اندیشکده صهیونیستی «مطالعات امنیتی راهبردی» در تازه‌ترین تحلیل از انتخابات سال آینده ریاست‌جمهوری ایران نوشت: در حالی که قرار است انتخابات ریاست‌جمهوری ایران سال آینده برگزار شود، جناح‌های درگیر از هم اکنون فعالیت خود را آغاز کرده‌اند. در عرصه بین‌المللی بسیاری فرض می‌کنند که روحانی برنده انتخابات خواهد بود. در این بین کنگره آمریکا در آینده نزدیک با این موضع و ادامه تحریم‌ها بر ایران مواجه می‌شود.


 محمدرضا مرادی/  حشدالشعبی به عنوان بسیج مردمی عراق که با فتوای «جهاد کفایی» آیت‌الله سیستانی، مرجع عالی‌قدر شیعیان عراق، با هدف مبارزه با گروه تروریستی ـ تکفیری داعش تشکیل شد، در بیش از دو سال حیات خود تاکنون در آزادسازی شهرهایی مانند تکریت و فلوجه نقش اصلی را ایفا کرده و همواره با مخالفت آمریکا و کشورهای مرتجع عربی مواجه بوده است؛ چرا که این کشورها از روی کار آمدن مدل عربی بسیج ایران در عراق وحشت داشتند و حشدالشعبی را ضامن استقلال عراق می‌دانستند. اما رأی اخیر پارلمان عراق شکست سنگینی در کارنامه این کشورها ثبت کرد. پارلمان عراق با رأی اکثریت با پیوستن نیروهای بسیج مردمی داوطلب مبارزه با گروه‌های تروریستی، موسوم به «الحشدالشعبی» به مجموعه نیروهای امنیتی و نظامی عراق موافقت کرد. به موجب این تصویب گروه‌ها و تشکیلات الحشدالشعبی تشکیلات قانونی محسوب می‌شوند که حقوق و وظایف خاصی متوجه آنهاست و جزء نیروهای امنیتی عراق به شمار می‌آیند و این حق این را دارند که از هویت خود تا مادامی که تهدیدی برای امنیت ملی عراق نباشند، دفاع کنند. «عمار حکیم» رئیس «ائتلاف ملی»، عراق در جایگاه بزرگ‌ترین گروه سیاسی این کشور، «ابومهدی المهندس» معاون فرمانده بسیج مردمی عراق، «حیدرالعبادی» نخست‌وزیر و «مقتدا صدر» رهبر جریان صدر از این اقدام مجلس استقبال کرده‌اند. در زمان بحرانی شدن اوضاع عراق و حضور داعش در این کشور فتوای جهاد کفایی از سوی مرجع دینی در شهر نجف اشرف صادر شد. این فتوا که پس از تسلط گروه تروریستی داعش بر مساحت گسترده‌ای از استان‌های شمالی عراق صادر شد، زمینه‌ساز تشکیل و سازماندهی حشدالشعبی شد. هسته و مرکزیت بسیج مردمی از داوطلبان مسلمان عرب شیعه و سنی تشکیل شده است. کسانی که فتوای جهاد کفایی را لبیک گفته و به این گروه پیوستند بعضاً از عشایر مناطقی بودند که داعش بر آنها مسلط شده بود. مانند عشایر استان‌های صلاح‌الدین، نینوا و الانبار که در تقویت حشدالشعبی مؤثر بوده‌اند. همچنین هزاران نفر از ادیان دیگر نظیر اقوام مسیحی و ترک و کردهایی که به وطن‌شان علاقه‌مند بودند نیز به حشدالشعبی پیوسته‌اند. نوری المالکی نخست‌وزیر سابق عراق در این باره اعلام کرده که در ساختار «حشدالشعبی» از نیروهای بسیج ایران الگو گرفتیم. اما اکنون این سؤال مطرح است که این اقدام پارلمان عراق در دو بعد داخلی و خارجی چه پیامدهایی دارد؟
از بعد داخلی و نظامی این اتفاق به تقویت بدنه نیروهای مسلح عراق کمک زیادی خواهد کرد، به ویژه اینکه حشدالشعبی در بسیاری از عملیات‌های گذشته مانند آزادسازی آمرلی، جرف الصخر، تکریت و فلوجه، نقش پیشرو و کلیدی داشت و موجب شگفتی تحلیلگران نظامی جهان شده بود. همچنین از اکنون تمامی فعالیت‌های حشدالشعبی پوششی قانونی خواهند داشت و نخست‌وزیر دیگر به کسب موافقت سایرین برای مشارکت دادن این نیرو در سراسر عراق نیازی نخواهد داشت. از سوی دیگر اکنون حشدالشعبی بخشی از بدنه نیروی مسلح است که می‌تواند در جنگ با تروریسم در منطقه به کمک دیگر کشورها برود. همچنان که چندی پیش بشار اسد درخواست مشارکت حشدالشعبی در مبارزه با تروریسم در سوریه را تقدیم مقامات بغداد کرده بود. بنابراین دیگر از مشارکت یک نیروی نظامی غیرقانونی در داخل و خارج از عراق واهمه‌ای وجود ندارد، بلکه اکنون این نیروهای مسلح عراق هستند که می‌توانند به کمک دیگر کشورها بشتابند.
