کارشناسان در گفت‌وگو با صبح‌صادق تبیین کردند:
سیدمحمد مشکوه‌الممالک/ رهبر معظم انقلاب در دیدار با فعالان فرهنگی جبهه انقلاب فرمودند: «حالا که کار رایانه و فضای مجازی به بچه‌های سه چهار ساله هم رسیده که می‌نشینند و قشنگ بازی می‌کنند، کار می‌کنند و گاهی در همان اثنای بازی یک چیزی را تصادفاًً کشف می‌کنند که بزرگ‌ترهای‌شان این را نفهمیده‌اند و آدم تعجب می‌کند؛ حالا که این جور دایره وسیع شده، شما در این مجموعه، مخاطب‌های خودتان را مشخص کنید و افزایش بدهید. یعنی مخاطب‌تان فقط آن جوانی که از پیش به شما معتقد است، نباشد. «گر آن بیگانه هم با ما نشیند آشنا خیزد»؛ این جوری باید باشد. آن بیگانه هم اگر با شما نشست، باید آشنا بلند شود. خلق مخاطب که ما گفتیم مراد این است. این یکی از کارهاست.» در راستای تبیین صحبت‌های معظم‌له درباره فضای مجازی خبرنگار صبح‌صادق گفت‌وگویی را با سه نفر از کارشناسان فضای مجازی ترتیب داده است که شما را به خواندن آن دعوت می‌کنیم.
 مردم انقلابی در زمین دشمن بازی نکنند
ابوذر منتظرالقائم*
رهبر معظم انقلاب، در مقام اولین شخصیت نظام که در بالاترین سطح مدیریتی کشور قرار دارند، مسئولان را به واکنش متناسب با این مهم، دعوت می‌کنند؛ البته افرادی که بر اهمیت این موضوع تأکید می‌کنند، کم نیستند؛ اما در جایگاه عالی مدیریتی قرار ندارند که بتوانند اقدام مناسبی را سیاست‌گذاری یا اجرا کنند یا اینکه نسبت به این ماجرا، بیشتر نوعی موضع‌گیری شعاری و تبلیغاتی دارند و عملکرد متناسب با آن ندارند. درباره حضرت آقا تفاوت این است که هم ایشان در جایگاه رفیعی قرار دارند و هم نسبت به موضع کاملاً واکنش عملیاتی دارند.  
رهبر معظم انقلاب درباره فضای مجازی، مسئولیت‌ها، تدابیر، دستورها و پیشنهادهایی برای حاکمیت، دولت، نخبگان، مجموعه‌های مردم‌نهاد، خانواده‌ها و افراد دارند که عمده آنها زمین مانده است. 
ما در حوزه مجازی و فناوری اطلاعات و ارتباطات یک گفتمان انقلاب اسلامی داریم که به طور کامل با گفتمان ضد انقلابی معارض است.
 اگر بدنه مؤمن و انقلابی کشور درباره حاکمیت، اطلاعات و بصیرت نداشته باشد، به یقین نمی‌تواند به منزله بازوی مردمی، منویات و مطالبات رهبر معظم انقلاب در حوزه‌های مدیریتی‌ـ راهبردی را هم پیگیری کند. در واقع، باید با آگاهی و نگاه راهبردی  به بصیرت دست پیدا کنیم.  
بسیاری از فرامین رهبری از مدت‌ها پیش، در قالب برنامه‌های توسعه کشور آمده؛ ولی هنوز روی زمین مانده است؛ مانند ماده ۴۶ برنامه پنجم توسعه که به ضرورت ایجاد شبکه ملی اطلاعات اشاره می‌کند؛ اما چون بدنه مؤمن و معتقد ما اطلاعات ندارند و در این زمینه قشر ضعیفی هستند، با این مسئله روبه‌رو هستیم که رهبری در مطالبه سیاست‌های راهبردی و نجات کشور و انقلاب اسلامی در فضای مجازی تنها مانده‌اند؛ و تعداد بسیار محدودی از نخبگان انقلابی در این زمینه فعال هستند. 
