رهبر معظم انقلاب در دیدار با فعالان فرهنگی جبهه انقلاب فرمودند: حالا که کار رایانه و فضای مجازی به بچه‌های سه چهارساله هم رسیده... حالا که این جور دایره وسیع شده، شما در این مجموعه، مخاطب‌های خودتان را مشخص کنید و افزایش بدهید. یعنی مخاطب‌تان فقط آن جوانی که از پیش به شما معتقد است، نباشد. «گر آن بیگانه هم با ما نشیند آشنا خیزد»؛ این جوری باید باشد. آن بیگانه هم اگر با شما نشست، باید آشنا بلند شود. خلق مخاطب که ما گفتیم مراد این است. این یکی از کارها است. (۱۹/۹/۹۵)
نمایندگان مجلس در گفت‌وگو با صبح‌صادق پاسخ دادند
سیدمحمد مشکوه‌الممالک/ رهبر معظم انقلاب پس از بدعهدی آمریکا در تمدید تحریم‌ها علیه ایران فرمودند: «همین دولت کنونی در آمریکا دارد برخلاف آنچه تعهّد کردند و تصمیم‌گیری مشترک کردند و مسئولان به ما آن‌وقت اعلام کردند، عمل می‌کند. من اینجا لازم می‌دانم عرض بکنم [اینها] کارهای متعدّدی کردند، تخلّف‌های متعدّدی کردند، یکی دو تا نیست، تازه‌ترینش این تمدید تحریم ده ساله است، اگر این تحریم [تمدید] بشود، قطعاً نقض برجام است ـ بدون تردیدـ و بدانند جمهوری اسلامی حتماً در مقابل آن واکنش نشان خواهد داد.» به منظور تبیین رهنمود امام خامنه‌ای، خبرنگار صبح‌صادق گفت‌وگویی با چند نفر از نمایندگان مجلس انجام داده که در آن جزئیات واکنش اولیه جمهوری اسلامی در برابر نقض صریح برجام بررسی شده است.
دنبال حفظ برجام با هر قیمتی نیستیم
حجت‌الاسلام مجتبی ذوالنوری*
ما باید درباره اشارات رهبر معظم انقلاب اقدام جدی داشته باشیم، نه اینکه ایشان بر نکته‌ای تأکید و تصریح کنند و در مقابل، ما خیلی کم‌رنگ و رقیق شده حرف بزنیم. متأسفانه، تاکنون مواضع دولت جدی و قاطع نبوده است. آقای رئیس‌جمهور در مجلس تصریح کردند که نقض برجام صورت گرفته است؛ از این رو باید مواضع محکم گرفته شود. بسیار تأسف‌بار است که وی در سال اول ریاست‌جمهوری خود و در شروع کار، بر روی توافق مانور دهد و امروز در آخرین فرصت حضور خود در مجلس، نقض صریح برجام را از سوی آمریکایی‌ها اعلام کند. 
باید گفت، متأسفانه دولت آن قاطعیت لازم را ندارد؛ برای نمونه آقای ظریف می‌گوید، آمریکا با این کار به اعتبار و آبروی خود ضربه می‌زند. در حالی که رهبر معظم انقلاب به صراحت می‌فرمایند: «وزیر امور خارجه باید در مورد نقض برجام کلماتی بسیار محکم‌تر بیان کند.» 
این به معنای فرصت‌سوزی چهار ساله، دنبال نخود سیاه رفتن و خوش‌گمان بودن نسبت به بدعهدی دشمن است که نباید اتفاق می‌افتاد؛ حال که چنین اتفاقی افتاده است، باید در ادامه مسیر قاطع و محکم از منافع، عزت و غرور ملی دفاع کنیم و مواضع متناسبی بگیریم، گفتنی است، در شش بند ماده واحده، تکلیف و برخورد دولت در عرصه‌های مختلف، کاملاً مشخص است. 
ما تحت هیچ شرایطی درصدد نقض برجام نیستیم؛ همچنین دنبال حفظ برجام با هر قیمتی نیستیم؛ یعنی برجام باید به شکلی حفظ شود که منافع ملی ما را تأمین کند، نه اینکه به منافع ما آسیب بزند. ما برجام را برای منافع ملی و نفس مردم می‌خواهیم و هر جا در تضاد با این دو باشد، نباید روی برجام تأکید کنیم. از سویی ما نقض‌کننده نیستیم و به همه تعهدات خود عمل کرده‌ایم و در واقع آنها ناقض برجام 
هستند. 
دلیل عجله دولت در برجام این بود که تصمیم داشت در این چهار سال از آن استفاده کند. غافل از آن و یا شاید با علم به اینکه ابعاد مختلف برجام محققانه و کارشناسانه مشاهده نگردید و منافع ملی به طور کامل در برجام رصد نشد. داده و ستانده در برجام تراز نشد. در حقیقت، درباره ستانده خود و عمل کردن طرف مقابل به وظیفه خود تضمین‌های لازم گرفته نشد. نکته دیگر اینکه دولت تحمل هیچ نقد کارشناسانه‌ای را در این زمینه نداشت و از حرف‌های درست استفاده‌ای نکرد و این محصولِ همان شتاب و عجله بود.