با تصویب قانون «حشدالشعبی»، حضور این گروه در عرصه نظامی عراق حتی پس از آزادسازی تمامی مناطق تحت تصرف داعش و پاک‌سازی آنها از لوث وجود این گروه تروریستی ـ تکفیری، تضمین شد. از این پس، موضوعی تحت عنوان پایان مأموریت حشدالشعبی در عراق وجود ندارد و هیچ گروه و جناحی در داخل  و خارج از عراق نمی‌تواند از زمان پایان حضور نظامی حشدالشعبی سخن به میان آورد. رسمیت یافتن حشدالشعبی یک شکست برای عربستان، آمریکا و ترکیه بود که طی یک سال گذشته تلاش زیادی کردند تا این گروه در آزادسازی شهرها مشارکت نداشته باشد و از این طریق این گروه را به حاشیه ببرند.

   حسین عبداللهی‌فر/ این روزها بخش زیادی از فضای رسانه‌ای کشورمان به آمدن و  نیامدن محمدرضا عارف به عرصه رقابت‌های انتخاباتی سال آینده اختصاص یافته است. علت این امر آن است که برخی از رویکردها و اظهارات وی نشان‌دهنده نارضایتی او از وضع موجود و رفتاری است که هم‌قطارانش با وی داشته‌اند. اگرچه عارف نمی‌خواهد به گونه‌ای عمل کند که مورد نکوهش اصلاح‌طلبان قرار گرفته و عامل باخت آنها شود؛ اما احساس او کاملاً برای موافقان و مخالفانش قابل فهم است. این احساس زمانی به یک فرد دست می‌دهد که نه تنها پاداش عمل ایثارگرانه خود را دریافت نکرده باشد، بلکه به وی به عنوان ابزاری برای رسیدن به هدف نگریسته شده و قرار است مجدداً همین نقش را بازی کند. 
«آفتاب یزد» با همین نگاه در سرمقاله‌ای با عنوان «عارف باید باشد تا اصلاح‌طلبان گل نخورند»، نوشت: «روز گذشته یکی از خبرها جالب به نظرم رسید. تیتر زده بود: «آگهی گم شدن یک نماینده مجلس!» وقتی خبر باز شد، کاشف به عمل آمد یکی از طنزنویسان به اصطلاح اصلاح‌طلب و حامی دولت روحانی، طنازی نموده و ذوق به خرج داده، خواستار پیدا شدن محمدرضا عارف شده است! وی نوشته بود که از هشتم خردادماه تاکنون رئیس فراکسیون امید دیده نشده است.»
این روزنامه با تشبیه عارف به «چوب دو سر طلا» که هم در جناح اصلاح‌طلب، مخالف، منتقد و حتی دشمن دارد و هم در جناح مقابل، در پاسخ به این پرسش که به راستی چرا کسانی که خود را اصلاح‌طلب می‌دانند اینگونه به عارف می‌تازند؟ نوشت: «ما، هم به مارادونا نیاز داریم و هم مالدینی. محمدرضا عارف باید باشد تا اصلاح‌طلبان گل نخورند.»
