ژنرال یوری بالویفسکی، رئیس سابق ستاد کل نیروهای مسلح روسیه نیز درباره ارتش سایبری معتقد است: در اوضاع کنونی که رویارویی اطلاعاتی شکل گرفته، وجود ارتش سایبری اهمیت خاصی یافته است. پیروزی بر دشمن در جنگ سایبری مهم‌تر از پیروزی در یک جنگ کلاسیک است. ژنرال لئونید ایواشف رئیس آکادمی مطالعات ژئوپلیتیک روسیه نیز گفت: باید با سلاح غرب به جنگ غرب رفت و ارتش سایبری در این شرایط اهمیت زیادی دارد.
  محمد رضا مرادی/  دولت اردوغان در روزهای گذشته اتهامات مختلفی را به ایران وارد کرده است. این حجم از حملات لفظی آنکارا علیه تهران به نوعی بی‌سابقه است؛ چرا که دو کشور با وجود اختلاف‌نظر در پرونده‌های مهم منطقه‌ای همواره به دنبال حفظ روابط دوستانه خود بوده‌اند. اما رجب طیب اردوغان با افکار دیکتاتورانه خود به دنبال آن است تا در راستای احیای امپراتوری خیالی خود با حمله به ایران حمایت دولت دونالد ترامپ در آمریکا و همچنین شیوخ خلیج فارس را به دست آورد. 
 اتهام‌زنی‌های مقامات ترکیه به ایران طی چند هفته اخیر سبب به وجود آمدن مجادله‌ای لفظی بین ایران و ترکیه شده است. پس از آنکه سخنگوي وزارت خارجه ايران به اظهارات رئيس‌جمهور و وزير خارجه ترکيه پاسخ داد، سخنگوي وزارت خارجه ترکيه هم به تهران پاسخ داده است. اين بار سخنگوي وزارت خارجه ترکيه گفت: «غير قابل ‌درک و غير قابل ‌قبول است، کشوري که ابايي از فرستادن پناه‌جويان به ميدان جنگ ندارد، ديگران را به بي‌ثباتي و نقش‌آفريني در منطقه متهم کند!» در حاشيه نشست امنيتي مونيخ وزير خارجه ترکيه مدعي شده بود ايران به دنبال گسترش شيعه در منطقه است.
 هفته گذشته هم اردوغان در بحرين ادعاهايي مشابه عليه ايران مطرح کرده بود. سخنگوي وزارت خارجه ايران در پاسخ به اين اظهارات گفت: «ما صبوري مي‌کنيم، ولي اين صبوري حدي دارد، اميدواريم آنها در بيان سخنان خود با ذکاوت و هوشياري بيشتري عمل کنند، اميدواريم اين‌گونه سخنان ديگر تکرار نشود و اگر قرار باشد دوستان در ترکيه چنين رويه‌اي را ادامه دهند ما نيز سکوت نمي‌کنيم و پاسخ چنين اظهاراتي را خواهيم داد.»
اما چرا اردوغان در این مقطع این حملات را علیه ایران انجام می‌دهد؟ پیروزی دونالد ترامپ در آمریکا با توجه به اظهارات ضد ایرانی وی سبب شده است تا برخی از کشورهای منطقه‌ای به دنبال ایجاد نوعی ائتلاف علیه ایران با توجه به تمایلات ترامپ باشند. به همین دلیل در یک هفته اخیر شاهد اظهارات تند وزیر خارجه رژیم صهیونیستی در اجلاس امنیتی مونیخ، ادعاهای عادل جبیر وزیر خارجه عربستان در این نشست و همچنین موضع تند وزیر خارجه ترکیه در مونیخ علیه ایران بوده‌ایم. این مهم زمانی قابل درک است که به این نکته توجه شود که پیش از نشست مونیخ رئیس‌جمهور ترکیه به عربستان، بحرین و قطر سفر کرد و با رهبران این سه کشور درباره وضعیت منطقه به مذاکره نشست و حتی در بحرین، ایران را به فرقه‌گرایی متهم کرد. 
