان در سال 1384 به 12 هزار میلیارد تومان در سال 1385 و 17 هزار میلیارد تومان در سال 1386 و در نهایت در سال‌های 1391، ۱۳۹۲ و ۱۳۹۳ به‌ترتیب به 57، 82 و 81 هزار میلیارد تومان و در سال 1394 به بیش از 100 هزار میلیارد تومان رسیده است. مطالبات معوق در سال‌های اخیر کم و بیش با نرخ 20 درصد رشد می‌کند؛ یعنی با فرض 500 هزار میلیارد تومان وام پرداختی از سوی بانک های کشور در سال، حدود 100 هزار میلیارد تومان آن حبس شده و از چرخه خارج می شود. این در حالی است که بررسی ها نشان می دهد، این نسبت در جهان 4 درصد و در غرب آسیا (بدترین منطقه جهان از این نظر) حدود 5 درصد است؛ از این رو در ایران ۵/۴ تا 5 برابر جهان، پول ها معوق و حبس می شوند؛ البته بدهی دولت به دلیل تضمین دولت، جزء مطالبات معوق غیر جاری محسوب نمی‌شود که در غیر این‌صورت اوضاع وخیم‌تر نیز می‌شود.
کارشناسان دلایل اصلی حجم بالای معوقات بانکی را در موارد زیر می‌دانند:
۱ـ بنگاه‌داری بانک‌ها؛ موضوع بنگاه داری بانک ها و مجموعه عظیم شرکت های زیرمجموعه آنها، یکی از دلایل روشن این وضعیت است. بانک ها به مجموعه شرکت های زیرمجموعه خود وام می دهند و انگیزه ای هم برای دریافت آن ندارند. 
۲ـ مدیریت مخاطره‌آمیز بانک ها؛ طبق پژوهشی که به تازگی زیر نظر قائم مقام بانک مرکزی انجام شده، بانک‌ها مدیریت درستی در مواجهه با این مطالبات و معوقات و همچنین هنگام پرداخت وام ندارند. 
۳ـ انحراف و فساد گسترده در اعطای تسهیلات؛ افزون بر انحراف تسهیلات در سطح خُرد، در سطح کلان نیز در سال 1392 سهم بخش کشاورزی از کل تسهیلات 4/9 درصد، بخش صنعت و معدن 9/29 درصد، مسکن و ساختمان 2/12 درصد، خدمات و بازرگانی 4/48 درصد و متفرقه یک درصد بوده است.
۴ـ دریافت نکردن وثایق کافی؛ در سوءاستفاده ها و فساد های اخیر روشن شد که در برخی موارد وثایق کافی اخذ نمی شود؛ از این رو بانک قدرت کافی برای بازپس گیری منابع خود نخواهد داشت؛ به ویژه آنکه در برخی موارد هزینه های حقوقی و پیگیری های لازم برای نقد کردن وثیقه، هزینه کار را آنقدر زیاد می کند که بانک ترجیح می دهد صبر کند تا بر  بدهکار فشار بیاورد.
۵ـ فشار مسئولان دولتی برای پرداخت تسهیلات طی سال های گذشته یکی از معضلات اصلی نظام بانکی فشار مسئولان دولتی برای پرداخت تسهیلات به طرح ها و پروژه های مدنظر مسئولان بوده است. این‌گونه تسهیلات که به تسهیلات تکلیفی مشهور است، به اختصاص بخشی از منابع بانکی به طرح های غیر اقتصادی و در نتیجه معوق ماندن آن منابع منجر می شود.
۶ـ وضعیت رکودی حاکم بر اقتصاد کشور؛ معمولاً بسیاری از بنگاه ها در وضعیت رکود به دلیل کاهش فروش با تأخیر در بازگشت سرمایه و در نتیجه کاهش نقدینگی روبه‌رو می شوند و برای فرار از این مسیر به سراغ جذب نقدینگی و اخذ وام می روند، غافل از اینکه در وضعیت رکودی، به ویژه وضعیت رکودی سال های اخیر اقتصاد ایران، مشکل به کمبود تقاضا بر می‌گردد و تولید بیشتر لزوماً به فروش و سودآوری بیشتر واحدهای اقتصادی نمی انجامد. در چنین وضعیتی، اخذ وام بیشتر از سوی واحدهای دچار رکود به افزایش معوقات بانکی منجر می شود؛ چرا که امکان بازپرداخت وام ها وجود ندارد.
۷ـ میزان تمرکز بالا و درجه‌ پایین رقابت‌پذیری در نظام بانکداری ایران؛ این معضل کارایی نظام بانکی را به‌شدت کاهش داده است؛ به گونه‌ای که برخی مؤسسات غیر مجاز به چند درصد کارایی بیشتر بخش گسترده‌ای از مشتریان باسابقه‌ بانک‌ها را در اختیار می‌گیرند.
۸ـ بازخرید تسهیلات مشتریان بدحساب از طریق اعطای تسهیلات جدید که به صورت تمدید و استمهال صورت می‌گیرد؛
۹ـ ضعف نظارت بانک مرکزی و عدم استقلال بانک مرکزی؛ بانک مرکزی توانایی نظارت بر مؤسسات غیر مجاز یا پیگیری بخشنامه‌هایی، مانند تعیین نرخ بهره را ندارد.
با توجه به خطرناک بودن حجم بالای مطالبات معوق، شبکه بانکی ما نیازمند اتخاذ تدابیر ویژه‌ای است که به این ترتیب منابع شبکه بانکی به چرخه اقتصاد تزریق شده و به بهبود وضعیت کشور کمک کند؛ زیرا بسیاری از این مطالبات معوق به سدّی در برابر اعطای تسهیلات بانکی بدل شده‌اند.

