پس از پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي، سازمانها و نهادهاي جديد با اهداف مختلف و به منظور خدمت به مردم و انقلاب ايجاد شدند. بسيج از جمله مهمترين نهادهایی بود كه با هدف حفظ و حراست انقلاب در برابر توطئههاي داخلي و خارجي تشكيل شد و به دفاع از انقلاب پرداخت. پس از حوادثي كه در سال اول انقلاب پيش آمد و ناآراميهايي كه گروهكها در كشور پديد آوردند؛ به ويژه پس از تسخير لانه جاسوسي آمريكا و تهديداتي كه در كمين نظام اسلامي بود، حضرت امام خميني(ره) در تاريخ 5 آذر سال 1358 طي فرماني دستور تشكيل بسيج مستضعفين را صادر كردند. اين اولين اقدام در راه شكلگيري ارتش 20 ميليوني بود. به دنبال فرمان امام(ره) بسيج كار خود را با آموزش نظامي مردم شروع كرد و طي چند ماه تعدادي از داوطلبان را به آموزشهاي مقدماتي نظامي آشنا نمود؛ ولي به منظور حفظ روال عادي زندگي و انجام كارهاي روزمره و فعاليتهاي اجتماعي، هستههاي مقاومت تشكيل شد. در پي ماجراي طبس بسيج مستضعفين در اطلاعيهاي مردم را به تشكيل گروههاي مقاومت 22 نفره در سطح شهر و روستا دعوت كرده بود كه قسمتهايي از مواد آن به منظور آشنايي با چگونگي شكلگيري و عملكرد هستههاي مقاومت ذكر ميشود:
1ـ اين گروههاي 22 نفره شامل يك فرمانده، يك معاون و دو واحد 10 نفره رزمنده و پشتيبان است كه از اعضاي چهار يا پنج خانواده در محلهاي مسكوني و محيط كار، اعم از شهر، بخش و روستا تشكيل ميشود.
2ـ مساجد همچون دوران صدر اسلام و روزهاي درخشان پیش از پيروزي انقلاب به عنوان پايگاه رزمي در تشكيل و آموزش گروههاي مقاومت نقش اساسي دارند.
3ـ لازم است شوراهاي محلي به سرعت آمادگي مردم منطقه خود را براي انجام آموزشهاي چريكي و سازماندهي به ستادهاي بسيج محل اعلام كنند.
4ـ ستادهاي بسيج هر منطقه ضمن هماهنگي با يگانهاي نظامي و انتظامي محل، اعم از ارتش، سپاه، ژاندارمري و شهرباني نسبت به تأمين نيازمنديهاي آموزشي شوراهاي محلي و مساجد اقدام کنند. در اجراي اوامر رهبر معظم انقلاب، ارگانهاي ياد شده موظف به آموزشهاي نظامي به مردم بوده و برادران ارتشي آمادگي دارند در فرصتهاي غير اداري نيز در نزديكترين مسجد و پايگاه رزمي تخصصهاي نظامي خود را به هم میهنمان خود عرضه کنند.
5ـ ستاد بسيج وظيفه تقسيم افراد نظامي داوطلب در مساجد معين شده شهر را برعهده خواهد داشت.
6ـ از كليه برادران و خواهران متعهد غير نظامي كه آموزشهاي نظامي را در اين مدت فراگرفته يا خدمت وظیفه را به پايان رساندهاند، دعوت ميشود از تخصصهاي خود پايگاههاي رزمي مساجد را برخوردار سازند.
7ـ ستاد بسيج در هر محل به كمك برادران نظامي و سپاه بر امر سازندگي گروههاي مقاومت نظارت خواهند داشت.
8ـ در شهرها و بخشهايي كه ستاد بسيج تشكيل شده است، مردم با مراجعه به فرمانداريها و بخشداريها درخواست تشكيل ستادهاي بسيج را برابر دستورالعملهايي كه قبلاً اعلام شده، بنمايند.
بسيج در روند تكاملي خود فراز و نشيبهاي فراواني داشته است، به ویژه در زمان بنيصدر كه از طریق عوامل نفوذي خود سعي در سوءاستفاده از بسيج به عنوان اهرم قدرتي عليه نيروهاي پيرو خط امام داشت؛ اما با هوشياري مجلس شوراي اسلامي با ادغام بسيج مستضعفین در سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، اين نيرو عظيم مردمي به عنوان بازوي ولايت فقيه درآمد و در آستانه مرحله نويني از رشد و تكامل خود قرار گرفت. گفتنی است، مجلس شوراي اسلامي در تاريخ 28 دي ماه 1359 طرح ادغام سازمان بسيج ملي مستضعفين در سپاه پاسداران انقلاب اسلامي را در سه ماده تصويب كرد. واحد بسيج پس از ادغام در سپاه افزون بر تأمين بيشترين نيروهاي انساني مورد نياز جبههها، نقش بسيار ارزندهاي در جهت برقراري امنيت در شهرها و مبارزه با ضد انقلاب ايفا كرد.
