مهاجران افغانی با برگزاری همایش «در امتداد اربعین» به منظور تجلیل از خادمان اربعین حسینی در مشهد، از توجه امام خامنه‌ای به وضعیت این قشر از جامعه و تسهیل حضور قانونی مهاجران در مراسم و راه‌پیمایی اربعین حسینی تقدیر و تشکر کردند. حجت‌الاسلام سیدطاهر مدرسی‌حجازی، مسئول موکب مهاجران خراسان رضوی در مرز شلمچه اعزام قانونی بیش از 76 هزار مهاجر افغانی به عتبات عالیات در اربعین امسال را تجربه‌ای موفق برای جمهوری اسلامی دانست.
گفتاری از حسن رحیم‌پورازغدی
  به کوشش: مجتبی احمدی/ شما قرار است پاسداران یک انقلاب باشکوه بی‌نظیر باشید. یک غیر انقلابی نمی‌تواند وارث انقلابی‌گری باشد. آن هم انقلابی که دارای پسوند اسلامی است و با سایر انقلاب‌ها متفاوت است. ایمان و التزام عملی تا حد فدا کردن جان، بالاترین مرحله است. شما هنوز به مرحله آزمایش نرسیده‌اید. در ابتدای انقلاب و جنگ شرایطی و معرکه‌هایی پیش آمد که تشخیص مرد از نامرد میسر بود. آن زمان جامعه و حتی متدینین به دو بخش تقسیم شده بودند. مجاهدین و قاعدین. مذهبی‌های انقلابی و غیر انقلابی. مذهبی بودن و به بخش‌های بی‌خطر مذهب عمل کردن هم ارزش است؛ اما این کجا و آن مجاهدت عظیم انقلابی کجا. خدا می‌فرماید من در بین مذهبی‌ها، انقلابی‌ها را ترجیح می‌دهم. «فضل‌الله المجاهدین علی القاعدین اجرا عظیما». 

ویژگی‌های
 مؤمن انقلابی
مؤمن انقلابی زمان شاه با حکومت درگیر بود و بعد از تشکیل نظام در مبارزه با ضد انقلاب و تروریسم و درگیری‌های داخلی و دفاع مقدس هشت ساله مشارکت داشت. در عرصه‌های مختلف سیاسی، اقتصادی، روابط بین‌الملل، سازندگی و عدالت اجتماعی حضور دارد. اینان یا شهید می‌شوند، یا به گوشه‌نشینی روی می‌آورند. به تعبیر ائمه(علیهم‌السلام) در زمین گمنامند و در آسمان‌ها مشهورند. اینها هیچ سهمیه‌ای از پیروزی انقلاب مطالبه نکردند. آنهایی که در لحظات حساس انقلاب و جنگ هم نبودند حالا غر می‌زنند. یک دوقطبی کاذب و القایی به وجود آمده مبنی بر تعارض با انقلابی‌گری و کارآمدی. آنجایی که ضعیف شدیم و به وعده‌های جمهوری اسلامی عمل نکردیم، آنجایی بود که از ارزش‌های اسلامی فاصله گرفته بودیم. 
مولا علی(ع) می‌فرماید: شاخص انقلابی‌گری افراد نیستند؛ بلکه ارزش‌ها هستند. افرادی مانند سلمان و ابوذر و مقداد و عمار از جوانی تا زمان فوت پاک زیستند؛ اما برخی صحابه که بارها تا مرز شهادت پیش رفتند بعدها مال‌اندوزی کردند. لذا انقلابی شدن چه آسان و انقلابی ماندن چه سخت است و به قول برخی انقلابی شدن چه سخت و انقلابی ماندن محال است. بنابراین انقلابی‌گری عین کارآمدی است. امروز منطقه کاملاً از دست آمریکا خارج شده است و ایران در حال مدیریت پنج کشور است. ترامپ دیوانه اولین رئیس‌جمهور آمریکاست که این‌قدر عریان مشکلات آمریکا را بیان می‌کند. برای نسل شما انقلابی ماندن خیلی سخت‌تر است، چون شما حوادث تلخ دهه اول انقلاب را ندیده‌اید. 