نکته جالب اینکه روزنامه «آرمان» در تیتر اول خود موضوع آمدن عارف را به اصولگرایان نسبت داده از قول عرب‌سرخی نوشت: «به نظر من سناریویی از پیش طراحی شده از سوی عوامل ناشناخته و ضداصلاحات و همچنین برخی از اصولگرایان با محوریت آقای عارف تدوین شده تا به این وسیله در جریان اصلاحات دو دستگی و انشقاق به وجود بیاید. اصولگرایان به شکل‌های مختلف به دنبال این هستند که جریان اصلاحات با دو گزینه در انتخابات شرکت کند. از نظر اصولگرایان بهترین گزینه‌ای که می‌تواند پایگاه آرای آقای روحانی را با چالش بسیار جدی مواجه کند، آقای عارف است. در نتیجه تلاش می‌کنند با زمینه‌سازی‌های مختلف محمدرضا عارف را تشویق کنند که در انتخابات ریاست جمهوری حضور پیدا کند. اصولگرایان به خوبی به این نکته آگاهی دارند که حضور همزمان عارف و روحانی می‌تواند به سود گزینه اصولگرایان تمام شود.»
همین روزنامه در شماره بعدی خود در توجیهی کاملاً متناقض اقدامات عارف را ناظر به انتخابات 1400 تعریف کرد و از قول عبدالله ناصری نوشت: «آقاي عارف هيچ‌گونه دغدغه‌اي براي حضور در انتخابات رياست‌جمهوري سال ۹۶ ندارند و فعاليت‌هاي انتخاباتي ايشان معطوف به سال۱۴۰۰ است. در شرايط كنوني ايشان رئيس شوراي ائتلاف جريان اصلاحات براي انتخابات رياست‌جمهوري ۹۶ هستند و به صورت طبيعي جايگاه ايشان با حضور در انتخابات منافات دارد. شنيده‌هاي بنده حاكي از اين نكته است كه برخي از افراد مانند آقاي عارف و جهانگيري براي انتخابات رياست‌جمهوري۱۴۰۰ برنامه دارند و ممكن است در آن مقطع زماني خود را در معرض آراي مردم قرار بدهند.»
این تناقض‌گویی‌ها از آن روست که آمدن عارف می‌تواند نتیجه انتخابات را تحت ‌تأثیر قرار دهد، چنانچه در سال 92 همین کارکرد را داشت،  با این تفاوت که اگر در آن سال کناره‌گیری وی توانست موازنه رقابت‌ها را به نفع اعتدالگرایان و اصلاح‌طلبان تغییر دهد، در سال 96 ورودش می‌تواند به زیان جناح حاکم تمام شده و دولت روحانی را ناتمام و بازی اصلاح‌طلبان را خراب کند. از همین رو، تصور آمدن عارف حتی اگر به واقعیت نینجامد، برای دولت و اصلاحات به کابوسی تبدیل شده که برای نجات آن یک راه بیشتر وجود ندارد و آن حصول اطمینان از نیامدن وی به هر قیمت است. 


 لطفاً احساس تکلیف نکنید!
حسن غفوری‌فرد، عضو شورای مرکزی جبهه پیروان خط امام و رهبری با اشاره به روند وحدت در بین اصولگرایان، اظهار داشت: «تلاش خوبی برای «وحدت» در حال انجام است؛ اما کار مشکل است.» به نوشته تسنیم وی افزود: «یکی از مشکلاتی که داریم و کشورهای دیگر ندارند این است که مردم ما بسیار زیاد احساس وظیفه شرعی می‌کنند! هیچ کس احساس وظیفه شرعی نمی‌کند که دست یک پیرمرد را بگیرد و به آن طرف خیابان ببرد، ولی برای نماینده شدن و رئیس‌جمهور شدن بسیاری احساس وظیفه شرعی می‌کنند و اگر یک نفر واقعاً احساس وظیفه شرعی کند، دیگر نمی‌توان با حرف و نصیحت کاری از پیش برد.»

بازمهندسی اصولگرایان
عضو فراکسیون اصولگریان مجلس گفت: «تفکر اصولگرایی، در واقع همان تفکر انقلابی‌گری است که هم جامعیت بیشتر و هم توسعه بهتری به لحاظ کمّی و کیفی دارد و باید با این نگاه، به این جریانات نگریسته شود؛ بنابراین، امروز بازمهندسی این جریان در کشور نیاز است تا هم موازین رهبری در آن به خوبی دیده شود و هم نیازهای مردم در آن تبیین شده باشد.» احمد آزادی‌خواه یادآور شد: «شواهد حاکی از آن است که در این دوره، جریان اصولگرا در کشور، با انسجام و تأمل بسیار زیادتری نسبت به گذشته وارد عمل خواهد شد و اصولگرایان به هیچ عنوان نمی‌توانند بر سر روحانی به توافق برسند.»

