شورای عالی سیاسی‌ یمن در نشست فوق‌العاده خود در صنعا به ریاست «علی الصماد» رئیس این  شورا، دستور تشکیل دولت وحدت ملی را صادر کرد و گفت: 42 وزیر در این دولت حضور دارند و ریاست آن با «صالح بن حبتور» خواهد بود و ‌حبتور برای عملی کردن چشم‌اندازهای یمن و حل مشکلات ناشی از حمله ائتلاف عربی به این کشور آنچه در توان دارد انجام می‌دهد. رئیس و اعضای شورای عالی سیاسی یمن، تشکیل دولت وحدت ملی را که شامل طیف‌های مختلف یمنی هستند، ستودند.
 قاسم غفوري/ مروري بر نظام بين‌الملل نشان مي‌دهد كه يكي از اهداف راهبردي نظام سلطه از ميان بردن استقلال دفاعي و نظامي كشورها است كه در قالب‌هاي مختلف صورت مي‌گيرد. وابسته‌سازي كشورها به تسليحات خارجي به جاي خودكفايي داخلي، تشكيل اتحاديه‌هاي نظامي به بهانه امنيت جهاني، تشكيل ساختار نظامي وابسته به جاي ساختاري ملي، از بین بردن توان دفاعي كشورها با درگيرسازي آنها در جنگ‌هاي منطقه‌اي، اعمال تحريم‌هاي بين‌المللي عليه كشورها به بهانه آنچه حفظ امنيت جهاني يا مقابله با تهديد كشورها مي‌نامند، نمودي از اين رفتارها است. در اين زمينه نمونه‌هاي بسياري را مي‌توان شاهد آورد، چنانكه آمريكا با ادعاي حمايت از اروپا ناتو را تشكيل می‌دهد و از ايجاد ارتش‌هاي مستقل براي كشورهاي اروپايي جلوگيري کرده و آنها را زير سلطه خود درآورده است. در طرحي ديگر آمريكا با ادعاي همگرايي عربي ساختاري همچون نيروهاي سپر جزيره را ايجاد كرده كه در نتيجه آن كشورهاي عربي استقلال نظامي خود را از دست داده و تحت سيطره آمريكا در لواي پرچم سعودي قرار گرفته‌اند. در نمودي ديگر آمريكا در سال 2003 با اشغال عراق ساختار نظامي و اطلاعاتي اين كشور را نابود كرد. در سال 2011 بر اساس طرح ژنرال پترائوس به بهانه مبارزه با تروريسم شوراي بيداري را ايجاد كرد كه اكثر نيروهاي آن حزب بعث صدام بودند و بعدها آنها را وارد ارتش عراق کرد كه نتيجه آن نيز سقوط موصل و سلطه تروريست‌ها بر بخش‌هايي از عراق بود. در افغانستان عملاً ارتش اين كشور نابود شد و با گذشت 15 سال از حضور نيروهاي خارجي همچنان از احياي ارتش خبري نيست كه نتيجه آن نيز استمرار بحران‌هاي امنيتي و خطر تروريسم است. در مناطقي همچون لبنان، سوريه و يمن نيز به عينه مي‌توان جنگ‌افروزي آمريكا براي نابودي توان نظامي اين كشورها را مشاهده كرد، چنانكه در لبنان و یمن محوريت با رژيم صهيونيستي و در سوريه گروه‌هاي تروريستي است. 
