فرمانده تیپ میرزاکوچک‌خان گیلان در گفت‌وگو با صبح صادق
 تکاوران تیپ میرزاکوچک‌خان سپاه استان گیلان در پی بارش شدید برف و کولاک به کمک مردم و مسافران در مناطق مختلف استان شتافتند.
سردار حسین مصطفی‌پور، فرمانده تیپ میرزاکوچک‌خان در گفت‌وگو با خبرنگار صبح صادق درباره تلاش تکاوران این تیپ برای جلوگیری از اختلال جاده‌ای بر اثر طوفان و کولاک مهیب استان گیلان، تصریح کرد: «تیپ میرزاکوچک‌خان در شرق استان گیلان مستقر است و به هنگام وقوع حوادث غیر مترقبه و حوادثی دیگر به طور مستقیم وارد عمل می‌شود و برای خدمت به مردم از هیچ کاری دریغ ندارد. حتی در عمق روستاها دستگاه‌های مهندسی را برای بهسازی، کانال‌کشی و ساماندهی مزارع کشاورزی، آبگیری و رفع اختلال جاده‌ای و رسالت درمانی را با تمام وجود دنبال کرده‌ایم؛ از این رو همواره آماده‌ هستیم و با پیش‌بینی و اشراف مناسب نسبت به منطقه، به هنگام و به‌کارگیری شیوه‌های منسجم و سنجیده وارد عمل شدیم که شاید برای عده‌ای که پس از حادثه و تشدید بحران تازه می‌خواستند کاری از پیش ببرند، این حضور به موقع و مدیریت لحظه جالب توجه بود.»
وی تأکید کرد: «پنج دستگاه لودر، یک دستگاه گریدر، یک دستگاه بولدوزر، یک دستگاه برف‌روب و یک دستگاه بیل باکو همراه با پاسداران غیور در شهرهای لنگرود، اطاقور، لاهیجان، سیاهکل و آستانه اشرفیه به منطقه آمدند و کمک‌رسانی کردند. به گونه‌ای که این خدمات، شایسته و به موقع ارائه شدند و مسئولان و فرمانداران شهرستان‌ها، فرماندهان سپاه شهرستان‌ها و نماینده مردم آستانه اشرفیه در مجلس از خدمات تیپ میرزاکوچک‌خان تقدیر به عمل آوردند.»
فرمانده تیپ میرزاکوچک‌خان، اظهار داشت: «مردم با توجه به بیانات رهبر معظم انقلاب(مدظله‌العالی‌) می‌دانند که سبزجامگان پاسدار ما برای امنیت پایدار و ایجاد بسترهای رفاهی و آرامش در کشور از هیچ کوششی دریغ ندارند و در همه عرصه‌ها به کمک مردم می‌آیند و مردم نیز با پاسداران ما همراه می‌شوند و با لبخند رضایت و دعای خیرشان از این تلاش‌ها تجلیل می‌کنند.»

  دکتر یدالله جوانی/  دولت جدید ایالات نامتحده آمریکا، با ادبیات تکراری ۳۷ سال گذشته مقامات این کشور، شروع به رجزخوانی علیه جمهوری اسلامی کرده است. لفاظی‌های این روزهای ترامپ و همفکرانش در کاخ سفید بر ضد ملت انقلابی ایران، در کانون توجه رسانه‌ها و افکار عمومی قرار گرفته، همگان را با این سؤالات مواجه کرده است که: آیا رئیس‌جمهور جدید آمریکا، طرح و برنامه‌ای خاص و متفاوت از طرح و برنامه‌‌های اسلاف ناکامش در قبال انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی دارد؟ آیا آمریکا در دوره ریاست‌جمهوری ترامپ به صورت مستقیم وارد جنگ با جمهوری اسلامی خواهد شد؟‌ و نهایت اینکه، نقطه هدف در رجزخوانی‌های ترامپ علیه جمهوری اسلامی چیست؟
نکته قابل توجه در این رجزخوانی‌ها، ظاهر و شکل پیام‌ها و ادبیات به کار گرفته شده از سوی ترامپ و دیگر مقامات دولت جدید آمریکا علیه ایران است. پیام‌ها، تهدیدات و لفاظی‌ها، به لحاظ محتوایی، تکرار رجزخوانی‌های شش رئیس‌جمهور ناکام پیشین آمریکا در قبال انقلاب اسلامی در ۳۷ سال گذشته است. ترامپ با به کارگیری برخی عبارت‌ها، می‌خواهد در قبال ملت انقلابی ایران خود را متفاوت از پیشینیانش نشان دهد. برای نمونه وی در پیام‌های توئیتری خود در روزهای گذشته، پیام‌هایی با این محتوا و الفاظ به ایران ارسال می‌کند: «ایران رسماً به خاطر پرتاب موشک بالستیک اخطار گرفته است. آنها باید قدر این توافق بسیار بد با آمریکا را می‌دانستند.» یا «ایران داشت نفس‌های آخر را می‌کشید و رسماً در حال فروپاشی بود که آمریکا آمد و با یک توافق نجاتش داد!» یا «ایران با آتش، بازی می‌کند. آنها قدر مهربانی اوباما را ندانستند، من آن طور نیستم!» این روزها این نوع رجزخوانی‌ها و لفاظی‌ها، در بیان دیگر مقامات کاخ سفید نیز دیده می‌شود و به طور قطع در آینده، حجم بیشتری پیدا خواهد کرد. برای نمونه، آقای مایکل فلین، مشاور امنیت ملی آمریکا نیز با لحنی مشابه، به تکرار حرف‌های ترامپ پرداخته و می‌گوید: «ما امروز رسماً به ایران اخطار می‌دهیم.» اما در این میان، یک جمله بسیار تکراری و نخ‌نما شده در دولت اوباما، به دولت جدید هم به ارث رسید و ترامپ هم علاقه‌مند به تکرار آن شده است: «همه گزینه‌ها در قبال ایران روی میز است!» رجزخوانی‌های ترامپ از زوایای مختلف قابل تحلیل است، لکن در این نوشتار، بر این نکته تمرکز می‌شود که هدف اصلی از این رجزخوانی‌ها چیست؟ اولاً باید دانست که، رجزخوانی‌های دولت جدید آمریکا، همانند سروصداهای یک طبل توخالی است. این نکته را بیش از هر کس دیگر، شخص ترامپ می‌داند. ترامپ باید، در مقام رئیس‌جمهور کشوری سخن بگوید که، در تبلیغات انتخاباتی خود، توصیفش کرد: «آمریکای ضعیف شده، آمریکای بدهکار، آمریکای تروریست‌پرور، آمریکای ناکام در جنگ‌های خاورمیانه با تحمل هزینه‌های سنگین در حدود شش هزار تریلیون دلار، آمریکای فرسوده از نظر زیرساخت‌های داخلی و نیازمند به بازسازی و نوسازی و آمریکایی که دیگر نمی‌تواند مثل گذشته در دیگر مناطق دنیا خرج کند.»
حال سؤال این است که آمریکا با این مختصات توصیف شده از سوی ترامپ، در قبال جبهه انقلاب اسلامی بر اساس رجزخوانی‌های ترامپ، می‌خواهد چگونه رفتار کند؟ آیا نقطه هدف به راه انداختن یک جنگ مستقیم علیه ایران است؟ به طور قطع می‌توان گفت، اولاً آمریکا در موقعیت و شرایط مناسب برای ورود به یک جنگ پرهزینه قرار ندارد، ثانیاً اگر دولتمردانش دست به حماقت زده و با یک اشتباه محاسباتی دچار چنین خطای راهبردی شوند، نتیجه‌ای جز شکست مفتضحانه و شتاب بخشیدن به فروپاشی آمریکا نصیب آنان نخواهد شد.
ترامپ، بهتر از هر کسی می‌داند که چرا تمامی رؤسای جمهور قبلی، با وجود تهدیدات مستمر و پر حجم علیه ایران، هرگز به صورت مستقیم به سمت جنگ علیه جمهوری اسلامی ایران گام برنداشتند. آمریکای دوران بوش پسر، ایران را برای حمله هدفی سخت و تسخیرناپذیر ارزیابی کرد و بر همین اساس، با تصور مرعوب ساختن ایرانی‌ها، به اشغال افغانستان و عراق روی آورد، لکن برخلاف تصورات به باتلاق فرو رفتند. ترامپ، اکنون رئیس‌جمهور کشوری به گل نشسته و در باتلاق فرو رفته است. آمریکا هم‌اکنون در باتلاق عراق، سوریه، افغانستان، لبنان، سرزمین‌های اشغالی و یمن، و به طور کلی منطقه غرب آسیا گرفتار است. به یقین نتیجه هر نوع حرکت نابخردانه از سوی چنین آمریکایی برای جنگ با ایران، نتیجه‌اش جان دادن هزاران هزار آمریکایی در تمامی این باتلاق‌ها در حواشی ایران و به ویژه در خلیج فارس خواهد بود. ایرانی‌ها آغازگر جنگ نخواهند بود، لکن اگر جنگی از سوی آمریکا یا هر کشور دیگر همسو با آمریکا علیه ایران آغاز شود، جهان را برای متجاوزان به جهنم پر از آتش تبدیل خواهد کرد. آری تمام هدف این رجزخوانی‌ها کوتاه آمدن ایران در برنامه موشکی و مدیریت منطقه‌ای است.
 علی قاسمی/ ديوان محاسبات کشور سالانه با بررسي حساب‌ها و اسناد مربوط به دستگاه‌هاي دولتي، گزارش تفريغ بودجه را تهيه مي‌کند که در آن نحوه و ميزان هزينه سازمان‌ها، پروژه‌ها و پيشرفت آنها بر اساس لايحه بودجه مشخص می‌شود. بر اساس اصل ٥٥ قانون اساسی و ماده ۱۰۴ قانون محاسبات عمومی، دیوان محاسبات موظف است با بررسی حساب‌ها و اسناد و مدارک و تطبیق با صورتحساب عملکرد سالانه بودجه کل کشور، تفریغ بودجه سالانه را تهیه کند و هر سال گزارش تفریغ بودجه سال پیش را به انضمام نظرات خود تا اسفند ماه هر سال به مجلس بفرستد. «تفريغ» از نظر لغوي به معنای فارغ ساختن و تفريغ بودجه در اصطلاح مالي، فراغت از بودجه يا نتيجه اجراي بودجه است.
 یکی از انتقادات اساسی که دولت یازدهم از قبل و حین تبلیغات شروع کرد و تا الان که نزدیک به چهار سال سکان کشور را در دست دارد، انتقاد از عملکرد اقتصادی دولت گذشته و انحراف بودجه‌ای است. اما با تفریغ بودجه دولت در سال ۹۴ ما شاهد انحراف عمیق بودجه سالانه در دولت یازدهم بوده‌ایم.
 گزارش دیوان محاسبات نشان می‌دهد، دولت تدبیر و امید آقای روحانی در بودجه تخلف ۵۵ درصدی در احکام بودجه داشته، در حالی که در دولت قبل رسانه‌های اصلاح‌طلب مدام دم از تخلفات بودجه‌ای می‌زدند؛ اما امروز می‌بینیم در دولت یازدهم این رقم‌ها بسیار بالا است و دولتی که ادعای حرکت در مسیر قانون را دارد، امروز در مسیر بی‌قانونی در بودجه گام برداشته است. گزارش دیوان محاسبات نشان می‌دهد هزینه‌های دولت با درآمدها همخوانی نداشته و بیشتر بوده است و به همین دلیل و با استناد به صحبت‌های رئیس دیوان محاسبات، دولت توضیح دهد چه میزان در جهت منویات رهبری در موضوع اقتصاد مقاومتی حرکت کرده است؟
 آمار نشان می‌دهد برخلاف آنکه هزینه‌های جاری باید کاهش یابد؛ اما افزایش داشته و با این روند جایی برای حمایت از تولید و سرمایه‌گذاری وجود ندارد.دولت هفتاد هزار میلیارد تومان از اجرای قانون هدفمندسازی یارانه ها درآمد داشته که پس از کسر کسورات قانونی از این مبلغ، 36 هزار و 400 میلیارد تومان خالص درآمد اصلاح قیمت حامل های انرژی است.افزون بر این مبلغ، دولت ده هزار میلیارد تومان از بودجه عمومی به آن اضافه می کند و به 46 هزار و400 میلیارد تومان افزایش می یابد. از این مبلغ 97 درصد برای یارانه نقدی و 3درصد برای بخش تولید و طرح سلامت هزینه می شود. رئیس کل دیوان محاسبات کشور با بیان اینکه در سال ۹۴ با قطع یارانه حدود سه میلیون و دویست‌وپنجاه هزار فرد ثروتمند، از این محل، هزار میلیارد تومان صرفه‌جویی شد؛ گفت، اما هنوز نسبت به قانون هدفمندی یارانه‌ها عقب هستیم. در بخش منابع و مصارف سال ۹۴ و میزان تحقق آن مواردی تهیه شده است که مهم‌ترین آن میزان پیش‌بینی و تحقق بودجه سال ۹۴ کل کشور است.
 از میزان منابع پیش‌بینی شده پس از اعمال موارد قانونی، حدود ۹۴ درصد آن محقق شده است، در حالی دولت به دلیل کاهش قیمت نفت بارها از کمبودها و کاهش بودجه سخن می‌گفت و به نحوی عمل می‌کرد، کانّه هیچ بودجه‌‌ای محقق نشده است. به قول عادل‌آذر رئیس دیوان محاسبات؛ «نمره سختی می‌توان به میزان انطباق دخل و خرج کشور در بودجه ۹۴ داد و هزینه‌های کشور با درآمدها منطبق نیست.»
 با توجه به تقارن تقدیم گزارش تفریغ بودجه کل کشور با بررسی لایحـه بودجـه سال ۱۳۹۶ ضرورت دارد به منظور تحقق منویات و تأکیدات رهبر معظم انقلاب در موضوع اقتصاد مقـاومتی و همچنین در حوزه‌های اولویت‌دار همچون فرهنـگ، اشـتغال، آسیب‌های اجتماعی، محیط‌زیست، آب، طرح‌های نیمه‌تمام و صندوق‌هـای بازنشسـتگی، مجلس شورای اسلامی احکـام خاصی در بودجه سال ۱۳۹۶ وضع کند تـا امکـان تفریـغ ایـن موضوعات به طور مشخص از سوی دیوان محاسبات کشور میسر شود.