22 بهمن 57 
سرآغاز انقلابیگری
در نظام اداری کشور به اکثر انقلابی‌ها ظلم شده است. توده مردم حساب سیستم مدیریتی را از اسلام و نظام جدا کرده‌اند که این هم از نبوغ و هوشمندی این ملت است. رشته‌های علمی که ایران در آنها سرآمد شده، اکثراً در اثر تحریم از زمان دفاع مقدس شروع شد. فشار دشمن ما را قوی‌تر کرد. امامی که فرمود ما مأمور به تکلیفیم نه نتیجه، اتفاقاً نتیجه گرفت. ما چیزی به نام پایان انقلاب نداریم و دائم در انقلابیم. برخلاف حرف عده‌ای که می‌گویند دوران انقلابی‌گری پایان‌یافته، 22 بهمن 57 پایان انقلاب نبود؛ بلکه آغاز انقلاب بود و تغییر سطوح و روش‌ها تازه از فردای بعد از پیروزی انقلاب آغاز شد. انقلاب اسلامی در برخی حوزه‌ها موفق عمل کرد و رکورد زد. این 38 سال به اندازه 200 سال پیش از آن، ایران جلو رفت. اما متأسفانه در زمینه فرهنگی و اخلاقی که هدف اصلی انقلاب اسلامی بود، درست عمل نکرده‌ایم. در حالی که از یک طرف تحریم و از طرفی دموکراسی ملت، این همه پیشرفت مادی اعجاب‌برانگیز است. 

شرایط انقلابی‌گری
 ۱ـ معرفی ارزش‌ها: اینکه اسلام در سینه علماست کافی نیست. زیاد کتاب بخوانیم و به درس‌های دانشگاهی اکتفا نکنیم. تفسیرهای انقلابی قرآن و روایات را بخوانیم نه تفسیرهایی که قاعدون از آیات و روایات می‌کنند. ۲ـ رسالات و مأموریت‌های ما اهداف الهی است، نه دعوت به خود به اسم دعوت به خدا. انقلابی‌گری یعنی فقط از خدا حساب ببرند. خیلی‌ها حرف‌های دینی می‌زنند، ولی خشیت الهی ندارند. حرف‌های انقلابی‌شان برای خدا نیست، بلکه عادت و شغل و ابزار کاسبی‌شان است. ریش مجاهد به خون سرش خضاب می‌شود، اما ریش منافق وقتی فضا برگشت، تراشیده می‌شود. 
امام(ره) در منشور روحانیت برخی از آخوندها را ولایتی‌های بی‌دین می‌نامند و می‌گویند، خون دلی که از آنها خوردم از ساواک نخوردم. زمان جنگ طلبه‌ها سه نوع بودند؛ یک عده داوطلبانه می‌خواستند جلوی گردان باشند و خطرناک‌ترین مأموریت‌ها را به عهده می‌گرفتند و نسبت به جمعیت بیشترین شهید در همه صنوف را داشتند. یک عده می‌گفتند تا زمان ظهور نمی‌شود قیام کرد و آقای خمینی چطوری می‌خواهد جواب این خون‌ها را بدهد؟ یک عده از روحانیون هم تا اهواز می‌آمدند، ولی در عملیات حاضر نمی‌شدند و می‌خواستند خود را برای آینده اسلام حفظ کنند. دشمن انقلاب ضد دو گروه روحانی و پاسدار است و 38 سال است بیشترین فحش‌هایش را نثار این دو گروه می‌کند، البته نوع انقلابی‌شان.

شروط انقلابی ماندن
 ۱ـ فریاد بزنید اگرچه برای شما دشمن پیدا شود. ۲ـ رسالت و مأموریت الهی شغل نیست، اگر می‌خواهید به عنوان شغل به پاسداری یا طلبگی نگاه کنید وارد منجلاب می‌شوید و هم خود و هم جامعه را خراب می‌کنید. ۳ـ مأموریت الهی از طرف خداوند است. ۴ـ از خدا حساب ببرید. ۵ـ انسان مؤمن جز خدا از هیچ چیزی نمی‌ترسد و پیش هیچ‌کس به جز خدا پاسخگو نیست و خدا در جایگاه حسابرس کافی است. باور به این موضوع باعث می‌شود انسان از تبعیض‌های ظاهری ناامید نشود. پاسدار انقلابی باید با بینه حرف بزند، چون انقلاب ما یک انقلاب گنگ نیست. بینه لازم است، اما کافی نیست. میزانی لازم است تا جامعه عادل شوند. بعد سوم و بعد جهادی پاسداری از کتاب و میزان یا عدالت و معرفت است که می‌شود آن را همان تکنولوژی نظامی دانست. این سلاح باید برای دشمنان عدالت و مردم و استکبار به کار گرفته شود. این پاسداری بسته به عمل دشمن یا سخت‌افزاری است، یا نرم‌افزاری. 
خداوند در قرآن می‌فرماید: پیامبران را قرار دادیم تا مردم را به سمت ما هدایت کنند. اشخاصی که از ارزش‌های دینی کاسبی می‌کنند در حقیقت دعوت به خود می‌کنند. دعوت به خیرات، یعنی تمام خوبی‌ها و نیکی‌ها و خدمت به همه. نه فقط از خیرات حرف زدن، بلکه به آن عمل کردن. زکات یعنی مازاد نیاز ثروتمندان به سمت فقرا و نیازمندان سرازیر شود؛ یعنی عدالت اقتصادی در جامعه پیاده شود. زکات یعنی پاک کردن اموال.
شاخصه‌های انقلابی‌گری: ۱ـ هدایت به سمت خدا؛ ۲ـ فعل خیرات؛ ۳ـ رابطه با خدا(اقامه صلوه)؛ ۴ـ پرداخت زکات(عدالت اجتماعی)؛ ۵ـ فقط برای خدا سجده می‌کنند. 