واحد بسيج سپاه در سال 1360، از نظر ساختار، تشکيلات و فعاليتها کاملتر شد؛ بهگونهای که افزون بر آموزش و سازماندهي که مأموريت اصلي بسيج به شمار ميآمد و اعزام نيرو به جبهه که قسمت اعزام نيرو يا پرسنلي را راهاندازي کرده بود، در اين سال داراي قسمتهاي ديگري شد. حجتالاسلام سالک، مسئول واحد بسيج سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در اين مقطع ميگويد: «يک مسئول در رأس واحد بسيج مستضعفين و بعد از آن قائممقامي وجود دارد و بعد شورایی و بخشهايي که فعاليت ميکنند. از جمله دفتر تبليغات، تدارکات، سازماندهي و عمليات، آموزش، پرسنلي و امور پاسداران که کلاًً در پوشش يک شورا فعاليت خودشان را ادامه ميدهند. قسمتهاي ديگري هم داريم از قبيل بخش عشايري، بخش روستايي، بخش دانشآموزي، بخش کارگري، بخش شهري (بسيج شهري) و بسيج خواهران که کلاً اين قسمتها هم زير پوشش همان شوراي فرماندهي بسيج به فعاليت ميپردازند. قسمتي از بخشهاي مختلف تشکيل شده و قسمتي هم هنوز تشکيل نشده، ولي فعاليتهايي در سطح کشور دارند.» (روزنامه اطلاعات، 5/11/۱۳60)
در روند حرکت بسيج که از ستاد ملي آغاز شد و با ادغام سازمان آمادگي ملي و دفاع غير نظامي و همچنين نفوذ نیروهای وابسته به گروههاي ليبرال و مليگرا ادامه یافت، آنچه آسيب جدي بر واحد بسيج مستضعفين به شمار میآمد، مسئله نيروهاي نفوذي بود که در سال۱۳۶۰ تصفيه و تزکيه شدند. مسئول بسيج در این باره اظهار ميدارد: «اصولاً از زماني که ما مسئوليت بسيج را بعد از ادغام (با سپاه) پذيرفتيم، به طور کلي سه کار عمده انجام گرفت: يکي از اين کارها تصفيه و تزکيه نيروهاي نفوذي بود که در زمان گذشته تا قبل از ادغام بسيج در سپاه، وارد بسيج شده بودند و علتش هم اين بود که بسيج چون مردمي بود، هر کسي ميتوانست سوءاستفاده کند و خيليها فکر ميکردند بتوانند با نفوذ در بسيج بازوي قدرتي براي خودشان انتخاب کنند.» (گفتوگوي روزنامه اطلاعات با حجتالاسلام سالک،5/11/۱۳۶۰)
سير تکوين بسيج در جنگ تحميلي نشان ميدهد، از آغاز جنگ تا اوايل سال ۱۳۶۰ حضور داوطلبانه نيروهاي بسيجي در کردستان و در جنوب سازماننيافته بود و عمداًً افراد به جبهه اعزام ميشدند و نقش فرعي در جنگ ايفا ميکردند. البته گروههايي بودند که به سازماندهي و بهکارگيري بسيجيان ميپرداختند؛ ولي از سال ۱۳۶۰ نقش بسيجيان در جنگ سازمانيافته و تعيينکننده بود و «ميتوان گفت، از نيمه اول سال 1360 حضور بسيج به صورت سازمانيافته در جنگ هويت پيدا کرد و پس از عمليات طريقالقدس بيشتر گسترش پيدا کرد و بعد از عمليات مشترکي که در فتحالمبين سپاه و ارتش با هم انجام دادند و بخش عمدهاش هم نيروهاي بسيجي بودند، از اين زمان و از عمليات بيتالمقدس همينطور ادامه پيدا کرد.»
سردار حجازي که مسئوليت اعزام نيرو در جبهه را برعهده داشت، در زمينه حضور سازمانيافته بسيجيان به جبهه ميگويد: «تا قبل از شروع عملياتهاي گسترده، هر يک از يگانها نيروهايشان را مستقيماًً از شهرستان ميآوردند و آموزش ميدادند، تجهيز ميکردند. مسلح ميکردند و بهکارگيري در يک قسمت از جبهه انجام ميشد. ميشود گفت شروع اعزامهاي گسترده بسيج همزمان بود با عمليات فرمانده کل قوا و بعد عمليات ثامنالائمه و طريقالقدس که آزادسازي بستان بود. در اين زمان اعزام اکيپهاي وسيع و گسترده شروع شد.»
تا سال 1369 بسيج يك واحد از سپاه بود؛ ولي از اين سال به بعد تحت عنوان نيروي مقاومت به فعاليت خود ادامه داد و تحولات ساختاري گستردهاي در اين نهاد انقلابی ایجاد شد. بوديم.