دو کارشناس حوزه آمریکا در گفت‌وگوی اختصاصی با صبح صادق مطرح کردند
فرهاد مهدوی ـ علیرضا جلالیان/ ترامپ رئیس‌جمهور تازه‌کار آمریکا با امضای فرمان عجیب قانون منع ورود شهروندان هفت کشور جهان به آمریکا که ایران نیز یکی از آنها است و حتی دارندگان گرین‌کارت آمریکا و دوتابعیتی‌ها را هم شامل می‌شود، موجب شد تا تحلیل‌های متفاوتی در سطح جهان صورت گیرد. مضافاً در پی این دستور ترامپ، بلافاصله در فرودگاه‌های مختلف این کشور شاهد تنش و اعتراض‌ها بودیم و بسیاری از پروازها به آمریکا بلاتکلیف و نامعلوم شدند. با اینکه این فرمان ابلاغی در داخل آمریکا طرفدارانی دارد؛ اما تجمع اعتراضی هم در شهرهای مختلف برگزار شد. از همه مهم‌تر اینکه تاکنون بیش از ۹ هزار عضو هیئت علمی، ۴۴ برنده جایزه نوبل، ۴۵ برنده دیگر جوایز معتبر جهانی و ۲۷۳ عضو آکادمی‌های علوم، مهندسی و هنر آمریکا با تهیه طوماری اعتراض خود را اعلام کرده و آن را «تبعیض‌آمیز»، «مغایر با منافع ملی ایالات‌متحده» و «تحمیل‌کننده بر اعضای جامعه علمی» دانسته‌اند. به همین منظور برای روشن شدن زوایای این تصمیم ترامپ صبح صادق با دو نفر از کارشناسان؛ دکتر سیدحامد موسوی، عضو هیئت علمی دانشکده حقوق دانشگاه تهران و دکترسید محمد مرندی، دانشیار دانشگاه تهران مصاحبه اختصاصی انجام داده است که تقدیم خوانندگان محترم می‌شود.
* لطفاً به فلسفه و چرایی اقدام دولت دونالد ترامپ برای لغو سفر مردم هفت کشور به آمریکا اشاره کنید؟
موسوی: نگاه علمی که مبتنی بر تجربه‌های رفتاری آمریکا در دهه‌های گذشته است، نشان می‌دهد که در ایالات متحده حتماً یک «ما» که در مقابل «آنها» تعریف شود؛ یعنی یک سیاست تهدیدمحور در حوزه امنیت و سیاست خارجی. این «آنها» هم در دوران مختلف متفاوت بوده است، برای نمونه زمانی سرخ‌پوستان، زمانی کمونیست‌ها و پس از فروپاشی شوروی و به ویژه ماجرای 11 سپتامبر سعی شده «آنها» مسلمان باشند.
این برخورد در گروه‌های راستگرا خیلی قوی‌تر است و بر این اساس در بین جمهوریخواهان ترامپ‌ سوار بر این موج شده است. البته سوای شخصیت خود ترامپ این موضوعی بوده که از پیش وجود داشته و نگاه به مسلمانان منفی بوده و این دگرسازی در برابر هویت آمریکایی که این خوب است و آن بد با این مسئله امروز برای مردم آمریکا تعریف شده است.
این روال مدت‌ها در سطح حاکمیت ایالات متحده وجود داشته،اما الآن علنی‌تر شده است. اقدامات اوباما در مقابل جهان اسلام چیزی کمتر از اقدامات ترامپ نبوده، فقط اینکه در زمان اوباما خیلی علنی نبوده است.
در نظر بگیرید سیاست‌های اوباما در حمایت از رژیم صهیونیستی در بین رؤسای‌جمهور آمریکا بی‌سابقه بوده، در حالی که او می‌خواست طور دیگری به مردم جهان القا کند که صلح‌دوست و موافق با حل شدن مسائل اصلی جهان است.
اما الآن تاکتیک‌ها تغییر یافته است. دانشمندان این حوزه در آمریکا معتقدند، روند حاضر بیشتر ادامه روندگذشته است و تغییر در سیاست خارجی آمریکا خیلی آهسته صورت می‌گیرد. حتی رئیس‌جمهور آمریکا هم اختیار چندانی ندارد که در این سیاست‌ها تغییری ایجاد کند، تصمیم‌گیرنده این حوزه جای دیگری در آمریکا است.  اتفاقاتی هم که در این چند روز رخ داده این است که تغییرات اساسی دیده نمی‌شود. پیش از ترامپ این نگرش وجود داشته، ترامپ تنها قانونی را که اوباما وضع کرده کمی گسترش داده است.
مرندی: باراک اوباما رئیس‌جمهور وقت آمریکا و کنگره این کشور در اواخر سال 2015 قانونی راتصویب کردند که کار گرفتن روادید را برای اتباع ایران، سودان، عراق و سوریه سخت می‌کرد. مطابق با این قانون هر کسی که به این کشورها سفر کند. اگر تابعیتش طوری بود که برای سفر به آمریکا به روادید نیاز نداشت، باید از این به بعد آن را تهیه کند و گرفتن ویزا از آمریکا هم مشکل تر ‌شده است. بنابراین این روند از پیش بوده، اوباما هم آن قانون را وتو نکرد و حتی پس از امضا، اوباما، کشورهای سومالی، لیبی و یمن را به لیست «کشور‌های نگران کننده» در کنار این چهار کشور اضافه کرد. ترامپ تنها از این بستر که در دوره اوباما فراهم شده بود، استفاده کرد و یک گام جلوتر گذاشت و در واقع دستورالعمل اوباما را  پیش می‌برد.
اگر چه مقدمات این کارها در دولت اوباما شروع شد، اما برخی که امروز به قانون ترامپ معترض هستند، در دوران اوباما نسبت به اعمال این جور محدودیت اعتراض نمی کردند.
در اسناد حادثه 11 سپتامبر بر نقش آل‌سعود تصریح شده است. از 19 نفر عوامل حمله به برج‌های دوقلو 15 سعودی و دو اماراتی حضور داشتند، اما چون اینها متحد آمریکا و رژیم صهیونیستی هستند و ادعا شده که ترامپ هم در این کشورها سرمایه دارد، می بینیم که ترامپ با پادشاه سعودی تلفنی صحبت می کند و همگرایی همانند دوران اوباما کماکان وجود دارد.