آرزوی اصلاح‌طلبان!
صادق خرازی، عضو شورای مرکزی حزب ندای ایرانیان گفت: «ذهنی در اصولگرایان انتخابات آینده را مهندسی می‌کند؛ برای همین هم به نظر می‌رسد انتخابات آینده ریاست‌جمهوری، انتخابات پیچیده‌ای باشد.» او درباره وضعیت حمایت گروه‌های اصولگرا از روحانی اظهار داشت: «درباره حمایت از روحانی اصولگرایان چند دسته هستند؛ برخی از آنها قطعاً برای انتخابات ریاست‌جمهوری به آقای روحانی روی خواهند آورد؛ مثل طیف روحانیت مبارز و بخشی از مؤتلفه که چاره و گزینه دیگری جز انتخاب آقای روحانی ندارند. این آرزوی اصلاح‌طلبان علی‌رغم تکذیب‌های متعدد از سوی آنها مجدد مطرح می‌شود.»

جناح‌ها استراحت کنند!
دکتر محسن رضایی نوشت: «در شرایط کنونی، کشور نیازمند مدیریت پاکدست و مقتدر می‌باشد. جناح‌های سیاسی برای مدتی به مرخصی بروند تا پس از سروسامان گرفتن اقتصاد، نظم و انضباط در کشور، دوباره بیایند سر سفره ملت و شهدا بنشینند! اکنون کشور ما، نیازمند آمدن «دولت پاکدستان» است که کشور را با تدبیر و اقتدار اداره کنند؛ مشکل بیکاری، فساد و مواد مخدر را حل کنند؛ هر دو جناح اکنون در قدرت هستند، ولی نمی‌توانند کاری کنند؛ لذا مدتی به استراحت بروند.»

کار سخت روحانی
نشریه آمریکایی «آبزرور» در مقاله‌ای با عنوان «آیا ایران در واکنش به انتخاب ترامپ دست به انتخاب رئیس‌جمهور سختگیرتری در مقابل آمریکا خواهد زد؟»، نوشت: «انتخابات ریاست‌جمهوری ایران نزدیک است. این دوازدهمین انتخابات ریاست‌جمهوری در تاریخ ایران پس از انقلاب اسلامی است. حسن روحانی با شعارهای اعتدال‌گرایی به پیروزی رسید و رویکردهای میانه‌ای را در پیش گرفت. در نظرسنجی‌های نزدیک به انتخابات، احمدی‌نژاد در کنار روحانی و شش کاندیدای دیگر نیز وارد بازی شد. در این نظرسنجی‌ها روحانی با ۲۷ درصد بیشترین رأی را داشت که با نتیجه اخیر انتخابات آمریکا و ساکنان جدید کاخ سفید، معلوم نیست واکنش ایران در انتخابات ریاست‌جمهوری‌اش چه باشد.»

 حسن خدادی/ در طول دو تا سه قرن اخیر آسیب‌ها و ضربه‌های سختی از ناحیه تهاجم‌ و نفوذ دولت‌های بیگانه به ایران وارد شده است. این ضربه‌ها عمدتاً به دلیل ضعف، انفعال و همراهی دولت‌ها در رویارویی با نفوذ و تهاجم دشمن بوده و نتیجه آن غارت منابع و نفوذ سیاسی ـ فرهنگی بوده است.