جنگ لفظی قدرت‌های منطقه در حالی رخ داده است که به نظر می‌رسد اتفاقاتی در تقویت اتحاد محور عربی غربی خاورمیانه در حال رخ دادن است. وال‌استریت ژورنال چندی پیش در گزارشی به نقل از چندین مقام خاورمیانه‌ای نوشت: «دولت ترامپ در حال انجام مذاکرات با متحدان عربی آمریکا است تا آنها یک ائتلاف نظامی تشکیل دهند؛ ائتلافی که برای مقابله با ایران با اسرائیل تبادل اطلاعاتی خواهد داشت.» به این ترتیب، به نظر می‌رسد دولت آمریکا به دنبال بر هم زدن توازن قوا در خاورمیانه و ایجاد وضعیت جدید است؛ وضعیتی که در آن ایران به شدت تضعیف شده باشد. مقامات دولت جدید آمریکا تاکنون بارها ایران را مورد انتقاد شدید قرار داده‌اند. 
به نظر می‌رسد برنامه ضد ایرانی ترامپ برخی قدرت‌های منطقه و رقیب ایران را به تکاپو انداخته است تا روند بازی را در جهت منافع خود تغییر دهند. در اوضاع کنونی ترکیه می‌خواهد بازی را با عربستان و رژیم صهیونیستی از نو شروع کند، تا شاید بتواند بازی باخته را به برد مبدل سازد. اما اردوغان این بار نیز همانند دخالت در سوریه سیاست اشتباهی را انتخاب کرده است. ایران در سه دهه گذشته در برابر آمریکا بازی را واگذار نکرده و با وجود تمام مشکلات توانسته خود را محور منطقه‌ معرفی کند. اکنون اردوغان با همه مشکلات امنیتی ـ اقتصادی در داخل ترکیه نمی‌تواند در برابر ایران بازی باخته در سوریه و عراق را به یک پیروزی تبدیل کند. تمام خشم اردوغان در برابر تهران نیز ناشی از پیروزی‌های منطقه‌ای تهران است.

   حسین عبداللهی‌فر/ در آستانه برگزاری نشست جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی چندین نفر برای ورود به رقابت‌های انتخاباتی سال 96 اعلام آمادگی کردند که یکی از عجیب‌ترین آنها، حمید بقایی یکی از اعضای حلقه اول و پرحاشیه احمدی‌نژاد بود.
آنچه ورود بقایی را پر رمز و راز کرده، این است که وی در شرایطی این تصمیم خود را علنی کرده است که چند روز پیش از آن احمدی‌نژاد اعلام کرده بود بنا ندارد از کسی حمایت کند. تناقض این دو خبر با یکدیگر این است که ورود بقایی نمی‌تواند بدون هماهنگی با احمدی‌نژاد باشد؛ چراکه او بدون حمایت احمدی‌نژاد توفیقی برای جلب آرای عمومی ندارد. از این رو پرسش اساسی آن است که راز اعلام نامزدی بقایی به صحنه رقابت‌ها چیست؟
 اول: نخستین پاسخی که در این رابطه مطرح می‌شود، نیاز حلقه احمدی‌نژاد به حضور رسانه‌ای است؛ چراکه آنها می‌دانند حیات و بقای‌شان در گرو زیست رسانه‌ای است، ولو اینکه این حیات با تنفس مصنوعی و خبرسازی از طریق اقدامات سؤال‌برانگیز و بی‌نتیجه صورت
 گیرد. 
دوم: بقایی با هماهنگی احمدی‌نژاد با این گمان آمده است که آرای احمدی‌نژادی‌ها به سمت شخص دیگری نخواهد رفت و هر یک از یاران وی که به صحنه بیایند، خواهند توانست از سردرگمی هوادارانش جلوگیری کنند.
 حمایت زودهنگام دیگر اعضای حلقه احمدی‌نژاد، از جمله عبدالرضا داوری از نامزدی بقایی بیان‌کننده هماهنگی و اهداف برنامه‌ریزی شده رئیس‌جمهور سابق است. وی که با ادعای شکست اصولگرایان، پیروزی روحانی را تبریک گفته بود، در تغییر موضع180 درجه‌ای اعلام کرد: «به نام خدا و با رأی توده‌های شریف ملت ایران به مهندس بقایی، نام حسن روحانی به عنوان اولین رئیس‌جمهور تک‌دوره‌ای ثبت خواهد شد.»