برای مقابله با بدعهدی آمریکا ماده واحده‌ای در مجلس تهیه شد و حدود۹۰ نفر آن را امضا  کردند و دو فوریتی در حال طی کردن مسیر است. اگر این ماده به قانون تبدیل شود، تکلیف دولت در برخورد با برجام مشخص و دولت ملزم به اقدامات عملی در این زمینه می‌شود.
*رئیس کمیته هسته‌ای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس
نوبت دولت است که با بدعهدی آمریکا مقابله کند
حمیدرضا حاجی‌بابایی*
نتایج مذاکره‌هایی که با آمریکا انجام شد، نشان داد که در مجموع اعتماد کردن به آمریکا اشتباه است. در این مسئله شتابزده عمل شده است. همه به دنبال این هستند که ما صد در صد یا بیش از حد برجام را اجرا کنیم تا رضایت آمریکا را مبنی بر عدم تصمیم‌گیری علیه خود در برخی کارها به دست آوریم. 
ما تمام کارها را انجام دادیم و متأسفانه در برخی موارد منافع ملی خود را نادیده گرفتیم تا بتوانیم به یک مصلحت بالاتری دست پیدا کنیم. نگاه ما این بود که اگر این کار را انجام دهیم با رکود اقتصادی مواجه نخواهیم شد، شغل ایجاد می‌شود، معیشت مردم درست می‌شود و چرخ زندگی آنها می‌چرخد؛ اما امروز شاهدیم که متأسفانه یک رکود شکننده بر کشور حاکم شده است. 
با توجه به این شرایط، این سؤال مطرح است که مجلس و دولت در مقابل این اقدام آمریکا چه اقدامی باید داشته باشند؟ مهم‌ترین راه مقابله ما این است که بفهمیم و بپذیریم که آمریکا همین است که می‌بینیم. دیگر به آمریکا اطمینان نکنیم، چشمان خود را باز کنیم و به او تکیه نکنیم. آمریکا همین است. 
با این چشم باز باید به سمت اقتصاد مقاومتی برویم و روی پای خود بایستیم؛ به مردم و جوانان دانش‌پژوه در سراسر کشور تکیه داشته باشیم و از ظرفیت‌های منطقه استفاده کنیم؛ تعامل دوجانبه و چندجانبه با کشورهای جهان را شروع کنیم؛ هویت خود را بیشتر نشان دهیم، همانند روزی که با سربلندی و با حس قوی هماوردی نفت را به قیمت ۱۴۰ دلار می‌فروختیم. اما در دوره محبت‌ و مذاکره با آمریکایی‌ها قیمت نفت به بیست دلار هم رسید و امروز برای اینکه قیمت آن به پنجاه دلار برسد، می‌خواهیم جشن بگیریم! ما باید از هر جایی به دنبال شکست‌های خود باشیم و آنها را به پیروزی تبدیل کنیم. تکیه به آمریکا و سیاست‌های او به معنای افراط‌کاری و ناپخته عمل کردن است. 
رئیس‌جمهور گفت ما باید رفتار مقتضی با آمریکا داشته باشیم. ما امروز همه به دنبال این هستیم که ببینیم داخل بسته کلمه «مقتضی» ایشان چه چیزی است و آن را بررسی کنیم. در این میان نیاز نیست مجلس کاری انجام دهد چون تمام قوانین و مقررات لازم را تصویب کرده و در اختیار دولت قرار داده است. دولت هیچ‌ کمبودی برای این اقدام ندارد و اوست که باید اجرا کند. 
مجلس با حضور 264 نفر بیانیه صادر کرده؛ از سیاست‌های رهبری و از دولت برای مقابله با آمریکا پشتیبانی کرده و حالا نوبت دولت است که ببیند چگونه می‌خواهد با کسانی که به آنها اعتماد کرده رفتار کند و به مردمی که قول داده است این اعتماد تأثیرگذار است و می‌تواند مشکلات آنها را حل کند بگوید که امروز دلیل اینکه مشکلات آنها حل نشده است، چیست؟ ما منتظر هستیم و می‌خواهیم ببینیم دولت چه اقدامی در مقابل این توهین و تحقیر آمریکا به ملت ایران انجام می‌دهد. 
ما از برجام شاه‌کلید آن را می‌خواستیم که رفع تحریم‌ها بود؛ اما خیلی صریح و آمریکا به مدت ده سال دیگر تحریم‌ها را تمدید کرد. این نشان می‌دهد که آمریکا به تعهدات خود پشت پا زده است و به تبع آن، شرکت‌های بزرگ کشورهای اروپایی نیز از او تبعیت می‌‌کنند.