آنچه ما با آن مواجه هستیم، این است که بچه حزب‌اللهی و مؤمن ما یک سری فعالیت‌های کاملاً ضعیف و محدودی در فضای مجازی دارند که از نظر مشخصات و مختصات، مانند یک میدان مین، به نفع دشمن مجهز شده است؛ اعم از فعالیت‌های محتوایی یا فعالیت‌های دیگر. این اصل مسئله است؛ یعنی اگر ما فضای مجازی را به اهمیت انقلاب اسلامی می‌دانیم، انقلاب اسلامی در فضای مجازی باید به اندازه  اهمیت انقلاب اسلامی در ایران به رهبری امام خامنه‌ای (حفظه‌الله تعالی) و حرکت بچه‌های مذهبی پیگیری شود. 
شرط اول هم همان بصیرت و آگاهی و جدا شدن از ادبیات دشمن است. متأسفانه، حتی در رسانه‌های خودی شاهد آن هستیم که به جای تقویت ساختارهای داخلی، خود به منزله مصرف‌کننده ابزارهای بیگانه سبب اشاعه برنامه‌های دشمن در بدنه مردمی نیروهای خودی می‌شوند. در این صورت نباید از بدنه جامعه انتظاری داشت. در واقع، گناه این اشاعه بی‌بصیرتی و انحراف، به یقین به گردن دوستان نخبه سیاسی ما هم خواهد بود. 
کارشناس فضای مجازی*
مردم باید توانایی مطالبه‌گری داشته باشند
روح‌الله مؤمن‌نسب*
براساس دیدگاه رهبر معظم انقلاب فضای مجازی فضایی است که اگر بتوانیم آن را تحت اختیار بگیریم و از دست دشمن خارج کنیم؛ فرصت بسیار خوبی برای جمهوری اسلامی ایران ایجاد می‌شود که می‌تواند پیام‌های ما را به سراسر جهان برساند؛ ولی اگر این فضا به همین صورت، رها شود به قتلگاه جوانان و نوجوانان ما تبدیل خواهد شد و می‌تواند تمام دستاوردهای ما حتی انقلاب را از درون از بین ببرد. 
و در جای دیگر رهبر معظم انقلاب آن را به سونامی تشبیه می‌کنند. سایبری سونامی، فکر، فرهنگ و باورهای ملت ما را با خود می‌برد؛ لذا فضای مجازی می‌تواند یک فرصت باشد، اما در شرایط فعلی، تهدیدات این فضا چند برابر فرصت‌های آن است که اگر بخواهیم از فرصت‌ها و فناوری‌های آن استفاده کنیم؛ باید متناسب با نیاز مردم شرایط، مقررات، زیرساخت لازم و فرهنگ‌سازی و آموزش را ایجاد کنیم که همان‌طور که در فضای حقیقی امنیت و آرامش دارند، در فضای مجازی نیز امنیت و آرامش آنها تأمین شود. 
در حال حاضر از مهم‌ترین کارهایی که می‌توان انجام داد، این است که مردم و نیروهای جوان، حزب‌اللهی و توانمند انقلابی به دنبال کسب تخصص بروند و از این طریق در عرصه‌های اجتماعی، موتورهای جست‌وجو و رایانامه ایرانی و مانند آن، محصولات متناسب با نیازها و باورهای جامعه را بسازند. 
دوم اینکه مردم باید توانایی مطالبه‌گری داشته باشند. اگر در رأس حکومت اسلامی شخص امیرالمؤمنین‌(ع) باشد، ولی مردم، تابع او نباشند مجدداً ماجرای کوفه تکرار خواهد شد. در نتیجه مردم و جوانان انقلابی و حزب‌اللهی باید دستورهای حضرت آقا را به مطالبه روز جامعه تبدیل کنند. به عبارت دقیق‌تر، اگر مسائل فرهنگی را به موضوعات اجتماعی تبدیل کنند، برای افراد ملموس‌تر خواهد شد و در نتیجه اجرای آن را مطالبه می‌کنند و حتی اگر هیچ‌‌یک از این کارها هم صورت نگرفت؛ کمترین کار این است که از محصولات مجازی، یعنی شبکه‌های اجتماعی، موتورهای جست‌وجوگر و رایانامه‌های ایرانی استفاده کنند. 
در حال حاضر به جای اینکه فضای مجازی نقطه قوت ما باشد، به دلیل بی‌تدبیری، به نقطه ضعف جمهوری اسلامی تبدیل شده و دشمنان در عرصه مجازی همه فضا را تحت اختیار گرفته‌اند و آنقدر بر این فضا اشراف و احاطه دارند که در اوج تحریم‌ها که همه چیز از جمله سرنگ پلاستیکی و داروی بیهوشی هم برای ما تحریم شد؛ در تجهیزاتی مثل گوشی‌های تلفن همراه که حتی به صورت قاچاق وارد کشور ما کردند و نیز در اینترنت و عرصه مجازی ما تحریم نشدیم. 