سوم: زمان اعلام نامزدی بقایی که در آستانه نشست بزرگ جبهه مردمی به منظور اعلام نامزدهای احتمالی‌اش صورت گرفت، مؤید تلاش احمدی‌نژادی‌ها برای تحت تأثیر قرار دادن این حرکت و جا نماندن از روند رقابت‌های انتخاباتی است. 
به‌ویژه آنکه مفروض طراحان این برنامه این است که بقایی آرای هواداران اصولگرایان و پایگاه رأی جبهه مردمی را به خود جذب کرده و می‌تواند به ریزش و خرد کردن آرای آنها کمک کند. آنچه این هدف را تأیید می‌کند، استقبال گسترده رسانه‌های وابسته به اصلاح‌طلبان از نامزدی بقایی است. نگاهی به صفحه نخست روزنامه‌های این جریان در روز اول اسفند بیان‌کننده این مدعاست.
همچنین نشان می‌دهد، اهداف پیچیده و پر رمز و رازی در حرکت بقایی و طراحان نامزدی وی وجود دارد.
در واقع، هدف اصلی حامیان بقایی این است که به افکار عمومی ثابت کنند به جز احمدی‌نژاد کسی قادر به شکست روحانی نبوده و همه مشکلات ناشی از ادامه حضور وی به علت نیامدن اوست. به این ترتیب، زمینه بازگشت احمدی‌نژاد در سال 1400 هموار می‌شود؛ با این نگاه پیروزی نامزد جبهه مردمی همه برنامه‌های طراحی شده فوق را به هم ریخته و ادعای آنها را در فرضیه قحط‌الرجالی ناکام گذاشته و حذف احمدی‌نژاد را برای همیشه رقم می‌زند؛ از این‌رو باید روحانی پیروز انتخابات 96 باشد و نقیصه آن فقدان رقیبی است که بتواند تصور کابوس‌گونه بازگشت احمدی‌نژادی‌ها را تداعی کند.
 در این راستا، حضور بقایی با توجه به عدم امکان حضور مشایی و قرار گرفتنش در جایگاه سوم با احمدی‌نژاد توجیه‌پذیر شده است. بر اساس این کارکرد حتی اگر بقایی با توجه به امکان تخریب اصولگرایان و دوقطبی‌سازی با احمدی‌نژاد از سوی شورای نگهبان ردّ صلاحیت شود نیز برای اصلاح‌طلبان یک فرصت به شمار می‌آید. مؤید این ادعا حجم تخریب‌هایی است که روزنامه‌های اصلاح‌طلبان در همان بدو ورود وی صورت دادند.

 روحانی همچون کلینتون
مصطفی تاج‌زاده با انتقاد از عملکرد دولت گفت: «یکی از مهم‌ترین دلایل شکست هیلاری کلینتون، قطعی دانستن پیروزی خود و جدی نگرفتن کمپین ترامپ بود. این خطر برای دکتر روحانی هم وجود دارد. روحانی بدون پاسخ به مطالبات ملت رأی بالا نخواهد آورد.»
بقایی شوخی ندارد
پایگاه خبری ـ تحلیلی بهارنیوز وابسته به جریان احمدی‌نژاد، به نقل از اسفندیار رحیم‌مشائی نوشت: «شاید از نظر برخی آقایان کاندیداتوری بقایی شوخی باشد، همان‌طور که کاندیداتوری احمدی‌نژاد در ۸۴ و خاتمی در ۷۶ شوخی بود.» کوچک‌زاده نماینده سابق مجلس نیز در حمایت از بقایی با اشاره به شکایت بقایی از اشرفی اصفهانی مدعی شد: «رئیس‌هیئت تخلفات روحانیون مجبور شد از آقای بقای عذرخواهی کند، هر کسی با دقت در همین موضوع به خیلی نتایج درباره آقای بقایی می‌رسد.»