مجموع اين اقدامات از سوي آمريكا و متحدانش در حالي صورت گرفته كه صرفاً يك مؤلفه زمينه‌ساز ناكامي اين طرح‌ها شده و آن تشكيل نيروهاي مردمي، يا همان بسيج مردمي است كه بر اساس باورهاي ملي و ديني شكل گرفته‌اند. برای نمونه در طول هشت سال جنگ تحميلي كه بيش از 30 كشور عليه جمهوري اسلامي ايران به تسليح رژيم بعث عراق مي‌پرداختند، بسيج مردمي در كنار ارتش و سپاه بودند كه حماسه هشت سال دفاع مقدس و سپس بازسازي كشور را رقم زدند. در لبنان در حالي كه اين كشور درگير جنگ‌هاي داخلي و تجاوزات رژيم صهيونيستي بود، نيروهاي مردمي در قالب مقاومت شكل گرفت كه از سال 2000 ميلادي تاكنون زمينه‌ساز ثبات لبنان و شكست‌هاي سنگين صهيونيست‌ها، از جمله در جنگ 33 روزه سال 2006 شده است، چنانكه امروز جهانيان مقاومت لبنان را از اركان امنيت منطقه مي‌دانند. در فلسطين در حالي كه بر اساس توافقنامه اسلو، ساختار امنيتي و مبارزاتي فلسطين منحل و حتي به نيروي وابسته و مطيع صهيونيست‌ها مبدل شد، اين نيروهاي مردمي بودند كه توانستند دفاع مسلحانه را ادامه داده و دستاوردهاي بزرگي همچون جنگ‌هاي 22، 8 و 51 روزه را رقم بزنند. در سوريه نيز آنچه در طول شش سال اخير مانع از پيروزي تروريست‌ها و حاميان‌شان شده، بسيج مردمي در كنار ارتش و البته حاميان منطقه‌اي و فرامنطقه‌اي سوريه بوده است. نمود عيني كارآیی بسيج مردمي را نیز در يمن مي‌توان مشاهده كرد. در حالي ائتلاف آمريكايي ـ سعودي به همراه چندين كشور عربي و غربي و صهيونيست‌ها، با تصور ناتواني ارتش يمن از ابتداي سال 1394 تجاوز گسترده‌اي را علیه این کشور آغاز كرد كه تشكيل نيروهاي مردمي تمام رؤياهاي سعودي را به كابوس مبدل كرد، به گونه‌اي كه پس از 21 ماه اين ائتلاف به هيچ یک از اهداف خود در اين كشور دست نيافته و به اذعان جهانيان با رسوايي به دنبال راه فراري از اين جنگ است. نمونه ديگر دستاوردهاي بزرگ تكيه و اعتماد به نيروهاي مردمي را در عراق مي‌توان مشاهده كرد. نيروهاي حشدالشعبي كه برآمده از بسيج مردمي پس از فتواي مراجع ديني مبني بر لزوم مبارزه همگاني با تروريسم است، توانسته‌اند به عنوان بازوي قدرتمند ارتش عراق در پاك‌سازي كشور از تروريسم نقش ایفا کنند، چنانكه در اقدامي كه خشم دشمنان عراق را به همراه داشت، نمایندگان پارلمان عراق با اکثریت آرا قانون «حشدالشعبی» را که به موجب آن، این گروه به عنوان یک نهاد قانونی در کشور شناخته می‌شود، تصویب کردند. طبق این قانون، از این پس حشدالشعبی یک نهاد قانونی در کشور شناخته می‌شود که وظایف مشخصی داشته و از حقوق معینی نیز برخوردار است. به موجب قانون تصویب شده از سوی نمایندگان پارلمان عراق، حشدالشعبی زیر نظر فرماندهی کل نیروهای مسلح عراق فعالیت می‌کند و تمامی تحرکات آن با صدور فرمان از سوی این فرماندهی انجام می‌پذیرد. این قانون، که طبق ماده ۶۱ و بند سوم ماده ۷۳ قانون اساسی عراق تصویب شده، از ۱۱ بند تشکیل می‌شود. طبق قانون مذکور گروه‌ها و تشکیلات حشدالشعبی مجموعه‌های قانونی هستند که ضمن برخورداری از حقوق خود، به عنوان نیروی پشتیبان نیروهای امنیتی عراق به وظایف خود متعهد هستند و تا زمانی که تهدیدی برای امنیت ملی عراق محسوب نشوند، حق حفظ هویت خود را دارند. به اذعان ناظران سياسي و نظامي اين اقدام پارلمان و دولت عراق، برآمده از تجربه‌هاي موفق كشورهايي همچون جمهوري اسلامي ايران، سوريه، لبنان، فلسطين و يمن در استفاده از نيروهاي مردمي در برابر تهديدات بوده كه مي‌تواند زمينه‌ساز آينده‌اي روشن براي عراقي باشد كه سال‌ها درگير تروريسم و دخالت‌هاي آمريكاست. 

