وبگاه مصری «عربی 21» گزارش داد: «ژنرال سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه رمز پیروزی‌های ایران در برابر داعش در جبهه‌های عراق و سوریه را فاش کرد.» عربی 21 در ادامه گزارش داد: «ژنرال قاسم سلیمانی طی سخنانی در شهر «جهرم» در استان فارس گفت:‌ از صدر تاریخ اسلام تاکنون، رهبری و ملت هرگاه در کنار هم قرار گرفته‌اند، شکست‌ناپذیر شده‌اند و این همگامی و همدلی، پیروزی و موفقیت اسلام را در پی داشته است.»
 محمد رضا مرادی/ سی‌وهفتمین نشست شورای همکاری خلیج روزهای سه‌شنبه و چهارشنبه هفته گذشته در منامه پایتخت بحرین برگزار شد. در  این نشست همانند سایر نشست‌های پیشین سران کشورهای عربی حاشیه خلیج‌فارس سعی داشتند تا با مطرح کردن نام ایران و تهدید جلوه دادن آن برای استحکام شورا بهره‌برداری کنند. رهبران کشورهای عضو شورای همکاری خلیج‌فارس در پایان نشست دو روزه شورای همکاری در بیانیه مشترکی با ادعای دخالت ایران در امور منطقه، این اقدام را محکوم کردند. افزون بر این اعضای شورای همکاری خلیج‌فارس با مطرح کردن ادعای تکراری خود درباره اشغال جزایر سه‌گانه تنب کوچک، تنب بزرگ و ابوموسی، خواستار پایان دادن به آنچه اشغالگری خواندند و نیز واگذاری مالکیت این جزایر به امارات شدند. در این بیانیه مشترک آنچه «سیاسی‌کاری ایران در ادای مناسک حج» خوانده شده است، محکوم و از تهران خواسته شد تا به «مداخله‌های خود در امور داخلی کشورهای حوزه خلیج‌فارس» پایان دهد. در واقع، شورای همکاری خلیج‌فارس که در دوران بقای خود همواره موضعی انفعالی و ضعیف داشته و به جای ایفای نقش ایجابی در منطقه نقش سلبی را در پیش گرفته است، اکنون با بحران هویتی و تهدید فروپاشی مواجه است؛ چراکه اختلافات داخلی بین اعضای شورا بارها سبب نزدیک‌شدن شورا به پایان عمر خود شده است. در اوایل مارس 2014 عربستان، بحرین و امارات در اعتراض به دخالت قطر در امور داخلی دیگران، سفرای خود را از دوحه فراخواندند. دلیل اصلی بحران در روابط این کشورها، حمایت قطر از «اخوان‌المسلمین» بود. از سوی دیگر عمان نیز جایگاه ویژه‌ای در این میان دارد. عمان در دوران انقلاب‌های عربی همواره سیاست خود را بر بی‌طرفی و حمایت از ملت‌های منطقه استوار کرده است و در جنگ یمن، عراق و سوریه هیچ‌گاه علیه ملت‌های این کشورها اقدامی نکرده است. از سوی دیگر ارتباط دوستانه عمان با ایران همواره سبب خشم کشورهای عربی خلیج‌فارس شده و همواره عمان به عنوان وصله‌ای نچسب در شورای همکاری خلیج‌فارس مطرح بوده است.
 از این‌رو برخی تحلیل‌ها بر این مبنا استوار است که احتمالاً اعضای شورای همکاری خلیج‌فارس به دنبال کنار گذاشتن عمان باشند. در همین ارتباط، پادشاه عربستان در سفر دوره‌ای خود(که پیش از نشست شورای همکاری انجام گرفت)، عمان (از اعضای پایه‌گذار شورای همکاری خلیج‌فارس) را نادیده گرفت که این اقدام عمدی بود. نرفتن ملک سلمان به مسقط به این دلیل بود که این کشور از کشورهای شورای همکاری خلیج‌فارس کنار گذاشته شده که حکایت از بحرانی پنهان در روابط مسقط و ریاض دارد. چند سال پیش عمان طرح تبدیل کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس به اتحادیه را رد کرده بود. وزیر امور مجالس شورا و نمایندگان بحرین در این باره اعلام کردند، ممکن است اتحادیه خلیج‌فارس بدون عمان تشکیل شود. این امر حاکی از بحرانی عمیق در این شورا است.