* آثار و پیامدهای اقدام دولت ترامپ بر سیاست خارجی آمریکا را چگونه تحلیل می‌کنید؟
موسوی: من معتقدم، وقتی در دوره اوباما سخت‌ترین تحریم‌های فلج‌کننده علیه ما و برخی کشورها وضع می‌شود، یا در زمان بوش سخت‌ترین حملات نظامی آمریکا به کشورهای منطقه صورت می‌گیرد، اینها همه تصمیمات سیاست خارجی آمریکا است که با تغییر تاکتیک‌ها افراد متفاوت به شکل‌های گوناگون صورت داده‌اند، ولی تغییر در راهبرد رخ نداده است.
این مسئله جدید که قانونیست و در واقع یک وضعیت است که۹۰ روزه وضع شده و قابل تمدید است، درباره ایران و شش کشور دیگر تغییر در نظم بین‌المللی به وجود نمی‌آورد، ولی نمایش جهانی آن مهم است.
نکته جالب در این قانون این است که شما می‌بینید در ماجرای ۱۱ سپتامبر در گزارش خود آمریکایی‌ها اجراکنندگان این حمله اتباع سعودی، اماراتی، پاکستانی و مصری بودند و هفت کشوری که در لیست این قانون هستند، در این چند سال در آمریکا علیه هیچ شهروند آمریکایی اقدامی نکرده‌اند. این کاملاً نشان می‌دهد که انتخاب هفت کشور مذکور که عمدتاً در جبهه مقاومت هستند، یک نگاه سیاسی و بلندمدت را در پشت خود دارد.
از دیدگاه خود آمریکایی‌ها که در محافل بیان می‌شود، عربستان توسعه‌دهنده تروریسم در خاورمیانه است و بعد از آن امارات قرار دارد.
مرندی: برخلاف تحلیل برخی از تحلیلگران که گفتند روابط آمریکاو عربستان در دوران ترامپ دچار دگرگونی خواهد شد و رو به تنش می‌رود، می بینیم که اقدام ترامپ در ادامه کلا روند موجود قبلی بود و شاید این روابط بهتر هم بشود.
تفاوت عمده اوباما ظاهر نرم و صلح‌دوستی وی بود، در حالی که کارهای اوباما از بوش هم بدتر بود. مثلا در دوران اوباما منافقین از لیست تروریست‌ها خارج شدند. با وجود حرف‌های نرم و پیام‌های نوروزی که او برای مردم ایران می‌فرستاد، بدترین کارها علیه ایرانیان در دوران ریاست ‌جمهوری‌ ایشان انجام شد. بدترین تحریم‌های به اصطلاح فلج ‌کننده علیه مردم ایران به دستور او اجرا شد و همچنین تلاش برای تنش آفرینی بیشتر در حوادث سال 88. با حمایت او انجام گرفت. فعلا در دولت ترامپ ظاهرسازی‌ها کمتر شده و قطعاً در تاکتیک‌ها شاهد تغییر هستیم.
مداخله نظامی هزینه‌های زیادی دارد و ترامپ می داند که مردم آمریکا دیگر تحمل جنگ جدیدی را ندارند. جمهوری اسلامی ایران هم از نظر نظامی در اوج قدرت است. از طرف دیگر بسیاری از کشورها از جمله متحدین آمریکا با ترامپ مشکل دارند، بنابراین ایجاد اجماع علیه کشور ما با مشکلات زیادی روبروست. برای همین ترامپ با محدودیت های زیادی روبرو خواهد بود.

* با توجه به مخالفت‌های صورت گرفته تأثیر این اقدام دولت آمریکا بر تشدید شکاف‌ها در داخل این کشور را چطور ارزیابی می‌کنید؟
موسوی: پیامدهای اصلی اقدامات ترامپ دوقطبی کردن جامعه آمریکا است. نکته اول اینکه با وجود مخالفت‌هایی که با این قانون شده، اما اینکه بخشی از آمریکا به شدت طرفدار این سیاست هستند را هم باید در نظر داشت. نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد که موافقان از مخالفان بیشتر هستند.
مؤسساتی مانند رویترز این نظرسنجی‌ها را انجام داده‌اند. طرفداران ترامپ و جمهوریخواهان و برخی دیگر از مردم موافق این امر هستند و درصد آنها هم بیشتر است.
یعنی این ممکن است شکاف در جامعه آمریکا باشد، اما در بخشی از این جامعه است. استفاده از این شکاف به شرطی که ابزارهای لازم وجود داشته باشد، ممکن است. ما متأسفانه بر جامعه آمریکا تأثیر کمی داریم، چون ابزار کمی داریم. برخلاف سال 88 که آنها تأثیر زیادی داشتند، به واسطه ابزارهای‌شان مثل بی‌بی‌سی فارسی و امثال آن جریان فتنه را مدیریت می‌کردند.
بر این اساس آگاه کردن مردم آمریکا مشکل است، چون آنها تمام اطلاعات و تحلیل‌ها را از جاهایی مثل فاکس‌نیوز، ان‌بی‌سی، سی‌ان‌ان به دست می‌آورند که دیدگاه‌های تندی دارند و دگرسازی قوی علیه ما صورت داده‌اند. جالب اینکه نشریات و رسانه‌های جریان جمهوریخواه در آمریکا بیش از رسانه‌های دموکرات‌ها مخاطب دارد. الآن در این چند روز آزمایش موشکی ایران در صدر اخبار آنها بوده و القای اینکه ایران تهدید است و باید با آن برخورد کرد را انجام داده‌اند، مشکل شکستن این جو است.
در ماجرای این قانون فاکس‌نیوز که پربیننده‌ترین شبکه خبری در آمریکا است، با اختلاف بسیار زیاد از سی‌ان‌ان و وال‌استریت‌ژورنال که تیراژش بیش از نیویورک‌تایمز است با ترامپ هستند، اتفاقاًبخش زیادی از جامعه آمریکا طرفدار این سیاست ترامپ است. ترامپ می‌گوید که خارج از سیاست‌های قبلی عمل می‌کند، ولی ما نباید باور کنیم، اتفاقاً بخش بسیار قدرتمند و مهم آمریکا تابع او هستند. ولی مخالفانی هم دارد که هزینه‌ها و فواید را می‌سنجند، ولی در اهداف کلی مخالف ترامپ نیستند.
مرندی: شکاف ایجاد شده در میان ملت و حاکمیت آمریکا بسیارو عمیق است، ولی طرفداران ترامپ هم زیاد هستند و اکثریت مردم موافق این تحریم‌ها هستند.
جبهه مخالف ترامپ با کارهای او مخالفت می‌کنندو فعلا فقط قرار است مخالفت کنند. این جدای افراد بشردوست است که بر پایه انسانیت و ارزش‌های انسانی مخالفت می‌کنند. رسانه‌ها و قدرت‌هایی که با ترامپ زاویه دارند، مخالفت‌های‌شان بیشتر جنبه مخالفت با ترامپ است، تا دلسوزی برای مردم این کشورها.
البته این وضعیت یک فرصت هم محسوب می‌شود. در این فضا خیلی از متحدان آمریکا به هر دلیل از ترامپ گله دارند، اروپایی‌ها با ایشان مسئله پیدا کرده‌اند، چینی‌ها هم درگیر هستند و داخل آمریکا هم مخالفت‌های جدی وجود دارد. این می‌تواند به ما کمک کند برای استفاده مناسب از فرصت تا منافع خودمان را درموارد گوناگون بهتر دنبال کنیم؛ یعنی بهترین فرصت است برای اینکه با کشورهای زاویه پیدا کرده با ترامپ به خصوص اروپایی‌ها رابطه مناسب‌تری داشته باشیم و بطور کلی از اجماع جهانی علیه ترامپ بهره‌برداری کنیم. اوباما در اجماع‌سازی هنرمند بود، ولی ترامپ به دلیل تنش‌هایی که با دولت‌های دیگر دارد و مشکلات داخلی، قدرت اجماع‌سازی کمتری دارد.