این امر نشان می‌دهد که این عرصه را صد درصد به آنها واگذار کرده‌ایم و فضای مجازی را به بهشت جاسوسی و طرفداری فرهنگی و زمین تهاجم فرهنگی تبدیل کرده‌ایم و طبق فرمایش رهبر معظم انقلاب فضای مجازی به فضایی برای بی‌ادبی و بی‌حیایی تبدیل شده و نهایتاً این فضای رها شده، مورد سوء‌استفاده دشمن قرار خواهد گرفت. 
کارشناس فضای مجازی*
اکنون جنگ در زمین دشمن است
مرتضی اصفهانی* 
رهبر معظم انقلاب بیانات مفصلی درباره فضای مجازی دارند. اما اگر بخواهیم چکیده نظرات ایشان را در این باره عنوان کنیم به نظر من آن جمله معروف ایشان را باید ملاک قرار داد که «اهمیت فضای مجازی به اندازه اهمیت انقلاب اسلامی است». این جمله حق تمام سخن را ادا می‌کند.
مقایسه کنیم ببینیم انقلاب اسلامی چه کارکردی برای مردم ایران داشت؟ تحت استعمار غرب بودیم ما را رهایی داد. تحت استبداد سلطنت غیراسلامی و بیگانه‌پرست بودیم ما را رهایی داد. عزت و آبروی ما با قوانینی مثل کاپیتولاسیون تسلیم غرب شده بود؛ پایان گرفت. منابع زیرزمینی ما را به ثمن‌بخس می‌بردند و از همه مهم‌تر رسانه و فکر مردم را با ترویج محتوای فاسد به سمت ضدیت با دین سوق می‌دادند و همه اینها را انقلاب اسلامی در فضای حقیقی پایان بخشید.
پیشنهادهای رهبر معظم انقلاب به افسران جنگ نرم و بچه‌حزب‌اللهی‌ها همین است و اینجا دیگر جنگ در زمین دشمن است. کسی که برای مدیریت محتوای اینترنتی می‌جنگد که زیرساختش دست خودمان نیست مانند تکاوری است که داخل خاک دشمن هلی‌برد شده از همه طرف در محاصره است!
 چقدر صفحه به نام حاج‌قاسم سلیمانی در اینستاگرام ساخته شد و اینستاگرام آنها را بست؟ چند بار صفحه سیدحسن نصرالله را بستند؟ حالا اینها را می‌گوییم سیاسی و نظامی بودند. همین سال گذشته خانم جوانی در اینستاگرام فیلم محمد(ص) ساخته مجید مجیدی را تبلیغ کرد و پیام‌هایی از پیامبر رحمت گذاشت، باور نمی‌کنید عدد پست‌ها به ده نرسیده اینستاگرام او را هم بستند! خبرگزاری تسنیم هم با این خانم یک مصاحبه کرد که هنوز موجود است.
دوستانی که در این فضا می‌خواهند مدیریت محتوا کنند؛ جهاد بسیار بزرگی می‌کنند. به شرطی که با آمادگی لازم علمی و فنی و همچنین با تسلط بالا بر نفس و تقوا وارد میدان شوند، وگرنه شکست می‌خورند و شکست در جنگ فرهنگی پیامدهای بسیار بدی دارد؛ زیرا فرد شکست‌خورده در این جنگ شهید نمی‌شود؛ بلکه به جبهه دشمن اضافه می‌شود و با سر به جهنم سقوط می‌کند. 
دشمنان در شرایط فعلی حجم بیشتر حملات‌شان را به فضای مجازی و شبکه‌های مجازی کشانده‌اند و در علت شدت گرفتن هجمه‌ها در فضای مجازی  چند نکته وجود دارد:
نخست اینکه مدیریت زیرساخت این فضا دست خودشان است و ما در این زمینه خیلی کم‌کاری کرده‌ایم و شورای عالی فضای مجازی و مرکز ملی فضای مجازی باید پاسخگو باشند که چرا شبکه ملی اطلاعات هنوز فعال نشده است؟
دوم اینکه فضای مجازی به ظاهر مدیر ندارد، هرچند در پشت پرده با دقت مدیریت می‌شود و ما نمی‌بینیم و فکر می‌کنیم با جریان آزاد اطلاعات که بزرگ‌ترین دروغ قرن است، مواجه هستیم ولی در ظاهر مدیریت ندارد؛ یعنی شبکه تلویزیونی یا ماهواره‌ای نیست که شما انتظار نظم در انتشار محتوا داشته باشید و هرکس هر حرفی بخواهد می‌زند و بهترین فضا برای شبهه‌افکنی و شایعه‌سازی و بدبین کردن مردم و انتشار گسترده اخبار دروغ و تحلیل‌های نادرست و آبکی و غیرمستدل همین جاست.