در حال حاضر که کشورهای عضو این شورا، به ویژه عربستان، قطر، بحرین و امارات از حامیان تروریست‌ها در منطقه هستند و شکست‌های سختی در عراق و سوریه و یمن متحمل شده‌اند، برای حفظ انسجام درونی خود در شورای همکاری به دنبال عاملی وحدت‌ساز هستند. پیروزی‌های ایران در منطقه سبب حسادت این کشورها شده به همین دلیل همواره در هر موقعیتی سعی دارند برای تحت‌الشعاع قرار دادن مبارزه ایران با تروریست‌ها و پیروزی ایران در منطقه پروژه ایران‌هراسی را تقویت کنند.
 اکنون نیز شورای همکاری خلیج‌فارس سعی دارد از یک سو با تهدید خواندن ایران به عاملی در نزدیکی بیشتر اعضای شورای همکاری خلیج‌فارس زمینه نجات شورا را فراهم کند و از سوی دیگر با فشار بر عمان به عنوان یکی از کشورهای دوست ایران زمینه شکست یا اخراج این کشور را از شورا فراهم آورد. طرح تشکیل اتحادیه خلیج‌فارس که از سوی عربستان پیگیری می‌شود، تلاشی برای حذف عمان است.

   حسین عبداللهی‌فر/ برخی از روزنامه‌های وابسته به اصلاح‌طلبان از قول سعید حجاریان تیتر زدند؛ «روحانی برای کاندیداتوری دوباره باید ناز کند». وقتی از نظر افکار عمومی و آرایش گروه‌های سیاسی روحانی یکی از گزینه‌های اصلی انتخابات است، مطرح می‌باشد این ادعای حجاریان بیش از آنکه پیام مثبتی داشته باشد، حاکی از تردیدهایی در آمدن مجدد روحانی به صحنه است که وی در واقع برای فائق آمدن روحانی بر تردیدهایش، به او توصیه می‌کند که نه تنها می‌تواند بیاید؛ بلکه می‌تواند ناز هم بکند. 
این توصیه حجاریان به روحانی از آن رو عجیب به نظر می‌رسد که روحانی در موقعیت مساعد و مطلوبی برای رأی مجدد نیست، چه رسد به اینکه بخواهد برای آمدنش ناز هم بکند؛ لذا این سؤال مطرح می‌شود که آیا روحانی می‌تواند ناز کند؟ 
۱ـ حجاریان در مقام توضیح و پاسخ ضمنی به این پرسش می‌گوید: «آقاي روحاني نبايد دغدغه‌اي داشته باشد و براي كانديداتوري دوباره بايد ناز كند، خيلي هم دل‌شان بخواهد كه فردي مثل او دوباره در اين شرايط حاضر باشد كانديدا بشود و عنان كار را در دست بگيرد. من فكر مي‌كنم روحاني بهترين فرد براي ادامه راه است و كسي جز او نمي‌تواند كار را در شرايط فعلي جمع كند. نه ما (اصلاح‌طلبان) و نه آنها (اصولگرايان) كسي را براي رياست‌جمهوري نداريم.»
۲ـ مفروض حجاریان این است که آقای روحانی برای آمدنش دغدغه‌هایی دارد؛ لذا به او می‌گوید که نه تنها نباید دغدغه داشته باشد، بلکه می‌تواند ناز هم بکند. این توصیه نشان می‌دهد که حداقل بخشی از دغدغه روحانی در احتمال حمایت نکردن اصلاح‌طلبان از او نهفته است. از همین رو حجاریان در ادامه می‌گوید نه اصلاح‌طلبان کسی را دارند و نه اصولگرایان. در واقع او تلاش می‌کند تا به آقای روحانی بابت رقابت اصلاح‌طلبان با او تضمین بدهد و خیالش را از این نظر که اصلاح‌طلبان راهی جز حمایت از او ندارند، راحت کند. این در حالی است که دغدغه اصلی آقای روحانی ترس از به دست نیاوردن رأی مجدد است. علت اصلی حمایت نکردن اصلاح‌طلبان از او نیز همین است که نمی‌خواهند با حمایت از وی بازنده انتخابات باشند؛ لذا اصلاح‌طلبان در اوضاع فعلی بر سر دوراهی قرار گرفته‌اند که هر دو سوی آن باخت احتمالی است و بر همین اساس است که از رقابت با او سخن به میان
 می‌آورند.