ارزش‌های انقلابی‌گری
 ۱ـ عدل و احسان و اجرای عدالت واجب است و مستحب نیست و اخلاق و فقه از هم جدا نیستند. ۲ـ اموال را به خویشاوندان ببخشید ۳ـ با فحشا و مسائل جنسی و هرچه ناپسند است مبارزه کنید. با زورگویی نیز مبارزه کنید.
انقلاب و ارزش‌های الهی آن نزد ما امانت است. انقلابی کسی است که به خلق کمک می‌کند، اما از خلق چیزی طلب نمی‌کند. همه پیامبران به امت‌شان گفتند من از شما چیزی نمی‌خواهم و اجر من نزد خداست و طرف معامله من فقط خداست. من برای خودتان هم به شما کمک نمی‌کنم. امام(ره) فرمود؛ اگر این افرادی که می‌گویند درود بر خمینی، اگر بگویند مرگ بر خمینی برای من توفیری ندارد. اگر از مردم اجر بخواهیم اولاً مردم فراموشکارند و ثانیاً اغلب به فکر منافع خودند و ثالثاً کاری نمی‌توانند برای تو بکنند. فقط رابطه ما با خدا اصل و حقیقت است. اسلام عدالت‌خواهی یا حقوق بشر را در چارچوب اسلام نفی نمی‌کند و انقلاب‌هایی مانند کوبا و ونزوئلا اگر به رفتارشان عمل کنند، نتیجه مادی‌شان را خواهند دید و مورد تأیید است.
* سخنرانی در جمع دانشجویان دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین(ع)، 12/11/۱۳۹۵ 

