سجاد عابدی/ خانواده یکی از نهادهای اساسی در ردیف نهادهای مورد توافق اکثر جامعهشناسان است. خانواده در جهت پویایی بشر، عمری به اندازه تاریخ و حیات انسانی روی کره خاکی داشته است. همانطور که از آیه شریفه «انا خلقناکم من ذکر او انثی و جعلناکم شعوباً و قبائل لتعارفوا ان اکرمکم عندالله اتقیکم» برمیآید؛ ما شما را از مرد و زن آفریدیم و سپس شما را شعبه شعبه و قبیله قبیله گردانیدیم تا یکدیگر را باز شناسید و همانا برترین شما باتقواترین
شماست.»( حجرات/۱۳).
۱ـ خانواده سالم زمینهساز اصلی حرکت تکاملی و رشد دهنده انسان است، بنابراین تأثیر و تأثر نهاد خانواده بر سایر نهادهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی هر نظامی و تغییر و تحولات آن در طول تاریخ حیات انسانی موضوعی نیست که بر کسی پوشیده
باشد.
2ـ هدف حقوق اسلامی که منشعب از فقه غنی اسلامی است؛ حفظ مصلحت خانواده و فرزندان است و میخواهد این کانون عاطفی و تربیتی را از گزند خودخواهیها مصون دارد، هرچند به بهای کاستن از آزادیهای فردی باشد؛ زیرا خانواده واحد بنیادین جامعه اسلامی است و هدف قوانین پاسداری از قداست آن و استواری روابط خانوادگی
است.
ماهیت نهاد خانواده با حقوق و احکام آمرانه آن سازگار نیست و اثر قوانین نیز در ایجاد نظم در خانواده ناچیز است. پس اگر در پی آن باشیم که سنتها را دور بریزیم و قانون را جایگزین آن کنیم، در واقع خانواده را میانتهی کردهایم. البته نمیتوان و نباید نقش حقوق را در تنظیم خانواده انکار کرد؛ زیرا کسانی هم هستند که با هیچ منطقی جز زور و اجبار تسلیم نمیشوند.
درباره این افراد تنها حقوق میتواند حداقلی از نظم و عدالت را مستقر سازد؛ ولی آنچه گاه از نظر دور میماند این است که ناقصترین حربه را نباید در اولین گام درباره خانواده و مسائل آن اعمال کرد.
۳ـ سلامت روانی، سلامت جسمانی و سلامت اجتماعی اموری حیاتی در زندگی هستند که شدیداً به هم وابستهاند و مطمئناً خانواده اولین و مهمترین نقش را در تأمین این سه بعد از امور حیاتی انسان دارد.
4ـ خانواده نقش بسیار مهمی در «فرهنگپذیر» کردن فرزندان دارد. هیچ یک از عوامل اجتماعی دیگر در جامعه، اعم از مدرسه، گروهها، محافل مذهبی و علمی و رسانهها و دیگر نهادهای اجتماعی به اندازه خانواده در این زمینه مؤثر نیستند؛ زیرا کودک نخستین دوران زندگی، که صد البته مهمترین دوران زندگی هر انسانی به شمار میرود و شخصیت او شکل میگیرد را در محیط گرم و صمیمی خانواده
میگذراند.
5ـ در حقیقت، وجود خانواده سالم در جامعه، علاوه بر امنیت فردی و روانی هر شخص به امنیت روانی و اجتماعی جامعه و نظام منجر خواهد شد؛ فرزندان سالم نیز جامعه سالم با حداقل هزینههای اجتماعی و امنیتی را سبب خواهند شد. همین روند، استحکام و تقویت ساختار نظام در تمامی ابعاد اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی را در پی خواهد داشت.
نکته نهایی: به همین دلیل آگاهی هر یک از اعضای خانواده نسبت به وظایف خود در سایه شناخت و آگاهی کامل از مسائل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه و پایبندی آنها به اصول اخلاقی از مؤلفههای اصلی حفظ و بقای نظام خانواده و به تبع آن اجتماع خواهد
بود.