کارشناس فضای مجازی*

  مهدي سعيدي/  هفته وحدت در حالي به پايان رسيد که نمي‌توان براي راهبرد وحدت پاياني متصور شد. فرا رسيدن هفته وحدت فرصتي براي بازخواني اهميت و ضرورت اين مسئله کليدي است تا سرآغازي مجدد براي حرکت در مسير وحدت و برداشتن قدم‌هاي راسخ‌تر در جهت همگرايي ملت اسلامي باشد. امروز در سطوح مختلف بايد از وحدت سخن گفت و تلاش کرد تا موانع همگرايي را کنار گذاشت و دشمنان وحدت را رسوا کرد. در نگاهی کلان مي‌توان گفت، امروز نظام اسلامي حداقل در دو سطح نيازمند وحدت است.
اولين سطح در درون جامعه ايراني و تلاش براي همگرايي هر چه بيشتر با هدف حرکت در مسير پيشرفت و تعالي است. در اين بين هر اقدامي که جامعه را به سمت قطبي‌سازي و انشقاق پيش ببرد، اقدامي خلاف منافع ملي خواهد بود. انتخابات نزديک است و رقابت‌هاي انتخاباتي بستري است که مي‌تواند بر شور مشارکت بيفزايد و حضور حداکثري ملت را در پاي صندوق‌هاي رأي خلق کند؛ اما در اين بين ملاحظات هميشگي در زمینه ايجاد دودستگي و دوقطبي‌سازي و ناامن‌سازي افکار عمومي به جاي خود باقي است. اراده‌هاي تفرقه‌افکن نيز مترصد فرارسيدن چنين زمان‌هايي هستند تا با فرصت‌طلبي ميدان را براي اغراض و اهداف فاسد خود فراهم آورند. 
امروز تجربيات تلخ کم‌توجهي به بازي تفرقه‌افکنان در ادوار انتخابات به خوبي در پيش روي ماست. کافي است مقايسه‌اي کوچک ميان آنچه در انتخابات سال‌های 88 و 92 افتاد، داشته باشيم تا برکات وحدت‌گرايي و مضرات تفرق‌گرايي را براي منافع ملي کشور درک کنيم. تکيه بر وحدت‌گرايي توانست پاسبان قريب به 250 هزار رأي در انتخابات سال 92 باشد و آن را به رسميت بشناسد؛ اما تفرقه‌افکنان چهار سال پيش از آن، 11 ميليون رأي ملت را به سخره گرفتند و کشور را به  آشوب و بلوا کشاندند!
دومين سطح از نياز به وحدت، در سطح جهان اسلام است. امروز ترفندهاي دستان ناپاک اراده‌هاي تفرقه‌افکن در سطح منطقه غرب آسيا به خوبي مشاهده می‌شود. راه‌اندازي جنگ‌هاي نيابتي که با تطميع و تحميق در به خدمت گرفتن تفکرات متحجر تکفيري منطقه را به آتش کينه و افتراق کشانده است، سناريوي دشمني است که به تعبير حکيم انقلاب، دهه‌هاي متمادي با شعار «تفرقه بينداز و آقايي کن» در بخش بزرگي از جهان چپاول کرده است! امروز نيز سردمداران همان جريان با خلق و تقويت فرق انحرافي، اعم از تشيع انگليسي و تسنن آمريکايي در تلاشند تا همچنان بر غارت منابع جهان اسلام ادامه دهند و مهم‌ترين قدرت در برابر زياده‌خواهي استکبار جهاني را که اسلام ناب محمدي(ص) باشد، به انزوا بکشانند!