  مهدي سعيدي/ انقلاب اسلامي سي‌وهشتمين دهه فجر خود را تجربه مي‌کند و در طول اين مدت که حدود چهار دهه از آن می‌گذرد، به درخت تنومندي بدل شده که روز به روز به کمال و تعالي خود نزديک‌تر مي‌شود. در اين بين، چگونگي تداوم انقلاب و اينکه چگونه مي‌توان با شتابي مناسب همچنان به قله‌ها نزديک شد، به مهم‌ترين دغدغه اين روزهاي انقلابيون بدل شده است. که در اين باره مي‌توان به ملاحظات زير توجه کرد:
۱ـ انقلاب مفهومي دفعي نيست که به يکباره محقق شود؛ بلکه فرآيندي تدريجي است که از يک نقطه آغاز می‌شود و تا تحقق کامل آرمان‌ها ادامه خواهد يافت. سرعت طي کردن اين مسير به عوامل متعددي وابسته خواهد بود. در اين مسير وجود موانع بيروني و آفات دروني برخاسته از خطاها و غفلت‌ها، خودخواهي‌ها و زياده‌خواهي‌ها، انفعال و وادادگي‌ها، خستگي‌ها و عافيت‌طلبي‌ها، منفعت‌طلبي‌ها و تفرقه‌افکني‌ها، کدورت‌ها و دشمني‌ها و عواملي از اين قبيل مي‌تواند سرعت انقلاب را در دستيابي به آرمان‌ها به تأخير بيندازد.
از سويي ديگر، استقامت و ايستادگي، تلاش و مجاهدت، هوشياري و بصيرت، تقوا و مراقبت، تدبير و مديريت، همدلي و وحدت و عواملي از اين قبيل، راز تسريع در موفقيت و فتح قله آرمان‌ها و اهداف خواهد بود.
۲ـ در اين ميان مهم‌ترين رمز حرکت و عامل ماندگاري انقلاب، اراده‌هايي هستند که اگر همچنان انقلابي باقي بمانند، خواهند توانست چرخ انقلاب را چرخانده و موانع را برطرف کرده و بر مشکلات فائق آيند. به واقع، همه چيز در دست اراده انقلابيون است؛ از رهبران و نخبگان‌شان گرفته تا توده‌ها و عامه مردم! و درست مشکل در همين انقلابيون است که در معرض آفات قرار داشته و با تحول و دگرگوني، ادامه کار را دشوار مي‌کنند. 
سال‌ها پيش حکيم انقلاب اسلامي در تقسيم‌بندي انقلابيون چنين اظهار نظر فرمودند: «ما از اولِ انقلاب دو گونه انقلابي داشتيم و انقلابيون ما دو گونه نقش ايفا کردند. بعضي از انقلابيون، انقلابيونِ مثبت بودند؛ بعضي از انقلابيون هم انقلابيون منفي بودند. در اوايل انقلاب، انقلابىِ منفي به آن انقلابي‌هايي می‌گفتیم که از ميدان کار و تلاش و حرکت، آنجايي که دردسري داشت، عقب می‌کشید. انقلابي بود، اما انقلابىِ وجاهت‌طلب و راحت‌خواه؛ انقلابي‌اي که مي‌گفت من مبارزه‌ام را قبل از انقلاب کرده‌ام، اکنون ديگر می‌خواهم احترام شوم. بنابراين، چنين کساني به ميدان خطر و دردسر و آنجايي که چهار نفر آدم از انسان گله‌مند می‌شوند، وارد نمی‌شدند.
يک عدّه هم انقلابىِ مثبت بودند. حاضر بودند آبروي‌شان را هم خرج کنند. آنجايي که فکر مي‌کردند وجودشان مي‌تواند کمکي بکند، با همه وجود حاضر بودند. اگر جبهه بود، يک طور؛ اگر دانشگاه بود، يک طور؛ اگر ميدان فرهنگي يا سياسي بود، وارد ميدان مي‌شدند. انقلابىِ منفي، خودش را از کار کنار مي‌گيرد؛ اما اگر يک وقت کاري هم به دستش افتاد، مثل آدم‌هايي که هيچ کاري در دست‌شان نيست، حالت منفي‌بافي و شکل اپوزيسيون به خودش می‌گیرد؛ کأنّه در هيچ کاري مسئوليت ندارد! انقلابىِ مثبت حتّي اگر هيچ‌کاره هم باشد، خودش را مسئول‌ترین افراد می‌داند و وارد ميدان مي‌شود.»(9/12/۱۳۷۹)
تداوم اين وضعيت و وجود دوگانه اردوگاه انقلابيون مثبت و منفي، يکي از عواملي است که در سال‌هاي اخير مانع حرکت پرشتاب انقلاب بوده و هزينه‌هاي فراواني براي انقلاب تراشيده است. فهم وجود اين دو الگو در جامعه امروزي و تلاش براي فراگير کردن گفتمان انقلابي مثبت و سپردن امور کشور به دست انقلابيوني از اين قبیل، يکي از مهم‌ترين رسالت‌هاي امروز جامعه اسلامي در سي‌وهشتمين بهمن پيروزي انقلاب است.
فراز پاياني اين کلام آنکه بايد توجه کرد، برخي از شاخصه‌هاي انقلابي در طول زمان در حال تغيير است و با  چرخش نسل‌ها، نيازمند بازخواني آنيم. امروز نيز در آستانه آغاز دهه پنجم انقلاب اسلامي، شاخصه‌‌های انقلابي‌گري بايد مجدد و متناسب با ضرورت‌های امروز انقلاب تعريف شود و فراموش نبايد کرد که انقلابي‌گري نه مفهومي از جنس کلام و زبان، که باوري معطوف به عمل و رفتاري عيني است که بايد در معرکه‌هاي اجتماعي و سياسي آزموده شود، وگرنه لقلقه زباني بيش نخواهد بود.


 مشورت‌های پس از مرگ!
غلامعلی رجایی، مشاور مرحوم آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی در یادداشتی از ممنوعیت بردن نام هاشمی در سیما یاد کرده و نوشته است: «دیشب حدود ساعت یازده شب پس از سخنرانی که به محضر عارفی شتافتم، بعضی از دوستان همدل به سراغم آمدند و با تعجب گفتند هنوز چهلم آیت‌الله هاشمی تمام نشده است که صداوسیما حتی از بردن نام ایشان هم ابا می‌کند. پرسیدم: مگر چه شده است؟ گفتند: در اخبار ساعت ۱۴ دیروز سیما، وقتی گوینده خبر می‌خواند که در دوازدهم بهمن ماه رهبری به رسم همه ساله بر سر مزار امام حاضر شدند، در ادامه می‌گوید رهبری همچنین بر مزار رئیس فقید مجمع تشخیص حاضر شدند و در عبارتی معنادار بدون آنکه بگوید رهبری بر مزار دوست شصت ساله‌اش قرآن خواندند، می‌افزاید که و برای ایشان از خداوند طلب عفو کردند!»