* جمهوری اسلامی ایران و دیگر کشورهای اسلامی برای مقابله با این اقدام آمریکا چه باید بکنند؟
موسوی: با این اوصاف برای مقابله با این روند باید گفت که در دوران ترامپ چالش و تنش ما با آمریکا بیشتر خواهد شد.لازمه پیروزی ما این است که محکم و جدی باشیم و مقابل قانون‌ها و عهدشکنی‌های آمریکا بایستیم. اگر در مقابل عهدشکنی‌ها و رفتارهای این‌چنینی آنها واکنش محکم نداشته باشیم، دچار مشکل خواهیم شد. لازمه این امر هم اتحاد در داخل علیه آنها است. مردم، دولت و حاکمیت از طریق اتحاد با قدرت زیاد باید واکنش نشان دهند.
دولت اقدام مشابه داشته، ولی کافی نیست. در ضمن در بحث تحریم‌ها در ماه‌های آینده باید مواظب باشیم،در آینده کنگره بیش از 90 طرح تحریمی در صف دارد که مطرح خواهد شد. باید محکم بایستیم تا فشار را بیشتر نکنند.
مرندی: وقتی که ترامپ با اروپایی‌ها، مکزیک، چین و حتی استرالیا زاویه دارد، همان کشورها فرصتی برای ما هستند که از فشار آمریکا کم کنیم. حتی در داخل آمریکا هم می‌توان اقداماتی کرد. شاید از برخی جریانات داخل آمریکا که مخالف ما ها هستند، هم ‌بتوانیم تا حدودی استفاده کنیم، که درواقع مخالفت‌ها با ترامپ بهانه‌ای برای این منظور است.
حتی می‌توانیم از رسانه‌های عمده آمریکایی که از ترامپ کینه دارند و او را دشمن اصلی خود می‌دانند هم بهتر استفاده کنیم که حرف‌های ما را بزنند. البته این مطلب با ایجاد لابی که بنده با ان مخالف هستم متفاوت است .
نکته دیگر در زمینه رفتارهای ترامپ، احساس خطری است که دانشجویان و مهاجرین در آمریکا از اقدامات او دارند. آنها می‌بینند که اگر در آینده از آمریکا خارج شوند شاید برای بازگشت مشکل داشته باشند. این نوع رفتار علیه مسلمانان و حتی دیگران هم می تواند سبب ‌شود نگاه برخی از مردم نسبت به گفتمان ضد ایرانی و اسلام در آمریکا تردید پیدا کنند. از سوی دیگر با اقلیت‌های آمریکا احتمالا بتوان ارتباط‌ بهتری برقرار کرد و با استفاده از این وضعیت می‌توان آنها را تحت تأثیر قرارداد. آنها در این فضای نارضایتی دنبال اعتراض هستند و این برای مافرصت است.

* آیا امکان تجدیدنظر دولت آمریکا درباره این طرح وجود دارد؟
موسوی: در دوران ترامپ باید منتظر بدتر از اینها بود. در زمینه این قانون هم باید توجه داشت که عقب‌نشینی ترامپ در این نود روزی که تعیین شده بعید است چون در این صورت آبرویی برای او نمی‌ماند؛اما با حجم اعتراض‌ها احتمالاً پس از نود روز این قانون تمدید نخواهد شد و ادامه پیدا نخواهد کرد.
نکته اساسی در این میان این است که اوباما از بوش و ترامپ خطرناک‌تر است. این قانون زاییده اوباما است. امثال اوباما و کلینتون گرگ‌هایی در لباس میش هستند که خطرناک‌ترین اقدامات آمریکا در دوران این افراد انجام شده است.
مرندی: از ایرانیان مقیم آمریکا تعاریف مختلفی وجود دارد که اعداد و ارقام را متفاوت می‌کنند. برخی غلو کردند که ایرانیان سه تا چهار میلیون هستند، ولی مسلم اینکه نزدیک یک میلیون نفر در آمریکا ایرانی‌الاصل هستند، پدر و مادر ایرانی دارند و زبان فارسی را تا حدودی بلدند. سواد آنها هم به نسبت از متوسط جامعه آمریکا بالاتر و ثروت‌شان از متوسط جامعه آمریکا بیشتر است. ایرانیان در آمریکا در مقابل برخی اقلیت‌ها اقلیت خیلی بزرگی نیستند، ولی قابل توجه هستند. از این تعداد ایرانی عده‌ای معارض همچون بهائیان، منافقان و سلطنت‌طلبان و یهودی‌های صهیونیست و مخالفان عادی تحت تأثیر گفتمان حاکم بر غرب و پناهنده شده به آمریکا هستند، اما عموم ایرانیان آمریکا با ایران مشکلی ندارند و اکثراً به امید رفاه بیشتر در آمریکا ساکنند، ولی بسیاری از آنها هم تحت تأثیر رسانه‌ها هستند.
به طور کلی، می‌توانیم از این فضا برای بیان بهتر مسائل با هدف تغییر نگاه خیلی از مردم به ایران و جمهوری اسلامی استفاده کنیم که این بستگی به هنر و عمل ما در این عرصه دارد که چگونه می‌توانیم از مخالفت‌ها با ترامپ، منافع کشور مان را در آمریکا و خارج از آن تامین کنیم.

گفتاری از حسن رحیم‌پورازغدی
  به کوشش: مجتبی احمدی/ شما قرار است پاسداران یک انقلاب باشکوه بی‌نظیر باشید. یک غیر انقلابی نمی‌تواند وارث انقلابی‌گری باشد. آن هم انقلابی که دارای پسوند اسلامی است و با سایر انقلاب‌ها متفاوت است. ایمان و التزام عملی تا حد فدا کردن جان، بالاترین مرحله است. شما هنوز به مرحله آزمایش نرسیده‌اید. در ابتدای انقلاب و جنگ شرایطی و معرکه‌هایی پیش آمد که تشخیص مرد از نامرد میسر بود. آن زمان جامعه و حتی متدینین به دو بخش تقسیم شده بودند. مجاهدین و قاعدین. مذهبی‌های انقلابی و غیر انقلابی. مذهبی بودن و به بخش‌های بی‌خطر مذهب عمل کردن هم ارزش است؛ اما این کجا و آن مجاهدت عظیم انقلابی کجا. خدا می‌فرماید من در بین مذهبی‌ها، انقلابی‌ها را ترجیح می‌دهم. «فضل‌الله المجاهدین علی القاعدین اجرا عظیما». 