* رئیس کمیسیون تلفیق لایحه برنامه ششم توسعه
دولت وظیفه ندارد برجام را حفظ کند
کمال دهقانی فیروزآبادی*
در تاریخ 21/7/1394 در مجلس قانونی با عنوان «اقدام متقابل و متناسب در اجرای برجام» وضع شده است. این ماده واحده و بندها و دو تبصره آن، تکلیف را برای دستگاه‌های اجرایی مشخص کرده است؛ البته در این قانون ملاحظه تصمیمات شورای عالی امنیت ملی و هیئت نظارت بر برجام نیز ذکر شده است؛ یعنی این دو نهاد باید به صورت ماهوی به این مسئله رسیدگی کرده و طبق قانون عمل کنند. 
موضع ما این است که باید قانون را، که همه چیز در آن پیش‌بینی شده است، به شکل خوب و دقیق اجرا کنند؛  ما به تعهدات خود طبق قانون متعهد هستیم و بارها و بارها اشاره شده است که به همکاری‌های خود با کشورهای طرف قرارداد و به تعهداتی که داده‌ایم، پایبند هستیم؛ اما اگر طرف ما به تعهداتی که داده است پایبند نباشد، دولت، شورای عالی امنیت ملی و هیئت نظارت بر اجرای برجام، باید موضوع را بررسی کرده و تصمیم‌گیری کنند؛ پس از آن قانون تعیین می‌کند که لازم است چه اقداماتی صورت بگیرد. 
درباره برجام طبق ماده واحده‌ای که در مجلس تهیه و هنوز به قانون تبدیل نشده است، الزام دولت به توسعه همه‌جانبه فناوری صلح‌آمیز هسته‌ای در چهارچوب معاهده  NPTدر قبال نقض برجام از سوی آمریکا صورت گرفته است. این ماده واحده می‌گوید: 
دولت موظف است در اجرای این قانون با توجه به تصویب قانون موسوم به داماتو (ISA) که نقض صریح و قطعی برجام است، نسبت به توسعه همه‌جانبه حقوق‌ هسته‌ای ملت شریف ایران و فناوری صلح‌آمیز هسته‌ای، در چارچوب معاهده NPT با تحقق موارد ذیل اقدام کند:
 1ـ ساخت، نصب و راه‌اندازی سانتریفیوژهای پیشرفته مورد نیاز برای تحقق تولید حداقل یکصدونود هزار سو؛
2ـ افزایش درصد غنی‌سازی اورانیوم تا بیست درصد و هر درصدی که مورد نیازهای صلح‌آمیز کشور است؛
3ـ افزایش ذخیره اورانیوم غنی‌سازی شده کشور به میزان نیازهای صلح‌آمیز بدون لحاظ محدودیت‌های برجامی و در چارچوب NPT؛
۴ـ توسعه تولید و ذخیره‌سازی آب سنگین مورد نیاز مصارف صلح‌آمیز کشور و فروش مازاد آن در بازارهای جهانی؛
5ـ بازگرداندن رآکتور 40 مگاواتی آب سنگین اراک به وضعیت پیش از برجام و تکمیل و راه‌اندازی آن؛
6ـ قطع و توقف اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی.
دولت وظیفه ندارد برجام را حفظ کند، بلکه موظف است قانون را اجرا کند. قانونِ اقدام متناسب و متقابل با اجرای برجام، تکلیف همه دستگاه‌های اجرایی را مشخص کرده است. مجریان براساس آن اقدام لازم را انجام خواهند داد و مجلس نیز بر حسن اجرای قانون، نظارت کرده و در صورت اجرا نشدن قانون با قاطعیت برخورد می‌کند. نمی‌توان از قانون جلو زد یا از آن عقب افتاد. 
در شرایطی که دولت، مجلس، جناح‌ها و احزاب باید متفق‌القول در کنار یکدیگر قرار بگیرند و اتحاد داشته باشند، صحبت کردن از اختلافات، هرگز به مصلحت کشور نیست و نباید به مسائل اختلافی دامن زده شود. 
* نایب‌رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی 

  دکتر یدالله جوانی/ با رفتارشناسی پسابرجامی آمریکایی‌ها می‌توان گفت برجام در مسیر فروریختن و شکست قرار گرفته است. تصویب تمدید ده‌ساله تحریم‌ها در سنای آمریکا و امضای آن در آینده از سوی رئیس‌جمهور این کشور، به طور قطع تیر خلاص بر برجام از سوی آمریکایی‌ها خواهد بود. اکنون در ایران اسلامی این اجماع‌نظر در میان مسئولان، ‌احزاب و گروه‌های سیاسی با گرایش‌های مختلف وجود دارد که آمریکا برجام را نقض کرده و به تعهداتش در این باره عمل نکرده است.
سهم و نقش آمریکا در به شکست کشاندن برجام یک نقش و سهم اصلی است. هر چند برجام یک توافقنامه چندجانبه است؛‌ لیکن همان‌طور که نقش آمریکا در مذاکرات و توافق هسته‌ای که منتهی به برجام شد، ‌یک نقش اصلی بود،‌ اکنون بدعهدی آمریکایی‌ها در بر هم زدن برجام هم یک نقش کلیدی است. بنابراین یک خطای راهبردی خواهد بود اگر تصور کنیم آمریکایی‌ها نمی‌توانند برجام را با شکست مواجه سازند. 