برنامه مرموز آشتی ملی 
سخنگوی دولت اصلاحات با اشاره به اینکه آینده ایران در گرو آشتی ملی است، گفت: «برای برون‌رفت از سختی‌های پیش روی کشور، نیازمند شرایطی هستیم که در آن از یک اصل به نام وفاق پیروی کنیم و به آشتی ملی برسیم. این در حالی است که هرگاه سخن از آشتی ملی به میان آمده است، هجمه علیه انقلاب و ارزش‌ها بیشتر شده است.»

کورش‌ ‌گرایی ادامه دارد
محمود احمدی‌نژاد، رئیس‌جمهور سابق که برای شرکت در مراسم میلاد حضرت زینب(س) در حسینیه علی‌بن‌موسی الرضا (ع) شیراز به این شهر سفر کرده بود، از مجموعه تاریخی تخت جمشید بازدید کرد و با برخی از گردشگران داخلی و خارجی نیز عکس یادگاری گرفت. همچنین، با حضور در پاسارگاد، از مقبره کوروش پادشاه هخامنشی بازدید کرد. جریان انحرافی همواره با بزرگ‌ کردن باستان‌گرایی و کورش‌گرایی فضایی را ایجاد کرده‌اند که اکنون برای روز تولد کورش مراسم‌های خاصی برگزار می‌شود. گفتنی است، جریان‌های ضد انقلاب با بهره‌گیری از این مراسم در چند ماه گذشته به دنبال قرینه‌سازی با مناسبت‌های مذهبی شیعیان بودند.

رزمایش در خلیج‌فارس
ایالات‌متحده و نیروی دریایی سه کشور متحد آمریکا رزمایش سه روزه‌ای را در آب‌های آزاد در خلیج‌فارس برگزار می‌کنند که هدف آن «تقویت همکاری برای تضمین جریان آزاد تجارت و آزادی ناوبری» بیان شده است. در بیانیه ستاد فرماندهی مرکزی ایالات متحده آمریکا آمده است، این رزمایش مشترک موسوم به «سه‌‌گانه متحد»، رزمایشی چندجانبه با مشارکت نیروی دریایی سلطنتی انگلیس، نیروی دریایی استرالیا، نیروی دریایی فرانسه و نیروی دریایی ایالات ‌متحده آمریکاست. به نوشته وبگاه صدای آمریکا، این رزمایش برای قدرت‌نمایی به ایران نیست؛ اما همراه کشتی‌های جنگی فرانسه و آمریکا، دو ناو اچ‌ام‌اس درینگ و اچ‌ام‌اس اوشن از بریتانیا حضور دارند که وظیفه آنها شبیه‌سازی برای نابودی جت و کشتی‌های جنگی ایران و تجهیزات شلیک موشک در ساحل در صورت حمله احتمالی در طول این رزمایش است.

 پایان راه وزیر راه
غلامعلی جعفرزاده ایمن‌آبادی، نماینده مردم رشت با اشاره به موضوع استیضاح عباس آخوندی، وزیر راه و شهرسازی در مجلس، گفت: «برخی قصد داشتند در موضوع استیضاح وزیر راه وقت‌کشی کنند.» وی افزود: «معتقدم استیضاح آخوندی در مجلس انجام خواهد شد.»
عضو فراکسیون مستقلین ولایی مجلس تصریح کرد: «در شرایط فعلی بنده دیگر شکی ندارم که آخوندی از مجلس دهم رأیی مبنی بر ادامه کار نخواهد گرفت.»
این نماینده مجلس ادامه داد: «معتقدم وزیر راه باید هر کاری‌ می‌تواند بکند تا اینکه طرح استیضاحش به صحن علنی نرسد، در غیر این‌صورت قطار وزارتش از ریل خارج خواهد شد.»