امام خامنه‌ای(مدظله‌العالی) «نفوذ جریانی و شبکه‌ای» را خطرناک‌تر از روش‌های دیگر می‌دانند. «نفوذ جریانی، یعنی شبکه‌سازی در داخل ملّت؛... و آن عبارت است از تغییر باورها، تغییر آرمان‌ها، تغییر نگاه‌ها، تغییر سبک زندگی؛ کاری کنند که این شخصی که مورد نفوذ قرار گرفته است، تحت تأثیر نفوذ قرار گرفته، همان چیزی را فکر کند که آن آمریکایی فکر می‌کند؛ یعنی کاری کنند که شما همان‌جوری نگاه کنی به مسئله که یک آمریکایی نگاه می‌کندـ‌ البتّه یک سیاستمدار آمریکایی، به مردم آمریکا کاری ندارد ـ همان‌جوری تشخیص بدهی که آن مأمور عالی‌رتبه‌ سیا تشخیص می‌دهد؛ در نتیجه همان چیزی را بخواهی که او می‌خواهد.» (4/9/۱۳۹۴)
نباید از این مسئله مهم غافل شد که نتیجه ندیدن دشمن، مواجه‌شدن با ضربه‌های شدید خواهد بود. دشمنی دشمن خلاف انتظار نیست؛ اما غفلت ما خلاف انتظار است. 
تصرف عرصه‌های نمادین حقیقت؛ ﻋﺮصه اصلی نفوذ اجتماعی (سطح اجتماعی نفوذ) عرصه «ﺑﺎزﻧﻤﺎﯾﯽ ﺣﻘﯿﻘﺖ» است. در واقع، جبهه اﭘﻮزﯾﺴﯿﻮن معاند داخلی و خارجی قصد دارند با هدایت جنبش‌ها و حرکات ﻏﯿﺮﺧﺸﻮﻧﺖ‌آﻣﯿﺰ به جای ﺗﺼﺎﺣﺐ «ابزارهای ﻣﺎدی ﻗﺪرت»؛ موقعیت‌ها و «عرصه‌های ﻧﻤﺎدﯾﻦ ﺣﻘﯿﻘﺖ» را از طرﯾﻖ تکنیک‌هایی ﻣﺎﻧﻨﺪ «سیاسی کردن جهان زیست مردم» با تاکتیک «تصرف خشونت پرهیز نهادهای ریز قدرت» ﺟﺎﯾﮕﺰﯾﻦ کنند. هدف از این نفوذ، «براندازی یک شیوه حاکمیت» و «برپایی شیوه نوینی از حاکمیت» است که با سیاسی کردن جهان زیست مردم به مرور موفق به براندازی سیاسی و وقوع انقلابات اجتماعی و سیاسی می‌شوند. شاید این شیوه نتواند به طور آنی سرمایه‌ای برای براندازی نظام حاکم باشد؛ اما قطعاً سرمایه‌ای برای رفرمیست‌های داخل و خارج حاکمیت و تغییرات گسترده محسوب می‌شود.
نفوذ در توده‌های مردم و عموم جامعه نوعاًً در لایه‌های کارکردی (functional) و موضوعی (Topical) است. این لایه به لایه نمادها و رفتارهای مردم معطوف است، رفتارهایی که با باور تغییر شکل یافته خواص، تأیید، تبلیغ یا ترویج می‌شود.
دشمن پس از مدلاسیون و مدل‌سازی و پیروزی‌نمایی برای خواص غرب‌گرا، غرب‌اندیش، غرب‌باور یا غرب‌پرست، به تغییر ذائقه تودگانی و تصرف ساحات شیوه زیستن و سبک زندگی مردم (Life Style) وارد خواهد شد. تجلی فرهنگی نفوذ با نمادهای سبک زندگی آمریکایی (American Life Style)، آغاز فروپاشی سیاسی و اجتماعی انقلاب اسلامی است و در این پروژه به غایت خطرناک، «مک دونالدیزاسیون» و «کوکاکولازیشن»، «والت دیزنی» و «باربی» وارد عمل خواهند شد. ( رجانیوز، علیرضا معاف)
این اهداف راهبردی همان چیزی است که جریان اصلاحات و فتنه در حال آماده شدن برای عملیاتی کردن آن هستند. سه الگوی تغییر که در سال‌های اخیر از سوی جریانات مذکور برای اصلاح جامعه ایران پیشنهاد شده است که در نهایت الگوی سوم که الگوی مورد نظر این نوشتار است مورد اجماع سران جریانات معاند داخلی و خارجی قرار گرفته است. الگوی نخست «تغییر از بالاست». «بیش از پنجاه سال در مباحث نظری نوسازی، به ویژه جامعه‌شناسی توسعه، الگوی تغییر از بالا ارائه شده است.» الگوی دوم ایجاد «تغییرات از پایین یا تغییر انقلابی» است. این الگو پس از جنگ جهانی دوم با تأثیر جامعه‌شناسی مارکسی، رونق‌بخش جنبش‌های ضد استعماری رهایی‌بخش و انقلابی در جهان سوم شد. الگوی سوم نیز «تغییرات از وسط یا تغییرات اصلاحی» است. جهت‌گیری اصلی این الگو، فعال کردن بخش میانی جامعه از طریق تقویت نهادهای مدنی، اصناف، رسانه‌های مستقل، احزاب رقابتی، تأکید بر حقوق شهروندی، ‌برگزاری انتخابات آزاد و به طور کلی براندازی شیوه حاکمیت موجود است.

