مصطفی افضلزاده/ در سالهای اخیر موارد متعددی از خارج شدن اطلاعات از حالت محرمانه در ایالاتمتحده رخ داده است. یکی از مهمترین موارد در این زمینه که رسانههای دولتهای مستقل از آن غفلت کردهاند، پروژه «امکی اولترا» است که بر اساس اسناد به دست آمده طی دهههای 1950 تا 1970 میلادی سازمان سیا آن را ساماندهی و اجرا کرد؛ پروژهای مبتنی بر استفاده از نوعی ماده مخدر تأثیرگذار بر مغز برای نابودی تفکر چپگرایی در میان جوانان جامعه آن روز آمریکا. اما نکته مهم دیگر نقش نهادهای اطلاعاتی آمریکا و انگلیس در گسترش توزیع مواد مخدر در سطح جهان و تأثیر این اقدام بر افزایش ثروت افرادی خاص در این کشورها است.
دکتر «استیوارت جین برامهال» روانپزشک 69 ساله آمریکایی است که در سال 2002 پس از 15 سال آزار و اذیت پلیس فدرال آمریکا به نیوزیلند مهاجرت کرده است. او دلیل محدودیتهای به وجود آمده برای خود را تلاش برای حمایت از اقدام حزب پلنگهای سیاه میداند. وی در سال 2010 درباره تجربیاتی که او را وادار به ترک آمریکا کرد، کتابی با عنوان «انقلابیترین اقدامات؛ خاطرات یک پناهنده آمریکایی» نوشت. در ادامه گفتوگوی اختصاصی ما با «استیوارت جین برامهال» را بخوانید.
* آیا امکان دارد شیوههای به کار رفته از سوی سازمان سیا و سازمان اطلاعات انگلیس برای نابودی ستارههای فعال و چپگرای موسیقی پاپ، برای نابودی جوانان دیگر کشورها مانند ایران، روسیه یا چین استفاده شده باشد؟ چرا که یکی از افسران پلیس ایرانی که در زمینه مبارزه با مواد مخدر فعالیت داشت، اعلام کرد یک ماده مخدر ویژه در حال ورود به ایران است؛ مادهای که صرفاً برای ایرانیان تولید شده و هیچ جای دیگری نمیتوان آن را یافت.
پاسخ به این پرسش دشوار است؛ زیرا من خیلی با الگوی قاچاق مواد مخدر مورد استفاده در این سه کشور آشنایی ندارم. کارشناسان زیادی در جهان به تفصیل درباره سازمانهای تأسیس شده با منابع مالی سیا که برای ایجاد بیثباتی در ایران از طریق تحریک «جنبش سبز» تلاش میکردند، نوشتهاند. معمولاً این سازمانها و فعالان مورد حمایت آنها اطلاعاتی را از کارکنان وزارت امور خارجه که اغلب از افسران سیا هستند و در پوشش کارمند سفارت فعالیت میکنند، دریافت میدارند. من هیچ مدرکی دال بر اینکه این سازمانها و گروهها در زمینه توزیع مواد مخدر نیز دخیل هستند، مشاهده نکردهام. تنها راهی که ما میتوانیم درباره این مسئله اطلاعاتی را به دست آوریم، یا از طریق افشاگریهای افراد است، یا اینکه باید زمان کافی بگذرد تا دولت آمریکا نسبت به خارج کردن اسناد مربوط به این اتهامات از حالت محرمانه اقدام کند. من از نوع مواد مخدری که شما اشاره کردهاید که به طور خاص برای ایرانیان تولید میشود، آگاهی ندارم.
علاوه بر این، سیا با حمایت مالی از جنبشهای جداییطلب تروریستی در چچن و در دیگر مناطق قفقاز شمالی، برای ایجاد بیثباتی در روسیه تلاش کرده است. من نمیدانم که آیا این گروهها در زمینه قاچاق مواد مخدر به داخل روسیه نقشی دارند یا خیر، اما اگر اینگونه باشد، تعجبی نخواهد داشت. ارتش آزادیبخش کوزوو که یک گروه جداییطلب بود و مشابه گروههای چچنی به دست سیا ایجاد شد، اعضای آن تحت آموزش قرار گرفتند و مسلح شدند و مورد حمایت مالی سیا نیز بودند و در امر قاچاق هروئین فعالیت گستردهای داشتند.
