پروردگار عالم، احد است، در نتیجه دینش هم یک دین بیش نیست. تمام انبیای الهی برای یک مطلب آمدهاند و آن هم توحید و دعوت به بندگی خداست. جالب است با اینکه انسانها متعدّد هستند و از لحاظ رنگ و نژاد و قبیله متفاوتند، امّا باز هم خداوند همه را یک امّت میداند.
دین هم عندالله، یکی است و آن، اسلام است؛ «إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللهِ الْإِسْلامُ». اهل کتاب هم در آن، اختلاف نکردند، مگر بعد از آنکه به حقانیّت آن آگاه شدند؛ «وَ مَا اخْتَلَفَ الَّذينَ أُوتُوا الْكِتابَ إِلاَّ مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ». این اختلافافکنی آنان هم فقط به دلیل حسدشان بود؛ «بَغْياً بَيْنَهُمْ».
همه انبیا برای یک موضوع و یک دین آمدهاند. حالا چون میان انبیا تفاوتی نیست و همه برای یک دین آمدند، میفهمیم که امّت هم یکی است. «آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ وَ الْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللهِ وَ مَلائِكَتِهِ وَ كُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ لا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ...» وقتی بیان شده که این آیه را بعد از نماز عشا بخوانید، به این دلیل است که بگوییم خدایا! ما هیچ فرقی بین رسل تو قائل نیستیم و میدانیم همه برای دعوت به وحدانیّت تو آمدهاند و ما هم شنیدیم و اطاعت کردیم.
لذا همانطور که بیان شد، امّت، واحد است؛ «كانَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً»، اصلاً خدا میخواهد همه واحد شوند و اختلافات رنگ و نژاد و ... که بین انسانها وجود دارد، فقط به جهت شناخت همدیگر است؛ «...لِتَعارَفُوا»، امّا همانطور که میبینیم در همان آیه فرموده: «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللهِ أَتْقاكُمْ». پس همه یک امّت هستند.
پیامبران آمدند تا اختلافات را از بین ببرند، حالا میشود بین خود مسلمین، تفرقه باشد؟! اگر اینطور باشد، یعنی متوجّه حقیقت دین نشدهایم.
ریسمان محکم!
«وَ إِذْ أَخَذَ اللهُ ميثاقَ النَّبِيِّينَ لَما آتَيْتُكُمْ مِنْ كِتابٍ وَ حِكْمَةٍ...» از این آیه هم متوجّه میشویم که از تمامی پیامبران یک میثاق واحد گرفته شده است.
«وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ ديناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ ...» حالا اگر کسی غیر از اسلام، دینی را بجوید و طلب کند، خدا از او نمیپذیرد.
«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللهَ حَقَّ تُقاتِهِ» ای مؤمنان! تقوای خدا را پیشه کنید و حق تقوا را بجا بیاورید. ما از کلمه تقوا، دوری از گناه را برداشت میکنیم، این، صحیح است؛ امّا تقوای حقیقی و بزرگ را در آیه بعدی توضیح میدهد که همان اعتصام به حبلالله، وحدت و پرهیز از تفرقه است. میفرماید: «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَميعاً وَ لا تَفَرَّقُوا»، به حبل خدا اعتصام بجویید.
امام جعفر صادق(ع) فرمودند: «نَحْنُ حَبْلُ اللهِ». لذا این نشان میدهد که امّت بدون امام نمیتواند جلو برود و به تفرقه میافتد.
اتّفاقاً یک عدّه بعد از پیامبر از حبل الهی دور شدند و همین، عامل تفرقه مسلمین شد. شیخمفید میفرمایند: «یک دلیل ازدواجهای پیامبر همین بود که با انتخاب امیرالمؤمنین یک عدّه نگویند بحث فامیلی و خویشاوندی است. چون پیامبر به ظاهر داماد دیگری هم بودند.»
لذا خداوند هم فرمود: «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ» وقتی تبیین به امّت واحد میشود، باید بدانیم که در هر زمان یک امام هم بیشتر نیست. برای همین این موضوع آنقدر اهمیّت دارد که خداوند به حبیبش اینگونه خطاب میکند که اگر این کار را انجام ندهی، گویی تمام رسالتت را ابلاغ نکردهای!
امامت عامل وحدت
پس امّت باید واحد میبود، امّا تفرقه ایجاد شد. در حالی که امامت، عامل وحدت است و همه چیز در آن موجود است و اگر باشد، همه کارها سامان میگیرد، امّا اگر نباشد، دنیا از بین میرود.