 استکبار جهانی از همان ابتدا پس از آنکه به منافعش ضربه خورد و با توجه به اینکه آینده سیاست‌هایش را با وقوع انقلاب اسلامی در خطر می‌دید، برای ممانعت از اجرای اصول انقلاب به سراغ نقشه‌ها و توطئه‌های مختلفی رفت که همچنان نیز با همان شدت ادامه دارد. بنابراین، مقابله با این دشمنی‌ها و حفظ داشته‌های معنوی و مادی ایجاب می‌کند که روحیه انقلابی و عدم وادادگی در مقطع فعلی همچنان حفظ شود. بی‌شک، طی دهه‌های گذشته جمهوری اسلامی ایران بخشی از نیرو و توان خود را برای مقابله با این توطئه‌ها به کار برده و همچنان برای مقابله با این اقدامات براندازانه هزینه می‌دهد. بنابراین، اگر بخشی از اصول انقلاب هنوز محقق نشده، دقیقاً به همین دلیل است. در عین حال، حجم کاری که جمهوری اسلامی ایران طی سال‌های پس از انقلاب انجام داده، بسیار گسترده و با ارزش است و این مطلب ثابت می‌کند فقط با روحیه انقلابی می‌توان همه حجم عظیم کار را در این فرصت و با وجود انواع فشارها، تحریم‌ها و مانع‌تراشی‌ها انجام داد. فهرست کارکردهای انقلاب اسلامی بسیار طولانی است؛ از آبادانی روستا‌های کشور در حوزه‌های آب، برق، تلفن و سایر خدمات اجتماعی گرفته تا امور زیربنایی، گسترش راه‌های ارتباطی، صنایع پتروشیمی، نیروگاه‌ها و پیشرفت‌های علمی در حوزه‌های مختلف هسته‌ای، لیزر، علم فضا، نانو و پیشرفت در دانش پزشکی و... . در واقع، انقلاب اسلامی برای رسیدن به اهدف خود با بسیج نیروها و کمترین هزینه‌ها، کوتاه‌ترین مسیر را طی کرده است. اهداف عالی و ارزش‌ها از مسیر انقلاب می‌گذرد و باید برای رسیدن به پیشرفت‌های بیشتر، این روحیه انقلابی‌گری همچنان حفظ شود و در اقشار مختلف جامعه از دانشگاهیان و قشرهای نخبگی کشور تا توده‌های مردم تقویت شود. در حقیقت، تنها با تعقیب مسیر انقلاب است که می‌توان هم مقابل بیگانگان ایستاد و طرح‌ها و نقشه‌های ظالمانه آنها را خنثی کرد و هم به پیشرفت و موفقیت دست یافت. تنها با روحیه انقلابی است که می‌توان امکانات و توانمندی‌های ملی را هدفمند به کار برد و با سرعت بیشتر و هزینه کمتر، کشور را به موفقیت‌های بیشتری رساند. انتظار نسل‌های جدید در واقع انتظارات خود انقلاب است؛ یکی از این موارد می‌تواند داشتن برنامه راهبردی در همه امور و اجرای متعهدانه آنها باشد. دومین مورد، برخورد قاطع و جدی با خاطیان و کسانی است که برخلاف قوانین و مقررات عمل می‌کنند. سومین مورد گام برداشتن در جهت افزایش تولید ملی و اشتغال جوانان و انجام جرح و تعدیل‌های اقتصادی است. چهارمین مورد تلاش‌های مضاعف به منظور به حداکثر رسانی پیشرفت‌های اقتصادی و پنجمین مورد انتظار بی‌تفاوت نبودن در مقابل اعمال و رفتارهای دشمنان است.
تلخیص مصاحبه دکتر مصطفی ملکوتیان با پایگاه بصیرت

نکته: بازرگان نامه‌ای به امام نوشت که با بسم‌الله شروع نشده بود و به جای انقلاب اسلامی نیز از لفظ انقلاب ایران استفاده کرده بود. امام درجا نامه را پاره کردند و فرمودند: «بگویید به ایشان فلانی نامه را پاره کرد. چند بار من به شما بگویم که انقلاب، انقلاب اسلامی است. انقلاب در ایران کار نکرد. این اسلام بود که کار کرد.»
نظر: در روزهای گذشته و همزمان با شهادت عده‌ای از آتش‌نشانان غیور، برخی از جریان‌های سیاسی و فرهنگی وابسته به غرب تلاش می‌کردند با عناوینی چون؛ «شهید وطن» یا «مدافع مردم» به قطبی‌سازی شهدا بپردازند. این در حالی بود که مردم قدرشناس و خانواده‌های این شهدا با تأکید بر علاقه فرزندان‌شان برای خدمت به اسلام و انقلاب، توطئه‌های آنها را خنثی کردند. این جریان همواره در صدد است که با دوقطبی‌سازی در مقابل جریان انقلاب اسلامی، برخی از ظرفیت‌های موجود را از بین ببرد. در ایام فتنه 88 با شعارهای؛ «الله اکبر»، «یا حسین میرحسین»، «نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران» و پروژه شهیدسازی دنبال اهداف براندازانه خود بودند و اکنون اگر آنها می‌خواهند شهدای مدافع وطن به طعنه به مقابله با شهدای مدافع حرم بپردازند، ادامه همان شعار نه غزه نه لبنان ایام فتنه است. این القای نادرست از وطن که آن را در مقابل اسلام قرار می‌دهد از سال‌های ابتدایی انقلاب همواره از سوی مخالفان و دشمنان دنبال شده است.

