بازنگاه صبح صادق به بیانات اخیر رهبر حکیم انقلاب اسلامی در دیدار فرماندهان نیروی هوایی ارتش
هادی محمدی/ در عمر ۳۸ ساله انقلاب اسلامی، موضوع ایران یکی از محورهای اصلی و مهم مواضع رؤسایجمهور آمریکا بوده که اغلب از محتوای خط و نشان و تهدید و ارعاب برخوردار بوده است. با اینکه در پاسخ به این مواضع، واکنشهای ایرانی در سطوح رسانهای و دیگر مقامات دیده شده، ولی واکنش حضرت امام(ره) یا رهبر معظم انقلاب، آنچنان هوشمند، اثرگذار و منفعلکننده بوده، که تا مدتی کاملاً آشکار، کاخ سفید را دچار «گیجی سیاست خارجی» کرده است.
در همان سالهای اولیه پیروزی انقلاب، جیمی کارتر دموکرات که به دلیل اقدامات موذیانه برای آشوبافکنی و کودتا در ایران با اشغال لانه جاسوسی خود در تهران مواجه شد، حمله نظامی به ایران را مطرح کرد که با پاسخ حضرت امام(ره)، آنچنان تحقیر شد که شاید تا امروز طعم این پاسخ در کام او باقی است. حضرت امام(ره)، رفتار کارتر را به جانوری غرشکننده توصیف کرد که همزمان دم تکان میدهد و خودش را خراب کرده است!! یعنی اینکه میخواهد موجب ارعاب و ترس شود و هم دنبال این است که کسی میانجی شود و او را نجات دهد و هم قبل از دیگران ترس بر وجودش حاکم است. حضرت امام(ره) یک بار دیگر نیز کارتر را در روزهای پایانی ریاستجمهوریاش خطاب قرار داد و گفت، شما دیگر به درد ریاست نمیخورید و باید دنبال شغل دیگری باشید و کارتر نیز در انتخابات شکست خورد و امکان پیروزی برای چهار سال دوم را از دست داد.
اوباما هم در دوره خود نفاق آمریکایی را به شکل ماهرانهای به اجرا گذاشت و همزمان با ابراز دوستی با ایران و مردمش، راهبرد براندازی، حمایت از فتنه، تحریمهای غیر قانونی و ضد انسانی علیه کشورمان را دنبال میکرد. پاسخ رهبر معظم انقلاب به آنچه در نامة اوباما تأکید شده بود که دست دوستی به سوی ایران دراز میکند، به «دست آهنین با روکش مخملی» توصیف شد.
یک خطاب ماندگار و تعیینکننده رهبری در قبال تهدیدات نظامی و اینکه همه گزینهها روی میز است، نیز همان جمله غرورآفرین، «دیگر دورة بزن در رو پایان یافته و اگر کاری بکنند تا آن سوی دنیا هم آنها را دنبال میکنیم»، است. اظهارات اخیر ژنرال گیتس وزیر دفاع وقت که چند روز پیش اعتراف کرد «در دورة اوباما هیچگاه برای حمله به ایران آماده نبودیم»، بر عمق آثار مواضع رهبری بر گزینههای راهبردی آمریکا دلالت دارد. دونالد ترامپ که یکی از جنجالیترین رؤسایجمهور آمریکاست، از دوره رقابتهای انتخابات تا اظهارات چند روز اخیر، دو بار با مواضع هوشمندانه، حرفهای و همهجانبه رهبری مواجه شده که برای او و سیاستهای آمریکا پر هزینه خواهد بود.
واکاوی پاسخهای رهبر حکیم انقلاب به ترامپ از جنبههای مختلفی دارای اهمیت است که به جز آثار جهانی و در درون آمریکا، در محیط داخلی نیز، یک مسیر گفتمانی را مورد تأکید قرار میدهد.
دونالد ترامپ در مواضع انتخاباتی، در موضوع توافق هستهای موضع سختی پیش گرفت و تهدید به پاره کردن آن کرد. پاسخ رهبری در همان زمان این گونه ابراز شد که؛ «اگر شما آن را پاره کنید، ما آن را آتش خواهیم زد». کاملاً روشن بود که پاسخ رهبری، پیامهای گوناگونی، هم خطاب به ترامپ و جامعه جهانی و هم به محیط داخلی با مضامینی مختلف، در برداشت. ترامپ درک کرد که اینگونه نیست که طرف ایرانی در مقابل اقدام آمریکا دست بسته است و اینکه محتوای برجام برای ایران، آنچنان که او تصور میکند، چندان دلچسب نیست که با زیادهخواهی ترامپ، امتیازدهی جدیدی در کار باشد. در محیط داخلی هم به کسانی که به پایبندی آمریکا اعتماد کرده بودند، نشان داد که آنها بر عهد و توافق باقی نمیمانند و دیگر اینکه، اگر امور حکومتداری و اقتصاد و معیشت مردم به برجام متصل و مرتبط شود، به دلیل ناپایداری آمریکا در تعهداتش، شرایط ناپایدار در محاسبات اقتصادی و پیشبینیها و برنامهها را در پی خواهد داشت.