  علي تتماج/ این روزها عراق و سوريه اصلي‌ترين كانون تحولات غرب آسيا شناخته مي‌شوند، چنانكه اولويت‌هاي منطقه، يعني مقابله با جنايات رژيم صهيونيستي عليه ملت فلسطين و تجاوزات سعودي به يمن به مسائل بعضا حاشيه‌اي مبدل شده‌اند. آنچه در تحولات عراق و سوريه در كنار دستاوردهاي ارتش و نيروهاي مردمي در عمليات‌هاي موصل و حلب به چشم مي‌آيد، رفتار آمريكا در قبال اين دو كشور است.
پس از اعلام پيروزي دونالد ترامپ صحنه داخلی آمریکا صحنه نزاع‌هاي سياسي شده، به گونه‌اي كه طرفداران ترامپ و رقيبش هيلاري كلينتون نه تنها در فضاي سياسي و رسانه‌اي، بلكه با كشاندن مردم به خيابان‌ها سعي در تقويت موقعيت خود در برابر طرف مقابل دارند. فضايي كه از يك سو گسست شديد در ساختار سياسي آمریکا را نشان می‌دهد و از سوي ديگر برگرفته از بي‌اعتمادي گسترده مردمي به ساختار حاكم است، چنانكه يكي از مطالبات اصلي مردم که به شدت از سوي محافل رسانه‌اي و سياسي آمريكا سانسور مي‌‌شود، تأكيد بر غير دموكراتيك بودن نظام انتخاباتی آمريكا است. 
نابساماني‌هاي داخلي آمريكا در حالي ادامه دارد كه در وراي آن يك نكته مهم وجود دارد و آن نوع رفتار اوباما (در جایگاه رئيس‌جمهوري است كه روزهاي پاياني حضور در كاخ سفيد را سپري مي‌كند) به تحولات عراق و سوريه است. باراك اوباما در هفته‌هاي اخير بر ميزان آنچه حمايت‌هاي آمريكا از عراق ناميده افزوده و برخي معتقدند كه پايان مخالفت آمريكا با عمليات موصل و برخي كمك‌هاي تسليحاتي و اطلاعاتي به عراق در همين چارچوب است.
آمريكا همچنين بر اجراي عمليات رقه در سوريه تأكيد کرده و  نيز با همراهي تركيه در خاك سوريه با ادعاي مبارزه با داعش و به قدرت رساندن آنچه معارض ميانه‌رو مي‌نامند تحركاتي صورت داده است.در نقطه مقابل، ترامپ نيز تأكيد دارد كه سياست‌هاي آمريكا در قبال تروريسم اشتباه بوده و بايد به جاي رويكرد به سرنگون‌سازي اسد، رئيس‌جمهور سوريه، به مسئله مبارزه با تروريسم پرداخت و از همه ظرفيت‌ها براي اين مسئله بهره گرفت. وي گفت‌وگو با روسيه را امري مهم در اين زمينه عنوان داشته است. 
حال اين پرسش مطرح است كه چرا اوباما و ترامپ چنين ديدگاه‌هايي به عراق و سوريه دارند و سعي دارند تا خود را محور مبارزه با تروريسم نشان دهند؟
پاسخ به اين پرسش را در جدال‌هاي داخلي آنها مي‌توان دريافت. اوباما در كارنامه هشت ساله خود موفقيت چنداني نداشته است، در حالي که فضاي بحراني و ناامني در داخل و خارج آمريكا به يكي از دغدغه‌هاي آمريكايي‌ها مبدل شده است. شايد بتوان گفت شعار برقراري امنيت يكي از مؤلفه‌هاي پيروزي ترامپ در انتخابات بوده، چنانكه او اولين اولويت خود را نيز مبارزه با تروريسم مطرح كرده است. موفقيت ترامپ در اين عرصه به منزله شکست هشت سال ادعای مبارزه با تروریسم اوباما و البته کسب محبوبیت گسترده برای ترامپ خواهد بود. 
بر این اساس می‌توان گفت آنچه از سوی اوباما و ترامپ در قبال عراق و سوریه در جریان است نه از روی انسان‌دوستی و کمک به برقراری امنیت در این کشورها، بلکه برگرفته از رقابت‌ها و تقابل‌ میان انها است، به‌گونه‌ای که هر یک به دنبال حذف دیگری از صحنه در چارچوب منافع خود است. در حقیقت، عراق و سوریه بار دیگر قربانی جاه‌طلبی‌های دولتمردان آمریکا شده‌اند، در حالی که در ظاهر ادعای مبارزه با تروریسم و کمک به برقراری امنیت در این کشورها دارند.