۳ـ دغدغه دیگر روحانی که به صورت ضمنی مورد اشاره حجاریان قرار گرفته به نحوه اداره کشور پس از رأی‌آوری احتمالی بازمی‌گردد؛ چراکه روحانی با وعده چرخاندن همزمان چرخ هسته‌ای و چرخ اقتصاد به میدان آمده و تا پیش از انتخابات آمریکا و آمدن ترامپ به ادامه راهش امیدوار بود.
 اینک اداره کشور به دلیل مسیر اشتباهی که طی شده حداقل از نظر کسانی که آمریکا را کدخدای جهان می‌دانند، دشوار به نظر می‌رسد. به ویژه آنکه اوباما خود برجام را نقض کرده و ممکن است ترامپ تحریم‌ها را تشدید کند. بی‌تردید این سیاست‌ها اداره کشور را دشوار کرده و از نظر حجاریان خود روحانی بهتر از هر کس دیگری می‌تواند این اوضاع را سامان دهد؛ لذا می‌گوید: «خيلي هم دل‌شان بخواهد كه فردي مثل او دوباره در اين شرايط حاضر باشد كانديدا بشود و عنان كار را در دست بگيرد. من فكر مي‌كنم روحاني بهترين فرد براي ادامه راه است و كسي جز او نمي‌تواند كار را در شرايط فعلي جمع كند.»
۴ـ واقعیت این است که آقای روحانی در حال حاضر به هیچ وجه در موقعیتی قرار ندارد که بخواهد ناز کند؛ چراکه بیش از آنکه اصلاح‌طلبان خواستار نیامدن وی باشند یا رقابت اصولگرایان برایش خطرساز باشد، او نگران نمره قبولی کارنامه دولتش بوده و رقیب اصلی او عملکرد خود اوست، چنانچه محمدرضا خاتمی همزمان با ادعای حجاریان می‌گوید: «بزرگ‌ترين رقيب روحاني، عملكرد دولت ايشان است.» 


 نامزد نهایی مؤتلفه 
محمدنبی حبیبی، دبیرکل حزب مؤتلفه اسلامی درباره زمان معرفی نامزد نهایی حزب مؤتلفه اظهار داشت: «هنوز زمان معرفی نامزد این حزب مشخص نشده است؛ اما علاوه بر آقایان بادامچیان و میرسلیم اشخاص دیگری نیز مطرح هستند.» حبیبی تأکید کرد: «نامزد نهایی حزب مؤتلفه برای انتخابات 96 در آینده‌ای نزدیک معرفی خواهد شد.»

شرط ائتلاف 
مهندس محمد هاشمي‌رفسنجاني درباره نقش ائتلاف‌ها در انتخابات آینده گفت: «همواره در فضاي سياسي كشور اصولگرايان ۲۰ درصد پايگاه رأي انتخابات رياست‌جمهوري داشته‌اند. اين در حالي است كه اصلاح‌طلبان نيز رقمي در همين حدود دارند و داراي پايگاه مشابه اصولگرايان هستند. در نتيجه كليد انتخابات رياست‌جمهوري در «ائتلاف» است. به همين دليل هر یک از جريان‌هاي سياسي اعم از اصلاح‌طلب و اصولگرا كه موفق شوند با گروه‌هاي بيشتري در انتخابات ائتلاف كنند، به صورت طبيعي احتمال پيروزي بيشتري خواهند داشت. آقاي روحاني نبايد اجازه بدهد پايگاه رأي ايشان متكثر و از هم پراكنده شود. حاميان دولت نيز بايد اين نكته را مد نظر داشته باشند كه در صورتي مي‌توانند در انتخابات آينده به موفقيت چشمگيري دست پيدا كنند كه از تشتت و چنددستگي پرهيز كنند و اجازه ندهند به يكپارچگي و انسجام حاميان دولت خللی وارد شود.