حکيم فرزانه انقلاب اسلامي با درايت و تيزبيني در جمع مهمانان نشست وحدت اسلامي به شرح وضعيت امروز جهان اسلام پرداختند و فرمودند: «امروز دو اراده در اين منطقه با يکديگر در تعارضند: يک اراده، اراده‌ وحدت است؛ يک اراده، اراده‌ تفرقه است. اراده‌ وحدت، متعلّق به مؤمنين است؛ فرياد اتّحاد و اجتماع مسلمين از حنجره‌هاي با اخلاص بلند است و مسلمان‌ها را دعوت مي‌کنند به اينکه به مشترکات‌شان توجّه بکنند.»
جالب آن است که مؤلفه وحدت به خوبي در اين روزها نيروي معجزه‌آساي جهان اسلام و اراده مؤمنان وحدت‌طلب را به رخ جهانيان کشیده است. فتح سرزمين‌هاي اشغالي در عراق و سوريه و آزادسازي موصل و حلب که با تحليل نظامي حامي تکفيريان، باورناپذیر به نظر مي‌رسيد، تنها گوشه‌اي از قدرت ايمان مؤمنان مکتب پيامبر اعظم(ص) است که در صورت تحقق وحدت‌نظر و تجميع همه توان‌ها شکوفا خواهد شد و بسياري از مشکلات را مرتفع خواهد کرد.
امروز صف‌آرايي اين دو اراده در برابر يکديگر به اوج خود رسيده است و غلبه اراده مؤمنان که با نصرت الهي و بصيرت و آگاهي ملت‌هاي مسلمان ممکن خواهد بود، نصرت و صلح و آرامش را به جهان اسلام بازخواهد گرداند. نباید فراموش کرد که محور وحدت در جامعه اسلامي اسلام و ولايت است که با تمسک به اسلام و تبعيت از امام جامعه اسلامي مي‌توان اراده وحدت‌طلبان را بر اراده تفرقه‌افکنان تفوق بخشيد.

 دام‌های تابلودار
شبکه‌های فساد و قاچاق زنان و دختران در گوشه و کنار شهر و با عنوان آرایشگاه‌های زنانه مشغول فعالیت هستند.10 هزار آرایشگاه غیر مجاز در کوچه پس کوچه‌ها با خیال راحت بر سر راه زنان و دخترانی که به آنها مراجعه می‌کنند، دام پهن کرده‌اند و با تجویز شیشه به عنوان داروهای لاغری یا کشیدن زنان و دختران در باندهای فساد، ‌شبکه‌های قاچاق زنان و دختران را ساماندهی می‌کنند. اینها بخشی از اتفاقات خاموشی است که در آرایشگاه‌های زنانه، ‌زنان و دختران جوان را هدف قرار داده است.

اندلسی کردن ایران
شبکه‌های جِم‌تی‌وی مجموعه‌هایی اقماری‌اند که درصدد نفوذ به داخل ایران و براندازی اجتماعی هستند. در حقیقت، پروژه «اندلسی کردن ایران» در ابتدا هویت‌زدایی، معنویت‌زدایی و اخلاق‌زدایی از همه سنین، همه قومیت‌ها و همه دیدگاه‌ها را پیگیری می‌کنند. در همین راستا، شبکه جم به‌ظاهر جهت‌گیری ملموسی در موضوعات سیاسی ندارد و خود را رسانه‌ای غیر سیاسی معرفی می‌کند؛ زیرا مأموریت تعریف‌شده‌اش تلاش برای اضمحلال فرهنگی توده مردم ایران با هر گرایش سیاسی است. راهکار بعدی در این مسیر، بومی کردن فساد و عادی جلوه دادن آن است. سهل‌ترین روش برای حصول چنین خواسته‌ای، استفاده از نیروهای بومی کشور هدف، یعنی ایران
 است.

بودجه هر ایرانی
بر اساس لایحه پیشنهادی بودجه دولت، سهم هر ایرانی از بودجه ۹۶، حدود چهار میلیون و ۶۰۰ هزار تومان است. همچنین، بخش رفاه اجتماعی شامل بیمه‌ها و پرداختی بازنشستگان، بیشترین سهم را با رقم 923 هزار تومان به خود اختصاص داده است. در بخش آموزش و پژوهش نیز اعم از بخش‌های عمومی دانشگاه‌ها و فنی‌وحرفه‌ای رقم 700 هزار تومان به هر ایرانی به صورت سرانه اختصاص یافته است.