ایران کوتاه نمی‌آید
روزنامه نیویورک‌تایمز با اشاره به تهدیدهای ترامپ علیه ایران، نوشت: به نظر می‌رسد دو کشور خنجر را از رو برای یکدیگر بسته‌اند؛ کاخ سفید گفته است که دیگر اقدامات تحریک‌آمیز و تهدید منافع آمریکا از سوی تهران را تحمل نخواهد کرد و رسانه‌های تهران نیز از اقدام تلافی‌جویانه متقابل سخن گفته‌اند.»
 این روزنامه در ادامه نوشت: «این اظهارات متقابل یادآور سیاه‌ترین روزهای پیش از برجام در جولای ۲۰۱۵ میلادی است و به نظر نمی‌رسد تحریم‌ها به تنهایی بر رفتار و عمل ایران تأثیری داشته باشند.»

اصلاح‌طلبان به دنبال ارتباط با رهبری هستند
محمدرضا تابش، نایب‌رئیس فراکسیون امید مجلس درباره سخنان اخیر سخنگوی حزب کارگزاران که خواستار ارتباط مستقیم اصلاح‌طلبان با رهبری پس از درگذشت آیت‌الله هاشمی شده بود، گفت: «ما درصدد هستیم که این ارتباط برقرار شود؛ چرا که ارتباط نداشتن برای ما ضعف و خلأ است و این تقاضا از سوی گروه‌ها و طیف‌های مختلف اصلاح‌طلب خدمت ایشان ارائه شده است.»

اصلاح‌طلبان در پساهاشمی
اندیشکده بریتانیایی «روسی» در گزارشی به تأثیر درگذشت هاشمی‌رفسنجانی بر جبهه اصلاح‌طلبان می‌پردازد و می‌نویسد: «اکنون با درگذشت او، روحانی تنها مهره کلیدی است که می‌تواند نقش ایجاد‌کننده توازن و تعادل در نظام سیاسی ایران را ایفا کند. او یک نماینده برای اردوگاه میانه‌روها باقی خواهد ماند و باید به تنهایی در برابر فشار تندروها بایستد.» اندیشکده روسی در ادامه می‌افزاید: «این بدان معناست که در ‌کوتاه‌مدت باید منتظر ایجاد قطبی‌شدن فضا ناشی از خلأ مدیریت پس از فوت آیت‌الله هاشمی باشیم. درگذشت آیت‌الله هاشمی، به‌ ویژه در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری 96 ضربه‌ای به جنبش اصلاحات در ایران بود.»