ویژگی نامزد اصولگرایان
احمد کریمی‌اصفهانی، عضو شورای مرکزی جبهه پیروان خط امام و رهبری خبر از اجماع اصولگرایان می‌دهد، اما نه اجماع بر روی نامزد یا مدل نهایی ورود به انتخابات سال 96، بلکه کریمی‌اصفهانی از وحدت نظر درباره ویژگی اصلی و کلیدی نامزد احتمالی اصولگرایان می‌گوید: «نامزد اصولگرایان حتماً باید اقتصاددان بوده و دغدغه مسائل معیشتی مردم را داشته باشد. به تبع این ویژگی بقیه مسائل را به طور اتوماتیک حل خواهد شد.»

نگرانی بی‌بی‌سی
بی‌بی‌سی نگران است که گفتمان جریان دولتی در انتخابات با استقبال مواجه نشود. این شبکه انگلیسی نوشته است: «اگر برجام با خطر روبه‌رو شود، توده مردم و رأی شناور به روحانی پشت خواهند کرد و اردوگاه اعتدالی او را به زمین خواهند زد. بحران و هرج‌ومرج خاورمیانه نیز زمینه گفتمان اعتدالی را در خود هضم خواهد کرد و اجازه رشد به آن نخواهد داد.» این شبکه دولتی انگلیس در ادامه آورده است: «در چنین شرایطی حسن روحانی در برابر استراتژی عوام‌گرایانه ضربه‌پذیر فرض می‌شود، همان‌گونه که هاشمی‌رفسنجانی در دهه 80 ضربه‌پذیر بود. چرا که روحانی در برقراری رابطه عاطفی و فکری با طبقات فرودست موفقیت نداشته است.»

آخرین کارهای دولت
منتجب‌نیا، قائم‌مقام حزب اعتماد ملی گفت: «دولت در همین چند ماه باقی‌مانده هم می‌تواند برخی از ضعف‌ها را جبران کند، علاوه بر این نیاز است تا درباره بخشی از خواسته‌های مردم مانند رفع حصر که موفق به سرانجام رساندن آن نشد، توضیح دهد.» منتجب‌نیا افزود: مسئله دیگری که به لحاظ توجه مردم باید به آن اشاره کرد، فضای امنیتی کشور است. گروه‌های فشار همچنان فعال هستند و نتیجه تحرک آنان ایجاد تشنج و بهره‌برداری از ابزار تهدید است که در مقابل آنان دولت با قاطعیت عمل نکرده است.

جلسه مجمع روحانیون
مجمع روحانیون مبارز شب دوشنبه 15 آذر به ریاست رئیس دولت اصلاحات تشکیل جلسه داد که در این جلسه اعضای مجمع مدرسین و محققین نیز حضور داشتند. در این جلسه اعضا گزارشی از اوضاع سیاسی اجتماعی اصلاح‌طلبان در بسیاری از استان‌ها ارائه دادند.

 روس‌ها و انتخابات ایران!
 المانیتور نوشت: پیش‌بینی نتیجه انتخابات ایران در این مرحله کار سختی برای کارشناسان خواهد بود. اما چه چیزی سبب می‌شود هرگونه پیش‌بینی چالش‌برانگیز باشد؟ با این حال، تحلیلگران ـ از جمله در روسیه ـ با یک محیط سیاسی پیچیده‌تر در ایران روبه‌رو هستند. جناح‌های سیاسی قدیمی محبوبیت خود را از دست داده‌اند و نیاز به یک گفتمان جدید به شدت احساس می‌شود. در این زمینه، تحلیلگران روسیه در حال تلاش برای پیش‌بینی نتایجی هستند که برای رابطه مسکو با تهران معنا‌دار خواهد بود. به نظر می‌رسد دو مسئله مهم وجود دارد. از یک سو تهران علاقه‌مند به ایجاد ائتلاف‌های مختلف با روسیه برای مقابله با تهدیدات خارجی است. همکاری اخیر با روسیه در سوریه نشان‌دهنده این روند است. از سوی دیگر، همکاری با روسیه به‌عنوان یک قدرت بزرگ نظامی با حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل، به چشم یک راهبرد عاقلانه و بلندمدت دیده می‌شود؛ چرا که سیاست خارجی سال‌های اخیر روسیه مستقل از غرب است. می‌توان فرض کرد تا زمانی که روسیه همچنان رابطه رقابتی خود با ایالات متحده را در زمینه نفوذ در خاورمیانه ادامه دهد و تا زمانی در تلاش برای ارائه امنیت بهتر در منطقه است، ایران بهترین گزینه برای همکاری است و حفظ و توانمندسازی این رابطه دو طرفه در اولویت خواهد بود.

