به کوشش: مجتبی احمدی/ شما قرار است پاسداران یک انقلاب باشکوه بینظیر باشید. یک غیر انقلابی نمیتواند وارث انقلابیگری باشد. آن هم انقلابی که دارای پسوند اسلامی است و با سایر انقلابها متفاوت است. ایمان و التزام عملی تا حد فدا کردن جان، بالاترین مرحله است. شما هنوز به مرحله آزمایش نرسیدهاید. در ابتدای انقلاب و جنگ شرایطی و معرکههایی پیش آمد که تشخیص مرد از نامرد میسر بود. آن زمان جامعه و حتی متدینین به دو بخش تقسیم شده بودند. مجاهدین و قاعدین. مذهبیهای انقلابی و غیر انقلابی. مذهبی بودن و به بخشهای بیخطر مذهب عمل کردن هم ارزش است؛ اما این کجا و آن مجاهدت عظیم انقلابی کجا. خدا میفرماید من در بین مذهبیها، انقلابیها را ترجیح میدهم. «فضلالله المجاهدین علی القاعدین اجرا عظیما».
ویژگیهای
مؤمن انقلابی
مؤمن انقلابی زمان شاه با حکومت درگیر بود و بعد از تشکیل نظام در مبارزه با ضد انقلاب و تروریسم و درگیریهای داخلی و دفاع مقدس هشت ساله مشارکت داشت. در عرصههای مختلف سیاسی، اقتصادی، روابط بینالملل، سازندگی و عدالت اجتماعی حضور دارد. اینان یا شهید میشوند، یا به گوشهنشینی روی میآورند. به تعبیر ائمه(علیهمالسلام) در زمین گمنامند و در آسمانها مشهورند. اینها هیچ سهمیهای از پیروزی انقلاب مطالبه نکردند. آنهایی که در لحظات حساس انقلاب و جنگ هم نبودند حالا غر میزنند. یک دوقطبی کاذب و القایی به وجود آمده مبنی بر تعارض با انقلابیگری و کارآمدی. آنجایی که ضعیف شدیم و به وعدههای جمهوری اسلامی عمل نکردیم، آنجایی بود که از ارزشهای اسلامی فاصله گرفته بودیم.
مولا علی(ع) میفرماید: شاخص انقلابیگری افراد نیستند؛ بلکه ارزشها هستند. افرادی مانند سلمان و ابوذر و مقداد و عمار از جوانی تا زمان فوت پاک زیستند؛ اما برخی صحابه که بارها تا مرز شهادت پیش رفتند بعدها مالاندوزی کردند. لذا انقلابی شدن چه آسان و انقلابی ماندن چه سخت است و به قول برخی انقلابی شدن چه سخت و انقلابی ماندن محال است. بنابراین انقلابیگری عین کارآمدی است. امروز منطقه کاملاً از دست آمریکا خارج شده است و ایران در حال مدیریت پنج کشور است. ترامپ دیوانه اولین رئیسجمهور آمریکاست که اینقدر عریان مشکلات آمریکا را بیان میکند. برای نسل شما انقلابی ماندن خیلی سختتر است، چون شما حوادث تلخ دهه اول انقلاب را ندیدهاید.
22 بهمن 57
سرآغاز انقلابیگری
در نظام اداری کشور به اکثر انقلابیها ظلم شده است. توده مردم حساب سیستم مدیریتی را از اسلام و نظام جدا کردهاند که این هم از نبوغ و هوشمندی این ملت است. رشتههای علمی که ایران در آنها سرآمد شده، اکثراً در اثر تحریم از زمان دفاع مقدس شروع شد. فشار دشمن ما را قویتر کرد. امامی که فرمود ما مأمور به تکلیفیم نه نتیجه، اتفاقاً نتیجه گرفت. ما چیزی به نام پایان انقلاب نداریم و دائم در انقلابیم. برخلاف حرف عدهای که میگویند دوران انقلابیگری پایانیافته، 22 بهمن 57 پایان انقلاب نبود؛ بلکه آغاز انقلاب بود و تغییر سطوح و روشها تازه از فردای بعد از پیروزی انقلاب آغاز شد. انقلاب اسلامی در برخی حوزهها موفق عمل کرد و رکورد زد. این 38 سال به اندازه 200 سال پیش از آن، ایران جلو رفت. اما متأسفانه در زمینه فرهنگی و اخلاقی که هدف اصلی انقلاب اسلامی بود، درست عمل نکردهایم. در حالی که از یک طرف تحریم و از طرفی دموکراسی ملت، این همه پیشرفت مادی اعجاببرانگیز است.
شرایط انقلابیگری
۱ـ معرفی ارزشها: اینکه اسلام در سینه علماست کافی نیست. زیاد کتاب بخوانیم و به درسهای دانشگاهی اکتفا نکنیم. تفسیرهای انقلابی قرآن و روایات را بخوانیم نه تفسیرهایی که قاعدون از آیات و روایات میکنند. ۲ـ رسالات و مأموریتهای ما اهداف الهی است، نه دعوت به خود به اسم دعوت به خدا. انقلابیگری یعنی فقط از خدا حساب ببرند. خیلیها حرفهای دینی میزنند، ولی خشیت الهی ندارند. حرفهای انقلابیشان برای خدا نیست، بلکه عادت و شغل و ابزار کاسبیشان است. ریش مجاهد به خون سرش خضاب میشود، اما ریش منافق وقتی فضا برگشت، تراشیده میشود.