جمهوری اسلامی ایران در دوره پسابرجام به تمامی تعهداتش عمل کرد؛ اما طرف مقابل تحت تأثیر رفتار آمریکا به تعهداتش عمل نکرد. به یقین تداوم رفتار مغایر با برجام از سوی آمریکا‌یی‌ها برجام را به نقطه شکست قطعی خواهد رساند و عامل اصلی این شکست هم آمریکایی‌ها خواهند بود. اما شکست برجام با بدعهدی آمریکایی‌ها، شکست قطعی یک نگاه در ایران را در پی خواهد داشت!
صاحبان این نگاه معتقد بودند که از طریق مذاکره و توافق بر سر مسائل اختلافی با آمریکا،‌ می‌توان با این کشور به عنوان یک قدرت برتر و مؤثر بین‌الملل ارتباط برقرار کرد و همکاری داشت. به جز جریان‌های لیبرال، ملی‌گراها و روشنفکران غربگرا، این تفکر در میان نیروهای مذهبی و باسابقه انقلابی و جایگاه‌های مسئولیتی بالا در جمهوری اسلامی ایران از همان دوران حضرت امام خمینی(ره) نیز طرفدارانی داشت. در واقع، در شرایطی که حضرت امام(ره) با یک شناخت دقیق و عمیق از آمریکا به عنوان شیطان بزرگ یاد کردند و فرمودند؛ «هر چه فریاد دارید بر سر آمریکا بزنید»، بودند کسانی از اطرافیان امام که با این تفکر و اندیشه رهبر کبیر انقلاب اسلامی همراه نبودند. از آقای هاشمی رفسنجانی می‌توان به عنوان فرد برجسته و حتی سردمدار این جریان در بین نیروهای مذهبی و انقلابی یاد کرد. آقای هاشمی خود به این موضوع طی مصاحبه‌ای اشاره کرده می‌گوید،‌ در سال‌های پایانی عمر امام(ره) در دست‌نوشته‌ای خطاب به ایشان نوشتم که پنج، شش موضوع است که اگر در زمان حیات شما حل نشود،‌ ما در آینده با مشکل مواجه خواهیم شد. به امام نوشتم که نمی‌توان این حالت (نه مذاکره ـ‌ نه رابطه) را برای همیشه ادامه داد، ‌بالاخره آمریکا یک قدرت است و چه فرقی با دیگران دارد که ما با آنها رابطه داریم، ‌ولی با آمریکا رابطه نداریم. به امام نوشتم ما با آمریکا مذاکره می‌کنیم، یا آنها ما را قانع می‌کنند، یا ما آنها را قانع می‌کنیم و کار تمام می‌شود! به استناد صحبت‌های خود آقای هاشمی، وی معتقد بود که از طریق گفت‌و‌گو و مذاکره می‌توان به توافق با آمریکا دست یافت.
پس از رحلت حضرت امام(ره)،‌ آقای هاشمی و تیم وی در دولت سازندگی همین ایده را دنبال کردند، ‌لکن رهبر معظم انقلاب همانند حضرت امام خمینی(ره) با نظریه مذاکره با آمریکا به شدت مخالف بودند. در دولت سازندگی آقای مهاجرانی موضوع مذاکره مستقیم با آمریکا را مطرح کرد که در فضای عمومی جامعه با واکنش‌های منفی مواجه شد. در دوران اصلاحات هم شعارهایی چون گفت‌وگوی تمدن‌ها و تنش‌زدایی، افرادی با پوشش حل مشکلات کشور، در تکاپو برای مذاکره با آمریکا بودند. آقای بهزاد نبوی در جایگاه نایب‌رئیس مجلس ششم، با صراحت اعلام کرد در راستای منافع کشور، حاضر است با آمریکایی‌ها دست داده و مذاکره کند. در دولت آقای احمدی‌نژاد نیز، افرادی در سطوح بالای دولت، معتقد بودند برای حل مشکلات کشور، می‌توان با آمریکایی‌ها وارد مذاکره شد. اما در همه این سال‌ها، رهبر معظم انقلاب، با اطمینان نسبت به قابل اعتماد نبودن آمریکایی‌ها، باب هر نوع مذاکره با این کشور را مسدود کردند.
در انتخابات ریاست‌جمهوری ۹۲، آقای روحانی که از این منظر در امتداد فکری آقای هاشمی و اصلاح‌طلبان قرار دارد، حل مشکلات کشور را به رفع تحریم‌ها گره زد و برای رفع آنها با صراحت اعلام کرد با آمریکا به عنوان کدخدا مذاکرات بهتر و راحت‌تر به نتیجه می‌رسد. در واقع، این نظریه، زمانی در بخشی از افکار عمومی جایگاه پیدا کرد که برخی از جریان‌های سیاسی و شخصیت‌های برجسته با سابقه انقلابی، از مذاکره و رابطه با آمریکا، به عنوان راه‌حل مشکلات اقتصادی کشور یاد کردند. در نهایت این نگاه در جامعه، با پیروزی آقای روحانی در انتخابات ۹۲ پررنگ شد. امام خامنه‌ای پس از رأی آوردن آقای روحانی، با توجه به اینکه ایشان قول حل مشکلات از طریق مذاکره با آمریکا را به مردم داده بود، به دولت روحانی اجازه مذاکره دادند، لکن از همان ابتدا فرمودند؛ «من به این مذاکرات خوش‌بین نیستم»، اکنون رفتار برجام‌شکن آمریکا، این تفکر نادرست در ایران را هم در هم شکست و نشان داد آمریکا قابل اعتماد نیست.