سبدی از کاندیدا
الياس حضرتی، نماینده مردم تهران در مجلس درباره نامزدهاي احتمالي اصلاح‌طلبان در انتخابات ریاست‌جمهوری سال آینده گفت: «قطعاً نامزد صد درصدي اصلاح‌طلبان براي انتخابات ٩٦ آقاي روحاني است. اگرچه ما وجود كانديداي پشتيبان را نيز لازم مي‌دانيم و معتقدیم بايد سبدي از كانديدا داشته باشيم و نه فقط یک نامزد.»
برنامه‌های جمنا
نخستین مجمع عمومی «جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی»(جمنا) پنجم اسفندماه با حضور بیش از سه هزار نفر از اقشار مختلف مردم در مجتمع نمایشگاهی شهر آفتاب در جوار حرم حضرت امام(ره) برگزار شد. دستور کار این مجمع، قرائت متن سوگندنامه جبهه مردمی انقلاب اسلامی، انتخاب نامزدهای نهایی جبهه از لیست 27 نفره نهایی برای انتخابات ریاست‌جمهوری، تصویب پیش‌نویس مرامنامه جبهه مردمی نیروهای انقلاب و رأی‌گیری از اعضای 3000 نفری مجمع برای تعیین شورای مرکزی جبهه مردمی نیروهای انقلاب بود که انجام شد.
نوآوری جمنا
 حدادعادل هم در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه قرار شده با نامزد نهایی تیم کاری به مردم معرفی کنیم، سازوکار آن چگونه است؟ گفت: «این یکی از نوآوری‌های جبهه مردمی انقلاب اسلامی است که مردم بدانند به یک فرد واحد رأی نمی‌دهند؛ یعنی اینگونه نیست که مردم ندانند این شخص تا یک هفته قبل نداند می‌خواهد چه کاره شود و بعد سرنوشت کشور را به دست یک دولت بسپارد، ما تلاش می‌کنیم که مجموعه‌های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی را همراه نامزد خود به مردم معرفی کنیم.»
دروغ میانه‌روی
علی شکوری‌راد، دبیرکل حزب اتحاد ملت که جایگزین حزب منحله مشارکت شده است، گفت: «اعتدال و ميانه‌روي بر رويکردها و روش‌هاي پيشين غلبه يافته است و افراطي‌گري و تندروي عملاً به حاشيه رفته است.» شکوري‌راد افزود: «بايد توجه داشت که انتخابات رياست‌جمهوري آينده صرفاً انتخاب مجدد يک رئيس‌جمهور نيست. قطب‌نماي تحولات سياست داخلي و سياست‌ خارجي کشور در اين انتخابات تعيين مي‌شود.» تأکید جبهه فتنه‌گران بر عبور از راه و رسم گذشته در حالی است که در مراسم‌های دو ماه گذشته شعارهای فتنه 88 را مجدداً تکرار می‌کنند!
نامزدتراشی شده است
صادق محصولی، قائم‌مقام جبهه پایداری گفت: «جبهه پایداری تاکنون نامزدی را برای انتخابات ریاست‌جمهوری 96 به جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی معرفی نکرده است، بنابراین انتصاب دو نامزد به جبهه پایداری از مجموعه نامزدهای معرفی شده از سوی جمنا در رسانه‌ها جای تعجب و گلایه دارد.


   حسن خدادی/ امروزه در پنداشت همگانی، رمز پیروزی ملت‌ها و حکومت‌ها در سبک رهبری آنهاست. بر اساس این، در چنین شرایطی هدایت نیروها در جهت اهداف و آرمان ملت و امت، همسو کردن هدف‌های فردی آنان با هدف‌های دینی و ملی، تفهیم و تفهم متقابل و ایجاد انگیزه تنها از طریق رهبری در اعمال مدیریت امکان‌پذیر است. به عبارت دیگر، در یک جمله می‌توان گفت، شرایط و ملاحظات مزبور سبک رهبری را در راهبری انقلاب به کلیه ارکان نظام دیکته می‌کند.‌ به زعم ما، میان رهبری و مدیریت تمایز مهمی وجود دارد؛ رهبری ماهیتاً مفهومی وسیع‌تر و متفاوت‌تر از مدیریت دارد؛ چرا که امری معنوی، الهی و تعهدی است و نقش الهی و انسانی دارد. به عبارت روشن‌تر، رهبری نیازهای معنوی و انسانی یک امت و ملت را برمی‌آورد؛ ولی مدیریت ابزارهای مادی و تکنیکی افزایش تولید و رفع نیازهای مصرفی انسان‌ها را در کشور شامل می‌شود.