امام(ره) در منشور روحانیت برخی از آخوندها را ولایتیهای بیدین مینامند و میگویند، خون دلی که از آنها خوردم از ساواک نخوردم. زمان جنگ طلبهها سه نوع بودند؛ یک عده داوطلبانه میخواستند جلوی گردان باشند و خطرناکترین مأموریتها را به عهده میگرفتند و نسبت به جمعیت بیشترین شهید در همه صنوف را داشتند. یک عده میگفتند تا زمان ظهور نمیشود قیام کرد و آقای خمینی چطوری میخواهد جواب این خونها را بدهد؟ یک عده از روحانیون هم تا اهواز میآمدند، ولی در عملیات حاضر نمیشدند و میخواستند خود را برای آینده اسلام حفظ کنند. دشمن انقلاب ضد دو گروه روحانی و پاسدار است و 38 سال است بیشترین فحشهایش را نثار این دو گروه میکند، البته نوع انقلابیشان.
شروط انقلابی ماندن
۱ـ فریاد بزنید اگرچه برای شما دشمن پیدا شود. ۲ـ رسالت و مأموریت الهی شغل نیست، اگر میخواهید به عنوان شغل به پاسداری یا طلبگی نگاه کنید وارد منجلاب میشوید و هم خود و هم جامعه را خراب میکنید. ۳ـ مأموریت الهی از طرف خداوند است. ۴ـ از خدا حساب ببرید. ۵ـ انسان مؤمن جز خدا از هیچ چیزی نمیترسد و پیش هیچکس به جز خدا پاسخگو نیست و خدا در جایگاه حسابرس کافی است. باور به این موضوع باعث میشود انسان از تبعیضهای ظاهری ناامید نشود. پاسدار انقلابی باید با بینه حرف بزند، چون انقلاب ما یک انقلاب گنگ نیست. بینه لازم است، اما کافی نیست. میزانی لازم است تا جامعه عادل شوند. بعد سوم و بعد جهادی پاسداری از کتاب و میزان یا عدالت و معرفت است که میشود آن را همان تکنولوژی نظامی دانست. این سلاح باید برای دشمنان عدالت و مردم و استکبار به کار گرفته شود. این پاسداری بسته به عمل دشمن یا سختافزاری است، یا نرمافزاری.
خداوند در قرآن میفرماید: پیامبران را قرار دادیم تا مردم را به سمت ما هدایت کنند. اشخاصی که از ارزشهای دینی کاسبی میکنند در حقیقت دعوت به خود میکنند. دعوت به خیرات، یعنی تمام خوبیها و نیکیها و خدمت به همه. نه فقط از خیرات حرف زدن، بلکه به آن عمل کردن. زکات یعنی مازاد نیاز ثروتمندان به سمت فقرا و نیازمندان سرازیر شود؛ یعنی عدالت اقتصادی در جامعه پیاده شود. زکات یعنی پاک کردن اموال.
شاخصههای انقلابیگری: ۱ـ هدایت به سمت خدا؛ ۲ـ فعل خیرات؛ ۳ـ رابطه با خدا(اقامه صلوه)؛ ۴ـ پرداخت زکات(عدالت اجتماعی)؛ ۵ـ فقط برای خدا سجده میکنند.
ارزشهای انقلابیگری
۱ـ عدل و احسان و اجرای عدالت واجب است و مستحب نیست و اخلاق و فقه از هم جدا نیستند. ۲ـ اموال را به خویشاوندان ببخشید ۳ـ با فحشا و مسائل جنسی و هرچه ناپسند است مبارزه کنید. با زورگویی نیز مبارزه کنید.
انقلاب و ارزشهای الهی آن نزد ما امانت است. انقلابی کسی است که به خلق کمک میکند، اما از خلق چیزی طلب نمیکند. همه پیامبران به امتشان گفتند من از شما چیزی نمیخواهم و اجر من نزد خداست و طرف معامله من فقط خداست. من برای خودتان هم به شما کمک نمیکنم. امام(ره) فرمود؛ اگر این افرادی که میگویند درود بر خمینی، اگر بگویند مرگ بر خمینی برای من توفیری ندارد. اگر از مردم اجر بخواهیم اولاً مردم فراموشکارند و ثانیاً اغلب به فکر منافع خودند و ثالثاً کاری نمیتوانند برای تو بکنند. فقط رابطه ما با خدا اصل و حقیقت است. اسلام عدالتخواهی یا حقوق بشر را در چارچوب اسلام نفی نمیکند و انقلابهایی مانند کوبا و ونزوئلا اگر به رفتارشان عمل کنند، نتیجه مادیشان را خواهند دید و مورد تأیید است.
* سخنرانی در جمع دانشجویان دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین(ع)، 12/11/۱۳۹۵