 وصله نچسب
 برجام
اصلاح‌طلبان به دنبال شریک‌تراشی برای شکست برجام هستند؛ کسانی که روزی برجام را «فتح‌الفتوح» و روز دیگر «آفتاب تابان» می‌خواندند و حالا معلوم شده است که تقریباً «هیچ» فایده‌ای به حال ملک و ملت نداشته، به دنبال شریک‌تراشی هستند و به‌‌ویژه آن را به‌ حساب رهبر فرزانه انقلاب می‌گذارند. این وصله جدید اصلاً نمی‌چسبد.

حزب‌الله
 این‌گونه می‌جنگد
روزنامه فرانسوی‌زبان «لالیبرته» با انتشار تحلیلی نوشت: «حزب‌الله قدرتمندتر از ارتش لبنان است.» ستوان «یار» که از سخنگویان ارتش رژیم صهیونیستی است، گفت: «ارتش بیش از آنکه از ارتش لبنان بیم داشته باشد، به تحرکات حزب‌الله توجه دارد.» این مسئول ارتش اسرائیل با اشاره به تک‌تک روستاهای جنوب لبنان و مخفیگاه‌های حزب‌الله، خانه‌های مخفی، شیعیانی که به سمت جنوب می‌آیند و مسیحیان و دروزی‌هایی که به سمت شمال می‌روند، گفت: «هر واحد حزب‌الله، در اسرائیل منطقه‌ای برای هدف خود در نظر گرفته است. هر روستایی هدف خود را در اسرائیل دارد و می‌تواند در هر زمانی شهرهایی، مانند تل‌آویو را مورد هدف راکت‌ها و موشک‌های دوربرد، برد متوسط و برد کوتاه قرار دهد.»

دلایل حمله 
به قوه قضائیه
مروری بر پشت ‌صحنه هجمه‌های اخیر علیه قوه قضائیه نشان می‌دهد، عده‌ای پروژه تخریب قوه قضائیه را از درون و عده‌ای از خارج از مرزها اداره می‌کنند. نقطه تلاقی این دو گروه، هدف‌گذاری پروژه تضعیف نظام جمهوری اسلامی ایران است؛ چرا که «عدالت» از ارکان این نظام و نماد مشروعیت آن به شمار می‌رود. دشمن تصور می‌کند با تخریب تصویر «عدالت قضایی» در اذهان خواهد توانست مرزهای جنگ نرم علیه جمهوری اسلامی ایران را بپیماید. انگیزه برخی دیگر از عوامل تخریب دستگاه قضایی، انگیزه‌ای سیاسی است. این عده تلاش می‌کنند ناکامی سیاسی و رویگردانی مردم از خود را در فضای بدون دستاورد با فرافکنی و تخطئه ارکان نظام جبران کنند.

شرح 
یک پهلوان
«محمود سنگاوی» از فرماندهان پیشمرگه کُرد نوشت: «قاسم سلیمانی پهلوانی است که برخلاف کشورهای حوزه خلیج [فارس] به ویژه عربستان، در حال مبارزه با داعش است، حال آنکه این کشورها خود از حامیان اصلی داعش هستند.» »این فرمانده «کرد» در ادامه اظهار داشت: «سردار سلیمانی فرمانده شجاعی است و ای کاش که «کردها» ده فرمانده، مانند سلیمانی داشتند.»

شاقول دولت
 اشتباه بود
محمود سریع‌القلم، مشاور رئیس‌جمهور در یادداشتی به بهره‌گیری نادرست دولت از برجام انتقاد کرد و نوشت: «ما باید دقیق باشیم و فهم ریاضی‌گونه محاسبات خارجی را جایگزین پایکوبی نکنیم. درست قالب‌بندی کردن (Framing) مسائل کشور و درصدگذاری صحیح آنها بسیار تعیین‌کننده است. وقتی موضوع هسته‌ای یک ‌نهم است، قاعدتاً نباید آن را هشت‌ نهم جلوه داد. تقابل موجود، گسترده و دامنه‌دار است. این یک غفلت تبلیغاتی دستگاه دیپلماسی بود که مسائل سیاست خارجی با غرب را، به موضوع هسته‌ای تقلیل داد. شاقول انتظارات اشتباه تنظیم شد و انتظارات غیر واقعی در ذهن خاص و عام جا افتاد. در سیاست بین‌الملل، کشورها عموماً و دائماً اهرم می‌سازند تا امتیاز بگیرند. بهترین اهرم ایران در مقابل نظام بین‌الملل، غرب، شرق و همسایگان، راضی بودن و امیدوار بودن مردم ایران از زندگی است.»