دیکتاتوری رسانه‌ای
بخشی از برنامه طنز اجتماعی «دورهمی» با اجرای مهران مدیری، سروصدای عجیبی در صفحات مجازی به پا کرده است. اصلاح‌طلبان و طرفداران دولت به بهانه اینکه مدیری، دولتی‌ها را به سازشکاری متهم کرده است، مدیری و برنامه‌اش را مورد هجمه قرار دادند و مخالفان دولت نیز از اینکه حرف آنان از زبان مهران مدیری زده شده است، احساس رضایت خاطر دارند. شاید خود مهران مدیری هم تصور نمی‌کرد، با گفتن یک جمله در تلویزیون، جبهه‌بندی مخالفان و موافقانش در صفحات مجازی اینقدر دستخوش تغییر و دگرگونی شود. اینکه خود طرفداران دولت فضایی را ایجاد کنند که کسی جرئت نکند از دولت انتقاد کند، نوع خیلی خطرناک‌تر دیکتاتوری است.

فهرست اموال
پس از گذشت سه سال‌ونیم هنوز برخی از وزرا اموال خود را اعلام نکرده‌اند. بر اساس اصل 142 قانون اساسی، «دارایی رهبر، رئیس‌جمهور، معاونان رئیس‌جمهور، وزیران، همسر و فرزندان آنان قبل و بعد از خدمت، توسط قوه قضائیه رسیدگی می‌شود که برخلاف حق افزایش نیافته باشد.»
 الیاس نادران از جمله افرادی است که به عدم شفافیت دولت اذعان کرده است. وی با بیان اینکه چند وزیر دولت بین 800 میلیارد تا هزار میلیارد تومان ثروت دارند، ادامه داد: «آیا وزرا حاضرند دارایی‌های‌شان را اعلام کنند، اگر خیر، پس چرا توقع انصراف مردم از دریافت یارانه و ارائه اطلاعات اقتصادی خود را
 دارند؟»

دکتر سیامک باقری، تحلیلگر مسائل هسته‌ای در بررسی جوانب مختلف تصمیم دولت در برابر تمدید قانون تحریم‌های ده ساله موسوم به «داماتو» در گفت‌وگو با پایگاه «بصیرت» گفت: «دولت جمهوری اسلامی ایران باید نسبت به اقدامات آمریکا و بدعهدی‌های طرف‌های مقابل اقدامات سریع‌تر و واکنش جدی‌تری هم از نظر زمان و هم از نظر وزن انجام بدهد؛ چون هر دوی این موارد برای ایجاد تغییر رفتار در طرف مقابل بسیار مهم است. پس از تصویب این قانون در کنگره آمریکا، شورای نظارت بر برجام باید به سرعت جلسه تشکیل می‌داد و اقدام متناسب انجام می‌داد؛ ولی ما شاهد آن هستیم که در این مسیر تعلل صورت گرفت. 
همین تعلل‌های دولت یک نوع پیامی را به طرف مقابل می‌دهد که جمهوری اسلامی ایران در مقابل اتخاذ هر نوع اقدام در مقابل آنها ضعیف است و توانایی ندارد. پس از تعلل دو سه هفته‌ای اقدام به ظاهر متقابلی هم که انجام شد، نتیجه درخوری نصیب ایران نخواهد کرد و پیام جدی به آمریکا نخواهد داد. 
فاصله حرف و عمل آمریکا و طرف‌های غربی را به این نتیجه خواهد رساند که اساساً اراده سیاسی در داخل ایران وجود ندارد و می‌توانند تحت برجام، تحریم‌ها و فشارهای بیشتری را بر ایران تحمیل کنند.»
متن کامل این گفت‌وگو در پایگاه بصیرت موجود است.