رهبری این توان و برجستگی ویژه‌ را دارد که هماهنگی لازم را ایجاد ‌کند، مشکلات پیش آمده را از سر راه بر‌دارد و ضعف‌ها را تقلیل و قوت‌ها را افزایش دهد. به طور خلاصه می‌توان چنین برداشت کرد که رهبری بسیار متفاوت از مدیریت است؛ زیرا رهبری افزون بر اینکه می‌تواند نظام تمایلات عمومی، نظام اندیشه و بالاخره نظام رفتار عینی مجموعه انسانی را به صورت منسجم و هماهنگ به منظور تحقق اهداف ملی هدایت کند، منصبی الهی است. در یک جمله باید گفت، رهبری، ایمان و تخصص را در خارج از ذهن با یکدیگر در‌آمیخته، به آن نمود عینی می‌بخشد.
انواع الگوهای رهبری
رهبری یکی از مفاهیم بنیادین اداره جامعه بوده و با تحولات اجتماعی همراه است؛ زیرا نظم و اداره هر جامعه و تحقق و پیگیری اهداف و آرمان‌های یک ملت و امت بر مبنای آن بنا نهاده شده است. بدون رهبری پیش بردن اهداف اجتماعی و رسیدن به نتیجه مطلوب یا ممکن نبوده یا بسیار دشوار خواهد بود؛ از این‌رو شناسایی و بررسی انواع سبک‌های رهبری از ضرورت و اهمیت خاصی برخوردار است. در علم مدرن انواع سبک‌های رهبری عبارتند از: رهبری کاریزماتیک، رهبری تحول‌آفرین، رهبری استراتژیک، رهبری فرهمند، رهبری اثربخش و رهبری خدمتگزار.
رهبری تحول‌آفرین
رهبری تحول‌آفرین فرایند نفوذ آگاهانه در افراد یا گروه‌ها برای ایجاد تغییر و تحول ناپیوسته در وضع موجود یا کارکردهای سازمان به مثابه یک کل است. رهبران تحول‌آفرین از طریق گفتار و کردارشان کل جامعه را متحول می‌کنند و نفوذ زیادی روی پیروان‌شان دارند. رهبری فکری تحول‌برانگیز، در ایجاد رویکرد عملی قیام و خیزش علیه نظام سلطه، یکی از کلیدی‌ترین نقش‌ها را ایفا کرده است. در زمانی که نظام سلطه جهانی، سیطره فکری ـ فرهنگی و سیاسی ـ اقتصادی خود را بر جهان گسترده و تحمیل کرده و تمامی مکاتب جهانی در مقابل نظام سلطه استکباری به زانو درآمده‌اند، امام خامنه‌ای(مدظله‌العالی) توانست با راهبردهای عملی و با راهبری اسلام اصیل و همچنین تغییر نگرش نسبت به اسلام، انسان و جامعه، هم در بعد نظری و هم در بعد عملی، نظام سلطه را با چالش‌های اساسی روبه‌رو کند.
یکی از موارد مهم اندیشه سیاسی امام خامنه‌ای اصول بینشی ایشان است که از مؤلفه‌های تحول‌برانگیز و انقلاب‌ساز به شمار می‌آیند. آیا مبانی بینشی اسلام در برانگیختن فرد یا جامعه مسلمان برای «اصلاح» و یا رویارویی با کاستی‌ها، ستم‌ها، تبعیض‌ها و ایجاد روحیه انقلابی و تحول‌گرا تأثیرگذار بوده است؟ بررسی دیدگاه‌های رهبر معظم انقلاب نشان‌دهنده تأثیرگذاری اصول و مبانی بینشی در شکل‌گیری تمامی تحولات است. نگرش به اسلام، انسان و جامعه، تعیین‌کننده راهبردهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی نظام اسلامی است و عوامل بینشی از متغیرهای بسیار مهم و تعیین‌کننده در خیزش مسلمین علیه نظام سلطه به شمار می‌آیند.