ویژگی‌های
 مؤمن انقلابی
مؤمن انقلابی زمان شاه با حکومت درگیر بود و بعد از تشکیل نظام در مبارزه با ضد انقلاب و تروریسم و درگیری‌های داخلی و دفاع مقدس هشت ساله مشارکت داشت. در عرصه‌های مختلف سیاسی، اقتصادی، روابط بین‌الملل، سازندگی و عدالت اجتماعی حضور دارد. اینان یا شهید می‌شوند، یا به گوشه‌نشینی روی می‌آورند. به تعبیر ائمه(علیهم‌السلام) در زمین گمنامند و در آسمان‌ها مشهورند. اینها هیچ سهمیه‌ای از پیروزی انقلاب مطالبه نکردند. آنهایی که در لحظات حساس انقلاب و جنگ هم نبودند حالا غر می‌زنند. یک دوقطبی کاذب و القایی به وجود آمده مبنی بر تعارض با انقلابی‌گری و کارآمدی. آنجایی که ضعیف شدیم و به وعده‌های جمهوری اسلامی عمل نکردیم، آنجایی بود که از ارزش‌های اسلامی فاصله گرفته بودیم. 
مولا علی(ع) می‌فرماید: شاخص انقلابی‌گری افراد نیستند؛ بلکه ارزش‌ها هستند. افرادی مانند سلمان و ابوذر و مقداد و عمار از جوانی تا زمان فوت پاک زیستند؛ اما برخی صحابه که بارها تا مرز شهادت پیش رفتند بعدها مال‌اندوزی کردند. لذا انقلابی شدن چه آسان و انقلابی ماندن چه سخت است و به قول برخی انقلابی شدن چه سخت و انقلابی ماندن محال است. بنابراین انقلابی‌گری عین کارآمدی است. امروز منطقه کاملاً از دست آمریکا خارج شده است و ایران در حال مدیریت پنج کشور است. ترامپ دیوانه اولین رئیس‌جمهور آمریکاست که این‌قدر عریان مشکلات آمریکا را بیان می‌کند. برای نسل شما انقلابی ماندن خیلی سخت‌تر است، چون شما حوادث تلخ دهه اول انقلاب را ندیده‌اید. 

22 بهمن 57 
سرآغاز انقلابیگری
در نظام اداری کشور به اکثر انقلابی‌ها ظلم شده است. توده مردم حساب سیستم مدیریتی را از اسلام و نظام جدا کرده‌اند که این هم از نبوغ و هوشمندی این ملت است. رشته‌های علمی که ایران در آنها سرآمد شده، اکثراً در اثر تحریم از زمان دفاع مقدس شروع شد. فشار دشمن ما را قوی‌تر کرد. امامی که فرمود ما مأمور به تکلیفیم نه نتیجه، اتفاقاً نتیجه گرفت. ما چیزی به نام پایان انقلاب نداریم و دائم در انقلابیم. برخلاف حرف عده‌ای که می‌گویند دوران انقلابی‌گری پایان‌یافته، 22 بهمن 57 پایان انقلاب نبود؛ بلکه آغاز انقلاب بود و تغییر سطوح و روش‌ها تازه از فردای بعد از پیروزی انقلاب آغاز شد. انقلاب اسلامی در برخی حوزه‌ها موفق عمل کرد و رکورد زد. این 38 سال به اندازه 200 سال پیش از آن، ایران جلو رفت. اما متأسفانه در زمینه فرهنگی و اخلاقی که هدف اصلی انقلاب اسلامی بود، درست عمل نکرده‌ایم. در حالی که از یک طرف تحریم و از طرفی دموکراسی ملت، این همه پیشرفت مادی اعجاب‌برانگیز است. 

شرایط انقلابی‌گری
 ۱ـ معرفی ارزش‌ها: اینکه اسلام در سینه علماست کافی نیست. زیاد کتاب بخوانیم و به درس‌های دانشگاهی اکتفا نکنیم. تفسیرهای انقلابی قرآن و روایات را بخوانیم نه تفسیرهایی که قاعدون از آیات و روایات می‌کنند. ۲ـ رسالات و مأموریت‌های ما اهداف الهی است، نه دعوت به خود به اسم دعوت به خدا. انقلابی‌گری یعنی فقط از خدا حساب ببرند. خیلی‌ها حرف‌های دینی می‌زنند، ولی خشیت الهی ندارند. حرف‌های انقلابی‌شان برای خدا نیست، بلکه عادت و شغل و ابزار کاسبی‌شان است. ریش مجاهد به خون سرش خضاب می‌شود، اما ریش منافق وقتی فضا برگشت، تراشیده می‌شود. 
امام(ره) در منشور روحانیت برخی از آخوندها را ولایتی‌های بی‌دین می‌نامند و می‌گویند، خون دلی که از آنها خوردم از ساواک نخوردم. زمان جنگ طلبه‌ها سه نوع بودند؛ یک عده داوطلبانه می‌خواستند جلوی گردان باشند و خطرناک‌ترین مأموریت‌ها را به عهده می‌گرفتند و نسبت به جمعیت بیشترین شهید در همه صنوف را داشتند. یک عده می‌گفتند تا زمان ظهور نمی‌شود قیام کرد و آقای خمینی چطوری می‌خواهد جواب این خون‌ها را بدهد؟ یک عده از روحانیون هم تا اهواز می‌آمدند، ولی در عملیات حاضر نمی‌شدند و می‌خواستند خود را برای آینده اسلام حفظ کنند. دشمن انقلاب ضد دو گروه روحانی و پاسدار است و 38 سال است بیشترین فحش‌هایش را نثار این دو گروه می‌کند، البته نوع انقلابی‌شان.

شروط انقلابی ماندن
 ۱ـ فریاد بزنید اگرچه برای شما دشمن پیدا شود. ۲ـ رسالت و مأموریت الهی شغل نیست، اگر می‌خواهید به عنوان شغل به پاسداری یا طلبگی نگاه کنید وارد منجلاب می‌شوید و هم خود و هم جامعه را خراب می‌کنید. ۳ـ مأموریت الهی از طرف خداوند است. ۴ـ از خدا حساب ببرید. ۵ـ انسان مؤمن جز خدا از هیچ چیزی نمی‌ترسد و پیش هیچ‌کس به جز خدا پاسخگو نیست و خدا در جایگاه حسابرس کافی است. باور به این موضوع باعث می‌شود انسان از تبعیض‌های ظاهری ناامید نشود. پاسدار انقلابی باید با بینه حرف بزند، چون انقلاب ما یک انقلاب گنگ نیست. بینه لازم است، اما کافی نیست. میزانی لازم است تا جامعه عادل شوند. بعد سوم و بعد جهادی پاسداری از کتاب و میزان یا عدالت و معرفت است که می‌شود آن را همان تکنولوژی نظامی دانست. این سلاح باید برای دشمنان عدالت و مردم و استکبار به کار گرفته شود. این پاسداری بسته به عمل دشمن یا سخت‌افزاری است، یا نرم‌افزاری. 
خداوند در قرآن می‌فرماید: پیامبران را قرار دادیم تا مردم را به سمت ما هدایت کنند. اشخاصی که از ارزش‌های دینی کاسبی می‌کنند در حقیقت دعوت به خود می‌کنند. دعوت به خیرات، یعنی تمام خوبی‌ها و نیکی‌ها و خدمت به همه. نه فقط از خیرات حرف زدن، بلکه به آن عمل کردن. زکات یعنی مازاد نیاز ثروتمندان به سمت فقرا و نیازمندان سرازیر شود؛ یعنی عدالت اقتصادی در جامعه پیاده شود. زکات یعنی پاک کردن اموال.
شاخصه‌های انقلابی‌گری: ۱ـ هدایت به سمت خدا؛ ۲ـ فعل خیرات؛ ۳ـ رابطه با خدا(اقامه صلوه)؛ ۴ـ پرداخت زکات(عدالت اجتماعی)؛ ۵ـ فقط برای خدا سجده می‌کنند. 

ارزش‌های انقلابی‌گری
 ۱ـ عدل و احسان و اجرای عدالت واجب است و مستحب نیست و اخلاق و فقه از هم جدا نیستند. ۲ـ اموال را به خویشاوندان ببخشید ۳ـ با فحشا و مسائل جنسی و هرچه ناپسند است مبارزه کنید. با زورگویی نیز مبارزه کنید.
انقلاب و ارزش‌های الهی آن نزد ما امانت است. انقلابی کسی است که به خلق کمک می‌کند، اما از خلق چیزی طلب نمی‌کند. همه پیامبران به امت‌شان گفتند من از شما چیزی نمی‌خواهم و اجر من نزد خداست و طرف معامله من فقط خداست. من برای خودتان هم به شما کمک نمی‌کنم. امام(ره) فرمود؛ اگر این افرادی که می‌گویند درود بر خمینی، اگر بگویند مرگ بر خمینی برای من توفیری ندارد. اگر از مردم اجر بخواهیم اولاً مردم فراموشکارند و ثانیاً اغلب به فکر منافع خودند و ثالثاً کاری نمی‌توانند برای تو بکنند. فقط رابطه ما با خدا اصل و حقیقت است. اسلام عدالت‌خواهی یا حقوق بشر را در چارچوب اسلام نفی نمی‌کند و انقلاب‌هایی مانند کوبا و ونزوئلا اگر به رفتارشان عمل کنند، نتیجه مادی‌شان را خواهند دید و مورد تأیید است.
* سخنرانی در جمع دانشجویان دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین(ع)، 12/11/۱۳۹۵ 