لغو طرح «نعل اسب» در نبرد موصل
رویترز نوشت: در روزهای اول حمله به داعش در موصل، ایران موفق شد با فشار به عراق طرح نبرد را تغییر دهد. به گزارش پایگاه خبری «انتخاب»؛ استراتژی اصلی نیروهای عراقی بستن اطراف موصل به شکل نعل اسب بوده است؛ یعنی مسدود کردن سه جبهه و بازگذاشتن جهت چهارم که در غرب شهرستان موصل قرار دارد. این شیوه، برای پس گرفتن چند شهرستان عراق از شبه‌نظامیان تندرو در دو سال گذشته مورد استفاده بوده است. اما گفته می‌شود ایران با تغییر این روش مقدمات پیروزی را فراهم کرده است. هم‌اکنون تروریست‌های داعش در موصل از چهار طرف محاصره شده‌اند. به گفته کارشناسان، ایران اجازه نداده آنها به سوی سوریه فرار کنند؛ به همین دلیل تروریست‌ها به دلیل نداشتن راه فرار تا آخرین نفس می‌جنگند. یکی از مقامات کرد مدعی است که طرح اولیه جنگ به این صورت بود که در قسمت غربی منطقه‌ای را برای فرار تروریست‌ها ایجاد کنیم تا بتوانند از طریق آن فرار کنند؛ اما نیروهای حشدالشعبی با اصرار بر بستن تمام راه‌های خروجی، سبب لغو ایده اولیه شدند. به گفته سربازان عراقی، تروریست‌ها با استفاده از شبکه تونل‌های زیر مناطق مسکونی و با استفاده از غیرنظامیان به عنوان سپر انسانی قصد فرار از موصل را داشته‌اند. پیش‌بینی می‌شود محاصره این شهر مدت زیادی به طول بینجامد.

شمارش شکست‌های عربستان در مجله اکونومیست
مجله‌ «اکونومیست» انگلیس طی یادداشتی نوشت: «عربستان سعودی در همه جبهه‌ها در حال عقب‌نشینی است.» و عربستان سعودی در عراق مجبور شد سفیر خود را به دلیل فرار از انتقادهای سیاستمداران شیعه عراقی، از این کشور فرابخواند. در سوریه نیز، دولت این کشور به کمک حامیان ایرانی و روسی خود عرصه را بر معارضان خود تنگ کرده و شهر حلب در آستانه سقوط قرار گرفته است. عربستان سعودی در لبنان از خواسته‌های خود عقب‌نشینی کرده و به انتخاب رئیس‌جمهوری تن داده است که دوستی‌اش با ایران بر کسی پوشیده نیست. در موضوع پرونده‌ نفت نیز عربستان مجبور شد در نشست اخیر اوپک بپذیرد که بیشترین کاهش تولید نفت را داشته باشد. در حالی که ایران نه تنها کاهشی نداشت؛ بلکه موافقت شد که این کشور تولید نفت خود را به میزان پیش از تحریم‌ها برساند. در یمن نیز انصارالله و حامیانش عزم خود را جزم کرده‌اند که اجازه ندهند عربستان طعم پیروزی را بچشد؛ به همین دلیل پیوسته به مناطق مرزی عربستان حمله می‌کنند که در نتیجه آن نیروهای سعودی کشته و زخمی می‌شوند. این مجله‌ انگلیسی به سخنان یکی از مقامات ایرانی اشاره می‌کند که به تازگی گفته بود؛ «یمن ویتنامِ عربستان سعودی شده» و ادامه می‌دهد، عربستان سعودی هم‌اکنون از «شکست هیبت نظامی و سیاسی خود» در یمن رنج می‌برد، او حتی برخی از دوستان و هم‌پیمانان قدیمی خود مانند مصر را از دست داده است.