وقتی نیروی حزب‌اللهی خط را گم می‌کند!
در ایام بازداشت «یاشار سلطانی» برخی از نیروهای عدالت‌خواه با حضور در منزل پدری وی از این فرد حمایت کرده و اقدام مدیرمسئول پایگاه خبری «معماری‌نیوز» را در انتشار گزارش مخدوش املاک واگذار شده را نوعی «مقابله با فساد» و «عدالت‌خواهی» قلمداد
کردند! این در حالی است که در روزهای اخیر یک کانال تلگرامی سندی را منتشر کرده که یاشار سلطانی در ایام فتنه 88، تصویری موهن علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران را بر روی صفحه شخصی خود در فیس‌بوک بازنشر داده که به آسانی ریشه فکری و هویت اعتقادی این فرد را نشان می‌دهد.

مخالفت با اقتدار دفاعی
حمیدرضا جلایی‌پور، از فعالان اصلاح‌طلب و عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت، در نشستی با عنوان «بررسی وضعیت نیروهای سیاسی جامعه پیش از انتخابات 96» گفته است: «در شرایطی که سفارت آتش می‌زنند یا موشک‌ها را با سروصدا آزمایش می‌کنند، روحانی خوب عمل کرده و اعتقاد داریم دفاع از روحانی کار درستی
است.»


عصبانیت آمریکا از قایق‌های سپاه
گروهی از سیاستمداران آمریکایی موسوم به گروه «اتحاد علیه ایران هسته‌ای»، از لابی‌های حامی تحریم ایران، برنامه‌ای با عنوان «آینده سیاست ایران» در واشنگتن برگزار کردند. «ایلنا راس لتینن»، قانونگذار جمهوریخواه مجلس نمایندگان آمریکا و «جو لیبرمن»، نماینده پیشین مجلس سنا و رئیس فعلی گروه اتحاد علیه ایران هسته‌ای«جان مک‌کین»، رئیس کمیته نیروهای مسلح مجلس سنا، و لیندسی گراهام، نماینده مجلس سنا دیگر سیاستمداران حاضر در این نشست بودند. پایگاه «آنتی‌وار» نوشت: «حاضران در این نشست خواستار از سرگیری سیاست طور علیه ایران شدند. عده‌ای از سیاستمداران حاضر هم خواستار اعتراف دولت آمریکا به محدودیت‌های تحریم‌ها شده و خواستار غرق قایق‌های ایرانی در خلیج فارس شدند.»


نکته: جاتون خالی بی‌دعوت رفتم عروسی... دیدم دو تا در هست؛ یکی مهمون با کارت؛ دومی مهمون بدون کارت. چون کارت نداشتم از در دوم رفتم تو... دیدم دوتا در هست؛ یکی مهمون با هدیه، دومی مهمان بدون هدیه. چون هدیه‌ای نداشتم از در دوم رفتم تو... وارد که شدم دیدم، برگشتم تو خیابون اصلی...
نظر: در 16 آذر و روز دانشجو با حضور روحانی فقط دو تشکل دانشجویی از پیش دعوت شده بود؛ اما پنج اتحادیه بزرگ دانشجویی به این مراسم دعوت نشده بودند. حالا یکی از این تشکل‌ها در اعتراضیه خود نوشته است؛ چگونه در مراسمی که به نام روز دانشجو برگزار می‌شود، مهم‌ترین و بزرگ‌ترین اتحادیه‌های دانشجویی کشور که نماینده ده‌ها دفتر خود در دانشگاه‌های سراسر کشور هستند، از حضور و سخنرانی در این مراسم محروم می‌شوند و تنها دو تشکل دانشجویی فرصت حضور و سخنرانی پیدا می‌کند؟ این رویه در صورتی است که انجمن اسلامی دانشگاه تهران تنها یک دفتر و نهایتاً یک دانشگاه است و چون وابسته به جریان نورچشمی وابسته به اصلاح‌طلبان است، امکان حضور و سخنرانی را پیدا می‌کند. این مراسم از شرایط امنیتی بسیار بالایی برخوردار بود، به طوری که در ابتدای ورود دانشجویان به مراسم شاخه‌گل‌هایی به آنها اهدا شد، ولی حتی اجازه به همراه داشتن همان شاخه گل‌ها در مراسم به دانشجویان داده نشد. قضیه این است که در این مراسم باید دعوت شده بودی، در غیر این صورت جای شما بیرون از مراسم بود.