حجت‌الاسلام علیرضا پناهیان در گفت‌وگوی تفصیلی با صبح‌صادق
مجتبی برزگر/ قرآن به ما درس می‌دهد «واعتصموا بحبل‌الله جمیعاً ولا تفرّقوا»؛ اعتصام یعنی خود را نگه داشتن در یک جاده لغزنده و باریک! دیده‌اید وقتی از یک جاده کوهستانی دشواری بالا می‌روید، جایی هست که بدون دست نمی‌شود بالا رفت؛ دستگیره‌ای پیدا می‌کنید و خودتان را بالا می‌کشید؛ با کمک آن دستگیره خودتان را از افتادن و لغزیدن مصون و محفوظ نگه می‌دارید؛ این اعتصام است. قرآن می‌‌فرماید، به ریسمان خدایی معتصم بشوید و به وسیله الله خودتان را نگه دارید تا نلغزید و منحرف نشوید. در این آیه نیامده است که تک‌تک و انفرادی به ریسمان الهی چنگ بزنید و خودتان را نگه دارید؛ بلکه بر «بحبل‌الله جمیعا»؛ همه با هم تأکید شده است. این مؤلفه همه با هم بودن مسئله مهمی است؛ اگر ما تک‌تک به ریسمان الهی و به دستاویز الله معتصم بشویم، فایده مطلوب به دست نخواهد آمد. اعتصام به حبل‌الله در عرف قرآن مفهوم آشکار و واضحی دارد. آدرس و نشانی به ما می‌دهند که قدر نعمت تشکل و هم‌گرایی‌ها را بدانیم؛ زیرا بزرگان ما گفته‌اند هرگاه سخن واحدی را شنیدید و در راه واحدی حرکت کردید، این یک نعمت بزرگ است. آن چیزی که می‌تواند همه نیروها را در یک جهت حرکت بدهد، نیروهای خفته و مرده را زنده کند، این نیروها را به نشاط بیاورد و نیروهای بالقوه را بالفعل کند؛ یعنی در واقع به صحنه بکشاند(از انحراف نیروها جلوگیری کند) همان انسجام و هم‌گرایی در قالب یک تشکل یا سازماندهی تشکیلاتی است. پس از سال‌ها شنیدن منویات حضرت امام راحل، رهبر معظم انقلاب(مدظله‌العالی) و دیگر بزرگان مبنی بر ضرورت کار تشکیلاتی، حجت‌الاسلام و المسلمین علیرضا پناهیان، استاد حوزه و دانشگاه بر بالای منبر حسینیه امام خمینی(ره) و در محضر حضرت آقا این نکته مغفو‌ل مانده را تبیین و موشکافی کرد و به تعبیر خودش تلنگر دوباره‌ای به مسئولان و مدیران نظام زد تا این اصل مهم را بیش از پیش جدی بگیرند. خبرنگار هفته‌نامه صبح صادق با این استاد حوزه و دانشگاه درباره اهمیت و ضرورت کار تشکیلاتی در نظام جمهوری اسلامی گفت‌وگو کرده است که در ادامه از نظرتان می‌گذرد.
*نخست بفرمایید چه ضرورتی داشت که بحث کار تشکیلاتی را در جمهوری اسلامی مطرح کردید؟
هر کس که مطالعات دینی داشته باشد، به سرعت متوجه ضرورت تشکیلات برای یک جامعه دینی می‌شود، جدای از این بنده از قدیم شاید حدود 20 سال پیش، هنگام تدریس در درس‌های معارف دانشگاه برای تحقیق دانشجویان مطالعه و خلاصه تفسیر المیزان ذیل آیه 200 سوره آل‌عمران را پیشنهاد می‌کردم. این آیه کریمه به صراحت بر لزوم کار جمعی تأکید می‌ورزد و مرحوم علامه طباطبایی بحث مفصلی در این زمینه آن دارند. در سال‌های اخیر، دائماً موضوع تشکیلات به منزله یک ضرورت حیاتی برای حل مشکلات اساسی جامعه، فکر من را مشغول می‌کرده است. بارها با متخصصان در رشته‌های مختلف علوم انسانی در این باره صحبت کرده‌ام و با برخی از علمای برجسته نیز گفت‌وگوهایی داشته‌ام تا صحت درک خود را از معارف دینی درباره ضرورت تشکیلات از نظر دین بررسی کنم. واقعاً معتقدم این نقص بزرگی است که ما به تشکیلات بها نمی‌دهیم و هنوز به دینداری و انقلابی‌گری به صورت فردی می‌پردازیم.

*یکی از آسیب‌هایی که به واسطه انجام ندادن کار تشکیلاتی در میان مسئولان و سیاستمداران حادث می‌شود، مسائلی همچون عدم نقدپذیری، تحمل نکردن نظرات مخالف، خودرأیی، پایبند نبودن به تصمیمات جمعی و انتخاب فردی برای تصمیم‌گیری نهایی است؛ در این باره توضیح بفرمایید.
دقیقاً همین‌طور است. تشکیلاتی نبودن و در تشکیلات تجربه تقوای جمعی را تمرین نکردن، چنین عوارضی را دارد. اگر کسی بخواهد سیاستمدار خوب یا مدیر موفق و سالمی باشد، باید در چارچوب تشکیلات (افزون بر اینکه از چه جهت‌گیری برخوردار است) به مرحله رشد و تکامل رسیده باشد. تشکیلاتی بودن عامل رشد شخصیت سیاسی و اجتماعی افراد است. تشکیلاتی بودن قدرت تعامل را بالا می‌برد و سعه صدر را افزایش می‌دهد و سیاستمدار را اهل ادب و بردباری بار می‌آورد. اگر ما به دنبال آن هستیم که سیاستمداران و مسئولان ما حقوق دیگران را رعایت کنند و به مردم احترام بگذارند، باید نخبگان سیاسی خود را در یک تشکیلات سالم مردمی و انقلابی رشد دهیم و از دوران جوانی در تشکیلات سالمی که از تقوای جمعی برخوردار است، به رشد و تکامل برسانیم.

*یکی از نکات مهم برای تبیین لزوم کار تشکیلاتی، بایدها و نبایدهای این اصل است. به نظر حضرتعالی چه بایدها و نبایدهایی وجود دارد و چه اهدافی می‌تواند به واسطه اجرای درست کار تشکیلاتی به منصه ظهور برسد؟
ما اگر می‌خواهیم اخلاق و تقوا را در حد مطلوب به دست آوریم و به تربیت خود و افراد مستعد بپردازیم، باید برای نیل به این دستاوردهای ارزشمند در یک جمع تشکیلاتی قرار بگیریم و دستیابی به اهداف عالیه را تمرین کنیم؛ در غیر این‌صورت رعایت اخلاق و تقوا خارج از پیوندهای تشکیلاتی اساس محکمی پیدا نخواهد کرد. وقتی شما مجبور باشید با دوستانی که همکار تشکیلاتی شما هستند، رفتار مناسبی داشته باشید، در حالی که ممکن است اختلاف‌نظرها و اختلاف عملکردها موجب دشمنی و نفرت شما شده باشد، آنگاه است که شما از اخلاق و تقوای عالی برخوردار خواهید شد.

*به نظر شما کار تشکیلاتی که شما در محضر حضرت آقا و در آن سخنرانی مبنایی خودتان بیان کردید، چگونه و به واسطه تبیین چه مبناهایی به مرحله اجرا می‌رسد؟
اگر کمی در معارف دینی دقت کنیم و بخواهیم واقعاً دین را کارآمد بدانیم، وجود تشکیلات را یک ضرورت برای رشد معنوی مؤمنان خواهیم یافت. دینی که به ما دستور می‌دهد اگر دو نفر با هم به مسافرت رفتید یک نفر رئیس بشود آیا این دین برای گروه‌های بزرگ‌تر جامعه دستور به تشکیلات ندارد؟ اصل ولایت‌پذیری و ضرورت نصرت ولی خدا، کار تشکیلاتی را ایجاب می‌کند. مقام ولایت یک جامعه ولایی را به گونه‌ای اداره می‌کند که لازم است اهل ولا رابطه عرضی ولایتمدارانه بین خود برقرار کنند. ولایتمداری به رابطه طولی مردم با ولی و رابطه عرضی مردم ولایتمدار با یکدیگر نیاز دارد. بحث در این باره فراوان است که متأسفانه به قدر کافی در جامعه ما مطرح نشده است. اسلام اداره جامعه را در بسیاری از مراتب به عهده خود مردم می‌داند تا زمینه پدید آمدن قدرت‌های فاسد و مفسد پیش نیاید.