ادعاي مقامات دفاعی آمریکا
خبرگزاري تسنيم: به گفته دو مقام دفاعی آمریکا قایق سپاه پاسداران در تنگه هرمز به سوی بالگرد نیروی دریایی آمریکا نشانه رفته است. این مقامات اقدام قایق ایرانی را «غیر ایمن» توصیف کردند. مقامات دفاعی آمریکا که نام‌شان فاش نشده گفتند این رویداد هنگامی رخ داد که یک بالگرد با مدل «سیکورسکی اس اچ-۶۰» نیروی دریایی آمریکا با فاصله حدود ۸۰۰ متری قایق‌های ایران در آب‌های بین‌المللی پرواز می‌کرد. این مقامات افزودند یکی از قایق‌ها تسلیحات خود را به سوی بالگرد آمریکایی نشانه گرفت.
اعتراف افسر سابق سیا
خبرگزاری فارس: «فیل جرالدی» افسر سابق سازمان مرکزی اطلاعات (سیا) و بخش اطلاعات ارتش آمریکا طی یادداشتی در پایگاه خبری «آی‌آر‌آی سنتر» اذعان کرد در روز ۲۸ نوامبر سال ۲۰۱۰ (۸ آذر ۱۳۸۹) سازمان‌های جاسوسی و اطلاعاتی آمریکا و رژیم صهیونیستی با همکاری گروهک منافقین اقدام به ترور «مجید شهریاری» دانشمند هسته‌ای ایران کردند. جرالدی ترور شهریاری را اقدامی ننگین و شرم‌آور از سوی «موساد» دستگاه جاسوسی رژیم صهیونیستی با هدف دخالت و صدمه زدن به برنامه تحقیقاتی و صلح‌آمیز هسته‌ای ایران توصیف کرد و نوشت: «شهریاری که در میان چهار دانشمندی که بین سال‌های ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۲ از سوی تروریست‌ها ترور شدند، برترین بود، هیچ ارتباطی با سازمان‌های نظامی در تحقیقاتش نداشت.» افسر سابق اطلاعاتی آمریکا تأکید می‌کند رژیم صهیونیستی با استفاده از نتایج بازرسی‌ها و تحقیقاتی که آژانس از برنامه هسته‌ای ایران داشته، دانشمندان هسته‌ای را شناسایی و آنها را ترور کرده و همچنین ویروس‌هایی را به داخل سامانه‌های رایانه‌ای تأسیسات اتمی نفوذ داده است.
نسخه آلبرایت براي ترامپ
خبرگزاري باشگاه خبرنگاران: یکی از کارشناسان امور هسته‌ای که رویکردی به شدت ضد ایرانی دارد، می‌گوید ترامپ باید آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را به انتشار گزارش‌های دقیق‌تر درباره برنامه هسته‌ای ایران وادارد. «دیوید آلبرایت» مدیر مؤسسه «علم و امنیت بین‌الملل» که سابقه طولانی‌ای در اتخاذ مواضع ضد ایرانی دارد، گفت: «دولت ترامپ باید تأکید کند که آژانس بین‌المللی انرژی اتمی وضعیت انطباق ایران با توافق را کامل‌تر گزارش کند. آژانس بین‌المللی انرژی اتمی آزادی عمل قابل توجهی در امر گزارش‌دهی دارد و می‌تواند بسیار فراتر از وضعیت کنونی عمل کند.» وی افزود: «به نظرم [یوکیا] آمانو [مدیر کل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی] از انتخاب ترامپ و تبعات آن برای آژانس نگران است.»
