علیاصغر نصیری ـ عبدالله شمسی/از شماره گذشته با نگاهی روششناختی، برخی روشهای جریان فمینیسم ایرانی در بهرهگیری از انجمنها و تشکلهای و شبکههای زنانه در دوره انقلاب اسلامی مرور و بررسی شد. در این نوشتار روشهای این جریان در سایر حوزهها تبیین میشود.
استفاده از دولتهای برآمده از جریان اصلاحطلب
جریان فمینیسم با به قدرت رسیدن اصلاحطلبان در ایران جان تازهای گرفت. با سیطره دیدگاههای روشنفکری دینی اصلاحطلبان بر عرصه اجرایی و قانونگذاری کشور، زمینهای فراهم شد تا جریان فمینیسم که مبتنی بر تفکرات روشنفکری است، به راحتی و به صورت علنی فعالیت کند. این جریان در دوره حکومت اصلاحطلبان موفق به تأسیس نهادها و و انجمنهای فمینیستی و رسوخ در رسانهها و حتی تأسیس نشریات فمینیستی در ایران شد. نوشین احمدیخراسانی از جمله فعالان فمینیسم در ایران در این باره نوشته است: «پس از قوّت گرفتن اصلاحطلبان در سال 1376، در همه محفلها و جمعهای پنهان شده جامعه روشنفکری(از جمله محفلهای زنان)، زلزلهای به وقوع پیوست که سبب دوپاره شدن همه این بخشهای پنهانمانده شد؛ بخش اندکی با آرزوهای رمانتیک در پستوی خانهها جا ماندند، اما بخش دیگر، رو به سرنوشت و آینده، به عرصه عمومی و خیابان قدم نهادند. ... در سالهای حضور آقای خاتمی در ریاست جمهوری، حرکت مدرنیستهای مسلمان و اصلاحطلبان در اوج خود بود و تمام فضاهای رسانهای را مباحث داغ سیاسی و نزاع جناحهای در قدرت، اشغال کرده بود، ولی ما گروههای متنوع جنبش زنان توانستیم بیصدا و آرام، حرکتهای زیرپوستی زنان ایرانی را (به کمک تأسیس نهادها و انجمنها و شکلدادن به جامعه مدنی) به سطح جنبش اجتماعی ارتقا دهیم و آرامآرام در جامعه مدنی کشورمان تأثیرگذار شویم، از این رهگذر نیز به تدریج در رسانهها رسوخ کنیم و ستونهای ویژه زنان را بر صفحات روزنامهها، نقش بزنیم و گفتمان دفاع از حقوق مشروع و انسانی زنان را از حاشیه به متن رویدادهای مدنی مملکت بکشانیم.»(۱)
استفاده از نشریات و روزنامهها
به طور کلی، جریان فمینیسم پس از انقلاب اسلامی به دو طریق از نشریات استفاده میکند. در طریق اول، با نفوذ در نشریات و رسانهها، ستونهای ویژه و بخشی از مطالب آن نشریات را به مسائل مورد نظر خود درباره زنان اختصاص میدهد (۲)
این جریان در طریق دوم، شروع به تأسیس روزنامهها و نشریات زنانه و فمینیستی میکند. نشریه جنس دوم، روزنامه زن، پیام هاجر، فرزانه، ماهنامه زنان، از جمله روزنامهها و نشریات فمینیستی یا همسو با جریان فمینیسم در ایران محسوب میشوند.(۳) البته این جریان، در خارج از کشور نیز نشریات فمینیستی متعددی مانند نشریه زننگار تأسیس کرده است.
استفاده از مجموعه دولت
استفاده از ظرفیت مجموعه دولت(اعم از قوای مجریه، مقننه و قضائیه) برای رسیدن به اهداف برابریطلبانه سکولاریستی، از روشهای جریان فمینیسم است که در مقاطع مختلف به کار گرفته است. در واقع، این جریان سعی میکند با تأثیرگذاری بر انتخابات ریاست جمهوری و مجلس، دولت و مجلسی همسو با خود بر سر کار بیاید. به همین دلیل، نوشین احمدیخراسانی از فمینیستهای فعال در ایران، معتقد است برای پایین آوردن هزینه در کاهش تصویب قوانین به اصطلاح زنستیز به زعم آنان در مجلس و دولت، آسانتر شدن مذاکره برای خارج کردن لایحه و طرح از مجلس و نفوذ در تصویب قوانین، جریان فمینیسم باید بر انتخابات مجلس، ریاست جمهوری و... تأثیر بگذارد.(۴)
ایجاد «همگرایی(ائتلاف) جنبش زنان برای طرح مطالبات در انتخابات (1388)» و برگزاری «نشست هماندیشی زنان برای طرح مطالبات در انتخابات 1392» از جمله اقداماتی است که در راستای تحقق نفوذ و استفاده جریان فمینیسم از ظرفیت دولت و مجلس ارزیابی میشود.