وجود مقدّس فاطمة الزهرا(س) میفرمایند: «الْإِمَامَةُ نِظَامُ الْأُمَّة» امامت، رشته کار امّت است و همه چیز به وسیله او، به وجود میآید و درست میشود. بعد هم میبینیم که همین امام، برای حفظ اتّحاد، در مورد حقّش هم سکوت میکند تا اختلاف به وجود نیاید و دین، حفظ شود و لذا میفرماید: همان قرآن را به عنوان حبلالله داشته باشید، کفایت میکند تا از تفرقه جلوگیری شود.
خداوند در ادامه آیه اعتصام به حبل الهی میفرماید: «وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْداءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً وَ كُنْتُمْ عَلى شَفا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْها ..» لذا با تفرقه انسان در پرتگاه آتش قرار میگیرد و با اختلافات میسوزد.
«وَ لاتَكُونُوا كَالَّذينَ تَفَرَّقُوا وَ اخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْبَيِّناتُ وَ أُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ عَظيم» لذا در این آیه میفرماید: مانند افرادی که تفرقه میاندازند نباشید که عذاب بزرگی در انتظارشان است.
این همه در آیات قرآن ما به اتّحاد و یک امّت واحد بودن، سفارش شدیم، بعد مگر میشود در میان خود مسلمانان هم تفرقه باشد؟!
راز همزمانی دو ولادت
شاید یک رمز توأمان شدن ولادت پیامبر اکرم و امام صادق(علیهماالسلاموالصلوه) همین حفظ وحدت است؛ یعنی راه، یکی است و باید امّت واحد از این یک راه به خدا برسند. همانطور که میدانید گاهی درباره ولادتها و شهادتهای ائمّه بزرگوار، اختلافاتی هست و چند مورد بیان شده است، امّا درباره ولادت حضرت صادقالقول و الفعل، همه متّفقالقول هستند که در هفدهم ربیعالاول بوده است.
لذا یک دلیل، همین وحدت است. وقتی حضرت حجّت(عج) بیایند، دیگر محور، ولایت و امامت میشود «وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا» و دین، یکی است، در آن زمان ادیان مختلفی چون یهود و نصارا و ... هم نداریم، چه برسد به مذاهب مختلفی مانند حنفی، مالکی و ... «... فَمَنْ تَبِعَ هُدايَ فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُون» وقتی از هادی الهی تبعیّت شود، دیگر خوف و حزنی برای انسان نخواهد بود، یکی از موارد آن، این است که دیگر انسان به تفرقه نمیافتد؛ لذا در زمان ظهور حضرت دیگر طومار اختلافات در هم پیچیده خواهد شد و یک دین، حاکم خواهد شد.
حالا علّت اینکه یک عدّه با هفته وحدت مخالف هستند، چیست؟ مگر ما از ائمّه دینشناستر هستیم؟! آنها برای حفظ اتّحاد، خلفا را یاری کردند تا دین بماند. حالا معلوم میشود کسانی که در این زمانه، کاسه داغتر از آش شدند، اصلاً متوجّه اسلام و دین نیستند، مؤمن، مکر ندارد، ولی سیاست و کیاست دارد و مراقب است که دشمن از حرکاتش سوءاستفاده نکند.
واکنش جالب امام راحل
امام وقتی در نجف بودند و رسالهشان چاپ شد و دیدند بر روی آن نوشته شده: زعیم حوزههای علمیّه، سریع اعتراض کردند و فرمودند: بروید آن را بردارید و مجدّد چاپ کنید. اطرافیان چون میدانستند امام در بحث اسراف بسیار دقیق هستند، گفتند: آقا! دیگر چاپ شده، اسراف است. امام برآشفتند و فرمودند: شما میخواهید اسراف را به من یاد بدهید، بروید عوض کنید. وقتی به چاپخانه رفتند، مسئول آنجا گفت: این سیّد کیست که برای این مطلب معترض شده، ما این را برای تمام مراجع مینویسیم و کسی تا به حال اعتراض نکرده است!
امّا همین امام در سنّ هشتاد سالگی که به ایشان امام گفتند، هیچ اعتراضی نکردند، آیا در آن سن، تازه حبّ به ریاست پیدا کرده بودند؟! خیر، ایشان میدانستند که در این دوره باید بحث امام و امّت تمرین شود والّا خودشان هم میدانستند که معصوم نیستند. حالا درباره امام المسلمین (آیتاللهالعظمی خامنهای) هم همینطور است، خدا لعنت کند کسانی را که نگذاشتند بعد از امام، به ایشان هم امام گفته شود.
در میان ما که داعیهدار اسلام ناب هستیم باید بحث امام و امّت تمرین شود تا حضرت ظهور کنند.