 فریز نفت و بی‌تدبیری زنگنه
توافق اخیر اوپک بر موضوع فریز نفتی و کاهش حدود ۲/۱میلیون بشکه‌ای تولید نفت خام از سوی اعضا، دارای نکاتی است که «تدبیر» وزارت نفت دولت یازدهم را با سؤالات مهمی مواجه می‌کند؛ اول اینکه در جریان این توافق، کشورهای مختلف عضو پذیرفتند بخشی از تولید خود را برای کنترل و کاهش مازاد عرضه دو میلیون بشکه‌ای کاهش دهند؛ دوم وزیر نفت دولت یازدهم (مهندس زنگنه) طی دو سال اخیر، همواره با هر نوع توافق برای فریز نفتی که به کاهش سهم ایران از بازار منجر شود، مخالفت کرده‌اند؛ سوم اینکه در نهایت وزیر محترم نفت دولت یازدهم در اجلاس اخیر، به سهمیه 3797 هزار بشکه‌ای رضایت دادند؛ یعنی دست کم 178 هزار بشکه کمتر از تولید کشور پیش از تحریم‌ها (یعنی کاهش حدود ۵/۴ درصدی تولید نفت خام، همانند سایر کشورها؛ چهارم اینکه به گفته وزیر نفت، این توافق سبب افزایش قیمت نفت خام بین 55 تا 60 دلار به ازای هر بشکه خواهد شد و از همین رهگذر سالیانه 10 میلیارد دلار به درآمدهای نفتی کشور افزوده خواهد شد. این درحالی است که وزیر نفت از دو سال پیش با فریز نفتی مخالفت می‌کرد و با در نظر گرفتن اینکه با این اقدام قیمت نفت خام به طور متوسط 15 دلار به ازای هر بشکه افزایش می‌یافت، حدود 21 میلیارد دلار درآمد بیشتر عاید کشور می‌شد.

عوامل روانی افزایش قیمت دلار
عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) و کارشناس مسائل با تأکید بر این نکته که عامل واقعی برای افزایش قیمت دلار وجود ندارد، خاطرنشان کرد: «سه عامل روانی مؤثر سبب نوسانات در این زمینه شده است.»
حجت‌الله عبدالملکی گفت: «عامل روانی اول، وعده‌هایی است که دولت درباره تک‌نرخی کردن قیمت ارز مطرح کرد، وقتی قرار باشد ارز تک‌نرخی شود، قیمت بازار کاهش می‌يابد؛ اما وقتی دولت مرتب این وعده را می‌دهد و به هر دلیلی به آن عمل نمی‌کند، بازار از یک حدی به بعد، به این عملیات روانی دولت عکس‌العمل منفی نشان می‌دهد.» وی با اشاره به عامل روانی دوم در افزایش قیمت دلار تصریح کرد: «وعده‌هایی که در ارتباط با رفع تحریم در طول مذاکره و پس از برجام به صورت مرتب از سوی دولت تکرار شد، در این زمینه مؤثر است. رئیس‌جمهور همواره می‌گفت مذاکرات به نتیجه رسیده و طومار تحریم‌ها پیچیده شده است، از این رو برداشت بازار این بود که فروش نفت بیشتر خواهد شد و دلارهای بلوکه‌شده نیز آزاد می‌شود و قیمت دلار پایین می‌آید.» این کارشناس مسائل اقتصادی سومین عامل افزایش نرخ دلار را نتیجه انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا برشمرد و گفت: «شخصی در آمریکا رأی آورده که از لغو و پاره کردن برجام صحبت می‌کند و اگر این اتفاق بیفتد، مردم بازار ارز را متلاطم‌تر برآورد خواهند کرد.» 