*آیا به واسطه ایجاد بسترهای مربوط به کار تشکیلاتی در جمهوری اسلامی می‌توانیم شاهد شکوفایی، پویایی و اتحاد و همدلی بیشتر میان تشکل‌ها، نهادها و نیروهای انقلاب باشیم؟
مسلماً فرهنگ کار تشکیلاتی موجب آرامش و پویایی جامعه خواهد شد و نیروهای پراکنده را گردهم می‌آورد. از سویی دیگر، زمینه گفت‌وگو و بصیرت را با یک دیدگاه توسعه‌ای و فزاینده‌ فراهم خواهد کرد. خداوند متعال هم به کار جمعی و تشکیلاتی بسیار برکت می‌دهد؛ به ویژه انقلابیون و نیروهای مؤمن بیش از دیگران باید خود را به کار تشکیلاتی موظف بدانند. ما دستورات روشنی مانند «تعاونوا علی البرّ و التقوی» و «اصبروا و صابروا و رابطوا» داریم. مگر ممکن است ما این دستورات را اجرا کنیم و به شکوفایی نرسیم؟
اول اینکه آیین گفت‌وگو و رعایت آداب تعامل بیش از هر کسی از یک نیروی انقلابی مورد انتظار است و نیروهای انقلابی باید در قدرت تعامل و سعه صدر و همکاری الگو باشند؛ ولی ما شاهد مشکلاتی در این زمینه‌ها هستیم که تأسف‌بار است. تنها برخورداری از جهت‌گیری انقلابی کافی نیست، رفتار و منش انقلابی هم لازم است و مهم‌ترین بستر رشد رفتار انقلابی در تشکیلات پدید می‌آید. دوم اینکه نیروهای معتقد و دلسوز در جامعه ما فراوان هستند؛ اما چرا باید توانایی کافی برای تأثیرگذاری در جامعه نداشته باشند؟ چون تشکیلاتی کار نمی‌کنند. وقتی قدرت هماهنگ شدن با برادران انقلابی خود را نداشته باشند و توانایی رسیدن به تفاهم در بین نیروهای انقلاب نباشد، طبیعتاً قدرت تأثیرگذاری به مراتب کاهش می‌یابد.

*حاج آقا! چه اتفاقات و مسائلی را در جامعه سیاسی امروز دیده‌اید که باز این مسئله را ضرورت دانستید و آن را در محضر حضرت آقا بیان کردید؟
هدف بنده از طرح این موضوع در حسینیه امام خمینی(ره) این بود که قدری توجه مؤمنان به این بحث بهتر جلب شود. به نظر من، نباید بحث تشکیلات را یکی از مباحث مهم دانست؛ بلکه تشکیلاتی بودن مهم‌ترین ضرورت اجتماعی نیروهای انقلابی است تا بتوانند با این سازوکار مشکلات را حل کنند.
*استادان، بزرگان و کارشناسان برای بسط و موشکافی بهتر این اصل مهم چگونه و با چه نوع دیدگاه‌هایی باید بحث کنند تا موضوع به خوبی جا بیفتد؟
باید درباره نحوه تشکیلات، گفت‌وگوهای عالمانه فراوانی صورت بگیرد تا بتوانیم به صورتی از تشکیلات دست یابیم که استعدادها در آن شکوفا شوند، سطح گفت‌وگو و تعامل به معنای واقعی افزایش یابد و در عین حال جهت‌گیری‌های ارزشمند تشکیلات حفظ شوند. ما هم اکنون تشکیلات سیاسی زیادی داریم که به احزاب مشهورند؛ اما هیچ‌گاه از آفات احزاب مصون نبوده و نیستند و فواید تشکیلات مردمی و رشددهنده را ندارند. ما باید درباره الگوی تشکیلات اسلامی مطالعه و گفت‌وگوهای علمی فراوان داشته باشیم؛ البته مهم این است که در ابتدا ضرورت آن برای نخبگان جا بیفتد و اندیشمندان به اهمیت آن توجه کنند. مشکل ما این است که تا می‌گوییم تشکیلات، همین پاتوق‌های سیاسی موجود به ذهن می‌رسد که نه تنها نجات‌بخش نبوده‌اند؛ بلکه به باندهای سیاسی پیچیده با اغراض سیاسی پنهان تبدیل شده‌اند که باید از آنها پرهیز کرد. من نمی‌خواهم به جریان‌ها و تشکل‌های سیاسی موجود، دیدگاه منفی داشته باشم، شاید بسیاری از اینها از افراد دلسوزی تشکیل شده‌اند که راه دیگری برای سیاست‌ورزی نیافته‌اند؛ اما اکتفا کردن به این‌گونه سیاست‌ورزی‌ها در حقیقت صحیح و واقع‌بینانه نیست. ما نیروهای انقلابی، دلسوز و فهیم، به ویژه در میان جوان‌ها بسیار داریم که از انرژی و فهم آنها در امور سیاسی استفاده نمی‌شود. باید به واسطه برقراری یک تشکیلات فراگیر، الگویی برای سیاست‌ورزی و ایجاد زمینه مشارکت در اداره امور مختلف فرهنگی و اجتماعی مقدمات لازم را فراهم کرد. احساس وظیفه انقلابی وقتی به صورت فردی یا توده‌ای و جمعی بدون تشکیلات باشد، قدرت‌آفرین نیست و نمی‌تواند مشکلات جامعه را حل کند. باید با کمک اندیشمندان انقلابی احساس وظیفه تشکیلاتی را در افراد زنده کرد. آن‌وقت بدون آنکه بخواهیم صبر کنیم تا یک بحران پیش بیاید، بر اساس احساس وظیفه تشکیلاتی حضور نیروها در صحنه مداوم و مؤثر خواهد بود.

*در پایان اگر راهکار و پیشنهادی برای اجرای بهتر این دیدگاه اندیشمندانه دارید، بفرمایید.
ما باید در مدارس و مساجد کار تشکیلاتی را تمرین کنیم؛ ما می‌توانیم بسیاری از فعالیت‌های بسیج را به صورتی تشکیلاتی به انجام برسانیم. حوزه‌های علمیه و طلاب می‌توانند برای رشد اجتماعی خود به انواع فعالیت‌های تشکیلاتی در انجام رسالت‌های فرهنگی خود روی بیاورند. سیاستمدارانی که متوجه اهمیت تشکیلات هستند، باید در این زمینه ضرورت تشکیلاتی بودن را تبلیغ کرده و ترویج دهند. همین انتخابات ریاست‌جمهوری پیش رو موقعیت خوبی است تا فرهنگ و الزام استفاده از چارچوب تشکیلات به منظور افزایش و ارتقای سطح گفت‌وگوهای سیاسی و تعامل سیاسی بین نیروهای انقلاب نهادینه شود.

 مجتبی برزگر/ سریال تلویزیونی «در پناه‌تو»، «او یک فرشته بود»، «تنهایی لیلا» و «فاصله‌ها» را مخاطبان تلویزیون فراموش نمی‌کنند و علاقه‌مندان به پرده نقره‌ای هم او را در «ضیافت»، «بادام‌های تلخ»، «سلطان» و «آبی» بسیار درخشان دیدند. او همان بازیگر محبوب نقش‌های مثبت و نجیب سینما و تلویزیون است.  آخرین حضورش نیز در سریال این‌ روزهای تلویزیون تحت عنوان «آرام می‌گیریم»  است. درست است که در بازیگری، اجرا و حتی در مقام مشاوره نویسندگی و کارگردانی مرد خوش‌ذوق و استعدادی بود، اما در عرصه عکاسی هم حرف‌های بسیاری برای گفتن داشت؛ چراکه پیش از ورود به عرصه سینما و تلویزیون در رشته عکاسی فارغ‌التحصیل شده بود. هر وقت از او سؤال می‌کردم ثروت شما در این دنیا چیست همیشه پس از توصیه به همگرایی، انسجام، محبت و صمیمیت با همان لبخندهای زیبایش می‌گفت: «اول محبوبیت در میان مردم و دوم دو فرزندم علی و آوا»! البته شاید بسیاری اولین بار او را در نقش همان جوان دانشجو در سریال «در پناه تو» دیده باشند؛ اما حسن جوهرچی اولین بار جلوی دوربین «فیل در تاریکی» خودی نشان داد. او افزون بر توجه به کودکان سرطانی، جانبازان شیمیایی و معلولین، بارها همراه با رزمندگان بسیج سازندگی به مناطق محروم سفر کرده بود و از نزدیک شاهد مردم‌یاری‌ها و محروم‌نوازی‌های سپاه و بسیج بود. حسن جوهرچی هم همچون دیگر هنرمندان صدیق عرصه هنر هفتم با صراحت و بدون غرض‌ورزی انتقاد می‌کرد. مردم او را به مرد محبوب و مهربان سینما و تلویزیون می‌شناختند و دوستش داشتند. شاید سخنان جوهرچی درباره رسالت چهره‌های فرهنگی و هنری در قبال موضوع توجه به مردم محروم بعد از وداع او با دنیا، بهره‌وری بیشتری داشته باشد؛ آنجا که گفت: «باید در آثارمان به این موضوع توجه جدی داشته باشیم، حتی اگر مسئولان ناراحت شوند. به عبارت بهتر، دولتمردان زبان گزنده ما را ببینند تا شاید تلنگری بشود که مشکلات حاشیه‌نشین‌ها در مسیر ساماندهی قرار گیرد.» 
حسن جوهرچی رفت؛ اما قرار است تا کجا ما بعد از رفتن افراد به یادشان باشیم. همین چند وقت پیش بود که این بازیگر خوش‌نام در محافل و مجالس از باندبازی‌های سینما و چهره‌هایی که به دلیل ارتباط و تعامل زیاد با تهیه‌کنندگان و رانت‌هایی که رد و بدل می‌شود انتقاد کرد که او و امثال او تا کی باید منتظر کارهایی هرچند یک سکانس و دو سکانس باشند. ولی بعد از مرگ‌شان همین افراد در صفحه‌های مجازی‌شان، با حضور در مراسم تشییع و ترحیم از نبودن‌شان حسرت و گریه‌هایی هرچند متظاهرانه سر می‌دهند. بیاییم بعد از شنیدن خبر پرواز ناگهانی حسن جوهرچی با اولین نفری که صحبت کردم رضا ایرانمنش از دوستان نزدیک او بود که از تبعیض و بی‌توجهی به امثال جوهرچی گله و انتقاد کرد. بیاییم از این رفتن‌ها و خالی شدن جای چنین استعدادهایی عبرت بگیریم و بیش از پیش به داشته‌های‌مان توجه کنیم.