قادریم دیوار سایبری ایران را بشکنیم
خبرگزاری فارس: مشاور امنیت ملی رئیس‌جمهور جدید آمریکا در سخنانی از نبرد سایبری احتمالی برای ایجاد نارضایتی بین مردم ایران خبر داد. فاكس‌نيوز نوشته است: «دونالد ترامپ رئیس‌جمهور منتخب آمریکا با چرخش در قبال ایران، شخصی را به سمت مشاور امنیت ملی انتخاب کرد که خواهان ایجاد نارضایتی در ایران است.» «کثلین ترویا مک‌فارلند» قرار است معاون امنیت ملی ترامپ شود و با «مایکل فلین» رئیس امنیت ملی آتی آمریکا مشورت و همکاری کند. مک‌فارلند در ۱۴ نوامبر به فاکس‌نیوز گفت: «ما به آنها همه چیز چون خط مقدم نبرد، پول، رفع تحریم‌ها و مسیر به سوی ساخت جنگ‌افزار‌های اتمی را دادیم و در مقابلش هیچ چیزی تقاضا نکردیم.»

نفوذ رژیم صهیونیستی در جهان اسلام ـ ۴۷
  عبدالله عبادی/مالزی و رژیم صهیونیستی هیچ‌گاه روابط سیاسی و دیپلماتیک با یکدیگر نداشته‌اند، ولی همواره روابط فرهنگی و اقتصادی بین آنها برقرار بوده است.

تاریخچه روابط
مالزی کشوری در جنوب شرقی آسیا به پایتختی کوآلالامپور و عضو سازمان ملل متحد و اتحادیه کشورهای همسود است. مالزی یک جامعه چند دینی است و اسلام دین رسمی آن می‌باشد. ساکنان کشور مالزی از سه نژاد مالایی، چینی و هندی تشکیل شده‌اند و زبان آنها مالایی است. شبه جزیره مالایا یک جایگاه مهم (مرکزی) در مسیرهای تجاری بین چین و خاورمیانه است. در سال 1956 موشه شارت، وزیر امورخارجه رژیم اشغالگر قدس وارد کوآلالامپور پایتخت مالزی شد و با برخی از مقامات این کشور دیدار و گفت‌وگو کرد، در آن زمان کشور مالزی به استقلال نرسیده بود و به شکل فدراسیون مایاها اداره می‌شد. در سال 1957 و پس از استقلال، مالزی از سازمان ملل درخواست کرد تا این کشور را به رسمیت بشناسد، در این زمان رژیم صهیونیستی اولین کشوری بود که با درخواست مالزی موافقت کرد.
در اواسط دهه 1960 دولت مالزی در اثر فشار اسلامگرایان افراطی از داخل و کشورهای جهان عرب از خارج، روابط سیاسی خود را با رژیم صهیونیستی قطع کرد؛ اما روابط فرهنگی و اقتصادی بین دو طرف همچنان برقرار بود.
در دهه 1990 گفت‌وگوهای رژیم صهیونیستی و دولت فلسطین آغاز شد، با این حال ماهاتیر محمد، نخست‌وزیر مالزی از برقراری روابط مستحکم با رژیم صهیونیستی بیمناک بود؛ اما «چوا جوی مونگ» معاون وزیر تجارت بین‌المللی مالزی پیش‌بینی کرده بود که رژیم صهیونیستی به بزرگ‌ترین هدف سرمایه‌گذاران مالزیایی تبدیل خواهد شد.
ماهاتیر محمد، نخست‌وزیر قدرتمند مالزی که بین سال‌های 1981 تا 2003 بر این کشور حکومت کرد، هرگز نپذیرفت که کشورش با رژیم صهیونیستی روابط دیپلماتیک برقرار کند و همیشه منتقدانش در این زمینه را مهره و دست‌نشانده رژیم صهیونیستی معرفی می‌کرد و معتقد بود هدف این رژیم از نفوذ در کشورهای اسلامی نابود کردن اسلام است.
اما با کنار رفتن ماهاتیر محمد از رهبری سیاسی این کشور و نفوذ لابی طرفدار آمریکا در هیئت سیاسی مالزی، اندک‌اندک زمینه برقراری روابط با رژیم صهیونیستی مهیا شد، به طوری که در سال 2014 دولت و مخالفان یکدیگر را به برقراری روابط با صهیونیست‌ها متهم کردند.
بر این اساس، مخالفان دولت مالزی که متهم به رابطه با رژیم صهیونیستی شده بودند، توپ را در زمین دولت انداخته و ادعا کردند دولت مالزی در سال 2013 با کسب یک میلیارد و 400 میلیون رینگیت (333 میلیون دلار) حاصل از صادرات به رژیم صهیونیستی، هفتمین شریک بزرگ تجاری این رژیم غاصب بوده است.