به همین دلیل بود که تقریباً بیشتر طرفهای مؤثر در درون آمریکا یا در سطح جهان، به ترامپ توصیه و اصرار کردند که رویکرد دیگری در قبال برجام در پیش گرفته و ایران را تحت فشار قرار دهد.
مهمترین و آخرین توصیه اوباما و جان کری و بیشتر استراتژیستهای آمریکایی هم به ترامپ، هم این بود که لغو و پاره کردن برجام برای آمریکا خسارتبار و دفاعناپذیر خواهد بود و باید از طریق منطق فشار و تحریم، به امتیازگیری در حوزههای مختلف بیندیشد.
نکته قابل توجه در اولین اقدام تحریمی ترامپ نیز که در بیانیه رسمی مورد تأکید قرار گرفت این بود که فهرست تحریم جدید ۲۵ شرکت و شخص نقض برجام و در مسئله هستهای نیست!!
ترامپ که عمدتاً از سوی رژیم صهیونیستی و عربستان برای افراطی کردن سیاستهایش تشویق میشود و از سوی اغلب نمایندگان دو حزب اصلی در کنگره مورد حمایت قرار میگیرد، از ادبیات نخنمای اسلاف خود استفاده کرده و ضمن تهدید و ارعاب ایران و اینکه همه گزینهها روی میز است، با منشی استکباری از ایران خواسته بود که از آمریکا متشکر باشد و رویه حکومتی خود را متفاوت از اوباما توصیف کرده بود، با پاسخ دقیق و هوشمند جدید رهبری معظم انقلاب روبهرو شد که یادآور همان پاسخ امام خمینی(ره) به کارتر است. این پاسخ نیز از یک سو کارکرد خارجی و خطاب جهانی داشته و به ترامپ است و از سوی دیگر خطاب به محیط داخلی و افکار عمومی داخل است.
در حالی که در محیط داخلی، اندیشههای لیبرال دنبال تطهیر آمریکا از ترامپ و جدا دانستن مواضع او از آمریکا بودند و ترامپ را دیوانهای پیشبینیناپذیر معرفی میکردند، اصرار داشتند که به جای پاسخ به ترامپ، نوعی کرنش و اعلام آمادگی برای مذاکره با آمریکا ضروری است و معتقد بودند با مواضع تحریکآمیز، برای ایران هزینهسازی نکنیم. این عده حتی آزمایش موشکی میانبرد را زیانبار دانستند و سکوت و عبور از این مرحله را تجویز کردند. این در حالی بود که روح کلام و مصاحبه ترامپ در روز ۱۸ بهمن با یک نشریه آمریکایی این بود که؛ «ایرانیها به ما احترام نمیگذارند و اگر میپذیرفتند که با ما هستند، برجام هم مشکلی نبود»!! ترامپ نیز همچون اسلاف خود از ابتدای پیروزی انقلاب این خواسته را داشت تا ایران کرنش کند و بپذیرد که عضو اقماری و تابع آمریکا باشد تا دیگر با بهانههای مختلف همچون مسئله هستهای و موشکی به ایران فشار ظالمانه و غیر قانونی وارد نکنند.
این مواضع ترامپ و پیشینیانش یک حقیقت بزرگ را نیز برای دلدادههای لیبرال به غرب در درون ایران در بردارد و آن، این است که این آمریکاست که سیاست ثابت و مستمر برای تسلیم پذیرکردن ایران را دنبال کرده و با بهانههای گوناگون و تزویر، در آرزوی تسلط مجدد بر ایران است، نه اینکه جمهوری اسلامی آغازگر چالشسازی با غرب باشد. ایران اسلامی همواره در راهبرد دفاع از تهدیدات عمل کرده و با این حال بر فرصتسازی و قدرتافزایی از طریق راهبرد دفاعی تکیه کرده است.