  رسول سنائی‌راد/ ترزا می، نخست‌وزیر انگلیس در سفر اخیر خود به کشورهای حوزه خلیج‌فارس با اتخاذ مواضعی جنجالی و نامتعارف در گفت‌وگو با «العربیه» مدعی شد، انگلیس برای مقابله با اقدامات ایران در منطقه تلاش می‌کند. وی در نشست شورای همکاری خلیج‌فارس نیز با اشاره به آنچه اقدامات تهاجمی در منطقه خوانده بود، خطاب به سران کشورهای عربی شرکت‌کننده در این نشست، اعلام کرد: «قصد دارم به شما اطمینان دهم که نسبت به تهدیدی که ایران برای خلیج‌فارس و خاورمیانه ایجاد می‌کند، هوشیار هستم و بریتانیا کاملاً به همکاری استراتژیک‌مان با کشورهای حوزه خلیج‌فارس و همکاری با شما برای مقابله با آن تهدید پایبند است.»
گرچه اتخاذ چنین مواضعی از یک مقام انگلیسی با سابقه سیاه استعماری و کودتای ننگین ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲، حامی جدی رژیم استبدادی پهلوی و کمک‌کننده بزرگ رژیم بعثی صدام و تروریست‌های تکفیری و منافقین برای ما ایرانیان امری عادی به شمار می‌آید؛ اما کشف دلایل علنی‌سازی آن در مقطع فعلی را می‌توان در موارد زیر دانست:
۱ـ رونق‌بخشی به بازار صادرات سلاح در شرایطی که اقتصاد انگلیس به شدت به درآمد و تضمین‌هایی در روند نگران‌کننده پس از برگزیت برای حفظ این درآمدها نیازمند است و هیچ بازاری مانند کشورهای نفتی حوزه خلیج‌فارس نمی‌تواند ضمانت‌بخش باشد. اخبار خرید ۳/۷ میلیارد دلاری تجهیزات نظامی از سوی این کشورها در روزهای اخیر گویای موفقیت دولت‌های غربی، از جمله در کاسبی تسلیحاتی با ابزاری، چون هراس‌افکنی در بین سران رژیم‌های مستبد این دسته کشورها به شمار می‌آید.
۲ـ مشروعیت‌بخشی به ایجاد پایگاه دائمی در بحرین و قانع‌سازی افکار عمومی منطقه برای این حضور مداخله‌جویانه بدون پرداخت هزینه‌های لازم و آن هم به میزبانی رژیمی سرکوبگر و مستبد که در رفتار خویش هیچ‌یک از معیارهای انسانی را مراعات نکرده و در برخورد با مردم کشورش خشن‌ترین رفتار ضد انسانی و مغایر با حقوق بشر را بروز می‌دهد. 
۳ـ ضمانت‌بخشی به همراهی با رژیم‌های عربی منطقه در حمایت از تروریست‌های تکفیری در شرایطی که روند مبارزه با تروریست‌ها در حلب و موصل وارد مراحل سرنوشت‌ساز شده و حامیان عربی و غیر عربی تروریست‌ها را دستپاچه و نگران کرده است. این ادعای سلمان‌بن‌عبدالعزیز، پادشاه فرتوت عربستان که می‌گوید: «پیامدهای بحران سوریه به جایی رسیده است که نیازمند تلاش گسترده جامعه جهانی برای یافتن راه‌حل سیاسی بحران و حفظ وحدت و تمامیت ارضی این کشور است»، گویای این نگرانی و تلاش انگلیسی‌ها برای دلگرمی دادن به آنان در کمک به حفظ و نجات تروریست‌هاست.
۴ـ پیوند سیاست باکینگهام و کاخ سفید و متأثر بودن رفتار ترزا می از انتخاب ترامپ در آمریکا که در ساحت نظامی به گماردن سگ‌های دیوانه و وحشی افتخار می‌کند، نخست‌وزیر انگلیس نیز جوگیر شده و سعی دارد از منطقه خلیج‌فارس این پیام را ارسال کند که او نیز در عرصه امنیتی و نظامی استعداد همراهی با ترامپ را دارد؛ اما گویا فراموش کرده است که اسلافش، چون تونی بلر به دلیل اتخاذ مواضع جنجالی و جنگ‌طلبانه علیه مردم مظلوم عراق، که به بهانه نابودی سلاح‌های کشتار جمعی صورت گرفت و دروغ از آب درآمد، مجبور به عذرخواهی شدند.