توصیه هاشمی به مصباح برای کمک به منافقین
در گفت‌وگویی که به تازگی در پایگاه اطلاع‌رسانی آثار آیت‌الله مصباح منتشر شده است، به نقل از آیت‌الله مصباح آمده است: «پیش از پیروزی انقلاب، مقام معظم رهبری و آقای هاشمی رفسنجانی توسط آقای قدوسی وقتی تعیین کردند که برای صبحانه به منزل ما تشریف می‌آورند. هاشمی رفسنجانی در جلسه‌ای که با ما داشتند گفتند بیا و با مجاهدین همکاری کن! گفتم من آنها را نمی‌شناسم. چیزهایی درباره آنها شنیده‌ام؛ اما تا آنها را نشناسم همکاری نمی‌کنم. گفتند ما می‌شناسیم. گفتم من کار شما را تخطئه نمی‌کنم. شما پیش خدا حجت دارید و کارتان را بکنید،‌ اما من تا آنها را نشناسم، تأیید نمی‌کنم. گفتند نماز شب‌شان ترک نمی‌شود، ماهیانه دوازده هزار تومان حقوق می‌گیرند و از این مقدار فقط پانصد تومانش را مصرف و بقیه‌اش را صرف مبارزه می‌کنند، چنینند و چنانند. گفتم همه اینها را که فرمودید درست است؛ اما برای شما حجت است و برای من حجت نیست. من تا کسی را نشناسم که برای اسلام کار می‌کند،‌ با او همکاری نمی‌کنم. البته کمک‌های آقای هاشمی به منافقین را نیز نباید فراموش کرد. چه پول‌هایی که به آنها داد. در حال حاضر هم نمی‌گویم که آنها کار بدی کردند. شاید وظیفه‌شان در آن شرایط همان بود، اما من چون حجتی نداشتم، مشارکت نکردم. شاید من اشتباه کرده باشم، اما اگر اشتباه هم کرده‌ام، خودم را معذور می‌دانم.»


  محمدرضا بلوردی/ دونالد ترامپ رئیس‌جمهور منتخب ایالات متحده آمریکا در حالی کمتر از یک ماه دیگر سکان این کشور را به دست خواهد گرفت که از هم‌اکنون مشغول رایزنی برای انتخاب تیم مورد نظر خود است. در همین راستا برخی از سیاستمداران و شخصیت‌های صهیونیستی نیز توصیه‌هایی درباره اقداماتی که ترامپ باید در قبال این رژیم انجام دهد مطرح می‌کنند، اینکه وی باید؛ سیاستی سخت‌گیرانه‌تر در قبال مسائل مربوط به منطقه خاورمیانه داشته باشد، موضوع حل‌وفصل قضیه فلسطین از طریق راه‌حل دو کشور را کنار بگذارد،‌ شهرک‌سازی‌های غیرقانونی در کرانه باختری را حمایت کند و به وعده‌ای که در زمینه انتقال سفارت آمریکا به قدس داده است
 عمل کند. 
در طول هشت‌ سالی که اوباما رئیس‌جمهور آمریکا بود، درخواست‌ها و باید‌ها و نبایدهای متعددی از سوی آمریکا نسبت به رژیم صهیونیستی مطرح شد؛ اما این دو همچنان دو دوست و دو هم‌پیمان راهبردی در منطقه خاورمیانه هستند که اختلافات و بحث‌ و جدل‌هایی که گاهی شکل آشکار به خود گرفته است، تأثیر چندانی بر روابط بین آنها نداشته است، هرچند که سبب شده است این روابط از مسیر سابق خود فاصله بگیرد و اکنون تلاش صهیونیست‌ها این است که با به قدرت رسیدن ترامپ، روابط به همان مسیر طبیعی بازگردد. 
بی‌شک در این زمینه اختلاف‌نظرهایی بین دوطرف به وجود می‌آید که بخشی از آن مربوط به مذاکراتی است که دولت اوباما با جمهوری اسلامی ایران داشته است و نتیجه آن امضای توافق‌نامه هسته‌ای بین ایران و گروه ۱+۵ بوده است. از نگاه صهیونیست‌ها اوباما در جریان این مذاکرات این رژیم را به عنوان هم‌پیمان راهبردی خود در نظر نگرفته است؛ چرا که نگرانی‌های صهیونیست‌ها از ایران و توانمندی‌های هسته‌ای آن به مراتب بیشتر از نگرانی‌هایی است که کشورهای غربی و از جمله آمریکا دارند. 