 نزار زاکا به چه اعتراف کرد؟
سردار سیاری معاون اطلاعات بسیج مستضعفین در مراسم تودیع و معارفه مسئولان سابق و جدید اطلاعات سپاه استان کرمانشاه گفت: «نزار زاکا جاسوسی که با یک واسطه به اوباما وصل بود، بعد از دستگیری اعتراف کرد که مأموریت ویژه او پیگیری انحراف هدفمند در حوزه زنان و خانواده بوده است. او اعتراف کرد ۸ میلیون یورو برای جذب ۱۵ ان‌جی‌اُ در اختیار داشته و هزینه کرده است.» سردار سیاری همچنین به شبکه‌سازی دشمن در حوزه رسانه اشاره کرد و گفت: «در پرونده دستگیری که به تازگی درباره آن صحبت شد، ۶۰۰ نفر رسانه‌ای که با محوریت یک سرشبکه در لندن شبکه‌سازی شده بودند، متلاشی شدند.» وی افزود: «اما باید بدانیم که عرصه‌های تهدید و تهدیدشونده تغییر کرده است و همین تغییرات باعث شده که صحنه جنگ به یک جنگ نرم و اطلاعاتی تبدیل شود.» سیاری بیان کرد: «اینجاست که رهبر معظم انقلاب جلسه بررسی آسیب‌های اجتماعی را مهم‌ترین جلسه نظام می‌دانند و وقتی می‌گویند جلسه بعدی نزدیک به انتخابات است، تأکید می‌کنند که این جلسه باید برگزار شود.» وی با اشاره به راهبردهای دشمن در حوزه جنگ نرم گفت: «یکی از این راهبردها ایجاد دوقطبی‌های کاذب سیاسی برای متلاطم کردن فضاست و اولویت اینها پیروزی در انتخابات است.» سیاری افزود: «راهبردهای جریان‌های برانداز داخلی و خارجی نیز استفاده از این دوقطبی‌ها برای ایجاد هزینه است.»

محکومیت احمد منتظری اجرا شد
احمد منتظری به جرم تضعیف مبانی نظام مقدّس جمهوری اسلامی و اهانت، افترا و دروغ‌پردازی‌های متعدد به شش سال حبس و خلع لباس روحانیت محکوم شد. دادسرای ویژه روحانیت قم در زمینه بازداشت احمد منتظری اطلاعیه‌ای منتشر کرده که بدین شرح است: «در پی اقدامات آقای احمد منتظری مبنی بر تضعیف مبانی نظام مقدّس جمهوری اسلامی و اهانت، افترا و دروغ‌پردازی‌های متعدد وی  نسبت به معمار کبیر انقلاب حضرت امام خمینی(قدس‌سره‌الشریف) و یادگار عزیز ایشان و همچنین تطهیر و حمایت از منافقین کوردل و تروریست و همنوایی با استکبار جهانی، نامبرده در دادگاه بدوی محاکمه که متعاقب اعتراض به رأی صادره، دادگاه تجدیدنظر (متشکل از قضات عالی‌رتبه دیوان عالی کشور شاغل در دادگاه ویژه روحانیت) با حضور ایشان تشکیل و به شش سال حبس قطعی محکوم شده است؛ محکومیت وی در تاریخ 4/12/1395 اجرا گردید.» احمد منتظری فرزند آیت‌الله حسینعلی منتظری در جریان انتشار فایل صوتی در دادگاه ویژه روحانیت به دلیل انتشار یک فایل صوتی از پدرش به اتهام اقدام علیه امنیت ملی، انتشار اسناد سرّی و تبلیغ علیه نظام به ۲۱ سال حبس تعزیری و خلع لباس محکوم شده بود که شش سال از این حبس درباره او اجرا خواهد شد.