براساس مطالب منتشر شده در پایگاه «مالیزیا کینی»، مالزی در سال 2013 پس از کشورهای آمریکا، انگلستان، چین، ترکیه، هلند و آلمان در رده هفتمین کشوری قرار گرفت که با رژیم صهیونیستی روابط تجاری داشته است.
 جوانان حزب اقدام دموکراتیک مالزی (داپ) که از مخالفان دولت محسوب می‌شدند، خطاب به همتایان خود در انجمن چینی‌های مالزی این سؤال را مطرح کردند که «آیا این حزب با دولت در روابط تجاری با اسرائیل همدست بوده است؟»
حزب اقدام دموکراتیک مالزی این سؤال‌ها را در قبال انجمن چینی‌های مالزی پس از آن مطرح کرد که این انجمن از حزب اقدام دموکراتیک (داپ) خواسته بود تکلیف اتهامی را که حزب اسلامی (پاس) به داپ زده بود،  روشن کند. 
«زهدی مرزوکی» مدیر پژوهش حزب اسلامی مالزی(پاس) حزب داپ را متهم کرد که در انتخابات سراسری سال 2013 از طرف رژیم اشغالگر قدس پیشنهاد 300 میلیون دلاری دریافت کرده است. 
وی اعلام کرد که حزب داپ به رژیم صهیونیستی وعده داده است به ازای دریافت این کمک مالزی، در صورتی که در انتخابات پیروز شود و سکان هدایت مالزی را در اختیار بگیرد، اجازه ساخت یک پایگاه دریایی را در «پورت دیکسون» به این رژیم بدهد.
حزب داپ در واکنش به اظهارات انجمن چینی‌های مالزی اعلام کرد که هر حزب یا فردی این اتهام‌های جعلی مطرح شده از سوی حزب اسلامی را تکرار کند، از مجرای قانونی خواستار احقاق حق می‌شود.
دبیر بین‌الملل حزب اقدام دموکراتیک با اشاره به جنایات رژیم اشغالگر قدس علیه مردم فلسطین، گفت که حزب اقدام دموکراتیک همواره سرکوب‌ها و ترورهای انجام شده از سوی رژیم صهیونیستی علیه مردم فلسطین را محکوم کرده است.
مرکز تجارت جهانی مالزی (آی‌تی‌سی) پیش از این ادعا کرده بود که دولت مالزی در سال 2013 در رتبه 32 کشورهای صادرکننده و رتبه 12 واردکننده کالا و خدمات از رژیم صهیونیستی قرار داشت؛ اما وزیر تجارت مالزی، این آمار را نادرست دانست.
وزارت تجارت مالزی در بیانیه‌ای اعلام کرده بود سه راه وجود دارد که می‌تواند سبب ثبت انجام روابط تجاری این کشور با رژیم اشغالگر قدس شود.  ایجاد شرکت‌های چند ملیتی، ارسال و دریافت کالا از طریق یک کشور سوم و ارسال کالا از طریق سرزمین‌های اشغالی به نوار غزه سه راهی است که براساس اعلام وزارت تجارت مالزی امکان ثبت روابط تجاری با رژیم اشغالگر قدس را ایجاد می‌کند.
به دنبال این قضایا دولت مالزی تصمیم گرفت تا وجهه سیاسی خود را در داخل و خارج از این کشور حفظ کند؛ از این رو در سال 2015 و در جریان مسابقات جهانی قایقرانی از دادن ویزا به ورزشکاران رژیم صهیونیستی امتناع کرد که با اعتراض شدید مقامات صهیونیستی مواجه شد.

آلمان: گم شدن کودکان پناه‌جو 
وضعیت بحرانی کودکان نمودی عینی از عدم اجرای تعهدات کشورهای اروپایی در قبال آنان است، چنانکه آمار دفتر امور جنایی آلمان حاکی از افزایش افراد مفقودی از جمله کودکانی است که به آلمان پناهنده شده‌اند.
