انگليسيها پس از جنگ جهاني اول به اين نتيجه رسيدند که برای دستيابي بيشتر به منابع ايران، به ناچار بايد کودتايي در ايران به راه بیندازند تا حکومت سرسپردهاي را بر سر کار آورند. در اين راستا آنان دو مهره وابسته سياسي و نظامي نياز داشتند که از اين ميان سيدضياءالدين طباطبايي را به عنوان چهره سياسي و رضاخان پهلوي را به عنوان چهره نظامي برگزيدند.
عوامل اصلي کودتا جمعاً پنج نفر و عبارت بودند از: سيدضياءالدين طباطبایی، رضاخان ميرپنج، ماژور مسعودخان، سرهنگ احمد اميراحمدي (که سپهبد شد) کاپيتان کاظمخان سياح (که کلنل شد). بخش سياسي اين گروه را سيدضياء اداره ميکرد و مابقي، بدنه نظامي کودتا را تشکيل ميدادند. گفته ميشود در آخرين جلسه مشورتي همگي همقسم شده و پشت قرآني را امضا کردند.
يحيي دولتآبادي، سيدضياءالدين طباطبایی و کميته زرگنده را بخش ايراني اجراي کودتا ميداند و محمودخان مديرالملک، مسعودخان سرهنگ، منوچهرخان طبيب و ميرزاکريمخان گيلاني را از اعضاي آن معرفي ميکند: «... کميته زرگنده مرکز سياست انگليس است در تهران در قسمتي که بايد به دست ايرانيان انجام بگيرد.»
رضاخان ميرپنج فرزند عباسقليخان سوادكوهي معروف به داداشبيك در سال ۱۲۵۶ شمسي تولد يافت و در ۲۲ سالگي عضو نيروي قزاق شد. او طي مدت ۲۰ سال نظاميگري به فرماندهي هنگ قزاقخانه همدان رسيد و با كمك انگليس و به عنوان يك نظامي وابسته به انگليس كه سياستهاي استعمارگرانه و دخالتهايش در ايران بر همگان آشكار بود، كودتاي موسوم به سوم اسفند را در سال ۱۲۹۹ شكل داد.
رضاخان در بهمن ماه سال ۱۲۹۹ در ملاقاتي با «آيرون سايد» (ژنرال انگليسي) توافق کرده بود که پس از فتح تهران به دست نيروهاي قزاق مقام نخستوزيري را به سيدضياءالدين طباطبايي بسپرد. براي اينکه رضاخان اطمينان حاصل کند که در تصرف تهران مشکلاتي وجود نخواهد داشت، ژنرال انگليسي به او اعلام کرد، احمدشاه در جريان اين اقدام قرار دارد و «نورمن» سفير انگلستان در تهران، مشکلات احتمالي را مرتفع خواهد کرد.
در روز ۳ اسفند ۱۲۹۹ رضاخان ميرپنج، فرمانده تيپ همدان با همکاري سيدضياءالدين طباطبايي، مدير روزنامه رعد عليه دولت سپهدار رشتي، نخستوزير احمدشاه قاجار کودتا کرد و زمينه سقوط سلسله قاجار و تأسيس حکومت پهلوي را فراهم آورد.
در اولين ساعات سپيدهدم ۳ اسفند ۱۲۹۹ رضاخان همراه با نظاميان قزاق تحت فرمانش از قزوين وارد تهران شدند. آنان بلافاصله کلانتريها، وزارتخانهها، پستخانهها و ادارات دولتي و مراکز حساس تهران را به تصرف درآوردند. در منابع تاريخي آمده اين عمليات کودتايي بود که سفارت انگلستان هدايت آن را برعهده داشت، رضاخان عامل نظامي کودتا و سيدضياءالدين طباطبايي ـ مدير روزنامه رعد ـ عامل سياسي آن بود. ورود نيروهاي تحت امر رضاخان به تهران، در حقيقت نقطه شروع رويدادهايي بود که به فروپاشي سلسله ۱۲۵ ساله قاجار منتهي شد قزاقها با ورود خود به تهران دروازههاي شهر را بستند و سفارتخانهها را به محاصره خود درآوردند تا کسي به اين مکانها پناهنده نشود. سپس تمامي تلفنها و خطوط ارتباطي داخل و خارج کشور را قطع کردند. در اين روز زدوخوردهاي پراکندهاي در جريان تصرف شهر به وقوع پيوست و عدهای نيز کشته و زخمي شدند، ولي با توجه به اينکه فرمانده نيروهاي ژاندارم و ديگر محافظان شهر پیشتر از سوی انگليسيها مطلع و تطميع شده بودند، رضاخان و نيروهايش مشکل جدي در تصرف تهران نداشتند.
رضاخان به محض تصرف تهران، در اولين انتصاب، کلنل کاظمخان را به فرمانداري نظامي تهران منصوب کرد. در اين روز نيروهاي قزاق تمامي زندانيان را آزاد کردند، ولي در عوض موج تازهاي از بازداشت ناراضيان و شخصيتهاي سياسي اعم از حکومتي، نمايندگان مجلس و... آغاز شد. تمام وزراي کابينه سپهدار به جز خود او بازداشت شدند. همزمان احمدشاه و محمدحسن ميرزا (وليعهد) به کاخ فرحآباد گريختند و سپهدار رشتي (نخستوزير) به سفارت انگلستان در تهران پناهنده شد. بقيه بازداشتشدگان که تعداد آنها بين ۴۰۰ تا ۵۰۰ نفر تخمين زده ميشد، شاهزادگان، رجال، روزنامهنگاران، نمايندگان مجلس، نخستوزيران سابق و وزيران اسبق بودند. در مراحل بعد جمعي از بازداشتشدگان محکوم به زندان، جمعي از آنان تبعيد و بقيه آزاد شدند.