از همین رو صهیونیست‌ها امیدوارند که با به قدرت رسیدن ترامپ، برخوردی که با آنها می‌شود، تعاملی باشد که بین دو هم‌پیمان راهبردی وجود دارد و دولت ترامپ در راستای خواسته آنها توافق هسته‌ای با ایران را مورد بازنگری قرار دهد و ضمن مشورت آنها را در جریان جزئیات مسائل قرار
 دهد.
بخش دیگر مطالبات صهیونیست‌ها از ترامپ و دولت او به تلاش‌هایی بازمی‌گردد که آنها برای یهودی‌سازی شهر قدس انجام می‌دهند و سعی می‌کنند این شهر را پایتخت رژیم جعلی خود معرفی کنند. در بیست سال گذشته کسانی که به ریاست‌‌جمهوری آمریکا رسیده‌اند،‌ در تبلیغات انتخاباتی خود و در دیدار با گروه‌های یهودی آمریکا و لابی قدرتمند صهیونیست‌ها در این کشور،  تأکید کرده‌اند که سفارت خود را از تل‌آویو به شهر قدس منتقل می‌کنند؛ اما تاکنون هیچ‌گاه این وعده از این قول انتخاباتی فراتر نرفته و اجرایی نشده است، به گونه‌ای که اوباما نیز همانند جرج بوش تصمیم گرفت به بهانه حفظ منافع و امنیت ملی آمریکا،‌ اقدامی در این باره انجام ندهد. این در حالی است که کنگره آمریکا در سال ۱۹۹۵ قانونی را مصوب کرده است که طبق آن سفارت این کشور باید به قدس منتقل شود و منابع مالی این جابه‌جایی نیز تأمین شده است. اکنون صهیونیست‌ها امیدوارند که دونالد ترامپ برخلاف اسلاف خود مصوبه کنگره را اجرایی کند. اما واقعیت این است که ریاست‌جمهوری ایالات متحده آمریکا با ملاحظات سیاسی و دیپلماتیک متعددی همراه است که اجرای چنین خواسته‌ای را سخت می‌کند.

 حسن خدادی/ یکی از مهم‌ترین اقشار هر جامعه، دانشجویان آن جامعه به شمار می‌آیند. این قشر که سرمایه انسانی هر ملت است، می‌تواند موجب ایجاد وقایع بزرگ، اعم از مثبت و منفی در هر جامعه شود. برای نمونه، می‌توان به جنبش دانشجویی‌ـ کارگری مه ۱۹۶۸ فرانسه و جنبش میدان «تیان آن من» در ۱۵ آوریل ۱۹۸۹ و تسخیر لانه جاسوسی آمریکا اشاره داشت که در آن دانشجویان نقش اساسی داشتند. رهبر معظم انقلاب هم برای دانشجویان انقلابی خصوصیاتی بر می‌شمارند و با این خصوصیات خواهان ورود آنها به تمام عرصه‌های مورد نیاز اجتماع هستند. در ادامه خصوصیات دانشجوی انقلابی از منظر رهبر فرزانه انقلاب تبیین می‌شود.
۱ـ آرمان‌خواهی؛ دو نوع نگاه مطرح سیاست بین‌الملل در قالب نظریات «آرمان‌گرایی» و «واقع‌گرایی» وجود دارد که هر یک عرصه بین‌الملل را زاویه دید خود می‌بینند. در مقابل این نوع نگاه، باید از گروهی نام برد که «واقع‌‌بین‌ آرمان‌گرا» هستند. این گروه مدعی‌اند واقعیت‌ها را باید دید؛ اما باید از ارزش‌های خود دفاع کرد؛ از این رو «فعال دانشجویی آرمان‌خواه كه واقعیت‌ها را هم می‌شناسد، هرگز نباید در هیچ شرایطی احساس انفعال و بن‌بست كند؛ یعنی نباید از آرمان‌خواهی دست برداشت؛ نه در هنگام پیروزی‌های شیرین، نه در هنگام هزیمت‌های تلخ. ما در عرصه‌ دفاع مقدس پیروزی‌های بزرگی داشتیم، هزیمت‌های تلخی هم داشتیم. امام(ره) سفارش می‌كردند و می‌گفتند: نگویید شكست، بگویید عدم‌الفتح.» (۶/۵/۱۳۹۲) 
بنابراین، رهبر معظم انقلاب دانشجوی انقلابی را کسی می‌دانند که فساد، تجمل و پیشرفت را می‌بیند، اما آرمان‌های خود را هم فراموش نمی‌کند و درصدد تغییر «شرایط موجود» به سمت «وضعیت مطلوب» است.