تعطیلی دفتر مهندسی فرهنگی دولت
محمدحسین صفار هرندی با بیان اینکه پس از انقلاب ما کار اداره فرهنگی کشور را به دست قضا و قدر سپردیم، به عملکرد مدیران فرهنگی پس از انقلاب اشاره کرد و گفت: «درباره مدیریت دولت اصلاحات در فرهنگ کشور اگرچه به ظاهر ما یک مسیر نوشته‌ شده‌ای را برای وزارت ارشاد پیدا می‌کنیم، ولی وقتی کاوش می‌کنیم می‌بینیم فقط یک لباس اسلامی به فرهنگ و هنر قبل از انقلاب پوشانده‌ایم؛ لذا می‌بینیم جریان فرهنگی و هنری کم‌کم به سمت کسانی که نگرش آنها سکولار و لائیک است، می‌رود.» وی تصریح کرد: «این وضعیت تا اوایل دهه ۸۰ ادامه داشت تا اینکه مقام معظم رهبری یک نهیبی می‌زند و بحث مهندسی فرهنگی را مطرح می‌کند که البته دو تا سه سال به آن مسئله توجهی نمی‌شد.» صفار هرندی در ادامه گفت: «این وضعیت ادامه داشت تا اینکه در دولت آقای احمدی‌نژاد رهبری مجدداً بحث مهندسی فرهنگی را مطرح کردند و در اینجا خوشبختانه شورای عالی انقلاب فرهنگی دست به کار شد و دفتری برای مهندسی فرهنگی آماده شد که البته شنیدیم در دولت فعلی این موضوع را متوقف کردند.» وی افزود: «مشکل دیگر مربوط به فقدان دانش برای فرهنگ است. ما تا چند سال پیش بحث مدیریت فرهنگی را نداشتیم، حالا حساب کنید در سازمان با عظمتی که برای فرهنگ وجود دارد دانشی برای فرهنگ آموزش داده نمی‌شود.»

دغدغه‌های انتخاباتی پاستورنشینان در زمان غم مردم ایران
در حالی که دو حادثه تلخ انفجار حله و برخورد دو قطار در سمنان در هفته گذشته برای مردم ایران به وقوع پیوست، دغدغه نهاد ریاست جمهوری مباحث انتخاباتی آقای رئیس‌جمهور بوده است. برخلاف بیانیه‌ها، دستورها و مصاحبه‌های مقامات عالی دولت، بر اساس اخبار رسیده اهالی پاستور بیشتر دغدغه انتخابات اردیبهشت سال آتی و رأی‌آوری مجدد رئیس‌جمهور را دارند، به گونه‌ای که حتی در این روزها نیز جلسات انتخاباتی‌شان تعطیل نشده و با قوت ادامه دارد. در این جلسات که به صورت منظم برگزار می‌شود، شیوه‌های جذب آرای اقشار مختلف مردم و عملیات روانی لازم در این باره بررسی می‌شود. آنگونه که منابع مطلع می‌گویند جلسه انتخاباتی ستاد آقای روحانی به تازگی به ریاست محمدعلی نجفی (رئیس ستاد انتخاباتی روحانی برای انتخابات 96) برگزار شده است. در این جلسه که در ساختمان کوثر ریاست‌جمهوری برگزار شد، راهکارهای تأثیرگذاری بر معلمان و فرهنگیان برای انتخابات سال آتی و شیوه‌های جلب آرای آنان بررسی شد. تشکیل گروه‌های انتخاباتی در جامعه فرهنگیان و معلمان کشور، تشکیل گروهی از جمع حاضر در جلسه و دوستان‌شان برای جلسات منظم با دانش‌آشتیانی، ترمیم وضعیت آموزش‌وپرورش و آماده‌کردن آن برای انتخابات از جمله موضوعات مورد بحث در این جلسه بوده است. 

  رضا صارمی/  بیستم بهمن‌ماه ترامپ به طور رسمی فعالیت خود را در کاخ سفید آغاز می‌کند. حال باید دید که او با مطالبات رأی‌دهندگان خود چگونه برخورد خواهد کرد. وعده‌های ترامپ را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد؛ وعده‌های داخلی و وعده‌های خارجی. در سیاست داخلی مهم‌ترین مسائل عبارت از: ۱ـ سیستم خدمات درمانی؛ ۲ـ اشتغال‌ و ۳ـ قوانین مهاجرتی است. این تقسیم‌بندی بر اساس نظرسنجی خبرگزاری رویترز و مؤسسه ایپوس انجام گرفته که مهم‌ترین درخواست‌های مردم از دولت ترامپ؛ ۲۱ درصد بر روی سیستم خدمات‌درمانی، ۱۶ درصد اشتغال و ۱۴ درصد اصلاح قوانین مهاجرتی می‌باشد.