سیا در چین نیز گروه جداییطلبان اویغور را تحت آموزش و مورد حمایت مالی قرار داد.
* آیا ایالاتمتحده و بریتانیا اختیار بازداشت و زندانی کردن مخالفان خود در کشورهایشان را دارند، چرا آنان را معتاد میکنند؟
اگر به زمان پیش از دوران حملات 11 سپتامبر 2001 و تصمیم ایالاتمتحده و بریتانیا برای آغاز «جنگ علیه تروریسم» برگردیم، میبینیم که در هر دو کشور زندانی کردن شهروندان صرفاً به دلایل سیاسی، برخلاف قانون اساسی آنان بود. هر دو کشور ضمانتهایی بر اساس قانون اساسی خود داشتند مبنی بر اینکه پلیس صرفاً در صورتی میتواند شهروندان را بازداشت کند که دلیل موجهی مبنی بر احتمال ارتکاب جرم این افراد وجود داشته باشد. علاوه بر این پلیس ملزم به این مسئله بود که تمامی شهروندان بازداشت شده را تفهیم اتهام کند و این فرصت را به آنان بدهد که در یک دادگاه صالحه محاکمه شوند. تمامی این مسائل در دوران اجرای قانون میهنپرستانه در ایالات متحده و قانون مشابه ضد تروریستی در بریتانیا تغییر کرد. اکنون پلیس در هر دو کشور اجازه دارد هر فردی را که میخواهد بازداشت کند و آنان را به مدت نامحدود و بدون محاکمه در بازداشت نگه دارد.
پیش از سال 2001 اقدام پلیس مبنی بر قرار دادن وقایع سیاسی در چارچوب جرائم جعلی و دروغین اقدامی به نسبت معمول بود (این مسئله برای آمریکاییهای آفریقاییتبار در حزب پلنگ سیاه مکرر اتفاق افتاد)، اما آنان هیچ مبنای قانونی برای بازداشت افرادی که فعالیتهای مجرمانه انجام نداده بودند، نداشتند. البته این روش باعث میشود که هزینه از میان برداشتن مخالفان متوجه حاکمیت نشود و اینگونه وانمود شود که فساد اخلاقی دلیل نابودی رهبران مخالف شده است.
* آیا شما میتوانید توضیح دهید که پروژه امکی اولترا چیست؟ و چرا این پروژه بر روی مواد مخدر تغییردهنده ذهن تأکید دارد؟
«امکی اولترا» یکی از برنامههای غیرقانونی سیا بود که در اوایل دهه 1950 و با هدف شناسایی و توسعه مواد مخدر و فرآيندهای مربوط به آن، از جمله اقداماتی مانند شوک برقی و هیپنوتیزم برای استفاده در بازجوییها به کار گرفته شد. هدف از این اقدام تضعیف افراد برای وادار کردن آنان به اعتراف از طریق کنترل ذهن آنان بود.
اگرچه ریچادر هلمز، رئیس وقت سیا بخش عمدهای از مدارک مربوط به پروژه امکی اولترا را نابود کرده است؛ اما حدود 30 هزار صفحه از مدارک مربوط به آن همچنان باقی مانده است. این پروژه ستارگان افراطی موسیقی و فعالان چپگرا را هدف قرار داده بود.
بر اساس نوشتههای «جان ال.پوتاش» در کتابی با عنوان «مواد مخدر، اسلحههایی علیه ما»، دانشمندان و افراد دخیل در پروژه امکی اولترا علاوه بر این به طور گسترده در توزیع ماده مخدر الاسدی به ستارگان موسیقی راک و هواداران آنان و فعالان ضد جنگ در طول دهه 1960 دخیل بودند. با این وجود من تا پیش از مطالعه این کتاب به طور کامل از این حقیقت غافل بودم.