 سید فخرالدین موسوی/  اتفاقی جالب و البته کمی عجیب در پیشخوان روزنامه‌فروشی‌ها در حال رخ دادن است؛ اتفاقی که از صبح روزی که خبر پیروزی بازنده انتخابات آمریکا در صفحه اول روزنامه‌های اصلاح‌طلب نشست، آغاز شد و پس از اعلام پیروزی دونالد ترامپ ادامه یافت! در حالی که تمامی رسانه‌های مطرح جهان و آمریکا اعتراضات گسترده مردمی در ایالات متحده آمریکا را به صورت ویژه پوشش می‌دادند، رسانه‌ای اصلاح‌طلب ایران سکوت عجیبی در این زمینه پیش گرفتند و ترجیح دادند یا در دفاع از زبان مسئولان ایرانی و اروپایی تیتر بزنند یا آگهی‌هایی برای دولت تدبیر و امید به چاپ برسانند، البته در این میان حمله به شهردار تهران را نیز فراموش نکردند! به نظر می‌رسد برای آنکه جریان اصلاح‌طلب در ایران و رسانه‌های آنها را درک کنیم، باید واکاوی و بررسی دقیق‌تری صورت پذیرد تا بفهمیم چرا این رسانه‌ها در حالی که شهرهای آمریکا شاهد اعتراض و آشوب هستند و درگیری میان نیروهای امنیتی و مردم به وجود آمده، حاضر نیستند این خبر را پوشش دهند؟ باید علت‌یابی کنیم که چرا جریان غربگرا در ایران در حالی که خود مردم آمریکا پرچم کشورشان را آتش زدند و علیه سازوکار دموکراسی در این کشور تظاهرات کردند، چشم بر این موضوع می‌بندند! و در مقابل از کوچک‌ترین اتفاقات داخلی یک بحران ملی می‌سازند و از فتنه که به وضوح در برابر رأی ملت ایستاده و به مردم‌سالاری دینی پشت می‌کند، حمایت می‌کنند؟!
ناگفته نماند که با وجود سکوت این نشریات، همانند دیگر رسانه‌های جهان روزنامه‌هایی چون «کیهان» و «وطن امروز» به این مسئله پرداختند. وطن امروز برای صفحه اول خود تیتر «ایالات متفرقه» را همراه با تصاویری از اعتراض مردمی که پرچم آمریکا تکه‌تکه شده بود، انتخاب کرد و نوشت: «درست زمانی که برخی دولت‌های غربگرا در گوشه و کنار جهان برای آتش نزدن پرچم آمریکا بخشنامه صادر می‌کنند و آن را نشانه تندروی می‌دانند، این خود آمریکایی‌ها هستند که پرچم‌شان را آتش می‌زنند. طرفداران حزب دموکرات طی سه روز سپری شده از انتخابات آمریکا ثابت کردند که اوباشگری و شورش علیه نتایج هر انتخاباتی در هر جای جهان که مخالف منافع‌شان باشد، سیاست کلی دولت‌های برآمده از این حزب طی هشت سال به رهبری باراک اوباما و هیلاری کلینتون بوده است. از بامداد روزی که دونالد ترامپ با فاصله قابل توجه با کلینتون به عنوان پیروز انتخابات ریاست‌جمهوری ایالات متحده معرفی شد، تظاهرات هواداران اوباما و کلینتون در ایالات مختلف همراه با رکیک‌ترین دشنام‌ها به رئیس‌جمهور منتخب بی‌وقفه ادامه داشته است. احتمالاً تعدد موارد آتش زدن پرچم آمریکا در سه روز اخیر در تاریخ آمریکا بی‌سابقه بوده است. این شورش‌ها به وضوح جامعه آمریکا را چندپاره و به ایالات متفرقه تبدیل کرده است؛ دونالد ترامپ و هیلاری کلینتون نیز در نطق‌های پیروزی و شکست خود به جامعه زخم خورده و دودستگی‌های آشکار آمریکایی‌ها اعتراف کرده بودند.» کیهان نیز که چند بار در صفحه اول خود به این موضوع پرداخته است، ۲۱ آبان تیتر «آتش فتنه ۸۸ به دامان صاحبش افتاد» را در صفحه اولش نشاند و نوشت: «کسی فکرش را هم نمی‌کرد که هفت سال پس از شهرآشوبی فتنه‌گران در انتخابات ۸۸ و حمایت بی‌دریغ و همه‌جانبه آمریکایی‌ها از اراذل و اوباشی که با آتش‌سوزی و تخریب و قتل، امنیت مردم را نشانه رفته بودند، دست روزگار بومرنگ فتنه را به سوی آمریکا برگرداند و آتش در دامن آتش‌افروزان بیفتد. در حالی که هفت سال پیش دولت آمریکا با حمایت از جریان فتنه‌گر در ایران طعم شیرین انتخابات را به کام ملت ایران تلخ کرد، حالا خود این کشور گرفتار جریان آشوب پس از انتخابات شده است که به گفته رسانه‌ها به سرعت نیز در حال گسترش است. پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات آمریکا زلزله‌ای بود که به سرعت سراسر آمریکا را از خود متأثر ساخت. پیش‌بینی‌ها بر این بود که در صورت پیروزی هیلاری این ترامپ و طرفدارانش خواهند بود که به خیابان‌ها می‌ریزند و فریاد تقلب سر می‌دهند؛ اما همه چیز برعکس شد و با پیروزی ترامپ این طرفداران کلینتون بودند که در سراسر آمریکا بلافاصله به خیابان‌ها ریختند و فریاد زدند «ترامپ برو گم شو» و «تو رئیس‌جمهور ما نیستی.»»