بازتاب‌های شکست نیروی دریایی آمریکا از ایران در یک انیمیشن
رسانه‌های مطرح جهان مدتی است که به موضوع انیمیشن «نبرد خلیج‌فارس 2» که قرار است به زودی در سینماهای ایران اکران شود، پرداخته‌اند. این انیمیشن که به نبرد احتمالی میان ایران و آمریکا پرداخته، به کارگردانی فرهاد عظیما ساخته شده است و توانسته توجهات زیادی را در ایران و جهان به خود جلب کند. خبرگزاری رویترز حتی اقدام به مصاحبه با کارگردان جوان این انیمیشن کرده و آن را در گزارشی با عنوان «شکست نیروی دریایی آمریکا از سوی ایران در یک انیمیشن جنگی» منتشر کرده است. در این گزارش آمده است: «این انیمیشن نشان می‌دهد که اگر جنگی بین ایران و آمریکا اتفاق بیفتد، ایران، خلیج‌‌فارس را به آکواریوم ناوگان جنگی آمریکا تبدیل خواهد کرد». انیمیشن «نبرد خلیج‌فارس2» رویارویی ناوگان دریایی ایران و آمریکا در آب‌های خلیج‌فارس را به تصویر می‌کشد که فرماندهی نیروهای ایرانی را سردار قاسم سلیمانی برعهده دارد. روزنامه الکترونیکی «War is Boring» که در حوزه نظامی فعالیت می‌کند نیز به تولید این انیمیشن حساس شده و در گزارشی با عنوان «ایران در انیمیشن جدید آمریکا را شکست می‌دهد» با پخش آگهی تبلیغاتی این فیلم زوایای آن را بررسی کرده است. پایگاه خبری اسپوتنیک روسیه در گزارشی با عنوان «قدرت انیمیشن: نیروهای ایران، نیروی دریایی آمریکا را نابود می‌کند» به شکست نیروی دریایی آمریکا در این انیمیشن پرداخته است.


 فرار دولت از برنامه ششم و تدبیر رهبری
رئیس کمیسیون تلفیق مجلس شورای اسلامی گفت: «برنامه ششم یک برنامه پرفرازونشیب بود، این برنامه در مجلس قبل هم مورد بررسی قرار گرفته بود و بر اساس لایحه‌ای که دولت تحت عنوان «بعضی احکام مورد نیاز برنامه ششم» ارائه می‌کرد، به سرانجام نرسید.» حمیدرضا حاجی‌بابایی افزود: «در مجلس فعلی نیز دولت لایحه‌ای تحت همان عنوان ارائه داد، اصلاً دولت اعتقاد نداشت به مجلس برنامه دهد.» وی بیان داشت: «این احکام اصلاً برنامه نبودند و باید می‌نشستیم و یک برنامه‌ای می‌نوشتیم، اما به‌ دلیل احتمال ایرادگیری از سوی شورای نگهبان، نامه‌ای به رهبر معظم انقلاب نوشتیم که لایحه دولت برنامه نیست، آیا کشور به برنامه نیاز دارد؟ که ایشان مرقوم فرموده بودند، کشور به برنامه نیاز دارد و اولی این است که لایحه دولت باشد و اگر به مجلس ارائه نشد، شکل دوم انجام شود.» رئیس کمیسیون تلفیق مجلس شورای اسلامی ادامه داد:‌ «وقتی دیدگاه رهبر معظم انقلاب به مجلس آمد، با ریاست سازمان برنامه و بودجه جلسه تشکیل دادیم و دیدگاه دوستان این بود که مجلس برنامه را بنویسد. با توجه به آنچه دولت در نظر داشت 22 اولویت را در برنامه ششم لحاظ کردیم که تحت عنوان «22 موضوع» در دستور کار قرار گرفت و برای هر موضوع یک بسته جداگانه تعریف شد.»