بنابر اعلام وزارت کشور آلمان تاکنون پلیس آلمان هیچ اطلاعی از محل 206 کودک ندارد. در سال 2015 و بنابر آمار دفتر امور جنایی آلمان (BKA) تعداد مفقودان 138 کودک گزارش شده بود، این در حالی است که یک سال قبل در مجموع 567 نفر گم شده فقط شش نفر از آنها کودک بودند. دفتر امور جنایی آلمان اول سپتامبر هشدار داده بود که در سراسر آلمان 9 هزار و 2 نفر مفقود شده‌اند که 918 نفر از آنها حداکثر 13 سال دارند. این رقم در سال 2015، حدود هزار نفر برآورد می‌شد و سال پیش از آن هم حدود هزار و 280 نفر تخمین‌زده شد. در حالی که در سال 2013 آمار مربوط به این افراد حدود 200 نفر گزارش شده بود.
بلغارستان: وضعیت بحرانی پناه‌جویان
غرب در حالی ادعای حمایت از حقوق بشر را سر می‌دهد که وضعیت پناه‌جویان در این کشورها ابهامات بسیاری را در صداقت ادعایی آنان ایجاد کرده است. در برخی از این کشورها دولت‌ها با تحریک افکار عمومی سعی دارند تا از آن به عنوان ابزاری برای مقابله با پناه‌جویان استفاده کنند، چنانکه همزمان با اقدامات فرانسه در سرکوب و اخراج پناه‌جویان از اردوگاه کاله به بهانه مطالبه مردمی در بلغارستان نیز رفتار مشابهی شکل گرفته است.
 تحت حمایت دولت، گروه‌های راست‌گرای افراطی با پیوستن به ساکنان خشمگین شهر «هارمانلی» در جنوب شرق بلغارستان در تظاهرات شرکت کردند و شعارهایی مبنی‌بر اخراج پناه‌جویان سر دادند. آنها همچنین تعطیلی اردوگاه شهر هارمانلی را خواستار شدند. دولتمردان بلغارستان به بهانه اجرای مطالبه مردمی شرایطی سخت برای پذیرش پناه‌جویان اعمال و بسیاری را نیز اخراج کرده‌اند. 
میانمار: پاک‌سازی نژادی مسلمانان
جان ماکیسیک، عضو کمیساریای عالی امور پناهندگان سازمان ملل گفت: میانمار درصدد پاکسازی نژادی اقلیت مسلمان روهینگیا در خاک این کشور است. نیروهای مسلح با کشتن مسلمانان روهینگیا در ایالت راخین بیشتر آنها را مجبور به فرار به بنگلادش در مجاورت این کشور کرده است. 
مسلمانان میانماری اسکان یافته در بنگلادش از وضعیت وخیم خود و اقدامات وحشیانه نیروهای امنیتی میانمار خبر دادند. برخی از مسلمانان شهر روهینگیا در میانمار واقع در جنوب شرقی آسیا که به‌تازگی موفق به فرار از این کشور و رفتن به بنگلادش شده‌اند، از وضعیت اسفبار زندگی و حمله نیروهای امنیتی این کشور به اقلیت مسلمان منطقه خبر دادند. بیش از 100 مسلمان این منطقه واقع در غرب ایالت راخین به واسطه عملیات ضد شورش دولت این کشور کشته شده‌اند. بیشتر جمعیت یک میلیون و صد هزار نفری روهینگیا از حق شهروندی میانمار محرومند و در شرایطی مشابه با تبعیض نژادی زندگی می‌کنند.
دانمارک: حمله به مراکز اسلامی 
 سیاست‌های ضد اسلامی دولتمردان غربی، ترویج خشونت علیه مسلمانان را به همراه داشته است، چنانکه برای نمونه برای چهارمین بار در دو ماه گذشته افراد ناشناسی به یک دبیرستان اسلامی در کپنهاگ، پایتخت دانمارک، حمله کردند. این مدرسه از زمانی که وزارت آموزش‌وپرورش دانمارک آن را دبیرستانی اسلامی توصیف کرد، همواره مورد تجاوزات نژادپرستانه قرار می‌گیرد.
 این در حالی است که این دبیرستان، اولین مدرسه اسلامی در کشورهای حوزه اسکاندیناوی محسوب می‌شود؛ اما تشدید نژادپرستی ضداسلامی موجب شده تا این مدرسه همواره از سوی گروه‌های افراطی مورد حمله قرار گیرد. نکته مهم آنکه پلیس نیز اقدام خاصی برای مقابله با این وضعیت صورت نداده و بر تشدید این رفتارها افزوده است.