 محمد حسین مصطفایی/   قدرت و نفوذ ایران به اندازه‌ای گسترش یافته است که رسانه‌ها و اندیشمندان غربی و عربی دیگر توان پنهان کردن آن را ندارند. وب‌گاه انگلیسی «الشرق‌الاوسط» در این باره نوشته است: «باید گفت بخش اعظم سردرگمی سیاست‌های غرب در خاورمیانه، به‌ دلیل رهبر عالی ایران، آیت‌الله خامنه‌ای است. اکنون اگر کشورهای عربی بخواهند وارد کار شوند، آیا آنها نیز باید نیروهای نیابتی و جنگ‌های نیابتی را در عراق، یمن و لبنان برای جلوگیری از نفوذ ایران آغاز کنند یا اینکه کشورهای عربی نیز باید قدم‌های ایران را دنبال کنند و لبخندهای دیپلماتیک بزنند.» به هر حال مشخص است که اوضاع خاورمیانه بسیار پیچیده است. این در حالی است غرب و حامیان منطقه آنها در سالیان گذشته همه توطئه‌های خود را به کار گرفته‌اند تا با نقش و نفوذ ایران در این کشورها مبارزه کنند. حکایت اقتدار ایران اسلامی را روزنامه آمریکایی «واشنگتن تایم» این‌گونه بازگو کرده است: «داستان بزرگ خاورمیانه در سال 2016 لزوماً جنگ داخلی سوریه نخواهد بود؛ بلکه ظهور محور جدیدی متشکل از روسیه و اسلام شیعی است که شامل ایران، سوریه، حزب‌الله و دیگر شبه‌نظامیان مورد حمایت تهران است. ایران به زودی از طریق کشور عراق به دریای مدیترانه، شمال آفریقا و سرزمین‌های عربی دسترسی پیدا خواهد کرد و بر این مناطق مسلط خواهد شد.» در همین حال اندیشکده «هریتیج» نیز با بیان اینکه مواضع راهبردی و نظامی ایران در حال تقویت است، نوشته است: «ایران با نیروهای پراکسی خود در سطح خاورمیانه در صورت افزایش توانمندی‌ها تهدید بزرگ‌تری برای ایالات متحده به نسبت زمان حاضر خواهند بود. ایران هم اکنون از ضعف کشورهای عربی که در اختلاف با هم هستند نیز بهره برده و در حال خودنمایی است. زرادخانه موشکی ایران در حال تقویت است و اقدام‌های تحریک‌کننده‌اش در منطقه خلیج‌فارس و حمایت از حکومت سوریه افزایش یافته است.»
اما راهکاری که آمریکا و صهیونیست‌ها برای سرکوب قدرت فزاینده ایران پیش‌بینی می‌کنند، بر دو پایه استوار است؛ اول ایجاد ترس و بهت در میان ملت ایران برای عقب‌نشینی از سیاست‌های خود که در این زمینه شبکه آمریکایی «فاکس‌نیوز» می‌گوید: «در صورتی که ترامپ طبق حرف‌هایی که قبلاً نیز زده بود، بخواهد به امنیت ملی کشورش اهمیت بدهد، او نمی‌تواند سیاست‌های اوباما را ادامه داده و اجازه بدهد که ایران از این توافق، مانند دوره اوباما سود ببرد. باید یا توافق با ایران برهم بخورد یا توافق ادامه یابد و همچنان سیاست‌های ضعیف و تشویق‌گرایانه در قبال ایران ادامه پیدا کند که به دنبال نابودی آمریکاست. به هر امکان ادامه یافتن روابط نیز وجود دارد و باید منتظر بود و دید که چه کسی اولین چشمک را خواهد زد.
دوم سوق دادن مردم به انتخاب مجدد روحانی که سازمان اطلاعات نظامی رژیم صهیونیستی در چارچوب ارزیابی تحولات احتمالی در کشورهای منطقه و رخدادهای بین‌المللی در سال ۲۰۱۷ میلادی، «نرمش بیشتر و ادامه سیر تحولات تدریجی» را در سایه انتخابات آینده ریاست‌جمهوری ایران پیش‌بینی کرده است. هرتزل لوی، یکی از افسران ارشد ارتش رژیم صهیونیستی گفته است، ارزیابی سازمان اطلاعات نظامی ارتش، تحت ریاست او، این است که ابقای حسن روحانی در انتخابات ریاست‌جمهوری بعدی، ایران را به سوی فضای بازتری پیش می‌برد. 


مذاکره حتی با شاه
آیت‌الله مصباح‌یزدی اظهار داشت: «بعد از تفکر سکولاریسم، آفت دوم که از همین اندیشه جوانه می‌زند، این است که عده‌ای می‌خواهند بگویند مشکلات با آمریکا که او را مهم‌ترین دشمن خود می‌دانستیم، با مذاکره و امضای برجام قابل حل است و این امر نشانه آن است که ما از اول هم اشتباه کردیم که با آمریکا دشمنی کردیم؛ حتی با شاه هم می‌توانستیم مذاکره کنیم و با بده‌بستان و معامله برد ـ برد قضایا را حل کنیم، تا او سلطنت کند و حکومت را به دست ما بسپارد!»