گزارش خبری صبح صادق از دومین جشنواره امام علی(ع)
 حسن ابراهیمی/ دومین جشنواره دو سالانه امام علی(ع) در راستای اعتلا و توسعه دانش و پژوهش در سپاه به همت معاونت دانش و پژوهش، با حضور مسئولان دانش و پژوهش رده‌های سپاه، اعضای کانون‌های اندیشه‌ورزی و پژوهشگران سپاه در مجموعه فرهنگی فتح‌المبین برگزار شد. صبح این همایش به سخنرانی‌ مسئولان برای تبیین راهبردها، اهداف و انتظارات اختصاص داشت و بعدازظهر نیز در کارگروه‌های تخصصی مسائل حوزه دانش، پژوهش و تجربه‌نگاری بررسی شد.

غلبه وجه نهادی سپاه
 به وجه سازمانی آن
سرلشکر جعفری فرمانده کل سپاه سخنران اصلی این همایش با بیان اینکه تفکر و اندیشه‌ورزی به شدت مورد نیاز سپاه و انقلاب در این مقطع حساس است، اظهار داشت: «چند سالی است که به دنبال موضوع تحول‌خواهی مورد نظر حضرت آقا، معاونت دانش و پژوهش در سپاه ایجاد شده و پیشرفت‌های خوبی هم داشته است و ما نیز باید دانشی که امروز مورد نیاز سپاه و انقلاب است را باید به خوبی بشناسیم.»
سردار جعفری با مروری بر انواع روش‌ها و سبک‌های نظامی در میدان نبرد، تصریح کرد: «مبانی کلاسیک نظامی که قبل از انقلاب داشتیم فقط سه ماه اول جنگ دوام آورد و بنی‌صدر که طرفدار آن بود، دست‌هایش را بالا برد و خدمت امام رفت و گفت باید برویم سراغ مذاکره با صدام و دیگر کسی هم سراغ آن روش‌ها نرفت و ادامه جنگ با تغییر اساسی در مبانی دانش نظامی صورت گرفت و بعد از جنگ نیز با ایجاد دانش جدید و با استفاده از تجربه دفاع مقدس راه را ادامه دادیم.»
وی ادامه داد: «ملاک برخی افراد برای علمی بودن نظریات و حرف‌ها، تطابق آن با متون کتب غربی و ماتریالیستی است.»
فرمانده کل سپاه، برگرفته شدن علوم انسانی را از تفکرات غربی و تطابق نداشتن آن با نیازهای جامعه را یکی از بزرگ‌ترین مشکلات حال حاضر کشور دانست و گفت: «بعد از انقلاب در مسیری که باید حرکت می‌کردیم حرکت نکردیم و مسیر انحرافی را رفتیم، چون بعد از انقلاب فرهنگی تحول در علوم انسانی ایجاد نشد و دانشگاه‌ها با همان علوم قبلی باز شد و به کار خود ادامه داد و انقلاب فرهنگی صورت نگرفت.»
سرلشکر جعفری سپاه را یک نهاد انقلابی و به‌روز ولی در معرض خطر بوروکراسی دانست و اظهار داشت: «مردمی بودن و انقلابی بودن دو ویژگی خاص سپاه است و انتظار فرمانده معظم کل قوا از سپاه این است که وجه نهادی سپاه بر وجه سازمانی آن غلبه داشته باشد.
وی افزود: «ممکن است همه ادعای مردمی یا انقلابی بودن داشته باشند؛ اما اینها در سپاه یک ویژگی خاص است.»
سرلشکر جعفری، درک و عمل انقلابی را مبنای تشکیل سپاه معرفی کرد و گفت: «نتیجه پاسداری محافظه‌کارانه از انقلاب می‌شود درجا زدن؛ یعنی چیزی که در حوزه‌های دیگر نیز شاهدیم؛ اما پاسداری غیر محافظه‌کارانه، یعنی بیش‌برندگی انقلاب.»
فرمانده کل سپاه اظهار داشت: «بسیاری از فعالیت‌های اقتصادی از قبل هم وجود داشته و انجام می‌شده، اما برخی هر کاری که امروز انجام می‌دهند، یک اسم اقتصاد مقاومتی هم روی آن می‌گذارند چون شعار روز است و همه خوش‌شان می‌آید؛ اما اینها را که نمی‌شود اقتصاد مقاومتی دانست.»
وی یکی از رموز موفقیت سپاه را استفاده نکردن از روش‌های اجاره‌ای و متعلق به دیگران دانست و گفت: «در دفاع مقدس و نبرد امروز در خارج از کشور هم شاهد این موضوع بودیم و امروز در واقع این سپاه است که با یک رویه دانش‌بنیان باید علوم غربی را کنار بزند و عرصه را برای علوم بومی که منبع آن قرآن و و رایات و تجربیات این سال‌ها است را ارائه کند.»
سرلشکر جعفری اضافه کرد: «درباره نقش سپاه در اقتصاد هم منظور این نیست که سپاه کار اقتصادی کند؛ بلکه باید الگوی عملی برای حل مشکلات اقتصادی ارائه دهد.»
فرمانده کل سپاه در بخش دیگری از سخنان خود تأکید کرد: «مشکلی در دفاع از انقلاب و جبهه مقاومت و حفاظت و حراست از انقلاب و سیاست خارجی نداریم، البته سیاست خارجی که مبنای آن در سخنان رهبری مطرح می‌شود و مردم در شعارهای‌شان تأیید می‌کنند.»

سپاه پیش‌رونده
 و پیش‌برنده
سردار جمال‌الدین آبرومند، معاون هماهنگ‌کننده سپاه پاسداران که دیگر سخنران این جشنواره بود، یکی از کارهای سپاه را مقابله با تهدیدات پیش روی انقلاب دانست و افزود: «ما باید در سپاه پاسداران به دلیل نوع مأموریت‌ها از دانش روز و ارتقای علمی بهره ببریم.»
وی با بیان اینکه انتظار رهبر معظم انقلاب از پاسداری کمک به پیشبرد انقلاب در کنار حفاظت از آن است، تصریح کرد: «لازمه پیش بردن انقلاب این است که ما خودمان هم پیش‌رونده باشیم.»
آبرومند افزود: «برای پیش‌رونده و پیش‌برنده بودن سپاه باید آرمان‌های انقلاب و وضع موجود را بشناسیم و پیش‌بینی درستی از آینده و ساختن آن داشته باشیم.»
معاون هماهنگ کننده سپاه اضافه کرد: «درست است که فاصله نهادها با وضعیت مورد نظر رهبری زیاد است؛ اما رسیدن به این وضعیت ممکن‌پذیر است و سپاه باید از یک قدرت علمی بهره‌مند باشد.»
آبرومند گفت: «علم به معنای کپی کردن از روی دست دیگران نیست و پیش‌نیاز برخورداری از قدرت علمی این است که سپاه باید دانش‌بنیان شود.»
وی اظهار داشت: «سپاه باید یک قدرت علمی داشته باشد تا مأموریتش را انجام داده و به یک الگو تبدیل شود و ما باید به منطقه، جهان اسلام و سپس کل جهان الگویی برای ایجاد تمدن نوین اسلامی ارائه کنیم.»
معاون هماهنگ‌کننده سپاه خاطرنشان کرد: «ما هر روز با یک مأموریت و یک مسئله جدید روبه‌رو می‌شویم؛ لذا باید قدرت انعطاف و سازماندهی برای عبور از مشکلات را داشته باشیم و برای همین تقویت و رشد و هوشمندی تفکر و یادگیری رویکرد اصلی سپاه در مسیر دانش‌بنیان شدن است.»

تقدیر از نفرات برتر
 در جشنواره دانش و پژوهش امام علی(ع) از نفرات و فرماندهان برتر این حوزه در سپاه پاسداران نیز تقدیر شد.
بر این اساس سردار حسین سلامی جانشین فرمانده کل سپاه نظریه‌پرداز دفاعی برتر و دریادار علی فدوی فرمانده نیروی دریایی سپاه نیز در جایگاه فرمانده نیروی حامی برتر در سپاه تقدیر شدند.
همچنین در این مراسم سازمان حفاظت اطلاعات سپاه به عنوان سازمان برتر معرفی شده و از فرمانده آن سردار محمد کاظمی تقدیر شد.
در این مراسم از خانواده شهیدان مدافع حرم ، سردار شهید حسین همدانی و سردار شهید کابلی تقدیر شد.