   محمد رضایی/ با تصرف شهر الباب از سوی ترکیه و تروریست‌های ارتش آزاد، معادلات سوریه وارد مرحله‌ای پیچیده و نگران‌کننده شده است. در حالی که ترکیه یکی از کشورهای متضمن آتش‌بس در سوریه است، این عوامل سبب تشدید تنش در مناطق شمالی سوریه شده است. این در حالی است که بازیگران مختلفی در این منطقه درگیر بوده و هر یک نیز به دنبال منافعی هستند. امروزه شهر الباب به کانون تضاد آرا و تناقض‌های منطقه‌ای تبدیل شده است. الباب شهری در شمال شرق حلب و در 38 کیلومتری این استان است که بیشتر ساکنان آن را عرب‌های سنی تشکیل می‌دهند. در این شهر چهار بازیگر اصلی حضور دارند که هر یک به دنبال منافع خود با حداکثر سود و کمترین هزینه هستند. حال این سؤال مطرح است که بازیگران دخیل در الباب چه کسانی هستند؟ و چه اهداف و منافعی را دنبال می‌کنند؟
الف‌ـ ارتش ترکیه: ترکیه در شمال سوریه به دنبال دو هدف مهم است؛
۱ـ جلوگیری از تشکیل کردستان سوریه(کانتون کردی) و۲ـ تشکیل منطقه امن برای آموزش و تجهیز تروریست‌ها. پس از موافقت آمریکا با تشکیل منطقه امن و قبول تأمین منابع مالی آن از سوی برخی کشورهای عربی، این سناریو بیش از پیش به مرحله اجرا نزدیک شده است.
ب‌ـ ارتش سوریه: ارتش سوریه به دنبال بازپس‌گیری مناطق اشغالی از گروه‌های تروریستی و اشغالگران ترکیه است. دولت سوریه به خوبی به این امر واقف است که در صورتی که پیشروی‌های ارتش ترکیه در این منطقه افزایش یابد، باید رویکردی سخت و نظامی‌گرایانه با ارتش ترکیه داشته باشد.
ج‌ـ داعش: الباب آخرین مقر گروه تروریستی داعش در استان حلب است. با از دست دادن الباب، داعش حوزه نفوذ خود را در استان حلب از دست داده و باید در آینده در استان رقه با ارتش سوریه و کردها درگیر شود. از سوی دیگر الباب منطقه‌ای است که داعش از طریق آن دسترسی مستقیمی به مناطق شمالی ترکیه و همچنین فروش نفت مناطق شرقی سوریه در ترکیه دارد؛ بنابراین ضمن به کارگیری تمام توان خود و مقاومت در این منطقه، پیشروی‌های ارتش ترکیه را نیز کند کرده است.
دـ کردها: شاید بتوان کردها را مهم‌ترین بازیگر در این منطقه دانست. نیروهای دموکراتیک کرد(شاخه نظامی کردها در سوریه) پس از توافق با آمریکا و پیشروی‌های مهم در شمال سوریه و تصرف «منبج» و نزدیک شدن به الباب، شرایط را برای تشکیل کانتون کردی فراهم کردند، اما با مداخله ارتش ترکیه به مناطق شمالی این امر منتفی شد. کردها در تحولات اخیر، خود را بازنده اصلی میدان می‌دانند و به دنبال شرایطی برای نقش‌آفرینی گسترده در تحولات جاری هستند. با توجه به ورود ارتش ترکیه و جلوگیری از تشکیل کانتون کردی، کردها عملیات‌های میدانی خود را در استان رقه متمرکز کرده‌اند؛ امری که بنا بر استراتژی وسعت جغرافیایی برای کردها تعریف شده است.
سخن آخر اینکه تحولات سوریه، هم در عرصه میدانی و هم در عرصه سیاسی وارد مراحل تازه‌ای شده است. تحولات میدانی به خودی خود بر روی تحولات سیاسی نیز تأثیر خواهد گذاشت. مذاکرات ژنو 4 و حضور بازیگران درگیر آینده سیاسی مبهم و پیچیده‌ای را در کنار تحولات میدانی به وجود آورده است. از سوی دیگر آنچه مناقشات اخیر را مبهم کرده، نقش‌آفرینی کُردهاست. با توجه به شرکت نکردن کردها در مذاکرات سیاسی و همچنین جلوگیری از تشکیل کانتون کردی، تحولات آینده بسیار مبهم خواهد بود.