درباره سیستم خدمات‌درمانی باید گفت که در آمریکا از جمعیت ۳۲۰ میلیونی آن ۴۰ میلیون نفر بیمه نبوده و ۴۰ میلیون نفر دارای بیمه‌هایی با پوشش‌های ضعیف هستند. اوباما سعی کرد با قانون معروف به (obama care) این ۴۰ میلیون نفر را پوشش دهد، ولی این قانون با ضعف‌هایی همراه بود، از جمله اینکه بیمه‌هایی که از دولت یارانه نمی‌گیرند این هزینه را از بیمه‌شدگان می‌گیرند. یکی از وعده‌های ترامپ اصلاح این قانون است که هزینه آن برای دولت بالا می‌باشد. نکته جالب اینکه جمهوریخواهان از مخالفان شدید اجرای این قانون بودند و بارها در دوره اوباما سعی می‌کردند او را برای اجرای این قانون تحت فشار قرار دهند. بخش زیادی از رأی‌دهندگان به ترامپ کسانی بودند که رسیدگی به وضع اشتغال را مطالبه کرده بودند. او وعده کرده بود شرکت‌های بزرگ را وادار می‌کند که خطوط تولید خود را از شرق آسیا به داخل ایالات متحده منتقل کنند و در اولین روزهای کاری خود با تیم کوک مدیر عامل اپل تماس گرفت و گفت این شرکت باید خط تولید آیفون و سایر محصولاتش را به داخل کشور منتقل کند، ولی این کار به این سادگی قابل اجرا نیست. در گزارش‌ها آمده است که استیو جان در سال ۲۰۱۱ به اوباما گفت که فرصت‌های شغلی از دست رفته دیگر قابل برگشت نیست.
در زمینه قوانین مهاجرتی هم او گفته بود برای جلوگیری از ورود مهاجران مرز ۳۶۰ کیلومتری با مکزیک را دیوار می‌کشد که این کاری سخت و پرهزینه است. در عین حال چند سال پیش فرید زکریا روزنامه‌نویس نیویورک‌تایمز و از مشاوران اوباما در مقاله‌ای اعلام کرد بخش زیادی از تولید ناخالص ملی آمریکا مدیون حضور مهاجران است که با هزینه پایین و انگیزه بالا در خدمت افزایش تولید ناخالص ملی آمریکا هستند.
مسئله دیگری که ترامپ در داخل کشور با آن مواجه است، وجود زیرساخت‌ها و ابنیه فرسوده در سراسر کشور است. برای نمونه ایالات متحده فاقد قطار سریع‌السیر می‌باشد. طبق برآوردهای انجام شده هزینه بازسازی این زیرساخت‌ها حدود سه هزار میلیارد دلار می‌باشد که این مبلغ برابر با کل بودجه سالیانه آمریکا است. در سیاست خارجی ترامپ در حال انتخاب جمعی از ژنرال‌های بازنشسته برای تیم همکاران خود در دولت می‌باشد و نوع موضع‌گیری‌های وی که طیف کشورهای تهدیدکننده آمریکا را از چین و کره شمالی تا ایران و سوریه می‌داند، نشان‌دهنده آن است که او می‌خواهد حضور پررنگی در سیاست خارجی داشته باشد که اگر رویکرد نظامی آن پررنگ‌تر از دوره اوباما نباشد، کم‌رنگ‌تر نخواهد بود. از بررسی موارد فوق می‌توان نتیجه گرفت که ترامپ با یک تضاد شدید در سیاست خارجی و داخلی روبه‌رو است و نمی‌تواند در هر دو جبهه داخلی و خارجی به وعده‌ها و شعارهای انتخاباتی خود عمل کند. وی باید ظرف ماه‌های آینده تصمیم خود را بگیرد و نشان دهد کدام‌یک از شعارهای او در سیاست خارجی یا داخلی برای او مهم‌تر است.