بنابراین، مواضع خانم ترزا می که مغایرت کامل با آداب دیپلماتیک قرار داشته و با ادبیاتی مربوط به قرون گذشته اعلام شد، می‌توان نوعی رقص بدوی برای پول به شمار آورد که البته هزینه‌اش اعتبار دیپلماسی این خانم است که سابقه بازیگری و هنرپیشگی‌اش را پایه دیپلماسی‌اش قرار داده و تصورش این است که چنین ادبیاتی می‌تواند با تولید ایران‌هراسی، وابستگی رژیم‌های زبون برخی کشورهای منطقه را تشدید و امکان چپاول ثروت‌های نفتی آنها را فراهم کند؛ اما سرنوشت صدام و قذافی برای این رژیم‌ها عبرت‌آموز است که هم صدام روزی از کمک‌های بی‌حساب دولت انگلیس بهره‌مند بود و هم قذافی روی تعهد تونی‌ بلر برای دفاع از خود حساب کرده بود؛ اما در حمله به هر دو، انگلیسی‌ها حضور داشتند. انگلیسی‌ها خوب می‌دانند که خاستگاه تفکر تروریسم تکفیری و تأمین لجستیک این گروه‌های خطرناک، دستگاه‌های ایدئولوژی‌ساز همین رژیم‌هایی است که با آمریکا و انگلیس شریک راهبردی بوده و حامی راهبردی این تروریست‌ها به شمار می‌آیند. تروریست‌هایی که نه تنها از تسلیحات غربی در سوریه و یمن استفاده می‌کنند، بلکه در نفوذ به کشورهای عربی از پوشش دیپلماتیک و حمایت پنهان همین دولت‌ها سود می‌جویند. تروریست‌هایی که امروز حکم ارتش منطقه‌ای وابسته به سرویس‌های‌ کشورهایی، چون عربستان سعودی، امارات و قطر را دارند، همان‌هایی که در گذشته می‌توان ردّ پای‌شان را در حادثه تروریستی ۱۱ سپتامبر و کشتن سفیر آمریکا در بنغازی لیبی هم پیدا کرد و امروز هم از موشک‌های تاو آمریکایی در سوریه استفاده می‌کنند. گرچه آمریکایی‌ها برای حفظ منافع تاکتیکی و مصلحت‌های دیپلماتیک فعلاً پنهانکاری و لاپوشانی را ترجیح می‌دهند، اما اصل مسئله هیچ تغییری نمی‌کند و روزگاری تاریخ در برابر این نوع بازی‌های سیاسی کثیف قضاوت خواهد کرد. همان‌گونه که امروز هم آگاهان عرصه سیاست از این رفتار دوگانه و متکی بر حرص مادی دولتمردان غرب احساس نفرت و انزجار می‌کنند.
 محمد حسین مصطفایی/  ۱۶ آذر امسال حال‌وهوایی متفاوت داشت؛ پیش از آنکه روحانی پشت تریبون برود، نمایندگان تشکل‌های دانشجویی حرف‌هایی را که یک سال در سینه خود نگه‌ داشته بودند، مقابل حسن روحانی بیان کردند.
احساس شرمساری نمی‌کنید؟/ علیرضا فقیر، نماینده جنبش عدالت‌خواه دانشجویی در این مراسم گفت: «سلام آقای رئیس‌جمهور! خدای را شاکریم که این برنامه با مهندسی مدیران دانشگاهی‌تان به جنگ شادی و استندآپ کمدی تبدیل نشد تا آیین‌های روز دانشجو بیش از این مایه شرمساری شما نباشد؛ اما چرا از حاشیه‌نشین‌های فراموش‌شده کارگران غریب، کامیون‌داران بی‌تریبون، کارتن‌خواب‌های بی‌پناه، قربانیان فقر و فساد و تبعیض و در یک کلمه از پابرهنگان مظلوم، احساس شرمساری نمی‌کنید؟»
 پادشاه عریان/  امین اقرلو، مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه تهران نیز در این مراسم خاطرنشان کرد: «ماجرا زمانی آغاز شد که هر چه داشتید و نداشتید را در سبد مذاکره گذاشتید. درست در همین مدت، نقدینگی در کشور افزایش یافت و همزمان هزینه‌های دولتی به ۵/۲ برابر آغاز دولت یازدهم رسید، خام‌فروشی شدت یافت و قراردادهای جدید نفتی با پنهان‌کاری و قلدری ژنرال نفتی دولت شما در روند معاملات حوزه انرژی حقنه شد. از آن روز بود که دستاوردهای نداشته‌ برجام را به رخ مردم کشیدید. برجام، شد حکایت پادشاه عریانی که کسی جرئت بیان واقعیت‌هایش را نداشت! همه باید شکر نعمت می‌کردند! و لابد انتظار داشتید خداوند را شکر کنیم که در پاییز دولت تدبیر و امید هم باغ برجام، سیب و گلابی می‌داد!»
 نگاهی به کلیدتان بیندازید / حسین اخگرپور، نماینده جامعه اسلامی دانشجویان نیز با یادآوری صحبت‌های پیشین رئیس‌جمهور گفت: «آقای روحانی! یادتان هست که قرار بود هم چرخ سانتریفیوژ بچرخد و هم چرخ اقتصاد مردم؟ اما ببینید! امروز قلب رآکتور اراک را سیمان گرفته و چرخ‌های سانتریفیوژهای نطنز و فردو، مانند چرخ اقتصاد از کار افتاده است. آقای رئیس‌جمهور! شاید بهتر باشد نگاهی به کلیدتان بیندازید؛ فکر می‌کنم آن را اشتباه چرخانده‌اید. آقای روحانی! این درد را ما مردم به کجا ببریم، که سخنگوی محترم دولت شما، آقای نوبخت! فردی را که حقوق نجومی ۴۰ تا ۵۰ میلیونی دریافت کرده، از ذخایر نظام می‌داند؟»