از طرف رضاخان اعلاميهاي در ۹ ماده تحت عنوان «حکم ميکنم» منتشر شد و به در و ديوار و معابر شهر نصب گرديد. بر اساس اين اعلاميه تمامي ادارات دولتي و روزنامهها تعطيل شدند و به جز دواير تأمين ارزاق به هيچ اداره يا مغازهاي اجازه کسب داده نشد. مفاد اين اعلاميه چنين بود:
«حکم ميکنم مواد مطروحه ذيل را مردم تهران نصبالعين قرار داده و فرداً فرد تشريک مساعي نمايند و در صورت تخلف شديداً عقوبت خواهند شد.
۱ـ تمامي اهالي شهر تهران بايد ساکت و مطيع امر نظامي باشند.
۲ـ حکومت نظامي در شهر برقرار و از ساعت هشت بعدازظهر غير از افراد نظامي و مأموران انتظامي شهر کسي نبايد در معابر عبور نمايد.
۳ـ کساني که از طرف قواي نظامي و پليس مظنون به مخل آسايش و انتظامات واقع شوند، فوراً جلب و مجازات سخت خواهند شد.
۴ـ تمامي روزنامهجات و اوراق مطبوعه تا موقع تشکيل دولت به کلي موقوف و بر حسب حکم و اجازهاي که بعداً داده خواهد شد، بايد منتشر شوند.
۵ـ اجتماعات در منازل و نقاط مختلفه به کلي موقوف، در معابر هم اگر بيش از سه نفر گرد هم باشند با قوه قهريه متفرق و جلب خواهند شد.
۶ـ تا دستور ثانوي تمام مغازههاي مشروبفروشي و تئاترها و قمارخانهها و کلوپها تعطيل است و هر کس مست ديده شود به محکمه نظامي جلب خواهد شد.
۷ـ تا زماني که دولت تشکيل نشده است، ادارات و دواير دولتي به استثناي اداره ارزاق، تعطيل خواهند بود، پستخانه و تلگرافخانه و تلفنخانه هم مطيع اين حکم خواهند بود.
۸ـ کساني که در اطاعت از موارد فوق سرپيچي نمايند، به محکمه نظامي جلب و به سختترين مجازات خواهند رسيد.
۹ـ «کاظمخان» به سمت کمانداني شهر انتخاب و معين ميشود و مأمور اجراي مواد فوق است.
چهاردهم جماديالثاني ۱۳۳۹، رئیس ديويزيون قزاق و فرمانده کل قوا ـ رضا»
در عصر روز کودتا، نورمن، سفير انگلستان در تهران با احمدشاه آخرين پادشاه قاجار ملاقات کرد و به شاه گفت تنها راهي که برايش باقي مانده این است که با سرکردگان کودتا رابطه برقرار کند و خواستههاي آنها را بپذيرد و تأکيد کرد که اين تنها راه باقيمانده است. در اين روز نورمن طي تلگرافي به لرد کرزن، وزير خارجه بريتانيا نوشت: «بسياري از کساني که به دست قزاقها دستگير شدهاند، تحريککننده، توطئهگر و ضد انگليسي هستند و اين موجب رضايت ماست.»
پيرو تهديدات نورمن، سفير انگلستان، احمدشاه در غروب سوم اسفند سرگرم نوشتن احکام جداگانه رضاخان پهلوي و سيدضياءالدين طباطبايي شد. او احکام را صبح روز بعد انتشار داد. رضاخان به فرماندهي کل قوا منصوب شد و لقب «سردار سپه» گرفت و سيدضياءالدين به تشکيل کابينه مأموریت یافت. در حکم احمدشاه راجع به سيدضياء که خطاب به استانداران و فرمانداران سراسر کشور انتشار يافت، آمده است: «حکام ايالات و ولايات ـ در نتيجه غفلتکاري و لاقيدي زمامداران دوره گذشته که بيتکليفي عمومي و تزلزل امنيت و آسايش را در مملکت فراهم نموده، ما و تمامي اهالي را از فقدان هیئت دولت ثابتي متأثر ساخته بود، مصمم شديم که با تعيين شخص دقيق و خدمتگزاري که موجبات سعادت مملکت را فراهم نمايد، به بحرانهاي متوالي خاتمه دهيم. بنابراين به اقتضاي استعداد و لياقتي که در جناب ميرزاسيدضياءالدين سراغ داشتيم عموم خاطر خود را متوجه معزياليه ديده، ايشان را به مقام رياست وزرا انتخاب و اختيارات تامه براي انجام وظايف خدمت رياست وزرايي به معزياليه مرحمت فرموديم. شهر جماديالآخر ۱۳۳۹ ـ احمدشاه»
رضاخان سردار سپه طي اعلاميهاي در سالگرد کودتاي سوم اسفند ۱۲۹۹ خود را عامل کودتا معرفي کرد و افزود: «از اقدام خود در پيشگاه عموم شرمنده نيستم.» برخي تحليلگران معتقدند اين اقدام براي پنهان ساختن دست انگلستان در همراهي با رضاخان در کودتا انجام شد.