حسن خدادی
اصول انقلاب اسلامی
برای شناخت آسیبهای پیش روی انقلاب اسلامی از منظر امام خامنهای ضروری است که ابتدا اصول انقلاب اسلامی را به مثابه معیار بشناسیم، سپس در مقایسه با این اصول از آسیبهای احتمالی پیش روی انقلاب اسلامی آگاهی یابیم. در واقع، اصول انقلاب اسلامی، نقشه راه و مسیر حرکت انقلاب را مشخص میکند و چارچوب فعالیتها و اقدامات را در حوزهها و عرصههای مختلف کشور نشان میدهد. رهبر معظم انقلاب این اصول را بر اساس اصول امام خمینی(ره) در حوزهها و عرصههای مختلف چنین اعلام کردهاند.
عرصه سیاست داخلی
۱ـ تکیه به رأى مردم؛
۲ـ تأمین اتحاد و یکپارچگى ملت؛
۳ـ مردمى بودن و غیر اشرافى بودن حکمرانان و زمامداران؛
۴ـ دلبسته بودن مسئولان به مصالح ملت؛
۵ـ کار و تلاش همگانى براى پیشرفت کشور.
عرصه سیاست خارجى
۱ـ ایستادگى در مقابل سیاستهاى مداخلهگر و سلطهطلب؛
۲ـ برادرى با ملتهاى مسلمان؛
۳ـ ارتباط برابر با همه کشورها، به جز کشورهایى که تیغ را روى ملت ایران کشیدهاند و دشمنى میکنند؛
۴ـ مبارزه با صهیونیسم؛
۵ـ مبارزه براى آزادى کشور فلسطین؛
۶ـ کمک به مظلومین عالم؛
۷ـ ایستادگى در برابر ظالمان.
عرصه فرهنگ
۱ـ نفى فرهنگ اباحهگرى؛
۲ـ نفى جمود و تحجر؛
۳ـ نفى ریاکارى در تمسک به دین؛
۴ـ دفاع قاطع از اخلاق و احکام اسلام؛
۵ـ مبارزه با ترویج فحشا و فساد در جامعه.
عرصه اقتصاد
۱ـ تکیه به اقتصاد ملى؛
۲ـ تکیه به خودکفایى؛
۳ـ عدالت اقتصادى در تولید و توزیع؛
۴ـ دفاع از طبقات محروم؛
۵ـ مقابله با فرهنگ سرمایهدارى در عین احترام به مالکیت؛
۶ـ هضم نشدن در اقتصاد جهانى؛
۷ـ استقلال اقتصادی.
آسیبشناسی انقلاب اسلامی از منظر امام خامنهای
مجموعه آسیبهایی که انقلاب اسلامی را تهدید میکند در سه دسته زیر قابل بررسي است:
الفـ آسيبشناسى فرهنگى و اجتماعى
1ـ نفوذ انديشههاى بيگانه؛ 2ـ تغيير جهت دادن انديشهها؛ 3ـ تجددگرايى افراطى؛ 4ـ جدايى حوزه و دانشگاه؛ 5ـ بوروكراسى مفرط و فساد ادارى و اجتماعى؛ ۶ـ دنياطلبى و اشتغال به زينتهاى دنيوى بالأخص بين اقشار انقلابى؛ 7ـ حاكم شدن روحيه ريا و تملق به جاى اخلاص و ايثار و دگرگونى مجدد ارزشهاى جامعه و فرآيند تبديل ثروت به ارزش و نابرابرى اجتماعى؛ 8ـ اشاعه فحشا و فساد و ارتشا؛ 9ـ تأثيرپذيرى از جنگ روانى و تهاجم فرهنگى و تبليغاتى دشمن و رجعت تدريجى به ارزشهاى فرهنگى رژيم پيشين؛ 10ـ بحران هويت اجتماعى بالأخص بين نوجوانان و جوانان نسل دوم و سوم انقلاب و گرايش به الگوهاى غربى؛ 11ـ فرار مغزها.
بـ آسيبشناسى سياسى
1ـ ناتمام گذاشتن آرمانهاى نهضت؛
2ـ نفوذ افکار و افراد معارض با آرمانهای انقلاب؛
3ـ رخنه و نفوذ فرصتطلبان؛
4ـ تفرقه و درگيرشدن در گرداب اختلافات و فتنههای داخلى؛
5ـ شفاف نبودن مواضع گروهها، افراد و جناحها در سطح جامعه؛
6ـ بى تفاوتى مردم نسبت به سرنوشت كشور و اصالت يافتن منافع شخصى و غير سياسى شدن؛
7ـ ايجاد ترديد در آرمانهاى انقلاب و به فراموشى سپردن يا تضعيف روحیه انقلابیگری؛
8ـ. در خطر قرارگرفتن امنيت مظلومين؛ عدم امنيت حقوقى، سياسى، جانى، مالى و حيثيتى مردم؛
9ـ جدى نگرفتن تخصص در امر حكومت و سياست؛
10ـ بروز ابهامات و چالشهايى در سياست خارجى؛
11ـ بازگشت استعمار به طرق آشكار و نهان و وابستگى نظامى و سياسى به قدرتهاى بيگانه.
جـ آسيبشناسى اقتصادى
۱ـ وابستگى اقتصادى به قدرتهاى بيگانه؛ ۲ـ وابستگی به درآمدهای رانتی، نداشتن برنامههاى بلندمدت و كوتاهمدت براى نيل به استقلال و توسعه اقتصادى؛ ۳ـ عدم توجه به بحرانهاى اقتصادى ناشى از روند توسعه يا عدم توجه به رعايت اقشار كمدرآمد در اجراى برنامههاى سازندگى و توسعه اقتصادى؛ ۴ـ عدم وجود فرهنگ كار و انضباط اجتماعى و گرايش به احتكار، دلالى، گرانفروشى، قاچاق و ساير شغلهاى كاذب؛ ۵ـ رانتگرايى و اشرافیطلبی؛ ۶ـ جدا شدن مردم از برنامههاى دولت در طرحهاى سازندگى؛ ۷ـ افزايش فاصله طبقاتى.(۱۴/۳/۱۳۹۲)