 میراث اوباما 
پایگاه آمریکایی بریت بارت در گزارشی با سرزنش جبهه متحد غرب نوشت: «اوباما تصور می‌کند که توافق هسته‌ای با ایران میراث سیاست خارجی او است، اما این‌طور نیست. حلب میراث اوباما است.
 تاریخ، اقدام اوباما را به عنوان نمادی از عقب‌نشینی و نتایج اجتناب‌ناپذیر آن به خاطر خواهد سپرد.»

فاتحان استراتژیک
فرانسوا ایسبورگ، مشاور مخصوص رئیس بنیاد تحقیقات استراتژیک(اف‌. ار. اس) در فرانسه نوشت: «فاتحان استراتژیک بحران سوریه، روسیه و ایران‌‌ هستند. روسیه به لطف مداخله‌ نظامی‌ای محدود نشان داد که قدرتی جهانی و اجتناب‌ناپذیر در منطقه است.» ‌وی در ادامه نوشت: «تهران نیز به لحاظ استراتژیک به اهدافش که شامل حفظ خط ارتباط و پیوند با حزب‌الله لبنان تا مدیترانه بود، دست یافته است. به واسطه‌ نقشی که پاسداران انقلاب اسلامی، حزب‌الله لبنان و دیگر گروه‌های شبه‌نظامی شیعی در خاک سوریه و عراق بازی کرده‌اند، اکنون حضور ایران در منطقه ضروری و اجتناب‌ناپذیر شده است.»


نکته: نجاشی شاعری بنام، از شاعران و مداحان امیرالمؤمنین؛ کسی‌که در جنگ صفین بهترین شعرها را در تشویق مردم در مقابل معاویه سرود و از علاقه‌مندان امیرالمؤمنین و در حزب ایشان و از نظر اخلاص و ولایت‌پذیری و سوابق، مشهور بود، در ماه رمضان مشروب خورد. وقتی امیرالمؤمنین مطلع شد، فرمود حد شراب معلوم است، او را بیاورید تا حد جاری شود. امیرالمؤمنین در مقابل چشم مردم او را هشتاد ضربه‌ شلاق زد. خانواده و قبیله‌ او پیش امیرالمؤمنین آمدند و گفتند: یا امیرالمؤمنین! تو ما را بی‌آبرو کردی. اینکه جزو جماعت تو بود؛ جزو دوستان تو بود ـ به تعبیر امروز ـ جزو جناح تو بود. فرمود من کاری نکردم؛ مسلمانی تخلّفی کرد و حدی از حدود الهی بر او واجب شد و من آن حد را بجا آوردم. البته نجاشی پس از آنکه شلاق را از علی خورد، گفت حالا که این‌طور است، بعد از این می‌روم برای معاویه شعر می‌گویم. بلند شد از کنار امیرالمؤمنین رفت و به اردوگاه معاویه ملحق شد. امیرالمؤمنین هم نفرمود نجاشی از دست ما رفت و حیف شد؛ او را نگه داریم؛ نه، رفت که رفت! البته اگر می‌ماند، بهتر بود.
نظر: طی ماه‌های گذشته دعوای فیش‌های نجومی سبب شده که مردم و قوه قضائیه در یک سوی ماجرا خواهان برخورد با آنان شوند و دولت در سوی دیگر ماجرا به دنبال کتمان نجومی‌بگیران و حتی تشویق آنان و انتصاب‌شان به پست‌های دیگر است. این در حالی است که امام خامنه‌ای در بیانات عمومی خواهان برخورد با نجومی‌بگیران شده‌اند، اما معلوم نیست که چرا دولت حاضر نیست حد اسلامی را بر حرامخوران جاری کند. آیا کسی هست که به خاطر خدا اینگونه بر هم‌حزبی خود شلاق بزند و از سرزنش اطرافیان و پیوستن او به دشمن باکی نداشته باشد؟!

بر اساس لایحه بودجه سال ۹۶، مرکز بررسی‌های راهبردی ریاست‌جمهوری که ریاست آن را حسام‌الدین آشنا، مشاور حسن روحانی در اختیار دارد، برای برگزاری 30 همایش در مجموع سه میلیارد و 400 میلیون تومان بودجه دریافت می‌کند. آمار و ارقام لایحه بودجه نشان می‌دهد، هزینه برگزاری هر همایش از سوی مؤسسه تحت ریاست حسام‌الدین آشنا، 113 میلیون تومان برآورد شده است.