پاسخ رهبر معظم انقلاب در دو بخش قابل توجه به ترامپ و در روز ۱۹ بهمن ایراد شد. ایشان فرمودند: «چرا باید از اوباما تشکر کنیم؟، تشکر نمیکنیم.» «آیا باید از بابت اینکه داعش و تروریسم را به وجود آوردند و یا اینکه عراق و سوریه را نابود کردند و یا اینکه از فتنه ۸۸ و برخلاف پیامها و نامههایشان که سخن از دوستی با مردم ایران زدند، حمایت کنیم؟» یعنی هم در محیط داخلی و هم در محیط خارجی و جهانی، آمریکا یک مداخلهگر و جنگافروز و حامی تروریسم است که کسی نمیتواند این سیاستها را بپذیرد. در بخش دوم، رهبر معظم انقلاب با ظرافت و دقت بر پاسخ دیگری تأکید کردند و آن اینکه؛ «ولی از رئیسجمهور جدید که زحمت ما را کم کرد و چهره واقعی آمریکا را نشان داد، تشکر میکنیم؛ چرا که آنچه در ۳۸ سال گذشته از فساد سیاسی و اقتصادی و اخلاقی و اجتماعی در دستگاه حاکمه آمریکا میگفتیم را این آقا آمد و علنی و عریان کرد»!
این پاسخ هوشمندانه و حکیمانه، آنچنان تحقیرآمیز و واقعی بود که همه رسانههای غربی با تلخی آن را به عنوان یک «برند» و «نام اصیل» برای آمریکا تکرار کردند. آنچه رهبری فرمودند، تکرار تمامی ادعاهای ترامپ در چند ماه گذشته بود و لذا هیچکس این موضع رهبری را توهین به آمریکا و ترامپ ارزیابی نکرد.
روح پیام این پاسخ برای ترامپ اینچنین بود که؛ «آمریکا با این وصف، شایسته احترام نیست.» و آمریکای اوباما هم به ایران نه تنها مهربان نبوده و لطف نکرده، بلکه جز مداخلهگری و جنایت و جنگ تروریستی، کارنامهای ندارد.
پیام این پاسخ در داخل کشور این است که نه ترامپ و نه آمریکا، هیچ یک قابل احترام و دفاع نیستند و یک ماهیت دارند و نمیتوان به آنها اعتماد کرد. رهبری در بخشی دیگر از سخنان خود بیعت همافران با حضرت امام(ره) را «رزق لا یحتسب» برای انقلابیون و دور از انتظار و محاسبه عقلانی توصیف کردند و گفتند: «تلاش و عقلانیت که مقدمه «رزق لا یحتسب» است، با تکیه و اعتماد و امید و توکل بر خدا به دست میآید و نه بر شیطان که نهایت چنین اعتمادی، سراب است.» یعنی آنچه امروز عدهای تحت عنوان عقلانیت برای اعتماد به آمریکا و شیطان بیان میکنند، نه تنها به رزق الهی پیشبینی نشده دست نمییابد، بلکه به سراب میرسد و عقلانیت نیست.
نکته پایانی موضع هوشمند رهبری به تهدیدات روی میز ترامپ اختصاص یافت و همانگونه که حضرت امام، غرش آن موجود را برای ارعاب ارزیابی کرده بود، غرش ترامپ را نیز تو خالی دانسته و به پاسخ عظیم مردمی در سالروز پیروزی انقلاب در ۲۲ بهمن احاله فرمودند. نیروهای مسلح قدرتمند ایران که بخشی از قدرت ملی و مردمی به شمار میآیند، وظیفهای ذاتی دارند که در موقع خود بدان عمل میکنند، ولی نکته در این است که رهبری پاسخ تهدید ترامپ را با قدرت نرم و عظیم مردم در روز جمعه دادند و آن را بیپاسخ نگذاشتند. بدیهی است که پاسخ مردم، نه فقط یک واکنش ملی و سراسری به آمریکا، بلکه یک پاسخ بزرگ به گفتمان آمریکایی است که معماری این گفتمانسازی و گسترش آن در پاسخ هوشمند رهبری نهفته است. رهبری میتوانست با جملهای کوتاه یا در فرمانی به نیروهای مسلح به تکبر و تهدید ترامپ پاسخ دهد، ولی آنچه از اهمیت بیشتری برخوردار است اینکه انقلاب اسلامی مردمپایه ایران، همواره با شعور و بصیرت روزافزون باید سلاح اصلی خود را گفتمان انقلاب اسلامی و استکبارستیزی قرار داده و هر اشاره رهبری و نظام اسلامی از پشتوانه آحاد مردم و با آگاهی آنان نسبت به ماهیت شیطان بزرگ برخوردار باشد.
پاسخ هوشمند رهبری و حضور پرشکوه مردم در روز ۲۲ بهمن، همچون گذشته و برای آینده، پایههای گفتمان انقلاب اسلامی را شکل داده و ارکان قدرت و سربلندی نظام جمهوری اسلامی است.