پوتاش در کتاب خود به ریشههای تاریخی تجارت مواد مخدر پرداخته و آورده است که قاچاق تریاک یکی از نخستین عوامل میلیونر شدن آمریکاییها بود و ثروت بسیاری را در نتیجه جنگ تریاک برای اعضای خانوادههای موسوم به وال استریت به ارمغان آورد. امروز نیز سرمایهگذاری این خانوادهها در قاچاق مواد ادامه دارد و مدارک بسیاری مبنی بر پولشویی میلیاردها دلار پول ناشی از قاچاق مواد از سوی بانکهای آمریکایی در دست است.
وی در بخش دیگری از کتاب خود به نکاتی درباره رابطه جنگهای مختلف با مواد مخدر اشاره کرده و آورده است: «جنگ ویتنام نیز با هدف حفظ منافع مربوط به مواد مخدر و حفظ بازار محصولات تریاک در کشورهای تایلند، لائوس و ویتنام بود. حتی حمایت سیا از نازیهای مجرم در آلمان نیز ریشه در مسئله قاچاق کوکائین در کلمبیا داشت؛ چرا که این افراد یک شبکه گسترده توزیع مواد مخدر در کلمبیا را با کمک سیا رهبری میکردند.
* استفاده از این مواد چگونه در میان افراد و جوانان در گذشته و در زمان کنونی ترویج شده است؟ آنان از چه شیوههایی برای توزیع این مواد در میان افراد استفاده کردهاند؟
در ایالاتمتحده هروئینی که سیا از مناطق جنوب شرقی آسیا قاچاق میکرد، به طور عمده از سوی مافیا در داخل کشور توزیع میشد، این مسئله تا دهه 1980 رواج داشت تا اینکه در این دهه باندهای آفریقاییتبار در آمریکا مانند بلادز و کریپس در زمینه توزیع مواد مخدر فعالیت خود را آغاز کردند. این باندهای آمریکایی آفریقاییتبار بخش عظیمی از مسئولیت قاچاق و توزیع کوکائین را که سیا از آمریکای لاتین قاچاق میکرد، بر عهده داشتند.
بر اساس نوشتههای کتاب «مواد مخدر علیه ما»، دانشمندان، جاسوسان سیا و ستارگان راک که در پروژه امکی اولترا دخیل بودند، عاملین اصلی در زمینه توزیع ماده مخدر الاسدی و مواد مخدر توهمزا بودهاند. در واقع، اقدام سیا مبنی بر توزیع مواد مخدر کشنده که گروههای فعال سیاسی را هدف قرار میداد، یک دایرةالمعارف مجازی در زمینه تجارت مواد مخدر در سطح جهان محسوب میشود. پوتاش در این کتاب توجه خاصی به سالها دخالت بریتانیا و ایالات متحده در زمینه قاچاق مواد مخدر به دلیل منافع سیاسی و مالی آن برای این دو کشور، داشته است.
تشکیل گروههای هیپی نیز یکی از ابتکارات سیا بود که سبب میشد دانشجویان مسئله حمایت از جنبشهای آزادی بیان را فراموش کنند؛ گروههایی که استفاده از ماده مخدر الاسدی یکی از مهمترین فعالیتهای آنان بود.
* آیا میتوان گفت که بخش عمدهای از اعتیاد افراد به مواد مخدر در سراسر جهان در نتیجه جنگهای تریاک بریتانیا و اقدامات آمریکا در زمینه قاچاق مواد مخدر بوده است؟ اگر این طور است دلیل آن چیست؟
به طور قطع بله. در میان این مسائل باید گفت که آمریکا و بریتانیا قدرت و ثروت خود را به استعمار بخش عمدهای از دنیای شناختهشده ما اختصاص دادهاند. این مسئله نیازمند سرمایهگذاری گستردهای است. مواد مخدر تنها محصولاتی هستند که تولید آنها درآمد نامحدودی در بر دارد. تقاضا برای مواد نهتنها هرگز کم نمیشود؛ بلکه افزایش نیز مییابد. مواد مخدر نسبتاً ارزان هستند، هرگز از مد نمیافتند و مردم هرگز نمیتوانند مقدار کافی از آن را برای خود به دست آورند؛ بنابراین تا زمانی که استیلای بریتانیا و ایالات متحده به طور کامل بر قاچاق مواد مخدر در سطح جهانی استوار است و به آن وابسته هستند، اعتیاد به مواد مخدر در سراسر جهان ادامه خواهد یافت.