مینو مرتاضی از فعالان فمینیسم در ایران نیز در تحلیل آسیبشناسانه از علل گرایش مقطعی آن جریان به ائتلاف و شبکهای عمل کردن، به طور غیرمستقیم به اتخاذ چنین روشی اشاره میکند. در واقع، اتخاذ این روش از نظر مرتاضی، ریشه در ماهیت لیبرالی جریان فمینیسم در ایران دارد. وی معتقد است از آنجا که گفتمان غالب در جریان فمینیسم در ایران، گفتمان فمینیسم لیبرال است و فمینیسم لیبرال نیز برای رسیدن به برابری حقوق و تحقق مطالبات خود به دولت چشم دوخته است؛ از این رو، رشد کردن و رشد نکردن جریان فمینیسم در ایران ارتباط مستقیمی با نوع دولتهای کشور دارد، به طوری که دولتهای با مشی روشنفکرانه (مانند دولت اصلاحات، دولت تدبیر و امید) زمینهساز رشد جریان فمینیسم و دولتهای با مشی انقلابی و اسلامی سبب توقف آن جریان در ایران شدهاند.
استفاده از گفتمان جامعه مدنی
درخواست و تأکید جریان فمینیسم بر تشکیل جامعه مدنی به سبک غربی، از روشهای جریان فمینیسم برای تحقق آزادی و برابری حقوقی زنان به سبک غربی در ایران است. در این روش بر آزادی تشکیل سازمانها و انجمنهای فمینیستی، آزادی تأسیس مطبوعات و نشریات فمینیستی و نیز احزاب فمینیستی تأکید میشود. نوشین احمدیخراسانی در این باره گفته است: «... ولی ما گروههای متنوع جنبش زنان توانستیم بیصدا و آرام، حرکتهای زیرپوستی زنان ایرانی را (به کمک تأسیس نهادها و انجمنها و شکلدادن به جامعه مدنی) به سطح جنبش اجتماعی ارتقا دهیم و آرامآرام در جامعه مدنی کشورمان تأثیرگذار شویم، از این رهگذر نیز به تدریج در رسانهها رسوخ کنیم و ستونهای ویژه زنان را بر صفحات روزنامهها، نقش بزنیم و گفتمان دفاع از حقوق مشروع و انسانی زنان را از حاشیه به متن رویدادهای مدنی مملکت بکشانیم.»(۵)
استفاده از تریبون دیگران
بر اساس این روش، جریان فمینیسم از هر فرصتی برای بیان خواستههای خود استفاده میکند. ایام انتخابات، ایام اغتشاشات، مسابقات تیمهای ملی، سینما و نمایشگاههای مختلف مانند نمایشگاه کتاب، از جمله راههای استفاده از روش بهرهبرداری از تریبونهای دیگران است. فرزانه طاهری از فمینیستهای فعال در ایران، در مقالۀ خود به این روش چنین اشاره کرده است: «چگونه میتوانیم با استفاده از این فضای انتخاباتی، که حاصل فشارهای درون جامعه است، این خواستهها را ترویج کنیم، هر جا که شد از تریبونهای دیگران استفاده کنیم. حرف را هر جا و به هر وسیلهای باید به گوش دیگران رساند. عمری عمده و فرعی کردن و استفادۀ ابزاری از زنان باید به ما آموخته باشد که برای طرح خواستههایمان هیچ ملاحظهای را وارد معادله نکنیم. هیچ مطلوبی به یکباره حاصل نمیشود. نمیشود طرح خواستهها یا تلاش برای تغییر و امید به اصلاح را، (که دستاوردهای اخیر در حوزه ارث و نامزدی زنان برای ریاست جمهوری و اندک افزایشی در سن ازدواج دختران و دیۀ برابر در بیمه و از این قبیل، نشان داده که امید محال یا سادهلوحانه نیست)، موکول کرد به تغییرات اساسی و زیربنایی. کشاندن نامزدها به سخن گفتن از کنوانسیون رفع تبعیض و سایر مطالبات زنان دستاورد اندکی نیست، در جایی که در موتورهای جستوجویش در اینترنت، کلمه زن به هر زبانی که بنویسید فیلتر شده است. کشاندن این بحثها به مناظرههای نامزدها در رسانۀ ملی، که مهمترین ابزار آگاهیرسانی در این کشور است؛ یعنی کشاندن آن به خانههای دورافتادهترین و محرومترین نقاط این کشور، (جایی که زنانش تا مغز استخوان به محرومیت و تبعیض دچارند و زبان و کلمه برای بیانش ندارند و پیش رویشان، جز سوختن و ساختن و نهایتاً ریختن پیت نفت بر سر، راهی نمیبینند)، کم فرصتی نیست. هیچ سرزنشی از بابت استفاده از این تریبون، چه مستقیم و چه غیرمستقیم، منصفانه نیست. اینکه در اختیارات رئیسجمهور است که این مطالبات را محقق کند یا نه، که بخش زیادیش هست، اینکه اراده عمل به این وعدهها وجود دارد یا نه، اینکه اصلاًً کل ماجرا خوشخیالی است، اینجا محلی از اعراب نمییابد.»(۶)
عموم روشهای فوق نشاندهنده عزم و اراده فمینیستهای وطنی برای بازتولید نگاه و سبک زندگی و فکر غربی در جامعه زنان ایرانی است که همپای مردان خود در آوردگاههای بزرگی چون انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، چهره انقلابی و اسلامی از زن ایرانی ارائه کرده و حقد و بغض فمینیستها را به جان خریده است.
* پینوشتها در دفتر نشریه موجود است.