  دکتر یدالله جوانی/  دولت جدید ایالات نامتحده آمریکا، با ادبیات تکراری ۳۷ سال گذشته مقامات این کشور، شروع به رجزخوانی علیه جمهوری اسلامی کرده است. لفاظی‌های این روزهای ترامپ و همفکرانش در کاخ سفید بر ضد ملت انقلابی ایران، در کانون توجه رسانه‌ها و افکار عمومی قرار گرفته، همگان را با این سؤالات مواجه کرده است که: آیا رئیس‌جمهور جدید آمریکا، طرح و برنامه‌ای خاص و متفاوت از طرح و برنامه‌‌های اسلاف ناکامش در قبال انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی دارد؟ آیا آمریکا در دوره ریاست‌جمهوری ترامپ به صورت مستقیم وارد جنگ با جمهوری اسلامی خواهد شد؟‌ و نهایت اینکه، نقطه هدف در رجزخوانی‌های ترامپ علیه جمهوری اسلامی چیست؟
نکته قابل توجه در این رجزخوانی‌ها، ظاهر و شکل پیام‌ها و ادبیات به کار گرفته شده از سوی ترامپ و دیگر مقامات دولت جدید آمریکا علیه ایران است. پیام‌ها، تهدیدات و لفاظی‌ها، به لحاظ محتوایی، تکرار رجزخوانی‌های شش رئیس‌جمهور ناکام پیشین آمریکا در قبال انقلاب اسلامی در ۳۷ سال گذشته است. ترامپ با به کارگیری برخی عبارت‌ها، می‌خواهد در قبال ملت انقلابی ایران خود را متفاوت از پیشینیانش نشان دهد. برای نمونه وی در پیام‌های توئیتری خود در روزهای گذشته، پیام‌هایی با این محتوا و الفاظ به ایران ارسال می‌کند: «ایران رسماً به خاطر پرتاب موشک بالستیک اخطار گرفته است. آنها باید قدر این توافق بسیار بد با آمریکا را می‌دانستند.» یا «ایران داشت نفس‌های آخر را می‌کشید و رسماً در حال فروپاشی بود که آمریکا آمد و با یک توافق نجاتش داد!» یا «ایران با آتش، بازی می‌کند. آنها قدر مهربانی اوباما را ندانستند، من آن طور نیستم!» این روزها این نوع رجزخوانی‌ها و لفاظی‌ها، در بیان دیگر مقامات کاخ سفید نیز دیده می‌شود و به طور قطع در آینده، حجم بیشتری پیدا خواهد کرد. برای نمونه، آقای مایکل فلین، مشاور امنیت ملی آمریکا نیز با لحنی مشابه، به تکرار حرف‌های ترامپ پرداخته و می‌گوید: «ما امروز رسماً به ایران اخطار می‌دهیم.» اما در این میان، یک جمله بسیار تکراری و نخ‌نما شده در دولت اوباما، به دولت جدید هم به ارث رسید و ترامپ هم علاقه‌مند به تکرار آن شده است: «همه گزینه‌ها در قبال ایران روی میز است!» رجزخوانی‌های ترامپ از زوایای مختلف قابل تحلیل است، لکن در این نوشتار، بر این نکته تمرکز می‌شود که هدف اصلی از این رجزخوانی‌ها چیست؟ اولاً باید دانست که، رجزخوانی‌های دولت جدید آمریکا، همانند سروصداهای یک طبل توخالی است. این نکته را بیش از هر کس دیگر، شخص ترامپ می‌داند. ترامپ باید، در مقام رئیس‌جمهور کشوری سخن بگوید که، در تبلیغات انتخاباتی خود، توصیفش کرد: «آمریکای ضعیف شده، آمریکای بدهکار، آمریکای تروریست‌پرور، آمریکای ناکام در جنگ‌های خاورمیانه با تحمل هزینه‌های سنگین در حدود شش هزار تریلیون دلار، آمریکای فرسوده از نظر زیرساخت‌های داخلی و نیازمند به بازسازی و نوسازی و آمریکایی که دیگر نمی‌تواند مثل گذشته در دیگر مناطق دنیا خرج کند.»
حال سؤال این است که آمریکا با این مختصات توصیف شده از سوی ترامپ، در قبال جبهه انقلاب اسلامی بر اساس رجزخوانی‌های ترامپ، می‌خواهد چگونه رفتار کند؟ آیا نقطه هدف به راه انداختن یک جنگ مستقیم علیه ایران است؟ به طور قطع می‌توان گفت، اولاً آمریکا در موقعیت و شرایط مناسب برای ورود به یک جنگ پرهزینه قرار ندارد، ثانیاً اگر دولتمردانش دست به حماقت زده و با یک اشتباه محاسباتی دچار چنین خطای راهبردی شوند، نتیجه‌ای جز شکست مفتضحانه و شتاب بخشیدن به فروپاشی آمریکا نصیب آنان نخواهد شد.
ترامپ، بهتر از هر کسی می‌داند که چرا تمامی رؤسای جمهور قبلی، با وجود تهدیدات مستمر و پر حجم علیه ایران، هرگز به صورت مستقیم به سمت جنگ علیه جمهوری اسلامی ایران گام برنداشتند. آمریکای دوران بوش پسر، ایران را برای حمله هدفی سخت و تسخیرناپذیر ارزیابی کرد و بر همین اساس، با تصور مرعوب ساختن ایرانی‌ها، به اشغال افغانستان و عراق روی آورد، لکن برخلاف تصورات به باتلاق فرو رفتند. ترامپ، اکنون رئیس‌جمهور کشوری به گل نشسته و در باتلاق فرو رفته است. آمریکا هم‌اکنون در باتلاق عراق، سوریه، افغانستان، لبنان، سرزمین‌های اشغالی و یمن، و به طور کلی منطقه غرب آسیا گرفتار است. به یقین نتیجه هر نوع حرکت نابخردانه از سوی چنین آمریکایی برای جنگ با ایران، نتیجه‌اش جان دادن هزاران هزار آمریکایی در تمامی این باتلاق‌ها در حواشی ایران و به ویژه در خلیج فارس خواهد بود. ایرانی‌ها آغازگر جنگ نخواهند بود، لکن اگر جنگی از سوی آمریکا یا هر کشور دیگر همسو با آمریکا علیه ایران آغاز شود، جهان را برای متجاوزان به جهنم پر از آتش تبدیل خواهد کرد. آری تمام هدف این رجزخوانی‌ها کوتاه آمدن ایران در برنامه موشکی و مدیریت منطقه‌ای است.