۲ـ ضدیت با استکبار؛ از منظر رهبر معظم انقلاب استکبار، یعنی «دخالت در امور دیگران بر مبنای منافع خود» که دانشجویان را به مبارزه با آن دعوت می‌کند. «این جنبش دانشجویی در کشور ما در تاریخِ ثبت‌شده و شناخته‏شده خود، همیشه ضد استکبار، ضد سلطه... بوده است... .» (۲۴/۹/۱۳۸۷)
۳ـ کمک به اتحاد ملی؛ دانشجویان و تشکل‌های دانشجویی در صورتی در راستای الگوی پیشرفت ایرانی ـ اسلامی گام برمی‌دارند که نخستین گام‌شان اتحاد ملی و انسجام اسلامی باشد: «تشکل‌های دانشجویی مواظب باشند هدف‌های‌شان را گم نکنند. هدف‌های اصلی تشکل‌های دانشجویی همان چیزهایی است که بر روی طاق بلند جنبش دانشجویی نوشته شده است: ضدیت با استکبار، کمک به پیشرفت کشور، کمک به اتحاد ملی،... .» (۲۴/۹/۱۳۸۷)
۴ـ عدالت‌خواهی؛ دانشجوی انقلابی و جنبش دانشجویی از منظر رهبر معظم انقلاب باید عدالت‌خواه باشد. ایشان شاخصه‌هایی را برای عدالت‌خواهی قرار می‌دهند که عبارتند از: «مصداق‌سازی نکردن»، «نرنجیدن» و مواظب «قانون‌دان قانون‌شکن بودن» است: «شما می‌گویید که ما شعار عدالت می‌دهیم، دانشجو را می‌گیرند؛ اما آن کسی را که به عدالت صدمه زده، نمی‌گیرند... اینجا شما باید زرنگی کنید؛ یک لحظه از درخواست و مطالبه‌ عدالت کوتاهی نکنید؛ این شأن شماست... .» (۱۴/۲/۱۳۸۷)
۵ـ مبارزه علیه فساد؛ فساد یکی از عواملی است که سبب دلسردی مردم از حکومت‌ها می‌شود؛ به همین دلیل رهبر معظم انقلاب از همه خواهان مبارزه با فساد می‌شوند. «هر جوان معتقد به عدل اسلامی ذهن و دل خود را به آن متوجه می‌یابد و از کسانی که مظنون به چنین تخلفاتی شناخته می‌شوند، پاسخ می‌طلبد. ... امروز این مهم‌ترین و مطرح‌ترین مسئله‌ کشور ماست و نسل جوان دانشجوی متعهد و مؤمن نمی‌تواند نسبت به آن بی‌تفاوت بماند.» (۶/۸/۱۳۸۱)
۶ـ ضدیت با اشرافی‌گری؛ رهبر معظم انقلاب از دانشجوی انقلابی، مبارزه با اشرافی‌گری را می‌خواهد که البته در چارچوب منطق و اخلاق باشد: «ما نظام و كشورى می‌خواهيم كه پيشرفته باشد و مردم آن دانشمند و بيدار و زنده باشند؛ غفلت‌زده و خواب‌آلوده نباشند؛ كشور برخوردار از عدالت باشد؛ مبراى از فساد باشد؛ طبقه‌ اشراف بر آن حاكميت نداشته باشدـ چه اشراف سنتى، چه طبقه‌ جديدى كه ممكن است اسم‌شان اشراف نباشد؛ اما در واقع اشراف باشند.» (۱۹/۲/۱۳۸۴)